39 نتیجه برای نوع مطالعه: كاربردي
مجمد سلیمانی مهرنجانی، علی موحد، احمد زنگانه، زینب احمدی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
دکتر لیلا ابراهیمی، دکتر مریم ایلانلو، خانم سکینه فجر،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
امروزه گسترش جوامع انسانی و تسلط بیشتر بر محیط زیست، سبب شده تا تغییرات محیطی سریعتر و گستردهتر از قبل به وقوع بپیوندد. سرعت و تنوع این تغییرو تحول در محیطهای شهری بیش از سایر مناطق است. هدف از این پژوهش بررسی تغییر زمانی و فضایی کاربریهای چهار شهر ساحلی استان خوزستان (بندر امامخمینی(ره)، بندر ماهشهر، آبادان و خرمشهر) با به کارگیری سنجههای آمایش سرزمین طی دوره 20 ساله 1397-1377 برای تعیین دقیق الگوی مکانی –زمانی تغییرات میباشد. روش تحقیق حاضر کمی بوده و منطق حاکم بر آن استقرایی است. برای استخراج نقشه پوشش اراضی داده ها از طریق تصاویر ماهوارهای حاصل از ماهواره لندست متعلق به سالهای 1397و 1377 میلادی که توسط سنجندههای OLIو MSS5 برداشت شده است، تصاویر در چهار طبقه اصلی مسکونی (شهر)، مناطق دارای پوشش گیاهی، زمینهای مرطوب(رودخانه) و بایر دستهبندی شدند. پس از تهیه نقشههای پوشش سرزمین از نرمافـزار TerrSat جهت تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری اراضی اســتفاده شـد و در نهایت با استفاده از زنجیره مارکوف به پیش بینی روند توسعه شهری در مناطق مورد مطالعه پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که شهر های آبادان و خرمشهر کاربری پوششگیاهی بیشترین تغییر را داشته است در حالیکه در دو شهر بندر امام خمینی(ره ) و ماهشهر بیشترین تغییرات مربوط به کاربری بایر بوده است.. همچنین در هر چهار شهر مورد بر مساحت مناطق مسکونی در بازه زمانی افزوده شده است.
خانم وجیهه قلی زاده، دکتر امیر صفاری، دکتر علی احمدآبادی، دکتر امیر کرم،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
در حال حاضر آبخوان دشت مشهد به علت شرایط خاص خود و وجود واحدهای صنعتی و فعالیتهای کشاورزی، شهرها و شهرکهای متعدد از مناطق بحرانی و آسیبپذیر می باشد و هدف از این پژوهش، ارزیابی آسیبپذیری آبخوان دشت مشهد به جهت پایش کیفی و مدیریت منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از آلودگیهای آتی آن هست. دادهها و لایههای اطلاعاتی موردنیاز جهت استفاده در مدلهای DRASTIC و SI از شرکت آب منطقهای خراسان رضوی تهیه گردید. در مدل DRASTIC از هفت و در مدل SI از پنج پارامتر هیدروژئولوژیکی استفادهشد و پس از وزن دهی و رتبهبندی و تلفیق لایهها در محیط نرمافزار ArcGIS، نقشه آسیبپذیری آبخوان دشت مشهد با تقسیمبندی به محدودههای با آسیبپذیری خیلی کم تا زیاد به دست آمد. نتایج حاصله از مدل DRASTIC نشان میدهد که محدوده مطالعاتی در چهار پهنه با آسیبپذیری خیلی کم (85/21%)، کم (09/32%)، متوسط تا کم (05/31%) و متوسط تا زیاد (59/14%) قرار میگیرد. همچنین براساس نتایج مدل SI محدوده مطالعاتی در پنج پهنه با آسیبپذیری خیلی کم (4/0%)، کم (63/24%)، متوسط تا کم (98/23%)، متوسط تا زیاد (71/18%) و زیاد (25/32%) قرار دارند. با مقایسه نتایج مدلها بهطورکلی میزان آسیبپذیری آبخوان از سمت جنوب شرق به شمال غرب افزایش مییابد. همچنین برای صحت سنجی نقشههای آسیبپذیری با شاخص کیفی TDS مقایسه گردید نتایج نشان داد هر دو مدل دقت بالایی در پهنهبندی آسیبپذیری آبخوان دشت مشهد دارند.
معصومه علی دادی، بهلول علیجانی، محمدحسین ناصرزاده، زهرا حجازی زاده،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
رخداد فرین برفی که ممکن است در هر زمانی از دوره سرد سال رخ دهد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مهمی را به همراه دارد. بنابراین، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این رخدادها، اهمیت شناسایی سازوکارهای همدیدی مرتبط با رخدادهای فرین برفی را آشکار میسازد. بهمنظور دستیابی به این هدف، با استفاده از دادههای روزانه بارش و دمای ایران در دوره آماری 2016-1951 و براساس معیارهای چندگانه، دو دوره سه-روزه رخداد فرین برفی ایران در دورههای 9-7 فوریه 1972 و 4-2 فوریه 1988، شناسایی شد. پس از انتخاب نمونهها، واکاوی آماری نمایههای پیوندازدور انجام شد و سپس، با استفاده از دادههای بازواکاوی NCEP-NCAR، به ترسیم الگوهای ترکیبی از وضعیت سطح زمین و وردسپهر زیرین، میانی و زِبرین بهشکل میانگین سه-روزه پرداخته شد. نتایج بهدستآمده از واکاوی نمایههای پیوندازدور و مطابقت آنها با الگوهای همدیدی، نشانگر ضعیفشدن تاوه قطبی وردسپهری و تقسیمشدن آن بهشکل چند مرکز در دورههای رخداد فرین برفی مورد بررسی است. در رخداد 9-7 فوریه 1972، گرچه این مراکز بهسمت عرضهای میانی جابهجا شدهاند ولی بهطور کامل از منطقه شمالگان دور نشده و تا اندازهای موقعیت خود را در این منطقه حفظ کردهاند. در رخداد 4-2 فوریه 1988، مراکز تاوه، جابهجایی استواسوی بیشتری به عرضهای میانی نشان دادهاند که پدیدار شدن فازهای منفی NAM و AO نیز نمایانگر چنین وضعیتی است. بههرحال، در هر دو رخداد، مرکز قوی و اصلی تاوه قطبی وردسپهری، در نیمکره شرقی و بنابراین در موقعیتی نزدیک به ایران قرار داشته است. ضعیفشدن رودباد جنبحاره در نیمکره شرقی و بهویژه در محدوده دریای مدیترانه، سبب انتقال زبانههایی از تاوایی پتانسیل بهسمت عرضهای میانی شده است. پیشروی استواسوی این زبانهها، شکلگیری ناوههای ارتفاعی را در مناطق غربی و شرقی دریای مدیترانه سبب شده که همراه با پشته پرارتفاع میان آنها، به شکلگیری الگوهای بندال امگا و شارش شکافتهشده بهترتیب در رخدادهای فوریه 1972 و 1988 در این محدوده جغرافیایی منجر شده است. مرز جنوبی پیشروی ناوهها را پربند معرّف لبه تاوه با ارتفاع 552 ژئوپتانسیل دکامتر مشخص کرده که تا نیمه جنوبی ایران امتداد داشته است و در دوره رخداد فرین فوریه 1972 در مقایسه با الگوی مربوطبه رخداد فرین فوریه 1988، پیشروی استواسوی بیشتری به عرضهای میانی و درنتیجه، بر فراز ایران داشته است.
کاوه قهرمان، محمدعلی زنگنه اسدی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
خسارات ناشی از سیلاب در سرتاسر جهان باعث شده است تا از این رخداد طبیعی به عنوان یکی از مهمترین بلایای طبیعی نیز یاد شود. امروزه همراه با پیشرفت فناوری، انسان قادر است مناطق مستعد سیلاب را تعیین و از جنبههای گوناگون مورد بررسی قرار دهد. در این تحقیق با بهرهگیری از تصاویر راداری ماهواره سنتینل-1 و روش آستانهگذاری Otsu، مناطق سیلزده و مستعد سیلاب با توجه به سیلابهای فروردین ماه 1398 در محدوده رودخانه کشکان تعیین گردید. حدود آستانه Otsu در این حقیق، در نرم افزار متلب محاسبه شدند. همچنین مراحل پیشپردازش و پردازش تصاویر راداری در نرم افزار SNAP صورت گرفت. براساس نتایج، میانگین بارش روزانه معادل 46/47 میلیمتر باعث شده تا 51/6 درصد از منطقه مورد مطالعه در کلاس مناطق سیلزده قرار بگیرد، این در حالی است که با حدود 31 میلیمتر بارندگی، 69/3 درصد از منطقه در کلاس سیلزده قرار گرفته است. همچنین نتایج نشان داد که محل پیچانرودها از مهمترین مناطق مستعد سیلاب در مسیر رودخانه کشکان به شمار میروند. حفظ حریم رودخانه و عدم ساختوساز و فعالیت انسانی در مناطق مئاندری میتواند حجم خسارات ناشی از سیلاب را کاهش دهد. یافتههای تحقیق نشان داد که تصاویر راداری ابزاری مفید و قدرتمند در تعیین مناطق سیلزده خصوصاً برای بررسیهای سریع و نزدیک به زمان وقوع پدیده (Near Real Time) هستند.
آقای مصطفی نوجوان، دکتر فاطمه طبیب محمودی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
اعمال قرنطینه ناشی از پاندمی کووید-19 از بهار سال 1399 موجب ترمیم جهانی عناصر آب و هوایی مانند کیفیت هوا و دما گردیده است. در این تحقیق، تأثیر اعمال قرنطینه ناشی از پاندمی کووید-19 بر شدت جزایر گرمایی شهری با توجه به تعطیل شدن فعالیتهای صنعتی مانند کارخانهها و نیروگاهها و اعمال قوانین جدید جهت کاهش حجم ترافیک در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، از دادههای سنجش از دور زمانمند ماهواره لندست-8 برداشت شده از قسمتی از شهر تهران استفاده شده است. روش پیشنهادی در این تحقیق، مشتمل بر تولید نقشههای جزایر گرمایی با استفاده از تحلیل قانون مبنای ویژگیهای دمای سطح زمین، شاخص اختلافات نرمال شده پوشش گیاهی و نقشه کاربری/ پوشش اراضی میباشد. نتایج آشکارسازی تغییرات جزایر گرمایی نشان داد میانگین دمای شهر تهران در دوران اعمال قرنطینه نسبت به سه سال قبل و یک سال بعد از آن در دوره زمانی مشابه، کاهش محسوسی داشته است. نتایج حاصل از آشکارسازی تغییرات کلاسهای شدت جزایر گرمایی نیز نشان داد که در سال 1399 و همزمان با اعمال قرنطینه و محدودیتهای ناشی از پاندمی، درصد مساحت کلاس جزایر گرمایی با شدت زیاد 61/17 درصد کاهش داشته و به موازات آن مساحت کلاس جزایر گرمایی با شدت کم نسبت به سه سال قبل 8/12 درصد افزایش را نشان داده است. به علاوه، در منطقه مسکونی منتخب در این تحقیق، مساحت کلاس جزایر گرمایی با شدت زیاد در مدت قرنطینه سال 1399 به میزان 25/5 % بیشتر از منطقه صنعتی منتخب و 1/6 % بیشتر از منطقه فضای سبز منتخب، کاهش را نشان داده است.
دکتر جمال مصفایی، دکتر امین صالحپورجم، دکتر محمودرضا طباطبایی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1401 )
چکیده
ارزیابی ریسک زمینلغزش، برای ارائه تمامی طرحهای کاهش خسارت ناشی از وقوع زمینلغزشها ضروری است. هدف از این تحقیق ارزیابی ریسک زمینلغزش در حوزهآبخیز شاهرود استان قزوین است. برای این منظور، ابتدا ابتدا نقشه پراکنش زمینلغزش¬ها و نیز 11 لایه اطلاعاتی شامل ارتفاع، میزان شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، سنگ¬شناسی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، متوسط بارش سالانه، حداکثر بارش روزانه، و پتانسیل لرزهخیزی فراهم شد. در ادامه پس از تعیین مقادیر نسبت فراوانی و عضویت فازی برای طبقات نقشه عوامل مختلف، نقشه حساسیت زمینلغزش با استفاده از مقادیر مختلف گاما تهیه شد. سپس، بعد از تهیه نقشه فازی آسیبپذیری برای واحدهای مختلف کاربری اراضی، میزان ریسک زمینلغزش از حاصلضرب دو نقشه حساسیت زمینلغزش و آسیبپذیری تعیین شد. بطور کلی در این حوضه تعداد 104 زمینلغزش با مجموع مساحت 1401هکتار ثبت شد که 70 % آنها برای پهنهبندی (73 زمینلغزش با مساحت 982 هکتار) و 30 % باقیمانده (31 زمینلغزش با مساحت 418 هکتار) برای ارزیابی دقت نقشههای خطر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد که بالاترین مقدار شاخص مجموع مطلوبیت (معادل 34/1) متعلق به عملگر فازی با گامای برابر با 93/0 بوده و لذا این مدل از دقت بالاتری نسبت به سایر مقادیر گاما برخوردار است. میزان اهمیت عوارض در معرض خطر دارای دامنهای بین 05/0 (فاقد پوشش) تا 1 (مناطق مسکونی و صنعتی) است. برای مقابله با خسارات زمینلغزش، سه سیاست کلی مناسب توسعه، پیشگیری و سیاست درمانی ارائه شد که می¬بایست آنها را بر اساس دو عامل میزان خطر و میزان آسیب¬پذیری برای پهنههای مختلف ریسک زمین-لغزش اعمال نمود. در نهایت، به منظور کاهش خسارات ناشی از وقوع زمینلغزشهای احتمالی، کاربریهای مناسب برای طبقات با ریسک بالا معرفی شد.
علیرضا خسروی، مهدی اژدری مقدم، سید آرمان هاشمی منفرد، حمید نظری پور،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
نقشههای خطر سیلاب یکی از ابزارهای سودمند در جهت مدیریت این مخاطره در حوضه آبریز و کاهش اثرات آن است. در حوضه بلوچستان جنوبی و حوضه آبریز رودخانه کهیر، باتوجه به وجود دو رژیم بارشی زمستانه و تابستانه، وقوع سیلابهای ناگهانی امری اجتنابناپذیر است که باتوجه به استقرار جوامع روستایی و سکونتگاهها در نواحی مستعد وقوع سیلاب، هرساله موجب واردآمدن خسارات فراوان به جمعیت آسیبپذیر منطقه میگردد. در راستای پهنهبندی خطر سیلاب، دادههای اقلیمی، هیدرولوژیک، پوشش زمین و توپوگرافی حوضه از منابع معتبر تهیه و باتوجهبه مطالعات علمی، دوازده متغیر تأثیرگذار بر بروز خطر سیلاب در قالب پنج مؤلفه اصلی (هیدرولوژیک، پوشش گیاهی، پوشش زمین، اقلیمی و توپوگرافی)، جمعآوری گردید. با استفاده از دو روش همپوشانی فازی و وزنی و امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه متغیرها و مؤلفهها پس از طبقهبندی مجدد و فازیسازی با عملگرهای مناسب تهیه شد. نتایج نشان داد که روش همپوشانی فازی باتوجه به منطق حاکم بر آن، قدرت تمایز بهتری از مناطق مستعد وقوع سیلاب دارد و میتواند به ریز پهنهبندی خطر وقوع سیلاب، کمک نماید. با مقایسه نتایج حاصل از دادههای واقعی وقوع سیلاب دیماه ١٣٩٨ حاصل از تصاویر ماهواره سنتینل 2، صحت نتایج روش فازی به طور نسبی مورد تأیید قرار گرفت. با ملاحظه تمرکز سکونتگاهها در پیرامون آبراهه اصلی و ضعف زیرساختها، مناطق جمعیتی قابل توجهی در معرض بالقوه خطر سیل قرار دارند.
ا محمود احمدی، ج جمال کرمی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
فرینهای اقلیمی از مهمترین مواردی است که اقلیم ایران را تحت تاثیر قرار داده و پیامدهای اقتصادی اجتماعی و آسیبهای مالی فراوانی به جا گذاشته است. فشار تراز سطح دریا از مهمترین عناصر آبوهوایی است که میتواند دیگر عناصر آبهوایی از جمله دما، رطوبت و باد را تحت تاثیر قرار دهد هدف این پژوهش ارزیابی مدلهای CMIP5 مبتنی بر روش ریزگردانی دینامیکی CORDEX و وردایی ناهنجاری فشار فصلی در ایران در بین مدلهای CMIP5 مبتنی بر پروژه CORDEX مدلهای دینامیکی BCC-CSM، HadGEM2-ES، GFDL و MIROCمدل HADGEM2-ES از سطح همبستگی و کارایی بالاتری نسبت به سایر مدلها برخوردار بود. در این راستا دادههای 36 پیمونگاه همدید طی دوره آماری (2005-1960)، دادههای مدل HadGEM2-ES ریزگردانی شده با استفاده از مدل CORDEX و سناریوهای RCPs برای دو دوره تاریخی (2005-1960) و پیشنگری شده طی سه دوره آینده نزدیک (2040-2011)، آینده میانی (2070-2041) و آینده دور (2099-2071) استفاده شد. برای ارزیابی کارایی مدل نیز از شش روش R2، MAE، MBE RMSE، t-Jacovides و نسبت t-Jacovides/R2 استفاده شد. نتایج نشان داد مدل از عملکرد مناسبی در مناطق پست کم ارتفاع برخوردار است. ناهنجاری فصلی در تمام فصول، سناریوها و دورههای زمانی موردمطالعه مثبت و فصل زمستان بیشینه ناهنجاری فشار را در بین فصول نشان داده است. بیشینه ناهنجاری فصلی فشار ایران در در تمام فصول، سناریوها و دورههای مورد مطالعه منطبق بر ارتفاعات از جمله کانون آن در ارتفاعات البرز و زاگرس و عرضهای جغرافیایی بالاست وکمینه ناهنجای فشار منطبق بر مناطق کم ارتفاع و پست از جمله جلگه خوزستان و سواحل جنوبی کشور است.
سید محمد خادمی نوش آبادی، دکتر مریم امیدی نجف آبادی، دکتر سید مهدی میردامادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
تغییر اقلیم در ایران باعث کاهش بارندگی، افزایش درجه حرارت و خشکسالی های مستمر گردیده است. تولید کشاورزی در ایران متاثر از تغییر اقلیم با کاهش میزان تولید محصولاتی مانند گندم مواجه شده است. با توجه به سیاست دولت در خودکفایی تولید گندم و ایجاد امنیت غذایی پایدار استفاده از فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند برای مقابله با اثرات تغییر اقلیم ضرورت دارد. هدف این مطالعه طراحی الگوی رفتاری بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند با تاکید روی انگیزه می باشد. روش این پژوهش کمی، از نظر هدف کاربردی و داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردیده است. برای آزمون مدل و فرضیه ها از مدلسازی معادلات ساختاری بیزی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش 800 گندمکار شهرستان نظرآباد استان البرز می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 260 نفر و روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای با انتساب متناسب تعیین شد. نتایج نشان داد هنجارهای شخصی(0/453)، هنجارهای ذهنی(0/221) و کنترل رفتاری درک شده(0/185) بترتیب موثرترین متغیرها بر قصد بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند می باشند. گویه استفاده از کشاورزی حفاظتی در سال آینده در قصد بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند، گویه استفاده از این فناوری ها بدلیل تاثیر افراد فامیل در هنجارهای ذهنی، گویه احساس بهتر و موثرتر بودن در استفاده از این فناوری ها در هنجارهای شخصی و گویه دسترسی به آموزشهای مربوط به فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند در کنترل رفتاری درک شده، بیشترین تاثیر را روی رفتار بکارگیری فناوری های کشاورزی اقلیم هوشمند دارند.
ارسطو یاری حصار، بهرام ایمانی، سمانه سارانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
از زمانی که کرونا و واژه کووید ـ ۱۹ در ذهنها وارد شده، زندگی فردی و اجتماعی انسان دچار تغییرات زیادی شده است. به طوری که مردم برای ادامه روند زندگی با چالشهای گوناگونی مواجه شدند و تمام ابعاد زندگیشان تحت تأثیر قرار گرفته است. تغییرات بوجود آمده در دوران کرونایی، باعث بروز سبکهای جدیدی از زندگی در میان مردم شده است. پژوهش پیشرو از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه روستاییان نیز با استفاده از فرمول کوکران از مجموع ۶۹۰۳ خانوار روستاهای نمونه، تعداد ۳۶۲ خانوار بهعنوان خانوار نمونه برای تکمیل پرسشنامه محاسبه گردید. برای بررسی اثرات ویروس کووید۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی سیستان، طیف گستردهای از شاخصها تعیین گردید و برای سنجش میزان اثرات کووید ۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی شهرستان زابل، قبل و بعد از شیوع بیماری از روش تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم با استفاده از معادلات ساختاری در نرمافزار AM0S استفاده شد. نتایج نشان میدهد سبکهای زندگی در شاخصهای رسانهمحور، اجتماع محور و معیشتی در قبل از شیوع بیماری کووید-19 در وضعیت کمتر از متوسط قرار داشته و پس از شیوع بیماری در وضعیت بالاتر از متوسط قرار گرفته است.
اقای علی عبدی نژاد، آقای مجتبی یمانی، آقای جعفر حسن پور، آقای ابوالقاسم گورابی، آقای مصطفی کریمی احمد آباد،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
در این مطالعه، به بررسی پتانسیل وقوع زمینلغزشهای کمعمق ناشی از بارندگی در حوضۀ آبریز سجادرود پرداخته شده است. در این حوضه به دلیل توپوگرافی کوهستانی (شیب تند دامنهها) و وجود خاکهای حاوی مواد آلی به صورت طبیعی پتانسیل رخداد اینگونه زمینلغزشهای ناشی از بارندگی زیاد است و سالانه زمینلغزشهایی با ابعاد مختلف بعد از وقوع بارندگیهای شدید و طولانیمدت در آن رخ میدهد. این زمینلغزشها که با مکانیسم لغزش در بخشهای بالایی پوشش خاک آغاز میشوند، بلافاصله تبدیل به جریانهای گلی-واریزهای شده و از به هم پیوستن آنها ممکن است جریانهای واریزهای-گلی بزرگ در پاییندست حوضه شکل بگیرد که پدیدهای مخرب محسوب میشود. در این پژوهش، برای بررسی تأثیر بارندگی بر وقوع زمینلغزشهای کمعمق و جریانهای واریزهای-گِلی از برنامۀ تریگرز (TRIGRS) که برنامهای نسبتاً جامع و مبتنی بر شبکه برای تحلیل پایداری شیب به روش شیب بینهایت (در مقیاس ناحیهای) است، استفاده شده است. در این برنامه اثر نفوذ آب باران در خاک و رواناب ناشی از بارندگی که پارامترهایی مهم در ایجاد زمینلغزشهای کمعمق و متعاقب آن جریانهای واریزهای-گلی هستند نیز به طور کامل در نظر گرفته میشود و این پدیدۀ طبیعی به طور کامل شبیهسازی میگردد. داده های ورودی مورد نیاز برای این پژوهش شامل دادههای توپوگرافی حوضه، ویژگیهای زمینشناسی، زمینشناسی مهندسی و هیدروژئولوژیکی واحدهای خاکی (زونهای زمینشناسی) و دادههای مربوط به بارش در منطقه است که از منابع مختلف تهیه و در قالب فایلهای متنی و نقشههای GIS مناسب مرتبسازی شده و مورد استفاده قرار گرفتهاند. خروجی برنامۀ تریگرز شامل نقشههای توزیع مکانی حداقل ضریب ایمنی پایداری، عمق وقوع لغزش و فشار آب منفذی در عمق وقوع لغزش هستند که در قالب فایلهای متنی تهیه و بعد از ترسیم در نرمافزارهای مبتنی بر GIS قابل تفسیر هستند. نتایج این مطالعه نشان داد که در بخشهای مرتفع و پرشیب حوضه هرجا که خاکهایی با سنگبستر از جنس سنگهای غنی از کانیهای رسی (مثل گلسنگ، مارن و شیل) گسترش بیشتری دارند، پتانسیل رخداد لغزشهای کمعمق ناشی از بارندگی بالاست و با وقوع بارندگیهای با شدت بالا و مدت طولانی، این نوع زمینلغزشها رخ خواهند داد که در صورت نزدیکی به سکونتگاهها و جادهها میتوانند ریسک بالایی برای آنها داشته باشند. در بررسیهای صحرایی صورت گرفته، همخوانی خوبی میان نتایج این مطالعه با تجربیات حاصل از مشاهدات صحرایی زمینلغزشهای ناشی از بارندگی در منطقه از نظر توزیع مکانی و زمان وقوع آنها به دست آمد.
جواد سدیدی، حسن احمدی، دکتر رامین رضایی شهابی، امیر پیشوا، امید خیری، قدرت اله نورایی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
کاربری مسکونی یکی از کاربریهای مهم و اصلی در نظام کاربری اراضی شهری است که مدیریت ایمنی و توجه به الزامات پدافندی آن به دلیل تراکم بالای جمعیتی در شهرهای بزرگ بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، در زمینه ارزیابی آسیب پذیری کاربریهای مسکونی در برابر تهدیدات خارجی با رویکرد پدافند غیرعامل شهری در منطقه 10 تهران است که در قالب مطالعات فضایی ـ مکانی و با اجرای مدل تحلیلی در سه گام انجام شد. ابتدا شناسایی و دسته بندی اصول و الزامات پدافند غیرعامل در سه گروه پارامترهای سازهای، جمعیتی و مکانی صورت گرفت و با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی کارشناسی، اولویتهای اصول پدافند غیرعامل در ارتباط با فضاهای مسکونی مشخص شد. در ادامه، بر پایه فرآیند تحلیل شبکه ای، تعیین وزن هر یک از معیارها انجام گرفت و وزن حاصل از مدل ANP، در محیط نرم افزار ArcGIS بر لایه های مکانی منطقه اعمال شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که از نظر شاخصهای سازهای، بیش از 78 درصد واحدهای مسکونی منطقه، در گروه سازههایی با میزان آسیبپذیری زیاد قرار می گیرند و از نظر شاخصهای جمعیتی، در 88 درصد واحدهای مسکونی در صورت وقوع تهدیدات خارجی میزان آسیب پذیری زیاد است. از لحاظ شاخصهای مکانی، بیش از 92 درصد فضاهای مسکونی، با چند نوع کاربری ناسازگار همجوار هستند و بیشترین آسیب پذیری را دارند. به طور کلی نتایج حاصل از رویهم گذاری لایه ها نشان داد بیش از 86 درصد واحدهای مسکونی محدوده در پهنه های آسیب پذیر واقع شده اند و میزان آسیب پذیری واحدهای مسکونی در این پهنه ها بسیار بالاست.
تاج الدین کرمی، علی شماعی، فاطمه محبی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
تابآوری اکولوژیک مفهومی است که بر قابلیت بازگشتپذیری ساختارها و کارکردهای اکولوژیکی در مقابل شوکهای وارده دلالت دارد. پهنه شمالی تهران به مثابه مهمترین پشتوانههای اکولوژیک این شهر در دهههای اخیر دچار تغییرات کاربری زیادی شده است. تحقیق حاضر تحلیل نقش تغییر کاربری در تابآوری اکولوژیک زیرساختهای سبز (به عنوان یکی از ارکان ساختاراکولوژیکی) منطقه یک شهرداری تهران پرداخته است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی ـ تحلیلی محسوب میشود. از دادههای ماهوارهای لندست (2021-1976) برای کشف تغییرات مورد نظر و از سنجههای سیمای سرزمین برای تحلیل وضعیت تابآبوری اکولوژیک استفاده شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، سنجۀ اندازه لکهها(CA) و تعداد لکههای(NP)، سبز در طی دوره مورد بررسی، از نظر وسعت کاهش یافته و از نظر تعداد دچار افزایش چشمگیری شدهاند. این تغییرات بیانگر فرایند خرددانگی و از بین رفتن انسجام ساختاری لکههای سبز است. نتایج حاصل از متریک پیوستگی(ENN و GYRATE) نیز پیوستگی کمی بین لکههای سبز منطقه را نشان میدهد. بعلاوه نتایج سنجه CONTAG، بیان میکند که درصد سرایت به خاطر پیوستگی کم، پایین است. بنابراین میتوان گفت که زیرساختهای سبز منطقه در مقابل تغییرات کاربری اراضی انسجام ساختاری خود را از دست داده و در نتیجه کارکردها و خدمات اکولوژیکی مورد انتظارِ آنها نیز دچار نارسایی شدهاند. بنابراین زیرساختهای سبز منطقه مورد مطالعه در مقابل تغییرات کاربری آسیبپذیر بوده و به نحو بارزی از تابآوری اکولوژیک آنها کاسته شده است.
دکتر علی زنگی آبادی، آقای فضل اله کریمی قطب آبادی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
تابآوری اقتصادی در برابر سوانح طبیعی که درواقع نحوه تأثیرگذاری ظرفیتهای اقتصادی در برابر سوانح میباشد، ازجمله مسایلی است که باید در هر جامعه به آن توجه شود. شایانذکر است که نوع نگرش به مقوله تابآوری اقتصادی و نحوه تحلیل آن ازیکطرف، در چگونگی شناخت تابآوری وضع موجود و علل آن نقش کلیدی دارد و از طرف دیگر سیاستها و اقدامات کاهش خطر و نحوۀ رویارویی با آن را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. هدف از انجام این پژوهش، رتبه بندی تاب آوری اقتصادی سکونتگاههای شهری جدید منطقه شهری اصفهان در برابر خطر زلزله است. با توجه به مؤلفههای مورد بررسی و ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش، « توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری این پژوهش شامل 6 سکونتگاه شهری جدید شاهینشهر، مجلسی، سپاهان شهر، فولادشهر، بهارستان و شهید کشوری میباشند. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی بوده و در بخش ادبیات تحقیق برای جمعآوری اطلاعات از روش کتابخانهای اقدام شده است. با توجه به نتایج حاصل از ASI در این پژوهش، سکونتگاههای جدید بهارستان، مجلسی، شهیدکشوری، فولادشهر، سپاهان شهر و شاهین شهر به ترتیب رتبههای اول تا ششم را از نظر تاب آوری اقتصادی در برابر خطر زلزله را دارا میباشند. بنابراین برای کاهش تأثیرات نامطلوب خطر زلزله، باید به ظرفیتهای اقتصادی سکونتگاههای مورد مطالعه و کاهش عوامل خطرزای اقتصادی در هر جامعه، توجه نمود تا از این طریق ازخسارتهای مالی که براثر این حوادث احتمالی به وجود میآید، جلوگیری نمود.
خانم دکتر تهمینه چهره آرا، خانم سمیه حاجیوند پایداری،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
شناسایی کانونهای گردوغباری و بهطبع آن رفتارشناسی این پدیده در مناطق مختلف سبب شده تا یکی از مسائل چند دهه اخیر به عنوان یک مخاطره مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور از آمار 15 ایستگاه هواشناسی در منطقه شمال شرق ایران مشتمل بر استانهای خراسان شمالی، رضوی و جنوبی در یک دوره 17 ساله (2016-2000) استفاده شد. در ادامه برای تببین سازوکار حاکم بر روزهای گردوغباری با مراجعه به مرکز ملی پیش بینی محیطی/علوم جو (NCEP/NCAR) مقادیر مولفههای مداری و نصف النهاری باد و ارتفاع ژئوپتانسیل تهیه شد. در ادامه برای ردیابی و شناسایی کانونها به ترتیب از مدل HYSPLIT و مقادیر AOD سنجنده MODIS بهرهگیری شد. نتایج نشان داد که در دوره گرم سال به دلیل استقرار سامانه واچرخندی شبه ساکن قوی در ترازهای زیرین جو سبب شده تا افزایش تاوایی منفی در منطقه بیشینه نزول هوا و در نهایت حاکمیت یک جریان شمالی را برای منطقه به همراه داشته باشد. بررسی ناهنجاری ارتفاع ژئوپتانسیل و تاوایی مشخص شد، 3 الگوی غالب نابهنجار در بروز بیشینه گردوغبارها در منطقه فعالیت دارند. بطوریکه افزایش ارتفاع ژئوپتانسیل به بیش از 5 الی 10 ژئوپتانسیل متر و افزایش چرخندگی منفی از شرایط عمده به حساب میآید. با بررسی مدل ردیابی و بهرهگیری از دادههای ماهوارهای نیز 5 کانون اصلی که بیش از 90 درصد گردوغبارهای منطقه را متاثر میسازد، شناسایی گشت که در این میان سهم کشور ترکمنستان با دو کانون جدا و یک کانون مشترک با کشور ازبکستان نقش چشمگیری در رخداد گردوغبارهای تابستانه شمال شرق ایران را بر عهده دارد.
دکتر سارا کیانی، دکتر مراد کاویانی، دکتر امیرعلی توسلی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
محدوده دریاچه نمک میان سه استان اصفهان، قم و سمنان قرار گرفته است اما کارکرد دریاچه نمک و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن بر محیط طبیعی، محیطزیست و محیط اقتصادی و اجتماعی پیرامون آن و استانهای دیگری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. طبیعتاً شکلگیری بحران در این دریاچه، میتواند از نظر زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی، تأثیرات منفی بر جوامع انسانی و ساکنان نواحی پیرامون داشته باشد. پژوهش حاضر بر آن است که تغییرات زمانی- مکانی پلایای دریاچه نمک و در وهله بعدی بررسی و تحلیل اثرات تغییرات پلایا بر امنیت زیستمحیطی نواحی پیرامونی را بررسی و واکاوی کند. برای دستیابی به این هدف، در ابتدا، با استفاده از شاخصهای شوری خاک از جمله شاخص شوری استانداردشده (NDSI)، شاخص شوری 1 (SI1)، شاخص شوری 2 (SI2 ) و شاخص درجه روشنایی(BI)، پهنههای نمکی طی بازه زمانی 30 ساله (1992-2021) با فواصل زمانی پنجساله شناسایی شد. سپس با استفاده از روش حداکثر احتمال (Maximum Likelihood) پهنه پلایای نمک پهنهبندی شد و به چهار نوع پوشش اراضی، شامل پهنه آبی، پهنه مرطوب، پهنه نمکی و کاربری دیگر طبقهبندی شد. نتایج تحقیق نشان داد به دلیل کاهش ورودی آب به دریاچه در نتیجه احداث سد در بالادست حوضه و اثرات تغییر اقلیم، پهنه آبی یا دریاچه فصلی دریاچه نمک از میان رفته و پهنه نمکی در این بخش گسترشیافته است. بیشترین تغییرات دریاچه مربوط به بخش شمال غربی دریاچه است که مهمترین رودخانهها از جمله جاجرود، شور، قرهچای و قمرود به این بخش از دریاچه، زهکشی و تخلیه میشوند. ازاینرو، در نتیجه سدسازی روی رودخانههای مذکور، جریان آب به داخل دریاچه، روندی کاهنده را نشان میدهد. همچنین به دلیل فقدان سکونتگاهها و جوامع انسانی در نزدیکی دریاچه نمک با توجه به وضعیت طبیعی و اقلیمی منطقه، نمیتوان در کوتاهمدت بروز رخدادهای زیستمحیطی که مسائل امنیتی و سیاسی را تحت شعاع قرار دهد انتظار داشت.
خانم مژگان شهریاری، دکتر مصطفی کرمپور، دکتر هوشنگ قائمی، دکتر داریوش یاراحمدی، دکتر محمد مرادی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
چکیده
سیل ناگهانی، یکی از خطرناکترین رویدادهای طبیعی است و اغلب باعث تلفات جانی و آسیب به زیر ساختها و محیط زیست می شود. در این پژوهش، رخداد شدیدترین طغیانهای متداوم ماهانه (اکتبر- مارس) در بازه 2021-1989 بررسی شد. دادههای بارش 115 ایستگاه سینوپتیک انتخاب شد. سپس مجموع بارشهای 1تا 9 روزه بر اساس شدت، مرتب گردید. با استفاده از نرم افزار آماری مینیتب و شاخص آندرسن دارلینگ، بارشهای شدید بر اساس صدک نود و پنجم، استخراج شد. سپس بر اساس معیارهای بیشترین و کمترین تعداد روزهای بارشی، بیشترین و کمترین بارش تجمعی ریزش کرده، مرطوبترین و خشک ترین ماهها مشخص گردید. با در نظر گرفتن سه معیار شدت، تداوم و فراگیری بارش، قویترین توفانهای رخداده در مرطوبترین ماهها انتخاب شد. دادههای مورد استفاده، جهت بررسی همدیدی، شامل دادههای فشار سطح متوسط دریا، ارتفاع و مولفه قائم باد تراز 500 هکتوپاسکال، میدان باد و نم ویژه ترازهای فشاری 925، 850 و 700 هکتوپاسکال و مقادیر شار افقی نم ویژه سطح فشاری 925، 850 و 700 هکتوپاسکال میباشند. احتمال رخداد رودخانههای جوی توسط شار رطوبت مستخرج از مولفههای رطوبت ویژه، باد مداری و نصف النهاری شناسایی شدند. نتایج نشان داد؛ توفانهای 27تا 31 اکتبر 2015، 5تا 7 نوامبر 1994، 12تا 16 دسامبر 1991، 11 تا 15 ژانویه 2004، 3 تا 9 فوریه 1993 و 13تا 15 مارس 1996 شدیدترین توفان ها در مرطوبترین ماهها بودهاند. انتقال رطوبت در توفانهای اکتبر، نوامبر، فوریه و مارس از جنوبغرب دریای سرخ توسط رودخانههای جوی، به نوار غربی، جنوبغرب، جنوب و جنوبشرق ایران انجام شده است.
خانم سمانه ریاهی، دکتر امیر صفاری، دکتر سید موسی حسینی، دکتر علی احمدآبادی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
به منظور برنامهریزی، مدیریت و بهرهبرداری از منابع آب و زمین، آگاهی نسبت به تغییرپذیری فضایی منابع همچنین درک رفتار پاسخ حوضه به منظور مدلسازی فرآیندهای فیزیکی نقش اساسی بسیار مهمی دارد. حوضه قمرود به دلیل قرارگیری در مناطق خشک و نیمه خشک و شرایط اقلیمی و ژئومورفولوژی خاص، مستعد سیلابهای ناگهانی میباشد. به دلیل کمبود دادههای هیدرومتری و توپوگرافی با دقت بالا در حوضه، استفاده از مدلهای هیدرولیکی منجر به نتایج دقیقی از ویژگیهای هیدرولیکی سیلاب نمیشود. در چنین شرایطی، روشهای که مبتنی بر ویژگیهای ژئومورفولوژیک حوضه باشد، میتواند کمک کننده باشد. روش مورد استفاده در این مقاله روش اشل متغیر سیل (VFS) میباشد که ویژگیهای هیدرولیکی رودخانه را با مشخصات ژئومورفیک حوضه به منظور برآورد عمق آب در رودخانه ناشی از سیلاب با دوره بازگشتهای مختلف را ترکیب میکند. میزان عمق آب برای دوره بازگشت مختلف دو، پنج، ده، بیست و پنج، پنجاه و صد سال مورد بررسی قرار گرفت در هر دوره بیشترین میزان عمق آب در قسمتهای نزدیک به خروجی و کمترین میزان عمق آب در قسمتهای بالادست رودخانه میباشد. بررسیها نشان میدهد که ارتباط مستقیمی بین میزان عمق آب و مساحت زیرحوضه وجود دارد. نتایج این تحقیق میتواند برای حوضه های فاقد آمار هیدرومتری و توپوگرافی با دقت بالا به منظور برآورد سرعت اوج و عمق سیلاب مورد استفاده قرار گیرد.