سعید فتحی، علی محمد خورشیددوست،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
امروزه با توجه به رشد روزافزون جمعیت، جابهجایی آن و قرار گرفتن تعداد بیشتری از جمعیت در معرض انواع بلایا، ضرورت شناسایی مخاطرات بالقوه محیطی و تعیین پهنههای مخاطرهآمیز در مناطق مختلف بیشازپیش احساس میشود. با شناخت و ارزیابی مخاطرات هر منطقه قبل از وقوع آنها میتوان بهطور قابلتوجهی از میزان خسارتها کاسته و به توسعه پایدار منطقهای دستیافت. بر همین اساس در پژوهش حاضر به تحلیل مخاطرات بالقوه محیطی در بخش سیلوانا شهرستان ارومیه با تأکید بر سه مخاطره سیلاب، زمینلغزش و زمینلرزه پرداختهشده است. منطقه مذکور به دلیل شرایط خاص جغرافیایی همچون موقعیت، تنوع ساختارهای توپوگرافی و اکولوژیکی، جمعیت متراکم و بهطورکلی وجود عوامل زمینهساز مخاطرات محیطی از استعداد بالایی برای وقوع مخاطرات محیطی برخوردار میباشد. جهت انجام تجزیهوتحلیلهای موردنظر از روش تحلیل شبکه (ANP) و روشهای فازی استفاده شده است و بدینمنظور با بررسی عوامل مختلفی همچون توپوگرافی، اقلیم، زمینشناسی، هیدرولوژی، انسانی، تاریخی 12 عنصر شامل بارش، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، نوع خاک، فاصله از گسل، تراکم آبراهه، سطح آبهای زیرزمینی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، تراکم لغزشها و لرزهخیزی بهعنوان معیارهای موردمطالعه تعیینشده است. نتایج تحلیل شبکه حاکی از این است که که عناصر شیب، بارش، لیتولوژی و فاصله از گسل بهترتیب دارای بیشترین اهمیت بودهاند. تلفیق معیارها نیز نشان میدهد که قسمتهای عمدهای در شمال غرب، غرب و جنوب منطقه در نواحی بسیار مخاطرهآمیز واقعشدهاند و 59 درصد از مجموع وسعت منطقه جزو مناطق پرخطر محسوب میشود. مطابق تحلیل خطرپذیری جمعیتی، 61 درصد از کل جمعیت منطقه در معرض حداقل یک مخاطره، 7 درصد در معرض دو مخاطره و 8 درصد جمعیت نیز در معرض سه مخاطره واقعشدهاند و این به معنای خطرپذیری محیطی زیاد بخش سیلوانا است.
مسعود اخوان کاظمی، پروانه عزیزی، محمد باقر خرمشاد، محمد ابوالفتحی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
اصطلاح جنبشهای اجتماعینوین برای توصیف جنبشهایی به کار برده میشود که در اواخر دهۀ 1960 به واسطۀ اقدام جمعی در عرصۀ اجتماعی فعال بودند. از مهمترین جنبشهای نوین اجتماعی میتوان به جنبشزنان، جنبشصلح و جنبشزیستمحیطی اشاره نمود. رشد سریع و شتابان جوامع صنعتی بدون در نظر گرفتن تخریب محیطزیست، مسائل و معضلات فراوانی را به وجود آورده است. از مهمترین مشکلات موجود میتوان به فرسایش خاک، و انواع آلودگیها اشاره نمود. مجموعۀ این عوامل، زمینه را برای شکلگیری جنبشهای زیستمحیطی فراهم نمودهاند. نوشتار حاضر تلاش میکند تا به این پرسش پاسخ دهد که جنبشهای زیست محیطینوپدید چگونه در قالب جنبشهای اجتماعینوین قابل تحلیل هستند؟ و چه افزودههایی بر جنبشهای اجتماعینوین داشهاند؟ بنابراین، با روش کیفی تفسیری، شیوۀ مطالعات موردی چیستی و چرایی جنبشهای زیستمحیطینوپدید را مورد بررسی قرار میدهد. یافتههای تحقیق نشان میدهند که بحرانهای زیستمحیطی زمینه را برای شکلگیری، فعالیت وتاثیرگذاری جنبشهای زیستمحیطینوپدید فراهم نمودهاند. از اینرو جنبشهای زیستمحیطینوپدید به منظور رویارویی با بحرانهای موجود، در ابتدا به افزایش آگاهیهای عمومی پرداخته و سپس سازمانها و گروههای طرفدار محیطزیست را ایجاد نمودند و در نهایت با ورود به عرصه سیاست، با استفاده از ابزارها و شیوههای جدید به بیان خواستهها و اعتراضهای خود به شیوههای مسالمتآمیز پرداختهاند تا از این طریق، ضمن وادار کردن حکومتها به پاسخگویی و در نهایت ورود مستقیم به عرصۀ سیاست به عنوان گروههای ذینفوذ و احزابسیاسی بتوانند در حوزۀ سیاست عمومی تأثیرگذار باشند. در نتیجه حجم وگستره قدرت اجتماعی و تاثیرگذاری سیاسی جنبشهای زیستمحیطی نوپدید باعث باز پروری و غنیسازی جنبشهای نوین اجتماعی شده است. به گونهای که امروزه میتوان آنها را بعنوان نیروهای اجتماعی قدرتمند و بازیگرانی تاثیرگذار، در عرصه جامعهشناسیسیاسی مورد شناسایی و تحلیل قرار داد.