25 نتیجه برای علیجانی
معصومه علی دادی، بهلول علیجانی، محمدحسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
رخداد فرین برفی که ممکن است در هر زمانی از دوره سرد سال رخ دهد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مهمی را به همراه دارد. بنابراین، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این رخدادها، اهمیت شناسایی سازوکارهای همدیدی مرتبط با رخدادهای فرین برفی را آشکار میسازد. بهمنظور دستیابی به این هدف، با استفاده از دادههای روزانه بارش و دمای ایران در دوره آماری 2016-1951 و براساس معیارهای چندگانه، دو دوره سه-روزه رخداد فرین برفی ایران در دورههای 9-7 فوریه 1972 و 4-2 فوریه 1988، شناسایی شد. پس از انتخاب نمونهها، واکاوی آماری نمایههای پیوندازدور انجام شد و سپس، با استفاده از دادههای بازواکاوی NCEP-NCAR، به ترسیم الگوهای ترکیبی از وضعیت سطح زمین و وردسپهر زیرین، میانی و زِبرین بهشکل میانگین سه-روزه پرداخته شد. نتایج بهدستآمده از واکاوی نمایههای پیوندازدور و مطابقت آنها با الگوهای همدیدی، نشانگر ضعیفشدن تاوه قطبی وردسپهری و تقسیمشدن آن بهشکل چند مرکز در دورههای رخداد فرین برفی مورد بررسی است. در رخداد 9-7 فوریه 1972، گرچه این مراکز بهسمت عرضهای میانی جابهجا شدهاند ولی بهطور کامل از منطقه شمالگان دور نشده و تا اندازهای موقعیت خود را در این منطقه حفظ کردهاند. در رخداد 4-2 فوریه 1988، مراکز تاوه، جابهجایی استواسوی بیشتری به عرضهای میانی نشان دادهاند که پدیدار شدن فازهای منفی NAM و AO نیز نمایانگر چنین وضعیتی است. بههرحال، در هر دو رخداد، مرکز قوی و اصلی تاوه قطبی وردسپهری، در نیمکره شرقی و بنابراین در موقعیتی نزدیک به ایران قرار داشته است. ضعیفشدن رودباد جنبحاره در نیمکره شرقی و بهویژه در محدوده دریای مدیترانه، سبب انتقال زبانههایی از تاوایی پتانسیل بهسمت عرضهای میانی شده است. پیشروی استواسوی این زبانهها، شکلگیری ناوههای ارتفاعی را در مناطق غربی و شرقی دریای مدیترانه سبب شده که همراه با پشته پرارتفاع میان آنها، به شکلگیری الگوهای بندال امگا و شارش شکافتهشده بهترتیب در رخدادهای فوریه 1972 و 1988 در این محدوده جغرافیایی منجر شده است. مرز جنوبی پیشروی ناوهها را پربند معرّف لبه تاوه با ارتفاع 552 ژئوپتانسیل دکامتر مشخص کرده که تا نیمه جنوبی ایران امتداد داشته است و در دوره رخداد فرین فوریه 1972 در مقایسه با الگوی مربوطبه رخداد فرین فوریه 1988، پیشروی استواسوی بیشتری به عرضهای میانی و درنتیجه، بر فراز ایران داشته است.
رسول نوری آرا، سیدجمال الدین دریاباری، بهلول علیجانی، رضا برنا،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
در روز 21دی ماه 1398(11 ژانویه2020) به دلیل وقوع بارندگی شدید و جاری شدن سیل خسارت های بسیاری به استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان وارد شد. پژوهش حاضر به منظور مطالعه سازوکارهای همدیدی وقوع این بارش انجام شد. ابتدا داده های بارش روزانه ایستگاه های مطالعاتی از سازمان هواشناسی کل کشور دریافت و در ادامه، داده های سطوح جو شامل: میانگین فشار سطح دریا(SLP)، ارتفاع ژئوپتانسیل سطوح 850 و 500 هکتوپاسکال، سرعت قائم جو و جریان باد سطوح 1000، 850 و 500 هکتوپاسکال، رطوبت ویژه سطوح 1000 و 700 هکتوپاسکال و جریان رودباد سطح 250 هکتوپاسکال برای روزهای مطالعاتی از مرکز ملی پیش بینی محیطی آمریکا/مرکز ملی پژوهش های جوی (NCEP/NCAR) تهیه و نقشهها در نرم افزار گردس رسم و تفسیر شد. نتایج نشان داد: در روز رخداد سیل، مرکز بسته کم ارتفاع با هسته مرکزی برابر با 1010 هکتوپاسکال در راستای شمال شرق – جنوب غرب سراسر پهنه مطالعاتی را دربر گرفته است. در ادامه پرارتفاع با هسته مرکزی برابر با 1030 هکتوپاسکال شمال غرب ایران، شمال غرب اروپا و برروی تبت قرار گرفته است و با توجه به قرارگیری پربندهای پرفشار در اطراف کشور ایران و قرارگیری مراکز کم فشار برروی پهنه مطالعاتی و منابع آبی جنوب شیو فشاری شدیدی به وجود آمده است و با افزایش ارتفاع در سطح 500 هکتوپاسکال فرودی عمیق در راستای شمال شرق – جنوب غرب برروی ایران قرار گرفته و هسته ناوه کاملا خلیج فارس را دربر گرفته است که منطقه مورد مطالعه در بهترین حالت و درجلو ناوه که با هوای گرم و مرطوب واگرا شده قرار گرفته است. این عمیق شدن چرخند و نفوذ ناوه تا عرضهای پایین، ریزش هوای سرد را باعث شده است که در ادامه باعث تقویت ناوه موثر بر بارش ابرسنگین شده است. همچنین بیشترین فرارفت رطوبت از روی منابع آبی جنوب به روی منطقه مطالعاتی است و مقدار رطوبت برابر با 14 گرم در کیلوگرم از سمت دریای عمان وارد پهنه مطالعاتی شده و در ادامه به سمت سایر مناطق ایران از مقدار آن کاسته شده است و با افزایش ارتفاع، حداکثر فرارفت هوای گرم و مرطوب در جلو ناوه تراز فوقانی جو از روی دریای سرخ بر روی منطقه مطالعاتی است.
پروفسور بهلول علیجانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
جغرافیای ایران به دلایل زیادی در جامعه علمی و اجتماعی ایران از اقبال خوبی برخوردار نیست. تعداد اندکی از فارغ التحصیلان توانسته اند در بازار کار جذب شوند. از طرف دیگر سامانه انسان و محیط زمینه اصلی مطالعه جغرافیا در دهه های اخیر دچار بحران های شدیدی مانند تغییرات اقلیمی شده است. یعنی اینکه جغرافیای ایران هم از وضعیت سامانه انسان و محیط و هم از سرنوشت فارغ التحصیلان خود غافل مانده است. برای حل این مشکل جغرافیای ایران باید یک خانه تکانی بنیادی انجام دهد. بستر اصلی این خانه تکانی حتما ایجاد پایداری در سامانه انسان و محیط است. در این مقاله سعی شده است با شرح وضعیت محیط طبیعی، وضعیت آموزش جغرافیای ایران، و رابطه بین جغرافیا و توسعه پایدار چاره ای منطقی برای ادامه آموزش جغرافیای ایران ارایه شود. برنامه ارایه شده شامل هدف کاربردی جغرافیا درجامعه، دیدگاه یکپارچه تحلیل فضایی و سامانه انسان و محیط، رویکرد حل مساله و ناحیه به عنوان واحد فضایی مطالعه می باشد. بر این اساس هدف از تدریس جغرافیا در ایران تربیت افرادی است که اولا احساس مسولیت محیطی داشته باشند، به اخلاق محیطی آراسته شوند، ارزش محیط طبیعی را می دانند و در برابر نسل های آینده هم مسول می باشند. بدین جهت سعی می کنند با استفاده از تفکر و دانش جغرافیایی اولا بحران ها را چاره جویی کنند و ثانیا در راستای ساخت فضای جغرافیایی پایدار تلاش می کنند. برای رسیدن به این هدف به طور دایم در تلاش، تحلیل، برنامه ریزی و مدیریت فضایی هستند تا اینکه خلافی نسبت به محدوده اخلاق محیطی رخ ندهد. در این صورت است که فارغ التحصیلان هم در بازار کار جذب می شوند و هم از جایگاه علمی و اجتماعی خوبی برخواردار می شوند. سامانه انسان و محیط هم به مرحله پایداری رسیده و انسان و محیط به صورت اکولوژیکی زندگی بالنده و شکوفا خواهند داشت. دوره کارشناسی جغرافیا فقط یک رشته جامع جغرافیا خواهد بود که دروس بنیادی و کاربردی و ناحیه ای و تکنیکی در زمینه جغرافیا و توسعه پایدار تدریس خواهد شد. در دوره کارشناسی ارشد با توجه به نیازهای جامعه می توانند گرایش هایی داشته باشند. دوره دکترا هم یک رشته است و تخصص دانشجویان بر اساس رساله شان تعیین می شود.
زینب دولتشاهی، مهری اکبری، بهلول علیجانی، داریوش یاراحمدی، میثم طولابی نژاد،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی انواع وارونگی و شدت آنها با استفاده از شاخص های ترمودینامیکی جو از قبیل شاخص SI، LI ،KI و TT در ایستگاه بندرعباس برای دوره 2010 -2020 به رشته تحریر در آمده است. در این پژوهش داده های رادیوسوند جو بالای ایستگاه همدید بندرعباس برای ساعت 00 گرینویچ(5/3 محلی) طی 11 سال اخیر (2010 تا 2020) از دانشگاه وایومینگ اخذ و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان داد که میانگین تعداد رخداد پدیده وارونگی در بندرعباس برابر 501 مورد در سال میباشد چرا که در برخی روزها چند نوع وارونگی در ارتفاع متفاوت مشاهده شد. از این تعداد وارونگی ، حدود 6/31 درصد آن مربوط به وارونگی دمای تشعشعی، 3/4 درصد جبهه ای، و 1/64 درصد دیگر مربوط به وارونگی از نوع فرونشینی می باشد. به دلیل نشست هوا در زیر پرفشار جنبحاره، سهم وارونگیهای فرونشست بیشتر از انواع دیگر وارونگی میباشد. در این میان شدیدترین وارونگی ها از نوع فرونشست با 1354 مورد و ضعیف ترین وارونگی ها نیز با 29 مورد و از نوع جبهه ای بوده است. بطور کلی میانگین بلندمدت ضریب شدت وارونگی های ایستگاه بندرعباس با ضریب 0/062 نشان میدهد که شدت وارونگی های این شهر اکثرا از نوع بسیار شدید هستند که این رخداد می تواند آثار بسیار مخربی هم از نظر محیط زیستی و هم سلامت جسمی ساکنین شهر بندرعباس در پی داشته باشد. همچنین همبستگی بین عناصر وارونگی نشان داد که با کاهش ضخامت لایه وارونگی، شدت وارونگی دمایی نیز افزایش می باشد.
سحر عافیتی، دکتر بهلول علیجانی، دکتر سید محمد حسینی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
ســرما و یخبندان، یکی از مخاطرات اقلیمی اســت که همه ســاله باعث ایجاد خســارت در فعالیتهای مختلف میگردد. از سوی دیگر تغییر اقلیم سبب تغییرات مکانی و زمانی یخبندان میشود. هدف این پژوهش تحلیل تغییرات زمانی - مکانی و پیشبینی آینده یخبندانهای استان همدان است. جهت پیشنگری دمای حداقل روزانه استان از مدل CanESM2 استفاده شد و ریزمقیاسنمایی دادههای مدلهای گردش کلی با استفاده از مدل LARS-WG صورت گرفت. شبیهسازی پارامترهای فوق برای دوره 30 ساله (2050-2021) و تحت سه سناریوی RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5برای ایستگاههای منتخب انجام شد. نتایج حاصل از بررسی ماهانه دمای کمینه در ایستگاههای مطالعاتی استان نشان داد که دمای کمینه در دوره (2050-2021) در همه ایستگاههای مورد بررسی بر طبق هر سه سناریو و در همه ماههای سال نسبت به دوره پایه افزایش خواهد داشت. متوسط دمای کمینه استان برابر با 2/5 درجه سلسیوس است که این مقدار در دهههای آتی بر اساس سناریوهای RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 به ترتیب به 6، 2/6 و 3/6 درجه سلسیوس خواهد رسید که بیشترین تغییرات مربوط به ایستگاه نوژه و کمترین آن مربوط به همدان است. توزیع فضایی آغاز و پایان یخبندان در دوره آینده بیانگر آن است که یخبندان در نواحی شمال شرقی و شمالی استان زودتر از سایر مناطق استان شروع و دیرتر خاتمه مییابد در حالیکه در نواحی جنوبی استان دیرتر شروع و زودتر به پایان میرسد. نتایج حاصل از بررسی تغییرات آغاز یخبندان در دهه آینده نسبت به دوره پایه نشان داد که در همه ایستگاههای مورد مطالعه آغاز یخبندان بین 3 تا 11 روز کاهش خواهد یافت.