28 نتیجه برای تهران
تاج الدین کرمی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
قشربندی اجتماعی بیان ساختارمند نابرابریهای اجتماعی است. «فضا و از جمله فضاهای شهری» تجلی جامعه است و در زمرهی تولیدات اجتماعی قرار دارد. از این رو، شناخت و تحلیل قشربندی اجتماعی و الگویابی توزیع مکانی قشرهای گوناگون اجتماعی، علاوه بر اینکه موجب بازنمایی دسترسی نابرابر به منابع کمیاب و ارزشمند قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی در گستره و محلههای شهری میشود، چهارچوب مناسبی نیز برای شناخت، تحلیل و زمینهیابی اجتماعی شکلگیری بافتهای مسئلهدار فضاهای آسیبپذیر و محیطهای مخاطرهخیز در شهرها فراهم میکند. در این باره، تحقیق حاضر بر مبنای روشهای توصیفی ـ تحلیلی و بهرهگیری از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی، قشربندی اجتماعی تهران و تحولات آن را بهویژه در فاصله دو دهه از 1365 تا 1385، بررسی کرده است. مقاله حاضر از بعد ارائه چهارچوب نظامند «مدل تعیین ساختار و ترکیب قشرهای اجتماعی» با استفاده از دادههای «ماتریس گروههای عمدهی شغلی و وضعیت شغلی سرشماریهای رسمی نفوس و مسکن»، به ویژه در شهر تهران، حائز اهمیت است. نظام قشربندی اجتماعی تهران ریشه در تحولات اقتصادی ـ اجتماعی کشور در صد ساله اخیر دارد. طی سده اخیر، این شهر به «مرکز ثقل جمعیت و کار و فعالیت» و بزرگترین کانون سکونت قشرهای اجتماعی فرادست و مرفه و نیز قشرهای کارگری و فرودست جامعه و، نیز، مهمترین کانون «نابرابریهای اجتماعی ـ فضایی» و «تضاد ثروت و فقر» در کشور تبدیل شده است. به علاوه، لایهبندی اجتماعی شهر تهران تمایزهای توپوگرافی، میکرو اقلیمی و اکولوژیکی را به خدمت گرفته است. در نتیجه، قشرهای اجتماعی فرادست و متوسط اغلب در پهنهی شمالی سکونت گزیدهاند که، اغلب، از کیفیت محیطی مطلوبی برخوردار است. این در حالی است که قشرهای کارگری و فرودست، با توان مالی کمتر برای انتخاب محل سکونت، در مناطق مرکزی و جنوبی ساکن شدهاند که، اغلب، کیفیت محیطی نامطلوبی دارد و احتمال مخاطرات ناشی از آسیبپذیری کالبدی و اجتماعی در آنها بیشتر است. بنابراین، میتوان تمرکز جریان تولید بافتهای پرمخاطره فرسوده شهری در مناطق مرکزی و جنوبی تهران را در رابطهی مستقیم با سکونتگزینی قشرهای اجتماعی کم درآمد، بهویژه قشرهای اجتماعی کارگری و فرودست در این مناطق، دانست.
موسی کمانرودی کجوری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
وقوع تخلفات ساختمانی یکی از مهمترین آسیبهای توسعهی فضایی-کالبدی کلانشهر تهران در دو دههی اخیر بوده است. این پژوهش در پاسخ به این سؤال اساسی صورت گرفت که وضعیت و زمینههای وقوع تخلفات ساختمانی و تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلانشهر تهران در دهههای 1370 و 1380 چه بوده است؟ این پژوهش از نوع شناختی است که به روش کیفی و تفسیری انجام شده است. هدف پژوهش شناخت، توصیف و تفسیر وضعیت و زمینههای وقوع تخلفات ساختمانی و تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلانشهر تهران است. جامعهی آماری این پژوهش، کل ساخت و سازها در محدودهی مناطق بیست و دوگانه کلانشهر تهران است. دادهها و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانهای و اسنادی جمعآوری شده است. برای توصیف و تفسیر دادهها و اطلاعات این پژوهش از آمار توصیفی و برای نمایش یافتههای آن از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شده است. بر اساس یافتههای این پژوهش، تخلفات ساختمانی بسیاری در دهههای 1370 و 1380 در کلانشهر تهران بهوقوع پیوسته است، به طوری که به ازای هر پروانه ساختمانی صادره در این کلانشهر در سالهای 1376 تا 1387، حدود 5/3 مورد تخلف ساختمانی در دبیرخانهی کمیسیونهای مادهی صد قانون شهرداری به ثبت رسیده است. بیشترین حجم (مساحت) این تخلفات در این دوره در مناطق یک تا پنج کلانشهر تهران رخ داده است که ارزش و تراکم مازاد ساختمانی بیشتر دارد. کسب درآمد و فروش تراکم مازاد ساختمانی مهمترین زمینههای ارتکاب این تخلفات در این کلانشهر است. مغایرت گسترش سطح و سرانه بنای مسکونی و کاربریهای تجاری و نظامی و تعداد جمعیت با طرح جامع از مهمترین تغییرات فضایی-کالبدی در مناطق کلانشهر تهران در این دوره است.
علی ساعی، سید علی بدری، نسرین کاظمی، فائزه تاجیک،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
گروههای گوناگون جامعه میتوانند نقش بسیار مهمی در مدیریت بحران ایفا کنند. کشورهایی آسیبپذیریِ کمتری خواهند داشت که قشرهای مختلف مردم به صورت مستقیم در فعالیتهای کاهش خطر شرکت کنند و هر کدام توانمندیهای خود را برای درک و پاسخ به سوانح متفاوت به عرضه گذارند. بنابراین، با توجه به نقش مشارکت زنان در فرایند مدیریت بحران، شناسایی مؤلفهها و تحلیل بر این امر میتواند زمینهساز حضور مؤثر آنان گردد. شناخت این مؤلفهها میتواند زمینهساز تبدیل گروه از قشری آسیبپذیر به قشری توانمند، فعال و مؤثر باشد. از این رو، تحقیق به شیوهی پیمایشی با تکمیل پرسشنامه به استخراج این عوامل پرداخته است. برای تکمیل دادهها از روش نمونهگیری تناسبی استفاده شد و دادهها با روش تحلیل عاملی بررسی گردید. با استفاده از این روش دادهها و متغیرها مورد نظر خلاصه شد و مؤثرترین عوامل در این مشارکت تعیین گردید. این عوامل شامل دانش مدیریت بحران، عوامل فرهنگی و جنستی، تقدیرگرایی، احساس قدرت و اعتماد به نفس بود که نتایج در این چهار بعد با استفاده از تحلیل عاملی بررسی شد. در بخش دانش مدیریت بحران مقدار KMO معادل 74/0 بود و مجموع متغیرهای این بخش در چهار عامل 42/67 درصد از تغییرپذیری (واریانس) متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO در بخش احساس قدرت و اعتماد به نفس 72/0 بود و متغیرهای این بخش نیز با چهار عامل 27/65 درصد از تغییرپذیری متغیرها را تبیین کردند. مقدار KMO تقدیرگرایی معادل 599/0 بود و این بخش با چهار عامل توانست 56/59 درصد از تغییرپذیری متغیرها را تبیین کند. سرانجام، مقدار KMO هنجارهای فرهنگی- اجتماعی معادل 71/0 است و 52/70 درصد از تغییرپذیری متغیرها از طریق پنج عامل در این بخش تبیین شده است.
امیر صفاری،
دوره 1، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینلغزش نوعی حرکت دامنهای است که نهتنها ساختارهای انسانی مثل جادهها، خطوط راهآهن و مناطق مسکونی را تحت تأثیر خود قرار میدهد، بلکه تلفات جانی را هم در پی دارد. در این پژوهش، دادههای لغزشی و شیب در حوضههای کوهستانی کلانشهر تهران به منظور تهیهی نقشهی پهنهبندی خطر زمینلغزش و بررسی آسیبپذیری مناطق توسعهیافته در پهنههای پرخطر تحلیل شده است. این پهنهبندی با استفاده از تلفیق مدلهای تصمیمگیری چند معیاره در سیستم اطلاعات جغرافیایی و استفاده از 8 عامل کمی و کیفی به منزلهی عوامل مؤثر در وقوع حرکات لغزشی منطقه انجام شد. وزندهی به معیارهای مورد نظر از دو روش مدل نسبت فراوانی و مدل تحلیل سلسلهمراتبی صورت گرفت. بعد از این مرحله، فازیسازی معیارهای مؤثر در وقوع زمینلغزشهای منطقهی مطالعه، نقشههای پهنهبندی خطر زمینلغزش با عملگرهای جمع فازی، ضرب فازی و گامای فازی با لانداهای 8/0 و 9/0 تهیه گردید. با انطباق نقشهی نهایی پهنهبندی خطر زمینلغزش حاصل از مدل فوق و نقشهی مناطق شهری در حوضههای کوهستانی، مناطق شهرسازی شده به پهنههای با خطر بسیار زیاد تا پهنههای با خطر بسیار کم تفکیک شد. نتایج حاصله از تحلیل دادههای لغزشی نشان داد که برخی از محدودههای کوهستانی کلان شهر تهران مستعد حرکات لغزشی با خطر متوسط به بالا هستند. مهمترین راهکار برای کاهش خسارتهای ناشی از وقوع زمینلغزش(به جز پایدارسازی مناطق ناپایدار) دوری جستن از این مناطق است.
اسماعیل نجفی، امیر صفاری، عزت الله قنواتی، امیر کرم،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
شاخصهای ژئومورفیک و مورفومتریک ابزاری برای تحلیلهای مورفوتکتونیکی مناطق گوناگون محسوب میشوند. این شاخصها به صورت ابزار شناسایی پایه برای تشخیص تغییر شکلهای تکتونیکی یا تخمین ناپایداری نسبی فعالیتهای تکتونیکی در منطقهای ویژه به کار میروند. این تحقیق رویکری توصیفی- تحلیلی دارد که با استفاده از مطالعات کتابخانهای با هدف بررسی میزان فعالیتهای نو زمینساختی در هفت حوضهی آبریز کلانشهر تهران (کن، وسک، فرحزاد، درکه، ولنجک، دربند و دارآباد) صورت گرفت. پژوهش با استفاده از شاخصهای سینوزیتهی جبههی کوهستان (Smf)، پیچوخم رودخانه اصلی (S)، عدمتقارن حوضهی زهکشی (Af)، تراکم سنجی آبراههها (D)، انتگرال هیپسومتریک (HI)، نسبت شکل حوضه (BS)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، شاخص گرادیان طولی رودخانه (SL) انجام شد. سرانجام، فعالیت نسبی همهی حوضهها با استفاده از شاخص تکتونیک فعال (IAT) ارزیابی گردید. شاخصهای مذکور از طریق نقشههای توپوگرافی و زمینشناسی و تصاویر ماهوارهای Google Earth منطقهی مطالعه و با به کار گیری نرمافزارهای Arc GIS و Global Mapper بررسی و ارزیابی شدند. بر اساس شاخص تکتونیک فعال، نتایج تحقیق نشان میدهد حوضههای کن و دربند در کلاس 2 با فعالیت نئوتکتونیکی بالا و حوضههای وسک، فرحزاد، درکه، ولنجک و دارآباد در کلاس 3 با فعالیت نئوتکتونیکی متوسط قرار گرفتهاند و همهی حوضهها به علت وجود گسلهای اصلی و فرعی منطقه و نزدیکی به آنها دارای فعالیت تکتونیکی نسبتاً بالایی هستند. نتیجه اینکه، با توجه به وجود گسلهای متعدد، فعالیتهای تکتونیکی و سوابق لرزهخیزی در کلان شهر تهران و حوضههای آبریز آن احتمال وقوع زمینلرزه در منطقهی مطالعه دور از انتظار نیست و این مسئله نیازمند توجه جدی و مدیریتی همهجانبه است.
فریماه بخشیزاده، هانی رضائیان، مهری اکبری،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
یکی از مشکلات اصلی شهرها افزایش سریع آلودگی هواست که ترافیک وسایل نقلیه یکی از مهم ترین عوامل آن بهشمار میرود. مدیریت هدفمند این عامل آلودهکننده نیازمند اطلاعات صحیح و دقیق از نحوهی انتشار آلایندهها در شرایط گوناگون مکانی و زمانی است. دراینباره، پژوهش حاضر نحوهی انتشار سهبعدی آلودگی حاصل از اکسیدهای نیتروژن (NOx) را در مقیاس میکرو بررسی و با استفاده از مدل GRAL [1] محدودهی تقاطع ولیعصر ـ فاطمی شهر تهران را در فصل زمستان مطالعه میکند. با توجه به این، خودروها بهمنزلهی مهمترین عامل آلاینده به مدل معرفی شد و فرآیند مدلسازی در نُه ارتفاع متفاوت (از 7/1 تا 5/52 متری) انجام گردید. برای بررسی ویژگیهای فضایی و زمانی دادههای میزان غلظت آلایندهی NOx از روشهای خودهمبستگی فضایی عمومی و محلی موران استفاده گردید. میزان شاخص موران معادل 7/0 تا 9/0 در حالت دوبعدی و معادل 22/0 در حالت سهبعدی در نتایج حاصل نشاندهندهی وجود سطح بالایی از خودهمبستگی فضایی مثبت معنادار است که گواه صحت عملکرد شبیهسازی صورت گرفته است. تحلیل شاخص موران محلی/انسلین نشاندهندهی غلبهی نقاط بالاـبالا در ارتفاعات پایین تا متوسط و افزایش نقاط پایینـپایین در ارتفاعهای بالاتر است. همچنین، وجود خوشههای آلودگی نسبتاً پایدارتر در ارتفاعهای مختلف در تقاطعها و ناپایداری وضعیت خوشهبندی آلودگی هوا در نزدیکی ساختمانها در نتایج حاصل مشهود است.
[1].Graz Lagrangian Model - GRAL
قهرودی تالی، درفشی،
دوره 2، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
سیلاب اگرچه خود مخاطرهای محسوب میشود، بینظمیهایی در الگوهای آن رخ میدهد که حاکی از تغییر ماهیت آن است. بینظمیهای الگوی سیلاب که شاهدی بر کیاس یا آشوب در سیستم رخداد آن است از طریق هندسهی فرکتالی یا برخالی قابل مطالعه است. حوادث رخ داده در تغییرات مکانی سیلابها در 50 سال اخیرِ تهران حاکی از وقوع بینظمی در الگوی پراکنش سیلاب است. در این پژوهش، بر مبنای دادههای 27 ایستگاه هواشناسی در دورهی آماری 2009- 1998 و با مدل کریجینگِ تابع گوس، میزان بارش شهر تهران تهیه گردید. با روش SCS (CN) برای کاربریهای گوناگون شهر تهران، میزان شمارهی منحنی و روانآب محاسبه شد. با استفاده از متغیرهای مسیلهای طبیعی شهر، شبکههای ارتباطی، کاربری اراضی شهری، سازههای شهری، توزیع تراکم جمعیتی و شرایط ارتفاعی و مدل سلسلهمراتبی نقشهی پتانسیل خطر سیلاب در پنج رده خطر در تهران تهیه شد. همچنین، برای بررسی آشفتگی در الگوی سیلاب در تهران از دو مدل فرکتالی محیط ـ مساحت و تعداد ـ مساحت در 12 حوضهی نمونه و در ردههای آسیبپذیری استفاده گردید. بالاتر بودن میزان DAP و DP از عدد یک بیانگر افزایش کیاس یا بینظمی در الگوی خطر سیلاب شهر تهران است و این آشفتگی از رده خطر خیلی کم به سمت رده خطر خیلی زیاد افزایش مییابد. بنابراین، افزایش آشفتگی همزمان با بزرگ شدن مخاطرهی سیلاب بیانگر این است که امکان پیشبینی نحوهی گسترش سیلاب و تعیین مناطق در معرض خطر فراهم نیست.
حسن افراخته،
دوره 2، شماره 4 - ( 10-1394 )
چکیده
شهر - منطقه تهران در معرض مخاطرات محیطی مختلفی است. نقش فرآیند انباشت سرمایه در شرایط خاص اجتماعی ، اقتصادی در شکل پذیری فضاهایی قابل بررسی است که می تواند به زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آورد. هدف اصلی مقاله درک روندهای قانون انباشت سرمایه و اثرش بر آن بخش از مدیریت فضای شهر- منطقه تهران است که زمینه بروز و تشدید مخاطرات محیطی را فراهم آوده است. ناحیه مورد مطالعه تحقیق را شهر-ناحیه تهران به عنوان یک ساختار تحلیلی تشکیل می دهد. در جستجوی جمع آوری داده های مورد نیاز تحقیق، پنج فضای مختلف شهری تهران انتخاب شده است. در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از "روش کیو" استفاده شده است. مناسب بودن داده ها برای انجام تحلیل عاملی توسط شاخص KMO مشخص شده است. نتیجه نشان داده که چهار عامل مرتبط به هم شامل "کارکرد سودا گری مستغلات " ، "کالایی سازی زمین و مسکن" ،"مدیریت و نظارت بر فضای شهر- منطقه" و "نظارت و کنترل منابع طبیعی" سبب شده که اقتصاد مولد تضعیف و ساخت و ساز شهری و پیراشهری را به حرفه ای سود آور و جذاب تبدیل شود در نتیجه سازندگان ساختمان در جستجوی سود با استفاده از کالایی شدن زمین و مسکن و نفوذ پذیری قوانین نظارتی، به روش های شبه قانونی هر نوع کاربری اعم از پارک، فضای سبز، منابع طبیعی، مسیل و کوه را به فضای ساخت و ساز تبدیل کرده و فضا برای بروز و تشدید مخاطرات محیطی آماده شده است.
جلال کرمی، امینه محمدی، محمد شریفی کیا،
دوره 3، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
افزایش حوادث طبیعی تعمیق آنمتاثر از فعالیتهای انسانی، خسارتهای متعددی را مخصوصاَ در کشورهای در حال توسعه اموجب شده است.خسارت های مالی و جانی ناشی از حوادث طبیعی در جهان و مخصوصا در کشورهای کمتر توسعه یافته، متاثر از زیرساخت های ضعیف اجتماعی و اقتصادی، روز به روز در حال افزایش می باشد. در میان حوادث طبیعی، زلزله، به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن، یکی از مخربترین این حوادث به شمار می رود.ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای جهان است و شهرهای آن بر اثر این پدیده بسیار آسیب دیده اند. در بین شهرهای ایران، تهران به عنوان کلانشهر اول کشوربا توجه به جمعیت متراکم، توسعه فیزیکی نامناسب، تراکم سازه ای، و عدم رعایت استانداردها، با خطر جدی تری روبه رو است.هدف از این پژوهش، بررسی فضایی انعطاف پذیری منطقه 12 تهران پس از زلزله می باشد. در این مطالعه، ابتدا داده ها ی منطقه 12تهرانآماده و استانداردسازی گردید. سپس با استفاده از روشAHP، میزان ریسک پذیری منطقه 12 تهران تحلیل شد. در نهایت با توجه به نقشه میزان ریسک پذیری منطقه، به کمک روش OWAنقشه نهایی میزان انعطاف پذیری آن پس از زلزله حاصل گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که محلات شماره 2و12 (بهارستان و دروازه غار شوش) کمترین انعطاف پذیری را پس از زلزله دارند.
مجتبی رفیعیان، هادی رضایی راد،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
حرارت سطح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس میباشد. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیشبینی تغییرات محیطی و نهایتا سیاستگذاری شهری لازم است. از سمتی هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات خرده اقلیم شهری میباشد. در همین راستا جهت تحلیل روندیابی تغییرات حرارتی سطوح و میزان همبستگی فضایی سبزینگی پوشش گیاهی با این پدیده در اثر تحولات شهرنشینی و شهرسازی شهر تهران بین سالهای 94-1382 مورد پژوهش واقع شده است. تصاویر ماهوارهای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهوارهی Landsat8 برای مرداد ماه سال 1394 و ماهوارهی ASTER برای مرداد ماه سال 1382 به کمک نرمافزار Envi و از طریق الگوریتمهای مختلف در سنجش از دور به الگوهای فضایی میزان حرارت سطوح و شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) کلانشهر تهران تبدیل شده است. خروجیهای فضایی این پژوهش نشان میدهند در طی تقریبا یک دههی اخیر کمینهی و میانگین حرارت سطوح کلانشهری تهران به ترتیب c̊ 3.67 و c̊ 0.47 کاهش یافته است. همچنین میانگین شاخص پوشش گیاهی نرمال شده از0.06- به 0.10 افزایش یافته است. در همین بازه زمانی برآورد همبستگی فضایی بین NDVI با LST در مناطق 22گانه شهر هم حاکی از کاهش 2% است. این کاهش همبستگی به معنای افزایش نقش فعالیتهای انسانی بر میزان شدت جزیره حرارتی شهر است. بنابراین توجه به برنامهریزی فعالیتهای انسانی در شهر در راستای جلوگیری از تغییرات اقلیم در کلانشهری همچون تهران بیش از پیش جهت دستیابی به توسعهی پایدار الزامی به نظر میرسد.
فرزانه ساسان پور، نوید آهنگری، صادق حاجی نژاد ،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1396 )
چکیده
تاب آوری شهری به توانایی یک سیستم شهری در مقیاس زمانی و فضایی برای حفظ یا بازگشت سریع به عملکردهای مطلوب گذشته در برابر اختلال(مخاطرات طبیعی) در جهت پایداری با تغییرات گفته میشود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ابعاد تابآوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در منطقه 12 کلانشهر تهران تدوین شده است. روش پژوهش توصیف- تحلیلی بوده و دادهها به روش مطالعات کتابخانهای و پیمایشی گرداوری شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون T-Test تک نمونهای و Friedman Test) استفاده شده است. جامعه آماری شامل خبرگان مدیریت مسائل برنامهریزی شهری میباشد که 80 نفر به صورت نمونههای هدفمند انتخاب مورد پرسشگری قرار گرفتند. نتایج نشان داد مؤلفه پایداری زیست محیطی (33/20) مربوط به بعد اکولوژی تاب آوری شهری در رتبه اول اهمیت قرار گرفته و مؤلفه قابلیت تطبیق سیستم (11/10) مرتبط به بعد نهادی (سازمانی) به عنوان کم اهمیتترین مؤلفه تعیین شده است. همچنین وضعیت بعد اقتصادی تابآوری شهری در برابر مخاطرات طبیعی از مطلوبیت کمی (ضعیف)، وضعیت ابعاد اجتماعی، اکولوژی و نهادی (سازمانی) با مطلوبیت خیلی ضعیف همراه است. در نهایت میتوان بیان کرد که مطلوبیت تاب آوری شهری در منطقه 12 کلانشهر تهران در برابر مخاطرات طبیعی با توجه به کلیه ابعاد و مؤلفهها خیلی ضعیف بوده است و بنابراین این منطقه در برابر مخاطرات طبیعی تابآور و پایدار نیست.
جمیله توکلی نیا، علیرضا محرابی، احسان اله یاری،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
با توجه به تغییر ماهیت جنگها، حمله هوایی و موشکی وسیع در شروع و طول درگیری به تاسیسات حیاتی، حساس و مهم نظامی، غیر نظامی و حتی نقاط مسکونی، اداری، تجاری، آموزشی و... امری عادی تلقی می شود. بر این اساس ارزیابی آسیب پذیری شهرها در جنگها و تدوین راهکارهای مناسب برای کاهش آسیب پذیری و خسارات ضروری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ایمنی فضاهای شهری در سطح منطقه بیست شهرداری تهران و با توجه به اصول پدافند غیر عامل و شناسایی و از بین بردن عوامل کاهش دهنده ایمنی در سطح محدوده انجام گرفته است. روش تحقیق برای تبیین وضع موجود ، روش توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و نیز میدانی (پرسشنامه ای) بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. و در نهایت یافته ها نشان می دهند که در سطح منطقه، سه پهنه مخاطره آمیز عمده در شرایط بحران و مستعد آسیب وجود دارد که مهم ترین آنها هسته فرسوده مرکزی، محدوده پرتراکم دولت آباد و بخش هایی از محله سیزده آبان با مجموع 21 درصد از کل مساحت کاربری های سطح منطقه است که بیشترین میزان آسیب پذیری را شامل شده و علت این امر وضعیت نامناسب شاخص های کالبدی و بافت کم کیفیت و پرتراکم مراکز مذکور در محدوده می باشد. در این تحقیق، جامعه آماری منطقه بیست شهرداری تهران و حجم نمونه 384 نفر از ساکنین نواحی پنج گانه است. این منطقه در طرح های فرادست، به عنوان بخش مهمی از شهر تهران معرفی شده (به علت استقرار کاربریهای استراتژیک) و از این رو ارزیابی آسیب پذیری آن از اهمیت خاصی برخوردار است. در خاتمه پیشنهادات و راهکارهای لازم جهت رعایت پیشگیرانه اصول پدافند غیر عامل در محدوده مورد مطالعه ارایه گردیده است.
ابوالفضل مشکینی، علی محمد منصور زاده، زینب شاهرخی فر، شهربانو موسوی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
شناخت الگوهای فضایی در آسیبپذیری نگاه جامعی به نقاط آسیبپذیر را شامل میشود و قدرت تحلیل را برای مسئولین محیا میکند. لذا ضرورت دارد که الگوهای آسیبپذیری را شناخته تا با توجه به آنها در مواقع بروز بحران، میزان آسیب را به حداقل رساند. شهر تهران بهعنوان مرکز سیاسی – اداری کشور، با توجه به بار جمعیتی و توسعه فیزیکی – کالبدی با مخاطرات متنوعی روبروی میباشد. در این پژوهش سعی شده تا الگوی توزیع فضایی آسیبپذیری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در ابعاد اجتماعی و کالبدی در منطقه 7 تهران تحلیل شود. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و مدل مورداستفاده منطق فازی مثلثاتی میباشد. نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که: طبق امتیاز z مقادیر مثبت 1.96 به بالا ، که در پهنه جنوب شرقی منطقه خوشههایی با لکههای داغ را تشکیل دادهاند. نشان از آسیبپذیری بیشتر در این قسمتهاست. همچنین مقادیر منفی 1.96- و کمتر که از نظر آماری معنیدار بوده و به رنگ آبی هستند لکههای سرد را تشکیل دادهاند، و اینگونه تفسیر میشود که نواحی دارای آسیبپذیری کم نیز در فضا خوشهبندیشده و عمدتاً در پهنه شمال غربی قرارگرفتهاند. بنابراین هر چه دامنه رنگ موردنظر در ناحیههای قرمز و آبی کاسته شود دارای معناداری آماری کمتر بوده تا جایی که این امتیاز مثبت منفی 1.65 برسد که در این وضعیت رفتار فضایی آسیبپذیری از نظر خوشهبندیهای داغ یا سرد با مقادیر بالا و پایین و خودهمبستگی فضایی غیر معنیدار تلقی میشوند که بر روی نقشه نیز با رنگ زرد نمایش دادهشده است.
آیدین مرادی، سمیه عمادالدین، صالح آرخی، خلیل رضائی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
پدیده فرونشست زمین شامل فروریزش[1] یا نشست رو به پائین سطح زمین است که میتواند دارای بردار جابجایی افقی اندک باشد. این حرکت از نظر شدت، وسعت و میزان مناطق درگیر، محدود نمیباشد. منطقه ۱۸ شهری در جنوب غربی کلانشهر تهران گسترش یافته است. مطالعات انجام شده در پژوهش حاضر در بخشهای، تداخل سنجی راداری، تحلیل گمانههای ژئوتکنیکی، تحلیل چاههای پیزومتری، بررسی عوارض ژئومورفولوژیکی انجام یافت. در مرحله اول تصاویر سالهای 2015 و 2017 مربوط به سنجنده سنتینل – 1 اخذ گردید و سپس در نرم افزار اسنپ(SNAP) پردازش شد. نقشههای توزیع گراول، شن و ماسه و همچنین ریزدانه با استفاده از اطلاعات گمانههای ژئوتکنیکی تهیه گردید. نتایج نشان داد که از جهت شمال منطقه مورد مطالعه به سمت جنوب دانه بندی کوچکتر میشود. اما در کل میزان توزیع گراول قابل توجه بود. قرارگیری منطقه 18 شهری بر روی مخروطافکنه جوان کن که توزیع بالای گراول و متخلخل را در عمقهای تحتانی دارا میباشد و با توجه به عمق چاههای موجود در منطقه که ضخامت بالای آبرفت را نشان میدهد، با افت سطح ایستابی و خالی شدن خلل و فرج بین دانهبندیها و درنتیجه افزایش وزن آبرفت در جهت نیروی گرانشی وجود پدیده فرونشست را موجه نشان میدهد. حداکثر میزان فرونشست بدست آمده از مطالعه تداخل سنجی راداری در حدود 430 میلیمتر و در محدوده محله یافتآباد میباشد. نرخ فرونشست از غرب به شرق و از شمال به جنوب با افزایش همراه است. با حذف فضاهای باز منطقه مورد مطالعه که اغلب در اختیار بخش کشاورزی و صنعت میباشد، از نظر جمعیتی و مسکن این منطقه جزء مناطق پرتراکم میتواند باشد. بخش شرقی منطقه 18 شهری تاثیر بالائی از پدیده فرونشست میپذیرد. نتایج نشان داد در محدودههائی که بافت خاک ریزدانه میباشد با میزان فرونشست ارتباط دارد. از معابر اصلی موجود در منطقه که از پدیده فرونشست زمین با نرخ بالا متاثر میشود میتوان اتوبانهای آیتالله سعیدی در شرق و اتوبان آزادگان در قسمت جنوبی منطقه 18 شهری نام برد. خطوط ریلی بین شهری تهران – تبریز و خط مترو 3 از المانهای مهم حمل و نقلی منطقه 18 میباشد که متاثر از پدیده فرونشست میباشد.
خهبات درفشی،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
در نظر نگرفتن عاملهای طبیعی در آمایش سرزمین، تجاوز و تخریب مرفولوژی طبیعی در نتیجه فعالیتهای شهرسازی و متعاقباً برهم زدن سیستم زهکشی شهری، سیلابهای غیرقابل پیشبینی و مختل کننده شهر تهران را درپی دارد. این سیلابهای شهری بر اساس میزان تغییر یا تخریب مسیلهای طبیعی شهر، چگونگی اجرای شبکههای ارتباطی، نوع کاربریهای اراضی، تراکمهای مختلف سازههای شهری و یکسان نبودن توزیع تراکم جمعیتی در سطح شهر و حتی سطح زندگی اجتماعی - اقتصادی محلههای شهری، رفتار پیچیدهای در کلانشهر تهران دارند. در این پژوهش، نقشه ریسک بهعنوان شاخصی جهت تعریف این پیچیدگی از ترکیب نقشههای مخاطره و آسیبپذیری سیلاب کلانشهر تهران در پنج رده ریسک خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تهیه گردید. جهت تحلیل تغییرات میزان ریسک، حوضه های هیدرولوژیک شهر تهران با ArcHydro استخراج و 12 حوضه نمونه انتخاب شد. نقشه مخاطره سیلاب با استفاده از متغیرهای کاربری اراضی، شبکههای ارتباطی، درصد سطح زیربنای مسکونی، پلها، ارتفاع، شیب و تراکم شبکه آبراهه تهیه شده و بلوکهای با بافت فرسوده، تراکم جمعیت، کاربری اراضی، پل، شیب و تراکم شبکه آبراهه بهعنوان متغیرهای مؤثر در آسیبپذیری ناشی از سیلاب بهکار گرفته شدند. استفاده از این متغیرها در تهیه نقشههای ذکر شده از طریق تعریف رابطهها و اولویتبندی هر یک در ارتباط با پتانسیل خطر و آسیبپذیری و روش AHP انجام شد. در ادامه بر مبنای متوسط وزنی ریسک سیلاب و تحلیل عاملی، مؤلفههای اصلی تغییرپذیری ریسک سیلاب بین 12 حوضه نمونه استخراج شد. نتایج تحلیل عاملی بر مبنای شاخص متوسط وزنی ریسک سیلاب و متغیرهای مؤثر در آن، چهار مؤلفه تأثیرگذار را در تغییرات فضایی ریسک در سطح حوضههای 12 گانه نمونه نشان داد. مؤلفه اول با توجیه 31/8 درصد از مجموع واریانس عاملها و با مقدار ویژه 0/788 (ارتباط ریسک سیلاب با متغیرهای مستقل) بهعنوان مؤلفه اصلی در تغییرات ریسک سیلاب بین حوضههای، متغیرهای بافت فرسوده، تراکم جمعیت و درصد سطح زیربنای مسکونی را بهعنوان عاملهای تغییرپذیری ریسک سیلاب بین حوضههای نمونه معرفی میکند؛ این مؤلفه با هر سه متغیر بهصورت قوی مثبت مرتبط میباشد. این بافتها بهدلیل اینکه زهکشی مناسبی ندارند و همچنین شبکههای مسیل در این مناطق عمدتاً در بخش زیرین شهر قرار گرفتهاند، باعث پدیده تشدید آبگرفتی و حتی گاهی اوقات شروع سیلاب میشوند.
علیرضا کاظمی، بهنود برمایه ور،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
با توجه به ناایمن بودن صنعت ساخت و ساز، هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی مدیریت ایمنی و بررسی تأثیر آن در کاهش حوادث کارگاهی در پروژههای ساخت و ساز شهری جنوب شهر تهران میباشد. روش تحقیق توصیفی - همبستگی و از نوع کاربردی است. جهت بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، به ترتیب، از روش تحلیل عاملی و آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری مهندسان ناظر فعال در حوزه ساخت و ساز شهری تهران میباشند که به شیوه تصادفی خوشهای و براساس جدول مورگان، تعداد 357 نفر انتخاب شدهاند و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، آمار استنباطی و تحلیل رگرسیون در نرمافزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که اولویتبندی عناصر تأثیرگذار در بهبود برنامههای ایمنی و کاهش حوادث کارگاهی به ترتیب عامل ”استفاده از تجهیزات حفاظتی“، ”تدوین مسئولیتها“ و ”مدیریت ریسک“ میباشند. همچنین در حوزه رتبه بندی انواع حوادث کارگاهی، به ترتیب ”آسیب و جراحات به افراد ناشی از عدم بکارگیری تجهیزات حفاظت فردی“، ”صدمه به تأسیسات زیرزمینی شهری حین عملیات گودبرداری به روش نیلینگ“، ”خسارات جانی و مالی ناشی از ایمن و استاندارد نبودن تجهیزات کارگاهی “، ”وقوع مرگ خاموش در اتاقهای کارگری بدلیل ایمن نبودن وسایل گاز سوز و عدم تهویه مناسب“، ”سقوط قطعات اسکلت سازه حین جوشکاری“، ”سقوط کارگران، مصالح و تجهیزات از ارتفاع“و ”ریزش دیوارههای گود و پلاکهای مجاور بدلیل عدم گودبرداری اصولی و استاندارد“ از جمله حوادث و خسارات جانی و مالی معمول در کارگاههای ساختمانی جنوب شهر تهران طبقهبندی میگردند.
مجمد سلیمانی مهرنجانی، علی موحد، احمد زنگانه، زینب احمدی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
محمود احمدی، زهرا علی بخشی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
شهرنشینی و فعالیتهای بشری بر روی اقلیم شهرها و به وضوح بر روی دمای هوای نزدیک به سطح اثر مهمی دارد. در تهران و اقمار آن عواملی از قبیل منطقه اقلیمی، فصل، زمان روز و رژیمهای باد، توپوگرافی،وسعت محیط شهری،تراکم جمعیت،فعالیت ساکنین ساختار پوشش گیاهی و فرم فیزیکی شهری در شکلگیری جزایر حرارتی شهری نقش اساسی دارند. جزیره حرارتی بعنوان یکی از مخاطرات محیطی، گروههای آسیب پذیر را درمعرض خطر قرار می دهد. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر نوع کاربری اراضی و پوشش زمین بر جزیره حرارتی تهران و اقمار آن میباشد. به منظور بررسی فضایی یاختههای بدست آمده و استخراج جزیره حرارتی، از تحلیل نقشههای لکههای داغ و تولید نقشههای کاربری اراضی با 7 کلاس و رابطه آنها باهم برای سالهای 2015-2001 استفاده شد. نتایج نشان داد تهران با وجود داشتن بیشترین مساحت مناطق مصنوع، در مقایسه با شهرستانهای ری، رباطکریم و اسلامشهر از جزایر حرارتی کوچکتر و تعداد لکههای داغ کمتری برخوردار است. از سوی دیگر پراکندگی و وسعت سطوح سرسبز در مقایسه با ایجاد سطوح جنگلی و درختکاری شده به صورت محدود در یک مکان، نقش مؤثرتری در کاهش جزیره حرارتی دارد.
مهسا سپاسیان، بهلول علیجانی، محمد سلیقه، مهری اکبری،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
از روش تحلیل عاملی با استفاده از آرایه Pخوشهبندی نمرات عاملی متغیرها به روش وارد به دو توده آبوهوایی مساعد و نامساعد تقسیم شد. میانگین دمای حداکثر(تاثیرگذار) توده هوایی نامساعد ֯34 سانتی گراد، فشارکمتر، وزش باد ملایم و خشکی و ساعات آفتابی بیشتر شرایط هوایی نامساعد را تشکیل داده که طبق نتایج باعث افزایش34 درصدی مرگومیرها نسبت به آبوهوای مساعد بوده است.67% مرگومیرها همزمان با توده هوای نامساعد بوده است. همچنین بررسی اپیدمیولوژیک مرگومیرها نتایج پژوهش های پیشین در این زمینه را تایید کرده و نشان میدهد که رخداد مرگومیر در سنین بالا و همچنین در مردان بیشتر از زنان است. واضح است که نمیتوان تمامی مرگومیرها را ناشی از اثر آبوهوا دانست ، اما نتایج نشان می دهد که در تغییر شرایط آب و هوایی ، تعداد مرگ و میر ها تغییر میکند .همچنین برای مطالعه اثر آبوهوا بر مخاطرات انسانی بهتر است اثر تمامی متغیرها بصورت یکجا و همزمان بر انسان مطالعه شود.
نادر شوهانی، لطفعلی کوزه گر کالجی، سجاد دارابی، سعید یوسفی بابادی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده
چکیده:
یکی از مخاطرات که شهرها را با بحران جدی مواجه کرده است، شیوع بیماری کووید-19 است. پاندمی کرونا شهرها را از روال معمول خود خارج ساخته است. از همین رو شهرها به دنبال بازگشت هرچه سریعتر به شرایط گذشته خود و تابآوری شهری میباشند. روش پژوهش، در این تحقیق توصیفی- تحلیلی و با استفاده از پیمایش میدانی، چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی-نهادی و زیرساختی در قالب 29 گویه میزان تاب آوری شهر تهران در برابر پاندمی کرونا مورد بررسی قرار داده است، در میان گویههای بررسی شده در پژوهش ، پشتیبانی و حمایت از کسبوکارهای آسیبدیده، پوشش بیمهای، حمایت از بخشهای تولیدی آسیبدیده، در نامطلوبترین وضعیت قرار دارند. نتایج بهدستآمده از جدول نهایی تکنیک ویکور نشان دهنده آن است که شاخص اقتصادی با امتیاز 1 بهعنوان مهمترین مؤلفه تابآوری در برابر با ویروس کرونا است که نسبت به دیگر مولفههای مورد بررسی از تاب آوری پایین تری قرار دارد. پس از آن مؤلفه مدیریتی-نهادی با امتیاز 0.94 و مؤلفه زیرساختی با امتیاز 0.92 در رتبههای بعدی مهمترین مؤلفههای تابآوری شهر تهران در برابر با ویروس کرونا است. نتایج پژوهش نشان میدهد که کلانشهر تهران در برابر ویروس کرونا وضعیت مطلوبی را دارا نمیباشد و در برایر شاخص های انتخابی تاب آور نبوده ، شاخص های اقتصادی بیشترین تاثیر و شاخص های اجتماعی کمترین تاثیر را در تاب آور نبودن شهر تهران داشته است.