۴ نتیجه برای گاز
دکتر صالح ارخی، اقای حبیبالله کر، دکتر سمیه عمادالدین،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
کاهش انتشارات ناشی از جنگلزدایی و تخریب جنگل (REDD)، راهکاری برای تعدیل تغییرات اقلیمی است که به منظور کاهش شدت جنگلزدایی و انتشار گازهای گلخانهای در کشورهای در حال توسعه به کار گرفته میشود. در چند دهه اخیر، تغییرات شدید کاربری اراضی سبب کاهش میزان چشمگیری از جنگلهای هیرکانی واقع در استان مازندران شده است. به این منظور هدف این مطالعه، بررسی تغییرات کاربری اراضی و پیشبینی آن برای سال ۱۴۳۰ با استفاده از زنجیره مارکوف و پروژه REDD برای کاهش انتشار گاز دیاکسیدکربن برای شهرستانهای نوشهر و چالوس میباشد. با استفاده از تصاویر سنجندههای TM وETM+ ماهوارهای لندست نقشه کاربری اراضی در سه دوره زمانی مربوط به سالهای ۱۳۶۸، ۱۳۷۹ و ۱۴۰۰ تهیه شده است. برای طبقهبندی تصاویر از طبقهبندی نظارت شده، روش حداکثر احتمال استفاده گردید. از ماتریس خطا، ضریب کاپا در این ارزیابی برای سال ۱۳۶۸ برابر با ۸۳/۰، سال ۱۳۷۹ برابر با ۸۱/۰ و برای سال ۱۴۰۰ برابر با ۹۲/۰ بدست آمد. نتایج نشان میدهد که پوشش جنگل در سال ۱۴۳۰ کاهش پیدا میکنند. در مقابل مساحت اراضی مرتع، شهر، زمینبایر، کشاورزی و تالاب روند افزایشی خواهند داشت. براساس اهداف پروژه REDD، میزان انتشار دیاکسیدکربن تا سال ۱۴۳۰ محاسبه گردید. در صورت عدم اجرای پروژه REDD، در منطقه مساحت زیادی از پوشش جنگل تخریب و دیاکسیدکربن بیشتری انتشار مییابد. میزان دیاکسیدکربن در سال ۱۴۰۰ در منطقه اجرای پروژه، ۴۹۶۸۱ تن میباشد و تا سال ۱۴۳۰ به میزان ۸۰۶۷۳۲ تن خواهد رسید و با اجرای پروژه REDD در منطقه میتوان این میزان گاز را به معادل ۴۰۲۳۲۱ تن رساند، و از انتشار ۴۰۴۴۱۱ تن دیاکسیدکربن به جو فوقانی زمین جلوگیری نمود. بررسی تغییرات با استفاده از تصاویر ماهوارهای میتواند به مدیران و برنامهریزان کمک کند، تا تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
آقای لقمان خداکرمی، دکتر سعید پورمنافی، دکتر علیرضا سفیانیان، دکتر علی لطفی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
مصرف سوختهای فسیلی در مناطق شهری، موجب انتشار مقادیر زیادی گاز گلخانهای به جو میشود. بنابراین، مطالعه پایش میزان گاز دی اکسید کربن منتشر شده از مناطق شهری به یک موضوع مهم پژوهشی تبدیل شده است. هدف اصلی این مطالعه، کمیسازی مکانی انتشار دی اکسیدکربن ناشی از احتراق سوختهای فسیلی در شهر اصفهان میباشد. بدینمنظور در پژوهش حاضر برای کمیسازی میزان گاز دیاکسیدکربن، بر اساس منابع تولید آن، در مقیاس شهری و درک تفاوت انتشار دیاکسید کربن در سطح شهر از روش "پایین به بالا" استفاده شد. در این روش میزان انتشار به تفکیک منابع مختلف مصرف انرژی محاسبه شده و سپس نقشه توزیع مکانی انتشار تهیه شد. نتایج این تحقیق نشان داد، میزان انتشار گاز دی اکسید کربن در فرآیند احتراق سوختهای فسیلی در محدوده شهر اصفهان ۸۴/۱۳۸۵۵۵۲۵ تن در سال میباشد که به تفکیک منابع احتراقی ثابت و متحرک بخشهای نیروگاهی، خانگی، تجاری، حملو نقل جادهای و ریلی و حملونقل غیرجادهای (ماشینآلات کشاورزی) بهترتیب ۶۱/۵۰، ۷۸/۲۱، ۱۸/۱۷، ۹۲/۴، ۳۷/۴، و۱۴/۱ درصد از کل میزان گاز دی اکسید کربن سالانه را در شهر منتشر میکنند. بهطور کلی، با بهکارگیری روش پایین بهبالا در نقشهسازی انتشار دیاکسیدکربن اقدامات کاهشی را میتوان در بخشهای مختلف بهصورت بسیار کارآمدتر بهکار گرفت.
محمد شریفی کیا، علی موسیوند، مرال پورحمزه،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
تداخلسنجی راداری تکنیکی کارآمد برای رصد پویایی سطوح است که به کمک آن میتوان ناپایداری سطوح بهخصوص سطوح دامنهای که مخاطرات لغزشی را پیامد دارند، تشخیص داده و مورد پایش قرار داد. تشخیص این مخاطره علاوه بر خطرات شناخته شده و متداول آن در پارهای مواقع میتواند تأسیسات و زیرساختهای مدفون را آسیب رسانیده و خسارات و خطرات فراوانی به همراه داشته باشد. شبکه انتقال نفت از جمله این زیرساختهاست که با عبور از نواحی کوهستانی و مستعد لغزش عموماً در خطر شکستگی و نشت قرار دارند. طبق مطالعات صورت گرفته، پژوهشی به منظور تعیین خطرپذیری خطوط لوله با تکنیک تداخلسنجی راداری در منطقه مورد مطالعه یافت نشد. تحقیق حاضر خطرپذیری شبکه نفت و گاز مارون (مارون-اصفهان) در زاگرس مرکزی از مخاطره زمینلغزش به کمک تکنیک تداخلسنجی رادری را هدف داشته است. بدین منظور دادههای دو سنجنده راداری در باند C و L در مقاطع متفاوت زمانی دریافت و مبتنی بر روش تداخلسنجی تفاضلی میزان تغییرات سطح و جابجاییهای آن محاسبه شد. بر این اساس نرخ حداکثر جابجایی در منطقه حدود ۴/۷ سانتیمتر بالاآمدگی و ۹/۳ سانتیمتر فروافتادگی حاصل شد. پس از آن صحت نتایج بدست آمده از مرحله آزمایشگاهی، در پیمایش میدانی با بازدید از ۳ زمینلغزش واقع در مجاورت خط لوله و تطبیق مکانی آنها با یافتههای آزمایشگاهی سنجیده شد. سپس پهنهبندی خطر آتی زمینلغزش در ۵ کلاس خطر با مدل تجربی ارزش اطلاعاتی تهیه و صحتسنجی شد. مستند به این نقشه، حدود ۲۰ درصد سطح منطقه در کلاس خطر زیاد و بسیار زیاد طبقهبندی شده است. منطبقسازی نقشه کلاسبندی خطر زمینلغزش با مسیر خط لوله نشان داد که ۵/۲۸ درصد از طول خط لوله مورد مطالعه در کلاس خطر زیاد و خیلی زیاد، و حدود ۵۲ درصد از آن در کلاس خطر کم و بسیار کم قرار گرفتهاند.
مهندس حمیدرضا پرستش، دکتر خسرو اشرفی، دکتر محمدعلی زاهد،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
این مطالعه که در مناطق ۸ گانه گازی شهری مشهد انجام شد؛ در ابتدا آمار توصیفی از وضعیت علمک های گاز شهری مشهد و حالتهای مختلف نشتی ارائه شد؛ به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات جمعآوری شده و بررسی علل نشتی، رابطه میان ۵ متغیر با مقدار نشتی از علمک های گاز با نرم افزار Statistical Package for the Social Sciences (SPSS) V,۲۶ تحت آزمون قرار گرفت؛ این ۵ متغیر عبارتند از: تجهیزات/اتصالات علمک، سن کارکرد علمک، نوع سرویس علمک (خانگی، صنعتی و تجاری)، ناحیه شهری و فصول مختلف سال.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل نشان داد که میان نوع تجهیزات/اتصالات و نشتی اختلاف معنی داری مشاهده گردید. (P-Value= ۰,۰۰۰۱). همچنین میان سایر متغیرهای پژوهش (سن کارکرد علمک، نوع سرویس علمک (خانگی، صنعتی و تجاری)، ناحیه شهری و فصول مختلف سال) با میزان نشتی اختلاف معنیدار مشاهده گردید (P-Value= ۰,۰۰۰۱)؛ افت فشار به دلیل تقاضای بیشتر مصرف گاز در فصل زمستان باعث کاهش میزان نشتی نسبت به سایر فصول شده است؛ تأثیر سن تجهیزات/ اتصالات شبکه توزیع به دلیل فرسودگی و طول عمر بیشتر باعث تشدید میزان نشتی گاز متان میشود؛ همچنین میزان نشتی در محل های تجاری اختلاف قابل توجهی را با سایر انواع مصارف به همراه داشت؛ قرار گرفتن در ناحیه شهری نیز باعث افزایش میزان نشتی گاز متان نسبت به سایر نواحی شده است؛ جنس و کیفیت تجهیزات و اتصالات به عنوان عامل اصلی و تأثیرگذار در نشتی گاز متان بایستی مورد توجه مدیران و مسئولان در این حوزه کاری واقع شود.