جستجو در مقالات منتشر شده


192 نتیجه برای Si

جمیله توکلی نیا، علیرضا محرابی، احسان اله یاری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

با توجه به تغییر ماهیت جنگها، حمله هوایی و موشکی وسیع در شروع و طول درگیری به تاسیسات حیاتی، حساس و مهم نظامی، غیر نظامی و حتی نقاط مسکونی، اداری، تجاری، آموزشی و... امری عادی تلقی می شود. بر این اساس ارزیابی آسیب پذیری شهرها در جنگها و تدوین راهکارهای مناسب برای کاهش آسیب پذیری و خسارات ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ایمنی فضاهای شهری در سطح منطقه بیست شهرداری تهران و با توجه به اصول پدافند غیر عامل و شناسایی و از بین بردن عوامل کاهش دهنده ایمنی در سطح محدوده انجام گرفته است. روش تحقیق برای تبیین وضع موجود ، روش توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. و در نهایت یافته ها نشان می دهند که در سطح منطقه، سه پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آنها هسته فرسوده مرکزی، محدوده پرتراکم دولت آباد و بخش هایی از محله سیزده آبان با مجموع 21 درصد از کل مساحت کاربری های سطح منطقه است که بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده و علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و بافت کم کیفیت و پرتراکم مراکز مذکور در محدوده می باشد. در این تحقیق، جامعه آماری منطقه بیست شهرداری تهران و حجم نمونه 384 نفر از ساکنین نواحی پنج گانه است. این منطقه در طرح های فرادست، به عنوان بخش مهمی از شهر تهران معرفی شده (به علت استقرار کاربریهای استراتژیک) و از این رو ارزیابی آسیب پذیری آن از اهمیت خاصی برخوردار است. در خاتمه پیشنهادات و راهکارهای لازم جهت رعایت پیشگیرانه اصول پدافند غیر عامل در محدوده مورد مطالعه ارایه گردیده است.


سحر ندایی طوسی، رزا حسینی‌نژاد،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

تاب‌آوری، به‌عنوان انگاشتی برای رویارویی با اختلالات، غافلگیری‌ها و تغییرات‌غیرمنتظره در سال‌های اخیر به‌مثابه توانایی مکان‌ها، جوامع و سیستم­‌ها در تحمل‌و‌ایستادگی در برابر خطرات به‌­وجود‌آمده از تنش‌­ها‌وفشارها مطرح شده‌است؛ به‌نحوی‌که سیستم بتواند سریعاً به وضعیت پیش‌از تنش بازگشته، تهدیدات آتی را پذیرفته و با آن­ها رویارویی‌کند. منطقه‌ی‌مرکزی‌ایران، بنا به منطقه‌بندی مطالعات طرح‌کالبدی‌ملی‌ایران مشتمل بر سه استان اصفهان، چهارمحال‌وبختیاری و یزد، واقع در اقلیم ‌خشکِ بیابانی با بحران‌های متعدد محیطی مواجه‌است که وضعیت تاب‌آوری‌منطقه را دست‌خوش اختلال ساخته و در نتیجه طرح‌وکاربست هدف تاب‌آوری‌منطقه‌ای در سیاست‌گذاری‌ها‌و‌برنامه‌ریزی‌ها را جهت کاهش آسیب‌پذیری و مقابله با بحران‌های گوناگون فرامنطقه‌ای آشکار ساخته‌است. با وجود آشکار‌شدن ضرورت طرح مفهوم تاب‌آوری در سطحی فراتر از شهر، هم‌چنان چارچوب مشخصی برای اندازه‌گیری این وضعیت در سطح منطقه وجودندارد. بر این‌اساس پژوهش‌ِپیش‌ِ‌رو، با اعتقاد به فرامنطقه‌ای‌وچندبعدی بودن موضوع تاب‌‌آوری بر آن‌است تا با تعدیل‌وکاربست مفهوم تاب‌آوری به صورت یکپارچه و چندبعدی در سطح منطقه‌ای چارچوبی مناسب برای سنجش وضعیت تاب‌آوری‌منطقه‌ای به شیوه‌ی شاخص‌ترکیبی و از آن طریق برنامه‌ریزی کاهش‌آسیب و ارتقاء تاب‌آوری ارائه‌دهد. در این رابطه هدف‌کلان‌پژوهش به تدوین چارچوبی بهینه در راستای بررسی، سنجش و رتبه‌بندی وضعیت تاب‌آوری‌منطقه‌ی‌‌مرکزی‌ایران اختصاص‌یافته‌است. نتایج حاصل نشان‌می‌دهد که استان چهارمحال‌وبختیاری از بالاترین میزان تاب‌آوری برخوردار بوده و پس از آن به ترتیب دو استان اصفهان و یزد قراردارند. در این میان استان یزد پایین‌ترین میزان تاب‌آوری را در بین استان‌های منطقه‌ی‌مرکزی دارد؛ بنابراین، ضروری‌است در برنامه‌ریزی‌ها و تخصیص منابع به ارتقاء و بهبود بخش‌های دارای اولویت توجه ویژه‌ای شود. رویارویی با دستورکارهای تاب‌آوری مستلزم پذیرش رویکردهای برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری فرامنطقه‌‌ای هم‌چون منطقه‌گرایی‌محیط‌زیستی است.
حمید قربانی، عباسعلی ولی، هادی زارع پور،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

خشکسالی در زمره پیچیده‌ترین و ناشناخته‌ترین پدیده‌های طبیعی است که باعث بحران دوره‌ای آب در مناطق متاثر از آن می‌شود. افزایش تقاضای آب از یک سو و تجربه خشکسالی‌های سال‌های اخیر در استان از سوی دیگر منجر به بحران آب گردیده است، شناخت روند خشکسالی یکی از ملزومات مدیریت بحران آب است. هدف از این تحقیق تحلیل روند شاخص خشکسالی اقلیمی SPI  استان اصفهان با استفاده آزمون‌های ناپارامتری سن، پتی و من-کندال می‌باشد و از داده‌های اقلیمی ماهانه 10 ایستگاه همدیدی با طول دوره آماری 27 ساله (2017-1990) برای سری‌های زمانی مختلف ماهانه استفاده شده است، نتایج تحلیل روند براساس آزمون پتی در 75 درصد ایستگاه‌ها، براساس آزمون سن در 60 درصد ایستگاه‌ها و براساس آزمون من- کندال در 59 درصد ایستگاه‌ها روند معنی‌دار نزولی در سطح خطای کمتر از 5 درصد نشان داد. همچنین تحلیل سری زمانی بیش از 6 ماه روند تغییرات را بهتر از سری‌های زمانی کوتاه مدت نمایان می‌کند. در نتیجه در استان اصفهان با بحران آب مواجه هستیم و باید مدیریت تقاضای آب و مصرف آن به‌صورت جدی اعمال گردد.
 
ابوالفضل مشکینی، علی محمد منصور زاده، زینب شاهرخی فر، شهربانو موسوی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

شناخت الگوهای فضایی در آسیب‌پذیری نگاه جامعی به نقاط آسیب‌پذیر را شامل می‌شود و قدرت تحلیل را برای مسئولین محیا می‌کند. لذا ضرورت دارد که الگوهای آسیب‌پذیری را شناخته تا با توجه به آن‌ها در مواقع بروز بحران، میزان آسیب را به حداقل رساند. شهر تهران به‌عنوان مرکز سیاسی اداری کشور، با توجه به بار جمعیتی و توسعه فیزیکی کالبدی با مخاطرات متنوعی روبروی می­باشد. در این پژوهش سعی شده تا الگوی توزیع فضایی آسیب­پذیری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در ابعاد اجتماعی و کالبدی در منطقه 7 تهران تحلیل شود. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و مدل مورداستفاده منطق فازی مثلثاتی می‌باشد. نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که: طبق امتیاز z مقادیر مثبت 1.96 به بالا ، که در پهنه جنوب شرقی منطقه خوشه­هایی با لکه­های داغ را تشکیل داده­اند. نشان از آسیب­پذیری بیشتر در این قسمت­هاست. همچنین مقادیر منفی 1.96- و کمتر که از نظر آماری معنی­دار بوده و به رنگ آبی هستند لکه­های سرد را تشکیل داده­اند، و این‌گونه تفسیر می­شود که نواحی دارای آسیب­پذیری کم نیز در فضا خوشه­بندی­شده و عمدتاً در پهنه شمال غربی قرارگرفته‌اند. بنابراین هر چه دامنه رنگ موردنظر در ناحیه­های قرمز و آبی کاسته شود دارای معناداری آماری کمتر بوده تا جایی که این امتیاز مثبت منفی 1.65 برسد که در این وضعیت رفتار فضایی آسیب‌پذیری از نظر خوشه­بندی­های داغ یا سرد با مقادیر بالا و پایین و خودهمبستگی فضایی غیر معنی‌دار تلقی می­شوند که بر روی نقشه نیز با رنگ زرد نمایش داده‌شده است.


غلام حسن جعفری، هژیر محمدی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

عواقب و آثار فعالیت‌های انسانی در چند دهه اخیر گاه چنان مخرب و غیرقابل‌بازگشت به حالت اولیه بوده که توجه همه اقشار را به خود جلب کرده است. یکی از این اثرات، فروچاله­هایی است که در بخش‌های مختلف سیاره زمین و ازجمله ایران، استان همدان و به‌صورت متمرکز در دشت کبودر آهنگ-فامنین اتفاق افتاده است. دراین‌ارتباط، پژوهشگران معتقدند که مهم‌ترین پیامد­های برداشت بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی، حفر چاه‌های غیرمجاز و فعالیت نیروگاه حرارتی شهید مفتح، تغییر پارامترهای خاکی و پیدایش فروچاله­های منطقه است. بدین منظور کلیه اطلاعات زمین‌شناسی، گسل، هیدرولوژیکی، ارتفاعی، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی و راه‌های منطقه با استفاده از نقشه‌های توپوگرافی و زمین‌شناسی، مدل رقومی ارتفاعی و تصاویر Google Earth استخراج و جهت بررسی روند فروچاله­ها با توجه به تعداد و تراکم آن‌ها در نرم‌افزار GIS وزن دهی گردید. نتایج نشان می‌دهد که تراز آب‌های زیرزمینی، زمین‌شناسی، کاربری اراضی و دامنه ارتفاعی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار در ایجاد فروچاله است؛ اما نقش عوامل خارج از منطقه و در بخشی دورتر از فروچاله­ها که باعث افت شدید آب‌های زیرزمینی شده است، در یک دید فضایی اهمیت بیشتری دارد. احداث سد اکباتان بر روی مهم‌ترین رودخانه تأمین‌کننده آب دشت‌های موردمطالعه، گسترش شهر همدان و تغییر کاربری اراضی اطراف آن ازجمله در شهر بهار به کشاورزی، مانع از رسیدن آب به دشت‌های کبودرآهنگ و فامنین همانند سابق شده و افزایش تقاضای آب در پایین‌دست به همراه شرایط مساعد محیا شده از قبل (انحلال آهک) باعث ایجاد فروچاله های متعدد شده است. 


