جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای تحلیل شبکه

هادی نیری، محمد رضا کرمی، بهرام چاره خواه،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده

یکی از مخاطرات تهدیدکننده نواحی کوهستانی، بهمن برفی است. این مقاله باهدف پهنه­بندی این نواحی در استان کردستان تدوین‌شده است. ابتدا از گذرگاه‌های بهمن خیز بازدید میدانی به عمل آمد و مختصات آن‌ها برداشت گردید. معیارهای زمینی شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، تحدب و تقعر، فاصله از جاده و کاربری اراضی بر اساس پیشینه مطالعات انتخاب شدند. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی لایه لازم برای هر معیار تهیه شد. مقایسه زوجی بر روی معیارها انجام گرفت و وزن آن‌ها به دست آمد. وزن به‌دست‌آمده برای همپوشانی لایه­ها از دو روش‌ فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فرایند تحلیل شبکه‌ای (ANP) به دست آمد. نتایج نشان داد که به‌طورکلی مدل‌های فوق در پهنه‌بندی مناطق مستعد پدیده بهمن موفق بودند. بر اساس نقشه‌ حاصل از سلسله مراتبی 13 دامنه از 30 دامنه بازدید شده در منطقه بسیار پرخطر قرار گرفتند و 17 دامنه در منطقه پرخطر واقع شدند. بر اساس نقشه‌ حاصل از فرایند تحلیل شبکه‌ای 12 دامنه از 30 دامنه بازدید شده در منطقه بسیار پرخطر قرار گرفتند و 18 دامنه در منطقه پرخطر واقع شدند. در مدل سلسله مراتبی تعداد 198 آبادی در پهنه کم خطر و 20 آبادی در پهنه بسیار خطرناک واقع شدند. همچنین در مدل شبکه ای تعداد 184 آبادی در پهنه کم خطر و 23 آبادی در پهنه بسیار خطرناک قرارگرفتند.


صیاد اصغری سراسکانرود، حسن مظفری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده

یکی از انواع مخاطرات طبیعی ریزش سنگ از دامنه کوه ها است که خسارت های فراوان مالی و جانی به بار می آورد. بخصوص اگر در مسیر راه های ارتباطی روی دهد. راه ارتباطی زنجان به تهم و طارم یکی از خطرناکترین جاده ها از نظر ریزش سنگ محسوب می شود. بنابراین هدف از انجام این تحقیق شناسایی پهنه های خطر در مسیر این جاده می باشد. برای انجام این تحقیق ضمن بازدید میدانی از محدوده مورد نظر و استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سنجنده oli سال 2017، لایه ها و نقشه های مؤثر در ریزش سنگ، مانند لیتولوژی، شیب، سطوح ارتفاعی، جهات شیب، کاربری اراضی و پوشش گیاهی، گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، سطوح همبارش، همدما، هم یخبندان استفاده گردید. نقاط ریزشی برداشت شده با GPS در محیط نرم افزار ARCGIS با نقشه و لایه های مؤثر قطع داده شد. سپس با استفاده از روش آماری ضریب نسبت فراوانی و روش تحلیل شبکه که از نظر خبرگان و داده های محیطی استفاده می کند، اقدام به پهنه بندی خطر ریزش از طریق تلفیق و جمع جبری نقشه ها در پنج طبقه خطرخیلی کم تا خیلی زیاد گردید. طبق نتایج بدست آمده در روش تحلیل شبکه 69 درصد مساحت به پهنه های خطر متوسط تا خیلی زیاد تعلق گرفت. در صورتی که برای روش ضریب نسبت فراوانی این عدد 60/45 درصد حاصل شد. جهت ارزیابی و دقت پهنه بندی روش های مذکور از دو شاخص مجموع کیفیت و شاخص دقت (احتمال تجربی) استفاده گردید. ارزیابی مدل ها نشان داد، در مدل تحلیل شبکه شاخص های مذکور به ترتیب 76/0 و 88/0 بدست آمد که نسبت مدل ضریب نسبت فراوانی از کیفیت و دقت بالاتری برخودار است.


موسی کمانرودی کجوری، امیر صفاری، محمد سلیمانی، مریم نعمتی ثانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده

ایران به دلیل اقلیم غالباً خشک و نیمه‌خشک، بارندگی‌های کم و فصلی و توپوگرافی متنوع، از رود-دره‌‌ها یا رودخانه‌های فصلی فراوانی برخوردار است. این رود-دره‌ها نقش اساسی در شکل‌گیری، تکوین و پایداری سکونتگاه‌های انسانی دارند و خدمات اکولوژیک متنوعی ارائه می‌نمایند. زیبا‌یی‌ بصری، ذخیره فضای سبز، تأمین آب، کاهش و ایجاد اختلاف دما، فشار و جریان محلی هوا (باد) و تهویه طبیعی از جمله کارکردها و خدمات اصلی این واحدهای طبیعی-اکولوژیک می‌باشند. شهر تهران از 7 رود-دره دارآباد، گلابدره، دربند، ولنجک، درکه، فرحزاد و کن برخوردار است. نقش اکولوژیک  این رود-دره‌ها در چنددهه اخیر به‌دلیل رویکرد و مداخله‌های عمرانی غیر اکولوژیک‌محور مدیریت شهری و شهروندان به شدت کاهش یافته است. این مداخله‌ها این رود-دره‌ها را به یکی از مهم‌ترین عرصه‌های خطر بروز سیل و حرکات دامنه‌ای تبدیل کرده است. رود-دره کن، مهم‌ترین این رود-دره‌ها به‌جهت وسعت حوضه آبریز و مدت زمان و میزان دبی آب دائمی می‌باشد. بخشی از این رود-دره توسط شهرداری به بوستان (جوانمردان) تبدیل شده است. هدف این پژوهش این بوده که عوامل و معیارهای مدیریت اکولوژیک‌محور این رود-دره را برای مداخله‌ها و ساماندهی پایدار آن تدوین و ارائه نماید. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به دو روش کتابخانه‌ای و پیمایشی جمع‌آوری شده است. به منظور ارائه این عوامل و معیارها، از روش ارزیابی چند معیاره مبتنی بر فرایند تحلیل شبکه‌ای استفاده شده است. نتیجه حاصل از این ارزیابی نشان می‌دهد که عامل مدیریتی، بیشترین درجه اهمیت و وزن را نسبت به عوامل دیگر در این‌خصوص دارد.


سعید فتحی، علی محمد خورشیددوست،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

امروزه با توجه به رشد روزافزون جمعیت، جابه‌جایی آن و قرار گرفتن تعداد بیشتری از جمعیت در معرض انواع بلایا، ضرورت شناسایی مخاطرات بالقوه محیطی و تعیین پهنه‌های مخاطره‌آمیز در مناطق مختلف بیش‌ازپیش احساس می‌شود. با شناخت و ارزیابی مخاطرات هر منطقه قبل از وقوع آنها می‌توان به‌طور قابل‌توجهی از میزان خسارت‌ها کاسته و به توسعه پایدار منطقه‌ای دست‌یافت. بر همین اساس در پژوهش حاضر به تحلیل مخاطرات بالقوه محیطی در بخش سیلوانا شهرستان ارومیه با تأکید بر سه مخاطره سیلاب، زمین‌لغزش و زمین‌لرزه پرداخته‌شده است. منطقه مذکور به دلیل شرایط خاص جغرافیایی همچون موقعیت، تنوع ساختارهای توپوگرافی و اکولوژیکی، جمعیت متراکم و به‌طورکلی وجود عوامل زمینه‌ساز مخاطرات محیطی از استعداد بالایی برای وقوع مخاطرات محیطی برخوردار می‌باشد. جهت انجام تجزیه‌وتحلیل‌های موردنظر از روش تحلیل شبکه (ANP) و روش‌های فازی استفاده شده است و بدین‌منظور با بررسی عوامل مختلفی همچون توپوگرافی، اقلیم، زمین‌شناسی، هیدرولوژی، انسانی، تاریخی 12 عنصر شامل بارش، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، نوع خاک، فاصله از گسل، تراکم آبراهه، سطح آبهای زیرزمینی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، تراکم لغزش‌ها و لرزه‌خیزی به‌عنوان معیارهای موردمطالعه تعیین‌شده است. نتایج تحلیل شبکه حاکی از این است که که عناصر شیب، بارش، لیتولوژی و فاصله از گسل به‌ترتیب دارای بیشترین اهمیت بوده‌اند. تلفیق معیارها نیز نشان می‌دهد که قسمت‌های عمده‌ای در شمال غرب، غرب و جنوب منطقه در نواحی بسیار مخاطره‌آمیز واقع‌شده‌اند و 59 درصد از مجموع وسعت منطقه جزو مناطق پرخطر محسوب می‌شود. مطابق تحلیل خطرپذیری جمعیتی، 61 درصد از کل جمعیت منطقه در معرض حداقل یک مخاطره، 7 درصد در معرض دو مخاطره و 8 درصد جمعیت نیز در معرض سه مخاطره واقع‌شده‌اند و این به معنای خطرپذیری محیطی زیاد بخش سیلوانا است.
دکتر فریبا اسفندیاری درآباد، صدیقه لایقی، دکتر رئوف مصطفی زاده، خدیجه حاجی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده

پهنه‌بندی خطر سیل در واقع ابزار اساسی برای مدیریت کاهش خطرات سیل است و وسیله‌ای قانونی در دست دولت و مسئولان برای کنترل و مدیریت کاربری اراضی و برنامه‌های توسعه هم‌زمان با کاهش خطرهای سیل و حفاظت محیط‌زیست است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تعیین پهنه‌های خطر وقوع سیلاب در حوضه آبخیز قطورچای با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه‌ای (ANP) می‌باشد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تصاویر ماهواره‌ای، داده‌های ایستگاه سینوپتیک، فرآیند تحلیل شبکه و روش تلفیق لایه‌ها، پتانسیل سیل‌خیزی حوضه آبخیز قطورچای مدل‌سازی شده است. نقشه نهایی خطر سیل‌خیزی بر پایه ترکیبی از عوامل و عناصر اقلیمی و فیزیکی شامل عوامل کاربری اراضی، زمین‌شناسی، پوشش‌گیاهی، توپوگرافی، شیب و قابلیت اراضی تهیه شد. وزن هر یک از معیارها با روش ANP و جهت مدل‌سازی فضایی و تلفیق لایه‌ها برای تهیه نقشه پتانسیل سیل‌خیزی از روش WLC استفاده گردید. نتایج حاصل از پهنه‌بندی ریسک سیل‌خیزی نشان داد که لایه Qal از زمین‌شناسی، شیب‌های کم‌تر از 3 درصد، واحد تیپ‌های اراضی خاک 5، 6 و7 و هم‌چنین فقر پوشش‌گیاهی به‌عنوان پهنه‌های سیلابی شناسایی شدند. نتایج به‌دست آمده از مدل تحلیل شبکه‌ای بیانگر این واقعیت است که بخشی از حوضه تحت‌تأثیر خطر وقوع سیلاب با پتانسیل بسیار بالا قرار دارد، که به‌طور عمده در پایین‌دست حوضه واقع شده است. بدین سبب شبکه‌های رتبه 3 و 4 به‌عنوان پهنه‌های سیل‌خیز و نواحی هدایت کننده سیلاب به نواحی پایین‌دست می‌باشند. هم‌چنین شبکه‌های رودخانه‌ای رتبه 5 و بالاتر در محدوده سیلاب‌دشت‌ها و یا پایاب رودخانه‌ای قرار دارند و معمولاً دارای سیلاب‌های سطحی و گسترده هستند. لذا نواحی مستعد سیلاب و ارائه راهکارهای مؤثر به‌منظور مدیریت سیلاب یکی از اقدامات اساسی در کاهش خسارت ناشی از سیلاب است.
سیده فاطمه حسینی، محمد همتی، مهتاب جعفری، علیرضا استعلاجی،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

سیل یکی از مخرب­ترین مخاطرات آب و هوایی در سراسر جهان است. وقوع مکرر سیلاب­های شهری بر امنیت عمومی شهری تأثیر گذاشته و توسعه پایدار اقتصاد اجتماعی را محدود کرده است. پژوهش حاضر با هدف تهیه نقشه پهنه­بندی شدت سیل‌خیزی و تحلیل ارتباط آن با پوشش گیاهی در شهرستان قیروکارزین در استان فارس انجام گرفته است. بدین منظور در ابتدا پس از مرور منابع مختلف، با معرفی پنج معیار موثر در وقوع سیلاب که تکرار آنها در سایر تحقیقات در این زمینه فراوانی بیشتری داشت، عوامل ارتفاع، شیب، فاصله از رودخانه، شاخص توپوگرافیک و ارتفاع رواناب به عنوان عوامل موثر انتخاب شده و با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه­ای در نرم افزار سوپر‌دسیژن  وزن­دهی و سپس با روش مجموع ساده وزنی نقشه نهایی بدست آمده است. درهمین راستا تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از تصاویر لندست در سال­های 2000 و 2021 و شاخص NDVI بدست آمده است. نتایج نشان داد اثرگذارترین معیار شاخص توپوگرافیک بوده است و شهرستان قیروکارزین در پنج پهنه خیلی‌کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی‌زیاد از نظر خطر وقوع سیلاب قرار داشته است، در این میان 8/1849 کیلومتر مربع (8/54 درصد) از شهرستان قیروکارزین در پهنه با خطر سیلاب زیاد و خیلی‌زیاد قرار دارد. هم‌چنین تحلیل تغییرات پوشش گیاهی نشان داد با وجود توسعه کشاورزی و باغی و منتج از آن بهبود نسبی مقادیر متوسط شاخص NDVI، در محدوده‌های اراضی بالادست حوضه‌های آبخیز این شهرستان، پوشش گیاهی اراضی جنگلی و مرتعی کاهش چشم‌گیری داشته است و در نهایت اثرات این مساله منجر شده است تا مناطق سکونتگاهی و اراضی کشاورزی و باغی در سال 2021 نسبت به سال 2000، با درصد فراوانی بیشتری در پهنه­های با پتانسیل سیل­خیزی بالا واقع شوند، این مساله می‌تواند موید این امر باشد که حفاظت کاربری اراضی حوزه بالادست متناسب با سیاست حفظ پوشش موجود و توسعه پوشش‌های گیاهی با استفاده از گیاهانی که ارزش حفاظت خاک بالایی را دارند، می‌تواند تا چه حد در تخفیف و فرونشانی سیلاب اراضی پایین‌دست نقش‌آفرین باشد.

جواد سدیدی، حسن احمدی، دکتر رامین رضایی شهابی، امیر پیشوا، امید خیری، قدرت اله نورایی،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

کاربری مسکونی یکی از کاربری­های مهم و اصلی در نظام کاربری اراضی شهری است که مدیریت ایمنی و توجه به الزامات پدافندی آن به دلیل تراکم بالای جمعیتی در شهرهای بزرگ بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، در زمینه ارزیابی آسیب­ پذیری کاربری­های مسکونی در برابر تهدیدات خارجی با رویکرد پدافند غیرعامل شهری در منطقه 10 تهران است که در قالب مطالعات فضایی ـ مکانی و با اجرای مدل تحلیلی در سه گام انجام شد. ابتدا شناسایی و دسته­ بندی اصول و الزامات پدافند غیرعامل در سه گروه پارامترهای سازه­ای، جمعیتی و مکانی صورت گرفت و با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی کارشناسی، اولویت­های اصول پدافند غیرعامل در ارتباط با فضاهای مسکونی مشخص شد. در ادامه، بر پایه فرآیند تحلیل شبکه ­ای، تعیین وزن هر یک از معیارها انجام گرفت و وزن حاصل از مدل ANP، در محیط نرم­ افزار ArcGIS بر لایه­ های مکانی منطقه اعمال شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که از نظر شاخص­های سازه­ای، بیش از 78 درصد واحدهای مسکونی منطقه، در گروه سازه­هایی با میزان آسیب­پذیری زیاد قرار می­ گیرند و از نظر شاخص­های جمعیتی، در 88 درصد واحدهای مسکونی در صورت وقوع تهدیدات خارجی میزان آسیب­ پذیری زیاد است. از لحاظ شاخص­های مکانی، بیش از 92 درصد فضاهای مسکونی، با چند نوع کاربری ناسازگار همجوار هستند و بیشترین آسیب­ پذیری را دارند. به طور کلی نتایج حاصل از روی­هم­ گذاری لایه­ ها نشان داد بیش از 86 درصد واحدهای مسکونی محدوده در پهنه­ های آسیب­ پذیر واقع شده­ اند و میزان آسیب ­پذیری واحدهای مسکونی در این پهنه­ ها بسیار بالاست.
 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts

Designed & Developed by : Yektaweb