جستجو در مقالات منتشر شده



محمدرضا دهخدا، کاظم خدایی، سهراب ملک زاده،
دوره 13، شماره 9 - ( 1-1394 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی تأثیر گرم­کردن با دو شدت متفاوت بر میزان پلاسمایی آنزیم­های ضد اکسایشی و شاخص­های تخریب لیپیدی، پروتئینی و  دی.ان.ای بعد از فعالیت شدید در دانشجویان غیرورزشکار بود. 12 نفر از دانشجویان غیرورزشکار دانشگاه خوارزمی برای پژوهش انتخاب شدند. ابتدا میزان  VO2peakآزمودنی­ها با دستگاه گازآنالیزر روی چرخ کارسنج اندازه­گیری و میزان کار در شدت­های کم و زیاد گرم­کردن محاسبه شد. سپس آزمودنی­ها در سه جلسه با فاصله 48 ساعت به سه گروه گرم­کردن با شدت کم و گرم­کردن با شدت زیاد و بدون گرم کردن تقسیم شدند. در ابتدای هرجلسه خون­گیری استراحتی انجام شد. سپس، گروه اول گرم­کردن با شدت کم (%50-%45 VO2peak) را به­مدت شش­دقیقه انجام دادند سپس اجرای فعالیت شدید آغاز شد و گروه دوم گرم­کردن با شدت زیاد (%80-%75 VO2peak) و سپس فعالیت شدید را انجام دادند و گروه سوم مستقیم بدون گرم­کردن فعالیت شدید را انجام دادند. دو ساعت پس از فعالیت شدید خون­گیری صورت گرفت. در روزهای دیگر به­صورت متقاطع جای اعضای گروه­ها عوض ­شد. از تحلیل واریانس اندازه­گیری­های مکرر و آزمون تعقیبی  LSDبرای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. یافته­های پژوهش نشان داد که بین میانگین تغییرات MDA، کربونیل-پروتئین و 8-هیدروکسی 2-دزوکسی گوانوزین و همچنین بین میانگین تغییرات آنزیم­های ضد اکسایشی SOD، CAT و GPX نسبت به حالت استراحتی در سه حالت تفاوت معنی­داری وجود داشت. میانگین تغییرات MDA و SOD در حالت گرم­کردن با شدت کم کمتر از حالت­های دیگر بود. ولی این کاهش معنی­دار نبود. متغیرهای دیگر در حالت بدون گرم­کردن کمترین مقدار و در گرم­کردن شدید بیشترین مقدار را داشتند. نتایج پژوهش نشان داد که گرم­کردن با شدت کم می­تواند تخریب لیپیدی را کاهش دهد، ولی بر تخریب پروتئینی و DNA اثری ندارد. گرم­کردن با شدت زیاد نیز می­تواند باعث افزایش هر سه نوع تخریب شود. بنابراین در مردان غیرورزشکار گرم­کردن با شدت کم بهتر از شدت زیاد است.
 
رغد معمار، شیوا نوری،
دوره 14، شماره 12 - ( 7-1395 )
چکیده

با توجه به این احتمال که فعالیت­های ورزشی تغییراتی در توزیع پارامترهای مختلف فشار کف پایی در حین گام­برداری به وجود می­آورند، هدف مطالعۀ حاضر مقایسۀ الگوی توزیع فشار کف پایی بین پای راست و چپ و ارتباط آنها با پارامترهای آنتروپومتریک است. بدین­منظور، 10 کشتی­گیر نخبه با میانگین و انحراف استاندارد سنی 3/33±23/6 سال، قد 7/67±173/5 سانتی­متر و جرم: 21/8±83/3 کیلوگرم در این مطالعه بصورت داوطلبانه مشارکت کردند. از دستگاه EMED-AT2 برای تحلیل فشار کف پایی، از آمار پارامتریک روش تی زوجی جهت مقایسۀ پارامترها بین پای راست و چپ و از روش پیرسون برای تعیین همبستگـی بین متغیرهـا استفاده شد. تنهـا در پارامتر سطح تمـاس در ناحیـۀ 4 بین پـای راست و چپ اختلاف معنـادار یافت شـد (0/05≥p، 0/03=ES). بین تمامی پارامترها با قد و جرم همبستگی مثبت و معنادار یافت شد0/01 p0/05، p) و تنها در نواحی پاشنه همبستگی بین حداکثر نیرو در پای راست با قد (پاشنه داخلی 0/45=r2، پاشنۀ خارجی 0/68=r2) و جرم (پاشنۀ داخلی 56 /0=r2، پاشنۀ خارجی 0/8=r2) و در پای چپ با قد (پاشنۀ خارجـی 0/53=r2) و جرم (پاشنۀ خارجـی 0/55=r2) معکوس شد (0/05p). با توجه به فقدان اختلاف معنادار در پارامترهـای مختلف فشار کف پایـی بین پای راست و چپ می­توان ادعا کرد، در ورزش کشتی تقاضای عملکردی پاها یکسان است. همچنین، این پژوهش نتایج تحقیقات گذشته را مبنی بر فقدان پای غالب در رشتۀ کشتی تأیید کرد.  

وحید صالح، حیدر صادقی، پروانه شمس نجف آبادی، محمدرفیع رضاییان هفتادر، حبیب‌الله ولی‌زاده،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این تحقیق مقایسۀ نیم­رخ آنتروپومتریک، سوماتوتایپ و ترکیب بدنی ژیمناست­‌های مبتدی و حرفه­‌ای 6 تا 8 ساله بود. 40 نفر از ژیمناست‌­ها در دو گروه (مبتدی 20 ژیمناست و حرفه‌­ای 20 ژیمناست) در این آزمون مشارکت کردند. 17 متغیر آنتروپومتریکی، سوماتوتایپ و ترکیب بدنی از هر آزمودنی اندازه‌­گیری شد. ابزارهای اندازه‌­گیری پرسش­نامه‌­های اطلاعات فردی و ارزیابی سلامت عمومی، کرنومتر، متر نواری، قدسنج، ترازوی قابل ­حمل، کالیپر، کولیس و نرم‌­افزار سوماتوتایپ بود. از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی در دو گروه مستقل) در سطح معناداری 0/05 برای بررسی داده‌­های تحقیق استفاده شد. بین درصد چربی (سه‌­سر بازو، فوق خاری و ساق پا)، طول کل دست، محیط (ساق پا و باسن)، ترکیب بدنی (BMI)، اندومورفی و اکتومورفی تفاوت معنادار مشاهده شدp<0.05) ). ازمنظر آنتروپومتریکی، 6 تا 8 سالگی را  می‌­توان پایین‌­ترین و بهترین سن استعدادیابی ژیمناستیک در نظر گرفت. براساس نتایج پژوهش می­‌توان نتیجه گرفت که ژیمناست‌­های حرفه‌ای دارای درصد چربی کمتر، طول دست بیشتر، محیط باسن و ساق کمتر، BMI کمتر، اندومورفی کمتر و مزومورفی و اکتومورفی بیشتری نسبت به مبتدی‌­ها هستند. به طور میانگین ژیمناست‌­های حرفه­‌ای از لحاظ کلاس­‌بندی سوماتوچارت در ناحیۀ اکتومورف- مزومورف و گروه مبتدی در ناحیه اندومورف- مزومورف قرار داشتند.

 
سمیرا انتظاری، رغد معمار، مریم کاکاوند،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر ورزش تکواندو بر تقارن توزیع فشار کف‌پایی، نیروی عکس­‌العمل زمین و سطح تماس اندام برتر و غیربرتر تکواندوکاران زن نخبه است. در این مطالعه،10 تکواندوکار زن نخبه انتخاب شدند. توزیع فشار کف‌پایی و نیروی عکس‌العمل عمودی زمین و سطح تماس نواحی مختلف کف‌پا با استفاده از دستگاه emed ارزیابی شد. اطلاعات به‌دست‌آمده با استفاده از آزمون تی ­وابسته و تقارن بین دو اندام با استفاده از فرمول شاخص تقارن ارزیابی شد. یافته‌­ها نشان داد تفاوت معناداری در میزان سطح تماس ناحیه سه‌­انگشت آخر و همچنین عدم تقارن بین دو اندام وجود دارد. این عدم تقارن در توزیع فشار می­‌تواند با آسیب‌­های عضلانی یا بافتی مانند التهاب فشیای کف‌پا یا استرس فرکچر سر استخوان‌­های کف‌­پایی مرتبط باشد. بنابراین، در این رشته ورزشی لازم است با انجام تمرینات ویژه به ایجاد توازن و تقارن بیشتر در اندام تحتانی کمک شود تا آسیب­‌های ناشی از این عدم تقارن به حداقل برسد.

سمیرا محمدی، هومن مینونژاد، رضا رجبی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی همه­‌گیرشناسی آسیب‌های کبدی در مسابقات لیگ‌برتر کشور است. این تحقیق توصیفی و از نوع مطالعات آینده‌نگر است. کلیه مردان مشارکت‌کننده در رقابت‌های لیگ‌برتر کبدی سال 1393 (تعداد=192نفر) در این مطالعه تحت بررسی قرارگرفتند که از بین آنها ورزشکارانی که در طول رقابت‌ها دچار آسیب‌دیدگی شده‌ و تحت مراقبت‌های پزشکی قرار گرفته بودند، نمونه‌های این تحقیق در نظر گرفته شدند. اطلاعات مربوط به این تحقیق از طریق ثبت در فرم ثبت آسیب به­‌کوشش محقق و با کمک پزشک مسابقات در حین برگزاری رقابت‌ها تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون خی‌دو (2x) در سطح معنی‌داری 0/05≥α و همچنین، از آمار توصیفی در قالب اعداد، جدول­‌ها و نمودارها برای بیان یافته‌های تحقیق استفاده شد. میزان بروز آسیب در هزارساعت مسابقه برابر 229/9 آسیب برآورد شد و بیشترین نواحی آسیب‌دیده سر و صورت (26/2 درصد) و زانو (15/5 درصد) بوده‌است. 48/5 درصد آسیب‌ها از نوع کبودی/کوفتگی/خون‌­مردگی و بیشترین سازوکار به‌وجودآورنده آسیب برخورد با حریف (82/5 درصد) بود. 32 درصد آسیب‌ها هنگام زیرگیری رخ داده‌است. میزان آسیب در بازیکنان پست دفاع 50/5 درصد بود. با توجه به یافته‌ها، که بیان‌کننده شیوع بالای آسیب در ورزش کبدی است، به اعضای پزشکی تیم‌ها، مربیان، و ورزشکاران توصیه می‌شود تا عوامل خطرزای بالقوه‌ مرتبط با بروز آسیب‌ را شناسایی و اقدامات لازم را جهت پیش­گیری از آنها انجام دهند.

سلمان نظامی، محمدعلی سمواتی شریف، اسدالله چزانی شراهی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش، بررسی اثر هشت­­هفته تمرین مقاومتی شدید (به­روش اسپلیت) بر تغییرات سطوح سرمی تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول (T/C) و تأثیر آن بر رشد و توسعه قدرت عضلانی است. 20 نفر از ورزشکاران مبتدی پرورش‌­اندام با شاخص توده بدن 2/25±23/80 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین سنی 2/55±24/65 در این پژوهش مشارکت کردند. آزمودنی­‌ها به‌­صورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی به‌­روش اسپلیت (10 نفر) و کنترل به‌­روش سنتی (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی با 100-85 درصد 1RM برای شش‌­نوبت در هفته به‌­روش اسپلیت (جداسازی گروه‌­های عضلانی) طراحی شد. گروه کنترل به‌­روش تمرین کل بدن (سنتی) با همان شدت و مدت به تمرین پرداختند. ضخامت عضله تحت مطالعه (سه‌­سر بازو) با استفاده از تصویربرداری سونوگرافی در هر دو گروه قبل و پس از مداخله اندازه‌­گیری شد. نمونه‌­­گیری خونی، در زمان استراحت قبل و بعد از تمرین‌­ها در محیط آزمایشگاه جمع‌آوری شد. نتایج نشان داد که تمرین به‌روش اسپلیت نسبت به‌روش سنتی، موجب افزایش قدرت عضلانی (p=0/01)، توده عضلانی (p=0/001) و نسبت T/C (p=0/02) می‌­شود. همچنین، بین قدرت بیشینه با هایپرتروفی  (p=0/001 ، r=0/55) و نسبت T/C با قدرت بیشینه ارتباط معنی­‌دار مشاهده شد. (r=0/74 ، p=0/03) . نتایج نشان می‌­دهند، این روش از تمرین مقاومتی موجب افزایش تحریک آنابولیکی و توده عضلانی در بدن می‌­شود، که افزایش قدرت بیشینه را در­پی دارد.


سمیه صادقی، محمدرضا اسد، محمدحسن فردوسی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده

تجمع چربی در کبد به میزان بیش از 5درصد وزن آن را کبد چرب می­گویند. هدف مطالعۀ حاضر ارزیابی تأثیر دوازده‌­هفته تمرین استقامتی بر آنزیم­‌های کبدی زنان چاق است. در این تحقیق، 26 زن با  29BMI کیلو­گرم بر متر­مربع و دامنۀ سنی 42-52، به دو گروه تجربی و کنترل (13=n) تقسیم شدند. 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از تمرینات از تمام آزمودنی­‌ها خون‌­گیری شد و ارزیابی ترکیب بدن و Vo2max به‌­عمل آمد. گروه آزمایش تحت دوازده‌­هفته تمرین استقامتی، شامل هفته‌­ای سه جلسه، با شدتی بین 40 تا 80 HRmax و مدت 15 تا 30 دقیقه به تمرین پرداختند. داده­‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و تی مستقل ارزیابی شدند (0/05α). نتایج نشان‌داد که در گروه تمرین، افزایش معناداری در p=0/006VO2max کاهش معناداری در شاخص‌­های وزن،BMI  و BF٪ (p=0/001) مشاهده شد. اما تغییر معناداری در آنزیم­‌های ALT (p=0/493) و AST (p=0/403) مشاهده نشد. نتایج نشان داد تمرینات اثری بر آنزیم­‌های کبدی زنان چاق ندارد. این ممکن است به عدم آمادگی جسمانی و برخورداری هر دو گروه از وزن و شاخص توده بدنی بالا حتی در گروه تمرین بعد از دوازده هفته مربوط باشد. از دلایل افزایش غیرمعنادار ALT گروه تمرین، نیمۀ عمر طولانی این آنزیم است. بنابراین می­توان زمانی بیش از 48 ساعت برای بازیافت در نظر گرفت.

فرحناز ساکی‌پور، حسین مجتهدی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده

بی‌­اختیاری ادرار در بین زنان سالمند روند رو­به‌­رشدی دارد و آمار آن، به‌­خصوص در زنان سرای سالمندان، به‌­مراتب بیشتر است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر چهارهفته تمرین ثبات‌­دهندۀ ستون­‌فقرات بر بی‌­اختیاری ادراری سالمندان است. در این پژوهش آزمودنی‌­های سالمند زن 50 تا 70سال (11±67کیلوگرم و توده­بدنی4±27کیلوگرم برمترمربع) در دو گروه تمرین و کنترل (هر گروه 10نفر) به‌­مدت چهارهفته (هفته‌­ای سه‌­جلسه) در تحقیق شرکت کردند و میزان بی‌­اختیاری ادراری آنان ازطریق پرسش­‌نامه ICIQ-OAB در مراحل پیش‌­آزمون و پس‌­آزمون اندازه‌­گیری شد. با توجه به ­نرمال نبودن داده­‌ها از آزمون­‌های ناپارامتریک شامل آزمون ویلکاکسون و یومن‌­ویتنی جهت بررسی تغییرات درون­‌گروهی و بین‌­گروهی در سطح 05/0p استفاده شد. تمرینات ثبات­‌دهندۀ ستون فقرات باعث کاهش معنی‌­دار بی‌­اختیاری ادراری در زنان سالمند شد (0/001=P) به‌­طوری­که این تمرینات باعث کاهش غیرمعنی‌­دار دفعات ادرار در روز (0/083=P)، کاهش معنی­‌دار دفعات ادرار در شب (0/001=P)، کاهش استرس استفاده سریع از سرویس بهداشتی (0/001=P) و کاهش نشت ادرار می‌­شود(0/002=P). بررسی بین­‌گروهی نشان داد که گروه تمرین از بی‌­اختیاری ادراری کمتری در مقایسه با گروه کنترل برخوردار است (0/01=P). تمرینات ثبات‌­دهنده ستون‌­فقرات از طریق تقویت عضلات کف لگنی و شکمی به کاهش بی‌­اختیاری ادراری و مؤلفه­‌های آن می­‌انجامد.


کامران جوهری، محمدحسین علیزاده، امیرحسین براتی،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی اثر برنامۀ جامع گرم­کردن فیفا +11 داوران بر تعادل پویای داوران و کمک­‌داوران مرد فوتبال ایران بود. 52داور و کمک‌­داور فوتبال بدون سابقۀ آسیب­دیدگی داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به‌­صورت تصادفی به گروه‌­های تجربی و کنترل (26 نفر گروه تجربی، 26 نفر گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه تجربی به‌­مدت هفده هفته برنامۀ +11 داوران را انجام دادند، درحالی که گروه کنترل در طول نیم‌­فصل روش گرم­کردن معمول و سنتی خود را اجرا کرد، برای برآورد تعادل پویای داوران در پیش­‌آزمون و پس‌­آزمون از آزمون تعادل Y استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش‌های آماری توصیفی و آزمون  تحلیل واریانس صورت گرفت. یافته­ها نشان داد که تعادل پویا در جهت­های قدامی و خلفی داخلی و نمرۀ کلی تعادل داوران گروه تجربی در پس‌­آزمون در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی­داری داشت، درحالی که درجهت خلفی خارجی تفاوت معنی‌­داری بین گروه‌­ها مشاهده نشد. با توجه به یافته‌­های تحقیق، برنامۀ جامع گرم­‌کردن فیفا +11 داوران می تواند تعادل پویای داوران و کمک‌­داوران فوتبال را بهبود بخشد.

فایزه محمدی سنجانی، معصومه شجاعی، افخم دانشفر،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده

تکلیف دسترسی یکی از تکالیف رایج برای بررسی سازوکارهای یادگیری است و جزو تکالیف روزانۀ زندگی انسان به­‌شمار می‌­رود. بهبود ثبات پاسچر می‌تواند در عملکرد این تکلیف تاثیر بگذارد. بدین منظور، هدف تحقیق حاضر مقایسۀ اثر تمرین ثابت (زمان واکنش ساده) و متغیر تصادفی (زمان واکنش انتخابی) بر بهبود کنترل پیش‌بینانۀ پاسچر افراد سالم در تکلیف دسترسی بود. در این تحقیق، 16 دانشجوی دختر راست‌­دست با میانگین سنی 3.18.±27.18 مشارکت کردند. برای ارزیابی بزرگی کنترل پیش‌بینانۀ پاسچر از شاخص سرعت متوسط و جابه­‌جایی مرکز فشار پا با استفاده از صفحۀ نیرو قبل از شروع حرکت دسترسی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس ترکیبی با اندازه­‌گیری‌­های تکراری در سطح معناداری P<0.05 نشان داد که تمرین متغیر تصادفی به افزایش جابه‌جایی و سرعت جابه‌جایی مرکز فشار قبل از شروع حرکت دسترسی منجر می‌­شود، ولی این افزایش در آزمون اکتساب و یادداری معنادار نبود. بنابر یافته‌­های این مطالعه، می­توان نتیجه گرفت که تمرین متغیر تصادفی باعث افزایش ثبات پیش‌بینانۀ پاسچر شده است. اثر این تمرین بر کنترل پیش­‌بینانۀ پاسچر می‌­تواند در برنامه­‌های توان­بخشی به­‌کارگرفته شود .

خانم صفورا حیدری، دکتر علی شمسی ماجلان، دکتر حسن دانشمندی، دکتر ناهید خوش رفتار یزدی،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده

تکرار حرکات پرتابی می‌­تواند باعث تغییر تعادل قدرت عضلانی و دامنۀ حرکتی شانۀ ورزشکاران در مقایسه با افراد غیر­ورزشکار شود؛ بنابراین، هدف مطالعۀ حاضر مقایسۀ نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست و دامنۀ حرکتی شانه در زنان والیبالیست و غیر­ورزشکار است. آزمودنی‌­های تحقیق شامل 30 زن والیبالیست با میانگین سنی 2/58±21 سال و 30 زن غیر­ورزشکار با میانگین سنی 1/13±22 سال بودند که به‌­صورت هدفمند و در­دسترس انتخاب شدند. قدرت ایزومتریک با دستگاه قدرت­سنج دستی و دامنۀ حرکتی توسط انعطاف‌­سنج لیتون اندازه­‌گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری داده‌­ها از طریق آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و آزمون تی انجام شد (0/05P≥P). در مقایسۀ نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست مفصل شانه، در نسبت قدرت عضلات چرخش­دهندۀ داخلی به خارجی و ابداکشن به اداکشن، تفاوت معنی­داری بین اندام برتر و غیر­برتر والیبالیست­ها، (001/0P≤؛ 0) و نیز اندام برتر دو گروه (والیبالیست و کنترل) به­دست­آمده (003/0P=؛001/0P). در مقایسۀ دامنۀ­حرکتی کاهش معنی­داری در حرکات چرخش داخلی و اکستنشن اندام برتر (005/0P=؛001/0P≤) و افزایش معنی­داری در چرخشش خارجی اندام برتر والیبالیست­ها مشاهده شد (026/0=P). یافته­ها نشان داد که انجام حرکات تکراری در والیبالیست­ها ممکن است در طولانی­مدت باعث ایجاد اختلال در تعادل نسبت طبیعی قدرت و دامنۀ­حرکتی در مفصل شانه شود، که در صورت به­کار­نگرفتن تمرین­های قدرتی و کششی مناسب، این بی­تقارنی می­تواند ورزشکار را مستعد آسیب سازد

آقای نعمت الله بهبودیان، آقای جمال خواجه‌علی، دکتر امیر لطافت کار،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده

با توجه به ضرورت توجه به غربال­گری آسیب­ها، هدف مطالعۀ حاضر مقایسۀ امتیازات آزمون­های غربال­گری حرکتی عملکردی افراد فعال و غیرفعال است. جامعۀ آماری تحقیق را دانشجویان مرد دانشگاهی در دامنۀ سنی 18 تا 25 سال تشکیل دادند که از بین آنها 50 دانشجو (25فعال و 25 غیرفعال) انتخاب شدند. از آزمون­های غربال­گری حرکتی عملکردی کوک برای غربال­گری حرکتی عملکردی استفاده شد. بعد از تعیین نرمال­بودن نمرات کلی FMS، برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون تی مستقل در برنامۀ SPSS نسخۀ 16 و در سطح معنی­داری 05/0 استفاده شد. طبق یافته­های این تحقیق، نمرات کلی FMS در بین افراد فعال و غیرفعال اختلاف معنی­داری داشت (001/0P=). نقطۀ برش برای همه آزمودنی­ها برابر 17 به­دست آمد. نمرات آزمون­های تحرک­پذیری شانه و بالا­آوردن فعال پا در افراد فعال و غیرفعال اختلاف معنی­داری نداشت، اما نمرات پنج آزمون دیگر اختلاف معنی­داری نشان داد. این مطالعۀ آینده­نگر نشان می­دهد که با توجه به نمرۀ کلی FMS، افراد غیر­فعال نسبت به افراد فعال درمعرض آسیب­دیدگی بیشتری قرار دارند. نمرۀ کلی FMS یک پیش‌بینی‌کنندۀ آسیب در افراد فعال و غیرفعال است.
دکتر امیرعلی جعفرنژادگرو، خانم الهام سرخه، آقای گودرز غیاثوند،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده

از نواربندی برای بهبود عملکرد عضلانی ورزشکاران استفاده می­شود. هدف این مطالعه ارزیابی اثر آنی نواربندی عضلات چرخش­دهندۀ خارجی و آبداکتور ران بر مؤلفه­های نیروی عکس­العمل زمین در سه بعد، زمان رسیدن به اوج آنها، ایمپالس، جابه­جایی مرکز فشار، میزان بارگذاری عمودی، و گشتاور آزاد طی فاز اتکای دویدن بود. به­این­منظور، 24 مرد سالم (سن: 2/5±24/6؛ جرم: 6/2±74/8 کیلوگرم؛ 7/9±177/1سانتی­متر) داوطلب شرکت در این تحقیق شدند. اطلاعات نیروی عکس­العمل زمین به­وسیلۀ صفحه­نیرو کیستلر (میزان نمونه­برداری: 1000 هرتز) اندازه­گیری شد. برای تحلیل آماری از آزمون تی هم‌بسته استفاده شد. در مقایسه با حالت بدون نواربندی، نواربندی ران به‌طور معنی‌داری سبب کاهش اوج نیروی تماسی و اوج فعال در طی فاز اتکای دویدن شد (0/05≥p ؛ اندازه اثر پایین تا متوسط).  اعمال نواربندی به‌ترتیب سبب افزایش و کاهش میزان بارگذاری عمومی ( به میزان 19درصد، p=0/047 ؛ اندازۀ اثر متوسط) و اوج مقادیر گشتاور آزاد (0/001p؛ اندازۀ اثر پایین) شد. مقادیر ایمپالس قدامی- خلفی و عمودی در طی حالت نواربندی بزرگ‌تر از وضعیت عدم استفاده از نواربندی بود (0/001≥p ؛ اندازۀ اثر پایین).  یافته­ها نشان داد نواربندی چرخشی و آبداکتوری ران می­تواند سبب بهبود ارزش­های گشتاور آزاد شود، اما در میزان بارگذاری عمودی طی فاز اتکای دویدن این­گونه نیست.

آقای وحید ستوده، دکتر رضا قراخانلو، خانم سولماز خلیق فرد، خانم سمانه خلیق فرد، دکتر علیمحمد علیزاده،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده

دکورین مایوکاینی است که ازطریق تعامل با فاکتور رشد تومور بتا (TGF-β)، رشد و تکامل سلول­های سرطانی را تعدیل می­کند. هدف مطالعۀ حاضر بررسی اثر حفاظتی هشت هفته تمرین هوازی تناوبی بر بیان دکورین TGF-β و حجم تومور در مدل حیوانی سرطان پستان است. در این تحقیق تجربی40 سر موش آزمایشگاهی مادۀ نژاد بالب سی به­روش تصادفی و به­طور مساوی در چهار گروه کنترل، تومور، ورزش و گروه ورزش به­همراه تومور تقسیم شدند. تمرین اصلی، چهار هفته قبل ‌و چهار ‌هفته ‌بعد از کاشت تومور با 50 تا 70 درصد توان بیشینۀ موش­ها اجرا شد. موش­های دو گروه تومور و گروه ورزش به­همراه تومور، ازطریق جراحی زیرجلدی با تومور آدنوکارسینومای پستان موشی سرطانی شدند. رشد تومور به­صورت هفتگی اندازه­گیری شد و در پایان مطالعۀ تومورها و بافت عضلۀ سولئوس ازطریق جراحی استخراج شدند. برای بررسی بیان ژن دکورین و TGF-β از روش Real-Time PCR استفاده شد و داده­ها به­روش آزمون­های تی  تحلیل واریانس یک­طرفه و به­دنبال آن آزمون تعقیبی توکی با سطح معنی­داری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند.  میزان رشد تومور درگروه تومور به­طور معنی‌داری بیشتر از گروه ورزش به­همراه تومور بود و تفاوت معنی­داری در میزان بیان دکورین در عضلۀ سولئوس بین چهار گروه وجود داشت .(F=12/30,P=0/0023) همچنین، آزمون تعقیبی توکی نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی تناوبی سبب افزایش معنی‌دار بیان ژن دکورین در بافت عضلۀ سولئوس در دو گروه ورزش نسبت به گروه کنترل و گروه ورزش به­همراه تومور  نسبت به گروه تومور  شده است (P=0/02)، اما میزان بیان TGF-β در بافت تومور در گروه ورزش به­همراه تومور نسبت به گروه توموری‌ کاهش معنی­داری نشان داد. نتایج نشان داد که تمرینات هوازی تناوبی احتمالاً با افزایش بیان دکورین و کاهش بیان TGF-β، در کاهش رشد سلول­های سرطان پستان نقش دارد که اهمیت این نوع تمرین ورزشی را در ‌مهار ‌رشد تومور در سرطان پستان نشان می­دهد.
زهرا خدیوی بروجنی، حمید رجبی، سید محمد مرندی، شقایق حق‌جو، علیرضا خدیوی بروجنی، ابراهیم نوریان،
دوره 16، شماره 15 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر هشت­هفته تمرین مقاومتی بر میزان مایوستاتین وFGF-2  سرمی در موش‌­های صحرایی نر نژاد ویستار است؛ به همین منظور، تعداد 20سر موش صحرایی نر بالغ 250-150 گرمی به صورت تصادفی به دوگروه شاهد و تمرین مقاومتی تقسیم شد. گروه تمرین مقاومتی به مدت هشت­‌هفته و هفته­‌ای پنج­‌جلسه روی نردبان مخصوص به ارتفاع یک­‌متر و 26­پله با حمل یک­ وزنه به میزان 30­درصد وزن بدن خود که به دم آن­ها بسته می‌شد، تمرینات خود را آغاز نمود و این میزان به صورت فزاینده در هفته آخر به 200­درصد وزن بدن حیوانات رسید. تمرینات هر جلسه شامل سه‌­نوبت چهارتکراری با سه‌­دقیقه استراحت میان نوبت­‌ها بود. پس از پایان هفته آخر خون‌گیری از چشم موش­‌ها به عمل آمد و اندازه‌­گیری مایوستاتین، TGF-β1و FGF-2 هر سه­‌گروه با کیت مربوطه به روش الایزا انجام شد. در پایان مطالعه، سطح سرمی مایوستاتین در گروه تمرین مقاومتی کاهش یافت (در گروه تمرین مقاومتی 19/62±71/82 و در گروه شاهد 17/49±105/86میلی­‌گرم در دسی­‌لیتر بود (0/001p). در حالی که سطح سرمی  FGF-2در گروه تمرین مقاومتی به طور معناداری (0/048=p) افزایش یافت (در گروه تمرین مقاومتی 11/135±102/462 و در گروه شاهد 12/606±86/96 میلی‌گرم در دسی‌­لیتر بود). همچنین سطح سرمی TGF-βدر بین گروه مقاومتی 54/09±153/48 و شاهد 32/85±160/62 میلی‌گرم در دسی­‌لیتر بود و تفاوت معنی‌داری در دوگروه دیده نشد (0/725=p). این پژوهش نشان می­‌دهد که هشت­‌هفته تمرین مقاومتی موجب کاهش سطوح سرمی مایوستاتین و افزایش سطوح سرمی FGF-2 می­‌گردد. این دو فاکتور از عوامل فعال­‌سازی یا غیرفعال­‌سازی سلول‌های ماهواره­‌ای (سلول‌­های بنیادی سلول عضلانی و کنترل­‌کننده هایپرتروفی) است. این در حالی است که عوامل عصبی- عضلانی در هشت‌­هفته اول تمرین مقاومتی بیش­ترین مشارکت را در افزایش قدرت دارد، اما سیگنال‌­های تاثیرگذار روی سلول­‌های ماهواره­‌ای در هشت­‌هفته اول تمرین مقاومتی تغییر معنی­‌داری نمی­‌کنند.
 

وحید فکری کورعباسلو، پژمان معتمدی، صادق امانی شلمزاری،
دوره 16، شماره 15 - ( 6-1397 )
چکیده

ائوتاکسین آدیپوکین پیش التهابی مترشحه از بافت چربی است که ترشح آن در چاقی افزایش یافته و مانع نوروژنز می­‌شود. BDNF نیز یکی از عوامل رشد عصبی است که در عملکرد شناختی، متابولیسم چربی و قند و همچنین پاتوفیزیولوژی چاقی و سندرم متابولیک در بزرگسالی مؤثر است. هدف از مطالعه حاضر تعیین تاثیر شش‌­هفته تمرین مقاومتی تناوبی بر سطوح سرمی ائوتاکسین و عامل نروتروفیک مشتق از مغز در مردان جوان با اضافه­‌وزن بود. ۲۰دانشجوی غیرفعال و فاقد برنامه ورزشی منظم از دانشگاه خوارزمی انتخاب و به صورت تصادفی به دوگروه تمرین (۱۰نفر) و کنترل (۱۰نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت شش­‌هفته، سه‌­جلسه در هفته و هرجلسه به مدت ۴۵دقیقه در تمرینات حضور داشتند. برنامه تمرینی شامل هفت­‌حرکت با شدت ۳۰-۴۰درصد ۱RM و سرعت ۲v به مدت ۱۰ثانیه و فواصل استراحتی با شدت ۳۰-۴۰درصد ۱RM و سرعت v0/5 به مدت ۲۰ثانیه بود. نمونه­های خونی قبل و پس از شش‌­هفته تمرین، اخذ و مقادیر ائوتاکسین و BDNF  سرمی با روش الایزا اندازه‌­گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده­‌ها از آزمون کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی برای مقایسه متغیرها و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس و آزمون بونفرونی نشان‌­دادند که شش­‌هفته تمرین مقاومتی تناوبی موجب کاهش معناداری در شاخص‌­های پیکرسنجی مثل توده‌­ی بدنی (۰/۰۰۳=p)، شاخص توده بدن (۰/۰۰۴=p)، دور کمر (۰/۰۱۲=p) و درصد چربی (۰/۰۰۱=p) شد؛ همچنین، این روش موجب افزایش معنی‌­دار در استقامت عضلانی (۰/۰۰۱=p)، و سطوح BDNF  سرمی گروه تمرین نسبت به گروه کنترل گردید (۰/۰۲۴=p)؛ همچنین، سطوح ائوتاکسین سرمی در گروه تمرین کاهش معنی‌­داری داشت (۰/۰۲۲=p). نتایج همبستگی هم نشان‌­داد بین ائوتاکسین و BDNF پیش و پس از آزمون به ترتیب رابطۀ معکوس معنی‌­داری وجود دارد (0/511=p=0/013   r=0/586  ، p=0/015   r) . کاهش وزن در اثر شش­‌هفته تمرین مقاومتی تناوبی که همراه با از دست‌­دادن بافت چربی بوده است، موجب کاهش سطوح سرمی ائوتاکسین و افزایش سطوح سرمی BDNF گردیده است.
 (0=p=0/013 r

راضیه یعقوبی، حیدر صادقی، علی یعقوبی،
دوره 16، شماره 15 - ( 6-1397 )
چکیده

پارامترهای آنتروپومتریکی و بیومکانیکی در بهبود سطح کیفی اجرای مهارت­‌های ورزشی تأثیرگذار است و شناسایی و ارتباط میان این عوامل برای محققان و متخصصان علوم ورزشی قابل توجه است. هدف از انجام این مطالعه ارتباط میان برخی از شاخص‌­های آنتروپومتریکی و بیومکانیکی شناگران دختر در شنای کرال سینه و پشت بود. 20شناگر دختر؛ در میانگین و انحراف معیار (سن 2±12سال، قد 11/23±147/50 سانتیمتر، وزن 9/58±39/53کیلوگرم) بعنوان آزمودنی شرکت کردند. پس از تکمیل فرم رضایت‌­نامه و اطلاعات فردی، ویژگی­‌های آنتروپومتریکی، دامنه حرکتی، قدرت آزمودنی­‌ها، رکورد شناگران همراه با اطلاعات مربوط به تعداد دورهای کامل حرکت دست­‌ها و تعداد ضربات پاها در مسافت 25متر اندازه­‌گیری شد. برای تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی برای تعیینشاخص‌­های اصلی اثرگذار و رگرسیون چندمتغیری برای تعیین نقششاخص­‌های اصلی گزینش­شده) استفاده شد. نتایج بیانگر ارتباط معنی­‌دار قد و وزن با طول ضربه شناگران شنای کرال سینه وارتباط معنی­‌دار پهنای لگن و پهنای سر با قدرت تحتانی شناگران شنای کرال سینه و پشت بود، همچنینارتباط معنی­‌داری میان تیپ بدن (اندومورف، مزومورف) با برخی از شاخص‌­های بیومکانیکی (سرعت، تعداد ضربات پاها، قدرت فوقانی، دامنه حرکتی هایپر اکستنشن ران) شناگران مشاهده شد. نتایج بدست آمده مؤید وجود ارتباط میان درصدی از شاخص­‌های آنتروپومتریکی و بیومکانیکی شناگران شنای کرال­ سینه و پشت بود. ضمن این­کهبرخی پیش­گویی­کننده­‌های پارامترهای بیومکانیکی در دو شنای کرال سینه و پشت با شناگران یکسان با هم متفاوت بودند.


محمدهادی قاسمی، محمد فشی،
دوره 16، شماره 15 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف از تحقیق حاضر مقایسۀ نیمرخ پیشرفتۀ آمادگی جسمانی بازیکنان فوتبال المپیک ایران براساس پست بازی است. تعداد 29 تن از بازیکنان دعوتشده به اردوی تیم ملی فوتبال المپیک ایران اعزامی به دوره هفدهم بازی­‌های المپیک آسیایی (اینچئون1،  2014) با میانگین سن 2/01±20/39سال براساس پست بازی در قالب پنج­‌گروه دروازبانان، مدافعان، بازیکنان میانی، بازیکنان کناری و مهاجمان در فرایند پژوهش شرکت کردند و متغیرهای ترکیب بدنی (شامل شاخص توده بدن، درصد چربی)، نیروی آیزوکینتیک (اوج گشتاور، نسبت عضلات موافق به مخالف، خستگی کار، کل کار مصرفی خم­شدن و یازشدن)، توان هوازی با دستگاه تحلیل­‌کنندۀ گازهای تنفسی و توان بی­‌هوازی و شاخص خستگی با آزمون وینگیت اندازه‌­گیری شد و نتایج آن با آمار توصیفی (میانگین±انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس یک‌­راهه پس از تحلیل نمره‌­ها همراه با تست تعقیبی هابکینز) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌­های پژوهش حاضر تفاوت معنادار متغیرهای یادشده را در میان بازیکنان پست­‌های مختلف نشان نمی‌­دهد. با بررسی وضعیت آمادگی جسمانی بازیکنان تیم ملی فوتبال المپیک ایران، به‌­نظر می­‌رسد تیم فوتبال المپیک از آمادگی مطلوب تخصصی و بر مبنای پست بازی برای شرکت در بازی‌­های المپیک آسیایی برخوردار نبوده است، این در حالی است که بازیکنان بیش­ترین زمان تمرین خود را در تیم‌­های باشگاهی گذرانده و با توجه به مدت‌­زمان کم اردوهای تیم ملی، بازیکنان با آمادگی مناسبی در مسابقات شرکت نکرده­‌اند.
 
1. Incheon

منصور اسلامی، محسن نظری،
دوره 16، شماره 15 - ( 6-1397 )
چکیده

فعالیت­های فیزیکی مداوم، بدن را در سطوح مختلف خستگی قرار می­‌دهد. خستگی یکی از پیامدهای جدایی­‌ناپذیر اکثر فعالیت‌­های ورزشی بوده که ممکن است منجر به تغییراتی در عملکرد تولید و جذب نیرو در عضلات شود. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر دویدن در حالت واماندگی بر توان جذبی و کار عضلات زانو طی مرحله اتکای دویدن بود . 16دانشجوی مرد با میانگین سن2/27±22سال، قد 5/47±177سانتیمتر و جرم 8/4±72/6 کیلوگرم به­‌صورت داوطلبی شرکت داشتند. داده­‌های سینماتیکی و سینتیکی با استفاده از دوربین ویدئویی و صفحه نیروسنج ثبت شد. توان و کار منفی و مثبت عضلات عمل‌کننده بر زانو، با استفاده از معادلات دینامیک معکوس در نرم­‌افزار2010  MATLAB محاسبه شد. آزمون فرضیات با استفاده از آزمون T زوجی (تی همبسته) انجام شد  (0/05p). نتایج نشان­داد، اوج توان منفی و کار منفی پس از خستگی به‌­طور معناداری به ترتیب 33/78% و 22/6%  کاهش یافت. با وجود اینکه اوج توان مثبت به­‌طور معناداری کاهش یافت (0/05p) اما کار مثبت تغییر معناداری نداشت (0/644p=). نتایج این پژوهش نشان­داد که پس از خستگی، عملکرد جذب ضربه برخوردی در مرحله اتکای دویدن از سوی عضلات کاهش­یافته، که این کاهش ممکن است منجر به افزایش خطر آسیب­های دویدن شود.

محدثه صالحی سربیژن، امیر لطافتکار، مهدی خالقی،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده

رایج­ترین عارضه جانبیمتاثر از فعالیت بدنی، خطر آسیب عضلانی اسکلتی است که آسیب لیگامان صلیبی قدامی، از شایع‌ترین آن­ها است. هدف این تحقیق مقایسه تاثیر شش هفته تمرینات جامع پیشگیری از آسیب لیگامان صلیبی قدامی همراه بازخورد درونی و بیرونی بر حس ‌عمقی و عملکرد مفصل زانو زنان فعال دانشگاهی بود. 45 زن فعال دانشگاهی 25- 18 سال، داوطلبانه و تصادفی در سه گروه (بازخورد درونی، بیرونی و کنترل) به‌مدت 6 هفته، سه جلسه در هفته پروتکل تمرینی را اجرا نمودند. برای اندازه‌گیری حس عمقی و عملکرد زانو از گونیامتر و آزمون‌های عملکردی در دو مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون استفاده شد. آزمون‌های آماری کواریانس، تی زوجی و آزمون تعقیبی کوکی برای تجزیه و تحلیل آماری با سطح معناداری 0/05p استفاده شد. نتایج کلی تحقیق نشان داد پروتکل تمرینی حاضر همراه بازخورد درونی و بیرونی، تأثیر معنی‌داری بر حس ‌عمقی 0/001p و عملکرد 0/001=p زانو داشته و تفاوت معناداری میان دو گروه تمرینی مشاهده نشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد می‌­شود، این پروتکل تمرینی همچون ابزار و روشی مکمل در کنار روش‌های دیگر تمرینی برای افراد مستعد آسیب لیگامان صلیبی قدامی مورد استفاده مربیان و متخصصین علوم ورزشی قرار گیرد.


صفحه 1 از 4    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb