دوره 10، شماره 4 - ( 7-1391 )                   جلد 10 شماره 4 صفحات 67-57 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


چکیده:   (4956 مشاهده)

عارضۀ سربهجلو از شایعترین انحرافات وضعیتی و عامل درصد بالایی از دردهای مکانیکی ناحیه گردن
است. تحقیق حاضر در نظر دارد به مقایسه اثر دو روش درمانی چسب کینزیولوژی و کشش عضلۀ ذوزنقه
فوقانی در درمان دردهای گردنی ناشی از عارضۀ سربهجلو بپردازد. 36 فرد ( 29 زن و 7 مرد) با دامنۀ سنی
28 ) که دچار عارضۀ سربهجلو بودند بهعنوان آزمودنی انتخاب شدند و بهصورت تصادفی ±7/ 20-40 سال ( 4
در دو گروه درمان با چسب کینزیولوژی ( 18 نفر) و درمان با کشش استاتیک عضلۀ ذوزنقه فوقانی ( 18 نفر)
قرار گرفتند. جلسات درمانی یکروزدرمیان و طی 10 جلسه برگزار شد. آزمودنیها پیش و پس از پایان دوره
را تکمیل کردند. داده - (VAS) و مقیاس بصری درد (NDI) درمان پرسشنامههای اختلال عملکرد گردن
نسخه 15 تحلیل شد. برای بررسی اثر SPSS 0 و با استفاده از نرمافزار / های حاصل در سطح معناداری 05
زوجی و جهت مقایسۀ اثر دو t دو روش درمانی بر شدت درد و اختلال عملکرد گردن در هر گروه از آزمون
مستقل t روش درمانی بر تغییرات میانگین شدت درد و اختلال عملکرد گردن در بین دو گروه از آزمون
استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین شدت درد و اختلال عملکرد گردن در هر دو گروه آزمودنیها پس از
ولی بین تغییرات میانگین شدت درد و اختلال عملکرد ،(p≤0/ پایان دوره درمان کاهش معناداری داشت ( 05
همچنین مشخص .(p≥0/ گردن در بین دو گروه پس از پایان دوره درمان اختلاف معناداری مشاهده نشد( 05
شد که هردو روش کاربرد چسب کینزیولوژی و کشش باعث کاهش معنادار درد و اختلال عملکرد گردن
ناشی از وجود نقاط ماشهای در عضلۀ ذوزنقه فوقانی میشوند. همچنین این نتایج حاکی از آن است که بین کاربرد این دو روش درمانی تفاوت معناداری وجود ندارد؛ بنابراین، میتوان در مواردی که درد شدید است و
فرد تحت درمان با روشهای دیگر است، در فواصل درمان از چسب کینزیولوژی استفاده کرد. همچنین در
مواردی که درد آنقدر شدید است که بیمار روشهایی مانند کشش یا فشار ایسکمی را نمیتواند تحمل کند،
میتوان از روش چسب کینزیولوژی استفاده کرد تا زمانی که درد به حد تحملپذیری برسد.

متن کامل [PDF 325 kb]   (3975 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي |
دریافت: 1395/5/2 | پذیرش: 1395/5/2 | انتشار: 1395/5/2

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.