جستجو در مقالات منتشر شده



خانم سوسن حیدری، دکتر مصطفی کریمی، دکتر قاسم عزیزی، دکتر علی اکبر شمسی پور،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

شناخت الگوهای مکانی رخداد خشکسالی نقش مهمی در پایش، پیش‌آگاهی و پیش­بینی، مقابله، کاهش آسیب­پذیری و افزایش سازگاری با این مخاطره دارد. هدف پژوهش شناسایی پراکنش مکانی و تحلیل الگوهای مکانی سالانه، فصلی و ماهانه شدت­های خشکسالی ایران است. با این هدف، استخراج شدت­های خشکسالی­ از دادههای بارش ماهانه بازکاوی شده (ERA5) مرکز پیش‌بینی میان مدت اروپا (ECMWF) در بازه زمانی 2021-1979 و شاخص ZSI انجام شد. برای دستیابی به هدف تحقیق و تبیین الگوی مکانی حاکم بر فراوانی شدت­های خشکسالی (بسیارشدید، شدید، متوسط و ضعیف) از روش­های آمار فضایی مانند خودهمبستگی موران جهانی، شاخص انسیلن محلی موران و لکه­های داغ استفاده شد. نتایج شاخص موران جهانی نشان داد که با افزایش شدت، پراکنش مکانی پدیده خشکسالی خوشه­ای شده است. توزیع مکانی شاخص موران محلی و لکه­های داغ نیز این امر را تأیید می­کنند. تضاد بسیار واضح در خوشه‌های محلی رخداد بالا (پایین) و همچنین لکه‌های داغ (سرد) خشکسالی‌های شدید (بسیار شدید) سالانه در جنوب، جنوب‌شرق و شرق دیده شد. در فصل پاییز خشکسالی‌های ضعیف تا بسیارشدید، جهت­گیری جنوب­شرقی- شمال­غربی دارند. اما در فصل بهار و زمستان الگوی مکانی خشکسالی بسیارشدید برعکس خشکسالی شدید و متوسط است. با وجود تغییرپذیری نسبتاً بالای بیشینه خودهمبستگی فضایی مثبت خشکسالی­های شدید و بسیارشدید ماهانه، الگوی مکانی آن‌ها تقریباً مشابه است.  تشکیل خوشه‌های مکانی خشکسالی‌های شدید و بسیار شدید در شمال‌غرب، شمال­شرق و به‌ویژه سواحل­خزری، هشدار جدی در مورد مدیریت منابع آب به‌خصوص برای فعالیت‌های مبتنی بر رخداد بارش، مانند کشاورزی است.
 
علیرضا خسروی، مهدی اژدری مقدم، سید آرمان هاشمی منفرد، حمید نظری پور،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

نقشه‌های خطر سیلاب یکی از ابزارهای سودمند در جهت مدیریت این مخاطره در حوضه آبریز و کاهش اثرات آن است. در حوضه بلوچستان جنوبی و حوضه آبریز رودخانه کهیر، باتوجه ‌به وجود دو رژیم بارشی زمستانه و تابستانه، وقوع سیلاب‌های ناگهانی امری اجتناب‌ناپذیر است که باتوجه‌ به استقرار جوامع روستایی و سکونتگاه‌ها در نواحی مستعد وقوع سیلاب، هرساله موجب واردآمدن خسارات فراوان به جمعیت آسیب‌پذیر منطقه می‌گردد. در راستای پهنه‌بندی خطر سیلاب، داده‌های اقلیمی، هیدرولوژیک، پوشش زمین و توپوگرافی حوضه از منابع معتبر تهیه و باتوجه‌به مطالعات علمی، دوازده متغیر تأثیرگذار بر بروز خطر سیلاب در قالب پنج مؤلفه اصلی (هیدرولوژیک، پوشش گیاهی، پوشش زمین، اقلیمی و توپوگرافی)، جمع­آوری گردید. با استفاده از دو روش همپوشانی فازی و وزنی و امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه متغیرها و مؤلفه­ها پس از طبقه‌بندی مجدد و فازی‌سازی با عملگرهای مناسب تهیه شد. نتایج نشان داد که روش همپوشانی فازی باتوجه‌ به منطق حاکم بر آن، قدرت تمایز بهتری از مناطق مستعد وقوع سیلاب دارد و می‌تواند به ریز پهنه‌بندی خطر وقوع سیلاب، کمک نماید. با مقایسه نتایج حاصل از داده‌های واقعی وقوع سیلاب دی‌ماه ١٣٩٨ حاصل از تصاویر ماهواره سنتینل 2، صحت نتایج روش فازی به طور نسبی مورد تأیید قرار گرفت. با ملاحظه تمرکز سکونت­گاه­ها در پیرامون آبراهه اصلی و ضعف زیرساخت­ها، مناطق جمعیتی قابل توجهی در معرض بالقوه خطر سیل قرار دارند.
 
رویا پورکریم، حسین عساکره، عبدالله فرجی، محمود خسروی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

در پژوهش حاضر از داده­های مرکز جوی اروپایی(ECMWF)، از سال 1979 تا پایان سال 2018 تفکیک مکانی 25/. در 25/. به منظور واکاوی تغییرات شمار مراکز چرخندی دریای مدیترانه  استفاده شده است. روش­های زیادی برای بررسی تغییرات و وجود روند در بین داده­های آماری وجود دارد، که به دو دسته آمار پارامتری و ناپارامتری تقسیم می­شود. روش رگرسیون خطی از دسته پارامتری است و معمول­ترین روش ناپارمتری آزمون من­-کندال می­باشد. با برازش مدل من­کندال و مدل رگرسیون خطی روند مقدار، فراونی مراکز چرخندی حوضه دریای مدیترانه دردو مقیاس فصلی و سالانه ارزیابی شد. با واکاوی روند تغییرات شمار مراکزچرخندی در مقیاس فصلی فصل­های بهار، پاییز و تابستان تداوم­های پنج روزه دارای روند معنی­دار بوده است. اما در مقیاس سالانه در هیچ کدام از تداوم­ها روند معنی ­دار مشاهده نگردید. با برازش مدل رگرسیون در مقیاس فصلی و سالانه تداوم­های یک و دو روزه دارای شیب خط رگرسیون مثبت می­باشند.
فاطمه عمادالدین، دکتر امیر صفاری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

منابع آب کارستی قابل شرب بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک از جمله ایران به عنوان منابع آبی ارزشمند و راهبردی مطرح هستند. آلودگی آبخوان­ های کارستی تبعات جبران ناپذیری در زمینه­ های توسعه و بهداشت سکونتگاه ­های شهری و روستایی دارد بنابراین حفاظت از آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این پژوهش برای ارزیابی آسیب­پذیری آبخوان بیستون و پرآو که به لحاظ کارستی توسعه یافته و دارای درز و شکاف و لندفرم­های متنوع است؛ از مدل­ های آسیب ­پذیری COP و PI برای شناسایی پراکندگی پهنه­ های در معرض خطر آلودگی استفاده شده است. در این پژوهش از فاکتور­های جریان (C)، لایه های فوقانی  (O) و بارندگی(P)  در مدل COPو دو فاکتور پوشش حفاظتی (P) و شرایط نفوذ (I) در مدل  PI و داده­های کیفی آب زیرزمینی برای ارزیابی دقت مدلسازی مکانی آسیب­ پذیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می­ دهد که بیشتر آبخوان کارستی بیستون و پرآو در پهنه با آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد پراکنده هستند. همچنین نتایج ارزیابی دقت مدل­ ها نشان داد که هرچند مدل PI در شناسایی مناطق با آسیب پذیری زیاد مطابق با داده های کیفی آب زیرزمینی است اما مدل COP در مدلسازی آسیب پذیری آبخوان کارستی موفق تر بوده است به طوری که پهنه های با آسیب پذیری بالا در شمال غرب، شرق و جنوب شرق منطقه با پهنه های آلودگی بیشتر آب زیرزمینی منطبق است.
 
دکتر مسلم سواری،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

دسترسی به مقدار کافی مواد غذایی و سلامت تغذیه‏ای از محورهای اساسی توسعه است و زیربنای پرورش نسل آتی کشور محسوب می‏شود. براساس مطالعات نقش تغذیه در سلامت، افزایش کارآیی و ارتباط آن با توسعه اقتصادی مورد تایید قرار گرفته است. همچنین، دسترسی به غذای کافی و مطلوب از ابتدایی‏ترین حقوق انسان‏هاست. اما مطالعات مختلف نشان می‏دهد جوامع روستایی که خود به عنوان متولیان امنیت غذایی مطرح هستند با مشکلات ناامنی غذایی روبه‌رو هستند که در شرایط خشکسالی این موضوع به مراتب وضعیت نامناسب‌تری دارند به این دلیل که خانوارهای روستایی همواره در خط مقدم آسیب‌پذیری از خشکسالی هستند و در صورت نبود سیستم‌های کاهش خطر به سرعت تاب‌آوری خود را از دست می‌دهند و از بخش کشاورزی خارج می‌شوند. لذا نیاز است اقداماتی اندیشیده شود تا آنان در شرایط خشکسالی همچنان در بخش کشاورزی فعالیت کنند و ستون فقرات امنیت غذایی در کشور حفظ شود. در راستای این مهم این پژوهش با هدف کلی طراحی الگوی پیشنهادی امنیت غذایی پایدار در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری شامل تعدادی از متخصصین امنیت غذایی و کارشناسان کشاورزی بود. لذا برای انتخاب نمونه‌های مورد مطالعه، از نمونه‌گیری هدفمند از نوع گلوله برفی (ارجاع زنجیره‌ای) استفاده شد نمونه‌گیری تا اشباع داده‌ها ادامه یافت، در آخر تعداد شرکت کنندگان در تحقیق به 31 نفر رسید. روش تحقیق از نوع کیفی به روش نظریه داده بنیاد بود. داده‏های پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق و بحث گروهی جمع‏آوری و با سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج بررسی الزامات امنیت غذایی پایدار در قالب روش داده بنیاد شامل 68 کد اولیه بودند که در نهایت به منظور طراحی مدل بهبود امنیت بهبود امنیت غذایی پایدار در شرایط خشکسالی به 8 الزام (مدیریتی، الزامات تکنولوژیکی، سیاسیتی و حمایتی، زیرساختی، فرهنگی و توانمندسازی، متنوع‌سازی، حفاظتی، پایدارسازی) تبدیل شدند و در قالب مدل اشتراوس و کوربین جای‏گذاری شدند.
ا محمود احمدی، ج جمال کرمی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

فرین­های اقلیمی از مهم­ترین مواردی است که اقلیم ایران را تحت تاثیر  قرار داده  و پیامدهای اقتصادی اجتماعی و آسیب­های مالی فراوانی به جا گذاشته است. فشار تراز سطح دریا از مهم­ترین عناصر آب­وهوایی است که می­تواند دیگر عناصر آب­هوایی از جمله دما، رطوبت و باد را تحت تاثیر قرار دهد هدف این پژوهش ارزیابی مدل­های CMIP5 مبتنی بر روش ریزگردانی دینامیکی CORDEX و وردایی ناهنجاری فشار فصلی در ایران در بین مدل­های CMIP5 مبتنی بر پروژه  CORDEX مدل­های دینامیکی BCC-CSM، HadGEM2-ES، GFDL و MIROCمدل HADGEM2-ES از سطح همبستگی و کارایی بالاتری نسبت به سایر مدل­ها برخوردار بود. در این راستا داده­های 36 پیمونگاه همدید طی دوره آماری (2005-1960)، داده­های مدل HadGEM2-ES ریزگردانی شده با استفاده از مدل CORDEX و سناریوهای RCPs برای دو دوره تاریخی (2005-1960) و پیش­نگری شده طی سه دوره آینده نزدیک (2040-2011)، آینده میانی (2070-2041) و آینده دور (2099-2071) استفاده شد. برای ارزیابی کارایی مدل نیز از شش روش R2، MAE، MBE RMSE، t-Jacovides و نسبت t-Jacovides/R2 استفاده شد. نتایج نشان داد مدل از عملکرد مناسبی در مناطق پست کم ارتفاع برخوردار است. ناهنجاری فصلی در تمام فصول، سناریوها و دوره­های زمانی موردمطالعه مثبت و فصل زمستان بیشینه ناهنجاری فشار را در بین فصول نشان داده است. بیشینه ناهنجاری فصلی فشار ایران در در تمام فصول، سناریوها و دوره­های مورد مطالعه منطبق بر ارتفاعات از جمله کانون آن در ارتفاعات البرز و زاگرس و عرض­های جغرافیایی بالاست وکمینه ناهنجای فشار منطبق بر مناطق کم ارتفاع و پست از جمله جلگه خوزستان و سواحل جنوبی کشور است.
دکتر ابراهیم یوسفی مبرهن، دکتر منصور قدرتی، دکتر محمد خسروشاهی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

پدیده گردوغبار خطرهای فراوانی را برای جامعه بشری داشته و اهمیت ویژه­ای برای ساکنان ایران دارد. پژوهش­گران مختلف از زوایای متفاوت این پدیده را مورد مطالعه قرار داده­اند و از نظر اهمیت موضوع و مخاطرات ناشی از آن، هم­چنان در صدر موضوع­های مورد علاقه پژوهش­گران در سراسر جهان قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر نیز استفاده از شاخص DSI در ارزیابی و پهنه­بندی توفان­های گردوغباردر استان سمنان است. در این تحقیق توزیع زمانی توفان­های گردوغباراستان سمنان با درنظرگرفتن شرایط آب و هوایی و میانگین سرعت باد غالب منطقه مورد مطالعه در طی سال­های 2003 تا 2017 در پنج ایستگاه سینوپتیک مورد بررسی قرار گرفت. همگن بودن پارامترهای اقلیمی و شاخص­های توفان ریزگرد و روند این دو متغیر با استفاده از رگرسیون خطی در محیط نرم­افزار SPSS محاسبه گردید و پس از بررسی روند تغییر شاخص یونپ، اطلاعات حاصل در محیط نرم­افزار ArcGIS پهنه­بندی شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در طی دوره آماری مورد بررسی، شاخص DSI هم­زمان با افزیش شدت خشکی افزایش یافته است درحالی­که همبستگی آن با شاخص خشکی طی دوره 15 ساله در سطح اطمینان 95 درصد معنی­دار نبوده است. نقشه پهنه­بندی شاخص DSI نشان داد که شهرستان شاهرود و دامغان از شاخص توفان گردوغبار بالاتری نسبت به سایر مناطق برخوردار هستند. هم­چنین هم­خوانی به نسبت مناسبی بین شاخص DSI و خشکی در منطقه وجود دارد به­طوری­که هرگاه دوره تری بوده، مقدار DSI به دنبال آن کاسته شده و هرگاه دوره خشکی بوده، مقدار شاخص گردوغبار افزایش یافته است.
 
کیومرث ملکی، دکتر مصطفی طالشی، دکتر مهدی مدیری، دکتر محمد رئوف حیدری فر،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

نتایج ارزیابی آسیب شناسی از پهنه های لرزه خیز در فضای سرزمینی حاکی از تمرکز قابل توجهی از فضاهای سکونتی بویژه شهرها است.از سوی دیگر تجارب مدیریت بحران ناشی از مخاطرات زلزله در کشور نیز نشانگر ناکارآمدی در آسیب شناسی و حفاظت از فضاهای شهری و کاهش خشارات اقتصادی و انسانی بوده است. از این رو یکی از الگوهای مطلوب در شناخت، تحلیل و کاهش خسارات در فضاهای شهری بکارگیری چارچوب ساختاری و کارکردی پدافند غیر عامل است. در بسیاری از پژوهشهای اخیر موضوع کاهش خسارات ناشی از زلزله در قلمرو حوزه کالبدی_فضایی به منظور افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله بوده است. در حالیکه این پژوهش با شناخت مولفه های محیطی، کالبدی_ فضایی، اجتماعی، اقتصادی و شاخص های اثرگذار در هر مولفه (45 شاخص) آسیب شناسی و پهنه های خطرپذیر ناشی از زلزله را به صورت جامع و مطلوب تعیین و بر اساس آن استراتژی های کاهش خطر را  باز تعریف ساخته است. بعبارت دیگر با شناخت و تحلیل مفهومی بنیادی شبکه تهدید و حلقه مخاطره با رویکرد پدافند غیرعامل در ارزیابی و آسیب پذیری از زلزله در کلان شهر کرمانشاه نسبت به تشکیل ساختار پایگاه اطلاعاتی مورد نیاز در محیط نرم افزاری مناسب، سیاست گذاری مناسب و اقدامات مدیریت بحران شهری متناسب با مخاطره زلزله طرح ریزی می شود.
 
سید محمد خادمی نوش آبادی، دکتر مریم امیدی نجف آبادی، دکتر سید مهدی میردامادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

تغییر اقلیم در ایران باعث کاهش بارندگی، افزایش درجه حرارت و خشکسالی ­های مستمر گردیده است. تولید کشاورزی در ایران متاثر از تغییر اقلیم با کاهش میزان تولید محصولاتی مانند گندم مواجه شده است. با توجه به سیاست دولت در خودکفایی تولید گندم و ایجاد امنیت غذایی پایدار استفاده از فناوری­ های کشاورزی اقلیم هوشمند برای مقابله با اثرات تغییر اقلیم ضرورت دارد. هدف این مطالعه طراحی الگوی رفتاری بکارگیری فناوری­ های کشاورزی اقلیم هوشمند با تاکید روی انگیزه می­ باشد. روش این پژوهش کمی، از نظر هدف کاربردی و داده­ های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. برای آزمون مدل و فرضیه ­ها از مدل­سازی معادلات ساختاری بیزی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش 800 گندمکار شهرستان نظرآباد استان البرز می­ باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 260 نفر و روش نمونه­ گیری تصادفی از نوع طبقه­ ای با انتساب متناسب تعیین شد. نتایج نشان داد هنجارهای شخصی(0/453)، هنجارهای ذهنی(0/221) و کنترل رفتاری درک شده(0/185) بترتیب موثرترین متغیرها بر قصد بکارگیری فناوری­ های کشاورزی اقلیم هوشمند می ­باشند. گویه استفاده از کشاورزی حفاظتی در سال آینده در قصد بکارگیری فناوری ­های کشاورزی اقلیم هوشمند، گویه استفاده از این فناوری ها بدلیل تاثیر افراد فامیل در هنجارهای ذهنی، گویه احساس بهتر و موثرتر بودن در استفاده از این فناوری ها در هنجارهای شخصی و گویه دسترسی به آموزشهای مربوط به فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند در کنترل رفتاری درک شده،  بیشترین تاثیر را روی رفتار بکارگیری فناوری­ های کشاورزی اقلیم هوشمند دارند.
 
دکتر برومند صلاحی، خانم مهناز صابر، دکتر عباس مفیدی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

تبخیر و تعرق یکی از مهم­ترین مؤلفه­ها در بیلان و مدیریت آب است. در این پژوهش به ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر میزان تبخیر و تعرق پتانسیل در بخش جنوبی حوضه آبریز رودخانه ارس با استفاده از داده­های ریزمقیاس شده مدل GFDL-ESM2M در ریزگردان دینامیکی CORDEX تحت سناریوی RCP8.5 طی دوره 2050-2021 و مقایسه آن با مقادیر دوره پایه (1985-2005) پرداخته شد. از داده­های با قدرت تفکیک افقی 22*22 کیلومتر مدل GFDL-ESM2M در این پژوهش استفاده گردید. یافته­های پژوهش نشان داد مقدار حداقل و حداکثر دما و به تبع آن ETp دوره آینده در مقایسه با دوره پایه در تمامی شش ایستگاه مورد مطالعه حوضه ارس (اردبیل، اهر، جلفا، خوی، ماکو و پارس­آباد) افزایش خواهد یافت. مقدار این افزایش حداقل دما بین 4/1 تا 8/3 درجه سانتی­گراد و برای حداکثر دما 7/1 تا 2/2 درجه سانتی­گراد تخمین زده شده است. دامنه افزایش  ETpسالانه بین 133 میلی­متر در خوی تا 189 میلی­متر در اهر متغیر است. در مقیاس ماهانه ETp تمامی ایستگاه­ها از ژانویه تا ژوئیه با افزایشی بین 9/3 تا 1/64 میلی­متر و از اوت تا دسامبر با کاهشی حدود 7/0 تا 2/38 میلی­متر برآورد شد. برآورد افزایش ETp دوره آینده در حوضه به ویژه در ماه­های فصل بهار که از نظر نیاز آبی حائز اهمیت فراوانی است، ضرورت توجه ویژه به احتمال این افزایش برآوردی در برنامه­ریزی­های بخش آب و انرژی را ایجاب می­کند.
 
دکتر علی اکبر شمسی پور، دکتر حدیث صادقی، دکتر حسین محمدی، دکتر مصطفی کریمی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

اقلیم از عوامل تعیین­کننده در کمیت و کیفیت تولید محصولات کشاورزی است، این پژوهش ارتباط میان عناصر اقلیمی بارش و دما به عنوان متغیرهای مستقل با عملکرد برنج 40 شهرستان و گندم30 شهرستان به عنوان متغیرهای وابسته در سواحل جنوبی دریای خزر در طول دوره آماری 1379-1395 واکاوی شد. با استفاده از آزمون خودهمبستگی موران و رگرسیون وزن­دار جغرافیایی تحلیل­های آمار فضایی انجام شد. براساس نتایج حاصل از شاخص موران به­ترتیب به­میزان 434821/0z= برای برنج و719571/0z= برای گندم نشان داد که الگوی توزیع فضایی عملکرد برنج و گندم دارای الگوی خوشه­­ای است. تأثیر مثبت بارش در عملکرد برنج در شرق دریای خزر با دامنه ضرایب رگرسیون020/0 تا 540/0 قابل توجه است؛ همچنین نتایج حاکی از رابطه منفی میان متغیر دما با عملکرد برنج در جنوب­شرق و شرق و اثر مثبت آن بر عملکرد برنج در دیگر نواحی بود. تأثیر بارش بر عملکرد گندم در غرب و مرکز منطقه با دامنه ضرایب رگرسیون 481/0- تا 871/0- منفی بدست آمد. همچنین نتایج حاکی از رابطه منفی دما با عملکرد گندم در شرق و جنوب­شرقی نوار ساحلی و رابطه مثبت دما با عملکرد گندم در دیگر مناطق بود. در نهایت نتایج حاکی از آن بود که در بخش­های غربی و مرکزی به علت بارش فراوان و تعداد ساعات آفتابی کم افزایش در مقدار دما مطلوب­تر از افزایش مقدار بارش است و در  نواحی شرقی و جنوب­شرق منطقه که میزان بارش آن پایین­تر از آستانه مورد نیاز برنج و گندم است افزایش در میزان بارش مطلوب­تر است.
دکتر محمد مهدی حسین زاده، دکتر علیرضا صالحی پور میلانی، خانم فاطمه رضائیان زرندینی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

سیل به ­عنوان یکی از مخرب­ترین و مهم­ترین بلایای طبیعی می­باشد که براساس آمارهای سالیانه خسارات زیاد جانی و مالی را به خود اختصاص می­دهد. یکی از اقدامات کلیدی، شناخت مناطق دارای پتانسیل وقوع سیلاب می­باشد. در این پژوهش احتمال وقوع سیلاب رودخانه نکارود واقع در استان مازندران با استفاده از تحلیل تصمیم­­ گیری چند معیاره (MCDA) مطالعه شده­ است. باتوجه به روش، از 4 معیار اصلی شامل ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه و کاربری اراضی در این پژوهش استفاده شده ­است. پس از آماده­ سازی معیارها، هرمعیار به صورت نزولی در 9 کلاس ارزش­ گذاری و  با توجه به تاثیر هر معیار در احتمال وقوع سیلاب طبقه­ بندی شدند. سپس شاخص وزن نرمال­ شده (NWI) محاسبه شد و نقشه نهایی پهنه­ بندی پتانسیل خطر وقوع سیلاب با تلفیق معیارها به روش وزن­دهی خطی (WLC) در 5 طبقه تهیه گردیده­ است. نتایج بدست آمده، نشان می­دهد که، حدود 982.58 کیلومتر مربع (51.42 درصد) از دو طرف رودخانه نکارود دارای پتانسیل احتمال خطر زیاد و خیلی­زیاد وقوع سیلاب است. قسمت ورودی شهر نکا و محدوده­ هایی که دارای کاربری مسکونی و زراعی هستند، به دلیل تراکم بالای شبکه آبراهه و همینطور شب 6 تا 10 درجه  دارای بیشترین میزان خطر می­باشند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان­ می­دهد که تحلیل تصمیم­­ گیری چند معیاره ، روشی سریع و کم هزینه برای استفاده در تهیه نقشه­ های پهنه ­بندی احتمال وقوع سیلاب در حوضه ­های فاقد اطلاعات هیدرومتری می­باشند.
 
ارسطو یاری حصار، بهرام ایمانی، سمانه سارانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

از زمانی که کرونا و واژه کووید ـ ۱۹ در ذهن­ها وارد شده، زندگی فردی و اجتماعی انسان دچار تغییرات زیادی شده است.  به طوری که مردم برای ادامه روند زندگی با چالش­های گوناگونی مواجه شدند و تمام ابعاد زندگی­شان تحت تأثیر قرار گرفته است. تغییرات بوجود آمده در دوران کرونایی، باعث بروز سبک­های جدیدی از زندگی در میان مردم شده است. پژوهش پیشرو از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه روستاییان نیز با  استفاده از فرمول کوکران از مجموع  ۶۹۰۳ خانوار روستاهای نمونه،  تعداد ۳۶۲ خانوار به‌عنوان خانوار نمونه برای تکمیل پرسش‌نامه محاسبه گردید. برای بررسی اثرات ویروس کووید۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی سیستان، طیف گسترده­ای از شاخص­ها تعیین گردید و برای سنجش میزان اثرات کووید ۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی شهرستان زابل، قبل و بعد از شیوع بیماری از روش تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم با استفاده از معادلات ساختاری در نرم­افزار AM0S استفاده شد. نتایج نشان می­دهد سبک­های زندگی در شاخص­های رسانه­محور، اجتماع محور و معیشتی در قبل از شیوع بیماری کووید-19 در وضعیت کمتر از متوسط قرار داشته و پس از شیوع بیماری در وضعیت بالاتر از متوسط قرار گرفته است.

 
پروفسور بهلول علیجانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

جغرافیای ایران به دلایل زیادی در جامعه علمی و اجتماعی ایران از اقبال خوبی برخوردار نیست. تعداد اندکی از  فارغ التحصیلان توانسته اند در بازار کار جذب شوند. از طرف دیگر سامانه انسان و محیط زمینه اصلی مطالعه جغرافیا در دهه های اخیر دچار بحران های شدیدی مانند تغییرات اقلیمی شده است. یعنی اینکه جغرافیای ایران هم از وضعیت سامانه انسان و محیط و هم از سرنوشت فارغ التحصیلان خود غافل  مانده است. برای حل این مشکل جغرافیای ایران باید یک خانه تکانی بنیادی انجام دهد. بستر اصلی این خانه تکانی حتما ایجاد پایداری در سامانه انسان و محیط است. در این مقاله سعی شده است با شرح وضعیت محیط طبیعی، وضعیت آموزش جغرافیای ایران، و رابطه بین جغرافیا و توسعه پایدار چاره ای منطقی برای ادامه آموزش جغرافیای ایران ارایه شود. برنامه ارایه شده شامل هدف کاربردی جغرافیا درجامعه، دیدگاه یکپارچه تحلیل فضایی و سامانه انسان و محیط، رویکرد حل مساله و ناحیه به عنوان واحد فضایی مطالعه می باشد. بر این اساس هدف از تدریس جغرافیا در ایران تربیت افرادی است که اولا احساس مسولیت محیطی داشته باشند، به اخلاق محیطی آراسته شوند، ارزش محیط طبیعی را می دانند و در برابر نسل های آینده هم مسول می باشند. بدین جهت سعی می کنند با استفاده از تفکر و دانش جغرافیایی اولا بحران ها را چاره جویی کنند و ثانیا در راستای ساخت فضای جغرافیایی پایدار تلاش می کنند. برای رسیدن به این هدف به طور دایم در تلاش، تحلیل، برنامه ریزی و مدیریت فضایی هستند تا اینکه خلافی نسبت به محدوده اخلاق محیطی رخ ندهد. در این صورت است که فارغ التحصیلان هم در بازار کار جذب می شوند و هم از جایگاه علمی و اجتماعی خوبی برخواردار می شوند. سامانه انسان و محیط هم به مرحله پایداری رسیده و انسان و محیط به صورت اکولوژیکی زندگی بالنده و شکوفا خواهند داشت. دوره کارشناسی جغرافیا فقط یک رشته جامع جغرافیا خواهد بود که دروس بنیادی و  کاربردی و ناحیه ای و تکنیکی در زمینه جغرافیا و توسعه پایدار تدریس خواهد شد. در دوره کارشناسی ارشد با توجه به نیازهای جامعه می توانند گرایش  هایی داشته باشند. دوره دکترا هم یک رشته است و تخصص دانشجویان بر اساس رساله شان تعیین می شود.

 
خانم لیلا بابایی، خانم ناهیده پرچمی، آقای رئوف مصطفی‌زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

در بررسی تغییرات پاسخ هیدرولوژیکی ناشی از تغییر اقلیم می‌توان از شاخص‌های مستخرج از منحنی تداوم جریان استفاده نمود. هدف از این تحقیق مشخص کردن شاخص‌های سیل و جریان کمینه با استفاده از منحنی تداوم جریان در ایستگاه‌های هیدرومتری استان اردبیل می‌باشد. در این تحقیق تغییرات زمانی و مکانی شاخص‌های Q10،Q50، Q90،  Q90/50و شاخصLane  در 31 ایستگاه هیدرومتری استان اردبیل طی دوره 1372تا 1393 ارزیابی شد. در این مطالعه 5 ایستگاه (حاج‌احمد‌کندی، ننه‌کران، شمس‌آباد، پل‌سلطانی و بوران) که دارای جریان‌های حداقل، متوسط و حداکثر هستند، برای نمایش نتایج گرافیکی انتخاب شدند. ایستگاه‌های مذکور از نظر دبی و مساحت بررسی شده و منحنی تداوم جریان و منحنی تداوم جریان بی‌بعد براساس متوسط دبی و مساحت رسم شد. هم‌چنین روند تغییرات زمانی شاخص‌های Q10،Q50، Q90،‌Q90/50 و شاخص  Laneبا آزمون ناپارامتری من‌کندال محاسبه شد. براساس نتایج به‌دست آمده شاخص  Q10(جریان سیلابی) در ایستگاه‌های واقع بر روی رودخانه اصلی قره‌سو در سطح یک درصد دارای روند کاهشی معنی‌دار بوده است. شاخص  Q50(جریان متوسط) در اکثر ایستگاه‌ها دارای روند کاهشی معنی‌دار بوده است. علاوه بر این، مقدار شاخص‌های Q90 و Q90/50 نیز در اکثر ایستگاه‌ها دارای روند کاهشی معنی‌دار در سطح p < 0.05)) بوده‌اند. در خصوص شاخص  Laneبه‌عنوان شاخص مرتبط با سیل، در ایستگاه‌های ارباب‌کندی و دوست‌بیگلو که تحت تاثیر احداث سد بوده‌اند روند کاهشی معنی‌دار داشته‌اند. در نتایج تغییرات مکانی، شاخص (Lane) بیان‌گر سیلاب اوج است که مقادیر بالای آن در محدوده شرق و مرکز استان بیش‌تر است. در مجموع مقادیر شاخص‌های مرتبط با جریان‌های سیلابی در حوزه‌های بالادست استان روند افزایش داشته و نیز مقادیر مرتبط با جریان متوسط و نیز شاخص مشارکت جریان پایه در اکثر ایستگاه‌ها روند کاهشی معنی‌دار داشته است.
دکتر سیدامیرحسین گرکانی، دکتر فاطمه فلاحتی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

سوانح طبیعی به عنوان پدیده­هایی تکرارشدنی و مخرب، همواره در طول دوران حیات کره زمین وجود داشته و زندگی بشر را با خطر جدی مواجه ساخته­اند؛ به ویژه در مناطق روستایی که به دلیل توان محدود در مقابله با این تهدیدات محیطی و ارتباط تنگاتنگ زندگی ساکنان این سکونتگاهها با محیط طبیعی، از دیرباز بیش از دیگر جوامع در معرض خطر سوانح طبیعی و اثرات گسترده آنها بوده­اند. از آنجا که شناخت محیطی و برنامه‌ریزی پیش از سانحه، در کاهش اثرات فاجعه‌آفرین سوانح طبیعی در سکونتگاههای روستایی اثربخش می­باشد، در این پژوهش با استناد به بند 8 ماده 27 قانون برنامه ششم توسعه کشور و با رویکرد پیشگیری، کاهش خطر و مدیریت ریسک مخاطرات و بویژه تعیین اولویت مداخله به منظور تخصیص بودجه جهت ایمن­سازی روستاها در برابر مخاطرات طبیعی، به شناسایی، ارزیابی آسیب­پذیری و اولویت­بندی سکونتگاه‌های روستایی در سراسر کشور پرداخته شده و همزمان با توجه به برداشت حجم عظیمی از اطلاعات میدانی در مقیاس روستا در سرتاسر کشور، سامانه اطلاعات مکانی بر بستر وب طراحی و مستقر گردیده و اطلاعات برداشت شده در بازدیدهای میدانی  1418 روستا در 31 استان، مشتمل بر ویژگیهای محیطی، کالبدی، سوابق مرتبط با مخاطرات مورد بررسی، شاخصهای خطر و پتانسیل خطرپذیری در این پایگاه داده ثبت گردیده است. این سامانه قادر است با کنار هم قرار دادن اجزای خطر سوانح و حوادث، راهکارهای مدیریتی مناسب جهت کاهش آسیب­پذیری را آشکار ­سازد و با تعریف سطح دسترسی برای ذینفعان مختلف از سطوح ملی تا سطوح محلی، امکان به روز رسانی اطلاعات فراهم گردد.
حسن جمس، سامان ملکی، ابوذر نصیری، ثریا دریکوند،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

به¬منظور ارزیابی تأثیر ریزگردهای بیابانی بر عملکرد کمی و کیفی میوه پرتقال، رقم تامسون، آزمایشی مزرعه¬ای در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی در چهار تیمار و سه تکرار در سال 1399-1398 در دزفول اجرا گردید. تیمارها شامل 1) گردوخاک جاده¬ای و ریزگرد بیابانی، 2) ریزگردهای بیابانی، 3) شستشو پس از وقوع ریزگرد و 4) شاهد به¬دور از ریزگرد بودند. خصوصیات شیمیایی و عملکردی درختان پس از اعمال تیمارها اندازه¬گیری شد که شامل کلروفیل¬های a و b، محتوای آب نسبی برگ، تعداد میوه، قطر و وزن میوه، مواد جامد محلول میوه و عملکرد نهایی درخت بودند. نتایج نشان داد که در تیمارهای گردوخاک جاده¬ای و تیمار ریزگرد بیابانی کلروفیل a به ¬ترتیب 21 و 11 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. همچنین کلروفیل b نیز به ¬همین مقدار نسبت به شاهد کاهش یافت. قطر میوه نیز در تیمار ریزگرد بیابانی نسبت به شاهد 20 درصد کاهش یافت. تعداد میوه در درخت نیز در تیمارهای گردوخاک و ریزگرد بیابانی نسبت به شاهد 22 و 20 درصد کاهش یافت. در عملکرد محصول هر درخت نیز در تیمارهای گردوخاک جاده¬ای همراه با ریزگرد بیابانی و تیمار دوم که فقط ریزگرد بیابانی بود، نسبت به شاهد به¬ترتیب 22 و 17 درصد کاهش یافت. مقایسه میانگین توکی نشان داد که اختلاف همه¬ی خصوصیات کمی و کیفی بین تیمارها معنی¬دار بود و ریزگردها بر عملکرد درختان پرتقال تامسون اثر منفی و کاهشی می¬گذارد؛ اما شستشوی درختان پس از وقوع ریزگردها باعث حذف اثرات ریزگرد بر عملکرد درختان شده و حتی نسبت به شاهد نیز افزایش یافت؛ به¬طوری¬که شستشو باعث شد تا عملکرد محصول پرتقال نسبت به تیمارهای اول و دوم گردوخاک جاده¬ای و ریزگرد و همچنین شاهد به¬ترتیب 40، 35 و 12 درصد افزایش یابد. می¬توان نتیجه گرفت که اگرچه ریزگردهای بیابانی و گردوخاک جاده¬ای موجب کاهش عملکرد میوه پرتقال تامسون می-شود، اما شستشوی آن باعث جبران خسارت شده و ازلحاظ اقتصادی نیز مقرون به¬صرفه خواهد بود.

دکتر سید کرامت هاشمی عنا،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

چکیده
جهت بررسی رفتار فصلی طول دوره‌های خشک از داده‌های بارش در مقیاس روزانه برای 44 ایستگاه سینوپتیک ایران و دوره‌آماری30 ساله (2018-1988) استفاده شد. بعد از یکپارچه‌سازی آماری داده‌ها، دوره‌های بلندمدت با تداوم بیش از 20 روز مبنای مطالعه قرار گرفتند. در گام بعدی برای تعیین وزن فصلی دوره‌ها از روش ارزیابی گام‌به‌گام  منطق فازی‌-‌عددی سوارا(SWARA)، استفاده شد. در چهار گام اساسی اهمیت نسبی دوره‌های پرتکرار، وزن اولیه، وزن نهایی و نرمال شده دوره‌ها مشخص شد.
اثرگذاری و وزن هرکدام از معیارها با روش سوارا در محیط فازی نشان داد که در مناطق غربی و شمالی کشور، بیشترین وزن اولیه در تبیین دوره‌ها را فصل زمستان و بهار و معیارهایی مانند برگشت‌پذیری و درصد احتمال رخداد دارا هستند. در تبیین نهایی نیز  این دو فصل وزن بالایی داشتند. این دو فصل بیش از 65 درصد وزن دوره‌ها در این مناطق را تبیین می‌کنند. در مناطق جنوبی و بخش‌هایی از مرکز(اصفهان، شرق فارس و غرب کرمان)، فصل زمستان و پاییز بیش از 71 درصد وزن‌ دوره‌ها را تبیین می‌کنند. در بین معیارهای تبیین‌کننده وزن دوره‌ها نیز معیار برگشت‌پذیری و احتمال رخداد  بیش از 55 درصد وزن را به خود اختصاص داده است.
تغییرپذیری معیارها در مناطق شمالی و مرطوب کشور از برگشت‌پذیری، تداوم و احتمال رخداد بیشتری برخوردار است. این امر حاکی از این امر است که مرز مناطق خشک در آینده اقلیم ایران به سمت مناطق شمالی جابه‌جا می‌شود. می‌توان اذعان نمود که رفتار دوره‌های خشک بلندمدت بیشتر تابعی از دو معیار برگشت‌پذیری و احتمال رخداد آن‌هاست.
 
اقای ابوالقاسم فیروزی، دکتر اکرم بمانی، دکتر ملیحه عرفانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

تغییرات کاربری اراضی با تغییر ویژگی‌های پوشش سطحی مانند  شکل مناطق ساخت و ساز شده ، میزان جذب گرما ، مصالح ساختمانی، آلبدوی سطحی و میزان پوشش گیاهی منجر به تغییرات دمای سطح زمین می‌شود. الگوی تغییرات دمای زمین در کاربری ساخت و ساز شده در مناطق گرم و خشک بر خلاف مناطق مرطوب باعث کاهش دمای سطح زمین و به عبارتی پدیده جزایر سطحی سرد شهری می‌شود. با توجه به توسعه شتابان مناطق شهری و صنعتی در دشت اردکان- یزد در دهه‌های اخیر، این مطالعه با هدف بررسی تغییرات الگوی دمایی سطح زمین با استفاد از تصاویر ماهوارهای لندست 7 و 8 برای دو فصل زمستان و تابستان سال‌های 2002 و 2019 انجام شد. علاوه بر آن ارتباط کاربری اراضی/پوشش اراضی با دمای سطح زمین نیز بررسی شد. الگوریتم‌های مورد استفاده جهت به دست آوردن دمای سطح زمین برای تصاویر لندست 7 روش تک پنجره و برای تصاویر لندست 8 مدل دفتر علوم لندست بود. نتایج این مطالعه نشان داد که جزایر سرد در مناطق ساخت و ساز شده شهری در فصول زمستان و تابستان تشکیل شده‌اند و از سال 2002 تا 2019 وسعت جزایر سرد در زمستان کاهش و در تابستان روندی افزایشی داشته و در همین مدت وسعت جزایر حرارتی در زمستان و تابستان کمتر شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می‌توان نتیجه‌گیری کرد که افزایش 6/7 درصدی مناطق ساخت و ساز شده در دوره 17 ساله موجب افزایش جزایر سرد سطحی شده و با کاهش بیش از 32 درصدی مناطق دارای پوشش گیاهی و باغات در دشت اردکان جزایر حرارتی در فصل تابستان گسترش بیشتری داشته است.
 
دکتر عبدالمجید احمدی، دکتر عبدالکریم ویسی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

مخاطره زمین­ لغزش خسارات قابل توجهی به اموال، موجودات زنده و پروژه ­های مهندسی در همه مناطق کوهستانی وارد می­کند. هدف از این پژوهش ارزیابی عوامل مؤثر در وقوع زمین ­لغزش و تهیه نقشه حساسیت آن در حوضه آبخیز ورن­سرا می­باشد. به منظور پهنه­ بندی خطر زمین ­لغزش با استفاده از شاخص انتروپی، ابتدا محدوده ­های لغزش مشخص گردید، سپس عوامل مؤثر در وقوع حرکات دامنه­ای در محیط نرم ­افزار ArcGIS تهیه و نقشه حساسیت زمین‌لغزش منطقه موردمطالعه تهیه گردید. اولویت ­بندی عوامل مؤثر با استفاده از شاخص انتروپی شانون نشان داد که لایه ­های شیب، کاربری اراضی، انحنای سطح، شاخص رطوبت توپوگرافی و شاخص موقعیت توپوگرافی بیشترین تأثیر را در وقوع زمین‌لغزش منطقه داشته اند. همچنین پهنه ­بندی حساسیت زمین­لغزش با مدل مذکور و ارزیابی دقت آن با استفاده از منحنی ROC بیانگر دقت خیلی خوب مدل (6/79 درصد) با انحراف استاندارد 0228/0 برای منطقه موردمطالعه است. نقشه پهنه­ بندی گویای آن است که پهنه ­های کم­ خطر فقط 13 درصد از منطقه را در برمی­گیرند و بیش از 56 درصد منطقه در پهنه با خطر زیاد زمین‌لغزش قرار دارد که حاکی از پتانسیل بالای منطقه در رخداد زمین­لغزش است. ساخت و ساز با فاصله از خطوط گسلی، آبراهه­ها و سازند آسماری پرشیب و ایمنی مسیرهای ارتباطی مهم­ترین اقدامات برای کاهش میزان خسارات ناشی از زمین‌لغزش در حوضه آبخیز ورن­سرا است.

صفحه 16 از 19     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb