جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای نوع مطالعه: سایر

زاهده ازدری، مهری اخوان ملایری،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

فرض کنیم G یک گروه باشد. خودریختی$theta$ را داخلی نقطه‌ای گوییم هرگاه برای هر $xin G$، $theta(x)$ و $x$ مزدوج باشند. یکی از سوالات جالبی که در مورد خودریختی‌ها مطرح می‌شود "یافتن شرط لازم و کافی برای G است به طوری که زیرگروه‌های خاصی از خودریختی‌های آن با هم برابر ‌شوند". در این زمینه نتایج شناخته شده‌ای برای گروه‌های متناهی موجود است. در این مقاله، شرطی لازم و کافی برای گروه‌های پوچ‌توان متناهی مولد از رده 2 ارائه شده به طوری که $mathrm{Aut}_{pwi}(G)simeq mathrm{Inn}(G)$. همچنین ثابت کردیم که در هر گروه پوچ‌توان از رده 2 با زیرگروه جابه‌جاگر دوری $mathrm{Aut}_{pwi}(G)simeq mathrm{Inn}(G)$ و گروه خارج‌قسمتی $mathrm{Aut}_{pwi}(G)/mathrm{Inn}(G)$ تابدار است. به علاوه اگر زیرگروه جابه‌جاگر دوری متناهی باشد آنگاه $mathrm{Aut}_{pwi}(G)= mathrm{Inn}(G)$.

دوره 14، شماره 4 - ( 10-1393 )
چکیده

پلیمری شدن هیدروژل اشتراکی آکریلیک اسید و آکریل آمید به ‌کمک فراصوت
 
رجب‌علی ابراهیمی؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحد تاکستان، دانشکدۀ علوم، گروه شیمی، ایران
 
چکیده
هیدروژل­ها دسته­ای از فرآورده­هایی هستند که می­توانند مقادیر زیادی آب را بدون انحلال جذب کنند. این ویژگی به‌دلیل شبکه­سازی فیزیکی یا شیمیایی زنجیرهای پلیمری آب‌دوست است. از امواج پرقدرت فراصوت در واکنش­های پلیمری شدن و در نبود آغازگر بهره گرفته می­شود. از آن‌جا که در یک سامانۀ فراصوتی، پلیمری شدن و تخریب به‌طور هم‌زمان صورت می­گیرند، پلیمری شدن فراصوتی، فرآیندی پیچیده است. تشکیل هیدروژل با کمک این امواج، تنها در محیط­های گرانرو مانند گلیسرول امکان­پذیر است. رادیکال­های H و OH به‌دست آمده از فرآیند حفره­سازی، گام آغازی را راه­اندازی می­کنند. در این پژوهش، از مونومرهای آکریلی حلال در آب و عامل شبکه­ساز  متیلن بیس آکریل آمید در محیط دوتایی آب/گلیسرول هیدروژل به‌دست آمد. تابش فراصوت نه تنها به حرارت و آغازگر نیاز ندارد، بلکه زمان تشکیل فرآورده را به چند دقیقه کاهش داد. افزون بر این، هیدروژل­های تهیه شده به‌کمک فراصوت دارای ساختار میکروسکپی یک‌نواخت­تر و قدرت تورم بیش‌تری بودند. طیف­سنجی­های FT-IR و UV-VIS در تأیید ساختارهای شبکه­ای به‌دست آمده به‌کار گرفته شدند. تصاویر SEM نمونه­های به‌دست آمده نشان‌دهندۀ ساختار نانوی یک‌نواخت با حفره­های ریز زیاد است. فروپاشی حفره­هایی که در اثر تابش فراصوت و در حین واکنش تهیه تشکیل می­شوند، در انجام واکنش و ساختار فرآورده به‌دست آمده نقش اساسی دارند. از این روش می­توان هم در ساخت و هم در کنترل سنتز (سرعت و ساختار) فرآورده­های بیو(زیستی) و در سامانه­های زنده – مانند رهایش دارو - بهره گرفت، از این رو همه بررسی­ها در دمای ثابت 37 درجه بدن انسان انجام شد.
واژه‌های کلیدی:  پلیمری شدن، هیدروژل، تابش فراصوت، ساختار میکروسکپی، رهایش دارو
دریافت 7/2/92                    پذیرش 1/11/92
*نویسنده مسئول         ebrahimi_r@qiau.ac.ir
 
 
 
 
بهینه‌سازی تولید بیوسورفکتانت به‌منظور پاک‌سازی نفت خام شناور از روی آب
 
حسین امانی؛ دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، دانشکده مهندسی شیمی
 
چکیده
در این تحقیق توانایی پسودومناس آرجینیوزا1 2 NPبه‌منظور تولید بیوسورفکتانت رامنولیپید بررسی شد. رامنولیپید ‌در صنایع‌ نفت‌ برای‌ پاک‌سازی‌ فیلترهای‌ تصفیه‌ لجن‌های‌ نفتی‌ و پاک‌سازی تانک‌های ذخیرۀ نفتی و تیمار بیولوژیک‌ فاضلاب‌های‌ نفتی‌ حائز اهمیت‌ است‌. هدف دیگر این تحقیق بهینه‌سازی محیط رشد تولید بیوسورفکتانت برای کاهش هزینه‌ها با استفاده از روش تاگوچی است. شرایطی‌ از قبیل‌ منابع‌ کربنی‌ مختلف‌، اثر غلظت نمک، فسفر و نیتروژن در سه سطح بر میزان‌ تولید رامنولیپید بررسی شد. بهترین شرایط برای تولید رامنولیپید وقتی مشاهده شد که از ساکاروز به‌عنوان منبع کربن، NaCl  g/l 50 ، (4HPO2, Na4PO2NaH) g/l 75/6 و 4SO2)4(NH g/l 1 به‌ترتیب برای منبع نمک، فسفر و نیتروژن استفاده می‌شود. بیش‌ترین مقدار تولید رامنولیپید از میان آزمایش‌های مختلف برابر  g/l8/2 به‌دست آمد. هم‌چنین شاخص امولسیون‌سازی برای رامنولیپید تولید شده به‌کمک آزمون 24E بررسی شد و  مقدار امولسیون برای نفت خام (34= API) برابر 80%  به‌دست آمد.
 
واژه‌های کلیدی: بیوسورفکتانت، تاگوچی، رامنولیپید، فرمانتاسیون، امولسیون‌سازی
دریافت 2/6/93                    پذیرش 18/8/93
*نویسنده مسئول         hamani@nit.ac.ir
 
 
رسوباتبه‌عنوان منبع جدیدی از انرژی پاک برای تولید جریان الکتریسیته
 
مصطفی رحیم نژاد*، قاسم نجف‌پور،  زهرا نجف­قلی؛
دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، دانشکده مهندسی شیمی،
آزمایشگاه تحقیقاتی سوخت‌های زیستی و انرژی تجدیدپذیر
 
چکیده
استفاده از پیل­های سوختی رسوبی از روش‌های نوین تولید الکتریسیته پاک است و طیف متنوعی از مواد آلی موجود در رسوبات را تبدیل به جریان الکتریسیته می‌کنند. در این تحقیق از چهار منبع رسوبی مختلف دریا، حوضچۀ پرورش ماهی، چشمۀ محلی و رودخانۀ محمودآباد به‌عنوان مولد جریان الکتریسته استفاده شده است. از گرافیت به‌عنوان الکترود در محفظه­های آند و کاتد پیل­های سوختی رسوبی استفاده شد. کم‌ترین میزان توان به‌دست آمده در ارتباط با رسوبات حوضچۀ پرورش ماهی است به‌طوری‌که بیشینۀ ولتاژ مدار باز برای آن برابر با mV310 است. رسوبات حاصل از رودخانه در مقایسه با سایر رسوبات استفاده شده دارای بیش‌ترین دانسیته توانی برابر با 2mw/m09/37  از خود نشان داده است. این پیل ولتاژ مدارباز740 میلی‌ولت دارد و به‌مدت 12روز نیز کاملاً پایدار است.
واژه‌های کلیدی:پیل سوختی رسوبی، انرژی پاک، جریان اکتریسیته، دانسیته توان
دریافت 21/3/93                    پذیرش 16/9/93
*نویسنده مسئول           Rahimnejad@nit.ac.ir     
 
 
مقایسۀ جاذب‌های سریم مولیبدات- پلی اکریلونیتریل و مس هگزاسیانوفرات II- پلی اکریلونیتریل در جداسازی
سزیم اکتیو در محیط‌های آبی
 
رضا صابری*؛ پژوهشگاه علوم و فنون هسته­ای، تهران،
علی تخت‌اردشیر؛ امور ایمنی هسته­ای کشور، تهران
 
چکیده
پروژۀ تحقیقاتی حاضر برای دست‌یابی به فناوری‌های نوین در زمینۀ رفع آلودگی‌های رادیواکتیو انجام شده است. امروزه ساخت و استفاده از رزین‌های مبادله کننده با بازدهی و کارآیی زیاد، به‌عنوان روی‌کردی نوین در تحقیقات و هم‌چنین روشی کاربردی در علوم جداسازی مطرح است. در این پروژه برای رفع آلودگی ماده رادیواکتیو 137Cs  به‌عنوان یکی از مهم‌ترین پاره­های شکافت هسته­ای، دو نوع کامپوزیت جدید با عنوان سریم‌مولیبدات-پلی‌اکریلونیتریل1 و مس‌هگزاسیانوفرات‌II- پلی‌اکریلونیتریل2 تهیه شد و کارآیی آن‌ها در شرایط پیوسته و ناپیوسته سنجیده  شد. برای شناسایی ساختار ترکیب سنتز شده، از تکنیک طیف‌سنجی مادون قرمز استفاده شد. مساحت سطح دانه­های جاذب و میزان تخلخل آن‌ها اندازه­گیری شد. در راستای افزایش راندمان این دو کامپوزیت، ترکیب آن‌ها با ماده PAN تهیه شد و پایداری آن‌ها در شرایط مختلف محیطی سنجیده شدند. نتایج نشان می­دهد که کامپوزیت مس‌هگزاسیانوفرات‌II- پلی‌اکریلونیتریل در شرایط یک‌سان راندمان بیش‌تری نسبت به کامپوزیت سریم‌مولیبدات-پلی‌اکریلونیتریل دارد.
 
واژه‌های کلیدی: جداسازی، کامپوزیت، 137Cs ، H.C.F.C-PAN، تبادل یونی، CER.M-PAN
دریافت 6/2/93                    پذیرش 16/9/93
*نویسنده مسئول           Rsaberi@aeoi.org.ir
 
 
 
حذف فرمیک‌اسید از نمونه­های آبی با روش جذب بر روی سبوس برنج
 
نرگس صمدانی لنگرودی؛ دانشگاه گلستان، دانشکده علوم، گروه شیمی
ویدا جدائیان؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر، گروه شیمی
چکیده
هدف از انجام این تحقیق، بررسی امکان استفاده از سبوس برنج به‌عنوان جاذبی طبیعی و مناسب برای حذف فرمیک‌اسید که اسیدی آلی است، از آب آلوده شده به این اسید و بررسی اثر عوامل مختلف شامل مقدار جاذب، غلظت اولیۀ جذب‌شونده، دما و زمان بر میزان جذب و تعیین ثابت­های ایزوترم­های جذبی است. نتایج آزمایش­ها نشان داد که افزایش مقدار جاذب، کاهش غلظت اولیۀ جذب‌شونده و کاهش دما سبب افزایش جذب شده و فرایند جذب تقریباً بعد از یک ساعت به‌حال تعادل می­رسد. برای بیان چگونگی جذب فرمیک‌اسید بر روی سبوس برنج از مدل­های جذبی مختلفی استفاده شده است که ازبین آن‌ها مدل­های جذبی فروندلیش و لانگمور تطابق بهتری را در مقایسه با سایر ایزوترم­ها نشان می­دهند. بررسی­های آماری نشان می­دهند که به‌ازای سه درجه آزادی و حدود اطمینان 95%، میانگین مقدار جذب‌­شونده به‌ازای واحد وزن جاذب، 095/0± 39/10، خواهد شد.
واژه­های کلیدی: اسیدهای آلی، ایزوترم جذب سطحی، جذب سطحی، سبوس برنج
دریافت 31/6/92                    پذیرش 16/9/93
*نویسنده مسئول           nsamadani@yahoo.com
 
 
 
بررسی تأثیر تغییرات اندازۀ ذرات جاذب کربن فعال بر زمان تعادل و بازدۀ جذب یون نیکل از محلول آبی
 
فاطمه طالبی خلیل محله*، رضا مرندی؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
 
چکیده
آلودگی محیط‌زیست به فلزات سمی و خطرناک از مهم‌ترین مسائل دنیای امروز است. نیکل یکی از این فلزات سمی است که غلظت زیاد آن در صورت ورود به بدن انسان باعث حساسیت پوستی، بیماری‌های قلبی، انواع سرطان و غیره می‌شود، بنا بر این حذف نیکل از پساب‌های صنعتی ضروری است. هدف از این تحقیق حذف یون نیکل از محلول آبی با کربن فعال سنتز شده از تفالۀ هویج و بررسی تأثیر تغییر اندازۀ ذرات جاذب بر زمان تعادل و بازدۀ جذب یون نیکل بود. برای این منظور از تکنیک جذب سطحی در سیستم ناپیوسته استفاده شد و در ابتدا کربن فعال از تفالۀ هویج تهیه و اندازۀ ذرات آن بین 300- 37 میکرومتر انتخاب شد. نتایج نشان داد که حداکثر بازدۀ جذب در6pH= و برابر 100% است. هم‌چنین نشان داده شد که با کاهش اندازۀ جاذب از 300 تا 37 میکرومتر، زمان تعادل جذب کاهش یافته و از ۱30 به 20 دقیقه رسید. نتایج حاصل از بررسی مدل‌های سینتیکی نشان داد که روند حذف یون نیکل از مدل سینتیکی شبه درجۀ دوم پیروی می‌کند. رابطۀ ایزوترم‌های لانگمیر و فروندلیچ به‌منظور تطابق ایزوترم‌های جذب، بررسی شد. این پژوهش به‌خوبی نشان داد که کربن فعال جاذبی با ظرفیت جذب زیاد برای یون نیکل است.
 
واژه‌های کلیدی: کربن فعال، نیکل، اندازۀ ذرات، مدل‌های سینتیکی، ایزوترمجذب
دریافت 16/8/92                    پذیرش 17/6/93
*نویسنده مسئول           fatemeh.talebi89@yahoo.com
 
 
 
بررسی نظری مکانیسم کاتالیستی و مهار آنتی‌بیوتیک‌های بتالاکتام با متالوبتالاکتامازها در حلال‌ها و دماهای مختلف با استفاده از محاسبات مکانیک کوانتومی
 
مینا غیاثی*،  بهاره نوحی؛ دانشگاه الزهرا
منصور زاهدی؛دانشگاه شهید بهشتی
 
چکیده
رایج‌ترین و مهم‌ترین مکانیسم دفاعی باکتریایی نسبت به آنتی‌بیوتیک‌های بتالاکتام، تولید آنزیم‌های بتالاکتاماز است. این داروها از طریق هیدرولیز و شکست حلقۀ 4-عضوی پیوند بتالاکتام، طی مکانیسمی دومرحله‌ای، شامل حملۀ نوکلئوفیلی یون هیدروکسید پل و پروتونه شدن گروه آمین، غیرفعال می‌شوند. طی این واکنش یون‌های فلزی نقش مهمی را در فرآیند کاتالیستی ایفا می‌کنند. البته با وجود پژوهش‌های متعدد، هنوز مکانیسم عمل‌کرد این آنزیم‌ها نامشخص و بازدارنده مناسب برای آن‌ها گزارش نشده است. نظریۀ تابعی چگالی (DFT) با استفاده از روش B3LYP و سری‌های پایه 6-31G، 6-31G* و 6-311G**، برای محاسبه جزئیات ساختار و انرژی الکترونی واکنش کاتالیستی بخش فعال آنزیم CcrA از خانوادۀ آنزیم‌های متالوبتالاکتاماز (M&betaLs)، آنتی‌بیوتیک بتالاکتام پنی‌سیلین و کمپلکس‌های تشکیل شده شامل ES، ETS1، INT1، INT2، ETS2 و EP به‌ترتیب، به‌کار گرفته شده است. هم‌چنین توابع ترمودینامیکی نظیر، آنتالپی استاندارد (∆Hº)، آنتروپی استاندارد (∆Sº) و انرژی آزاد گیبس استاندارد (∆Gº) واکنش، برایETS1 ، ETS2  و برای کل واکنش، در دماهای C° 25، C° 31، C° 37 و C°40 و فشار1 اتمسفر، بررسی شد. در همۀ محاسبه‌ها اثر حلال با روش PCM برای حلال‌های آب، اتانول، محیط پروتئینی، نیترومتان و تتراکلرید کربن در نظر گرفته شده است. در نهایت این واکنش طی یک فرآیند گرمازا و خودبه خودی، به پایداری می‌رسد و مرحلۀ اول مکانیسم واکنش، یعنی حملۀ نوکلئوفیلی، مرحلۀ تعیین‌کننده سرعت است.
واژه‌های کلیدی: آنتی‌بیوتیک‌های بتالاکتام، آنزیم‌های متالوبتالاکتاماز (M&betaLs)، آنزیمCcrA، پنی‌سیلین، توابع ترمودینامیکی، محاسبات QM.
دریافت 11/9/92                    پذیرش 3/4/93
*نویسنده مسئول           ghiasi@alzahra.ac.ir
 
 
ابراهیم حسین نجدگرامی،
دوره 15، شماره 2 - ( 12-1393 )
چکیده

نگرانیهای زیست محیطی در مورد استفاده بی رویه از آنتی بیوتیکها، باعث افزایش رشد استفاده از عوامل کنترل کننده طبیعی (Bio-control) شده است. پلی بتا هیدروکسی بوتیرات (PHB) یک پلی مر طبیعی می باشد که می تواند به اسید چرب کوتاه زنجیره محلول در آب تبدیل شود و به عنوان یک عامل کنترل کننده میکروبی عمل کند. در این آزمایش تاثیرات جایگزینی این ماده با جیره غذایی بچه ماهیان در 3 تیمار غذایی (کنترل،2 و 5 درصد) بر روی فعالیت و تنوع متابولیکی باکتریهای بی هوازی روده در بچه ماهیان تاسماهی سیبری با روش Community Level Physiological Profiles مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی فعالیت و تنوع متابولیکی باکتریهای بی هوازی در روده بچه ماهیان، از میکروپلتهای BiologTM Ecoplate استفاده شد. نتایج طرح نشان داد که استفاده از PHB میزان فعالیت متابولیکی باکتریهای بی هوازی روده را نسبت به تیمار کنترل افزایش می دهد. نتایج منحنی Pareto- Lorenz و شاخصهای Shannon index و Evenness نشان داد که بچه ماهیانی که از تیمارهای غذایی PHB استفاده کردند دارای تنوع متابولیکی متفاوتی با تیمار کنترل هستند.

دوره 16، شماره 42 - ( 1-1394 )
چکیده

زیست چینه‌نگاریسنگ‌های رسوبی ائوسن برمبنای آلوئولین‌ها در شرق بلوک لوت، ایران   سیداحمد بابازاده؛ دانشگاه پیام نور، گروه علوم پایه، تهران مریم سلطانی نجف‌آبادی*، دانشگاه پیام نور، گروه زمین‌شناسی، تهران دریافت 22/8/91                    پذیرش 3/4/93 چکیده       گونه‌های متنوع  Alveolinaبرای چینه‌نگاری زیستی سنگ‌های رسوبی ائوسن اهمیت‌ دارند. در این تحقیق برای اولین بار گونه‌های Alveolina در برش‌های چلونک،کلاته‌رود و شرق بین‌آباد از شرق ایران گزارش و سن برش‌های بررسی شده ائوسن پیشین و میانی تعیین می‌شود. در برش چلونک با ضخامت 245 متر مجموعاً 55 نمونه برداشت شده است. در این برش چهارزونتشخیص داده شده است که عبارتند از:  Alveolina solida-Alveolina globula interval range zone, Alveolina solida-A.globosa interval range zone, Alveolina globusa total range zone. Alveolina aragonesis total range zone. بر اساس گونه‌های شاخص   Alveolinanaavellana, A. aragonensis, A. globula, A.leupoldi, A. globusa, A. elliptica nutalli, A.rotundata, A. corbarica, A. solida سن برش چلونک ائوسن پیشین پیشنهاد می‌شود. هم‌چنین در این زون زیستی گونه‌هایی گزارش شده است مانند:  Cuvilierina valensis, Nummulites globulus, Nummulites atacicus در برش کلاته‌ رودبا ضخامت242 متر درمجموع80  نمونه برداشت و بررسی شد. در این برش چهار بیوزون شناسایی شد: Alveolina solida-Alveolina globosa interval range zone, Alveolina globosa total range zone, Alveolinaaragonensis-A. canavariiinterval rangezone, Alveolina canavarii total range zone. بر اساس گونه‌های شاخص Alveolina aragonensis, A. decipiens, A. Avellana, A. laxa, A.pasticillata, A. canavari. A. globosa, A. solida, A   سن پیشنهادی برش کلاته رودائوسن پیشین است. در برش شرق بین‌آباد، ضخامت 900 متر است و مجموعاً 150 نمونه برداشت و بررسی شدند. در این برش نیز چهار بیوزون تشخیص داده شد که عبارتند از:  Glomalveolina lepidula-Alveolina solida interval range zone, Alveolina elliptica nutali-Alveolina corbarica interval range zone, Alveolina corbarica  total range zone, Alveolina ruetimeyeri-A.levantina assemblage zone بر اساس گونه‌های شاخص  solida. A.elliptica nuttalli, AAlveolina corbarica, A. roetimeyeri, A. decipiens. Glomalveolina lepidula A.levantina,   سن این برش ائوسن پیشین است. واژه‌های کلیدی: زیست چینه‌نگاری، ائوسن، لوت، فرامینیفرا *نویسنده مسئول             maryamsoltani26@yahoo.com     ویژ‏گی‏های دگرشکلی و پهنه‏های برش در تودۀ گرانیتی مرزیان ازنا، پهنۀ سنندج- سیرجان   اسماعیل درویشی، محمود خلیلی، علیرضا ندیمی؛ دانشگاه اصفهان، گروه زمین‌شناسی  دریافت 7/2/93                    پذیرش 3/10/93 چکیده تودۀ گرانیتی مرزیان ازنا یکی از جمله توده‌های نفوذی متعدد پهنۀ ساختاری سنندج- سیرجان است که دارای ترکیب سنگ‌شناسی لوکوگرانیت، گرانیت و گرانودیوریت است. هم‌چنین در هالۀ همبری این توده (کردیریت و آندالوزیت شیست) لوکوگرانیت‌های تورمالین و گارنت‌دار، آپلیت، پگماتیت، سنگ‌های میلونیتی شده و میگماتیت‌های تزریقی رخنمون دارند. کانی‏های عمده آن‌ها شامل کوارتز، پلاژیوکلاز، فلدسپار پتاسیم‌دار، بیوتیت، موسکویت، تورمالین، گارنت است. بررسی‌های ساختاری بیان‌گر وجود پهنه‏های برشی به‌ویژه در قسمت‏های جنوب خاور‏ی و با روندهای شمال باختری- جنوب خاوری، شمال، شمال خاور‏ی- جنوب، جنوب باختر‏ی است و بررسی‌های ریز ساختاری نشان‌دهندۀ وجود چهار نوع ریز ساختار: 1) ریز ساختارهای ماگمایی، 2) ریزساختار حالت جامد دما بالا، 2) ریزساختار حالت جامد کم دما،  4) ریزساختار نیمه میلونیتی و میلونیتی در منطقه است. پهنه‏های برشی اکثر سنگ‏های منطقه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. نشان‌گرهای سوی برش مانند‏ فابریک S-C، پورفیروکلاست و پورفیروبلاست‌های نامتقارن، کینک نوارهای شکن بیوتیت و فلدسپارها، میکاها و آندالوزیت‌های ماهی‌گون و ریزساختارهای دومینو و بودین شده فلدسپار و تورمالین بیان‌گر تغییرات شکل‌پذیر با حرکت فشارشی برشی راست‌بر حاکم بر منطقه هستند. مجموع شواهد، بیان کنندۀ این واقعیت است که پهنه‌های حالت ماگمایی و جامد دمای زیاد در شرایط رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت پایینی (500-300 درجۀ سانتی‌گراد)، هم‌زمان با جای‌گیری توده‌های گرانیتی روی داده است و پهنه‌های حالت جامد کم دما، نیمه‏ میلونیتی و میلونیتی و ساختارهای شکننده حاصل فعالیت‌های پس از جای‌گیری توده گرانیتی هستند.   واژه‌های کلیدی: گرانیت، مرزیان، شواهد دگرشکلی، پهنه‌های برشی، پهنه سنندج- سیرجان *نویسنده مسئول                       geo.edarvishi@gmail.com       شواهد دگرشکلی دگرگونی‌های ناحیه‌ای، مجاورتی و دینامیک در پهنه برشیعلی‌آباد دمق (همدان)   فریبرز مسعودی*، فاطمه نادری؛ دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم زمین دریافت 5/3/92                    پذیرش 12/12/92 چکیده منطقۀ علی‌آباد دمق در جنوب همدان، و شمال باختر سنندج- سیرجان واقع شده است. در این منطقه انواع متنوعی از سنگ‌های دگرگونی با عناصر متنوع فابریک رخنمون دارند. در این تحقیق سنگ‌های دگرگونی این منطقه بر اساس ریزساختارهای موجود از نظر دما بررسی شده است. در این گستره دگرشکلی‌ها در طول مدت تغییر دمای منطقه صورت گرفته‌اند. در سنگ‌های دگرگونی سه نسل برگوارگی و چهار مرحله دگرریختی قابل مشاهده است. رشد پورفیروبلاست‌ها نسبت به برگوارگی‌ها و شواهد ریزساختاری موجود در آن‌ها بیان‌گر آغاز دگرشکلی‌ها در دگرگونی ناحیه‌ای پیش‌رونده است، در صورتی‌که رشد میکاها و کلریت‌ها به‌صورت پس از تکتونیک نسبت به S3، نشان‌دهندۀ ادامه دگرگونی به‌صورت دگرگونی پس‌رونده است. اوج این دگرگونی در منطقۀ رخساره شیست سبز تا اول رخساره آمفیبولیت تعیین می‌شود. شواهد دگرشکلی در گرانیت میلونیت‌ها و سنگ‌های دگرگونی واقع در منطقه علی‌آباد دمق نشان از تأثیر دگرگونی دینامیک و تشکیل یک پهنه برشی وسیع از نوع شکل‌پذیر به‌دنبال دگرگونی ناحیه‌ای است. شواهد دگرشکلی در کربنات میلونیت‌ها، حضور پهنه‌ای برشی راست‌گرد در منطقه را تأیید می‌کند. دمای دگرشکلی در دگرگونی دینامیک بر اساس ماکل‌های کلسیت در مرمرهای میلونیتی بیش‌تر از 200  درجۀ سانتی‌گراد تخمین زده شد. در این تحقیق با توجه به عکس‌العمل کانی‌های سازنده سنگ‌های منطقۀ بررسی شده و به‌طور کلی دگرریختی‌ها در برابر حرارت و نرخ کرنش، پهنه برشی از نوع شکل‌پذیر تا شکننده معرفی می‌شود.   واژه‌های کلیدی: همدان، پهنه برشی، دگرگونی ناحیه‌ای، دگرگونی دینامیک، دمای دگرریختی *نویسنده مسئول           drfmasoodi@gmail.com     تغییرات فضایی پارامترهای فرکتالی در البرز مرکزی ایران   مریم‌سادات میرعابدینی، مریم آق‌آتابای*؛ دانشگاه گلستان، دانشکده علوم، گروه زمین­شناسی   دریافت 8/7/91                    پذیرش 12/12/92 چکیده زمین­لرزۀ بلده-کجور که از بزرگ‌ترین زمین­لرزه­های صد سال اخیر نزدیک به تهران محسوب می­شود، در خرداد 1383 در دامنۀ شمالی البرز روی داده است. در این پژوهش تغییرات مکانی پارامترهای فرکتالی برای بررسی الگوی لرزه­خیزی منطقۀ بررسی شده است. به­منظور ترسیم نقشه­های تغییرات مکانی، ابعاد فرکتالی مکانی روکانون زمین­لرزه­ها (De)، توزیع زمانی رویداد آن­ها (Dt) و b-value قبل و بعد از شوک اصلی محاسبه شد. نتایج نشان داد که پیش از زمین­لرزۀ بلده-کجور مقدار این پارامترها در بخش خاوری روکانون اندک است. به‌نظر می­رسد کم بودن این پارامترها پیش از زمین­لرزه بلده-کجور به‌دلیل وجود خوشه­های زمین­لرزه­ای بزرگ‌تر از پس­زمینه و نیز زمین­لرزه­های کوچک‌تر پس از آن باشد. در محدودۀ اطراف روکانون زمین­لرزه کاهش میزان لرزه­خیزی (آرامش لرزه­ای) مشاهده می­شود. بعد از زمین­لرزه مقدار پارامتر b-value و Dt در محدودۀ روکانون و بخش باختری اندک است. کم بودن این پارامترها بعد از زمین­لرزه به‌دلیل تأثیر خوشۀ پس­لرزه­ها و آزاد شدن تنش در زمان زمین­لرزه و در توالی پس­لرزه­ها است. در نقشۀ لرزشی زمین­لرزه نیز زیاد بودن شدت زمین­لرزه در این بخش مشاهده می­شود. مقدار De بعد از رویداد شوک اصلی هم‌چنان زیاد است. کم بودن b-value و زیاد بودن De سطح بالایی از فعالیت لرزه­خیزی را در منطقه نشان می­دهد. در مجموع نتایج این تحقیق نشان می­دهد که پارامتر­های فرکتالی به خوشه­بندی مکانی و زمانی زمین­لرزه­ها بسیار حساس هستند و از آن­ها می­توان به­عنوان ابزار پژوهش‌های پیش­نشان‌گرهای لرزه­ای زمین­لرزه­های بزرگ استفاده کرد. واژه‌های کلیدی: پارامترهای فرکتالی، بلده-کجور، البرز مرکزی، خوشه پس­لرزه، آرامش لرزه­ای. *نویسنده مسئول           maryamataby@yahoo.com     شیمی میکاها و رخداد دگرگونی در گارنت میکاشیست‌های ارتفاعات حاجی قارا،‌ شمال گلپایگان   اکرم‌السادات میرلوحی*، محمود خلیلی، سیدمحسن طباطبایی منش؛ دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم، گروه زمین‌شناسی،‌ اصفهان،‌ هانس ماسونه؛ دانشگاه اشتوتگارت، مؤسسه کانی‌شناسی و کریستال شیمی، آلمان دریافت 17/4/92                    پذیرش 3/4/93 چکیده گارنت میکاشیست‌های ارتفاعات حاجی قارا، شمال گلپایگان، بخشی ازسنگ‌های دگرگونی پهنۀ سنندج- سیرجان را تشکیل‌ می‌دهند. لپیدوپورفیروبلاست و پورفیروپویی‌کیلوبلاست از جمله بافت‌های عمده و میکای سیاه (بیوتیت آهن‌دار)، میکای سفید (موسکویت و فری فنژیت)، کلریت‌های دگرگونی آهن و منیزیم‌دار (نوع I و IIb)، گارنت (آلماندین) و کوارتز، مهم ترین کانی‌های این سنگ‌هاست. کانی‌های فرعی شامل استروتید، آندالوزیت، پلاژیوکلاز، مواد کربن‌دار، اکسید آهن و تورمالین است. شواهد پتروگرافی، شیمی میکاها در کنار دیگر کانی‌های همراه و دماسنجی‌های تخمین زده شده، بیان‌گر آن است که پس از پیشرفت دگرگونی تا رخساره آمفیبولیت، مسیر دگرگونی به سمت کاهش فشار و نیز افزایش دما تغییر کرده است. شواهد موجود به حضور تودۀ نفوذی (به صورت محلی) ‌اشاره دارد که موجب رشد پورفیروبلاست‌های گارنت، بیوتیت و موسکویت (در جهتی تقریباً عمود بر شیستوزیته قبلی سنگ) و آندالوزیت شده است. حضور کلریت، فری فنژیت و اکسید آهن، حاکی از رخداد دگرگونی برگشتی در طی کاهش حرارت و سرد شدن سنگ‌های مورد بحث در جریان بالاآمدگی است. واژه‌های کلیدی: میکا،‌ دگرگونی، ‌متاپلیت، گلپایگان، پهنه سنندج- سیرجان *نویسنده مسئول           akrammirlohi@gmail.com     شبیه‌سازی انتقال نیترات در آب زیرزمینی: دشت لنجانات اصفهان   حمیدرضا ناصری؛ دانشگاه شهیدبهشتی، دانشکدۀ علوم زمین زهرا کی‌همایون*؛ دانشگاه پیام نور، گروه زمین شناسی، تهران، ایران محمد نخعی؛ دانشگاه خوارزمی، دانشکدۀ علوم زمین دریافت 5/2/91                    پذیرش 3/9/93 چکیده با هدف شناخت خصوصیات انتقالی آبخوان و نحوۀ انتقال نیترات با سیستم‌ جریان آب زیرزمینی در محدودۀ تمرکز فعالیت‌های کشاورزی دشت لنجانات، پس از تعیین غلظت این آنیون به‌صورت فصلی، جریان آب زیرزمینی در آبخوان مدل‌سازی شده و سپس انتقال نیترات با آن شبیه‌سازی شده است. سنجش فصلی غلظت نیترات در نمونه‌های آب زیرزمینی محدودۀ بررسی شده و مقایسۀ آن با استانداردهای آب شرب انسان و دام و آبیاری حاکی از غلظت بیش از حد استاندارد این آنیون در آب زیرزمینی دشت است. نتایج مدل‌سازی جریان آب زیرزمینی با استفاده از کد MODFLOW نشان می‌دهد که سیستم جریان آب زیرزمینی دشت لنجانات متأثر از خصوصیات ثابت هیدروژئولوژی آبخوان است. تنش‌های غیرطبیعی وارد بر سیستم جریان از طریق میزان زیاد پمپاژ از چاه‌های استفاده شده، سبب افت سطح ایستابی و کاهش ذخیرۀ آبخوان شده است. نتایج حاصل از واسنجی و تحلیل حساسیت مدل انتقال نیترات با استفاده از کد  MT3DMS نشان می‌دهد که تغذیۀ نیترات از سطح، میزان تجزیۀ مرتبۀ اول، تخلخل مؤثر و بارش، بیش‌ترین تأثیر را در ورود و ماندگاری این آنیون در آب زیرزمینی محدودۀ بررسی شده دارد. شرایط اکسیدی حاکم بر آبخوان لنجانات و وجود غلظت‌های زیاد اکسیژن در آب زیرزمینی به همراه مقادیر اندک مواد آلی سبب کاهش میزان نیترات‌زدایی در آبخوان شده است. نیمه‌عمر آنیون نیترات در آبخوان بررسی شده بیش از 5/2 سال است و حرکت آن عمدتاً از طریق انتقال همرفت انجام می‌شود. بر اساس نوع و میزان حاصل‌خیز کننده‌های نیتراته مصرفی در محدودۀ بررسی شده و کارایی جهانی جذب نیتروژن و با توجه به جرم محاسبه شده برای نیترات ورودی به آبخوان با مدل انتقال، میزان نیتروژن فروشویی شده به آب زیرزمینی محدودۀ بررسی شده  1-yr1-kgNha 108 است. واژه‌های کلیدی: مدل‌سازی جریان آب زیرزمینی، شبیه‌سازی انتقال نیترات، کد MT3DMS، آبخوان لنجانات *نویسنده مسئول           zkayhomayoon@pnu.ac.ir               رودنگیتی شدن گابروهای جنوب شرق صحنه (غرب ایران)، با تأکید بر روابط کانی­ شناسی و ژئوشیمی ایزوتوپی   فاطمه نوری؛ دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم پایه، بخش زمین‌شناسی  حسین عزیزی*؛ دانشگاه کردستان، دانشکده مهندسی، گروه مهندسی معدن دریافت 26/3/93                    پذیرش 3/9/93 چکیده در جنوب شرق صحنه و در شمال رودخانه گاماسیاب، در غرب ایران توده­های پراکنده گابرویی با روند شمال شرق- جنوب غرب که بخشی از مجموعه افیولیتی زاگرس هستند رخنمون دارند. این مجموعه از واحدهای مجاور به‌وسیلۀ گسل­های عمیق جدا شده است و در بعضی بخش­ها نیز دایک­های پیروکسنیتی آن‌ها را قطع کرده­اند. شواهد صحرائی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی این سنگ­ها نشان می­دهد که تغییرات شدیدی در مجموعه کانیایی و فراوانی عناصر این سنگ­ها نسبت به گابروهای سالم روی داده است. به­علاوه نسبت­های ایزوتوپی زیاد 143Nd/144Nd (512945/0-513021/0)  و نسبت­های کم 87Sr/86Sr (70334/0- 70656/0) از یک منشأ گوشته­ای تهی­شده زیراقیانوسی برای این سنگ­ها حکایت دارد. ثابت ماندن تغییرات نسبت­های ایزوتوپی 143Nd/144Nd هم‌زمان با افزایش نسبت­های ایزوتوپی 87Sr/86Sr، هم‌چنین تهی‌شدن شدید این سنگ‌ها از SiO2 و غنی شدن آن‌ها از CaO  و Al2O3 دلالت بر واکنش شدید گابروها با آب دریا دارد. مجموعه کانی­های این سنگ­ها شامل گراسولار/ هیدروگراسولار، آندرادیت، اپیدوت، پرهنیت، وزوویانیت و دیوپسید­ است که نشان‌گر فرایند رودنگیتی شدن  گابروها در آب­های نه چندان عمیق  در محیطی  قلیایی است. واژه­های کلیدی: زاگرس، رودنگیت، نسبت­های ایزوتوپی  Sr-Nd، گوشته تهی­شده. *نویسنده مسئول           azizi1345@gmail.com    

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه علوم دانشگاه خوارزمی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Quarterly Journal of Science Kharazmi University

Designed & Developed by : Yektaweb