دوره 18، شماره 57 - ( 10-1383 )
چکیده
تولید گیاهان تراریخت کلزا با استفاده از میانجی آگروباکتریوم نیاز به بهینهسازی روشهای کشت بافت و تراریختی دارد. برای این منظور آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکراراجرا شد. غلظتهای مختلف بنزیل آدنین(BA)(5/1, 3 و 5/4 میلیگرم بر لیتر) و تدیازورون (TDZ) (0 , 15/0 و 3/0 میلیگرم بر لیتر) با سنین مختلف جداکشتهای محور زیر لپه(7، 14 و 21 روزه) مورد بررسی قرار گرفتند. تفاوت معنیداری در اثر مثقابل هورمونهای BA و TDZ دیده شد, به نحوی که بیشترین درصد شاخهزایی (% 174) از کاربرد 5/4 میلیگرم بر لیتر BA و 3/0 میلیگرم بر لیتر TDZ حاصل شد. سن جدا کشت نیز تأثیر معنیداری بر در صد شاخهزایی داشت. جداکشتهای 21روزه توانایی تولید بیشترین درصد شاخهزایی را داشتند. شاخههای تولید شده پس از انتقال به محیط ریشهزایی دارای 2 میلیگرم بر لیتر ایندول بوتیریک اسید تولید ریشه کردند. با دستیابی به بهترین تیمار هورمونی و سن جدا کشت اقدام به انجام تراریختی توسط میانجی آگروباکتریوم شد. آگروباکتریوم سویه LBA حاوی پلاسمید pBI مورد استفاده قرار گرفت. گیاهان تراریخت نشده در محیط انتخاب, حاوی کانامایسین با از دست دادن ساختار کلروفیلی به رنگ سفید یا ارغوانی درآمدند و حذف گردیدند، در حالیکه گیاهان تراریخت شده با دریافت ژن NPTII و ایجاد مقاومت در مقابل کانامایسین و حفظ کلروفیل در محیط انتخاب، به رنگ سبز باقی ماندند و ریشه کردند. گیاهان ریشهدار به خاک منتقل شدند و تولید گل و دانه کردند. از گیاهان سبز مقاوم به کانامایسین آزمون GUS انجام شد. ظهور رنگ آبی در حضور سوبسترای X-Gluc نشانگر بیان ژن GUS در گیاهان تراریخت بود. از برگهای سبز گیاهان مقاوم به کانامایسینDNA ژنومی استخراج شد و پس ازPCR ظهور باند pb 520 بیانگر حضور ژن GUS دراین گیاهان بود. بنا براین با استفاده از این روش میتوان اقدام به انتقال ژنهای مقاومت به تنشهای زیستی و غیرزیستی کرد.