محمد جوانبخت، سید حسین حسینی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

چکیده

زلزله ازجمله مخاطرات طبیعی است که وقوع آن اغلب خسارات و تلفات زیادی برای انسان به دنبال داشته است. ایران کشوری زلزله‌خیز است و استان خراسان رضوی یکی از آسیب‌پذیرترین استان‌های کشور می‌باشد. به‌طوری‌که 71 درصد از مساحت این استان در پهنه‌های با خطر متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است. یکی از بخش‌های مهمی که در اثر وقوع زلزله آسیب‌پذیری بالایی دارد، شبکه خطوط انتقال نیرو می‌باشد. در این تحقیق آسیب‌پذیری شبکه خطوط انتقال نیروی استان خراسان رضوی در برابر زلزله مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و روش تحقیق پژوهش توصیفی - تحلیلی است. پارامترهای مؤثر برای این تحقیق شامل نزدیکی به خط گسل، ساختار زمین‌شناسی، شیب زمین، تراکم جمعیت مناطق شهری و روستایی، فاصله از خطوط ارتباطی انتخاب شدند. برای تهیه نقشه میزان آسیب‌پذیری ابتدا معیارهای شناسایی‌شده با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شدند سپس از روش فازی برای پهنه بندی آسیب‌پذیری زلزله استفاده ‌شد.
نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین آسیب‌پذیری استان خراسان رضوی در برابر زلزله در نواحی جنوب شرقی واقع‌شده است. بررسی وضعیت آسیب‌پذیری شبکه‌ی خطوط انتقال نیرو نشان‌ می‌دهد که آسیب‌پذیری خطوط انتقال برق فشارقوی استان خراسان رضوی نسبتاً زیاد می‌باشد و بیشترین آسیب‌پذیری خطوط مذکور در نواحی جنوب شرقی استان قرار دارد. آسیب‌پذیری خطوط انتقال نفت نشان‌ می‌دهد که 12.61 درصد این خطوط در پهنه‌ی با آسیب‌پذیری خیلی زیاد قرار دارند. در خطوط انتقال گاز نیز 64.62 درصد این خطوط در پهنه‌ی با آسیب‌پذیری کم و خیلی کم و آسیب‌پذیری متوسط قرار دارد. به‌طورکلی بیشترین میزان آسیب‌پذیری در خطوط برق فشارقوی قرار دارد و 44.47 درصد این خطوط در پهنه‌های با آسیب‌پذیری خیلی زیاد و آسیب‌پذیری زیاد قرار دارد.

 

الهام فهیمی نژاد، محمد باعقیده، ایمان باباییان، علیرضا انتظاری،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

دو مشخصه بارز اقلیم آینده تغییر در میانگین و مقادیر حدی متغیرهای هیدرواقلیمی می‌باشد، از این رو شبیه سازی رفتار اقلیم حوضه آبریز شاندیز که یک منطقه گردشگری مهم در شمال‌شرق کشور است در دهه های آینده نقش مهمی در شناخت وضعیت اقلیم و آسیب پذیری احتمالی این مناطقه از تغییر اقلیم دارد. هدف از این پژوهش شناسایی مقادیر حدی دما، بارش و تغییرات رواناب حوضه آبریز شاندیز و مقایسه شرایط پایه و آینده است. برای نیل به این هدف از آمار روزانه دما و بارش روزانه 30 سال آماری (از 1990-1961) ایستگاه سینوپتیک مشهد استفاده شده است. همچنین برای پیش بینی بارش، دمای حداقل و حداکثر در آینده از داده های مدل گردش کلی CanESM2 تحت سه سناریوی انتشار RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 برای دوره 2100-2041 استفاده شده است. برای ریزگردانی خروجی مدل CanESM2 از روش آماری SDSM و برای استخراج مقادیر حدی بارش از نرم افزار RClimDex استفاده شده است. نتایج نشان داد که در دوره آینده نه تنها در مقدار بارش ایستگاه مشهد بلکه در الگوی بارش نیز تغییراتی رخ خواهد داد. بر اساس نتایج بدست آمده، بارش سالانه در دهه ی 2070-2041، بین 37 تا 54 درصد نسبت به دوره ی دیدبانی افزایش می یابد، و میزان افزایش بارش دهه ی 2100-2071 بین 52 تا 66 درصد افزایش می یابد. تعداد رخداد بارش های روزانه با شدت های 10، 20 و 30 میلیمتر در روز، بارش های با آستانه های صدک 95 و 99 دوره های آتی در تمامی فصول ایستگاه مشهد نسبت به دوره مشاهداتی (1990-1961) افزایش خواهند یافت. در دهه های آینده میانگین دمای حداکثر مشهد نسبت به دوره مشاهداتی بین  4/6 – 6/0 درجه سلسیوس و میانگین دمای حداقل بین 5/1 تا 2/4  درجه سلسیوس افزایش خواهد یافت.
از مدل SWAT جهت ارزیابی اثرات تغییراقلیم بر میزان رواناب حوضه استفاده گردید. بدین منظور ابتدا این مدل با استفاده از دبی ایستگاه هیدرومتری شاندیز برای دوره 2012-2003، واسنجی و اعتبارسنجی شد که مقادیر R2 به ترتیب 65/0 و 52/0 بدست آمد. در ادامه با بکارگیری داده‌های ریزمقیاس شده مدل CanESM2 در مدل SWAT، تغییرات رواناب خروجی از حوضه طی دوره های 2070-2041 و 2100-2071 شبیه سازی گردید. اعمال نتایج تغییرات بارش و دمای حوضه در دهه های آینده بر مدل SWAT نشان داد که دبی حوضه شاندیز در دهه های آینده بین 2  تا 104 درصد افزایش خواهد یافت.
عباسعلی ولی، سید حجت موسوی، اسماعیل زمانی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

گردوغبار به‌عنوان یکی‌از مخاطرات محیطی مناطق خشک و ازجمله ایران مرکزی باعث ایجاد معضلات زیست‌محیطی بسیار شده‌است که لزوم مطالعه و مدیریت بحران آن را در مجامع علمی و اجرایی تایید می‌کند. پژوهش حاضر سعی دارد تأثیرسنجی عناصر اقلیمی دما، بارش، رطوبت‌نسبی، تبخیروتعرق و همچنین پوشش گیاهی را بر فراوانی وقوع گردوغبارهای استان یزد در دوره 5 ساله (2009 تا 2014) ارزیابی کند. لذا پس‌از تعیین ایستگاه‌های سینوپتیک، اقدام به استخراج داده‌های گردوغبار براساس کد پدیده‌های هوای حاضر و مقادیر عناصر اقلیمی نمود و در گام بعد مبادرت به پهنه‌بندی فضایی آنها ازطریق روش‌های زمین آمار کرد. سپس داده‌های نمایه EVI از تصاویر MODIS با رعایت اصل تطابق زمانی استخراج گردید. نهایتاً جهت تخمین احتمال وقوع گردوغبار، انواع روش‌های رگرسیون ساده و چندگانه برازش داده شد و مناسبترین روابط با ارزش رجحانی بالاتر گزارش گردید. نتایج نشان داد بیشترین رابطه معنی‌دار بین فراوانی کل گردوغبار با تبخیروتعرق و رطوبت‌نسبی با ضریب تبیین 973/0 و 614/0 و انحراف برآورد 104/24 و 477/92 در سطح 99 و 95 درصد وجود دارد. همچنین حداکثر رابطه معنی‌دار گردوغبارهای خارجی با تبخیروتعرق و رطوبت نسبی با ضریب تبیین 968/0 و 621/0 و خطای برآورد 173/0 و 427/75 در سطح 99 و 95 مشاهده شد. گردوغبارهای داخلی با تبخیروتعرق و حداکثر دما با ضریب تبیین 770/0 و 371/0 و خطای برآورد 751/15 و 642/0 در سطح 95 درصد رابطه معنی‌دار دارد. نتایج رابطه‌سنجی گردوغبارهای کل، خارج و داخلی با عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی براساس روش اینتر حاکی‌از ارتباط معنی‌دار آنها به‌ترتیب با ضریب تبیین 994/0، 985/0 و 956/0 و خطای برآورد 13713/18، 55551/24 و 49989/10 در سطح 99 و 95 درصد می‌باشد که نشان‌از عملکرد سیستماتیک عناصر اقلیمی و پوشش گیاهی در وقوع گردوغبار است.
رضا برنا، شهلا قاسمی، فریده اسدیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده

امروزه مطالعه تأثیر وضعیت جوی و اقلیمی بر روی زندگی، سلامتی،آسایش و اعمال و رفتار انسان­ها در قالب یکی­ از شاخه­های علمی تحت نام (زیست‌شناسی انسانی) مورد مطالعه و بررسی قرار می­گیرد. با توجه به تفاوت فراوانی افراد با یکدیگر، احساس هرکسی از یک وضعیت جوی و اقلیمی می­تواند متفاوت از دیگری باشد ازاین‌رو است که نمی­توان هیچ اقلیمی را کاملاً نامطلوب دانست و نه یک اقلیم را برای همه افراد کاملاً مطلوب به‌حساب آورد، لذا می­توان گفت که تقریباً کلیه عناصر جوی بر احساس آسایش انسان مؤثر می­باشند ولی تأثیر بعضی از آن­ها کاملاً مشخص و برجسته وتأثیر بعضی دیگر خفیف و گاهی ناپیداست. بیشترین تأثیر را عناصر دما، بارش، رطوبت و تابش خورشید بر احساس آرامش یا عدم آرامش می­توانند داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی و شناسایی ناحیه خطر آسایش اقلیم می­باشد. برای این منظور داده­های دما، بارش و رطوبت برای استان خوزستان از پایگاه داده­ای اسفزاری استخراج گردیده است.دراین رویه ابتدا براساس توزیع احتمالا شرطی حالات های مختلف دما، بارش و رطوبت برای ناحیه با عدم آسایش اقلیمی طرح شده است در این مطالعه به شناسایی نواحی خطرآسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک تحلیل­های چند متغیره (تحلیل خوشه­ای و تحلیل ممیزی) و الگوی خودهمبستگی فضایی (شاخص فضایی هات اسپات و شاخص فضایی موران) با تاکید بر معماری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که براساس تحلیل چند متغیره (خوشه­ای و تحلیل ممیزی) و تحلیل­های فضایی (تحلیل هات اسپات و تحلیل موران) ناحیه خطر آسایش اقلیم بیشتر بخش­های غربی استان خوزستان یعنی نواحی مرزی با عراق و همچنین بخش­های از جنوب استان را شامل می­شود. از طرفی دیگر تحلیل روند گستره نواحی عدم آسایش اقلیم بیانگر این است که به سمت دوره­های اخیر روند افزایش قابل توجهی داشته است. همچنین نتایج نشان داد که توزیع مکانی بارش در همه دوره­ها در نواحی عدم آسایش اقلیمی از ضریب تغییرات بالای برخوردار بوده است.
مژگان انتظاری، طاهره جلیلیان، جواد درویشی خاتونی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

سیل به عنوان یکی از مخرب ترین بلایای طبیعی با عواقب اجتماعی و اقتصادی و زیست محیطی است. برای جلوگیری از هرگونه خسارت ناشی از سیل تهیه نقشه حساسیت به وقوع سیل نخستین گام در مدیریت سیلاب است .هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مناطق حساس به سیل گیری با استفاده از ارزیابی دو مدل نسبت فراوانی (FR) و وزن شواهد (WofE) در استان کرمانشاه می باشد. ابتدا موقعیت 146 نقطه سیل گیر در منطقه تهیه گردید. از این تعداد، 102 نقطه  (70٪) به طور تصادفی به عنوان داده های اصلی برای واسنجی و باقی مانده، تعداد 44 نقطه (30٪) برای مقاصد اعتبارسنجی استفاده شد. در مرحله بعدی 11 فاکتور موثر بر وقوع سیل شامل زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از رودخانه ها، تراکم زهکشی، شیب، جهت شیب، انحنای زمین، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، طبقات ارتفاعی و میانگین بارندگی مشخص گردید. نقشه رقومی تمامی پارامترها با استفاده از نرم افزارArc GIS 10.2   با فرمت رستری تهیه شدند. سپس احتمال رخداد سیل برای هر کلاس از هر پارامتر محاسبه گردید و در نهایت وزن های به دست آمده برای هر کلاس در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در لایه های مربوطه اعمال گردید. نقشه احتمال سیل منطقه مورد مطالعه تهیه گردید. در ادامه، برای اطمینان از صحت نقشه تهیه شده از منحنی (ROC) استفاده شد. نتایج نهایی نشان داد که مدل  FR(89/85 درصد) و مدل WofE (20/83 درصد) نتایج مشابه و معقولی دارند. بنابراین، نقشه های حساسیت سیل می تواند برای محققان، شرکت سهامی آب منطقه ای غرب، وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و منابع طبیعی استان جهت کاهش خسارت مفید و ضروری باشد.
صیاد اصغری سراسکانرود، حسن مظفری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

یکی از انواع مخاطرات طبیعی ریزش سنگ از دامنه کوه ها است که خسارت های فراوان مالی و جانی به بار می آورد. بخصوص اگر در مسیر راه های ارتباطی روی دهد. راه ارتباطی زنجان به تهم و طارم یکی از خطرناکترین جاده ها از نظر ریزش سنگ محسوب می شود. بنابراین هدف از انجام این تحقیق شناسایی پهنه های خطر در مسیر این جاده می باشد. برای انجام این تحقیق ضمن بازدید میدانی از محدوده مورد نظر و استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سنجنده oli سال 2017، لایه ها و نقشه های مؤثر در ریزش سنگ، مانند لیتولوژی، شیب، سطوح ارتفاعی، جهات شیب، کاربری اراضی و پوشش گیاهی، گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، سطوح همبارش، همدما، هم یخبندان استفاده گردید. نقاط ریزشی برداشت شده با GPS در محیط نرم افزار ARCGIS با نقشه و لایه های مؤثر قطع داده شد. سپس با استفاده از روش آماری ضریب نسبت فراوانی و روش تحلیل شبکه که از نظر خبرگان و داده های محیطی استفاده می کند، اقدام به پهنه بندی خطر ریزش از طریق تلفیق و جمع جبری نقشه ها در پنج طبقه خطرخیلی کم تا خیلی زیاد گردید. طبق نتایج بدست آمده در روش تحلیل شبکه 69 درصد مساحت به پهنه های خطر متوسط تا خیلی زیاد تعلق گرفت. در صورتی که برای روش ضریب نسبت فراوانی این عدد 60/45 درصد حاصل شد. جهت ارزیابی و دقت پهنه بندی روش های مذکور از دو شاخص مجموع کیفیت و شاخص دقت (احتمال تجربی) استفاده گردید. ارزیابی مدل ها نشان داد، در مدل تحلیل شبکه شاخص های مذکور به ترتیب 76/0 و 88/0 بدست آمد که نسبت مدل ضریب نسبت فراوانی از کیفیت و دقت بالاتری برخودار است.


پرهام پهلوانی، امین راعی، بهناز بیگدلی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

امروزه شناسایی فاکتورهای موثر بر آتش‌سوزی جنگل‌ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است زیرا سالانه مساحت زیادی از جنگل‌های جهان بر اثر آتش‌سوزی نابود می‌شوند و تکرار این اتفاق در بلندمدت می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری بر زمین و ساکنین آن وارد کند. با شناسایی این فاکتورها می‌توانیم زمان‌ها و نقاط دارای ریسک بالای آتش‌سوزی را شناسایی نمائیم و با وضع قوانین و سیاست‌های مدیریتی کارآمد، آموزش به مردم و نظارت بیشتر در جهت مقابله با عوامل محرک آتش برآییم. در این تحقیق سعی شده است فاکتورهای موثر بر آتش‌سوزی‌های جنگل گلستان شناسایی شود و برای این منظور از سه روش رگرسیون خطی چندگانه، رگرسیون لجستیک و رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره در ترکیب با الگوریتم ژنتیک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که هر دو دسته فاکتورهای بیوفیزیکی و انسانی در آتش‌سوزی‌های منطقه مورد مطالعه دارای تأثیر هستند. از این میان تنها فاکتورهای حداقل دما و حداکثر سرعت باد در هر سه حالت موثر شناخته شدند. روش رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره در مقایسه با دو روش دیگر عملکرد بهتری از خود نشان داد. مقدار RMSE نرمال‌شده این سه روش برابر 4291/0 برای رگرسیون خطی چندگانه، 9416/0 برای رگرسیون لجستیک و 1757/0 برای رگرسیون اسپلاین تطبیقی چندمتغیره و مقدار R2 آن‌ها نیز به ترتیب برابر 9862/0، 9912/0 و 9886/0 به دست آمد.
فرشاد پژوه،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

هدف از انجام این تحقیق شناسایی ارتباط نوع و پیکربندی‌های متفاوت رودباد با بارش های سنگین و فراگیر نیمه جنوبی ایران است. بدین منظور داده‌های بارش روزانه فصل سرد (آذر تا اسفند) طی دوره آماری 1970 تا 2014 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. سپس با در نظر گرفتن دو شرط فراگیری بیش از 50 درصد و بارش‌های بیش از صدک 95 درصد هر ایستگاه، 61 روز بارش سنگین و فراگیر جهت بررسی همدید انتخاب گردید. داده های جو بالا نیز شامل باد مداری و نصف النهاری، ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار تراز دریا، امگا و نم ویژه است که با تفکیک مکانی 5/2*5/2 درجه قوسی از مرکز پیش بینی های جوی آمریکا اخذ گردید. سپس با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های مبنا بر روی داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال طی 61 روز بارش منتخب، 12 عامل که بیش از 90 درصد پراش داده ها را تبیین می‌کند، استخراج شد و با اعمال روش تحلیل خوشه‌ای با روش ادغام وارد بر روی نمرات عامل‌ها، چهار الگوی مؤثر بر آرایش رودبادها شناسایی گردید. نتایج نشان داد که رودباد جنب حاره ای با تقویت همگرایی سطحی و میدان واگرایی در سطوح بالای وردسپهر و به تبع آن توسعه کم‌فشار سطحی و ناوه سطوح میانی وردسپهر، نقش مهمی در رخداد بارش‌های سنگین و فراگیر نیمه جنوبی کشور دارد و اندرکنش آن با رودباد جنب قطبی شدیدترین و فراگیرترین روزهای بارش را در منطقه موجب می شود. در الگوهای مورد بررسی استقرار رودباد از شمال عربستان تا نیمه شمالی ایران با انحنای مداری و نصف النهاری و همسویی نیمه چپ خروجی رودباد با کم فشار تراز دریا و نیمه شرقی ناوه تراز میانی وردسپهر، هوای گرم و مرطوب منابع آبی دریای سرخ، خلیج فارس و دریای عرب را به سمت نیمه جنوبی کشور فرارفت می‌کند.

سعیده خاکسفیدی، بهزاد وثیق، محسن تابان،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

منطقه­ زابل یکی از مناطق باد­خیز شرق ایران است. کیفیت، شدت و سرعت زیاد بادهای این منطقه موسوم به بادهای 120روزه سیستان عامل بروز مشکلات فراوان زیست محیطی و اجتماعی ­است. این بادها نقش موثری در حمل ماسه­های کویری ایفا می­کنند و تجربه تاریخی معماری و شهرسازی این منطقه معطوف به مقابله با اثرات مخرب پراکنش ماسه است. یکی از این گزینه ها ­جهت­گیری­­ و قرارگیری مناسب ساختمان­ها است که می­تواند در کاهش آسیب­های ناشی از این بادها کمک­کند.
این مقاله به تدوین بهینه گونه حیاط­ مرکزی ساختمان­ها در برابر بادهای 120روزه می­پردازد. هدف این تحقیق تعیین نوع مانع، جهت­گیری و میزان محصوریت حیاط مرکزی است به گونه ای که بتواند در دو زمینه کاهش سرعت باد و کاهش ورود آلودگی ناشی از گرد و غبار در محدوده­ی ساختمان مفید واقع شود. در ابتدا مدل های مختلف حیاط مرکزی طراحی و سه بعدی گردید. شبیه­سازی جریان­هوا در این مدل ها با استفاده از نرم­افزار شبیه­سازی سیالات­Flow 3D   انجام پذیرفته است.
نتایج نشان می دهد؛ ساختمان­هایی یا موانعی که در برابر جهت باد دارای فرم مقعر هستند؛ بیشتر از سایر گونه ها مانع ورود باد به محوطه­ی سایه باد هستند. همچنین نوع جانمایی و جهت­گیری ساختمان­ها در برابر باد و میزان محصوریت در دو نقطه ورود و خروج باد، به همراه استفاده از موانع طبیعی می­تواند در کاهش سرعت باد و کاهش ورود گرد وغبار به مجموعه تا رسیدن به حد آسایش بسیار موثر باشد.
- علی نجفی نژاد، - حسام هروی، - عبدالرضا بهره مند، - حسین زینی وند،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

یکی از مسائل عمده در مهندسی هیدرولوژی پیش بینی چگونگی طغیان یا فروکش سیل یا صعود و نزول هیدرگراف رودخانه در نقطه مشخصی از آن است که در این بین اهمیت اقلیم به دلیل نوسانات زیاد در دبی سیلاب رودخانه بسیار مشهود است و بنابراین از مهمترین عواملی است که باید مورد مطالعه دقیق قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی گذشته و پتانسیل آینده تغییرات اقلیمی و پیش بینی اثرات آن روی هیدروگراف رودخانه می باشد. بدین منظور آبخیز طالقان از زیرحوزه های سفیدرود به عنوان مطالعه موردی به دلیل اهمیت اقتصادی- اجتماعی آن انتخاب گردید. در ابتدا با استفاده از داده های هواشناسی با گام زمانی روزانه در یک دوره آماری 21 ساله، همچنین تلفیق اطلاعات سه نقشه اصلی مدل، شبیه سازی هیدروگراف رودخانه با استفاده از مدل WetSpa در آبخیز طالقان صورت پذیرفت. نتایج شبیه سازی نشان می دهد تطابق قابل قبولی بین داده های شبیه سازی شده مدل و مشاهدات در دوره پایه وجود دارد. سپس تغییرات اقلیمی آینده(بارش،دما و تبخیر) بر اساس خروجی مدل CanESM2 از گزارش پنجم IPCC تحت سناریو جدید انتشار به نام RCP8.5 به عنوان ورودی مدل WetSpa برای پیش بینی هیدروگراف رودخانه در بازه زمانی آینده (2029-2016) و مقایسه آن با دوره پایه(2015-1995) استفاده گردید. نتایج نشان داد در سناریو مورد بررسی، افزایش45 درصدی میانگین رواناب کل حوضه تحت تأثیر اقلیم در آینده نزدیک می باشد. همچنین میانگین دبی در تمامی ماه های سال(به استثنای ماه اکتبر)در دوره آینده نسبت به دوره پایه افزایش خواهد یافت که این افزایش برای ماه آوریل محسوس تر می باشد.  
 

حسین نگارش، صمد فتوحی، رضا ثریا،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

دریاچه‌های فصلی یا پلایاها به دلیل قرار گرفتن در مناطقی با توپوگرافی پست در نواحی خشک و بیابانی با سیستم بادهای قوی و نیـز وجـود ذرات دانه ریز و جدا از هم، منشأ مهمی برای رسوبات بادی و طوفانهای گرد و غبار به شمار می‌آیند. رسوبات و نهشته‌های بادی در سیستان باعث گردیده تا زندگی هزاران نفر از مردم این مناطق  و به خصوص دانش آموزان به خطر بیفتد. حجم رسوبات بادی دراین شهرستان در ده سال اخیر چند برابر شده است، هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر در اختلاف حجم رسوبات بادی جمع شده در مدارس روستاهای شهرستان نیمروز می‌باشد . روش تحقیق در این پژوهش کاملا میدانی و به صورت مشاهده مستقیم می‌باشد که در کنار آن از منابع کتابخانه‌ای نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می‌دهد، عامل، نوع خاک و توپوگرافی تأثیر زیادی در اختلاف حجم رسوبات جمع شده در مدارس مورد مطالعه ندارد. از بین رفتن پوشش جنگلی منطقه بش دلبر، خشک شدن دریاچه هامون و رها شدن زمین های کشاورزی و عدم پوشش گیاهی مهمترین عوامل در افزایش یا کاهش حجم رسوبات بادی هستند.
 
آیدین مرادی، سمیه عمادالدین، صالح آرخی، خلیل رضائی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

پدیده فرونشست زمین شامل فروریزش[1] یا نشست رو به پائین سطح زمین است که می­تواند دارای بردار جابجایی افقی اندک باشد. این حرکت از نظر شدت، وسعت و میزان مناطق درگیر، محدود نمی­باشد. منطقه ۱۸ شهری در جنوب غربی کلان­شهر تهران گسترش یافته است. مطالعات انجام شده در پژوهش حاضر در بخش­های، تداخل سنجی راداری، تحلیل گمانه­های ژئوتکنیکی، تحلیل چاه­های پیزومتری، بررسی عوارض ژئومورفولوژیکی انجام یافت. در مرحله اول تصاویر سال­های 2015 و 2017  مربوط به سنجنده سنتینل 1 اخذ گردید و سپس در نرم افزار اسنپ(SNAP) پردازش شد. نقشه­های توزیع گراول، شن و ماسه و همچنین ریزدانه با استفاده از اطلاعات گمانه­های ژئوتکنیکی تهیه گردید. نتایج نشان داد که از جهت شمال منطقه مورد مطالعه به سمت جنوب دانه بندی کوچکتر می­شود. اما در کل میزان توزیع گراول قابل توجه بود. قرارگیری منطقه 18 شهری بر روی مخروط­افکنه جوان کن که توزیع بالای گراول و متخلخل را در عمق­های تحتانی دارا می­باشد و با توجه به عمق چاه­های موجود در منطقه که ضخامت بالای آبرفت را نشان می­دهد، با افت سطح ایستابی و خالی شدن خلل و فرج بین دانه­بندی­ها و درنتیجه افزایش وزن آبرفت در جهت نیروی گرانشی وجود پدیده فرونشست را موجه نشان می­دهد. حداکثر میزان فرونشست بدست آمده از مطالعه تداخل سنجی راداری در حدود 430 میلی­متر و در محدوده محله یافت­آباد می­باشد. نرخ فرونشست از غرب به شرق و از شمال به جنوب با افزایش همراه است. با حذف فضاهای باز منطقه مورد مطالعه که اغلب در اختیار بخش کشاورزی و صنعت می­باشد، از نظر جمعیتی و مسکن این منطقه جزء مناطق پرتراکم می­تواند باشد. بخش شرقی منطقه 18 شهری تاثیر بالائی از پدیده فرونشست می­پذیرد. نتایج نشان داد در محدوده­هائی که بافت خاک ریزدانه می­باشد با میزان فرونشست ارتباط دارد. از معابر اصلی موجود در منطقه که از پدیده فرونشست زمین با نرخ بالا متاثر می­شود می­توان اتوبان­های آیت­الله سعیدی در شرق و اتوبان آزادگان در قسمت جنوبی منطقه 18 شهری نام برد. خطوط ریلی بین شهری تهران تبریز و خط مترو 3 از المان­های مهم حمل و نقلی منطقه 18 می­باشد که متاثر از پدیده فرونشست می­باشد.
 
[1] Sinkhole

محمد سعید حمیدی، عباس علی پور، احسان علی پوری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

موقعیت جغرافیایی استان یزد در ایجاد تنوع فضایی و اقلیمی و فراهم نمودن بستری مناسب برای شکل­گیری انواع جاذبه های طبیعی  و فرهنگی تأثیر زیادی داشته است. با این وجود این مناطق نیازمند توجه بیشتری در زمینه توانسنجی توسعه توریسم در راستای پایداری  اجتماعی می­باشد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی ظرفیت توریسم مناطق کویری ونقش آن در پایداری اجتماعی، صورت پذیرفته و با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده­های از روش اسنادی و میدانی استفاده شده­است. روش تحلیل داده­ها به صورت کمی (آزمون آماری T تک نمونه­ای، پیرسون و روش­های AHP و بردا) بوده است. یافته­ها نشان می­دهند که، براساس نظرات متخصصان، شاخص­های مؤثر در شناسایی ظرفیت­های توریسم به ترتیب فاصله از راهها، فاصله از جاذبه های تاریخی، فاصله از مراکز سکونتگاهی، فاصله از جاذبه های طبیعی، نوع و قابلیت خاک، فاصله از منابع آب، ارتفاع، جهت شیب، شیب، کاربری اراضی و میزان بارش می­باشند. نتایج نشان می­دهد که  24 درصد از مساحت کل منطقه، دارای ظرفیت نسبتاٌ مناسب و مناسب هستند و بیشتر در قسمت­های مرکزی، شرق و شمال شرقی استان قرار دارند. مهمترین معیارهایی که باعث شده­اند این نواحی به عنوان نواحی بهینه انتخاب شوند تراکم المان­های طبیعی- اکولوژیکی همچون وجود بیابان­ها و کویرهای متنوع، ژئوتوپ­ها، سیرک­های یخچالی،  و المان­های تاریخی- فرهنگی همچون آب انبارهای سنتی، بازارها، زیارتگاه وآتشکده­ها و ... می­باشد. همچنین29 درصد از مساحت ، دارای توان متوسط بوده که بیشتر در شرق و شمال شرقی استان واقع شده است. و در نهایت پهنه­هایی که دارای توان  نامناسب و نسبتاٌ نامناسب هستند در قسمت­های شرق استان کسترش یافته که  47 درصد از کل مساحت پهنه را در برگرفته­اند.  نتایج حاصل از سنجش وضعیت پایداری اجتماعی نواحی کویر و بیابان بر اساس شاخص­های (پراکنش جمعیت، زیرساخت­های حمل و نقل، وضعیت مهاجرت و میزان محرومیت نشان می­دهد که شهرستان یزد بالاترین رتبه را دارا بوده و شهرستانهای اردکان، بافق، مهریز، تفت میبد و ابرکوه پایداری متوسط و در نهایت به ترتیب شهرستانهای خاتم، صدوق و  بهاباد جزء شهرستانهای ناپایدار و کمتر توسعه­یافته استان یزد می­باشند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان می‌دهد که بین توسعه توریسم و پایداری اجتماعی در نواحی مختلف استان یزد، رابطه معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. این بدان معنی است که مناطقی که با روند کاهش جمعیتی، مهاجرفرستی و سطح پایین پایداری اجتماعی مواجه بوده­اند دارای قابلیت­های گردشگری پایین­تری نسبت به سایر شهرستان­های استان یزد هستند.
 
علی عشقی چهاربرج، حسین نظم فر، عطا غفاری،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

در چند دهه اخیر زلزله به‌عنوان یکی از مخرب­ترین مخاطره محیطی خسارت­های بسیاری را به اموال و دارایی­ها در نواحی شهری و اطراف آن وارد نموده است، با توجه به اینکه زلزله به‌عنوان نیروی محرک بیرونی ثابت است برای کاهش آسیب‌پذیری به افزایش تاب‌آوری نیاز است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت تاب‌آوری نواحی ده‌گانه منطقه یک شهرداری تهران در برابر زلزله صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. قلمرو پژوهش نواحی ده‌گانه منطقه یک شهرداری تهران می‌باشد. برای تعیین اهمیت نسبی هر یک از مؤلفه‌ها از فرآیند تحلیل شبکه‌ای(ANP) استفاده شده است. برای رتبه‌بندی وضعیت تاب‌آوری نواحی ده‌گانه منطقه یک شهرداری تهران در برابر زلزله از روش­های تصمیم‌گیری چند­معیاره شامل تاپسیس، ویکور، HAW و SAW استفاده شد، سپس برای رسیدن به یک نتیجه واحد از این تحلیل­ها، از مدل تلفیقی کاندرست بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می‌دهد که نواحی 2، 4، 5 و 3 با کسب بالاترین رتبه از تاب‌آوری زیادی، نواحی 7، 8 و 1 از تاب‌آوری متوسط، ناحیه 10 و 6 از تاب‌آوری کم و ناحیه 9 از تاب‌آوری خیلی کم در برابر زلزله برخوردار می‌باشد که می‌بایست در برنامه‌ریزی‌های آتی در اولویت برنامه‌ریزی قرار گیرد.


باقر کرد، امین راحتی، پیمان محمودی، پرویز خسروی، حریر بیدار،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

یکی از مشکلات اساسی در بحث مدیریت خشکسالی، تخصیص بودجه جهت کمک به آسیب دیدگان از این پدیده اقلیمی است که گاهاً مشاهده شده است که هیچ سازوکار مشخصی برای آن تعریف نشده است و بعضی اوقات نیز مشاهده شده است که این تخصیص ها بر اساس علایق منطقه­ای و سیاسی بوده است و آسیب دیدگان اصلی از خشکسالی­ها از این کمک ها بی بهره بوده اند، لذا این تحقیق به دنبال طراحی یک الگوریتم فراابتکارانه هوشمند جهت مدیریت بودجه خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان می باشد.
در این مطالعه از شاخص­هایی همچون جمعیت، برخورداری از آب شرب شهری و روستایی، آسیب پذیری منابع آب، میزان سطح زیر کشت، تعداد بهره برداران بخش کشاورزی، مصرف سالیانه آب کشاورزی و نزولات جوی استفاده شده است. مقادیری عددی مربوط به هر کدام از این شاخص­ها به تفکیک هر شهرستان جمع آوری شدند. اما با توجه به اینکه این شاخص­ها در هر شهرستان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند و ممکن است برخی از آنها در یک شهرستان اهمیت بیشتری و در شهرستان دیگری اهمیت کمتری داشته باشند، از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از روش مقایسه زوجی برای تعیین اهمیت نسبی این شاخص­ها کمک گرفته شد. برای تعیین طبقات مختلف خشکسالی نیز از شاخص استاندارد شده بارش SPI)) استفاده شد. بعد از تعیین مقادیر عددی طبقات مختلف خشکسالی­های استان، از الگوریتم کلونی مورچگان برای اولویت­بندی شهرستان­ها جهت مدیریت بهینه بودجه خشکسالی استفاده شد که نتایج این الگوریتم در قالب نقشه های اولویت­بندی مدیریت بودجه خشکسالی استان ارائه شدند. 
با توجه به معیارهای انتخاب شده و روش کار پیشنهادی به نظر می­رسد که ترکیب تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و الگوریتم کلونی مورچگان قادر به تدوین سیستمی هوشمند حهت تعیین اولویت شهرستان­های استان سیستان و بلوچستان در زمان وقوع خشکسالی­ها برای اختصاص بودجه بهینه در خصوص کاهش اثرات مخرب خشکسالی ها باشند. بر اساس نقشه های اولویت بندی تخصیص بودجه بهینه خشکسالی بین شهرستان های استان سیستان و بلوچستان به راحتی مشاهده می شود که نتایج با واقعیت های موجود در استان تقریباً هماهنگی خوبی نشان می دهد.
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb