7 نتیجه برای تحلیل سلسله مراتبی
فرهاد عزیزپور، وحید ریاحی، علی مؤذنی،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
مخاطرات محیطی یکی از موانع اصلی تحقق توسعهی پایدار در سکونتگاههای انسانی (بهویژه روستاها) است. امروزه، با رویکرد جدیدی که به مقولهی مدیریت بحران میشود استفاده از همهی دستاوردهای مدیریتی، سازماندهی و برنامهریزی، قبل از وقوع بحران، امری الزامی و عقلانی است. در این باره، در مواجهشدن با بحرانهای احتمالی، یکی از ارکان اصلی در نظرگرفتن پایگاههای مدیریت بحران است که همهی اقدامات پیشگیری، آمادگی و مقابله، از جمله امداد رسانی، اسکان موقتِ حادثهدیدگان، در آن مهیا شود تا پیامدها را دربارهی بحران احتمالی به حداقل ممکن برساند. از این رو، دهستان کهریزک به علت واقعشدن بر روی کمربند گسل کهریزک، وجود صنایع خطرآفرین در منطقه و عواملی جز آن برای این پژوهش انتخاب شد. در زمینهی اجرای پژوهش، در مرحله نخست، معیارهای نهایی مکانیابی پایگاههای مدیریت بحران، با نظرسنجیکردن از متخصصین امر و بومیسازی آنها با شرایط محدوده، انتخاب شدند. در ادامه، پس از گردآوری دادهها با استفاده از روشهای کتابخانهای و میدانی، از تلفیق دو مدل منطق فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و پس از ارزیابی میدانی مکان استقرار بهینه پایگاه مدیریت بحران (گزینهی شماره 3) انتخاب شد. در این پژوهش، نتایج زیر حاصل شد: - معیارهای مکانیابی پایگاه مدیریت بحران روستایی، صرفاً، ماهیتی محیطی (طبیعی و مصنوع) ندارد، بلکه معیارهای اجتماعی ـ اقتصادی نیز دارای اهمیتاند؛ - معیارهای مؤثر بر مکانیابی پایگاه مدیریت بحران روستایی متأثر از الزامهای منطقهای و محلی یکسان نیستند. از این رو، بومیسازیِ معیارها ضرورتی است که، در مکانیابی، باید به آن توجه شود؛ - ضوابط مبتنی بر معیارهای مکانیابی بر اساس اهداف، نوع خدمات و شرایط مکانی در سطوح گوناگون فضایی (ناحیهای، محلی، شهری و روستایی) متفاوت است و نمیتوان ضابطهای را برای همهی سطوح درنظر گرفت؛ - مکانیابی، صرفاً، مبتنی بر تعیین مکان در چارچوبِ رویهم اندازی لایههای اطلاعاتی با کمک مدلها نیست، بلکه انتخاب گزینهی نهایی باید پس از بازدید و ارزیابی میدانی صورت بگیرد.
هادی نیری، محمد رضا کرمی، بهرام چاره خواه،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
یکی از مخاطرات تهدیدکننده نواحی کوهستانی، بهمن برفی است. این مقاله باهدف پهنهبندی این نواحی در استان کردستان تدوینشده است. ابتدا از گذرگاههای بهمن خیز بازدید میدانی به عمل آمد و مختصات آنها برداشت گردید. معیارهای زمینی شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، تحدب و تقعر، فاصله از جاده و کاربری اراضی بر اساس پیشینه مطالعات انتخاب شدند. با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی لایه لازم برای هر معیار تهیه شد. مقایسه زوجی بر روی معیارها انجام گرفت و وزن آنها به دست آمد. وزن بهدستآمده برای همپوشانی لایهها از دو روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فرایند تحلیل شبکهای (ANP) به دست آمد. نتایج نشان داد که بهطورکلی مدلهای فوق در پهنهبندی مناطق مستعد پدیده بهمن موفق بودند. بر اساس نقشه حاصل از سلسله مراتبی 13 دامنه از 30 دامنه بازدید شده در منطقه بسیار پرخطر قرار گرفتند و 17 دامنه در منطقه پرخطر واقع شدند. بر اساس نقشه حاصل از فرایند تحلیل شبکهای 12 دامنه از 30 دامنه بازدید شده در منطقه بسیار پرخطر قرار گرفتند و 18 دامنه در منطقه پرخطر واقع شدند. در مدل سلسله مراتبی تعداد 198 آبادی در پهنه کم خطر و 20 آبادی در پهنه بسیار خطرناک واقع شدند. همچنین در مدل شبکه ای تعداد 184 آبادی در پهنه کم خطر و 23 آبادی در پهنه بسیار خطرناک قرارگرفتند.
جمیله توکلی نیا، علیرضا محرابی، احسان اله یاری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
با توجه به تغییر ماهیت جنگها، حمله هوایی و موشکی وسیع در شروع و طول درگیری به تاسیسات حیاتی، حساس و مهم نظامی، غیر نظامی و حتی نقاط مسکونی، اداری، تجاری، آموزشی و... امری عادی تلقی می شود. بر این اساس ارزیابی آسیب پذیری شهرها در جنگها و تدوین راهکارهای مناسب برای کاهش آسیب پذیری و خسارات ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ایمنی فضاهای شهری در سطح منطقه بیست شهرداری تهران و با توجه به اصول پدافند غیر عامل و شناسایی و از بین بردن عوامل کاهش دهنده ایمنی در سطح محدوده انجام گرفته است. روش تحقیق برای تبیین وضع موجود ، روش توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. و در نهایت یافته ها نشان می دهند که در سطح منطقه، سه پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آنها هسته فرسوده مرکزی، محدوده پرتراکم دولت آباد و بخش هایی از محله سیزده آبان با مجموع 21 درصد از کل مساحت کاربری های سطح منطقه است که بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده و علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و بافت کم کیفیت و پرتراکم مراکز مذکور در محدوده می باشد. در این تحقیق، جامعه آماری منطقه بیست شهرداری تهران و حجم نمونه 384 نفر از ساکنین نواحی پنج گانه است. این منطقه در طرح های فرادست، به عنوان بخش مهمی از شهر تهران معرفی شده (به علت استقرار کاربریهای استراتژیک) و از این رو ارزیابی آسیب پذیری آن از اهمیت خاصی برخوردار است. در خاتمه پیشنهادات و راهکارهای لازم جهت رعایت پیشگیرانه اصول پدافند غیر عامل در محدوده مورد مطالعه ارایه گردیده است.
باقر کرد، امین راحتی، پیمان محمودی، پرویز خسروی، حریر بیدار،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
یکی از مشکلات اساسی در بحث مدیریت خشکسالی، تخصیص بودجه جهت کمک به آسیب دیدگان از این پدیده اقلیمی است که گاهاً مشاهده شده است که هیچ سازوکار مشخصی برای آن تعریف نشده است و بعضی اوقات نیز مشاهده شده است که این تخصیص ها بر اساس علایق منطقهای و سیاسی بوده است و آسیب دیدگان اصلی از خشکسالیها از این کمک ها بی بهره بوده اند، لذا این تحقیق به دنبال طراحی یک الگوریتم فراابتکارانه هوشمند جهت مدیریت بودجه خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان می باشد.
در این مطالعه از شاخصهایی همچون جمعیت، برخورداری از آب شرب شهری و روستایی، آسیب پذیری منابع آب، میزان سطح زیر کشت، تعداد بهره برداران بخش کشاورزی، مصرف سالیانه آب کشاورزی و نزولات جوی استفاده شده است. مقادیری عددی مربوط به هر کدام از این شاخصها به تفکیک هر شهرستان جمع آوری شدند. اما با توجه به اینکه این شاخصها در هر شهرستان از اهمیت یکسانی برخوردار نیستند و ممکن است برخی از آنها در یک شهرستان اهمیت بیشتری و در شهرستان دیگری اهمیت کمتری داشته باشند، از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از روش مقایسه زوجی برای تعیین اهمیت نسبی این شاخصها کمک گرفته شد. برای تعیین طبقات مختلف خشکسالی نیز از شاخص استاندارد شده بارش SPI)) استفاده شد. بعد از تعیین مقادیر عددی طبقات مختلف خشکسالیهای استان، از الگوریتم کلونی مورچگان برای اولویتبندی شهرستانها جهت مدیریت بهینه بودجه خشکسالی استفاده شد که نتایج این الگوریتم در قالب نقشه های اولویتبندی مدیریت بودجه خشکسالی استان ارائه شدند.
با توجه به معیارهای انتخاب شده و روش کار پیشنهادی به نظر میرسد که ترکیب تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و الگوریتم کلونی مورچگان قادر به تدوین سیستمی هوشمند حهت تعیین اولویت شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان در زمان وقوع خشکسالیها برای اختصاص بودجه بهینه در خصوص کاهش اثرات مخرب خشکسالی ها باشند. بر اساس نقشه های اولویت بندی تخصیص بودجه بهینه خشکسالی بین شهرستان های استان سیستان و بلوچستان به راحتی مشاهده می شود که نتایج با واقعیت های موجود در استان تقریباً هماهنگی خوبی نشان می دهد.
زینب بصیری، نورالدین رستمی، امین صالح پور جم،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
عدم مشارکت مطلوب جوامع محلی یکی از دلایل اصلی بازدهی کم طرحها و پروژههای منابع طبیعی میباشد. در این تحقیق، پس از تعیین معیارها و شاخصهای مؤثر در عدم مشارکت مردمی، اقدام به تدوین پرسشنامه و تعیین روایی آن توسط کارشناسان مربوطه گردید. سپس با استفاده از فرمول کوکران تعداد 189 خانوار از 5 روستای شهرستان دهلران انتخاب گردید. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی (AHP) و آزمون ناپارامتریک فریدمن استفاده شد. اولویتبندی شاخصها از دیدگاه کارشناسان نشان میدهد که معیارهای طراحی- اجرایی و آموزشی-ترویجی به ترتیب بیشینه و کمینه اولویت را به خود اختصاص دادهاند. رتبهبندی معیارها با استفاده از آزمون فریدمن از نظر ساکنین روستا نیز نشان داد که معیارهای اقتصادی و آموزشی- ترویجی بیشترین و کمترین رتبه را دارند. همچنین، رتبهبندی شاخصهای مؤثر در عدم مشارکت مبتنی بر آزمون فریدمن از دیدگاه کارشناسان و ساکنین روستا، نشان میدهد که در معیار اقتصادی، شاخص «نادیده گرفتن درآمد مردم به عنوان انگیزه اقتصادی مستقیم در اجرای طرحها»، در معیار طراحی- اجرایی از دیدگاه کارشناسان شاخص «نبود برنامه مدیریت جامع مشارکت محور با هدف بیابانزدایی» و از دیدگاه ساکنین روستا «عدم توجه به نظرات مردمی در مراحل طراحی و تدوین پروژهها» و در معیار اجتماعی نیز از دیدگاه کارشناسان شاخص «وابستگی مردم روستا به قدرت دولتی» و از دیدگاه ساکنین روستا «عدم اعتماد به نتایج طرحهای بیابانزدایی» و در معیار آموزشی- ترویجی نیز از هر دو دیدگاه «عدم آموزش ساکنان منطقه در خصوص طرحهای بیابانزدایی» بهعنوان مهمترین شاخصها رتبهبندی شدند.
آقای رضا برجاس، دکتر نورالدین رستمی، دکتر امین صالح پور جم،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1400 )
چکیده
نخستین گام برای افزایش مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی، شناسایی و مرتفع نمودن موانع مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در اجرای پروژههاست. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اولویتبندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت ساکنان در طرحهای بیابانزدایی است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستای عین خوش شهرستان دهلران ایلام و کارشناسان خبره در امر بیابانزدایی است. یافتههای تحقیق نشان داد که اولویتبندی شاخصها با استفاده از آزمون ناپارامتریک فریدمن برحسب میانگین رتبه از دیدگاه ساکنان منطقه به ترتیب شاخص اقتصادی، طراحی-اجرایی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین این اولویتبندی از دیدگاه کارشناسان خبره با استفاده از آزمون FUZZY-AHP به ترتیب اولویت به صورت شاخص طراحی-اجرایی، اقتصادی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین نتایج نشان داد که در مجموع از 15 زیرشاخص مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی، از دیدگاه کارشناسان خبره، زیرشاخص طراحی-اجرایی با عنوان "عدم برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت در امر مشارکت" با میانگین رتبه 68/11 مهمترین و زیرشاخص اجتماعی با عنوان "مهاجرت و کمبود نیروی جوان در روستا" با میانگین رتبه 59/3 کم اهمیتترین زیرشاخص است. این در حالی است که از دیدگاه ساکنان منطقه زیرشاخص اقتصادی "نادیده گرفتن درآمد مردم بهعنوان انگیزه اقتصادی مستقیم در اجرای طرحهای بیابانزدایی" با میانگین رتبه 24/11 مهمترین و زیرشاخص طراحی-اجرایی "عدم تخصیص کامل منابع مالی در زمان اجرای طرحهای بیابانزدایی" با میانگین رتبه 63/5 کم اهمیتترین زیرشاخص است که نشان میدهد شاخصهای اقتصادی و طراحی-اجرایی به همراه زیرشاخصهای مربوطه مهمترین دلایل عدم مشارکت مردمی در طرحهای بیابانزدایی در منطقه مورد مطالعه است.
دکتر بهلول علیجانی، دکتر محمدحسین ناصرزاده، دکتر حسن قاضی، محمد محمدی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
آمادگی رزمی در یکانهای نظامی نشاندهنده توانایی و قابلیت آن یکان در انجام مأموریتهای نظامی است. جهت انجام پژوهش و استخراج تهدیدات جوی در منطقه جنوب شرق از دادههای 19 ایستگاه سینوپتیک با دوره آماری 22 ساله استفادهشده و برای اولویتبندی تهدیدات جوی از معیارهای آمادگی رزمی استفادهشده است.
طوفانهای گردوغبار، تنش گرمایی، بارشهای سنگین و شرایط شرجی بهعنوان مهمترین تهدیدات جوی مؤثر بر آمادگی رزمی در منطقه شناسایی شد. بر اساس تحلیل سلسله مراتبی انجامشده طوفانهای گردوغبار مهمترین و مؤثرترین تهدید بر آمادگی رزمی یکانهای نظامی تشخیص داده شد، نرخ ناسازگاری محاسبه و مقدار آن کمتر از 0.1 به دست آمد لذا مقایسه زوجی، وزن دهی و اولویتبندی تهدیدات مورد تائید قرار گرفت. نقشه پهنهبندی هریک از تهدیدات جوی در نرمافزار جیآیاس تهیه و درنهایت با استفاده از وزن هریک از تهدیدات جوی بهدستآمده و با ترکیب نقشههای پهنهبندی تهدیدات شناساییشده و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی فازی، نقشه جامع تهدیدات جوی در منطقه بهصورت فصلی و سالیانه تهیه شد.
ایستگاههای سینوپتیک زابل و زهک در فصل بهار، تمام منطقه در فصل تابستان، ایستگاه سراوان در فصل پاییز و ایستگاههای ایرانشهر، سراوان، میناب و کهنوج در فصل زمستان بدترین مکان برای استقرار یکانهای نظامی است و همچنین در فصل پاییز کمترین فراوانی مخاطرات را در منطقه شاهد بودیم و بر اساس نقشههای ترسیمی تهدیدات جوی، این فصل بهترین فصل برای استقرار و فعالیت یکانهای نظامی در منطقه تشخیص داده شد.