جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای پرستو

یوسف قویدل رحیمی، پرستو باغبانان، منوچهر فرج زاده اصل،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

درپژوهش حاضر، داده‌‌های ماهانهی فراوانی وقوع توفان‌‌های تندری 25 ایستگاه سینوپتیک کشور در طی بازهی زمانی 51 ساله از 1960-2010 با استفاده از روش‌‌های تحلیل خوشه‌ای سلسلهمراتبی وارد شد و روش زمین‌آمار کریجینگ به منظور طبقه‌بندی و شناسایی مکان‌‌های اصلی رخداد مخاطرهی توفان‌‌های تندری فصل بهار در ایران تحلیل شد. پس از محاسبه فراوانی وقوع توفان‌‌های تندری فصل بهار و بررسی ویژگی‌‌های آماری مربوط به آن، تابع توزیع احتمالاتی مناسب با داده‌‌های توفان‌‌های تندری برازش داده شدو سپس، با استفاده از تحلیل خوشه‌ای به تقسیم‌بندی مناطق گوناگون به گروه‌‌های همگون و با استفاده از روش کریجینگ به پهنه‌بندی توفان‌‌های تندری اقدام گردید. پس از بررسی فراسنج‌‌های آمار توصیفی توفان‌‌های تندری بهاره، مشخص شد که توزیع احتمال فراوانی وقوع داده‌‌های توفان‌‌های تندری بهارهی ایران، مانند بیشتر متغیرهای تصادفی گسسته از توزیع احتمال ویبول سه پارامتری تبعیت می‌کند. براساس نتایج حاصل از تحلیل خوشه‌ای مناطق گوناگون کشور به پنج ناحیه همگن مجزا مشتمل بر نواحی شمالی، میانی، شمال شرقی؛ نواحی مرکزی و شرقی؛ شمال غرب؛ غرب و نیمهی جنوبی با روند مشابه خوشه‌بندی گردید. پس از انجام پهنه‌بندی مشخص شد که کانون‌‌های اصلی رخداد این پدیده بیشتر در نواحی شمال غرب و غرب کشور متمرکز شده است.


محمود احمدی، حسن لشکری، پرستو عظیمی،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

مطالعه بارش محتمل جهت ارزیابی و برآورد سیل برای طراحی سازه‌های هیدرولوژیکی شهری، از قبیل کانال آبیاری، تعیین بیشترین میزان آبی که وارد مخازن و یا سایر تاسیسات می‌شود ضروری است. سیلاب‌ها بالاترین نرخ تلفات جانی را به همراه دارند و به لحاظ وسعت تأثیر بعد از خشکسالی دومین بلای طبیعی محسوب می‌شوند. مفهوم بیشترین بارش محتمل (PMP) به لحاظ نظری بیشترین ارتفاع بارش در یک مدت مشخص برای یک دوره معین از سال که از نظر شرایط فیزیکی خاص در محدوده توفان و یک محدوده جغرافیایی می‌تواند ببارد اطلاق می‌شود. هدف از این تحقیق برآورد PMP در منطقه جنوب غرب خزر به روش سینوپتیک است. روش کار پس از بررسی آمار 30 ساله ایستگاه‌های باران سنجی و کلیماتولوژی موجود در منطقه ، 4 طوفان شدید و فراگیر انتخاب شدند. که از 4 طوفان انتخاب شده، جهت محاسبه PMP به روش سینوپتیک پس از تحلیل نقشه‌های ارتفاعی هوا و رطوبت و صعود قائم هوا، و تعیین دهانه ورودی توفان از داده‌های سرعت باد، دمای نقطه شبنم و فشار مربوط به ایستگاه‌های سینوپتیک بندر انزلی، رشت، رامسر، اردبیل و پارس آباد استفاده شد. نتایج نشان داد مقادیر بیشترین بارش محتمل با تداوم 24 ساعته برای منطقه  مقدار آن برابر با 95/276 می باشد. و متوسط دبی حاصل از آن با در نظر گرفتن ضریب جریان، عدد 66/21797 متر مکعب بر ثانیه است.این مقدار آب یک تهدید جدی برای مخاطرات سیلاب در منطقه می باشد.


طیبه کیانی، ندیم هیراد، غفورپور عنبران پرستو،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

منطقه پرجمعیت رودبار در شمال ایران، بدلیل شیب های تند توپوگرافی، مصالح سست پوشاننده شیب‌ها، فازهای تکتونیکی فعال، ساخت وساز جاده و راه آهن، ازمناطق مستعد رخداد زمین‌لغزش است. در این پژوهش، درفاز اول براساس پیمایشهای زمینی، نقشه زمین‌شناسی درمقیاس1:25000، تصاویر ماهواره‌ای و دیگر داده‌های منطقه رودبار،محدوده و وضعیت زمین‌لغزش‌های منطقه شناسایی شد؛ عوامل ساختاری و وزنی( باربرداری شیب) بیشترین تاثیر در وقوع این رخداد را داشته و محرک اصلی در بیشترآنها، عامل ساختاری است. این مهم نیاز به تعیین و چگونگی فعالیت‌های تکتونیکی برای پیش‌بینی و کنترل پدیده‌ زمین‌لغزش در زیرساخت‌های عمرانی و زیست‌محیطی منطقه رودبار را ضروری مینماید. از این رو درفاز دوم پژوهش، از شاخص‌های ژئومورفیک سینوزیته جبهه کوهستان(Smf)، نسبت پهنای دره به ارتفاع دره(Vf)،شیب طولی رودخانه(SL)، شکل حوضه(Bs) و عدم تقارن حوضه زهکشی(Af) استفاده شد. سپس نتایج شاخص‌ها، به صورت شاخص فعالیت تکتونیک نسبی(LAT)نشان داد که بیشتر زیرحوضه‌‌ها دارای فعالیت تکتونیکی شدید و متوسط است.از نظر گستردگی، طبقه‌ شدید با مساحت 05/195 کیلومتر مربع (21/67 درصد) ازکل مساحت منطقه را دربر می‌گیرد. تلفیق مکانی پهنه‌های زمین‌لغزش‌ های شناسایی شده در بخش اول پژوهش با پهنه‌های تکتونیکی استخراج شده در بخش دوم پژوهش، انطباق این پهنه‌ها در دو طبقه نشان می‌دهد. پهنه‌های رخداد زمین‌لغزش‌های فتلک، لویه، رودبار، فیلده، در پهنه‌هایی با فعالیت تکتونیکی شدید قرار گرفته و زمین‌لغزش‌های دشتگان، طلابر، تکلیم، نصفی، دولت‌آباد، هرزویل در پهنه‌های فعال تکتونیکی متوسط واقع شده است. برای جلوگیری ازخسارات آتی رخداد زمین لغزش و ارایه گزارش‌های دقیق تر برای هرگونه فعالیت عمرانی و زیست‌محیطی درمنطقه رودبار باید مطالعات تفصیلی مهندسی و زمین‌شناسی درمقیاس‌های بزرگ‌تر انجام گیرد. 
پرستو دارویی، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

فعالیت­های کشاورزی به­ عنوان یکی از محورهای اساسی رشد و توسعه و جزئی از فرایند توسعه روستایی، تضمین­ کننده­ حیات اقتصادی بسیاری از روستاهای کشور بوده که در سال­های اخیر تحت ­تاثیر بحران کم­ آبی و محدودیت­های سایر منابع تولید قرار گرفته و پایداری و حیات سکونتگاه­های روستایی را با چالش­های جدی مواجه ساخته است. در همین راستا ساماندهی الگوی کشت یا تدوین الگوی کشت بهینه یک امر ضروری در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار کشاورزی و روستایی ایران به شمار می­ رود. برای نیل به این هدف باید کشت محصولات کشاورزی متناسب با ظرفیت­ها و قابلیت­های منابع تولیدی به­ خصوص منابع آبی و در راستای توازن­ بخشی به فضا باشد. بنابراین تعیین توزیع فضایی مناسب اراضی برای کشت انواع محصولات، از پایه­ های اصلی اجرای طرح­های تدوین الگوی کشت بهینه می ­باشد. بر همین اساس، در این پژوهش با استفاده از روش­های تصمیم­ گیری چند معیاره، به تهیه­ نقشه ­های تناسب محصولات عمده­ کشاورزی در 10 کیلومتری دو طرف حاشیه­ رودخانه زاینده ­رود در ناحیه­ سنتی لنجانات که درمعرض بحران فزاینده آب قرار گرفته ­اند، پرداخته شد. بدین ­ترتیب، ابتدا نیازهای زراعی- بوم­ شناختی دو محصول عمده ناحیه (گندم و جو) تعیین گردید و برای هر گیاه زراعی، نقشه­ های معیار با استفاده از نرم­ افزار ArcGIS طبقه­ بندی شدند. لایه ­های رقومی با اختصاص وزن به ­دست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از روش وزن­دهی جمعی ساده روی­هم ­گذاری و تلفیق شدند و در نهایت کار پتانسیل­ سنجی و پهنه­ بندی اراضی در چهار طبقه از نا­مناسب تا خیلی­ مناسب برای کشت گندم و جو انجام شد. نتایج حاصل از نقشه­ میزان تناسب اراضی نشان داد که مجموعا 6/90 درصد و 4/91 درصد از اراضی کشاورزی محدوده به­ترتیب برای کشت گندم و جو بسیار مناسب و نسبتاً مناسب است. مناطق شمالی و شرقی محدوده، واقع در شهرستان فلاورجان و بخش شمالی شهرستان مبارکه، مناسب­ترین مناطق برای کشت گندم و جو هستند و هر چه از سمت شمال و شرق به ­طرف غرب محدوده پیش می ­رویم، از میزان استعداد مناطق کشت گندم و جو کاسته می ­شود. بافت نامناسب خاک، عمق کم خاک، شیب بالا و زهکشی پایین از مهم­ترین عوامل محدودکننده کشت گندم و جو در این مناطق هستند. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که پهنه­ بندی مناسب اراضی (با هدف تناسب اراضی با الگو کشت) می ­تواند با بهینه­ سازی ساختار فضایی کشت محصولات زراعی، زمینه را برای توازن­ بخشی فضایی فراهم سازد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb