152 نتیجه برای at
محدثه صالحی سربیژن، امیر لطافتکار، مهدی خالقی،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده
رایجترین عارضه جانبیمتاثر از فعالیت بدنی، خطر آسیب عضلانی اسکلتی است که آسیب لیگامان صلیبی قدامی، از شایعترین آنها است. هدف این تحقیق مقایسه تاثیر شش هفته تمرینات جامع پیشگیری از آسیب لیگامان صلیبی قدامی همراه بازخورد درونی و بیرونی بر حس عمقی و عملکرد مفصل زانو زنان فعال دانشگاهی بود. 45 زن فعال دانشگاهی 25- 18 سال، داوطلبانه و تصادفی در سه گروه (بازخورد درونی، بیرونی و کنترل) بهمدت 6 هفته، سه جلسه در هفته پروتکل تمرینی را اجرا نمودند. برای اندازهگیری حس عمقی و عملکرد زانو از گونیامتر و آزمونهای عملکردی در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون استفاده شد. آزمونهای آماری کواریانس، تی زوجی و آزمون تعقیبی کوکی برای تجزیه و تحلیل آماری با سطح معناداری 0/05≥p استفاده شد. نتایج کلی تحقیق نشان داد پروتکل تمرینی حاضر همراه بازخورد درونی و بیرونی، تأثیر معنیداری بر حس عمقی 0/001≥p و عملکرد 0/001=p زانو داشته و تفاوت معناداری میان دو گروه تمرینی مشاهده نشد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد میشود، این پروتکل تمرینی همچون ابزار و روشی مکمل در کنار روشهای دیگر تمرینی برای افراد مستعد آسیب لیگامان صلیبی قدامی مورد استفاده مربیان و متخصصین علوم ورزشی قرار گیرد.
مجید جلیلی، فرزاد ناظم، اکبر سازوار،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده
مهمترین شاخص تندرستی و آمادگی جسمانی، توان هوازی (VO2max) است. دشواری اجرایی اندازهگیری آزمایشگاهی توان هوازی، موجب توسعه مدلهای برآورد توان هوازی با آزمونهای ورزشی میدانی شده است. هدف این پژوهش طراحی معادله بومی برآورد توان هوازی با آزمون ساده و ایمن شش دقیقه پیادهروی (6MWT) در کودکان بود. VO2max 192پسر سالم 8 تا 12 ساله در آزمون بروس تعدیلشده به روش آنالیز گازهای تنفسی اندازهگیری شد. آزمون 6MWT و متغیرهای ترکیب بدن بهروش استاندارد اندازهگیری شد. از رگرسیون چندمتغیره برای طراحی معادله برآورد توان هوازی نسبی (ml/kg/min) استفاده شد. برای اعتبار سنجی معادله توان هوازی از روش همبستگی و مدل گرافیکی بلاند-آلتمن استفاده شد. همبستگی بالایی میان VO2max اندازهگیریشده به روش مستقیم و متغیرهای مستقل مشاهده شد (0/001≥p، 0/734- 0/25=r). توان هوازی پسران با استفاده از وزن و آزمون 6MWT قابل برآورد بود (0/001≥p، ml/kg/min 2/74=SEE، 0/743=r2). صحت مدل بومی توان هوازی با همبستگی بالا میان VO2max اندازهگیریشده و برآوردشده تایید شد (0/001≥p، 0/861=r)؛ همچنین، مدل گرافیکی بلاند-آلتمن حاکی از توافق بالا میان VO2max اندازهگیریشده بود. بهنظر میرسد، مربیان ورزش و تندرستی با کاربست معادله بومی برآورد توان هوازی برمبنای آزمون 6MWT میتوانند به سادگی توان هوازی کودکان را اندازهگیری و بنابراین ارزیابی مناسبی از تاثیر تمرینهای ورزشی بر آمادگی قلبی-تنفسی ایشان در اختیار داشته باشند.
اکرم ارزانی، شادمهر میردار،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده
آکواپورین-5 (AQP5) پروتئین غشایی و انتگرالی است که نقش مهمی در حفظ هومئوستاز آب ریه در دوران بالیدگی ایفا میکند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک دوره کاهش بار تمرینی توام با مصرف عصاره دانه گیاه سیاهدانه بر سطوح AQP5 بافت ریه موشهای در حال بالیدگی است. 110 سر موش صحرایی ویستار نر نوزاد سه هفتهای با میانگین وزن 9±68 گرم تصادفی به سه گروه پایه، کنترل و تمرین تقسیمبندی شدند. پس از پایان دوره شش هفتهای تمرین، گروه کنترل به دو گروه با و بدون مصرف عصاره دانه گیاه سیاهدانه و گروه تمرین به شش گروه کاهش بار تمرین (تکرار، تواتر و شدت) توام با مصرف عصاره دانه گیاه سیاهدانه و بدون مصرف عصاره دانه گیاه سیاهدانه، تقسیمبندی شدند. مکمل عصاره دانه گیاه سیاهدانه پس از هفته شش، روزانه به مقدار mg/kg500 وزن بدن به صورت گاواژ به گروههای سیاهدانه خورانده شد. تمرین تناوبی فزاینده به مدت شش جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه با سرعت 15 تا 70 متر بر دقیقه و سپس مرحله کاهش بار تمرین به مدت سه هفته در سه الگوی کاهش تکرار، تواتر و شدت انجام شد. اندازهگیری سطوح AQP5 به روشELISA انجام شد. تجزیه و تحلیل با آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون LSD در سطح 0/05≥α انجام شد. همچنان که مصرف عصاره دانه گیاه سیاهدانه میانگین سطوح AQP5 گروههای کاهش بار تمرین تکرار، تواتر و شدت را افزایش داد، اما تفاوت معنیداری (45/0P≥) میان سطوح AQP5 گروههای با و بدون مکمل عصاره دانه گیاه سیاهدانه ملاحظه نشد؛ همچنین، کاهش بار تمرین سه هفتهای در مقایسه با کاهش بار تمرین دو هفتهای موجب افزایش معناداری سطوح AQP5 شد. پیشنهاد میشود اثرات آنتیهیستامینی و ضد آسمی دانه گیاه سیاهدانه به همراه یک دوره کاهش بار تمرینی با افزایش سطوح آکواپورین-5 موجب بهبود شاخصهای فیزیولوژیکی و عملکردی ریه در دوران بالیدگی شود.
محمدرضا محمودخانی، هومن مینونژاد، رضا رجبی، امیرحسین براتی،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده
جودو یکی از پرمخاطبترین هنرهای رزمی دنیا است، پژوهشگران خطر بروز آسیب در هنگام تمرین جودو را بیشتر از زمان مسابقه گزارش کردهاند. بنابراین، روشهای تمرین ایمنتر و اثربخشتر باید مورد توجه قرار گیرد. با توجه به ضرورت توسعه و کاربرد رویکردهای پیشگیری از آسیب و بهبود عملکرد ورزشی، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین عملکردی اختصاصی جودو بر عوامل خطرزای بروز آسیب و عملکرد ورزشی جودوکاران پسر غیرنخبه میباشد. 46 نفر جودوکار غیرنخبه هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (23نفر) و کنترل (23نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی هشتهفته در برنامۀ تمرینات عملکردی اختصاصی جودو که محققان طراحی کرده بودند، شرکت نمودند. گروه کنترل در مدت مشابه، به تمرینات مرسوم جودو پرداختند. تمرینات سهبار در هفته و در هر جلسه 90 دقیقه انجام شد. آزمودنیها 24 ساعت پیش از شروع و پس از پایان دوره در پیشآزمون و پسآزمون شرکت کردند. برای بررسی نرمال بودن دادهها از آزمون شاپیرو-ویلک و برای اندازهگیری اختلاف میان میانگین گروهها از تحلیل کوواریانس (ANCOVA) در سطح معناداری (0/05p≤) استفاده شد. آنالیزها با نرمافزار (21)SPSS انجام شد. بر اساس یافتهها افزایش معناداری در امتیاز آزمونهای غربالگری حرکت عملکردی (0/001p=)، تعادلY اندام فوقانی(0/001p=)، پرش عمودی (0/001p=) و آمادگی اختصاصی جودو (0/001p=) در گروه تجربی مشاهده شد. مداخله تمرینی این پژوهش همزمان بر کاهش یا تعدیل عوامل خطرزای بروز آسیب و ارتقای عملکرد ورزشی اختصاصی موثر بود؛ بنابر این نسبت به برنامههای تمرینی رایج کارآمدتر است.
محمدحسین نوری، حیدر صادقی،
دوره 17، شماره 17 - ( 2-1398 )
چکیده
بهکارگیری ابزار مناسب و روشهای علمی و سیستماتیک استعدادیابی میتواند فرآیند شناسایی و پرورش استعدادهای ورزشی را برای رسیدن به سطح قهرمانی سرعت بخشیده و شرایطی فراهم آورد که ورزشکاران مستعد هر چه سریعتر به بالاترین سطح عملکردی خود دست پیدا کنند. هدف از انجام این پژوهش طراحی، پایاییسنجی و اعتباریابی نرمافزار استعدادیابی بر پایه منطق فازی در رشته فوتبال بود. در این پژوهش با انتخاب مهمترین شاخصهای استعدادیابی فوتبال در حوزههای فیزیولوژیکی، قابلیتهای حرکتی، مهارتی و روانشناختی و بر اساس نورم فوتبالیستهای پسر (۱۶-۱۴ سال) رده نوجوانان نخبه و ملیپوش فوتبال ایران، الگوریتمی بر پایۀ منطق فازی (به وسیله بسته ابزار منطق فازی در نرمافزار MATLAB) طراحی شده است. نرمافزار رکورد فوتبالیستهای نوجوان در شاخصهای استعدادیابی مذکور را به مثابه ورودی دریافت کرده و با مقایسه با هنجار همتایان نخبه و ملیپوش، آنان را در وضعیتهای نامتناسب، نیمهمتناسب، متناسب، استعداد درخشان یا نادر طبقهبندی میکند. برای تعیین پایایی و روایی الگوریتم طراحی شده، رکورد فوتبالیستهای نخبه رده نوجوانان دو کشور برزیل و پرتقال در شاخصهای استعدادیابی در ورودی نرمافزار اعمال شد و نتایج حاصل از خروجی با نتایج حاصل از هنجار نوجوانان فوتبالیست ملیپوش ایرانی مقایسه گردید.
مهدی سلطانی ایچی، پژمان معتمدی، حمید رجبی،
دوره 17، شماره 17 - ( 2-1398 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر حاد تمرین پلایومتریک به همراه تغییر ارتفاع فرود برفعالیت الکترومایوگرافی مرحله پیشآمادهسازی درحرکت فرود-پرش بود. 10 دانشجوی تربیتبدنی و علوم ورزشی (سن1/286±21/10سال ، قد6/467±173سانتیمتر، وزن 7/42±68/2کیلوگرم) در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها در چهار روز متفاوت یکی از پروتکلهای تمرین پلایومتریک و حرکت فرود-پرش از ارتفاع 40 و 60 سانتیمتر را تکپا انجام دادند. فعالیت الکترومایوگرافی مرحله پیشآمادهسازی گروه عضلانی چهارسر و همسترینگ 150 میلی ثانیه پیش از تماس پا با زمین ثبت شد. از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد فعالیت عضلات راست رانی، پهن خارجی و دو سر رانی در مرحله پیشآمادهسازی پس از تغییر ارتفاع فرود افزایش معنیداری به ترتیب ( 0/002=p=0/001 ،p=0/001،p ) داشته است. فعالیت عضلات (راست رانی، پهن خارجی، دو سر رانی) پس از اجرای پلایومتریک و تغییر ارتفاع فرود در مرحله پیشآمادهسازی افزایش معنیداری به ترتیب (0/039=p، 0/001=p) (0/006=p، 0/000=p) (0/001=p، 0/014=p) داشته است. نتایج این مطالعه نشان داد اجرای تمرین پلایومتریک به شکل حاد با تغییر در ارتفاع فرود موجب افزایش در فعالیت الکتریکی عضلات در فاز پیشآمادهسازی و در نهایت افزایش در میزان ارتفاع پرش میشود.
ندا بروشک، حسن خوشنودی، حسن دانشمندی، منصور اسلامی،
دوره 17، شماره 17 - ( 2-1398 )
چکیده
تاکنون استاندارد مشخص و مؤثری برای بررسی کلاهها در ورزشهای رزمی تعیین نشده است و این موجب بروز آسیبهای مغزی بسیاری گردیده است. هدف این مطالعه، طراحی و نمونهسازی دستگاه ارزیابی کلاه در ورزشهای رزمی بر اساس پارامترها و معیارهای دینامیکی بود. جهت طراحی این دستگاه از نرمافزارهای SolidWorks، Adams و Catia استفاده شد؛ همچنین، به منظور ساخت این دستگاه از یک سر مصنوعی مجهز به حسگرهای نیرو و شتاب و یک بازوی مکانیکی جهت اعمال ضربه به سر بهره گرفته شد. روایی دستگاه با مقایسه نتایج حاصل از آن (نیروی ضربه، شتاب خطی و شتاب چرخشی) با نتایج حاصل از مدل شبیهسازی شده در کامپیوتر انجام گردید. ضریب همبستگی پیرسون 0/9 بدستآمده از این مقایسه، حاکی از درستی نتایج دستگاه میباشد. جهت پایایی نتایج دستگاه نیز، از ضریب درون همبستگی استفاده شد که نتایج، مقادیر 0/7 و بزرگتر از آن را نشان داده و تکرارپذیری مناسب دستگاه را تأیید نمود. با توجه به نتایج تحقیق، دستگاه حاضر با در نظر گرفتن پارامترهای مهم شتابهای چرخشی و خطی و نیروی ضربه در ارزیابی کلاهها و بررسی مکانیسم آسیب سر در شرایط نزدیک به مسابقه، میتواند ابزار مناسبی جهت سنجش دقیقتر کلاهها در ورزشهای رزمی باشد.
لیلا قنبری، محمدحسین علیزاده، هومن مینونژاد، سید حسین حسینی،
دوره 17، شماره 17 - ( 2-1398 )
چکیده
با توجه به نقش مهمی که کتف در حرکات مفصل شانه بر عهده دارد، موقعیت قرارگیری آن روی قفسه سینه میتواند بر عملکرد این مفصل اثرگذار باشد؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه پیشبین قدرت و دامنه حرکتی چرخش مفصل شانه با اختلال حرکت کتف در ورزشکاران زن با الگوی پرتاب از بالای سر است. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی-همبستگی است که روی 60 نفر از بازیکنان زن والیبال، هندبال، بسکتبال و بدمینتون انجام شد. اختلال حرکت کتف از طریق آزمون لغزش جانبی کتف، اندازهگیری شد. برای اندازهگیری دامنه حرکتی و قدرت چرخش مفصل شانه به ترتیب از گونیامتر و قدرتسنج دستی استفاده گردید. دادهها با آزمونهای همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندگانه آنالیز شدند. ضرایب همبستگی میان دامنه حرکتی چرخش داخلی شانه (0/734- r =؛ 0/000P=)، دامنه حرکتی چرخش خارجی شانه (0/693r =؛ 0/001P=)، قدرت چرخش داخلی شانه (0/674r=؛ 0/005P=) و قدرت چرخش خارجی شانه (0/719- r =؛ 0/001P=) با اختلال حرکت کتف معنیدار بود. تحلیل مدل پژوهش نشانداد که حدود یکسوم (30/1 درصد) از کل تغییرات در اختلال حرکت کتف، وابسته به متغیرهای مستقل ذکرشده در این مدل رگرسیونی میباشد؛ بنابراین، باید به غربالگری ورزشکاران با الگوی پرتاب از بالای سر، جهت تشخیص اختلال حرکت کتف و شرکت در تمرینات اصلاحی با هدف افزایش دامنه حرکتی چرخش داخلی شانه و قدرت عضلات چرخشدهنده خارجی شانه توجه کرد.
