11 نتیجه برای Modis
فروغ مومنپو ر، نیما فریدمجتهدی، شبنم هادینژادصبوری، حسین عابد، سمانه نگاه،
دوره 1، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده
برای بررسی شرایط جوی در زمان وقوع باد گرمش، روزهای شاخص این پدیده از بانک اطلاعاتی 29 سالهی باد گرمش گیلان (2010-1982) استخراج شد. میدانهای فشار، دما، نم ویژه، ارتفاع ژئوپتانسیلی، سرعت قائم، مؤلفههای مداری و نصفالنهاری باد، فرارفت رطوبت و دما، جریان، تاوایی نسبی و برش قائم کمیتهای دینامیکی در سامانههای منجر به این پدیده در همه ترازهای جوی مطالعه شد. از تصاویر سنجندهی مودیس، ماهوارههای ترا و آکوا برای تأیید وجود ابرناکی و بارش (برف) در دو سوی رشتهکوه البرز استفاده شد. به سبب ابرناکی و وقوع بارش در هنگام باد گرمش سه دسته الگو شناسایی شد: دستهی اول موارد رخداد باد گرمش همراه با آسمان صاف و بدون پدیده در دو سوی رشتهکوه البرز، دسته دوم فقط وجود ابرناکی در هنگام باد گرمش و دسته سوم موارد همراه با وقوع بارش را در دامنهی جنوبی رشتهکوه البرز در زمان باد گرمش شامل میشود. نتایج نشان میدهد که تفاوت این سه دسته، علاوه بر الگوی سطوح میانی و فوقانی وردسپهر، در الگوی همدیدی توده هوای مستقر در سطح زمین است. در دسته اول و دوم، استقرار توده هوای پرفشار در نواحی مرکزی فلات ایران و نفوذ زبانهی کمفشار در شمال رشتهکوه البرز موجب شکلگیری جریانهای جنوبی به سمت سواحل جنوبی دریای کاسپین و افزایش سرعت باد در لایههای زیرین وردسپهر میگردد. اما در دستهی سوم گسترش کمفشار به سمت دامنهی جنوبی البرز و نواحی شمالغربی ایران، شکلگیری مولفهی مثبت باد نصفالنهاری را به سمت دامنههای شمالی و پشت به باد البرز در پی دارد.
منوچهر فرج زاده، یوسف قویدل رحیمی، ساحل مکری،
دوره 2، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
در این پژوهش از تصاویر ماهوارهای MODIS و الگوریتم جهانی کشف آتش برای آشکارسازی مکانهای آتشسوزی در جنگل و مراتع استان مازندران استفاده گردید. با این روش پیشنهادی، پس از اجرای تصحیحهای هندسی و رادیومتری و با تعیین حد آستانهی مناسب نواحی دارای پتانسیل آتش مشخص گردید. سپس، با تعیین حد آستانه و آزمونهای گوناگون، پیکسل آتش برای سه مورد آتشسوزی سالهای 2006 در منطقهی سوادکوه، 2009 در منطقهی نور و برای 2010 در منطقهی بهشهر استخراج شد. نتایج نشان میدهد که با استفاده از حد آستانهی 310 درجهی کلوین برای باند 22 سنجندهی مودیس، که برای مقیاس جهانی در نظر گرفته شده است، آتشسوزیهای سرد و کوچک آشکار نمیشود. از این رو، از حد آستانه بومی شده استفاده گردید. همچنین، با ترسیم نقشههای دمای سطحی و پوشش گیاهی به بررسی تأثیرات دما و مقدار سبزینگی پوشش گیاهی در روزهای آتشسوزی و روز قبل و بعد آنها پرداخته شد. در این بررسی مشخص گردید برای پیکسل آتشسوزی مقدار سبزینگی در روز آتش از روز قبل کاهش و میزان دما برای پیکسل آتش در روز آتشسوزی از روز قبل افزایش داشته است. ترسیم و بررسی نقشههای سینوپتیکی نشان میدهد که در روز آتشسوزی در سطح زمین استیلای زبانهی کمفشار و در ترازهای میانی فراز مانع موجب انتقال هوای گرم عرضهای جغرافیایی بالا به منطقهی مطالعه شده است.
الهام کارگر، جواد بداق جمالی، عباس رنجبر سعادت آبادی، مظاهر معین الدینی، حمید گشتاسب ،
دوره 3، شماره 4 - ( 10-1395 )
چکیده
قرار گرفتن کشور ایران در کمربند بیابانی سبب افزایش فرکانس رخداد طوفان های گرد و غبار بخصوص در نواحی شرقی و جنوبی آن و تاثیرات نامطلوب محیط زیستی شده است. هدف این تحقیق کاربرد مدل جفت شده پیش بینی عددی وضع هوا-شیمی) WRF-(Chem.3.6.1، برای شبیه سازی رخداد طوفان گرد و غبار (شرق ایران) و دستیابی به روشی جهت پایش، پیش بینی و هشدار وضعیت رخداد طوفان است. علاوه بر اجرای مدل با استفاده از داده های غلظت گرد و غبار سازمان محیط زیست، داده های سرعت و جهت باد سازمان هواشناسی و تصاویر ماهواره ای MODIS امکان تعیین مسیر حرکت ذرات و هشدار و ارائه پیش بینی بهتر بررسی شده است. نتایج مدل نشان داد که منطقه سیستان بخصوص بستر خشک تالاب هامون، چشمه اصلی طوفان گرد و غبار بوده است. هم چنین در طول رخداد، با همگرا شدن جریانات شمالی-جنوبی بر روی شرق ایران، ایجاد بادهای شدید در ترازهای زیرین جو، انتشار و افزایش غلظت گرد و غبار و انتقال آنها به نواحی جنوبی تا دریای عمان را در پی داشته است. مقایسه ها نشان داد که مدل WRF-Chem از نظر مقیاس زمانی، تا حدودی برآورد منطقی از گرد و غبار در محدوده مطالعاتی به دست می دهد. به دلیل استفاده از داده های پیش بینی جهانی بعنوان ورودی مدل وقوع خطا در برآورد غلظت امری بدیهی است. اجرای مدل با قدرت های تفکیک 10 و 30 کیلومتری بیانگر این واقعیت است که شکل گیری طوفان های منطقه سیستان بشدت از ویژگی های جغرافیایی محلی، بویژه توپوگرافی متأثر می گردد.
بهزاد رایگانی، زهرا خیراندیش،
دوره 4، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
وسعت بسیار زیاد مناطق خشک و بیابانی در کشور و فرکانس بالای پدیدههای گرد و غبار در آن باعث شده است، شناسایی دقیق کانونهای تولید گرد و غبار همواره یکی از اهداف اصلی پیشنیاز عملیاتهای احیائی و بیابانزدایی به شمار آید. هدف از مطالعه حاضر، اعتبارسنجی کانونهای شناساییشده تولید گرد و غبار در استان البرز با استفاده از سری زمانی دادههای ماهوارهای و دادههای ایستگاههای هواشناسی میباشد. بدینمنظور دادههای TRMM سنجنده TMI، دادهی 16 روزه پوشش گیاهی، دادهی 8 روزه درجه حرارت سطح زمین و عمق اپتیکی هواویز مودیس و همچنین اطلاعات زمینی گرد و غبار ایستگاههای سینوپتیک و پایش آلودگی هوا دریافت شدند. تجزیه و تحلیل روند تغییرات رطوبت خاک، درجه حرارت و پوشش گیاهی در یک دوره زمانی 15 ساله صورت پذیرفت. همچنین عمق اپتیکی هواویز در رویدادهای ریزگرد با غلظت بالا برای کانونهای محتمل مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این مناطقی که در طی دوره زمانی، عمق اپتیکی گرد و غبار بالاتری نسبت به نواحی دیگر داشتند، مشخص شدند. درنهایت با استفاده از اطلاعات زمینی گرد و غبار، عمل واسنجی برای کانونهای شناساییشده انجام گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل روند تغییرات، نشاندهنده کاهش معنیدار پوشش گیاهی، رطوبت خاک و دمای سطح زمین در محل کانونهای محتمل تولید ریزگرد در طی دوره زمانی مورد مطالعه بود. کاهش درجه حرارت در بخش جنوبی استان البرز و غرب تهران با فرکانس بالای غبار در ناحیه در ارتباط بود که این تکرار رویداد گرد و غبار در بررسی سری زمانی دادههای عمق اپتیکی هواویز نیز نشان داده شد. بررسی سری زمانی عمق اپتیکی هواویز نشان داد که تمرکز ریزگرد در نزدیکی یا بر روی کانونهای شناساییشده وجود دارد و بالا بودن مقدار غلظت در این نواحی، نشاندهنده صحت کانونهای شناساییشده گرد و غبار میباشد. همچنین بررسی عمق اپتیکی در رویدادهای با غلظت بالا و بررسی همزمان جهت حرکت هوا نشان داد کانونهای شناساییشده به درستی انتخاب گردیده است. تلفیق اطلاعات زمینی گرد و غبار با جهت حرکت باد نیز صحت کانونهای ریزگرد شناساییشده را تایید نمود. در کل یافتههای تحقیق نشاندهنده قابلیت بالای سریهای زمانی دادههای سنجش از دور در اعتبارسنجی کانونهای شناساییشده تولید ریزگرد میباشد. نتایج تحلیل سریهای زمانی داده های ماهوارهای نشان داد که درجه حرارت سطح زمین به عنوان یک پارامتر اقلیمی مهم در شناسایی و اعتبارسنجی کانونهای گرد و غبار به شمار میرود. بر اساس نتایج تحلیل در جایی که فرکانس وقوع گرد و غبار بالا است، کاهش معنیدار درجه حرارت سطح زمین مشاهده میشود.
نورالله نیک پور، حسین نگارش، صمد فتوحی، سید زین العابدین حسینی، شهرام بهرامی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
جنگل زدایی و تخریب پوشش گیاهی یکی از محرکان اصلی تغییرات جهانی زمین به شمار میرود و پیامدهای بزرگی بر عملکرد اکوسیستم و حفاظت از تنوع زیستی دارد. یکی از راه های مطالعه تغییرات پوشش گیاهی به عنوان مهمترین شاخص تخریب زمین، سنجش از راه دور است. در این مطالعه هدف اصلی پایش روند تغییرات پوشش گیاهی در راستای تخریب سرزمین در استان ایلام میباشد. بعد از اخذ و آماده سازی داده های مورد نیاز (410 تصویر دانلود شده) در محیط نرم افزار های Arc Gis و Surfer عملیات ضرب، موزائیک و ژئو رفرنس صورت گرفت. تبدیل فرمت تصاویر به فرمت ASCII مرحله بعدی کار را تشکیل داد. با تبدیل این فرمت تعداد مجموع پیکسل هایی که در داخل محدوده مورد مطالعه قرار گرفتند 953552 پیکسل، که بعد از حذف ارزش های گمشده و منفی، تعداد 328042 پیکسل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از روش آماری پارامتریک رگرسیون خطی کلاسیک و به کمک برنامه نویسی در محیط نرم افزار R، روند شیب تغییرات و معناداری شیب تغییرات پوشش گیاهی برای دوره زمانی 17 ساله (2016-2000) بدست آمد. نتایج این تحقیق نشان داد که کانون بیشترین روند شیب تغییرات کاهشی (روند شیب تغییرات منفی) در شاخص NDVI در سراسر نیمه غربی محدوده مورد مطالعه وکانون بیشترین روند شیب تغییرات افزایشی (روند شیب تغییرات مثبت) در شاخص NDVI درمرکز و شرق محدوده مورد مطالعه مشاهده شده است. معنا داری روند شیب تغییرات نیز این ادعا را تاٌیید میکند. یعنی کانون بیشترین روند شیب تغییرات (منفی) در غرب و جنوب غرب محدوده مورد مطالعه و بیشترین روند شیب تغییرات (مثبت) در مرکز و شرق محدوده مورد مطالعه در سطح احتمالاتی 05/ معنی دار می باشند.
کاوه محمدپور، محمد سلیقه، علی درویشی بلورانی، طیب رضیئی،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
گردوغبار، تحت تاثیر تعامل سیستم اتمسفر – زمین بوده و با تغییر در انرژی تابشی، شیمی و فیزیک اتمسفر، اقلیم یک منطقه را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابر ضرورت نقش گردوغبارها و پراکنش فضایی-دینامیکی گسترده آنها و نیز وجود تکنیکهای پیشرفته سنجش از دور و مدلسازی در شبیهسازی گردوغبار، در پژوهش حاضر سعی در مقایسه، کمیسازی و شبیهسازی رفتار گردوغبار با استفاده از عمق نوری آئروسل (AOD) MODIS و MACC گردید. میزان همبستگی پیرسون بین دادهها نشان داد که در منطقه مورد مطالعه بین سنجنده و مدل ارتباط معنیداری وجود دارد و کمترین همبستگی در استان همدان مشاهده شد. توزیع سالانه AOD نمایان ساخت که مقدار گردوغبار دارای دو دوره فعال (2000-2010) و غیر فعال (2010-2018) بود. همچنین، توزیع ماهانه AOD نشان داد که منطقه مورد مطالعه در ماههای آوریل تا آگوست دارای بیشترین غلظت گردوغبار است؛ که همخوانی ماهانه AOD بین مدل و سنجنده به تفکیک استان در ماههای مرطوب (دسامبر تا مارس) بیشتر از ماههای خشک (آوریل تا نوامبر) است. توزیع مکانی گردوغبار در هر دو سنجنده و مدل دارای الگوی کلی مورب مکانی جنوبی-شمالی است و با افزایش عرض جغرافیایی از مقدار آن کاسته میشود، اما این تغییرات در MODIS منظمتر از MACC است.
حامد حیدری، داریوش یاراحمدی، مصطفی کرمپور،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف از این پژوهش شناسایی مناطق مستعد تبدیل شدن به کانون های گرد و غبار در استان لرستان می باشد در این راستا روش انجام کار مبتنی بر طبقه بندی، هر کدام از لایه های مربوطه، تعیین یا استخراج معیارهای کانون گردوغبار، وزن دهی به هرکدام از لایه های مربوطه با استفاده از ماتریس وزن دهی زوجی AHP، و در نهایت برهم نهی نهایی لایه های مربوطه برای تعیین نواحی مساعد کانون های گردوغبار با استفاده از نرم افزارهای GIS،Spss ،Expert Choice می باشد. نتایج نشان داد که حدود 9 درصد از مساحت استان لرستان پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به کانون های محلی گردوغبار داشته اند. توزیع فضایی این طبقه در استان در نقشه نهایی تولید شده بیانگر آن بود بیشترین مساحت این طبقه در نواحی شرقی و به ویژه شمال شرق استان که شامل شهرستان های ازنا و الیگودرز متمرکز شده است. در نواحی جنوبی منطقه مورد بررسی نیز از جمله شهرستان های پلدختر و رومشگان نیز بخش هایی دیده میشود. در نواحی مرکزی استان و همینطور بخش های شمال غرب استان شامل شهرستان های خرم آباد، دلفان، سلسله و دورود این طبقه مشاهده نمیگردد. در بخش های جنوبی شهرستان کوهدشت نیز بخش های کوچکی از طبقه کانون های بالقوه گردوغبار مشاهده میگردد. این طبقه بیشترین ریسک را برای تبدیل شدن به یک کانون فعال گردوغبار وجود دارد. منبع تغذیه بسیاری از رخدادهای گردوغبار استان نیز میتوان گفت همین نواحی هستند که برخی از آن ها در حال حاضر کانون های بالقوه گردوغبار هستند.
محمدحسین عالی نژاد، سعید جهانبخش اصل،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
تامین منابع آب توسط برف در حوضههای کوهستانی بعلت خاصیت تاخیر در ایجاد رواناب، ضروری است. بنابراین شبیهسازی رواناب ناشی از ذوب برف و تغییرات فصلی پوشش آن در مدیریت منابع آب بسیار اهمیت دارد. در این مطالعه، بهمنظور برآورد رواناب حاصل از ذوب برف در حوضۀ گاماسیاب، نخست سطح پوشش برف برای سالهای آبی 95 الی 97 با استفاده از تصاویر روزانۀ ماهوارۀ ترا- مودیس با تفکیک مکانی 1 کیلومتر از طریق سامانه گوگل ارث انجین استخراج شد. سپس در محیط نرمافزارGIS ، مشخصات فیزیوگرافی حوضه بهدست آمد. در مرحلۀ بعد، با واردکردن دادههای پوشش برف، متغیرهای هواشناختی و شاخصهای لازم به مدلSRM ، رواناب ناشی از ذوب برف شبیهسازی شد. در این شبیهسازی سال 95-96 برای واسنجی و سال 96-97 جهت اعتبارسنجی مدل در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که، سهم جریان رودخانه از ذوب برف در ماههای اسفند و فروردینماه چشمگیر است، ولی با افزایش درجهحرارت هوا در اردیبهشتماه، سهم باران در جریان پررنگتر میشود. همچنین نتایج شبیهسازی بیانگر دقت بالای این مدل میباشد، بهطوری که ضریب تعیین (R2) برای سالهای آبی 95-96 الی 96-97 به ترتیب معادل 93/0 و 9/0 و درصد خطای حجمی آن نیز به ترتیب (DV) 3/0 و 33/3 بهدست آمد.
فاطمه فلاحتی، بهلول علیجانی، محمد سلیقه،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1399 )
چکیده
برف منبعی مطمئن در تامین آب بوده و آگاهی از توزیع و مقدار آب موجود در آن، می تواند در مدیریت منابع آب بسیار حیاتی باشد . بنابراین با توجه به تغییر اقلیم و تغییر زمان ذوب برف ،پیش بینی زمان ورود آب حاصل از ذوب برف به چرخه مصرف آب ،جهت برنامه های ریزی های محیطی از اهمیت بسزایی برخوردار است . هدف از انجام این تحقیق بررسی تغییرات حجمی و توزیع زمانی جریان ناشی از ذوب برف در سالهای آتی با تلفیق علم سنجش از دور و GIS و مدلهای اقلیمی می باشد . به منظور بررسی تاثیرات اقلیم بر بارش و دما در این حوضه از مدلهای جدید ncc_noresm1_m و ncar_ccsm4 استفاده شد که تحت سناریوهای RCP2.6 ،RCP4.5 ،RCP6.0 و RCP8.5 اجرا شدند . دما و بارش در چهار دوره آتی ( 2021-2030 ،2031-2040 ،2041-2050 و 2051-2060 )تحت هر چهار سناریو محاسبه شدند . همچنین برای تعیین سطح پوشش برف در حوضه از تصاویر روزانه پوشش برف MODIS (Mod 10 A1) استفاده شده است . از بررسی ارتباط بین مساحت پوشش برف با دما و بارش مشاهده شده ، به منظور پیش بینی سطح پوشش برف در آینده استفاده شده است . نتایج سناریو های RCP ،نشان دهنده افزایش دما و کاهش بارش و پوشش برف در آینده درمنطقه مورد مطالعه می باشد . بررسی رواناب ذوب برف در دوره مشاهداتی (2015-2010) نیز نشان داد حدود 82 درصد از رواناب سالانه در حوضه مورد مطالعه به ذوب برف مربوط است . بیشترین رواناب ناشی از ذوب برف در طول فصل بهار بویژه اواخر این فصل تا اوایل تابستان اتفاق می افتد .نتایج بررسی سناریوهای آینده نشان داد نه تنها سهم ذوب برف از مجموع آب تولید شده در سال کاهش خواهد یافت ، بلکه با تغییر زمان حداکثر ذوب برف از اواخر بهار به اواسط زمستان تا اواسط بهار ، از توزیع مناسب آب حاصل از ذوب برف در طول سال کاسته می شود
سید هدایت شیخ قادری، طوبی علیزاده، پرویز ضیائیان فیروزآبادی، رحمن شریفی،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آنالیز زمانی و مکانی طوفانهای گردوغبار طی بازهی زمانی 2016 تا 2018 در شهر کرمانشاه با بهرهگیری از مدل مسیریابی HYSPLIT و پروداکت MCD19A2 سنجندهی مودیس در سامانهی تحت وب گوگل ارث انجین انجام گرفت. جهت مسیریابی منشأ ذرات گردوغبار از روش لاگرانژی مدل HYSPLIT در 48 ساعت قبل از وقوع پدیده گردوغبار در کرمانشاه در سه سطح ارتفاعی 200، 1000 و 1500 متری مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای حاصل از نقشههای ردیابی مدل HYSPLIT حاکی از آن است که مسیر کلی برای انتقال گردوغبار به منطقه مورد مطالعه مسیر شمالغرب- جنوبشرق با منشأ بیابانهای عراق و سوریه در سه ارتفاع 200، 1000 و 1500 متری در روزهای 17 ژوئن 2016 و 27 اکتبر 2018 و همچنین مسیر جنوب غرب به غرب با منشأ کویت، شمال عربستان و بخشی از عراق در 2 نوامبر 2017 میباشد. نتایج نقشههای حاصل از پروداکت MCD19A2 سنجندهی مودیس علیالخصوص نقشههای تناوب رخداد، غلظت تجمعی، تغییرات مکانی و نقشه بیشترین میزان AOD نشان از همبستگی بالا با نقشههای مسیریابی شده مستخرج از مدل HYSPLIT دارد. بهطورکلی بر اساس یافتههای حاصل از نقشههای مستخرج از پروداکت MCD19A2 سنجنده مودیس طی بازهی زمانی 2016 تا 2018 شهر کرمانشاه، مناطق مرکزی و شرقی همواره بیشتر از دیگر مناطق شهر درگیر طوفان گردوغبار گردیده و در این راستا مناطق فوق بهصورت متوسط، نسبت به دیگر مناطق شهر بیشتر با آلودگی ناشی از گردوغبار مواجه بودهاند. در این راستا نتایج نهایی نشاندهندهی همبستگی بالا بین دادههای PM10 واقعی و مقادیر AOD مشتق شده از سنجنده مودیس میباشد.
محمد صادق قدم خیر، رضا برنا، جعفر مرشدی، جبراییل قربانیان،
دوره 10، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
در این مطالعه سعی شد که تأثیرگذاری رخداد گردوغبار در زمینه نوسانات و تغییرات روزانه میزان تابش خالص موج کوتاه دریافتی در سطح زمین استان خوزستان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا دادههای روزانه 6 ایستگاه سینوپتیک و کدهای گردوغباری و سرعت و جهت باد توأم با آن ها استخراج گردید. با استفاده از دادههای ایستگاهی 3 کیس گردوغبار فراگیر در سطح استان خوزستان و در ادامه با استفاده از دو شاخص گردوغباری محصول سنجنده MODIS یعنی شاخص انگستروم هواویزه ها (AEA) و شاخص عمق اپتیکال هواویزهها (AOD) وضعیت توزیع فضایی گردوغبار در سطح استان بررسی شد و با استفاده از داده های باز تحلیل شده تابش خالص موج کوتاه دریافتی (در ساعت 12 ظهر یا 09 UTC) پایگاه ECMWF ، تغییرات زمانی و مکانی میزان تابش دریافتی بررسی شد. نتایج حاصل از بررسی 3 کیس گردوغبار فراگیر در سطح استان (شامل 19 ژوئن 2012، 12 می 2018 و 22 جولای 2010) بیانگر آن بود که، ذرات آیروسل عموماً در بخشهای مرکزی، جنوبی و غربی استان (نواحی دشتی و پست استان) از نوع ذرات با اندازه متوسط (شاخص نمایی انگستروم بین 5/0 تا 1) و در بخشهای شرقی و شمال شرقی، از نوع ذرات درشت ( شاخص انگستروم کمتر از 5/0) بوده است. نتایج حاصل از تأثیرگذاری رخدادهای گردوغبار بر میزان تابش موج کوتاه دریافتی سطح زمین نشان داد که در رخداد گردوغباری 22 جولای 2010 شاخص نمایی انگستروم بیانگر حضور ذرات درشت در اتمسفر نزدیک سطح زمین و شاخص AOD نیز بیانگر حضور گردوغبار غلیظ در کل پهنه استان بوده است، میزان تابش خالص موج کوتاه دریافتی (در ساعت 12 ظهر یا 09 UTC) حدود 194 وات بر متر مربع ( حدود28 درصد) کمتر از میانگین همان ماه بوده است. این میزان افت در دو موج گردوغبار دیگر که مقادیر شاخص AOD و شاخص انگستروم آنها بیانگر گردوغبار ریزتر و با غلظت کمتر بود، کمتر بوده است. در موج گردوغباری 19 ژوئن 2012، میزان تابش خالص موج کوتاه دریافتی تنها 5 درصد ( 25 وات بر متر مربع در ساعت 12 ظهر یا 09 UTC) کمتر از میانگین بلندمدت بوده است و این افت در رخداد گردوغباری 12 می 2018 برابر 28 وات بر متر مربع (حدود 4 درصد افت نسبت به میانگین همان ماه) بوده است.