7 نتیجه برای سنجش از دور
سعید حمزه، زهرا فراهانی، شهریار مهدوی، امید چترآبگون، مهدی غلام نیا،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
با توجه به روند تغییرات اقلیم و کاهش بارندگی در دهه اخیر، خشکسالی به یک مشکل بزرگ در جهان و بالاخص در مناطق خشک و نیمه خشک از قبیل ایران تبدیل شده است. از این رو پایش و مدیریت آن امری مهم میباشد. در مقابل روشهای سنتی که مبتنی بر مشاهدات ایستگاههای هواشناسی هستند و بیشتر به بررسی خشکسالی هواشناسی میپردازند، استفاده از تکنیک سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای به عنوان یک ابزار مفید جهت پایش مکانی و زمانی خشکسالی کشاورزی مورد توجه محققین واقع شده است. اما استفاده از این تکنیک و نتایج حاصل از آن همچنان نیاز به ارزیابی و واسنجی برای مناطق مختلف دارد. هدف از این مطالعه بررسی الگوهای مکانی و زمانی خشکسالی با استفاده از دادههای ماهواره ای سنجنده مادیس بین سالهای 2013-2000 میباشد. بدین منظور شاخصهای خشکسالی بر مبنای دادههای ماهوارهای شامل: شاخص اختلاف نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (VCI)، شاخص وضعیت دما (TCI)، شاخص خشکی (TDVI) و شاخص رطوبت خاک (SWI) از روی تصاویر مادیس برای دوره زمانی مورد نظر و در مقیاسهای زمانی فصلی، شش ماهه و سالانه استخراج گردید و نتایج حاصل از این شاخص ها با مقادیر شاخص بارش استاندارد (SPI) مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که محدوده مطالعاتی به طور کلی از پوشش گیاهی متوسط تا کم برخوردار است. برمبنای محاسبههای انجام شده شرایط اقلیمی محدوده با نتایج حاصل از شاخص گیاهی VCI در مقیاس فصلی، تطابق بیشتری دارد. در نتیجه شاخص VCI به عنوان بهترین شاخص جهت پایش خشکسالی کشاورزی استان مرکزی انتخاب گردید. همچنین نتایج به دست آمده از به کار گیری شاخص گیاهی VCI، نشان دهنده وضعیت خشکسالی در سال های 2000 و 2008 و وضعیت ترسالی در سال های 2009 و 2010 نسبت به دوره مطالعاتی در منطقه می باشد.
مرضیه تابع، ابوالفضل رنجبر فردوئی، سید حجت موسوی، محمد خسروشاهی،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
مدیریت صحیح اکوسیستمهای طبیعی بدون آگاهی از وضعیت سلامت اجزاء آن امکانپذیر نیست. پوشش گیاهی به عنوان اصلیترین جزء اکوسیستم نقش مهمی در سلامت آن ایفا میکند. یکی از ویژگیهای تعیین کننده سلامت پوشش گیاهی قابلیت بازگشتپذیری آن در مواجهه با آشفتگیهای محیطی است. این پژوهش در شمال شرق استان خراسان جنوبی با هدف کمّیسازی قابلیت بازگشتپذیری پوشش گیاهی به نمایندگی از سلامت اکوسیستم در پاسخ به تغییرات بلند مدت بارش انجام شد. ابتدا استانداردسازی بارش سالانه در طول بازه زمانی سی ساله با روش SPI انجام شد. سپس تغییرات میانگین شاخص TNDVI حاصل از تصاویر ماهوارهای لندست بررسی و بازگشتپذیری با محاسبه چهار عامل موثر (دامنه تغییرات، انعطافپذیری، استهلاک و ترمیم) آزمون گردید. طبق نتایج، دامنه این تغییرات در دوره بررسی، 04/6 درصد بوده و پوشش گیاهی مقادیر متفاوتی از استهلاک را در سالهای مختلف داشته است. مشخصترین نمونه بازگشتپذیری پوشش گیاهی، بین سالهای 1986 تا 1996 اتفاق افتاده که میزان انعطافپذیری 7/0 و استهلاک صفر بوده است. پوشش گیاهی در این دوره پس از رفع آثار خشکسالی (1986)، نه تنها به میزان پوشش گیاهی سال مرجع با ترسالی شدید (1986) بازگشته بلکه به میزان 25/0 درصد نیز افزایش داشته است. این افزایش تحت عنوان شاخص ترمیم (Hysteresis) برای اولین بار در مبحث سلامت اکوسیستم به صورت کمّی در مطالعه حاضر ارائه گردیده است. مجموعه محاسبات کمّی نشان میدهد علیرغم حاکمّیت کاهش میزان بارش سالانه و رخدادهای خشکسالی، پوشش گیاهی توانسته است قابلیت بازگشتپذیری خود را حفظ نماید که بیانگر وجود سلامت پوشش گیاهی در اکوسیستم مورد بررسی است.
امیر صفاری، عباسعلی نوری، جلال کرمی،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
سیده نگار هاشمی نسب، رضا جعفری،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
روند روز افزون تخریب منابع طبیعی در بسیاری از نقاط جهان، تهدیدی جدی برای بشریت محسوب میشود. بیابانزایی یکی از مظاهر این تخریب میباشد که در حال حاضر به عنوان یک معضل گریبانگیر بسیاری از کشورهای جهان از جمله کشورهای در حال توسعه می باشد. در حال حاضر سنجش از دور یکی از فنآوریهایی است که با دادههای بهنگام و دقت مناسب برای پایش تغییر کاربری اراضی در عرصه های منابع طبیعی میباشد. هدف از این تحقیق ارزیابی تغییرات کاربری اراضی به منظور پایش بیابانزایی با استفاده از تکنیک سنجش از دور در منطقه شرق اصفهان- اراضی کشاورزی اطراف زاینده رود میباشد. در این مطالعه از تصویر سنجندههای TM به تاریخ 1366،1377، ETM+به تاریخ 1381و OLI به تاریخ 1393 مربوط به ماهواره لندست5،7 و 8 جهت بدست آوردن نقشه کاربری اراضی استفاده و بعد تصحیح هندسی و رادیومتریک انجام گرفت. سپس از ترکیب رنگی کاذب، آنالیز مولفه اصلی، شاخص گیاهی و روش طبقهبندی نظارت شده جهت بارزسازی عوارض و از الگوریتم حداکثر احتمال به عنوان مناسبترین روش در طبقهبندی نظارت شده در 9 طبقه از پوشش اراضی استفاده گردید. پس از تولید نقشه کاربری اراضی عملیات ارزیابی صحت با محاسبه ماتریس خطا و سپس عملیات آشکارسازی برای این نقشهها انجام گرفت. در نهایت جهت پایش بیابانزایی، تغییرات 27 ساله کاربری اراضی اطراف زاینده رود با استفاده از روش مقایسه به شناسایی تغییرات پرداخته و مساحت هر کاربری بدست آمد. نتایج نشان داد که در دوره زمانی 27 ساله، حاشیه رودخانه زاینده رود تغییرات چشمگیری داشته، به طوری 43/86 درصد حاشیه رودخانه به دلیل گسترش فعالیتهای کشاورزی در حریم رودخانه و خشک شدن رودخانه، تخریب شده است. از دیگرتغییرات بارز، کاهش قابل توجه اراضی کشاورزی میباشد به طوری که 64 درصد این اراضی نسبت به سال 1366 کاهش یافته است. از دلایل کاهش اراضی کشاورزی میتوان به خشکسالی حاکم بر منطقه و خشک شدن رودخانه زاینده رود و همچنین کاهش نزولات جوی وتغییر کاربری اراضی و همجواری این منطقه با کویر اشاره کرد. همچنین حدود 99/324 هکتار از اراضی شورهزار به اراضی کشاورزی تبدیل شده است. علاوه بر این، مناطق شهری هم توسعه یافته که درتوسعه آن اراضی کشاورزی و مرتع نقش داشتهاند. اراضی بایر اطراف زاینده رود نیزافزایش و همچنین در منطقه از اراضی مرتعی کم و به اراضی بایر وتا حدودی به کشاورزی افزوده شده که استفاده نامناسب از این اراضی را به منظور کشاورزی نشان میدهد. که این بیانگر پیشرفت بیابانزایی در منطقه است. به طور کلی روند بیابانزایی در این دوره 27 ساله یک روند رو به رشد داشته است. بنابراین دادههای ماهوارهای چند زمانه و چند طیفی جهت بارزسازی خصوصا در مورد پایش بیابانزایی دارای قابلیت وسیعی میباشد و روش مقایسه پس از طبقهبندی برای مشخص شدن نوع و جهت تغییرات رخ داده مفید است.
کوهزاد رئیس پور، یونس خسروی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
با توجه به اهمیت حیاتی هوا و سیر صعودی افزایش عوامل آلوده کنندهی آن، ضرورت مطالعهی عوامل آلایندهی آن به منظور آگاهی از وضعیت موجود امری ضروری به نظر میرسد. پدیدهی آلودگی هوا یکی از مهمترین معضلات بخشهای زیادی از کشور ایران میباشد که به دلایل متعددی روز به روز بر میزان آن افزوده شدهاست. مونوکسید کربن یکی از خطرناکترین آلایندههای معیار هوا میباشد که با توجه به اهمیت مطالعهی آن، تکنیکها و روشهای متعددی جهت پایش آن در اتمسفر کره زمین به کار گرفته شدهاست. در این مطالعه نیز از دادههای مونوکسید کربن سنجندهی AIRS Aqua/ که امکان بررسی میزان و روند تغییرات گاز مونوکسید کربن را در اتمسفر تمام جهان فراهم نموده استفاده گردید. دادههای مربوطه با فرمت NetCDF طی دورهی آماری (2018 – 2003) از وبگاه https://disc.gsfc.nasa.gov/datasets/AIRS3STM_006 استخراج و با استفاده از نرمافزارهایArcGIS و Grads بارزسازی و تحلیل شده است. نتایج حاصله بیانگر کاهش میزان مونوکسید کربن در طول سریهای زمانی ماهانه و سالانهی بودهاست. در این میان تفاوتهای ماهانه و فصلی بسیار چشمگیر بوده به طوری که به لحاظ ماهانه، بیشترین میزان مونوکسید کربن در ماههای ژانوبه، فوریه و مارس و کمترین میزان آن در ماههای آگوست، سپتامبر و اکتبر اتفاق افتادهاست. در میان فصول، بیشترین و کمترین میزان مونوکسید کربن به ترتیب در فصول زمستان و تابستان مشاهده گردید. به لحاظ مکانی نیز، بیشترین میزان مونوکسید کربن سطحی با میانگین ppb150 بر فراز شهر تهران و ناحیه ساحلی دریای خزر و کمترین میزان آن با میانگین ppb 115 بر روی ارتفاعات زاگرس بارزسازی گردید.
محمدحسین عالی نژاد، سعید جهانبخش اصل،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
تامین منابع آب توسط برف در حوضههای کوهستانی بعلت خاصیت تاخیر در ایجاد رواناب، ضروری است. بنابراین شبیهسازی رواناب ناشی از ذوب برف و تغییرات فصلی پوشش آن در مدیریت منابع آب بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه، بهمنظور برآورد رواناب حاصل از ذوب برف در حوضۀ گاماسیاب، نخست سطح پوشش برف برای سالهای آبی 95 الی 97 با استفاده از تصاویر روزانۀ ماهوارۀ ترا- مودیس با تفکیک مکانی 1 کیلومتر از طریق سامانه گوگل ارث انجین استخراج شد. سپس در محیط نرمافزارGIS ، مشخصات فیزیوگرافی حوضه بهدست آمد. در مرحلۀ بعد، با واردکردن دادههای پوشش برف، متغیرهای هواشناختی و شاخصهای لازم به مدلSRM ، رواناب ناشی از ذوب برف شبیهسازی شد. در این شبیهسازی سال 95-96 برای واسنجی و سال 96-97 جهت اعتبارسنجی مدل در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که، سهم جریان رودخانه از ذوب برف در ماههای اسفند و فروردینماه چشمگیر است، ولی با افزایش درجهحرارت هوا در اردیبهشتماه، سهم باران در جریان پررنگتر میشود. همچنین نتایج شبیهسازی بیانگر دقت بالای این مدل میباشد، بهطوری که ضریب تعیین (R2) برای سالهای آبی 95-96 الی 96-97 به ترتیب معادل 93/0 و 9/0 و درصد خطای حجمی آن نیز به ترتیب (DV) 3/0 و 33/3 بهدست آمد.
زهرا عربی، ایوب بدراق نژاد،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده
خشکسالی یکی از بلایای محیطی است که فراوانی آن بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک کشور بسیار زیاد میباشد. کمبود بارش اثرات متفاوتی را بر روی آبهای زیرزمینی، رطوبت خاک و جریان رودخانهها بهجای میگذارد. هدف این پژوهش ارزیابی پوشش گیاهی و دمای سطح زمین جهت تحلیل دوره خشکسالی در استانهای قم،چهارمحال بختیاری،اصفهان و مرکزی با استفاده از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ، دادههای بارش ایستگاههای سینوپتیک واقع در منطقه، شاخصهای سنجشازدوری همچون شاخص سلامت پوشش گیاهی، وضعیت پوشش گیاهی و شاخص وضعیت درجه حرارت بهمنظور آشکارسازی تغییرات رخداده در بازه زمانی17 ساله(مادیس) و 20 ساله (بارش، جهت صحت سنجی) میباشد. بدین منظور ابتدا با بررسی دادههای بارانسنجی و سینوپتیک ایستگاههای موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استانداردشده سه ماه آوریل، می و ژوئن بهعنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه تصاویر ماهوارهای با کد(MOD11A2,MOD13A3) از سال 2000 تا 2017 دریافت و روی آنها پیشپردازش و پردازشهای لازم همانند تصحیح هندسی و رادیومتریک انجامگرفت، سپس شاخص بارش استانداردشده با شاخصهای شرایط دمایی، شاخص وضعیت پوشش گیاهی و شاخص سلامت پوشش گیاهی بهصورت تلفیقی به کمک تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین ماههای موردسنجش واقع شده، بیشترین روند رو به خشکی در قسمت شرقی این استانها نمایان بوده و بیش از 50 درصد مساحت این استانها را شامل میشود. روند تغییرات این شیب از لحاظ آماری معنیدار است. با توجه به نتایج همبستگیها شاخص وضعیت درجه حرارت با شاخص بارش استاندارد شده از همبستگی قوی نسبت به سایر شاخصها برخوردار بوده است. همچنین میتوان نتیجه گرفت که تصاویر مودیس و شاخصهای پردازششده در کنار شاخص اقلیمی دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی است. استفاده از نقشههای حاصل از شاخصهای خشکسالی میتواند به بهبود برنامههای مدیریت خشکسالی کمک نموده و نقش بسزایی را در کاهش اثرات خشکسالی ایفا کند.