امروزه زیستپذیری شهری گفتمانی نیرومند را در توسعهی شهری و طراحی شهری بازتاب میدهد که در پیشینهی برنامهریزی شهری رواج پیدا کرده است. چنین گفتمانی به وجود ارتباط مطلوب بین محیط شهری و زندگی اجتماعی اشاره میکند. زیستپذیری شهر ازیک سو گواه تأثیر و جذابیت قوی شهر است و ازسوی دیگر ارتباطات و آثار شهری را از طریق جذب سرمایهگذاری بیشتر و منابع انسانی و فرهنگی شدت میبخشد. بنابراین، زیستپذیری شهر با شهر سالم، شهر اکولوژیک و توسعهی پایداری شهری ارتباط نزدیکی دارد. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان زیستپذیری در سطح محلات منطقهی دو شهر سنندج انجام شده است. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است. برای سنجش میزان زیستپذیری محلات، دادههای حاصل از پرسشنامههای تکمیلشدهی ساکنان با استفاده از نرمافزارهای Arc Gis, Excel, Spss تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از آن است که بین ابعاد اصلی زیستپذیری محلات تفاوت چندانی وجود ندارد. از نظر توزیع فضایی، ابعاد سهگانه به صورت یکسان پخش نشدهاند و توزیع فضایی به صورت خوشهای است. همچنین رتبهبندی محلات بر اساس شاخص کل زیستپذیری نشاندهندهی آن است که محلهی خسروآباد با امتیاز 279/3 در رتبهی اول و محلهی شریفآباد با امتیاز 228/2 در رتبهی آخر قرار گرفته است.
در عصر حاضر اکثر شهرها با مشکلات متعددی مواجه شدهاند. اما محیط زیست بشری بیشتر به چالش کشیده شده است. بسیاری از متخصصان شهری همواره در پی این هستند که راه حلهای کارآمدی برای جلوگیری از آسیب به محیط زیست ارائه دهند. از این رو نظریات، دیدگاهها و مدلهای فراوانی در اینباره مطرح شده که از جمله آنها میتوان به رویکرد زیستپذیری منبعث از مکتب توسعه پایدار اشاره نمود. امروزه رویکرد زیستپذیری بهعنوان یکی از دیدگاههایی که ریشه در نظریه توسعه پایدار دارد مورد توجه واقع شده و علت آن قابلیت رویکرد فوق در تحلیل مسائل زیستی شهرها میباشد. در تحقیق حاضر منطقه 17 به عنوان یکی از مسئلهدارترین مناطق در کلانشهر تهران انتخاب گردید و در پی، سنجش زیستپذیری در سطح محلات منطقه 17 و اهداف فرعی آن عبارتنداز سنجش ابعاد زیستپذیری شامل بُعد زیستمحیطی، بُعد الگوی تاریخی، بُعد سیاستهای مدیریت شهری، بُعد اجتماعی، بُعد خدمات، فعالیتها و امکانات شهری، بُعد اقتصاد شهری در سطح محلات، سنجش میزان اثرگذاری متغیرها، شاخصها و ابعاد زیستپذیری در محدوده مورد مطالعه و شناسایی خوشههای همگن زیستپذیر منطقه می باشد براساس مرور پیشینه و مبانی نظری زیستپذیری، مهمترین ابعاد، شاخصها و گویههای مربوط به آن استخراج شدند و تمامی ابعاد و شاخصهای منتخب، ریشه در پیشینه و مبانی نظری مربوط به زیستپذیری دارند. در تحقیق حاضر ابعاد شش گانه شامل بُعد زیستمحیطی، بُعد الگوی تاریخی، بُعد سیاستهای مدیریت شهری، بُعد اجتماعی، بُعد خدمات، فعالیتها و امکانات شهری، بُعد اقتصاد شهری در قالب 20 شاخص و 94 گویه مورد تحقیق قرار گرفته است . الگوی حاکم بر تحقیق بهلحاظ هدف؛شناختی و به لحاظ ماهیت و روش، ارزیابی- مقایسهای و از نظر قلمرو مکانی مربوط به محلات منطقه 17 تهران، از جهت زمانی، مقطعی و مربوط به سال 1394 میشود. شیوه گردآوری دادهها ترکیبی (اسنادی، پیمایشی) و از نوع دادههای کیفی (پرسشنامهای) است. به طوری که دادههای مورد استفاده در تحقیق از نوع دادههای اولیه هستند که در قالب پرسشنامه محقق ساخته حاصل شدهاند. جامعه آماری تحقیق را ساکنان وشهروندان منطقه 17 تهران تشکیل میدهند که مورد پرسشگری قرار گرفتهاند. اقدامات لازم برای عملیاتی نمودن تحقیق در چندین مرحله صورت گرفته است: 1-تنظیم پرسشنامه (استفاده از طیف پنج مقیاسی لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد، تأیید روایی صوری پرسشنامه توسط کارشناسان، تأیید پایایی پرسشنامه با استفاده از اجرای آلفای کرونباخ در نرمافزار Spss با نتیجه 8/0) 2- تعیین حجم نمونه و روش نمونهگیری ( تعیین 400 نمونه به وسیله فرمول کوکران، استفاده از روش نمونهگیری چندمرحلهای) 3- ورود دادهها به نرمافزار Spss و انجام آزمونهای آماری) تجزیه و تحلیل دادهها بهوسیله نرمافزار Spss و آزمونهای آماری تیتک نمونه، آنووا، فریدمن، یافته ها ی تحقیق نشان دهنده نامطلوب بودن وضعیت زیستپذیری و ابعاد آن در سطح منطقه، تفاوت میان محلات به لحاظ زیستپذیری و تأثیر بیشتر بعد اقتصادی بر وضعیت زیستپذیری منطقه 17 و محلات آن میباشد. 4- نمایش نمود فضایی یافته های تحقیق و تهیه نقشههای مربوط به ابعاد زیستپذیری با استفاده نرمافزار Arc Gis و روش درونیابی kriging در پهنه بندی تراکم زیست پذیری یا ناپذیری محلات. درنهایت براساس یافتهها و بنابر نظر محققین و مشاهدات میدانی صورت گرفته میتوان نتیجه گرفت که علل مسائل و مشکلات موجود در این محدوده را باید در بطن منطقه و محلات، آن هم بهلحاظ شرایطی که بر آنها غلبه یافته جستجو نمود. به عبارت دیگر، ریشه مشکلات و مسائل موجود در محدوده فوق ناشی از شرایط بستر جغرافیایی آن و سایر ویژگیهای خرد دیگر میباشد. منظور از شرایط بستر جغرافیایی، خصوصیات اقلیمی و زمینساختی منطقه و منظور از ویژگیهای خرد، وجود مسائلی با ماهیت اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، زیرساختی و ... است که درپی نفوذ کاربریهای با فعالیت اقتصادی و به تبع آن هجوم جمعیت شکل گرفتهاند. به عبارت دیگر، بیتوجهی به خصوصیات جغرافیایی این محدوده و هجوم جمعیت برای زیست در آن بدون توجه به ایجاد زمینههای سازگاری با محیط صورت گرفته و محدوده مذکور در حال حاضر فاقد ظرفیت و گنجایش و بهعبارت دیگر، توانایی محیطی لازم برای نگهداشت این جمعیت فزاینده را ندارد. مشکلات مطرح شده تا آن زمان که به دو امر مهم در این منطقه توجه نشود همواره جریان خواهند داشت: 1- بستر محیطی - جغرافیایی 2-میزان ظرفیت منطقه 17 برای اسکان جمعیت و خدماترسانی به آن.
صفحه 1 از 1 |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به سامانه نشریات علمی می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Spatial Analysis Environmental hazarts
Designed & Developed by : Yektaweb