امیرعلی جعفرنژاد گرو، فرشاد قربانلو، سید مجید علویمهر، مهدی مجلسی،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
ازآنجاکه زانوی پرانتزی یکی از عارضههای اندام تحتانی است، اصلاح نکردن آن به ایجاد ناهنجاریهای ثانویه در بزرگسالی میانجامد. هدف این پژوهش، بررسی اثر برنامۀ تمرینی اصلاحی بر مؤلفههای نیروی واکنش زمین، میزان بارگذاری، ضربه و گشتاور آزاد طی مرحلۀ استقرار راهرفتن بود. به این منظور، 17 کودک مبتلا به اختلال زانوی پرانتزی داوطلب مشارکت در این پژوهش شدند (سن: 1/68±11/71 سال؛ قد: 0/09±1/40 متر؛ جرم؛ 11/47±35/14 کیلوگرم، و شاخص تودۀ بدن: 3/61±17/49 کیلوگرم بر متر مربع). اطلاعات نیروی واکنش زمین بهوسیلۀ صفحۀ نیروی کیستلرطی پیش و پسآزمون اندازهگیری شد. تمرینهای اصلاحی طی شانزده هفته برای آزمودنیها اجرا شد. مقدار زمان رسیدن پای برتر به اوج در مؤلفۀ نیروی واکنش زمین در راستای داخلی-خارجی، در لحظۀ تماس پاشنه، حدود 61/90 درصد کاهش نشان داد (0/011=p). همچنین، مقادیر زمان رسیدن به اوج نیروی عمودی واکنش زمین در میانۀ مرحلۀ استقرار، تمایل به افزایش معناداری را در حدود 11/47 درصد طی پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون نشان داد (0/063=p). مقادیر اوج مؤلفههای نیرویواکنش زمین، میزان بارگذاری، ضربه و گشتاور آزاد بین پیش و پسآزمون اختلاف معنیداری نداشت. یافتهها نشان داد که تمرینهای اصلاحی به کار رفته در پژوهش حاضر بیشترین اثر را بر مؤلفههای زمان رسیدن به اوج نیروهای واکنشزمین داشته است، اما اثر معنیداری بر مؤلفههای میزان بارگذاری، ضربه و گشتاور آزاد نشان نداده است. تمرینهای اصلاحی پژوهش حاضر بیشترین اثر را بر مؤلفههای زمان رسیدن به اوج نیروهای واکنشزمین و بهبود آنها داشته است. از سوی دیگر، این تمرینها بر مقادیر بارگذاری عمودی و ضربه و گشتاور آزاد اثر معناداری نداشتهاند.
علی گُرزی، راحله جزائی، احمد رحمانی، عباسعلی بهاری،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
تعیین بهترین میزان فاصلۀ استراحت بین دورههای تمرین ﻣﻘﺎﻭﻣﺘﻲ، برای رسیدن به سازگاری، بسیار مهم است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر فاصلههای گوناگون استراحت بین نوبتهای یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن پپتید وابسته به ژن کلسیتونین (CGRP) و عامل رشد شبهانسولینی یک (IGF-1) در عضله بود. به این منظور، 42 سر موش صحرایی نر ویستار، بهصورت تصادفی در هفت گروه قرار گرفتند. گروههای تمرینی یک جلسه تمرین مقاومتی (صعود از نردبان عمودی یکمتری با 26 پله) با چهار نوبت، پنج تکرار با استراحتهای 30، 60، 90، 120، 150 و 180 ثانیهای بین نوبتها را اجرا کردند. اضافهبار برابر با حدود 150 درصد وزن بدن موشها بود. برای ارزیابی بیان ژن CGRP و IGF-1 از تکنیک RT-qPCR استفاده شد. میزان بیان ژن CGRP عضلۀ نعلی در گروههایی که 30 ثانیه، 60 ثانیه و 90 ثانیه بین دورههای تمرینی استراحت میکردند، بهطور معنیداری پایینتر از گروههای کنترل، 120، 150 و 180 ثانیه بود. بااینحال، میزان بیان ژن IGF-1 عضله در بین گروهها تفاوت معنیداری نداشت (P=0.12). مطابق یافتههای پژوهش حاضر، به نظر میرسد این دامنه استراحتی را نقطۀ افتراق بیان ژنهای فعالشونده در فرآیندهای توسعه قدرت و حجیمسازی در سطح سلولی مطرح کرد.
فرشته شهیدی، اعظم احمدی،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
هدف این پژوهش، مقایسۀ تأثیر یک جلسه تمرین تخصصی فوتسال همراه با و بدون محدودیت جریان خون (BFR) بر فعالسازی عوامل آنژیوژنیک و آنژیواستاتیک مردان فعال بود. 12 نفر دانشجوی تربیتبدنی، که ویژگیهای شرکت در پژوهش را داشتند، بهصورت هدفمند انتخاب و به دو گروه تمرین تخصصی فوتسال همراه با محدودیت جریان خون (سن 1/17±24/16 سال و کیلوگرم بر متر مربع 2/25±22/48: BMI) و تمرین بدون محدودیت جریان خون (سن 1/83±23/76 سال و کیلوگرم بر متر مربع 1/83±21/87:BMI) تقسیم شدند. آزمودنیها در هر دو گروه، تمرین سه در برابر سه را، که یک تمرین تخصصی در رشتۀ فوتسال است، بهصورت شش تکرار دودقیقهای انجام دادند. بین هر تکرار یک دقیقه استراحت اعمال شد. در گروه تمرین با محدودیت جریان خون، فشار کاف 110 درصد فشار خون سیستولیک روی ناحیۀ فوقانی هر دو ران در نظر گرفته شد. از همۀ آزمودنیها قبل و بلافاصله بعد از انجام پروتکل، نمونۀ خونی بهمنظور اندازهگیری مقادیر VEGF و اندوستاتین و نسبت این دو فاکتور به هم گرفته شد. همچنین، روش الایزا برای اندازهگیری متغیرها مورد استفاده قرار گرفت. از آزمونهای تی مستقل و وابسته در سطح معنیداری 0/05≥P برای تعیین تفاوت بینگروهی و درونگروهی استفاده شد. نتایج آزمونها تفاوت معنیداری را برای هیچکدام از متغیرها بین دو گروه نشان نداد. بااینحال، مقادیر VEGF بهطور معنیداری در هر دو گروه کاهش یافت (0/002=P) و همچنین، مقدار اندوستاتین در هر دو گروه بهطور معنیداری افزایش نشان داد (گروه تمرین با P=0/003 :BRF، گروه تمرین:
P=0/005). نسبت VEGF به اندوستاتین در گروه تمرین با BFR بهطور معنیداری تغییر کرد (P=0/002)، اما تغییر آن در گروه تمرین معنیدار نبود (P=0/006). این نتایج در
حالی بهدست آمد که تفاوت معنیدار لاکتات نشاندهندۀ شدت بیشتر برای گروه تمرین با محدودیت جریان خون (P=0/003) بود. نتایج این پژوهش نشانداد که یک
جلسه تمرین تخصصی فوتسال با محدویت جریان خون سطح سرمی VEGF را کاهش میدهد و همانند بسیاری از مطالعات، سطح اندوستاتین را افزایش میدهد.
سید کاظم موسوی ساداتی،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
متداولترین روش تجربی برای بررسی مسائل مربوط به محدودیت توجه، ارزیابی میزان تداخل در تکالیف دوگانه یا چندگانه است. هدف تحقیق حاضر، طراحی نرمافزاری برای تخمین میزان تداخل نسبی تکالیف چندگانه و ارزیابی روایی آن در پیشبینی اجرای چند تکلیف همزمان بود. برای سنجش روایی نرمافزار، 46 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شرق که گواهینامۀ رانندگی داشتند، با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. زمان پاسخ مشارکتکنندگان به محرک بینایی و شنوایی در حین رانندگی در موقعیتهای مختلف با استفاده از نرمافزار و سختافزاری که روی اتومبیل آنها نصب شده بود اندازهگیری شد و سپس، میزان تداخل نسبی در آن موقعیتها با بهرهگیری از نرمافزار تخمین میزان تداخل نسبی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل یافتهها با آزمون همبستگی پیرسون، نشان داد که بین میزان تداخل تخمینزدهشده با نرمافزار و زمان پاسخ اندازهگیریشدۀ شرکتکنندگان در شرایط مختلف رانندگی همبستگی بالا، معنیدار و مستقیم وجود دارد (r=0/95 ،p≤0/01). بنابراین، از نرمافزار طراحیشده میتوان برای پیشبینی میزان تداخل بین دو یا چند تکلیف همزمان استفاده کرد.
علی یلفانی، بهناز ملکی، زهرا رییسی،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
کمردرد مزمن از شایعترین مشکلات اسکلتی- عضلانی است. این عارضه، علاوهبر ایجاد درد و ناتوانی، بر متغیرهای راهرفتن در افراد مبتلا نیز اثر میگذارد. هدف این مطالعه، بررسی اثر تمرینات درمانی در آب بر درد، ناتوانی، متغیرهای فضایی-زمانی و کینتیکیِ راهرفتن در زنان مبتلا به کمردرد مزمن است. 24 زن مبتلا به کمردرد مزمن (با میانگین سنی 6/26 سال) در مطالعۀ حاضر مشارکت کردند. پروتکل تمرینی در آب به مدت هشت هفته اجرا شد. شدت درد و ناتوانی بهترتیب از طریق پرسشنامههای کیوبک و اوسوستری، و متغیرهای راهرفتن نیز با استفاده از دستگاه اندازهگیری توزیع فشار کفپایی ارزیابی شد. تمرینات درمانی در آب به کاهش معنادار درد و ناتوانی و بهبود معنادار پارامترهای راهرفتن در گروه تجربی منجر شد (0/05≥P). تفاوت معناداری نیز بین متغیرهای پیشگفته در پسآزمون بین گروه تجربی و کنترل حاصل شد (0/05≥P). با مقایسۀ پیشآزمون و پسآزمون در گروه کنترل، هیچگونه تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05≤P). با توجه به کاهش درد و ناتوانی و بهبود متغیرهای راهرفتن پس از هشت هفته تمرین در آب، پروتکل تمرینی پژوهش حاضر میتواند برای بهبود بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مفید باشد.
مینا کربلائی مهدی، محمدحسین علیزاده، هومن مینونژاد،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
اسپرین مچ پا یکی از شایعترین آسیبهای اندام تحتانی است. بیشتر از 70 درصد افراد که دچار اسپرین مچ پا شدهاند، به بیثباتی مزمن مچ پا مبتلا میشوند. با وجود این، بعضی از افراد با این آسیب بهخوبی سازگار میشوند (افراد گروه کوپر) و بیثباتی مزمن مچ پا را تجربه نمیکنند. هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ میزان فعالیت الکترومیوگرافی عضلات درگیر در راهکارهایحفظ تعادل حین ایستادن تکپا بین ورزشکاران با بیثباتی مزمن مچ پا، کوپر و سالم است. 13 ورزشکار مبتلا به بیثباتی مزمن مچ پا، 10 ورزشکار کوپر و 11 ورزشکار سالم در این تحقیق مشارکت داشتند. هر شرکتکننده بهمدت 20 ثانیه تعادل تکپای خود را روی سطوح 3 و 12 دستگاه تعادلی بایودکس حفظ میکرد و فعالیت الکتریکی عضلات با دستگاه الکترومیوگرافی در این مدت ثبت میشد. نتایج نشان داد که فعالیت افراد با بیثباتی مزمن مچ پا در مقایسه با افراد سالم در عضلات دوقلو داخلی و راسترانی (0/05p≤)، در مقایسه با گروه کوپر کاهش یافت که فعالیت عضلات درشتنی قدامی، دوقلو داخلی و راستشکمی (0/05p≤) آنها کاهش یافته بود. افراد با بیثباتی مزمن مچ پا کاهش فعالیت عضلات ناحیۀ دیستال و پروگزیمال را در طول ایستادن تکپا نشان دادند و نمیتوان با قطعیت بیان کرد که کدام راهکار در این افراد بیشتر در حفظ تعادل در حالت ایستادن تکپا نقش دارد.
محمد حسین نوری، حیدر صادقی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
بهکارگیری ابزار مناسب و روشهای علمی و نظاممند استعدادیابی، به مربیان و متخصصان ورزشی کمک میکند تا به فرآیند شناسایی و پرورش استعدادهای ورزشکاران سرعت دهند. تحقیق حاضر بهمنظور طراحی نرمافزار استعدادیابی برپایه منطق فازی در رشته ورزشی والیبال انجام شده است. در این پژوهش، با انتخاب مهمترین شاخصهای استعدادیابی والیبال از دیدگاه متخصصان در حوزههای پیکرسنجی (قد)، قابلیتهای حرکتی (سرعت)، مهارتی (پرش عمودی با دورخیز) و عملکردی (پرش جفت) و با توجه به ویژگیهای والیبالیستهای پسر نخبه در رده نوجوانان در این شاخصها، الگوریتمی برپایه منطق فازی (بهوسیله بسته ابزار منطق فازی در نرمافزار متلب) طراحی شده است که شاخصهای ذکرشده را بهمنزله ورودی مدل دریافت میکند و والیبالیستهای نوجوان را، در مقایسه با والیبالیستهای نخبه، در این شاخصها، در وضعیتهای نامتناسب با رشته والیبال، نیمهمتناسب، متناسب، استعداد درخشان، و نادر طبقهبندی میکند. پژوهش حاضر، با تلفیق پژوهشهای صورتگرفته، در دو حوزه تعیین شاخصهای مؤثر، و هنجاریابی ورزشکاران نخبه در این شاخصها، نرمافزاری هوشمند برای استعدادیابی در رشته ورزشی والیبال ارائه داده است که قادر است به مربیان و متخصصان ورزش والیبال در انتخاب ورزشکاران مستعد این رشته در ردههای پایه یاری رساند.
نگین شاطرکاظمی، شهرزاد زندی، الهام شیرزاد،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
با وجود تأثیر کینماتیک اجرای حرکت بر عملکرد ورزشی و اهمیت بهبود عملکرد بازیکنان در زمین بازی مطالعات کمی در خصوص چگونگی تأثیر متغیرهای مختلف بر عملکرد اسپک والیبال انجام شد. بنابراین، هدف تحقیق حاضر پیشبینی عملکرد پرش بازیکنان نخبۀ زن والیبال توسط برخی متغیرهای بیومکانیکی است. سی نفر از بازیکنان زن نخبۀ والیبال با میانگین سنی 3/42±21/44 با اظهار رضایت در تحقیق حاضر مشارکت کردند. کینماتیک حرکت اندام تحتانی با 16 مارکر بازتایندۀ نور بهوسیلۀ دستگاه تحلیل حرکت وایکان حین اجرای اسپک والیبال ثبت شد. پیشبینی ارتفاع پرش و زمان اجرای مرحلۀ کانسنتریک پرش توسط متغیرهای سرعت مرکز جرم حین گامبرداری، طول گام آخر، دامنۀ حرکت مفاصل ران، زانو و مچ پا به وسیله آزمون رگرسیون گامبهگام انجام شد (0/05α≤). نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای دامنۀ حرکتی زانو، سرعت مرکز جرم و طول گام پیشبینیکنندۀ زمان اجرا و سرعت مرکز جرم و دامنۀ حرکتی مفصل ران پیشبینیکنندۀ ارتفاع پرش هستند. با توجه به هدف و شرایط بازی، بازیکنان باید بر مراحل مختلف حرکتی و عوامل ویژهای تمرکز داشته باشند.
سید فردین قیصری، شهزاد طهماسبی بروجنی، مهدی شهبازی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
مطالعات گوناگون برتری کانون توجه بیرونی را بر کانون توجه درونی نشان دادهاند، اما تاکنون هیچ پژوهشی سطح فعالیت الکتریکی عضلۀ راست شکمی را بهمنزلۀ عضله تثبیتکننده تنه بررسی نکرده است. هدف این مطالعه، تعیین اثر «کانون توجه» بر فعالیت الکتریکی عضلۀ راست شکمی در فازهای مختلف حرکت پرش عمودی بود. دوازده والیبالیست ماهر مرداز میان والیبالیستهای دانشگاه تهران داوطلبانه در این تحقیق مشارکت کردند. آزمودنیها حرکت پرش عمودی را با تمام توان در دو وضعیت کانون توجه بیرونی و کانون توجه درونی روی صفحۀ نیروسنج اجرا کردند. در حین پرش، علامتهای الکترومایوگرافی سطحی عضلۀ راستشکمی، با استفاده از دستگاه الکترومایوگرافی ثبت شد و فعالیت الکتریکی این عضله در فازهای مختلف حرکت پرش عمودی محاسبه شد. نتایج آزمون تی همبسته نشان داد که ارتفاع پرش در وضعیت کانون توجه بیرونی بهطور معنیداری بیشتر از وضعیت کانون توجه درونی بود. کانون توجه درونی نسبت به کانون توجه بیرونی افزایش معنیداری در فعالیت الکتریکی عضلۀ راستشکمی در طول فاز درونگرا ایجاد کرد اما تفاوت معنیداری در فعالیت الکتریکی عضلۀ راست شکمی بین وضعیتهای کانون توجه بیرونی و درونی در فاز برونگرا مشاهده نشد. این نتایج حاکی از آن است که کانون توجه بیرونی با افزایش مؤثرکارآیی حرکت پرش عمودی همراه است؛ازاینرو، استفاده از دستورالعملهای کانون توجه بیرونی در هنگام اجرای حرکت پرش عمودی توصیه میشود.
پریسا ذالبیک، امیر لطافتکار، شبنم رضوان نوبهار،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
دستورالعملهای بازخوردی روشی تأییدشده برای تغییر الگوهای حرکتی بهشمار میروند. با بررسیهای انجامشده، تحقیقی در زمینