روشنک افراخته، عبدالرسول سلمان ماهینی، مهدی معتق، حمیدرضا کامیاب،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
نواحی سکونتگاهی الگوهای متنوعی از چیدمان سطوح نفوذناپذیر هستند که بهشدت تحتتأثیر خصوصیات منفی محیط زیستی - اکولوژیک مانند شکل گیری جزیره حرارتی قرار دارند. در این مطالعه، رابطه بین این چیدمان با خصوصیات دمایی نواحی سکونتگاهی در واحد بلوکهای شهری در جلگه استان گیلان، مدلسازی شد. برای استخراج نواحی سکونتگاه هر واحد بلوک، از تحلیل شیگرای تصاویر ماهواره لندست در تابستان سه مقطع زمانی (1381، 1391 و 1401) استفاده و متوسط دمای هر بلوک در هر مقطع با استفاده از معادلات انتقال تشعشع تهیه شد. متغیرهای توصیفی دمای هر بلوک در دو دسته متغیرهای ذاتی و متغیرهای همسایگی تهیه و با استفاده از تحلیل مؤلفههای اصلی، چهار متغیرِ وسعت واحد، سنجه مرز مشترک، وسعت پلیگون مادر و نسبت محیط به مساحت واحد به عنوان مهمترین پارامتر شناسایی و به مدل رگرسیون غیرخطی GAM وارد شدند. نتایج مدلسازی (619/0= R2) نشان داد که دو عامل وسعت بلوک شهری و وسعت پلیگون شهری که در آن قرار دارد، به صورت مستقیم منجر به افزایش دمای بلوک میشود. شکل خطی هر واحد، نسبت بالای محیط به مساحت و داشتن کمترین مرز مشترک با سایر واحدهای شهری نیز نقش کاهنده متوسط دمای واحدهای شهری در دورههای زمانی مورد مطالعه داشته اند. نتایج حاصل میتواند به درک بهتر عوامل مؤثر بر دمای سطح زمین در مناطق سکونتگاهی بخصوص پیکربندی و ساختار بلوکهای شهری کمک کند.
پرستو دارویی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
فعالیتهای کشاورزی به عنوان یکی از محورهای اساسی رشد و توسعه و جزئی از فرایند توسعه روستایی، تضمین کننده حیات اقتصادی بسیاری از روستاهای کشور بوده که در سالهای اخیر تحت تاثیر بحران کم آبی و محدودیتهای سایر منابع تولید قرار گرفته و پایداری و حیات سکونتگاههای روستایی را با چالشهای جدی مواجه ساخته است. در همین راستا ساماندهی الگوی کشت یا تدوین الگوی کشت بهینه یک امر ضروری در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار کشاورزی و روستایی ایران به شمار می رود. برای نیل به این هدف باید کشت محصولات کشاورزی متناسب با ظرفیتها و قابلیتهای منابع تولیدی به خصوص منابع آبی و در راستای توازن بخشی به فضا باشد. بنابراین تعیین توزیع فضایی مناسب اراضی برای کشت انواع محصولات، از پایه های اصلی اجرای طرحهای تدوین الگوی کشت بهینه می باشد. بر همین اساس، در این پژوهش با استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره، به تهیه نقشه های تناسب محصولات عمده کشاورزی در 10 کیلومتری دو طرف حاشیه رودخانه زاینده رود در ناحیه سنتی لنجانات که درمعرض بحران فزاینده آب قرار گرفته اند، پرداخته شد. بدین ترتیب، ابتدا نیازهای زراعی- بوم شناختی دو محصول عمده ناحیه (گندم و جو) تعیین گردید و برای هر گیاه زراعی، نقشه های معیار با استفاده از نرم افزار ArcGIS طبقه بندی شدند. لایه های رقومی با اختصاص وزن به دست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از روش وزندهی جمعی ساده رویهم گذاری و تلفیق شدند و در نهایت کار پتانسیل سنجی و پهنه بندی اراضی در چهار طبقه از نامناسب تا خیلی مناسب برای کشت گندم و جو انجام شد. نتایج حاصل از نقشه میزان تناسب اراضی نشان داد که مجموعا 6/90 درصد و 4/91 درصد از اراضی کشاورزی محدوده بهترتیب برای کشت گندم و جو بسیار مناسب و نسبتاً مناسب است. مناطق شمالی و شرقی محدوده، واقع در شهرستان فلاورجان و بخش شمالی شهرستان مبارکه، مناسبترین مناطق برای کشت گندم و جو هستند و هر چه از سمت شمال و شرق به طرف غرب محدوده پیش می رویم، از میزان استعداد مناطق کشت گندم و جو کاسته می شود. بافت نامناسب خاک، عمق کم خاک، شیب بالا و زهکشی پایین از مهمترین عوامل محدودکننده کشت گندم و جو در این مناطق هستند. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که پهنه بندی مناسب اراضی (با هدف تناسب اراضی با الگو کشت) می تواند با بهینه سازی ساختار فضایی کشت محصولات زراعی، زمینه را برای توازن بخشی فضایی فراهم سازد.
زینب دولتشاهی، مهری اکبری، بهلول علیجانی، داریوش یاراحمدی، میثم طولابی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی انواع وارونگی و شدت آنها با استفاده از شاخص های ترمودینامیکی جو از قبیل شاخص SI، LI ،KI و TT در ایستگاه بندرعباس برای دوره 2010 -2020 به رشته تحریر در آمده است. در این پژوهش داده های رادیوسوند جو بالای ایستگاه همدید بندرعباس برای ساعت 00 گرینویچ(5/3 محلی) طی 11 سال اخیر (2010 تا 2020) از دانشگاه وایومینگ اخذ و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان داد که میانگین تعداد رخداد پدیده وارونگی در بندرعباس برابر 501 مورد در سال میباشد چرا که در برخی روزها چند نوع وارونگی در ارتفاع متفاوت مشاهده شد. از این تعداد وارونگی ، حدود 6/31 درصد آن مربوط به وارونگی دمای تشعشعی، 3/4 درصد جبهه ای، و 1/64 درصد دیگر مربوط به وارونگی از نوع فرونشینی می باشد. به دلیل نشست هوا در زیر پرفشار جنبحاره، سهم وارونگیهای فرونشست بیشتر از انواع دیگر وارونگی میباشد. در این میان شدیدترین وارونگی ها از نوع فرونشست با 1354 مورد و ضعیف ترین وارونگی ها نیز با 29 مورد و از نوع جبهه ای بوده است. بطور کلی میانگین بلندمدت ضریب شدت وارونگی های ایستگاه بندرعباس با ضریب 0/062 نشان میدهد که شدت وارونگی های این شهر اکثرا از نوع بسیار شدید هستند که این رخداد می تواند آثار بسیار مخربی هم از نظر محیط زیستی و هم سلامت جسمی ساکنین شهر بندرعباس در پی داشته باشد. همچنین همبستگی بین عناصر وارونگی نشان داد که با کاهش ضخامت لایه وارونگی، شدت وارونگی دمایی نیز افزایش می باشد.
جواد سدیدی، حسن احمدی، دکتر رامین رضایی شهابی، امیر پیشوا، امید خیری، قدرت اله نورایی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
کاربری مسکونی یکی از کاربریهای مهم و اصلی در نظام کاربری اراضی شهری است که مدیریت ایمنی و توجه به الزامات پدافندی آن به دلیل تراکم بالای جمعیتی در شهرهای بزرگ بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، در زمینه ارزیابی آسیب پذیری کاربریهای مسکونی در برابر تهدیدات خارجی با رویکرد پدافند غیرعامل شهری در منطقه 10 تهران است که در قالب مطالعات فضایی ـ مکانی و با اجرای مدل تحلیلی در سه گام انجام شد. ابتدا شناسایی و دسته بندی اصول و الزامات پدافند غیرعامل در سه گروه پارامترهای سازهای، جمعیتی و مکانی صورت گرفت و با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی کارشناسی، اولویتهای اصول پدافند غیرعامل در ارتباط با فضاهای مسکونی مشخص شد. در ادامه، بر پایه فرآیند تحلیل شبکه ای، تعیین وزن هر یک از معیارها انجام گرفت و وزن حاصل از مدل ANP، در محیط نرم افزار ArcGIS بر لایه های مکانی منطقه اعمال شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که از نظر شاخصهای سازهای، بیش از 78 درصد واحدهای مسکونی منطقه، در گروه سازههایی با میزان آسیبپذیری زیاد قرار می گیرند و از نظر شاخصهای جمعیتی، در 88 درصد واحدهای مسکونی در صورت وقوع تهدیدات خارجی میزان آسیب پذیری زیاد است. از لحاظ شاخصهای مکانی، بیش از 92 درصد فضاهای مسکونی، با چند نوع کاربری ناسازگار همجوار هستند و بیشترین آسیب پذیری را دارند. به طور کلی نتایج حاصل از رویهم گذاری لایه ها نشان داد بیش از 86 درصد واحدهای مسکونی محدوده در پهنه های آسیب پذیر واقع شده اند و میزان آسیب پذیری واحدهای مسکونی در این پهنه ها بسیار بالاست.
حسین حاتمی نژاد، آقای علیرضا صادقی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
سنجش تابآوری شهری میتواند به توسعه استراتژیها و سیاستهای مناسب برای شهرهایی که با شوکهای غیرمنتظره و پیامدهای آن مواجه هستند، کمک کند. از آنجاییکه تابآوری شهری مفهومی پیچیده است و عملیاتی کردن آن دشوار است، توسعه تکنیک یا روشی برای به فعلیت رساندن این مفهوم نقطه عطف بزرگی در جهت درک عوامل و تعاملاتی است که به ایجاد و حفظ تابآوری کمک میکنند. کلانشهر تهران دارای تمرکز بالایی از صنایع، سازمانهای دولتی، خدمات و تأسیسات است که مدیریت آن را در زمان وقوع یک بلای طبیعی بسیار پیچیده میکند. شرایط پیشین یا ویژگیهای ذاتی اجتماعی-اقتصادی نشان میدهد که تهران از نیروهای سیل مصون نیست، در واقع سنجش تابآوری در برابر بلایای شهری برای مناطق واقع بر رودخانه ها در تهران به دلیل ویژگیهای ذاتی آن و تغییرات مکانی- زمانی سیلاب در منطقه حائز اهمیت است. این پژوهش بر سنجش تابآوری مناطق واقع بر مسیر رودخانه های شهر تهران متمرکز است. رویکرد اندازهگیری مبتنی بر ایجاد یک شاخص ترکیبی بر اساس شش بعد تابآوری اجتماعی، اقتصادی، نهادی، زیرساختی، سرمایه اجتماعی و محیطی در برابر سیل است. این پژوهش با توسعه یک روش تصمیم گیری چندمعیاره ترکیبی انجام گرفته است، مدل AHP برای اولویت بندی شاخصهای انتخابی و مدل TOPSIS بهمنظور رتبه بندی مناطق واقع بر مسیر رودخانه های شهر تهران بر اساس سطوح تابآوری آنها استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که منطقه ۲۲ تابآورترین منطقه است، درحالیکه مناطق 4، 5 و 14 دارای کمترین سطح تابآوری هستند. یافتههای این پژوهش میتواند به سازمانهای برنامهریزی شهری مانند مرکز برنامهریزی تحقیقات تهران کمک کند تا تابآوری در برابر بلایا را در برنامهریزی شهری ادغام کند و از برنامههای واکنشی به استراتژیهای انطباقی شهری پیشگیرانه مانند برنامهریزی کاربری اراضی شهری حساس به ریسک تغییر دهند.
تاج الدین کرمی، علی شماعی، فاطمه محبی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
تابآوری اکولوژیک مفهومی است که بر قابلیت بازگشتپذیری ساختارها و کارکردهای اکولوژیکی در مقابل شوکهای وارده دلالت دارد. پهنه شمالی تهران به مثابه مهمترین پشتوانههای اکولوژیک این شهر در دهههای اخیر دچار تغییرات کاربری زیادی شده است. تحقیق حاضر تحلیل نقش تغییر کاربری در تابآوری اکولوژیک زیرساختهای سبز (به عنوان یکی از ارکان ساختاراکولوژیکی) منطقه یک شهرداری تهران پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی ـ تحلیلی محسوب میشود. از دادههای ماهوارهای لندست (2021-1976) برای کشف تغییرات مورد نظر و از سنجههای سیمای سرزمین برای تحلیل وضعیت تابآبوری اکولوژیک استفاده شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، سنجۀ اندازه لکهها(CA) و تعداد لکههای(NP)، سبز در طی دوره مورد بررسی، از نظر وسعت کاهش یافته و از نظر تعداد دچار افزایش چشمگیری شدهاند. این تغییرات بیانگر فرایند خرددانگی و از بین رفتن انسجام ساختاری لکههای سبز است. نتایج حاصل از متریک پیوستگی(ENN و GYRATE) نیز پیوستگی کمی بین لکههای سبز منطقه را نشان میدهد. بعلاوه نتایج سنجه CONTAG، بیان میکند که درصد سرایت به خاطر پیوستگی کم، پایین است. بنابراین میتوان گفت که زیرساختهای سبز منطقه در مقابل تغییرات کاربری اراضی انسجام ساختاری خود را از دست داده و در نتیجه کارکردها و خدمات اکولوژیکی مورد انتظارِ آنها نیز دچار نارسایی شدهاند. بنابراین زیرساختهای سبز منطقه مورد مطالعه در مقابل تغییرات کاربری آسیبپذیر بوده و به نحو بارزی از تابآوری اکولوژیک آنها کاسته شده است.
مجید رمضانی مهریان،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
رشد جمعیت و شهرسازی دو عامل اولیه در افزایش خطر سیل در مناطق شهری به شمار میروند. همزمان با گسترش روزافزون شهرنشینی در بسیاری از شهرها تغییرات کاربری زمین منجر به افزایش حجم روانابهای سطحی و تغییر رژیمهای سیلابی رودخانهها شده است. از این رو سیل شهری یکی از مخاطراتی است که بهطور مستقیم و غیرمستقیم آثار زیانبار خود را بر شهرهای مختلف ایران وارد ساخته است. از آنجا که تابآوری با ترکیب مؤلفههای مختلف درک جامعی از شرایط فراهم میسازد میتواند در ایجاد ابزارهای مدیریت ریسک سیل شهری مثمر ثمر باشد. برای اینکه بتوان از مفهوم تابآوری بهطور مؤثر در فرایند تصمیمگیری و مدیریت سیلابهای شهری استفاده کرد، لازم است تابآوری شهر در برابر مخاطره سیل موردسنجش و ارزیابی قرار گیرد. با وجود این، سنجش تابآوری در محیطهای شهری در برابر سیل بهدلیل عدم شفافیت لازم در زمینه رویکردهای روششناختی با چالش جدی مواجه است. بر این اساس در این مطالعه با مرور نظاممند و فراتحلیل مطالعات انجام شده در زمینه ارزیابی تابآوری محیطهای شهری در برابر سیل رویکردها و روشها در این زمینه مورد واکاوی قرار گرفته است. مطابق یافتههای تحقیق روشهای ارزیابی تابآوری محیطهای شهری در برابر سیل، به سه دسته کمی، نیمهکمی و کیفی تقسیم میشوند. روشهای کیفی از تنوع کمتری نسبت به روشهای کمی برخوردارند و غالباً شامل روش مصاحبهگیری و چارچوبهای مفهومی نظری میشوند. غالب روشهای ارزیابی در این زمینه روشهای کمی و نیمهکمی هستند که میتوان آنها را در دو دسته پرکاربرد یعنی روشهای مبتنی بر شبیهسازی و روشهای مبتنی بر شاخصسازی جای داد. در رویکرد مبتنی بر شبیهسازی بهطورکلی از مدلسازی هیدرولوژیکی و شبیهسازی سیلاب استفاده میشود. روشهای مبتنی بر شاخصسازی در شکلهای متفاوت توسعهیافتهاند اما بهطورکلی از اصول یکسانی پیروی میکنند و میتوان از آنها برای تحلیل تابآوری دیگر انواع مخاطرات در عرصههای جغرافیایی نیز استفاده کرد.
مهران مقصودی، الهام حیدری،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
تنوع زمین شناختی شاخه ای جدید از گردشگری به نام ژئوتوریسم را رقم زده است که در آن به بررسی مکانهایی پرداخته می شود که قابلیت جذب گردشگر را دارد و می تواند به توان جامعه ی محلی برای توسعه ی اقتصادی کمک کند . ژئوسایت ها همواره تحت تاثیر تهدیدها و آسیبهای انسانی و طبیعی بوده اند که بررسی آنها برای توسعه پایدار و حفاظت ،امری ضروری است . در این پژوهش با توجه به قابلیتهای زمین شناسی شمال محدوده ،ژئوسایتهای منطقه از نظر آسیب و تهدید مورد بررسی قرار گرفتند . به دلیل گسترش ژئوتوریسم ،تنوع زمین شناختی منطقه تحت تاثیر قرار گرفته است و ژئوسایتهایی که در معرض خطر هستند در مدیریت و حفاظت ،در اولویتند .در این پژوهش ژئوسایتها مورد شناسایی قرار گرفتند و عوامل تهدید کننده ی طبیعی و انسانی از طریق بازدیدهای میدانی برداشت شده است و در مرحله ی بعد شناسایی تهدیدها و آسیب ها صورت گرفته است که پهنه بندی ژئوسایتها با توجه به روش فازی انجام شده است و ژئوسایت ها براساس حساسیت اولویت بندی شدند.طبق نتایج حاصل شده عوامل تهدید به دو دسته ی طبیعی و انسانی دسته بندی شده است و تامین منابع ،جاده سازی غیر اصولی و نزدیکی به مراکز جمعیتی از جمله عوامل انسانی تهدیدکننده و عوامل مانند آبهای سطحی ،تغییرات دما و...از جمله عوامل تهدیدکننده ی طبیعی می باشد . ژئوسایتهای معدن نمک درخشان ،معدن نمک قائم ،معدن نمک توکل ،معدن نمک سالار ،حوضچه نمکی از جمله سایتهایی هستند که بیشترین میزان حساسیت را دارا هستند.
دکتر علی زنگی آبادی، آقای فضل اله کریمی قطب آبادی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
تابآوری اقتصادی در برابر سوانح طبیعی که درواقع نحوه تأثیرگذاری ظرفیتهای اقتصادی در برابر سوانح میباشد، ازجمله مسایلی است که باید در هر جامعه به آن توجه شود. شایانذکر است که نوع نگرش به مقوله تابآوری اقتصادی و نحوه تحلیل آن ازیکطرف، در چگونگی شناخت تابآوری وضع موجود و علل آن نقش کلیدی دارد و از طرف دیگر سیاستها و اقدامات کاهش خطر و نحوۀ رویارویی با آن را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از انجام این پژوهش، رتبه بندی تاب آوری اقتصادی سکونتگاههای شهری جدید منطقه شهری اصفهان در برابر خطر زلزله است. با توجه به مؤلفههای مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش، « توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش شامل 6 سکونتگاه شهری جدید شاهینشهر، مجلسی، سپاهان شهر، فولادشهر، بهارستان و شهید کشوری میباشند. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی بوده و در بخش ادبیات تحقیق برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای اقدام شده است. با توجه به نتایج حاصل از ASI در این پژوهش، سکونتگاههای جدید بهارستان، مجلسی، شهیدکشوری، فولادشهر، سپاهان شهر و شاهین شهر به ترتیب رتبههای اول تا ششم را از نظر تاب آوری اقتصادی در برابر خطر زلزله را دارا میباشند. بنابراین برای کاهش تأثیرات نامطلوب خطر زلزله، باید به ظرفیتهای اقتصادی سکونتگاههای مورد مطالعه و کاهش عوامل خطرزای اقتصادی در هر جامعه، توجه نمود تا از این طریق ازخسارتهای مالی که براثر این حوادث احتمالی به وجود میآید، جلوگیری نمود.
خانم دکتر تهمینه چهره آرا، خانم سمیه حاجیوند پایداری،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
شناسایی کانونهای گردوغباری و بهطبع آن رفتارشناسی این پدیده در مناطق مختلف سبب شده تا یکی از مسائل چند دهه اخیر به عنوان یک مخاطره مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور از آمار 15 ایستگاه هواشناسی در منطقه شمال شرق ایران مشتمل بر استانهای خراسان شمالی، رضوی و جنوبی در یک دوره 17 ساله (2016-2000) استفاده شد. در ادامه برای تببین سازوکار حاکم بر روزهای گردوغباری با مراجعه به مرکز ملی پیش بینی محیطی/علوم جو (NCEP/NCAR) مقادیر مولفههای مداری و نصف النهاری باد و ارتفاع ژئوپتانسیل تهیه شد. در ادامه برای ردیابی و شناسایی کانونها به ترتیب از مدل HYSPLIT و مقادیر AOD سنجنده MODIS بهرهگیری شد. نتایج نشان داد که در دوره گرم سال به دلیل استقرار سامانه واچرخندی شبه ساکن قوی در ترازهای زیرین جو سبب شده تا افزایش تاوایی منفی در منطقه بیشینه نزول هوا و در نهایت حاکمیت یک جریان شمالی را برای منطقه به همراه داشته باشد. بررسی ناهنجاری ارتفاع ژئوپتانسیل و تاوایی مشخص شد، 3 الگوی غالب نابهنجار در بروز بیشینه گردوغبارها در منطقه فعالیت دارند. بطوریکه افزایش ارتفاع ژئوپتانسیل به بیش از 5 الی 10 ژئوپتانسیل متر و افزایش چرخندگی منفی از شرایط عمده به حساب میآید. با بررسی مدل ردیابی و بهرهگیری از دادههای ماهوارهای نیز 5 کانون اصلی که بیش از 90 درصد گردوغبارهای منطقه را متاثر میسازد، شناسایی گشت که در این میان سهم کشور ترکمنستان با دو کانون جدا و یک کانون مشترک با کشور ازبکستان نقش چشمگیری در رخداد گردوغبارهای تابستانه شمال شرق ایران را بر عهده دارد.
غلام حسن جعفری، زینب کریمی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمین لرزه مسئول آزاد شدن انرژی درونی زمین، به صورت نقطه ای است. انرژی آزاد شده در کانون زلزله ها به صورت سطحی گسترش می یابد و سطوح ارضی را متأثر میسازد. در علوم زمین برای بررسی اثرپذیری سطوح ارضی از فعالیتهای نئوتکتونیکی، از شاخصهای مورفوتکتونیکی استفاده میشود. در این مقاله برای سنجش وضعیت فعالیتهای نئوتکتونیکی سطوح ارضی ایران، در قالب زونهای مورفوتکتونیکی، علاوه بر استفاده از حوضه هایی که بر اساس شاخصهای مورفوتکتونیکی در مورد وضعیت تکتونیکی آن ها قضاوت شده است، از انرژی ثبت شده در کانون زلزلههای 2009-1900 و همچنین وضعیت قرارگیری حوضه نسبت به گسلها استفاده شده است؛ به این منظور ابتدا دادههای زمین لرزهای 110 ساله ایران، طی فرایند برنامهنویسی در متلب، ابتدا از حالت نقطهای به حالت سطحی و سپس به رستری تبدیل گردید. علاوهبر آن با توجه به منابع اسنادی گسلهای اصلی ایران در سه نوع تقسیم و تحلیل گردید. اسناد حوضهای مربوط به شاخصهای مورفوتکتونیکی ایران در غالب واحدهای مورفوتکتونیکی تحلیل و تفسیر گردید. نتایج دال بر این است که الف) مقدار انرژی آزاد شده از زمین لرزهها نمیتواند در ارزیابی شاخصهای مورفوتکتونیکی حوضهها نقش زیادی داشته باشد. ب) قرارگرفتن حوضه در حریم گسلهای کواترنری و لرزهای جوان، تأثیر بسیار زیادی در منعکس شدن فعالیت های تکتونیکی در شاخص های مورفوتکتونیکی حوضه داشته است. ج) مجاورت حوضههای نیمه فعال با حوضههای فعال، یا مجاورت حوضههای غیرفعال با حوضههای نیمه فعال میتواند ناشی از حد آستانه شاخصهایی باشد که برای برآورد وضعیت فعالیت تکتونیکی حوضهها استفاده میشود.
ارسطو یاری حصار، مهدی فیض اله پور، ندا کنعانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
دمای سطح زمین اطلاعات مهمی را در زمینه نقش کاربری اراضی و پوشش زمین بر روی فرایندهای بیلان انرژی ارائه میدهد. بنابراین هدف این تحقیق، ارزیابی الگوهای LST در اثر تغییرات رخ داده در کاربری اراضی (LULC) می باشد.منطقه مورد مطالعه با وسعتی معادل 6/300 کیلومتر مربع در منطقه تالش واقع شده است. به این منظور تصاویر لندست در فصول خشک و مرطوب از سال 1365 تا 1401 دانلود گردید. چهار طبقه کاربری با طبقه بندی بیشترین شباهت(MLC) و ماشین بردار پشتیبانی(SVM) در بازه های زمانی 36 ساله شناسایی شد. مقادیر ضریب کاپا برای مدل SVM معادل 7802/0 بوده و برای مدل MLC معادل 5328/0 بوده است. شاخص های طیفی NDVI، NDSI و NDWI برای پوشش گیاهی، خاک بایر و آب محاسبه شده و در سالهای فوق با LST تطبیق داده شدند. تغییرات کاربری زمین طی سال های 1365 تا 1401 عامل مهمی در تغییرات دمای سطح زمین بوده که به طور متوسط از 7/13 درجه سانتیگراد تا 5/39 درجه سانتیگراد در فصل مرطوب و 37/0- تا 07/41 درجه سانتیگراد در فصل خشک متغیر بوده است. پهنه های آبی و پوشش گیاهی کمترین و خاک بایر بیشترین مقادیر LST را نمایش داده اند. بیشترین همبستگی منفی به میزان 74/0- متعلق به شاخص NDVI در سال 1365 بوده و بیشترین همبستگی مثبت به میزان 79/0 متعلق به شاخص NDSI در سال 1365 می باشد. مساحت پهنه جنگلی کاهش 3/20 درصدی و اراضی کشاورزی افزایش 217 درصدی را در 36 سال نشان می دهند. زمین های بایر بیشتر تغییر را داشته و از 2/68 کیلومتر مربع به 12 کیلومتر مربع کاهش یافتند. به طور کلی LST ، به علت افزایش فعالیت های انسانی از قبیل گسترش زمین های زراعی و جنگل زدایی در دوره مورد مطالعه افزایش یافته است.
محمدرضا ریگی، عاطفه عالی انوری، فرهاد ذوالفقاری، خالد سلیمی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
امروزه تغییر اقلیم و افزایش گرمای جهانی ناشی از افزایش غلظت گازهای گلخانهای بهویژه گاز دیاکسیدکربن یکی از چالشهای مهم در بحث توسعه پایدار میباشد. ترسیب کربن در زیستتوده گیاهی و خاکهای تحت آن، از سادهترین و از نظر اقتصادی عملیترین راهکار ممکن به منظور کاهش دیاکسیدکربن اتمسفری میباشد. این تحقیق به منظور ارزیابی انباشت کربن خاک در گونههای گیاهی کلیر و کهور ایرانی در منطقه کشتگان شهرستان سراوان انجام شد. بدین منظور نمونههای خاک از عمق صفر تا 30 سانتیمتری زیر تاج پوشش گونههای گیاهی کلیر و کهورایرانی و منطقه شاهد (بدون پوشش گیاهی) از هر ناحیه 20 نمونه به صورت تصادفی برداشت گردید و میزان انباشت کربن خاک، وزن مخصوص ظاهری خاک، اسیدیته، شوری، درصد رس، سیلت و شن اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که میزان انباشت کربن خاک در منطقه تحت پوشش گونه گیاهی کلیر (1/32 تن در هکتار) به طور معنیداری (p<0.01) بیشتر از منطقه تحت پوشش گونه گیاهی کهور ایرانی (0/75 تن در هکتار) و منطقه شاهد (0/25 تن در هکتار) بود. محتوی ماده آلی خاک و درصد شن در زیر سایه انداز هر دو گونه گیاهی بیشتر از شاهد بود. با توجه به نتایج میتوان اظهار داشت که وجود گونههای گیاهی سبب افزایش میزان انباشت کربن خاک و در نتیجه تعدیل گرمایش جهانی میشود.
دکتر سارا کیانی، دکتر مراد کاویانی، دکتر امیرعلی توسلی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
محدوده دریاچه نمک میان سه استان اصفهان، قم و سمنان قرار گرفته است اما کارکرد دریاچه نمک و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن بر محیط طبیعی، محیطزیست و محیط اقتصادی و اجتماعی پیرامون آن و استانهای دیگری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. طبیعتاً شکلگیری بحران در این دریاچه، میتواند از نظر زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی، تأثیرات منفی بر جوامع انسانی و ساکنان نواحی پیرامون داشته باشد. پژوهش حاضر بر آن است که تغییرات زمانی- مکانی پلایای دریاچه نمک و در وهله بعدی بررسی و تحلیل اثرات تغییرات پلایا بر امنیت زیستمحیطی نواحی پیرامونی را بررسی و واکاوی کند. برای دستیابی به این هدف، در ابتدا، با استفاده از شاخصهای شوری خاک از جمله شاخص شوری استانداردشده (NDSI)، شاخص شوری 1 (SI1)، شاخص شوری 2 (SI2 ) و شاخص درجه روشنایی(BI)، پهنههای نمکی طی بازه زمانی 30 ساله (1992-2021) با فواصل زمانی پنجساله شناسایی شد. سپس با استفاده از روش حداکثر احتمال (Maximum Likelihood) پهنه پلایای نمک پهنهبندی شد و به چهار نوع پوشش اراضی، شامل پهنه آبی، پهنه مرطوب، پهنه نمکی و کاربری دیگر طبقهبندی شد. نتایج تحقیق نشان داد به دلیل کاهش ورودی آب به دریاچه در نتیجه احداث سد در بالادست حوضه و اثرات تغییر اقلیم، پهنه آبی یا دریاچه فصلی دریاچه نمک از میان رفته و پهنه نمکی در این بخش گسترشیافته است. بیشترین تغییرات دریاچه مربوط به بخش شمال غربی دریاچه است که مهمترین رودخانهها از جمله جاجرود، شور، قرهچای و قمرود به این بخش از دریاچه، زهکشی و تخلیه میشوند. ازاینرو، در نتیجه سدسازی روی رودخانههای مذکور، جریان آب به داخل دریاچه، روندی کاهنده را نشان میدهد. همچنین به دلیل فقدان سکونتگاهها و جوامع انسانی در نزدیکی دریاچه نمک با توجه به وضعیت طبیعی و اقلیمی منطقه، نمیتوان در کوتاهمدت بروز رخدادهای زیستمحیطی که مسائل امنیتی و سیاسی را تحت شعاع قرار دهد انتظار داشت.
خانم زیبا یوسفی، دکتر حسین جهان تیغ، دکتر فرهاد ذوالفقاری،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
بررسی و پایش پدیده بیابانزایی در منطقههای خشک و نیمهخشک باتوجهبه افزایش روزافزون این پدیده، یکی از نگرانیهای اساسی جوامع و دولتهای درگیر مسئله بیابانزایی است. ازطرفی شناخت مناطق در معرض خطر پدیده بیابانزایی جهت مدیریت و کنترل این پدیده در کمترین زمان ممکن و حداقل هزینه از ضروریات است. هدف از این مطالعه، تهیه نقشه شدت بیابانزایی در دشت مراد آباد سراوان با استفاده از مدل Albedo-NDVI است. این روش بر مبنای سنجش از دور استوار است. برای تهیه دو شاخص مورد اشاره پس از تصحیحات لازم بر روی تصاویر ماهوارهای لندست 8 دو شاخص Albedo و NDVI در نرمافزار Erdas Imaging استخراج گردید. برای بررسی رابطه بین دو شاخص مورد بررسی تعداد 200 پیکسل متناظر از هر شاخص انتخاب و رگرسیون خطی بین آنها تشکیل گردید. بر اساس ضریب شیب خط حاصل از رگرسیون خطی، معادله تعیین شدت بیابانزایی بدست آمد و بر اساس ضریب شکست طبیعی جنکس نقشه شدت بیابانزایی تهیه شد. همچنین برای ارزیابی دقت مدل با مطالعات قبلی بر اساس مدل میدانی IMDPA یک ماتریس بهم ریختگی بین 100 نقطه متناظر تشکیل گردید. نتایج حاصل از رگرسیون خطی بین دو شاخص NDVI و Albedo نشان داد که این دو شاخص با یکدیگر همبستگی منفی بالایی دارند (85/0- =R ). نتایج حاصل از طبقهبندی شدت بیابانزایی بر اساس این مدل نشان داد که 35درصد منطقه در کلاس خیلی شدید و تنها 5 درصد منطقه بدون تخریب قرار دارد. همچنین مقدار مقدار دقت مدل با ضریب کاپای معادل 58/0 بدست آمد، که بیانگر دقت خوب مدل می باشد.
دکتر محمد رحمانی، دکتر فرهان احمدی میرقائد، دکتر ساره ملاآقاجانزاده،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت زیستگاههای آبخیز تجن در شمال ایران بر مبنای تغییرات کاربری اراضی در بازه زمانی 1431-1371 و بررسی ارتباط آن با سنجههای تعداد لکه (NP)، تراکم لکه (PD)، تراکم لبه (ED)، بزرگترین لکه (LPI)، شکل لکه (LSI) و جداشدگی (SPLIT) انجام پذیرفت. تصاویر لندست 8 و 4 برای تهیه نقشههای کاربری اراضی در سالهای 1371، 1401 و 1431 با استفاده از روشهای حداکثر احتمال، ترکیب متقاطع و CA-Markov در نرمافزارهای انوی و ترست پردازش شد. کیفیت زیستگاههای حوضه نیز با استفاده از اینوست در سه سناریو بر مبنای نقشههای کاربری اراضی ارزیابی و رابطه آن با تغییرات کاربری اراضی و سنجههای موردنظر بر اساس رگرسیون حداقل مربعات و آزمون همبستگی اسپیرمن تحلیل شد. نتایج نشان داد در بازه زمانی 1371 تا 1431، اراضی جنگلی و کشاورزی به ترتیب بیشترین تغییرات کاهشی (82460- هکتار) و افزایشی (76392 هکتار) را داشتند. زیستگاههای بخش مرکزی حوضه از کیفیت بالاتری نسبت به پهنههای شمالی و جنوبی برخوردار بودند. رابطه کیفیت زیستگاهها با تغییرات کاربری اراضی معنادار و معکوس (-0.95<R<-0.85, P-value <0.01)، با سنجههای NP، PD، ED و LSI غیرمستقیم و معنادار (-0.46<R<-0.35, P-value <0.05) و با سنجههای LPI و SPLIT ضعیف مشاهده گردید. این مطالعه نشان داد که کیفیت زیستگاهها حوضه مطالعاتی تحت تأثیر تغییرات کاربری اراضی و ویژگیهای لکههای سیمای سرزمین طی 30 سال گذشته کاهش یافته و احتمالاً همین روند تا 30 سال آینده نیز ادامه مییابد. نتایج این مطالعه میتواند به عنوان مبنای تصمیمگیری در راستای توسعه کاربریها در منطقه و حفاظت محیطزیست آن قرار گیرد.
سحر عافیتی، دکتر بهلول علیجانی، دکتر سید محمد حسینی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
ســرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی اســت که همه ســاله باعث ایجاد خســارت در فعالیتهای مختلف میگردد. از سوی دیگر تغییر اقلیم سبب تغییرات مکانی و زمانی یخبندان میشود. هدف این پژوهش تحلیل تغییرات زمانی - مکانی و پیشبینی آینده یخبندانهای استان همدان است. جهت پیشنگری دمای حداقل روزانه استان از مدل CanESM2 استفاده شد و ریزمقیاسنمایی دادههای مدلهای گردش کلی با استفاده از مدل LARS-WG صورت گرفت. شبیهسازی پارامترهای فوق برای دوره 30 ساله (2050-2021) و تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5برای ایستگاههای منتخب انجام شد. نتایج حاصل از بررسی ماهانه دمای کمینه در ایستگاههای مطالعاتی استان نشان داد که دمای کمینه در دوره (2050-2021) در همه ایستگاههای مورد بررسی بر طبق هر سه سناریو و در همه ماههای سال نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت. متوسط دمای کمینه استان برابر با 2/5 درجه سلسیوس است که این مقدار در دهههای آتی بر اساس سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب به 6، 2/6 و 3/6 درجه سلسیوس خواهد رسید که بیشترین تغییرات مربوط به ایستگاه نوژه و کمترین آن مربوط به همدان است. توزیع فضایی آغاز و پایان یخبندان در دوره آینده بیانگر آن است که یخبندان در نواحی شمال شرقی و شمالی استان زودتر از سایر مناطق استان شروع و دیرتر خاتمه مییابد در حالیکه در نواحی جنوبی استان دیرتر شروع و زودتر به پایان میرسد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات آغاز یخبندان در دهه آینده نسبت به دوره پایه نشان داد که در همه ایستگاههای مورد مطالعه آغاز یخبندان بین 3 تا 11 روز کاهش خواهد یافت.
خانم مژگان شهریاری، دکتر مصطفی کرمپور، دکتر هوشنگ قائمی، دکتر داریوش یاراحمدی، دکتر محمد مرادی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
چکیده
سیل ناگهانی، یکی از خطرناکترین رویدادهای طبیعی است و اغلب باعث تلفات جانی و آسیب به زیر ساختها و محیط زیست می شود. در این پژوهش، رخداد شدیدترین طغیانهای متداوم ماهانه (اکتبر- مارس) در بازه 2021-1989 بررسی شد. دادههای بارش 115 ایستگاه سینوپتیک انتخاب شد. سپس مجموع بارشهای 1تا 9 روزه بر اساس شدت، مرتب گردید. با استفاده از نرم افزار آماری مینیتب و شاخص آندرسن دارلینگ، بارشهای شدید بر اساس صدک نود و پنجم، استخراج شد. سپس بر اساس معیارهای بیشترین و کمترین تعداد روزهای بارشی، بیشترین و کمترین بارش تجمعی ریزش کرده، مرطوبترین و خشک ترین ماهها مشخص گردید. با در نظر گرفتن سه معیار شدت، تداوم و فراگیری بارش، قویترین توفانهای رخداده در مرطوبترین ماهها انتخاب شد. دادههای مورد استفاده، جهت بررسی همدیدی، شامل دادههای فشار سطح متوسط دریا، ارتفاع و مولفه قائم باد تراز 500 هکتوپاسکال، میدان باد و نم ویژه ترازهای فشاری 925، 850 و 700 هکتوپاسکال و مقادیر شار افقی نم ویژه سطح فشاری 925، 850 و 700 هکتوپاسکال میباشند. احتمال رخداد رودخانههای جوی توسط شار رطوبت مستخرج از مولفههای رطوبت ویژه، باد مداری و نصف النهاری شناسایی شدند. نتایج نشان داد؛ توفانهای 27تا 31 اکتبر 2015، 5تا 7 نوامبر 1994، 12تا 16 دسامبر 1991، 11 تا 15 ژانویه 2004، 3 تا 9 فوریه 1993 و 13تا 15 مارس 1996 شدیدترین توفان ها در مرطوبترین ماهها بودهاند. انتقال رطوبت در توفانهای اکتبر، نوامبر، فوریه و مارس از جنوبغرب دریای سرخ توسط رودخانههای جوی، به نوار غربی، جنوبغرب، جنوب و جنوبشرق ایران انجام شده است.
دکتر مهدی صفری نامیوندی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
ژئوتوریسم یکی از ارکان مهم گردشگری است که نقش مهمی در توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق دارد و این مسئله در مناطق مرزی دارای اهمیت دوچندان است. با توجه به اینکه یکی از راهکارهای ایجاد امنیت در نوار مرزی، توسعه اقتصادی منطقه است، بنابراین توسعه ژئوتوریسم در نوار مرزی کشور، حائز اهمیت است. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش به تحلیل اثرات توسعه ژئوتوریسم در ایجاد امنیت پایدار در شهرستان مریوان پرداخته شده است. در این تحقیق از مدل رقومی ارتفاعی 30 متر SRTM، نتایج حاصله از مصاحبه و مطالعات کتابخانهای بهعنوان دادههای تحقیق استفاده شده است. مهمترین ابزارهای تحقیق، ArcGIS، Expert Choice و SPSS بوده است. همچنین در این تحقیق از مدلهای کامنسکو، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و مدل SWOT استفاده شده است. با توجه به اهداف مورد نظر، این تحقیق در چند مرحله انجام شده است که در مرحله اول به شناسایی و ارزیابی ژئوسایتها، در مرحله دوم به تحلیل اثرات توسعه ژئوتوریسم بر اهداف توسعه پایدار و امنیت منطقه و در مرحله سوم به شناسایی عوامل موثر بر توسعه ژئوتوریسم پرداخته شده است. نتایج ارزیابی ژئوسایتهای شناسایی شده بر اساس مدل کامنسکو نشان داده است که ژئوسایتهای شهرستان مریوان پتانسیل بالایی جهت اهداف توسعه ژئوتوریسم دارند که توجه به آنها میتواند با توسعه اقتصادی، توسعه زیستمحیطی، توسعه زیرساختها و در نهایت با امنیت پایدار منطقه همراه باشد. همچنین نتایج حاصله از مدل SWOT نشان داده است که وجود ژئوسایتهای کمیاب با وزن 08/0، نداشتن برنامههای توسعهای بلندمدت با وزن 08/0، ایجاد امنیت پایدار در منطقه با وزن 091/0 و فصلی بودن اشتغال با وزن 058/0، به ترتیب بهعنوان مهمترین نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدات توسعه ژئوتوریسم در شهرستان مریوان محسوب میشوند.
خهبات درفشی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
شهر بابلسر در مصب رودخانه بابلرود در کرانه جنوبی دریای مازندران استقرار دارد که سیمای کلی آن شامل دریای مازندران در شمال، رودخانههای بابلرود در مرکز و شازدهرود در شرق، بافت مسکونی بههمراه فضاهای باز و سبز و زمینهای کشاورزی در جنوب شهر میباشد. پژوهش حاضر به رویکردی توصیفی- تحلیلی از نوع میدانی و با استفاده از دادههای مکانی مرتبط با مسأله تحقیق در پی بررسی تأثیر نوسانات تراز آب دریا بر روی تغییرات کاربری اراضی در منطقه ساحلی شهر بابلسر است. بهمنظور استخراج خطوط ساحلی متناظر با پایینترین و بالاترین تراز آب که بهترتیب در سالهای 1356 (5/28- متر) و 1372 (24/25- متر)، و نیز پایینترین سطح طی سه ده اخیر (31/27- متر) که در سال 1398 رخ داده است، تصاویر ماهوارهای و روشهای فیلترگذاری و آستانه هیستوگرام استفاده شد. برای استخراج خط ساحل سال 1356 بهعنوان پایینترین تراز، تصویر ماهواره Landsat سنجنده MSS بهکار گرفته شد. تصویر سنجنده TM ماهواره Landsat برای استخراج خط ساحل تیر ماه 1374 و تصویر ماهواره Sentinel-2 هم برای استخراج خط ساحل آبان 1398 استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد خط ساحل سال 1356 متناظر با پایینترین تراز آب ثبت شده، در موقعیت پسروی نسبت به خط ساحل دوره بعدی قرار دارد. پس از این سال و با بالا آمدن تراز آب دریا، موقعیت خط ساحل به سمت خشکی پیشروی داشته که در سال 1374 به بیشترین حد پیشروی خود رسیده است. بررسی مقدار اراضی ساحلی زیر آب رفته بر اثر بالا آمدن تراز آب دریای مازندران در طول حدود 10 کیلومتر از نوار ساحلی شهر بابلسر حاکی از آن است که 118 هکتار از این اراضی زیر آب رفته است. از سال 1374 به بعد و در نتیجه ساخت موجشکنهای بندر، وضعیت فرسایش و رسوبگذاری در اثر تغییرات تراز آب دریا از وضعیت بکر و طبیعی خارج شده است. اگرچه عدم رعایت حریم دریای مازندران و نیز پهنه اراضی مستحدث با بالا آوردن تراز ارتفاعی زمینهای نوار ساحلی همراه بوده است، اما اگر تراز آب دریا دوباره بالا بیاید، تخریب این تأسیسات مسکونی و تفریحی، به زیر آب رفتن آنها، تهدید محدوده شهری از نظر تخلیه فاضلاب و افزایش سفره آب زیرزمینی که خود پیامدهای خطرناک بهداشتی و عمرانی را در پی دارد، دور از انتظار نخواهد بود. تعداد زیادی از هتلهای نوار ساحلی از جمله هتلها و اماکن اقامتی بابلسر در محدوده حریم دریای مازندران واقع شدهاند.