27 نتیجه برای علیجانی
بهلول علیجانی، میثم طولابی نژاد، فریبا صیادی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
این تحقیق باهدف جهت شبیهسازی و محاسبه حداکثر شدت جزیره حرارتی(UHI max) با توجه به شرایط هندسه شهری در منطقه کوچهباغ شهر تبریز با استفاده از معادله عددی- نظری Oke به رشته تحریر درآمد. جهت انجام این کار، ابتدا هندسه محله مورد نظر با توجه به شعاع 15 متری از محور معابر به بلوکهای مجزایی تقسیمبندی شد. سپس نسبت عرض معابر(W) و ارتفاع بناها(H) در نرمافزارGIS محاسبه و در پایان بر اساس معادله Oke، شدتUHImax محاسبه و شبیهسازی گردید. نتایج حاصل از این شبیهسازی نشان داد، که در محله کوچه باغ تبریز هر چه بناها بلندمرتبهتر و عرض معابر کمتر باشد میزان شدت جزیره حرارتی بیشتر، و هرقدرعکس این شرایط حاکم باشد، مقدار UHI max نیزکمتر خواهد بود. همچنین زمانی که نسبت H/Wدر منطقه شهری موردمطالعه بین 54/0تا 81/0 است، UHI maxبین 5 تا 6/6 درجه سانتیگراد باقی میماند؛ اما وقتیکه نسبتH/W در محدوده 01/1 تا 98/1 قرار داشته باشد، ارزش UHI maxبین 5/7 تا 2/10 درجه خواهد بود. نتایج دیگر این مدل نشان داد که، در این محله بلوک A با 5 درجه و بلوک H با 2/10 درجه سانتیگراد دارای کمترین و بیشترین مقدار شدت UHIمیباشند. بنابراین میتوان گفت که بلوک A استانداردترین و بلوک Hغیراستانداردترین پیکربندی را در این محله دارا بودند. برآورد حاصل از مدل رگرسیون نیز نشان داد که عرض معابر( با 6/91 درصد)نسبت به ارتفاع ساختمان (با 6/6 درصد)اثر بیشتری در تغییرات UHI maxدارد.
فریاد شایسته، بهلول علیجانی، محمد سلیقه،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
تگرگ هرساله خسارات زیادی به بخشهای گوناگون اقتصادی در استان کرمانشاه میرساند. جهت کاهش و مقابله با این زیانها، شناسایی الگوهای همدیدی جهت پیش بینی این پدیده لازم است. بدین منظور دادههای هوای حاضر، از سازمان هواشناسی استان در دورهی 1951 تا 2016 برای هفت ایستگاه سینوپتیک منطقه اخذ شد. سپس در اکسل بر مبنای کدهای 99 ، 96 ، 91، 90 ، 89 ، 87 و 27 که پدیدهی تگرگ با شدتهای متفاوت را در بر دارند، کدنویسی شد. در دادههای اخذ گردیده از سازمان هواشناسی، از بین گروههای 23 گانه، گروه هفتم دادهها که هوای حاضر و گذشته را گزارش میدهد، انتخاب و با ورود به برنامه روزهای تگرگ معلوم گردید. سپس بر اساس روش مطالعاتی گردشی به محیطی، نقشههای مولفههای جوی برای ترازهای سطح دریا، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که از نظر رخداد زمانی، اواسط سپتامبر تا اواسط ژوئن و از نظر رخداد مکانی ایستگاه کرمانشاه بیشترین و سرپل ذهاب کمترین تعداد را داشته است. ارتفاع و توپوگرافی سهم عمدهای در فراوانی مکانی این پدیده دارد. همچنین بررسی نقشهها نشان داد که شرایط عمومی برای رخداد این پدیده شکلگیری ناوههایی با حرکات شدید صعودی قائم، چرخندگی مثبت از سطح زمین تا ترازهای فوقانی وردسپهر، تزریق رطوبت توسط سیستمهای غربی و جنوبغربی میباشد؛ و نیز شرط لازم اختلاف دمای زیاد بین ترازهای پایینی و بالایی جو میباشد. چنانکه هوای گرم صعودکننده با انتقال و ورود به ترازهای بالایی با دمای بسیار سرد مواجه گردد؛ پدیده تگرگ به وقوع میپیوندد.
فردین صابری لویه، بهلول علیجانی، شهریار خالدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1398 )
چکیده
افزایش سطح دریا یکی از قوی ترین شاخص تغییرات آب و هوایی است. پیش بینی دقیق سطح دریای خزر برای آینده غیر ممکن است، اما مدل های کامپیوتری می توانند پیش بینی احتمالی تغییرات آینده را ارائه دهند. این مشکل با استفاده از یک سیستم مدل یکپارچه به نام SIMCLIM با دقت مکانی 1/0 درجه در1/0 درجه در خوشبینانه ترین حالت یعنی RCP 4.5 و بدبینانه ترین حالت یعنی RCP 8.5 در محدوه 90 درصد ( صدک 5 تا 95 ) مورد بررسی قرار گرفته است. رویداد های فرین ناشی از تغییرات آب و هوایی در پیش بینی تراز سطح دریا اهمیت زیادی دارند. در منطقه مورد مطالعه، در آینده فراوانی و شدت رویدادهای فرین دما و بارش افزایش خواهند یافت. نمایه های فرین، نشان دهنده تغییر مقادیر فرین دما و بارش نسبت به دوره پایه 2010-1981 است. ضریب تغیرات بارش و دما برای کل حوضه خزر مثبت است و در ناحیه جنوبی الگوی نامنظمی بر آستانه های بارش حاکم است. پیش بینی های انجام شده نشان می دهد، سطح دریا به آرامی تا سال 2100 افزایش می یابد. منحنی های تغییرات سالانه با دوره پایه 2015-1995 سطح آب دریای خزر راست آزمایی گردید که نشان می دهند در دو دهه گذشته فرکانس نفوذ آب به خشکی از یک افزایش آهسته و یکنواخت به یک رخداد تشدید شونده عبور کرده است. اگر افزایش حداکثر پیش بینی شده رخ دهد، خط ساحلی آسیب پذیرترین جابجایی را تجربه خواهد کرد.
احمد پوراحمد، حسین حاتمی نژاد، کرامت الله زیاری، سعیده علیجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
زیست پذیری شهری بیان کننده چگونگی عملکرد سیستم شهر است، هماهنگی بین زیر سیستم های شهر باعث ارتقاء کیفیت زیست پذیری می شود. کالبد و ساختار فیزیکی شهر بایستی با محیط زیست طبیعی هماهنگ باشد تا جامعه اجتماعی در آن به رفاه اقتصادی و اجتماعی برسند که در نهایت منجر به رضایت و شادی شهروندان می شود. احساس رضایت و رفاه اجتماعی شهروندان در یک شهر طبیعی سالم و پاک اتفاق می افتد. همانطور که زندگی در شوره زار و یا اقلیم بسیار گرم رضایت ساکنین را ایجاد نمی کند، بی توجهی به محیط زیست طبیعی نمی تواند باعث ارتقاء کیفیت زندگی و رفاه شهروندان شود. این تحقیق سعی دارد بر اهمیت شرایط محیط زیست در شهر زیست پذیر بپردازد. در بین مؤلفه های محیط زیست، اقلیم و شرایط آب و هوایی مهمترین و بیشترین نقش را بر ارتقاء کیفیت زیست پذیری ایفا می کنند. بررسی کیفیت زیست پذیری شهری توسط سه رویکرد کالبدی، محیط زیست و ادراکی- اجتماعی صورت گرفته است. در رویکرد کالبدی دو شاخص بسیار مهم ضریب دید آسمان (SVF) و نسبت محصوریت یا ارتفاع به عرض خیابان (H/W) و در رویکرد محیط زیستی شاخص آسایش محیطی دمای معادل فیزیولوژیک (PET) در روزهای 16، 17 و 18 مرداد سال 1397 اندازه گیری و محاسبه شدند. همچنین ارزیابی ادراکی و ذهنی شرایط محیط طبیعی از طریق پرسشنامه های کیفی توسط استفاده کننده گان از دو نوع فضای عمومی ( پارک شهدای خلیج فارس و خیابان های شهری ) صورت گرفت. نتایج نشان دادند که میانگین آسایش حرارتی در فضاهای باز عمومی در سطح شرایط استرس زای شدید قرار دارد. در صورتیکه در خیابان های با ضریب دید آسمان کم و نسبت محصوریت بالا ، کمینه مقدار آسایش حرارتی دیده شد. ارتباط خطی مثبت بین دمای معادل فیزیولوژیکی و احساس حرارتی استفاده کننده گان از فضا بدست آمد. رضایت از مطلوبیت آسایش حرارتی از سوی پرسش شوندگان چه در روز و چه در شب کمترین رای را به خود اختصاص داد. که در فصل تابستان با توجه به زمان اوج استفاده از فضاهای تفریحی نتیجه بسیار خوبی نمی باشد. این تحقیق نشان داد که ملاحظات محیطی در راستای ارتقاء کیفیت زیست پذیری و در نهایت توسعه پایدار در طراحی فضاهای شهری از سوی طراحان ، برنامه ریزان شهری و سازندگان در منطقه تازه ساخت 22 صورت نگرفته است . دانش استفاده از اقلیم و شاخص های آن ضروری است در مطالعات طرح جامع و تفصیلی شهری لحاظ شود.
نیما سهراب نیا، بهلول علیجانی، مهری اکبری،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
در این تحقیق به مطالعه چگونگی اثرات تغییرات اقلیمی بر جریان رودخانههای حوضههای منتخب استان گیلان، یکی از استانهای شمالی کشور ایران برای دورهی سالهای 2020 تا 2050 و تحت سه سناریوی اقلیمی RCP2.6، RCP4.5، RCP8.5 پرداخته شد. برای این منظور از دادههای بارش و دمای 45 ایستگاه دادههای اقلیمی و 20 ایستگاه آبسنجی در دورهی 1983 تا 2013 ستفاده شد. محاسبه متوسط بارش و دما در سطح حوضهها از طریق ترسیم خطوط هم باران و هم دما با روش کریجینگ انجام گرفت. جهت تعیین معناداری روند دادههای مورد مطالعه و مقدار شیب آنها به ترتیب از آزمونهای من-کندال و شیب سنس کمک گرفته شد. نتایج نشان داد، دما طی دورهی مورد مطالعه در همهی حوضههای آبریز روند افزایشی داشته و این روند در اکثر آنها معنادار بوده است اما برای بارشها روند معناداری مشاهده نشد. همچنین آبدهی در اکثر حوضهها کاهشی بوده و در حوضههای شفارود، ناورود و چافرود این روند معنادار است. از سوی دیگر برای دورههای آینده، بارشها در هیچ یک از سناریوهای اقلیمی روند معناداری ندارند اما دما در به غیر از سناریوی RCP2.6 در سناریوهای دیگر دارای روند افزایشی است. آبدهی رودخانهها نیز در سناریوی RCP2.6 در هیچیک از حوضهها روند معناداری ندارد اما در سناریوی RCP4.5 در دو حوضهی آبریز شفارود و گشت رودخان روند کاهشی معنادار در سطح اطمینان 95 درصد دیده میشود که این روند در سناریوی RCP8.5 در حوضههای چافرود و شفارود در سطح اطمینان 99 درصد نیز معنادار میباشد.
بهلول علیجانی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده
هدف اصلی این مقاله تحلیل رابطه غیرمنطقی انسان با محیط به عنوان عامل اصلی شیوع بیماری کرونا است. اکثر محققین و صاحب نظران معتقدند که بیماری کرونا عکس العمل و اخطار طبیعت به رفتارهای مخرب انسان است. برای این منظور ابتدا تئوری های حاکم بر روابط انسان و محیط مانند تئوری گایا و پوش مرز مارکوف بررسی شد. بر اساس این تئوری ها آثار خرابکاری های انسان در محیط طبیعی بررسی شد و سپس عکس العمل های این رفتار ها در جامعه انسانی شرح داده شدند. با استناد به کارهای محققین متعدد مشخص شد که رفتار انسان در طبعت ویرانگر بوده است و اثرات آنها هم در خود جامعه انسانی مشاهده شده اند. مانند ایجاد فرایند تغییر اقلیم در محیط طبیعی که منجر به مخاطرات شدیدی مانند سیل و خشکسالی و غیره در جوامع انسانی شده است. برای چاره جویی مشکل کرونا دیدگاه اخلاق محیطی انتخاب شد. بدین منظور تئوری های اخلاقی و فلسفه های حاکم بر رابطه انسان با محیط شرح داده شدند. از چالش این نظریه ها و با عنایت به طرح سلامت واحد برنامه محیط زیست سازمان ملل، راهبرد رعایت ارزش انسانی و اخلاقیات محیطی انتخاب شدند. بر اساس این موارد انسان باید به محیط ارزش ذاتی قایل شود. در رفتار خودش طرف خوبی، درستی و انصاف را رعایت کند. خود انسان دراثر تمرین مفاهیم انسانی شایسته به شخصیت والای انسانی برسد. به مفاهیمی مانند پایداری محیط، مصرف به اندازه نیاز بدن، رژیم گیاهی، فاصله گیری محیطی، حرمت به حقوق محیط متصف شود. رسیدن به این منزلت اخلاقی فقط از طریق آموزش و تربیت درست امکان پذیر است. در این راستا وظیفه سازمان ها و نهادهای آموزشی در سطح جهان بسیار سنگین است.
پروفسور بهلول علیجانی،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
مجهز شدن انسان به تکنولوژی پیشرفته و جایگزینی فلسفه جبر محیطی با فلسفه انسان گرا در نیمه دوم سده بیستم سبب شد که او به صورت بی رویه و غیر منطقی از منابع زمین بهره برداری کند به طوری که بعد از دهه 1960 مصرف انسان به تدریج بیشتر از تولید سالانه زمین شد. این مساله سبب تخریب منابع زمین و ظهور آلودگی های گوناگون گردید. پیامد دستکاری های غیر منطقی انسان به اندازه ای شدید شد که بزرگترین مخاطره کره زمین یعنی گرمایش جهانی در دهه 1970 اتفاق افتاد و به زغم خیلی از دانشمندان دوره آنتروپوسن آغاز شد. برای چاره جویی این بحران جهانی در سال 1978 مفهوم توسعه پایدار مطرح و تعریف شد. هدف از این مفهوم این بود که مصرف انسان نباید بیشتراز تولید زمین باشد و زایدات انسانی هم نباید بیشتر از توان جذب زمین شود. تا زمین برای همیشه شکوفا و زاینده باقی بماند تا نسل های آینده هم از منابع زمین بهره مند شوند. رشته های علمی زیادی سعی کردند در حیطه توسعه پایدار کار کنند. اما رشته جغرافیا به دلیل ماهیت جامع نگری آن بر سامانه انسان و محیط و داشتن مکان یابی مناسب برای انسان ضمن حفظ پایداری پراکندگی ها در هدف و چشم انداز خود مناسبترین رشته برای مطالعه توسعه پایدار شناخته شده است. جغرافیا این مهم را از طریق انجام مراحل سه گانه تحلیل فضایی، برنامه ریزی فضایی و مدیریت فضایی انجام می دهد. جغرافیدانان برای انجام این کارها باید به بعضی توانایی هایی مانند توان تلفیق تخصص های متعدد جغرافیا و روش های آماری کلاسیک و زمین آمار و تکنیک های سنجش از دور و مدل های پیچیده و کمی مسلطه شوند.
فاطمه فلاحتی، بهلول علیجانی، محمد سلیقه،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
برف منبعی مطمئن در تامین آب بوده و آگاهی از توزیع و مقدار آب موجود در آن، می تواند در مدیریت منابع آب بسیار حیاتی باشد . بنابراین با توجه به تغییر اقلیم و تغییر زمان ذوب برف ،پیش بینی زمان ورود آب حاصل از ذوب برف به چرخه مصرف آب ،جهت برنامه های ریزی های محیطی از اهمیت بسزایی برخوردار است . هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات حجمی و توزیع زمانی جریان ناشی از ذوب برف در سالهای آتی با تلفیق علم سنجش از دور و GIS و مدلهای اقلیمی می باشد . به منظور بررسی تاثیرات اقلیم بر بارش و دما در این حوضه از مدلهای جدید ncc_noresm1_m و ncar_ccsm4 استفاده شد که تحت سناریوهای RCP2.6 ،RCP4.5 ،RCP6.0 و RCP8.5 اجرا شدند . دما و بارش در چهار دوره آتی ( 2021-2030 ،2031-2040 ،2041-2050 و 2051-2060 )تحت هر چهار سناریو محاسبه شدند . همچنین برای تعیین سطح پوشش برف در حوضه از تصاویر روزانه پوشش برف MODIS (Mod 10 A1) استفاده شده است . از بررسی ارتباط بین مساحت پوشش برف با دما و بارش مشاهده شده ، به منظور پیش بینی سطح پوشش برف در آینده استفاده شده است . نتایج سناریو های RCP ،نشان دهنده افزایش دما و کاهش بارش و پوشش برف در آینده درمنطقه مورد مطالعه می باشد . بررسی رواناب ذوب برف در دوره مشاهداتی (2015-2010) نیز نشان داد حدود 82 درصد از رواناب سالانه در حوضه مورد مطالعه به ذوب برف مربوط است . بیشترین رواناب ناشی از ذوب برف در طول فصل بهار بویژه اواخر این فصل تا اوایل تابستان اتفاق می افتد .نتایج بررسی سناریوهای آینده نشان داد نه تنها سهم ذوب برف از مجموع آب تولید شده در سال کاهش خواهد یافت ، بلکه با تغییر زمان حداکثر ذوب برف از اواخر بهار به اواسط زمستان تا اواسط بهار ، از توزیع مناسب آب حاصل از ذوب برف در طول سال کاسته می شود
- محمود روشنی، - محمد سلیقه، - بهلول علیجانی، - زهرا بیگم حجازی زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
در این پژوهش الگوهای همدیدی دوره گرم سال که باعث توقف بارش و ایجاد دورههای خشک کوتاه تا ابرمدت میشوند مورد شناسایی و واکاوی قرار گرفتند. بدین منظور از آمار 8 ایستگاه همدید برای شناسایی دورههای خشک فصل گرم بمدت 30 سال (1986 تا 2015) استفاده گردید. میانگین بارش روزانه دوره هر ایستگاه بعنوان مقدار آستانه جهت تفکیک دورههای تر و خشک بکار رفت. سپس با توجه به آثار دورههای خشک، اقدام به تعریف ذهنی و عینی آنها با مدتهای مختلف گردید. بدین ترتیب 5 دوره عددی 12 تا 15، 15 تا 30، 30 تا 45، 45 تا 60 و بیشتر از 60 روز مشخص شد. با تحلیل عاملی دادههای ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسگال، 4 مولفه برای هر دوره و در مجموع 20 مولفه برای 5 دوره خشک شناسایی شد. در مجموع 5 الگوی مشترک شرایط پایدار جوی دورههای خشک را کنترل میکنند. بطوریکه بیشتر روزهای خشک دوره گرم سال در اثر سیطره هسته پرارتفاع جنب حاره ایجاد میشوند، که دارای آرایش گسترده، زوجی، دو هستهای، سه هستهای، جایگزیده هستند. برخی از روزهای خشک منطقه در اثر زبانه پرارتفاع جنب حاره ایجاد میشوند که اثر پرارتفاع جنب حاره در خشکی هوای ساحل جنوبی دریای خزر کاملا محرز است. بقیه روزهای خشک در اثر جنوبی شدن جریانات، تضعیف جریانات شمالی و منطقه واچرخندی ناوه ایجاد شدند. همچنین بررسی نقشه آنومالی مولفهها و خطوط همارتفاع روز نماینده در تراز 500 هکتوپاسگال نشان داد که آنتیسیکلونها یا واچرخندها با فاز مثبت و سیکلونها یا چرخندها با فاز منفی آنومالیها هماهنگ هستند.
مهسا سپاسیان، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، مهری اکبری،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
از روش تحلیل عاملی با استفاده از آرایه Pخوشهبندی نمرات عاملی متغیرها به روش وارد به دو توده آبوهوایی مساعد و نامساعد تقسیم شد. میانگین دمای حداکثر(تاثیرگذار) توده هوایی نامساعد ֯34 سانتی گراد، فشارکمتر، وزش باد ملایم و خشکی و ساعات آفتابی بیشتر شرایط هوایی نامساعد را تشکیل داده که طبق نتایج باعث افزایش34 درصدی مرگومیرها نسبت به آبوهوای مساعد بوده است.67% مرگومیرها همزمان با توده هوای نامساعد بوده است. همچنین بررسی اپیدمیولوژیک مرگومیرها نتایج پژوهش های پیشین در این زمینه را تایید کرده و نشان میدهد که رخداد مرگومیر در سنین بالا و همچنین در مردان بیشتر از زنان است. واضح است که نمیتوان تمامی مرگومیرها را ناشی از اثر آبوهوا دانست ، اما نتایج نشان می دهد که در تغییر شرایط آب و هوایی ، تعداد مرگ و میر ها تغییر میکند .همچنین برای مطالعه اثر آبوهوا بر مخاطرات انسانی بهتر است اثر تمامی متغیرها بصورت یکجا و همزمان بر انسان مطالعه شود.
فاطمه ارسلانی، بهلول علیجانی، صابره ارسلانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر محاسبهی سطح آلودگی و ریسک سلامت عناصر سنگین (Cd,Cr,Cu,Ni,Pb) موجود در غبار ریزشی شهر تهران و تحلیل فضایی آن است. بدینمنظور غبار ریزشی با استفاده از تلهرسوبگیر MDCOدر 28 ایستگاه شهر تهران در دوره آماری (31/3/97- 01/01/97) جمعآوری شد. جهت شناسایی و تعیین غلظت عناصر سنگین موجود در غبار ریزشی از آنالیز XRF، تحلیل فضایی آن از روش درونیابی کریجینگ و تعیین سطح آلودگی و محاسبه ریسک سلامت از شاخص آلودگی، شاخص جامع آلودگی و خطر سرطانزایی و غیرسرطانزایی استفاده شد. براساس محاسبات انجام شده مقادیر شاخص آلودگی و شاخص جامع آلودگی به ترتیب Pb>Cd>Cu>Cr>Ni است. بر اساس این شاخص آلودگی تهران در بیشتر مناطق زیاد و در مناطق حاشیهی شرقی شدید است. مقادیر شاخص خطر (HI) کل مسیرهای جذب در کودکان به ترتیب کروم> سرب> نیکل> مس> کادمیوم و در بزرگسالان به ترتیب کروم> سرب> کادمیوم> مس> نیکل میباشد. خطر سرطانزایی(CR) در کودکان و بزرگسالان به ترتیب کروم> کادمیوم> سرب>نیکل میباشد. در هر دو گروه سنی کروم دارای بیشترین خطر سرطانزایی (بیشتر از6-10×1) و نیکل کمترین خطر را دارد. کودکان بیشتر از بزرگسالان در معرض خطر قرار دارند. ارزیابی ریسک سلامت(HQ, HI, CR) نشان داد که آلودگی عناصر سنگین مورد مطالعه زیر آستانه قابل قبول برای خطرات سرطانزا و غیرسرطانزا است. بنابراین از نظر سرطانزایی خطری ندارد.
حلیمه کارگر، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، مهری اکبری،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
استقرار در کمربند خشک جهان، تسلط پرفشارهای جنب حاره ای و فاصله از منابع رطوبتی، ایران را بطور منطقه ای از نعمت ریزش های جوی محروم می کند، در این شرایط بر هم کنش های منطقه ای سیستم های فشار در تشکیل و انتقال توده های هوای مرطوب از اقیانوس ها و دریاها مجاور، نقش مهمی در ریزش های جوی ایران دارند. پژوهش حاضر به منظور معرفی شاخص های SAI وMAI تهیه شده است. این شاخص ها اختلاف ارتفاع ژئوپتانسیل بین مراکز فشار در تراز 700 هکتوپاسکال در سواحل جنوبی ایران را نشان می دهد. شاخص MAI اختلاف فشار بین مرکز چرخندمدیترانه و واچرخندعربستان و شاخص SAI اختلاف فشار بین چرخندسودانی و واچرخندعربستان را در تراز فوق نشان می دهد. روش کار به این صورت بود که در ابتدا 213 روز بارشی از بین 10956 روز بارشی از سال 1984-2013 (که حداقل 50 درصد از ایستگاه های منطقه دارای بارش بوده باشند) انتخاب شد. سپس نقشه های ترازهای 700 هکتوپاسکال و تراز دریا تهیه شد و شاخص MAI در 5 طبقه شناسایی شد. نتایج نشان داد هر چه مقدار شاخص MAI بیشتر می شود تعداد سامانه های بارشی کمتر و شدت بارش بیشتر می شود. بیشترین سامانه های بارشی زمانی اتفاق افتاده که شاخص MAI به 100 تا 150 ژئوپتانسیل متر رسیده است. علاوه بر این تمرکز بارش ها در ماه فوریه زمانی رخ داده که شاخص MAI به 200 ژئوپتانسیل متر و بالاتر رسیده است. در ادامه ، شاخص SAI نیز در 5 طبقه شناسایی شد. بیشترین سامانه ها در طبقه سوم با مقدار شاخص SAI بین 100 تا 150 ژئوپتانسیل متر رخ داده اند. علاوه بر این هر چه مقدارشاخص SAI بیشتر،تعداد سامانه های بارشی کمتر و میانگین بارش افزایش می یابد.
دکتر بهلول علیجانی، دکتر محمدحسین ناصرزاده، دکتر حسن قاضی، محمد محمدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
آمادگی رزمی در یکانهای نظامی نشاندهنده توانایی و قابلیت آن یکان در انجام مأموریتهای نظامی است. جهت انجام پژوهش و استخراج تهدیدات جوی در منطقه جنوب شرق از دادههای 19 ایستگاه سینوپتیک با دوره آماری 22 ساله استفادهشده و برای اولویتبندی تهدیدات جوی از معیارهای آمادگی رزمی استفادهشده است.
طوفانهای گردوغبار، تنش گرمایی، بارشهای سنگین و شرایط شرجی بهعنوان مهمترین تهدیدات جوی مؤثر بر آمادگی رزمی در منطقه شناسایی شد. بر اساس تحلیل سلسله مراتبی انجامشده طوفانهای گردوغبار مهمترین و مؤثرترین تهدید بر آمادگی رزمی یکانهای نظامی تشخیص داده شد، نرخ ناسازگاری محاسبه و مقدار آن کمتر از 0.1 به دست آمد لذا مقایسه زوجی، وزن دهی و اولویتبندی تهدیدات مورد تائید قرار گرفت. نقشه پهنهبندی هریک از تهدیدات جوی در نرمافزار جیآیاس تهیه و درنهایت با استفاده از وزن هریک از تهدیدات جوی بهدستآمده و با ترکیب نقشههای پهنهبندی تهدیدات شناساییشده و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی، نقشه جامع تهدیدات جوی در منطقه بهصورت فصلی و سالیانه تهیه شد.
ایستگاههای سینوپتیک زابل و زهک در فصل بهار، تمام منطقه در فصل تابستان، ایستگاه سراوان در فصل پاییز و ایستگاههای ایرانشهر، سراوان، میناب و کهنوج در فصل زمستان بدترین مکان برای استقرار یکانهای نظامی است و همچنین در فصل پاییز کمترین فراوانی مخاطرات را در منطقه شاهد بودیم و بر اساس نقشههای ترسیمی تهدیدات جوی، این فصل بهترین فصل برای استقرار و فعالیت یکانهای نظامی در منطقه تشخیص داده شد.
شریفه زارعی، بهلول علیجانی، زهرا حجازی زاده، بختیار محمدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
در این پژوهش مهمترین الگوهای همدیدی موجد بارش برف فراگیر در نیمه غربی ایران مورد بررسی قرارگرفته است. برای این منظور دادههای کد هوای حاضر و عمق برف 36 ایستگاه سینوپتیک طی دورهآماری1371-1400، برای ماههای مهر تا اسفند، از سازمان هواشناسیکشور دریافت شد. جهت بررسی بارشهای برف فراگیر، روزهایی که بیش از 70 درصد منطقه مورد مطالعه هم زمان شاهد ریزش برف بود، به عنوان یک روز فراگیر استخراج شدند. به منظور انجام تحلیلهای همدیدی-دینامیکی در مورد بارشهای برف فراگیر در نیمه غربی ایران، از روش طبقهبندی با استفاده از تحلیل خوشهای استفاده شد و نقشههای روزهای نماینده از جمله دمای جو، شار رطوبت، ارتفاع ژئوپتانسیل، تاوایی، جبهه زایی، جتاستریم، شاخص امگا و دادههای باد مداری و نصفالنهاری ترسیم شد. تحلیل روند نیز با استفاده آزمون من-کندال انجام شد. نتایج نشان دادکه 4 الگو به بهترین نحو بارشهای برف فراگیر در منطقه مورد مطالعه را توجیه مینمایند. بر اساس نتایج در همه الگوها، در تراز دریا، برخورد هوای سرد و خشک عرضهای شمالی با هوای گرم و مرطوب عرضهای جنوبی، موجب تشکیل میدانهای جبههزایی در نیمه غربی ایران شده است. در تراز 500 هکتوپاسکال، شدت یافتن جریانهای نصفالنهاری در بادهای غربی باعث ایجاد مراکز بسته و در نتیجه تغییر جریان در مسیر بادهای غربی شده و قرار گرفتن نیمه غربی ایران در شرق ناوه ارتفاعی و سردچال، شرایط مورد نیاز جهت صعود هوا را فراهم کرده است. همچنین هیچگونه روندی در تعداد روزهای فراگیر برف در نیمه غربی ایران در سطوح معنیداری مورد آزمـون، دیـده نشـد اما؛ تعداد روزهای برف فراگیر در طول زمان روندی کاهشی داشته است. در مجموع می توان نتیجه گرفت که به دلیل گرم شدن زمین و تغییر اقلیم تعداد روزهای فراگیر برفی کاهش یافته است و این تغییرات منجر به کوتاه شدن چشمگیر فصل برف شده است
معصومه علی دادی، بهلول علیجانی، محمدحسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
رخداد فرین برفی که ممکن است در هر زمانی از دوره سرد سال رخ دهد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مهمی را به همراه دارد. بنابراین، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این رخدادها، اهمیت شناسایی سازوکارهای همدیدی مرتبط با رخدادهای فرین برفی را آشکار میسازد. بهمنظور دستیابی به این هدف، با استفاده از دادههای روزانه بارش و دمای ایران در دوره آماری 2016-1951 و براساس معیارهای چندگانه، دو دوره سه-روزه رخداد فرین برفی ایران در دورههای 9-7 فوریه 1972 و 4-2 فوریه 1988، شناسایی شد. پس از انتخاب نمونهها، واکاوی آماری نمایههای پیوندازدور انجام شد و سپس، با استفاده از دادههای بازواکاوی NCEP-NCAR، به ترسیم الگوهای ترکیبی از وضعیت سطح زمین و وردسپهر زیرین، میانی و زِبرین بهشکل میانگین سه-روزه پرداخته شد. نتایج بهدستآمده از واکاوی نمایههای پیوندازدور و مطابقت آنها با الگوهای همدیدی، نشانگر ضعیفشدن تاوه قطبی وردسپهری و تقسیمشدن آن بهشکل چند مرکز در دورههای رخداد فرین برفی مورد بررسی است. در رخداد 9-7 فوریه 1972، گرچه این مراکز بهسمت عرضهای میانی جابهجا شدهاند ولی بهطور کامل از منطقه شمالگان دور نشده و تا اندازهای موقعیت خود را در این منطقه حفظ کردهاند. در رخداد 4-2 فوریه 1988، مراکز تاوه، جابهجایی استواسوی بیشتری به عرضهای میانی نشان دادهاند که پدیدار شدن فازهای منفی NAM و AO نیز نمایانگر چنین وضعیتی است. بههرحال، در هر دو رخداد، مرکز قوی و اصلی تاوه قطبی وردسپهری، در نیمکره شرقی و بنابراین در موقعیتی نزدیک به ایران قرار داشته است. ضعیفشدن رودباد جنبحاره در نیمکره شرقی و بهویژه در محدوده دریای مدیترانه، سبب انتقال زبانههایی از تاوایی پتانسیل بهسمت عرضهای میانی شده است. پیشروی استواسوی این زبانهها، شکلگیری ناوههای ارتفاعی را در مناطق غربی و شرقی دریای مدیترانه سبب شده که همراه با پشته پرارتفاع میان آنها، به شکلگیری الگوهای بندال امگا و شارش شکافتهشده بهترتیب در رخدادهای فوریه 1972 و 1988 در این محدوده جغرافیایی منجر شده است. مرز جنوبی پیشروی ناوهها را پربند معرّف لبه تاوه با ارتفاع 552 ژئوپتانسیل دکامتر مشخص کرده که تا نیمه جنوبی ایران امتداد داشته است و در دوره رخداد فرین فوریه 1972 در مقایسه با الگوی مربوطبه رخداد فرین فوریه 1988، پیشروی استواسوی بیشتری به عرضهای میانی و درنتیجه، بر فراز ایران داشته است.
رسول نوری آرا، سیدجمال الدین دریاباری، بهلول علیجانی، رضا برنا،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
در روز 21دی ماه 1398(11 ژانویه2020) به دلیل وقوع بارندگی شدید و جاری شدن سیل خسارت های بسیاری به استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان وارد شد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه سازوکارهای همدیدی وقوع این بارش انجام شد. ابتدا داده های بارش روزانه ایستگاه های مطالعاتی از سازمان هواشناسی کل کشور دریافت و در ادامه، داده های سطوح جو شامل: میانگین فشار سطح دریا(SLP)، ارتفاع ژئوپتانسیل سطوح 850 و 500 هکتوپاسکال، سرعت قائم جو و جریان باد سطوح 1000، 850 و 500 هکتوپاسکال، رطوبت ویژه سطوح 1000 و 700 هکتوپاسکال و جریان رودباد سطح 250 هکتوپاسکال برای روزهای مطالعاتی از مرکز ملی پیش بینی محیطی آمریکا/مرکز ملی پژوهش های جوی (NCEP/NCAR) تهیه و نقشهها در نرم افزار گردس رسم و تفسیر شد. نتایج نشان داد: در روز رخداد سیل، مرکز بسته کم ارتفاع با هسته مرکزی برابر با 1010 هکتوپاسکال در راستای شمال شرق – جنوب غرب سراسر پهنه مطالعاتی را دربر گرفته است. در ادامه پرارتفاع با هسته مرکزی برابر با 1030 هکتوپاسکال شمال غرب ایران، شمال غرب اروپا و برروی تبت قرار گرفته است و با توجه به قرارگیری پربندهای پرفشار در اطراف کشور ایران و قرارگیری مراکز کم فشار برروی پهنه مطالعاتی و منابع آبی جنوب شیو فشاری شدیدی به وجود آمده است و با افزایش ارتفاع در سطح 500 هکتوپاسکال فرودی عمیق در راستای شمال شرق – جنوب غرب برروی ایران قرار گرفته و هسته ناوه کاملا خلیج فارس را دربر گرفته است که منطقه مورد مطالعه در بهترین حالت و درجلو ناوه که با هوای گرم و مرطوب واگرا شده قرار گرفته است. این عمیق شدن چرخند و نفوذ ناوه تا عرضهای پایین، ریزش هوای سرد را باعث شده است که در ادامه باعث تقویت ناوه موثر بر بارش ابرسنگین شده است. همچنین بیشترین فرارفت رطوبت از روی منابع آبی جنوب به روی منطقه مطالعاتی است و مقدار رطوبت برابر با 14 گرم در کیلوگرم از سمت دریای عمان وارد پهنه مطالعاتی شده و در ادامه به سمت سایر مناطق ایران از مقدار آن کاسته شده است و با افزایش ارتفاع، حداکثر فرارفت هوای گرم و مرطوب در جلو ناوه تراز فوقانی جو از روی دریای سرخ بر روی منطقه مطالعاتی است.
پروفسور بهلول علیجانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
جغرافیای ایران به دلایل زیادی در جامعه علمی و اجتماعی ایران از اقبال خوبی برخوردار نیست. تعداد اندکی از فارغ التحصیلان توانسته اند در بازار کار جذب شوند. از طرف دیگر سامانه انسان و محیط زمینه اصلی مطالعه جغرافیا در دهه های اخیر دچار بحران های شدیدی مانند تغییرات اقلیمی شده است. یعنی اینکه جغرافیای ایران هم از وضعیت سامانه انسان و محیط و هم از سرنوشت فارغ التحصیلان خود غافل مانده است. برای حل این مشکل جغرافیای ایران باید یک خانه تکانی بنیادی انجام دهد. بستر اصلی این خانه تکانی حتما ایجاد پایداری در سامانه انسان و محیط است. در این مقاله سعی شده است با شرح وضعیت محیط طبیعی، وضعیت آموزش جغرافیای ایران، و رابطه بین جغرافیا و توسعه پایدار چاره ای منطقی برای ادامه آموزش جغرافیای ایران ارایه شود. برنامه ارایه شده شامل هدف کاربردی جغرافیا درجامعه، دیدگاه یکپارچه تحلیل فضایی و سامانه انسان و محیط، رویکرد حل مساله و ناحیه به عنوان واحد فضایی مطالعه می باشد. بر این اساس هدف از تدریس جغرافیا در ایران تربیت افرادی است که اولا احساس مسولیت محیطی داشته باشند، به اخلاق محیطی آراسته شوند، ارزش محیط طبیعی را می دانند و در برابر نسل های آینده هم مسول می باشند. بدین جهت سعی می کنند با استفاده از تفکر و دانش جغرافیایی اولا بحران ها را چاره جویی کنند و ثانیا در راستای ساخت فضای جغرافیایی پایدار تلاش می کنند. برای رسیدن به این هدف به طور دایم در تلاش، تحلیل، برنامه ریزی و مدیریت فضایی هستند تا اینکه خلافی نسبت به محدوده اخلاق محیطی رخ ندهد. در این صورت است که فارغ التحصیلان هم در بازار کار جذب می شوند و هم از جایگاه علمی و اجتماعی خوبی برخواردار می شوند. سامانه انسان و محیط هم به مرحله پایداری رسیده و انسان و محیط به صورت اکولوژیکی زندگی بالنده و شکوفا خواهند داشت. دوره کارشناسی جغرافیا فقط یک رشته جامع جغرافیا خواهد بود که دروس بنیادی و کاربردی و ناحیه ای و تکنیکی در زمینه جغرافیا و توسعه پایدار تدریس خواهد شد. در دوره کارشناسی ارشد با توجه به نیازهای جامعه می توانند گرایش هایی داشته باشند. دوره دکترا هم یک رشته است و تخصص دانشجویان بر اساس رساله شان تعیین می شود.
زینب دولتشاهی، مهری اکبری، بهلول علیجانی، داریوش یاراحمدی، میثم طولابی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی انواع وارونگی و شدت آنها با استفاده از شاخص های ترمودینامیکی جو از قبیل شاخص SI، LI ،KI و TT در ایستگاه بندرعباس برای دوره 2010 -2020 به رشته تحریر در آمده است. در این پژوهش داده های رادیوسوند جو بالای ایستگاه همدید بندرعباس برای ساعت 00 گرینویچ(5/3 محلی) طی 11 سال اخیر (2010 تا 2020) از دانشگاه وایومینگ اخذ و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان داد که میانگین تعداد رخداد پدیده وارونگی در بندرعباس برابر 501 مورد در سال میباشد چرا که در برخی روزها چند نوع وارونگی در ارتفاع متفاوت مشاهده شد. از این تعداد وارونگی ، حدود 6/31 درصد آن مربوط به وارونگی دمای تشعشعی، 3/4 درصد جبهه ای، و 1/64 درصد دیگر مربوط به وارونگی از نوع فرونشینی می باشد. به دلیل نشست هوا در زیر پرفشار جنبحاره، سهم وارونگیهای فرونشست بیشتر از انواع دیگر وارونگی میباشد. در این میان شدیدترین وارونگی ها از نوع فرونشست با 1354 مورد و ضعیف ترین وارونگی ها نیز با 29 مورد و از نوع جبهه ای بوده است. بطور کلی میانگین بلندمدت ضریب شدت وارونگی های ایستگاه بندرعباس با ضریب 0/062 نشان میدهد که شدت وارونگی های این شهر اکثرا از نوع بسیار شدید هستند که این رخداد می تواند آثار بسیار مخربی هم از نظر محیط زیستی و هم سلامت جسمی ساکنین شهر بندرعباس در پی داشته باشد. همچنین همبستگی بین عناصر وارونگی نشان داد که با کاهش ضخامت لایه وارونگی، شدت وارونگی دمایی نیز افزایش می باشد.
سحر عافیتی، دکتر بهلول علیجانی، دکتر سید محمد حسینی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
ســرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی اســت که همه ســاله باعث ایجاد خســارت در فعالیتهای مختلف میگردد. از سوی دیگر تغییر اقلیم سبب تغییرات مکانی و زمانی یخبندان میشود. هدف این پژوهش تحلیل تغییرات زمانی - مکانی و پیشبینی آینده یخبندانهای استان همدان است. جهت پیشنگری دمای حداقل روزانه استان از مدل CanESM2 استفاده شد و ریزمقیاسنمایی دادههای مدلهای گردش کلی با استفاده از مدل LARS-WG صورت گرفت. شبیهسازی پارامترهای فوق برای دوره 30 ساله (2050-2021) و تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5برای ایستگاههای منتخب انجام شد. نتایج حاصل از بررسی ماهانه دمای کمینه در ایستگاههای مطالعاتی استان نشان داد که دمای کمینه در دوره (2050-2021) در همه ایستگاههای مورد بررسی بر طبق هر سه سناریو و در همه ماههای سال نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت. متوسط دمای کمینه استان برابر با 2/5 درجه سلسیوس است که این مقدار در دهههای آتی بر اساس سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب به 6، 2/6 و 3/6 درجه سلسیوس خواهد رسید که بیشترین تغییرات مربوط به ایستگاه نوژه و کمترین آن مربوط به همدان است. توزیع فضایی آغاز و پایان یخبندان در دوره آینده بیانگر آن است که یخبندان در نواحی شمال شرقی و شمالی استان زودتر از سایر مناطق استان شروع و دیرتر خاتمه مییابد در حالیکه در نواحی جنوبی استان دیرتر شروع و زودتر به پایان میرسد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات آغاز یخبندان در دهه آینده نسبت به دوره پایه نشان داد که در همه ایستگاههای مورد مطالعه آغاز یخبندان بین 3 تا 11 روز کاهش خواهد یافت.
خانم وحیده صیاد، دکتر بهلول علیجانی، دکتر زهرا حجازی زاده،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
ایران کشوری کم بارش همراه با ریزشهای جوی با شدت بالا است که سیستمهای سینوپتیکی مختلف بر روی آن تأثیرگذارند، از مهمترین این سیستمها کمفشار سودانی است، لذا شناخت کمفشارهای منطقه سودان از اهمیت خاصی برخوردار است، هدف از این مطالعه جمعآوری یک شناخت کامل و جامع از مجموعه مطالعات انجامشده در رابطه با این کمفشار، ساختار و شکلگیری و تأثیرات آن بر اقلیم مناطق اطراف است. مطالعه حاضر با استفاده از روش کتابخانهای و جستجو در منابع معتبر علمی و پژوهشی در رابطه با تحقیقات انجامشده در مورد کمفشار سودان انجامگرفته است و هیچگونه دادهپردازی در آن انجامنشده است، به اینگونه است که تغییرات زمانی و مکانی کمفشار سودان را طی چند سال و اثر آن بر اقلیم مناطق اطراف بهویژه ایران را موردبررسی و تحلیل قرار داده است. بهطور کل نتایج این تحقیق را میتوان به چند دسته تقسیم کرد که شامل مطالعات در رابطه با شناخت و مطالعه کمفشار سودان، ساختار و شکلگیری آن در طول زمان، الگوهای فشار مؤثر بر آن در سطوح مختلف اتمسفر و اثرات آن بر اقلیم مناطق اطراف بهویژه ایران موردبررسی قرارگرفته است، در ادامه تأثیر این کمفشار بر بارشهای فصلی و بهاری ایران، بارش برف و تگرگ، سیل، طوفانهای تندری و همچنین تأثیر الگوهای پیوند از دور بر این سامانه کمفشار نیز مطالعه شده است و در آخر تحلیل این یافتهها موردبررسی قرارگرفته است. میتوان نتیجه گرفت که سامانه کمفشار سودانی یک ناوه معکوس در منطقه شمال شرق افریقا و جنوب غرب خاورمیانه میباشد که عامل تقویت و جابجایی آن در ترازهای بالایی ناوه مدیترانه و رودباد جنب حاره است و در سطح زیرین تزریق رطوبت از دریای عرب و عمان از طریق پرفشار عربستان به داخل آن است که عامل ناپایداری شدید بر روی ایران و یک عامل اصلی ایجاد بارشهای سنگین در مناطق مختلف کشور میباشد.