جستجو در مقالات منتشر شده



علی بیات، محمد سلیقه، مهری اکبری،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

در این مطالعه با استفاده از داده های چرخندگی نسبی مرکز اروپایی پیش بینی میان مدت جوی(ECMWF)، سیکلون های باران زای فصل زمستان (دسامبر، ژانویه و فوریه) ایران مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور، داده های چرخندگی نسبی سطح 700 هکتوپاسکال در بازه زمانی 30 ساله (2009-1979) با تفکیک مکانی 5/1 درجه جغرافیایی و زمانی 6 ساعته، جهت شناسایی، مسیریابی و تحلیل سیکلون ها بکار گرفته شد. با تعریف آستانه مشخص چرخندگی نسبی، مراکز سیکلونی بالقوه شناسایی شد و با روش رهگیری در 8 همسایه مجاور و با داشتن طول عمر حداقل 8 گام زمانی 6 ساعته، سیکلون ها تعریف و مسیریابی گردید. نتایج مطالعه نشان داد که بخش شرقی دریای مدیترانه بخصوص جزیره قبرس، دریای اژه، دریای آدریاتیک، دریای سرخ و منطقه سودان و همچنین کشور عراق از مهمترین کانون های سیکلون زایی زمستانه ایران می باشند. مسیرهای اصلی ورودی سیکلون ها شامل مسیر شمال غرب، غرب میانی و نیز جنوب غرب می باشد. عمر متوسط سیکلون ها چهار و نیم روز، میانگین سرعت جابجایی آنها در حدود 20 کیلومتر بر ساعت و نیز متوسط جابجایی سیکلون ها در حدود 1700 کیلومتر است. از نتایج قابل توجه دیگر کاهش تعداد سیکلون های باران زا در طول سه دهه اخیر می باشد.

زینب شریفی، مهدی نوری پور، مریم شریف زاده،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

آسیب پذیری یکی از مفاهیم اساسی در رویکرد معیشت پایدار است که بر اساس وجود زمینه­های آسیب­رسان (تکانه ها، روند ها و فصلی بودن) به دنبال کاهش فقر در جامعه روستایی است. هدف اصلی تحقیق حاضر، شناسایی وضعیت آسیب­پذیری خانوارهای روستاهای بخش مرکزی شهرستان دنا بوده است. جامعه آماری تحقیق 2500 سرپرست خانوارهای روستایی ساکن در 38 روستا بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 300 خانوار از طریق نمونه­گیری تصادفی خوشه­ای انتخاب شدند. ابزار جمع­آوری داده­ها در این پژوهش، پرسشنامه ساختارمند و محقق ساخته بود. روایی ابزار تحقیق با استفاده از پانل متخصصان تایید شد. همچنین پایایی ابزار تحقیق با انجام پیش­آزمون در خارج از منطقه مورد مطالعه و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (903/0-914/0) مورد تأیید قرار گرفت. در تحلیل یافته­ها از فاصله انحراف معیار از میانگین بهره گرفته شد. نتایج نشان داد به طور کلی آسیب­پذیری بیش از 40 درصد پاسخگویان در حد متوسط، آسیب­پذیری حدود 25 درصد پاسخگویان در حد زیاد، آسیب­پذیری حدود 15 درصد پاسخگویان در حد بسیار زیاد و در نهایت آسیب­پذیری حدود 10 درصد پاسخگویان در حد بسیار کم بوده است. به منظور کاهش آسیب­پذیری خانوارهای روستایی، تعیین قیمت تضمینی برای محصولات کشاورزی توسط سازمان جهاد کشاورزی و نیز تدوین الگوی کشت در منطقه توسط کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی پیشنهاد می­گردد.

علی‌محمد خورشید دوست، مهدی اسدی، حسن حاجی محمدی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

به دلیل همراهی توفان‌های تندری با رگبارهای باران و توفان‌های تگرگ و نقش مؤثر آن در ایجاد سیلاب‌های ناگهانی، هم از جنبه‌ی کشاورزی و هم ازنظر خسارات مالی و جانی، این پدیده همواره موردتوجه محققان بوده است. برای این منظور ابتدا به بررسی مقادیر فشار، دمای هوا و دمای نقطه شبنم در لایه‌های مختلف جو پرداخته شد. سپس، برای بررسی دقیق­تر شرایط جوی پارامترهای دمای هوا، فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، نم ویژه، سرعت قائم، مؤلفه باد مداری و مؤلفه نصف­النهاری باد از تارنمای (NCEP/NCAR) اخذ شد. همچنین برای بررسی ناپایداری در سطوح مختلف جو از شاخص­های صعود، موجودی انرژی پتانسیل فرارفتی، آب قابل بارش، K و هوای توفانی استفاده شد. بررسی­ها نشان داد که صعود سریع بسته‌هوا در منطقه با انرژی پتانسیل همرفتی در دسترس بالایی همراه بوده و سبب شده تا در این سه روز هوای صعودکننده تا لایه­های فوقانی جو پیشروی کرده و جوی مغشوش را برای منطقه به وجود آورده است. با بررسی نقشه­های ارتفاع ژئوپتانسیل و تاوایی تراز 500 هکتوپاسکال در روز اول بارندگی مشخص شد که توفان تندری حاصل برهمکنش‌های مختلف جو بوده، بطوریکه در تراز میانی جو پشته بسیار قوی با گستره مکانی بیش از 25 درجه عرض جغرافیایی بر روی دریای خزر ایجاد و تا حوالی مناطق عرض‌های قطبی گسترش‌یافته است. در روز دوم، توفان تندری در داخل پر ارتفاع تشکیل‌شده بر روی خزر هسته سرد چالی بر جانب شرق ترکیه، شمال عراق و شمال غرب ایران ایجادشده که ارتفاع مرکزی آن 5750 ژئوپتانسیل متر می‌باشد. در روز سوم، هسته سردچال به بریده کم‌فشاری بر روی منطقه تشکیل‌شده که بیشینه تاوایی مثبت در داخل این سیستم جوی است.

الهام قاسمی فر، سمیه ناصرپور، لیلی آرزومندی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین رخدادهای حدی ، بارش‌ های سنگین است که هر ساله خسارات فراوانی را به دنبال دارد. از اینرو در پژوهش حاضر این رخداد در غرب ایران بررسی شده است. ابتدا با داده‌ های روزانه بارش در ایستگاه‌های سینوپتیک منتخب برای دوره (2000-2015 ) چندین بارش حدی در منطقه شناسایی شد، در ادامه نقشه‌ های مربوط به فشار های تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 و 850 هکتوپاسکالی این الگوها در نرم افزار SPSS با استفاده از تحلیل مولفه‌ی اصلیPCI))، برای شناسایی مولفه‌ های اصلی مورد پردازش قرار گرفت نتایج نشان داد تنها یک مولفه 99.99 درصد واریانس این الگو ها را تببین و توجیه می‌کند. بنابراین الگوی مولد تمامی این رخداد ها شرایط مشابهی را دارا بوده است. سپس از بین این الگو های مشابه دو الگوی بسیار شدید انتخاب و مورد آنالیز سینوپتیکی و ماهواره ای قرار گرفت نتایج نشان داد در روزهای همراه با  بارش حدی امگای منفی (از سطح 1000تا 200 هکتوپاسکالی و با هسته بیشینه 0.3- پاسکال بر ثانیه) بر روی غرب ایران قرار داشته است، علاوه بر آن رطوبت بالای 70 درصد، قرارگیری در جلوی تراف هایی که از کم ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 850 و بویژه 500 هکتوپاسکالی بر منطقه نفوذ داشته، رودبادهایی با سرعت بالای 30 متر بر ثانیه در تراز 200 هکتوپاسکال، سرعت باد سطحی بالای 10 متر بر ثانیه و هسته های تاوایی مثبت همگی شرایط موجود را به نفع تشکیل سیکلون قوی فراهم کرده اند. در نهایت پردازش تصاویر رادار هواشناسی این نتایج را تآیید نمود.

خدیجه کریمی، وحید ریاحی، فرهاد عزیزپور، علی اکبر تقی لو،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

سکونتگاههای روستایی به مثابه نظام های مکانی فضایی در معرض پویایی ودگرگونی مداوم قرار دارند.آشکار است که در این تحولات، مجموعه عوامل و نیروهای متفاوت ومتنوعی نقش آفرین هستند اما بیشتر این عوامل به نوعی متاثر ازنظام مدیریتی است که در فضاهای روستایی نقش آفرینی می کند. این نظام، با توجه به الگوهای مختلف، دارای اثر گذاری متفاوتی بر نظام های فضایی است. براین اساس، تحقیق حاضر به دنبال بررسی دگرگونی فضایی سکونتگاههای روستایی شهرستان ارومیه مبتنی بر نقش مدیریت بحران است. قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه، شهرستان ارومیه است که در غرب دریاچه ارومیه قرار دارد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس روش، توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه، 70 نفر از خبرگان دستگاههای مرتبط با مدیریت بحران شهرستان ارومیه می باشند که با روش تعیین حجم نمونه با جامعه نا معلوم با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای جمع‌آوری داده‌ها واطلاعات از روش کتابخانه‌ای و میدانی، از فن پرسشگری و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف، دوربین واتسون، رگرسیون، تحلیل مسیر و همبستگی پیرسون در  نرم افزار SPSS بهره گیری شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش، این نتیجه حاصل شده است که روستاهای تحت تاثیر اقدام نظام مدیریت بحران در مواجهه با مخاطره خشکیدن دریاچه ارومیه با دگرگونی های نامناسبی در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی روبرو شدند. این دگرگونی‍‍ها، متاثراز سازوکار نظامی است که در آن بعلت دولتی بودن، تمرکز گرایی و بخشی نگری؛ پاسخگویی، مشروعیت، نقش پذیری کارآمد، عدالت محوری وجهت گیری برنامه ای در آن تضعیف شده است. در این میان، ضعف مشروعیت و ضعف در نقش پذیری کارآمد از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. با تعمق در ماهیت عوامل و روابط مستقیم و غیر مستقیم آنها این نکته کلیدی مشخص شده است که نقش پذیری ضعیف روستاییان و نگاه ابزاری به مشارکت آنها در مدیریت بحران، عامل کلیدی بروز تحولات فضایی نامناسب در روستاهای مورد مطالعه است.

حامد عباسی، سیامک شرفی، زهره مریانجی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

انسان از ابتدای حیات خود دائما با تهدید های ژئومورفیک مواجه بوده و این مخاطرات، خسارات جانی و مالی را در زیستگاههای انسانی و به ویژه در شهر ها برای جوامع انسانی به دنبال داشته است. امروزه شهرها در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات ژئومورفیک قرار دارند، که شهرهای استان لرستان واقع در رشته کوههای زاگرس نیز از این قضیه مستثنی نیستند. هدف از این تحقیق پهنه بندی و شناسایی پهنه های پرخطر ژئومورفیک در مناطق شهری استان لرستان با استفاده از روش توصیفی- تحلیل و تجربی می باشد. در روش توصیفی داده ها و اطلاعات مورد نیاز از منابع و سازمانهای مختلف تهیه شد. در روش تحلیلی عوامل موثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک زلزله، سیل، زمین لغزش و روانگرایی و تلفیق آنها جهت تهیه نقشه مخاطرات ژئومورفیک با استفاده از تحلیل های مکانی GIS و مدل های AHP و منطق فازی انجام گرفت. ابتدا پارامترهای موثر در رخداد هر یک از مخاطرات شناسایی و پس از استانداردسازی پارامترها با استفاده از توابع کاهشی و افزایشی منطق فازی و وزن دهی به پارامترها با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، پهنه های پرخطر در شهرها شناسایی شد. نتایج نشان داد که اکثر شهرهای استان لرستان به دلیل عبور رودخانه های اصلی از محدوده شهرها، در معرض خطر سیلاب قرار دارند. هم چنین مشخص شد که شهرهای واقع در غرب استان در معرض خطر سیلاب و شهرهای شرق استان در معرض خطر زلزله و رخدادهای ژئومورفیک ناشی از زلزله مانند زمین لغزش و روانگرایی قرار دارند.

منیژه احمدی،
دوره 4، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

مدیریت پسماندها در کشور با توجه به رشد افزایشی آن در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته و عدم توجه به این مسأله می‌تواند مشکلات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی را ایجاد نماید. پیدا کردن موقعیت و مکان بهینه برای پسماندهای شهری و روستایی که هم دارای کم­ترین خطرات زیست محیطی و هم از لحاظ اقتصادی بهینه باشد، هدف اصلی پژوهش حاضر است. به منظور مکان یابی بهینه محل دفن زباله ابتدا مطالعات اولیه جهت شناسایی معیارهای تأثیرگذار بر انتخاب محل بهینه انجام و سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از ترکیب سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش تصمیم گیری چند متغیره (MCA) جهت ارزیابی، مکان‌یابی و پهنه بندی بهینه استفاده گردید. عوامل مؤثر بر مکان یابی پسماند بر اساس امتیاز 1 (مناطق خیلی نامناسب ) تا 5 (مناطق کاملا مناسب) ارزش گذاری شده و امتیاز صفر نیز به مناطق ممنوعه در نظر گرفته شده است. در نهایت مناطق اولویت بندی شده در نقشه نهایی براساس محل دفن زباله مشخص گردیده است. بر این اساس اولویت 5 در نقشه‌ها و به خصوص نقشه نهایی نشان دهنده مناسب‌ترین مکان‌ها و اولویت 1 کمترین ارزش ترین مکان برای دفن و اولویت صفر نیز فاقد هر گونه ارزش مکانی برای دفن زباله‌ها می‌باشد.
 

مجتبی رفیعیان، هادی رضایی راد،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

حرارت سطح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس می‌باشد. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیش‌بینی تغییرات محیطی و نهایتا سیاستگذاری شهری لازم است. از سمتی هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات خرده اقلیم شهری می‌باشد. در همین راستا جهت تحلیل روندیابی تغییرات حرارتی سطوح و میزان همبستگی فضایی سبزینگی پوشش گیاهی با این پدیده در اثر تحولات شهرنشینی و شهرسازی شهر تهران بین سالهای 94-1382 مورد پژوهش واقع شده است. تصاویر ماهواره‌ای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهواره‌ی Landsat8 برای مرداد ماه سال 1394 و ماهواره‌ی ASTER برای مرداد ماه سال 1382 به کمک نرم‌افزار Envi و از طریق الگوریتم‌های مختلف در سنجش از دور به الگوهای فضایی میزان حرارت سطوح و شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) کلانشهر تهران تبدیل شده است. خروجی‌های فضایی این پژوهش نشان می‌دهند در طی تقریبا یک دهه‌ی اخیر کمینه‌ی و میانگین حرارت سطوح کلانشهری تهران به ترتیب c̊ 3.67 و c̊ 0.47 کاهش یافته است. همچنین میانگین شاخص پوشش گیاهی نرمال شده از0.06- به 0.10 افزایش یافته است. در همین بازه زمانی برآورد همبستگی فضایی بین NDVI با LST در مناطق 22گانه شهر هم حاکی از کاهش 2% است. این کاهش همبستگی به معنای افزایش نقش فعالیت‌های انسانی بر میزان شدت جزیره حرارتی شهر است. بنابراین توجه به برنامه‌ریزی فعالیت‌های انسانی در شهر در راستای جلوگیری از تغییرات اقلیم در کلانشهری همچون تهران بیش از پیش جهت دستیابی به توسعه‌ی پایدار الزامی به نظر می‌رسد.

تقی طاوسی، محسن حمیدیان پور، راشد دهانی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش شناسایی تغییرات زمانی و پراکندگی فضایی رخداد توفان­های تندری گستره استان سیستان و بلوچستان، در مقیاس ساعتی، ماهانه، فصلی و سالانه، در دوره آماری سی ساله (2016 -1987) می­ باشد. بدین منظور از داده­های ساعتی هوای حاضر (ww) 7 ایستگاه همدید استان سیستان و بلوچستان استفاده گردید. جهت بررسی تغییرات زمانی این رویداد از روش ناپارامتریک من­کندال و شیب سن استفاده شد. ضمن اینکه ارتباط این پدیده با انسو و همچنین پراکندگی مکانی آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی‌ها نشان می­دهد که در مقیاس ساعتی بیشترین توفان­های تندری در ساعات 12 و 15 بعد از ظهر رخ داده است و به ندرت در شب رخ می­ دهند.به لحاظ ماهانه بیشترین بسامد توفان­های تندری متعلق به ماه مارس و می باشد. در بین فصول، فصل بهار با 756 (5/17%) رخداد بیشترین  و پاییز (5/17%) و تابستان (17%) کمترین فراوانی را دارند و همچنین در دوره­ی آماری مورد مطالعه سال 1997 با 195 و سال 1985 با 12 رخداد به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را داشته است.بررسی روند تغییرات توفان­های تندری در ایستگاه های منتخب نشان می­دهد که توفان­های تندری در تمامی ایستگاه­ها به جز ایستگاه سراوان روند افزایشی دارند. این روند کاهشی در سطح 95% معنی­دار است. از دیگر نتایج این پژوهش این است که حدود 72 درصد توفان­های تندری در فاز گرم انسو (النینو) رخ می­دهد و نوسانات سالانه این پدیده مرتبط به تغییر الگوهای جوی در طی النینو می­باشد.به لحاظ آرایش مکانی بیشترین توفان­های تندری در تمامی فصول در شرق استان با مرکزیت ایستگاه­های ایرانشهر و سراوان رخ می­دهد.  این آرایش فضایی در مقیاس فصلی بدین صورت است که بیشترین توفان­های تندری تابستانه و پاییزه با منشاء حاره­ای از مرکزیت شهر ایرانشهر برخوردار است ولی در طی فصول زمستان و بهاره با منشاء برون­حاره­ای با مرکزیت شهر سراوان می­باشد

فاطمه رزاقی بورخانی، احمد رضوانفر، سید حمید موحد محمدی، سید یوسف حجازی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

بخش کشاورزی و بویژه زیربخش باغبانی، به دلیل وابستگی بیشتر به شرایط آب و هوایی، بیشترین آسیب ناشی از تغییرات اقلیمی را متحمل می‌شود، باغداری پایدار بر پایه رفتار بلندمدت باغداران برای تضمین پایداری و بهره‌وری زمین در آینده پدید می‌آید و به انتظارات و نگرانی‌های جامعه موردنظر در مورد تأمین غذای سالم و به حفاظت از محیط‌زیست و کاهش مخاطرات طبیعی توجه دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی راهکارهای کاهش مخاطرات طبیعی و مدیریت ریسک در توسعه پایدار باغات مرکبات استان مازندران بود. پژوهش از نوع کاربردی و جامعه آماری آن شامل 122361 باغدار مرکبات در روستاهای مربوط به 12 شهرستان استان مازندران بود.حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 290 نفر تعیین گردید و نمونه‌گیری به روش طبقه‌ای تصادفی با انتساب متناسب انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه‌ای بوده که روایی (صوری و محتوایی) آن بر اساس نظر جمعی از کارشناسان کشاورزی پایدار، اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و گروه مدیریت و توسعه کشاورزی دانشگاه تهران تأیید گردید و روایی تشخیصی با استفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده و پایایی پرسشنامه با استفاده از محاسبه آلفای کرونباخ و نیز پایایی ترکیبی تأیید شد.برای تبیین راهکارها از روش­ تحلیل عاملی تأییدی در مدل‌سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نسخه 8.80 استفاده گردیده است. با توجه به نتایج تحقیق در رتبه‌بندی سازه‌های مربوط به بعد سازوکارها در مدل تحلیل عاملی مرتبه دوم، "عوامل حمایتی- اعتباری"، " عوامل محیطی- فضایی" ، " عوامل اجتماعی-مشارکتی"، " عوامل دانش و آگاهی"، " عوامل زیرساختی- نهادی" ، "عوامل آموزشی- اطلاعاتی" و " عوامل اقتصادی" به ترتیب بیشترین نقش را به واسطه بار عاملی در ساختار عاملی مرتبه دوم دارند.

سیدرضا آزاده ، مسعود تقوایی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

پژوهش در زمینه مخاطرات طبیعی دارای سابقه‌ای غنی در علم جغرافیا است. در میان تمام مخاطرات طبیعی، زلزله یکی از جدی‌ترین آن‌ها است که زیان‌های عظیم اقتصادی و مرگ‌ومیر مردم را به بار می‌آورد. کشور ایران بر روی کمربند زلزله خیز آلپ ـ هیمالیا واقع شده که یک منطقه مستعد زلزله است. از این رو زمین لرزه های مخرب عظیمی در گذشته در کشور ایران روی داده است. هدف اصلی از انجام این پژوهش تحلیل فضایی میزان خطر زلزله در سکونتگاه‌های شهری و روستایی استان گیلان است. در این راستا از تحلیل‌های فضایی در نرم‌افزار ArcGIS و تحلیل فاصله اقلیدسی استفاده شد. احتمال وقوع خطر زلزله در استان گیلان بر اساس فاصله از خطوط گسل­های فعال و غیر فعّال تحلیل شد. نتایج نشان داد که72/40 درصد از مساحت استان گیلان در فاصله صفر تا 15 کیلومتری گسل های فعّال  قرار دارد و همچنین 45/64 درصد از مساحت این استان در فاصله ای کمتر از هشت کیلومتر تا گسل های غیر فعال قرار دارند. تحلیل خطر زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس خطوط گسل فعّال حاکی از آن است که 18 نقطه شهری در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله و 14 شهر در پهنه با خطر بالای زلزله قرار دارند. براساس مطالعات انجام شده 57/20 درصد از جمعیت نقاط شهری در پهنه با خطر بالای بسیار بالای زلزله (80 تا 100 درصد) ساکن هستند. تحلیل خطر وقوع زلزله در نقاط شهری استان گیلان براساس گسل های غیر فعّال حاکی از آن است که، 20 نقطه شهری با جمعیت نسبی 44/25 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند.  مطالعات انجام شده در زمینه نقاط روستایی استان گیلان براساس گسل های فعّال نشان داد که از مجموع 2925 سکونتگاه روستایی، 1350 روستا با جمعیت نسبی 90/24 درصد در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله ساکن هستند. تحلیل خطر زلزله در نقاط روستایی استان گیلان براساس فاصله از گسل های غیرفعّال نشان داد که 1679 روستا در پهنه با خطر بسیار بالای زلزله قرار دارند. در پایان پژوهش پیشنهاد‌هایی در راستای مقابله با خطر وقوع زلزله ارائه شد.

فرزانه ساسان پور، نوید آهنگری، صادق حاجی نژاد ،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

تاب آوری شهری به توانایی یک سیستم شهری در مقیاس زمانی و فضایی برای حفظ یا بازگشت سریع به عملکردهای مطلوب گذشته در برابر اختلال(مخاطرات طبیعی) در جهت پایداری با تغییرات گفته میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ابعاد تاب‌آوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در منطقه 12 کلانشهر تهران تدوین شده است. روش پژوهش توصیف- تحلیلی بوده و دادهها ‌به روش مطالعات کتابخانه‌ای و پیمایشی گرداوری شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون T-Test تک نمونه‌ای و Friedman Test) استفاده شده است. جامعه آماری شامل خبرگان مدیریت مسائل برنامهریزی شهری می‌باشد که 80 نفر به صورت نمونه‌های هدف‌مند انتخاب مورد پرسشگری قرار گرفتند. نتایج نشان داد مؤلفه پایداری زیست محیطی (33/20) مربوط به بعد اکولوژی تاب آوری شهری در رتبه اول اهمیت قرار گرفته و مؤلفه قابلیت تطبیق سیستم (11/10) مرتبط به بعد نهادی (سازمانی) به عنوان کم اهمیت‌ترین مؤلفه تعیین شده است. همچنین وضعیت بعد اقتصادی تابآوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی از مطلوبیت کمی (ضعیف)، وضعیت ابعاد اجتماعی، اکولوژی و نهادی (سازمانی) با مطلوبیت خیلی ضعیف همراه است. در نهایت میتوان بیان کرد که مطلوبیت تاب آوری شهری در منطقه 12 کلانشهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفهها خیلی ضعیف بوده است و بنابراین این منطقه در برابر مخاطرات طبیعی تابآور و پایدار نیست.

بهلول علیجانی، میثم طولابی نژاد، فریبا صیادی،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

این تحقیق باهدف جهت شبیه‌سازی و محاسبه حداکثر شدت جزیره حرارتی(UHI max) با توجه به شرایط هندسه شهری در منطقه کوچه‌باغ شهر تبریز با استفاده از معادله عددی- نظری Oke به رشته تحریر درآمد. جهت انجام این کار، ابتدا هندسه محله مورد نظر با توجه به شعاع 15 متری از محور معابر به بلوک‌های مجزایی تقسیم‌بندی شد. سپس نسبت عرض معابر(W) و ارتفاع بناها(H) در نرم‌افزارGIS محاسبه و در پایان بر اساس معادله Oke، شدتUHImax محاسبه و شبیه‌سازی گردید. نتایج حاصل از این شبیه‌سازی نشان داد، که در محله کوچه باغ تبریز هر چه بناها بلندمرتبه‌تر و عرض معابر کمتر باشد میزان شدت جزیره حرارتی بیش‌تر، و هرقدرعکس این شرایط حاکم باشد، مقدار UHI max نیزکم‌تر خواهد بود. همچنین زمانی که نسبت H/Wدر منطقه شهری موردمطالعه بین 54/0تا 81/0 است، UHI maxبین 5 تا 6/6 درجه سانتی‌گراد باقی می‌ماند؛ اما وقتی‌که نسبتH/W  در محدوده 01/1 تا 98/1 قرار داشته باشد، ارزش UHI maxبین 5/7 تا 2/10 درجه خواهد بود. نتایج دیگر این مدل نشان داد که، در این محله بلوک A با  5 درجه و بلوک H با 2/10 درجه سانتی‌گراد دارای کمترین و بیشترین مقدار شدت  UHIمی‌باشند. بنابراین می‌توان گفت که بلوک A استانداردترین و بلوک Hغیراستانداردترین پیکربندی را در این محله دارا بودند. برآورد حاصل از مدل رگرسیون نیز نشان داد که عرض معابر( با 6/91 درصد)نسبت به ارتفاع ساختمان (با 6/6 درصد)اثر بیش‌تری در تغییرات UHI maxدارد. 
 

سعید حمزه، زهرا فراهانی، شهریار مهدوی، امید چترآبگون، مهدی غلام نیا،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده

با توجه به روند تغییرات اقلیم و کاهش بارندگی در دهه اخیر، خشکسالی به یک مشکل بزرگ در جهان و بالاخص در مناطق خشک و نیمه خشک از قبیل ایران تبدیل شده است. از این رو پایش و مدیریت آن امری مهم می­باشد. در مقابل روش­های سنتی که مبتنی بر مشاهدات ایستگاه­های هواشناسی هستند و بیشتر به بررسی خشکسالی هواشناسی می­پردازند، استفاده از تکنیک سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای به عنوان یک ابزار مفید جهت پایش مکانی و زمانی خشکسالی کشاورزی مورد توجه محققین واقع شده است. اما استفاده از این تکنیک و نتایج حاصل از آن همچنان نیاز به ارزیابی و واسنجی برای مناطق مختلف دارد. هدف از این مطالعه بررسی الگوهای مکانی و زمانی خشکسالی با استفاده از داده­های ماهواره ای سنجنده مادیس بین سال­های 2013-2000 می­باشد. بدین منظور شاخص­های خشکسالی بر مبنای داده­های ماهواره­ای شامل: شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (VCI)، شاخص وضعیت دما (TCI)، شاخص خشکی (TDVI) و شاخص رطوبت خاک (SWI) از روی تصاویر مادیس برای دوره زمانی مورد نظر و در مقیاس­های زمانی فصلی، شش ماهه و سالانه استخراج گردید و نتایج حاصل از این شاخص ها با مقادیر شاخص بارش استاندارد (SPI) مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که محدوده مطالعاتی به طور کلی از پوشش گیاهی متوسط تا کم برخوردار است. برمبنای محاسبه­های انجام شده شرایط اقلیمی محدوده با نتایج حاصل از شاخص گیاهی VCI در مقیاس فصلی، تطابق بیشتری دارد. در نتیجه شاخص VCI به عنوان بهترین شاخص جهت پایش خشکسالی کشاورزی استان مرکزی انتخاب گردید. همچنین نتایج به دست آمده از به کار گیری شاخص گیاهی VCI، نشان دهنده وضعیت خشکسالی در سال های 2000 و 2008 و وضعیت ترسالی در سال های 2009 و 2010 نسبت به دوره مطالعاتی در منطقه می باشد.

منیژه قهرودی تالی، سهیل غیاثوند، فاطمه خدابنده لو،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

زلزله از جمله پدیده هایی است که بیشترین آسیب را به سازه‌ها و شریان‌های حیاتی وارد می‌سازد. براساس گزارشات موجود بخش اعظم خطوط اصلی موجود در شبکه راه آهن کشور ایران  در مناطقی با خطر نسبی زیاد زمین لرزه قرار گرفته‌اند. مسیر خطوط ریلی مورد مطالعه بین دو شهر اصفهان و اهواز قرار گرفته است  و هنوز احداث نشده است و در مرحله مطالعه است. در سالهای بین 2011-1050، بیش از350 زلزله در محدوده مورد بررسی رخ داده که زلزله سال 1384با بزرگای 8/6 ریشتر بیشترین مقدار را داشته است. همچنین در این محدوده 615 گسل وجود دارد . بنابراین خطر پذیری مسیر انتخابی آن در مقابل زلزله مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش با استفاده از داده های توپوگرافی ، نقشه های زمین‌شناسی ، تصاویر ماهواره ای IRS LISS III ، آمار و اطلاعات زلزله‌های تاریخی و دستگاهی  و روشهای تحلیل واریوگرافی، درون یابی  و توابع فازی، پهنه بندی خطر پذیری خطوط ریلی در 4 کلاس بدون خطر، خطر متوسط، خطر زیاد و خطر خیلی زیاد تهیه گردید. نتایج مطالعات نشان داد که دو بازه طولانی و یک بازه کوتاه از خطوط ریلی بر محدوده های با حداکثر خطر پذیری انطباق دارند. بررسی نتایج خاطرنشان ساخت که محدوده مورد مطالعه از نظر توپوگرافی، جنس زمین و سیستم گسله‌ها و درزها و شکستگی‌ها دارای تنوع فوق­العاده‌ای می باشد و این تنوع سبب شده است که آسیب‌های وارده از رخداد زلزله‌ها متفاوت باشد. به بیان دیگر زلزله‌ای با بزرگای ثابت می‌تواند از شدت‌های تخریب متفاوتی در خطوط ریلی اصفهان- اهواز برخوردار باشد. 
 

پروین زارعی، علی طالبی، محمود علایی طالقانی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

بررسی عوامل مؤثر در ایجاد حرکت‏های‏ توده‏ای و شناخت مناطق حساس به زمین لغزش برای برنامه‌ریزی ، انجام پروژه های عمرانی و ارائه‌ی راه‌کارهای مدیریتی صحیح در مناطق حساس ضروری می‌نماید. در این مقاله تحلیل پارامترهای ژئو مکانیکی و  هیدرولوژیکی به منظور تحلیل پایداری دامنه ها و پهنه بندی حساسیت به لغزش دامنه های منطقه مطالعاتی  به کمک مدل فرایند محور (فیزیک پایه) sinmap انجام شده است. برای دستیابی به هدف مورد نظر 12 دامنه شامل 7 دامنه لغزشی و 5 دامنه فاقد لغزش به عنوان نمونه مطالعاتی در منطقه جوانرود انتخاب شدند و سپس تمامی متغییر های تحلیل پایداری دامنه ها از طریق مطالعات میدانی و آزمایشگاهی مورد اندازه گیری قرار گرفتند . بررسی ویژگی های توپوگرافی دامنه های مطالعاتی از طریق مطالعات میدانی به دست آمده است . برای اندازه گیری ویژگی های مکانیکی  و هیدرولوژی خاک از هر دامنه مقدار 50 کیلوگرم خاک برداشت شده و در آزمایشگاه مکانیک خاک پارامتر های مورد نیاز شامل وزن مخصوص خاک خشک   )وزن مخصوص خاک مرطوب(     )، هدایت هیدرولیکی(K)، زاویه اصطکاک داخلی خاک(𝜙)، چسبندگی خاک(C)  و همچنین تخلخل خاک مورد آزمایش قرار گرفته اند  . نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که در منطقه جوانرود بیشترین درصد از منطقه مطالعاتی  در منطقه حفاظتی و آستانه بالای ناپایداری قرار دارد و درصد کمتری از منطقه در حد پایداری قرار دارد. این امر حاکی از مستعد بودن دامنه های منطقه مطالعاتی از لحاظ ناپایداری  ذاتی می باشد. به طوری که  ویژگی های دامنه های منطقه مطالعاتی  (شیب بالا، ضریب چسبندگی کم ،  زاویه‌ی اصطکاک پایین و ضریب اشباع بالا)  در این مناطق قطعا باعث بروز پدیده ی زمین لغزش خواهند شد.
 

فرح دلفیان، مسعود یزدان پناه، معصومه فروزانی، جعفر یعقوبی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

کشاورزان در کشورهای در حال توسعه در میان سایر قشر­های جامعه در برابر اثرات تغییرات اقلیم به ویژه خشکسالی آسیب پذیرتر می­باشند، فرض بر این است که مسائل ابعاد روانی نقش مهمی در پیش­بینی نیات کشاورزان و پاسخ واقعی آنها ایفا می‌کند. با این حال، تحقیقات کمی بر روی مکانیسم­های روانی که تسهیل کننده یا محدود کننده رفتار سازگاری می‌باشد انجام شده در این مطالعه به منظور شناخت محرک­های برجسته و موانع سازگاری با خشکسالی از مدل اعتقاد سلامت استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش به تعداد 320 نفر از کشاورزان شهرستان دهلران از استان ایلام که بر اساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند و از روش نمونه‌گیری تصادفی چند مرحله ای برای انتخاب نمونه مورد مطالعه بهره گرفته شد. ابزار جمع‌آوری اطلاعات پرسشنامه‌ای محقق ساخت بود که روایی صوری آن توسط متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه‌ها با ضرایب آلفای کرونباخ بررسی شد که بین 65/0 تا 95/0 بود که نشان دهنده پایایی مناسب ابزار پژوهش می‌باشد. نتایج نشان داد، رفتار کشاورزان برای سازگاری با خشکسالی به طور عمده توسط نیت، شدت آسیب­پذیری درک شده، آسیب­پذیری درک شده و منافع درک شده پیش­بینی شده است. این یافته‌های می‌تواند اطلاعات لازم برای سیاست­گزاری‌هایی جهت سازگاری با خشکسالی در بین کشاورزان فراهم کند.
 
 
بهزاد رایگانی، زهرا خیراندیش،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

 
وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و بیابانی در کشور و فرکانس بالای پدیده­های گرد و غبار در آن باعث شده است، شناسایی دقیق کانون­های تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پیش­نیاز عملیاتهای احیائی و بیابان­زدایی به شمار آید. هدف از مطالعه حاضر، اعتبارسنجی کانون­های شناسایی­شده تولید گرد و غبار در استان البرز  با استفاده از سری زمانی داده­های ماهواره­ای و داده­های ایستگاه­های هواشناسی می­باشد. بدین­منظور داده­های TRMM سنجنده TMI، داده­ی 16 روزه پوشش گیاهی، داده­ی 8 روزه درجه حرارت سطح زمین و عمق اپتیکی هواویز مودیس و همچنین اطلاعات زمینی گرد و غبار ایستگاه­های سینوپتیک و پایش آلودگی هوا دریافت شدند. تجزیه و تحلیل روند تغییرات رطوبت خاک، درجه حرارت و پوشش گیاهی در یک دوره زمانی 15 ساله صورت پذیرفت. همچنین عمق اپتیکی هواویز در رویدادهای ریزگرد با غلظت بالا برای کانون­های محتمل مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این مناطقی که در طی دوره زمانی، عمق اپتیکی گرد و غبار بالاتری نسبت به نواحی دیگر داشتند، مشخص شدند. درنهایت با استفاده از اطلاعات زمینی گرد و غبار، عمل واسنجی برای کانون­های شناسایی­شده انجام گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل روند تغییرات، نشان­دهنده کاهش معنی­دار پوشش گیاهی، رطوبت خاک و دمای سطح زمین در محل کانون­های محتمل تولید ریزگرد در طی دوره زمانی مورد مطالعه بود. کاهش درجه حرارت در بخش جنوبی استان البرز و غرب تهران با فرکانس بالای غبار در ناحیه در ارتباط بود که این تکرار رویداد گرد و غبار در بررسی سری زمانی داده­های عمق اپتیکی هواویز نیز نشان داده شد. بررسی سری زمانی عمق اپتیکی هواویز نشان داد که تمرکز ریزگرد در نزدیکی یا بر روی کانون­های شناسایی­شده وجود دارد و بالا بودن مقدار غلظت در این نواحی، نشان­دهنده صحت کانون­های شناسایی­شده گرد و غبار می­باشد. همچنین بررسی عمق اپتیکی در رویدادهای با غلظت بالا و بررسی همزمان جهت حرکت هوا نشان داد کانون­های شناسایی­شده به درستی انتخاب گردیده است. تلفیق اطلاعات زمینی گرد و غبار با جهت حرکت باد نیز صحت کانون­های ریزگرد شناسایی­شده را تایید نمود. در کل یافته­های تحقیق نشان­دهنده قابلیت بالای سری­های زمانی داده­های سنجش از دور در اعتبارسنجی کانون­های شناسایی­شده تولید ریزگرد می­باشد. نتایج تحلیل سری­های زمانی داده های ماهواره­ای نشان داد که درجه حرارت سطح زمین به عنوان یک پارامتر اقلیمی مهم در شناسایی و اعتبارسنجی کانون­های گرد و غبار به شمار می­رود. بر اساس نتایج تحلیل در جایی که فرکانس وقوع گرد و غبار بالا است، کاهش معنی­دار درجه حرارت سطح زمین مشاهده می­شود.

برومند صلاحی، مجید رضایی بنفشه درق، عبدالرضا واعظی، مجتبی فریدپور،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

در این پژوهش، دوره‌های متوالی خشکسالی هواشناسی و ژئوهیدرولوژیکی با استفاده از شاخص خشکسالی SPI و SWI در 6 بازه زمانی (6، 9، 12، 18، 24 و 48 ماهه) در دشت مرند واقع در استان آذربایجان شرقی، بررسی شد. برای این منظور، از داده­های هواشناسی (متوسط بارش ماهانه) 7 ایستگاه باران سنجی در دوره آماری (91-1359) و داده­های ماهانه سطح آب 23 چاه پیزومتری در دوره آماری (90-1380) استفاده شد. نقشه­های مربوطه با استفاده از نرم­افزار Arc Gis و با روش کریجینگ تهیه و ترسیم شدند که پهنه‌های درگیر خشکسالی در منطقه را نمایان ساخت. همچنین شدیدترین خشکسالی و فراوانی نسبی خشکسالی­های هواشناسی و آب زیرزمینی در طول دوره آماری به دست آمد. نتایج بررسی مقادیر SPI نشان داد که خشکسالی هواشناسی از نظر مکانی دارای روند مشخصی نمی­باشد در حالی که خشکسالی­ آب‌های زیرزمینی به طور تصادفی در منطقه رخ نداده و تمرکز آن­ در غرب آبخوان بیش از شرق آن بوده است. جهت بررسی اثرات خشکسالی بر افت سطح ایستابی، بهترین همبستگی بین آن‌ها، 720/0- با تأخیر زمانی 5 ماهه به دست آمد که در سطح 1 درصد معنی‌دار بوده و تأثیرپذیری منابع آب زیرزمینی را با یک تأخیر 5 ماهه نمایان می­سازد. همچنین نتایج بررسی داده­های ماهانه سطح آب دشت مرند در دوره آماری (90-1380) نشان داد که تراز آب زیرزمینی دشت دارای روند منفی بوده که با افت حدود 2 متر مواجه بوده است.

مرضیه تابع، ابوالفضل رنجبر فردوئی، سید حجت موسوی، محمد خسروشاهی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده

مدیریت صحیح اکوسیستم‌های طبیعی بدون آگاهی از وضعیت سلامت اجزاء آن امکانپذیر نیست. پوشش گیاهی به عنوان اصلی‌ترین جزء اکوسیستم نقش مهمی در سلامت آن ایفا می‌کند. یکی از ویژگی‌های تعیین کننده سلامت پوشش گیاهی قابلیت بازگشت‌پذیری آن در مواجهه با آشفتگی‌های محیطی است. این پژوهش در شمال شرق استان خراسان جنوبی با هدف کمّی‌سازی قابلیت بازگشت‌پذیری پوشش گیاهی به نمایندگی از سلامت اکوسیستم در پاسخ به تغییرات بلند مدت بارش انجام شد. ابتدا استاندارد‌سازی بارش سالانه در طول بازه زمانی سی ساله با روش SPI انجام شد. سپس‌ تغییرات میانگین شاخص TNDVI حاصل از تصاویر ماهواره‌ای لندست بررسی و بازگشت‌پذیری با محاسبه چهار عامل موثر (دامنه تغییرات، انعطاف‌پذیری، استهلاک و ترمیم) آزمون گردید. طبق نتایج، دامنه این تغییرات در دوره بررسی، 04/6 درصد بوده و پوشش گیاهی مقادیر متفاوتی از استهلاک را در سال‌های مختلف داشته است. مشخص‌ترین نمونه بازگشت‌پذیری پوشش گیاهی، بین سال‌های 1986 تا 1996 اتفاق افتاده که میزان انعطاف‌پذیری 7/0 و استهلاک صفر بوده است. پوشش گیاهی در این دوره پس از رفع آثار خشکسالی (1986)، نه تنها به میزان پوشش گیاهی سال مرجع با ترسالی شدید (1986) بازگشته بلکه به میزان 25/0 درصد نیز افزایش داشته است. این افزایش تحت عنوان شاخص ترمیم (Hysteresis) برای اولین بار در مبحث سلامت اکوسیستم به صورت کمّی در مطالعه حاضر ارائه گردیده است. مجموعه محاسبات کمّی نشان می‌‌دهد علیرغم حاکمّیت کاهش میزان بارش سالانه و رخدادهای خشکسالی، پوشش گیاهی توانسته است قابلیت بازگشت‌پذیری خود را حفظ نماید که بیانگر وجود سلامت پوشش گیاهی در اکوسیستم مورد بررسی است.


صفحه 5 از 19     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb