چکیده: (11980 مشاهده)
زیست چینهنگاریسنگهای رسوبی ائوسن برمبنای آلوئولینها در شرق بلوک لوت، ایران سیداحمد بابازاده؛ دانشگاه پیام نور، گروه علوم پایه، تهران مریم سلطانی نجفآبادی*، دانشگاه پیام نور، گروه زمینشناسی، تهران دریافت 22/8/91 پذیرش 3/4/93 چکیده گونههای متنوع Alveolinaبرای چینهنگاری زیستی سنگهای رسوبی ائوسن اهمیت دارند. در این تحقیق برای اولین بار گونههای Alveolina در برشهای چلونک،کلاتهرود و شرق بینآباد از شرق ایران گزارش و سن برشهای بررسی شده ائوسن پیشین و میانی تعیین میشود. در برش چلونک با ضخامت 245 متر مجموعاً 55 نمونه برداشت شده است. در این برش چهارزونتشخیص داده شده است که عبارتند از: Alveolina solida-Alveolina globula interval range zone, Alveolina solida-A.globosa interval range zone, Alveolina globusa total range zone. Alveolina aragonesis total range zone. بر اساس گونههای شاخص Alveolinanaavellana, A. aragonensis, A. globula, A.leupoldi, A. globusa, A. elliptica nutalli, A.rotundata, A. corbarica, A. solida سن برش چلونک ائوسن پیشین پیشنهاد میشود. همچنین در این زون زیستی گونههایی گزارش شده است مانند: Cuvilierina valensis, Nummulites globulus, Nummulites atacicus در برش کلاته رودبا ضخامت242 متر درمجموع80 نمونه برداشت و بررسی شد. در این برش چهار بیوزون شناسایی شد: Alveolina solida-Alveolina globosa interval range zone, Alveolina globosa total range zone, Alveolinaaragonensis-A. canavariiinterval rangezone, Alveolina canavarii total range zone. بر اساس گونههای شاخص Alveolina aragonensis, A. decipiens, A. Avellana, A. laxa, A.pasticillata, A. canavari. A. globosa, A. solida, A سن پیشنهادی برش کلاته رودائوسن پیشین است. در برش شرق بینآباد، ضخامت 900 متر است و مجموعاً 150 نمونه برداشت و بررسی شدند. در این برش نیز چهار بیوزون تشخیص داده شد که عبارتند از: Glomalveolina lepidula-Alveolina solida interval range zone, Alveolina elliptica nutali-Alveolina corbarica interval range zone, Alveolina corbarica total range zone, Alveolina ruetimeyeri-A.levantina assemblage zone بر اساس گونههای شاخص solida. A.elliptica nuttalli, AAlveolina corbarica, A. roetimeyeri, A. decipiens. Glomalveolina lepidula A.levantina, سن این برش ائوسن پیشین است. واژههای کلیدی: زیست چینهنگاری، ائوسن، لوت، فرامینیفرا *نویسنده مسئول maryamsoltani26@yahoo.com ویژگیهای دگرشکلی و پهنههای برش در تودۀ گرانیتی مرزیان ازنا، پهنۀ سنندج- سیرجان اسماعیل درویشی، محمود خلیلی، علیرضا ندیمی؛ دانشگاه اصفهان، گروه زمینشناسی دریافت 7/2/93 پذیرش 3/10/93 چکیده تودۀ گرانیتی مرزیان ازنا یکی از جمله تودههای نفوذی متعدد پهنۀ ساختاری سنندج- سیرجان است که دارای ترکیب سنگشناسی لوکوگرانیت، گرانیت و گرانودیوریت است. همچنین در هالۀ همبری این توده (کردیریت و آندالوزیت شیست) لوکوگرانیتهای تورمالین و گارنتدار، آپلیت، پگماتیت، سنگهای میلونیتی شده و میگماتیتهای تزریقی رخنمون دارند. کانیهای عمده آنها شامل کوارتز، پلاژیوکلاز، فلدسپار پتاسیمدار، بیوتیت، موسکویت، تورمالین، گارنت است. بررسیهای ساختاری بیانگر وجود پهنههای برشی بهویژه در قسمتهای جنوب خاوری و با روندهای شمال باختری- جنوب خاوری، شمال، شمال خاوری- جنوب، جنوب باختری است و بررسیهای ریز ساختاری نشاندهندۀ وجود چهار نوع ریز ساختار: 1) ریز ساختارهای ماگمایی، 2) ریزساختار حالت جامد دما بالا، 2) ریزساختار حالت جامد کم دما، 4) ریزساختار نیمه میلونیتی و میلونیتی در منطقه است. پهنههای برشی اکثر سنگهای منطقه را تحت تأثیر قرار میدهد. نشانگرهای سوی برش مانند فابریک S-C، پورفیروکلاست و پورفیروبلاستهای نامتقارن، کینک نوارهای شکن بیوتیت و فلدسپارها، میکاها و آندالوزیتهای ماهیگون و ریزساختارهای دومینو و بودین شده فلدسپار و تورمالین بیانگر تغییرات شکلپذیر با حرکت فشارشی برشی راستبر حاکم بر منطقه هستند. مجموع شواهد، بیان کنندۀ این واقعیت است که پهنههای حالت ماگمایی و جامد دمای زیاد در شرایط رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت پایینی (500-300 درجۀ سانتیگراد)، همزمان با جایگیری تودههای گرانیتی روی داده است و پهنههای حالت جامد کم دما، نیمه میلونیتی و میلونیتی و ساختارهای شکننده حاصل فعالیتهای پس از جایگیری توده گرانیتی هستند. واژههای کلیدی: گرانیت، مرزیان، شواهد دگرشکلی، پهنههای برشی، پهنه سنندج- سیرجان *نویسنده مسئول geo.edarvishi@gmail.com شواهد دگرشکلی دگرگونیهای ناحیهای، مجاورتی و دینامیک در پهنه برشیعلیآباد دمق (همدان) فریبرز مسعودی*، فاطمه نادری؛ دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم زمین دریافت 5/3/92 پذیرش 12/12/92 چکیده منطقۀ علیآباد دمق در جنوب همدان، و شمال باختر سنندج- سیرجان واقع شده است. در این منطقه انواع متنوعی از سنگهای دگرگونی با عناصر متنوع فابریک رخنمون دارند. در این تحقیق سنگهای دگرگونی این منطقه بر اساس ریزساختارهای موجود از نظر دما بررسی شده است. در این گستره دگرشکلیها در طول مدت تغییر دمای منطقه صورت گرفتهاند. در سنگهای دگرگونی سه نسل برگوارگی و چهار مرحله دگرریختی قابل مشاهده است. رشد پورفیروبلاستها نسبت به برگوارگیها و شواهد ریزساختاری موجود در آنها بیانگر آغاز دگرشکلیها در دگرگونی ناحیهای پیشرونده است، در صورتیکه رشد میکاها و کلریتها بهصورت پس از تکتونیک نسبت به S3، نشاندهندۀ ادامه دگرگونی بهصورت دگرگونی پسرونده است. اوج این دگرگونی در منطقۀ رخساره شیست سبز تا اول رخساره آمفیبولیت تعیین میشود. شواهد دگرشکلی در گرانیت میلونیتها و سنگهای دگرگونی واقع در منطقه علیآباد دمق نشان از تأثیر دگرگونی دینامیک و تشکیل یک پهنه برشی وسیع از نوع شکلپذیر بهدنبال دگرگونی ناحیهای است. شواهد دگرشکلی در کربنات میلونیتها، حضور پهنهای برشی راستگرد در منطقه را تأیید میکند. دمای دگرشکلی در دگرگونی دینامیک بر اساس ماکلهای کلسیت در مرمرهای میلونیتی بیشتر از 200 درجۀ سانتیگراد تخمین زده شد. در این تحقیق با توجه به عکسالعمل کانیهای سازنده سنگهای منطقۀ بررسی شده و بهطور کلی دگرریختیها در برابر حرارت و نرخ کرنش، پهنه برشی از نوع شکلپذیر تا شکننده معرفی میشود. واژههای کلیدی: همدان، پهنه برشی، دگرگونی ناحیهای، دگرگونی دینامیک، دمای دگرریختی *نویسنده مسئول drfmasoodi@gmail.com تغییرات فضایی پارامترهای فرکتالی در البرز مرکزی ایران مریمسادات میرعابدینی، مریم آقآتابای*؛ دانشگاه گلستان، دانشکده علوم، گروه زمینشناسی دریافت 8/7/91 پذیرش 12/12/92 چکیده زمینلرزۀ بلده-کجور که از بزرگترین زمینلرزههای صد سال اخیر نزدیک به تهران محسوب میشود، در خرداد 1383 در دامنۀ شمالی البرز روی داده است. در این پژوهش تغییرات مکانی پارامترهای فرکتالی برای بررسی الگوی لرزهخیزی منطقۀ بررسی شده است. بهمنظور ترسیم نقشههای تغییرات مکانی، ابعاد فرکتالی مکانی روکانون زمینلرزهها (De)، توزیع زمانی رویداد آنها (Dt) و b-value قبل و بعد از شوک اصلی محاسبه شد. نتایج نشان داد که پیش از زمینلرزۀ بلده-کجور مقدار این پارامترها در بخش خاوری روکانون اندک است. بهنظر میرسد کم بودن این پارامترها پیش از زمینلرزه بلده-کجور بهدلیل وجود خوشههای زمینلرزهای بزرگتر از پسزمینه و نیز زمینلرزههای کوچکتر پس از آن باشد. در محدودۀ اطراف روکانون زمینلرزه کاهش میزان لرزهخیزی (آرامش لرزهای) مشاهده میشود. بعد از زمینلرزه مقدار پارامتر b-value و Dt در محدودۀ روکانون و بخش باختری اندک است. کم بودن این پارامترها بعد از زمینلرزه بهدلیل تأثیر خوشۀ پسلرزهها و آزاد شدن تنش در زمان زمینلرزه و در توالی پسلرزهها است. در نقشۀ لرزشی زمینلرزه نیز زیاد بودن شدت زمینلرزه در این بخش مشاهده میشود. مقدار De بعد از رویداد شوک اصلی همچنان زیاد است. کم بودن b-value و زیاد بودن De سطح بالایی از فعالیت لرزهخیزی را در منطقه نشان میدهد. در مجموع نتایج این تحقیق نشان میدهد که پارامترهای فرکتالی به خوشهبندی مکانی و زمانی زمینلرزهها بسیار حساس هستند و از آنها میتوان بهعنوان ابزار پژوهشهای پیشنشانگرهای لرزهای زمینلرزههای بزرگ استفاده کرد. واژههای کلیدی: پارامترهای فرکتالی، بلده-کجور، البرز مرکزی، خوشه پسلرزه، آرامش لرزهای. *نویسنده مسئول maryamataby@yahoo.com شیمی میکاها و رخداد دگرگونی در گارنت میکاشیستهای ارتفاعات حاجی قارا، شمال گلپایگان اکرمالسادات میرلوحی*، محمود خلیلی، سیدمحسن طباطبایی منش؛ دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم، گروه زمینشناسی، اصفهان، هانس ماسونه؛ دانشگاه اشتوتگارت، مؤسسه کانیشناسی و کریستال شیمی، آلمان دریافت 17/4/92 پذیرش 3/4/93 چکیده گارنت میکاشیستهای ارتفاعات حاجی قارا، شمال گلپایگان، بخشی ازسنگهای دگرگونی پهنۀ سنندج- سیرجان را تشکیل میدهند. لپیدوپورفیروبلاست و پورفیروپوییکیلوبلاست از جمله بافتهای عمده و میکای سیاه (بیوتیت آهندار)، میکای سفید (موسکویت و فری فنژیت)، کلریتهای دگرگونی آهن و منیزیمدار (نوع I و IIb)، گارنت (آلماندین) و کوارتز، مهم ترین کانیهای این سنگهاست. کانیهای فرعی شامل استروتید، آندالوزیت، پلاژیوکلاز، مواد کربندار، اکسید آهن و تورمالین است. شواهد پتروگرافی، شیمی میکاها در کنار دیگر کانیهای همراه و دماسنجیهای تخمین زده شده، بیانگر آن است که پس از پیشرفت دگرگونی تا رخساره آمفیبولیت، مسیر دگرگونی به سمت کاهش فشار و نیز افزایش دما تغییر کرده است. شواهد موجود به حضور تودۀ نفوذی (به صورت محلی) اشاره دارد که موجب رشد پورفیروبلاستهای گارنت، بیوتیت و موسکویت (در جهتی تقریباً عمود بر شیستوزیته قبلی سنگ) و آندالوزیت شده است. حضور کلریت، فری فنژیت و اکسید آهن، حاکی از رخداد دگرگونی برگشتی در طی کاهش حرارت و سرد شدن سنگهای مورد بحث در جریان بالاآمدگی است. واژههای کلیدی: میکا، دگرگونی، متاپلیت، گلپایگان، پهنه سنندج- سیرجان *نویسنده مسئول akrammirlohi@gmail.com شبیهسازی انتقال نیترات در آب زیرزمینی: دشت لنجانات اصفهان حمیدرضا ناصری؛ دانشگاه شهیدبهشتی، دانشکدۀ علوم زمین زهرا کیهمایون*؛ دانشگاه پیام نور، گروه زمین شناسی، تهران، ایران محمد نخعی؛ دانشگاه خوارزمی، دانشکدۀ علوم زمین دریافت 5/2/91 پذیرش 3/9/93 چکیده با هدف شناخت خصوصیات انتقالی آبخوان و نحوۀ انتقال نیترات با سیستم جریان آب زیرزمینی در محدودۀ تمرکز فعالیتهای کشاورزی دشت لنجانات، پس از تعیین غلظت این آنیون بهصورت فصلی، جریان آب زیرزمینی در آبخوان مدلسازی شده و سپس انتقال نیترات با آن شبیهسازی شده است. سنجش فصلی غلظت نیترات در نمونههای آب زیرزمینی محدودۀ بررسی شده و مقایسۀ آن با استانداردهای آب شرب انسان و دام و آبیاری حاکی از غلظت بیش از حد استاندارد این آنیون در آب زیرزمینی دشت است. نتایج مدلسازی جریان آب زیرزمینی با استفاده از کد MODFLOW نشان میدهد که سیستم جریان آب زیرزمینی دشت لنجانات متأثر از خصوصیات ثابت هیدروژئولوژی آبخوان است. تنشهای غیرطبیعی وارد بر سیستم جریان از طریق میزان زیاد پمپاژ از چاههای استفاده شده، سبب افت سطح ایستابی و کاهش ذخیرۀ آبخوان شده است. نتایج حاصل از واسنجی و تحلیل حساسیت مدل انتقال نیترات با استفاده از کد MT3DMS نشان میدهد که تغذیۀ نیترات از سطح، میزان تجزیۀ مرتبۀ اول، تخلخل مؤثر و بارش، بیشترین تأثیر را در ورود و ماندگاری این آنیون در آب زیرزمینی محدودۀ بررسی شده دارد. شرایط اکسیدی حاکم بر آبخوان لنجانات و وجود غلظتهای زیاد اکسیژن در آب زیرزمینی به همراه مقادیر اندک مواد آلی سبب کاهش میزان نیتراتزدایی در آبخوان شده است. نیمهعمر آنیون نیترات در آبخوان بررسی شده بیش از 5/2 سال است و حرکت آن عمدتاً از طریق انتقال همرفت انجام میشود. بر اساس نوع و میزان حاصلخیز کنندههای نیتراته مصرفی در محدودۀ بررسی شده و کارایی جهانی جذب نیتروژن و با توجه به جرم محاسبه شده برای نیترات ورودی به آبخوان با مدل انتقال، میزان نیتروژن فروشویی شده به آب زیرزمینی محدودۀ بررسی شده 1-yr1-kgNha 108 است. واژههای کلیدی: مدلسازی جریان آب زیرزمینی، شبیهسازی انتقال نیترات، کد MT3DMS، آبخوان لنجانات *نویسنده مسئول zkayhomayoon@pnu.ac.ir رودنگیتی شدن گابروهای جنوب شرق صحنه (غرب ایران)، با تأکید بر روابط کانی شناسی و ژئوشیمی ایزوتوپی فاطمه نوری؛ دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم پایه، بخش زمینشناسی حسین عزیزی*؛ دانشگاه کردستان، دانشکده مهندسی، گروه مهندسی معدن دریافت 26/3/93 پذیرش 3/9/93 چکیده در جنوب شرق صحنه و در شمال رودخانه گاماسیاب، در غرب ایران تودههای پراکنده گابرویی با روند شمال شرق- جنوب غرب که بخشی از مجموعه افیولیتی زاگرس هستند رخنمون دارند. این مجموعه از واحدهای مجاور بهوسیلۀ گسلهای عمیق جدا شده است و در بعضی بخشها نیز دایکهای پیروکسنیتی آنها را قطع کردهاند. شواهد صحرائی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی این سنگها نشان میدهد که تغییرات شدیدی در مجموعه کانیایی و فراوانی عناصر این سنگها نسبت به گابروهای سالم روی داده است. بهعلاوه نسبتهای ایزوتوپی زیاد 143Nd/144Nd (512945/0-513021/0) و نسبتهای کم 87Sr/86Sr (70334/0- 70656/0) از یک منشأ گوشتهای تهیشده زیراقیانوسی برای این سنگها حکایت دارد. ثابت ماندن تغییرات نسبتهای ایزوتوپی 143Nd/144Nd همزمان با افزایش نسبتهای ایزوتوپی 87Sr/86Sr، همچنین تهیشدن شدید این سنگها از SiO2 و غنی شدن آنها از CaO و Al2O3 دلالت بر واکنش شدید گابروها با آب دریا دارد. مجموعه کانیهای این سنگها شامل گراسولار/ هیدروگراسولار، آندرادیت، اپیدوت، پرهنیت، وزوویانیت و دیوپسید است که نشانگر فرایند رودنگیتی شدن گابروها در آبهای نه چندان عمیق در محیطی قلیایی است. واژههای کلیدی: زاگرس، رودنگیت، نسبتهای ایزوتوپی Sr-Nd، گوشته تهیشده. *نویسنده مسئول azizi1345@gmail.com
نوع مطالعه:
سایر |
انتشار: 1394/2/25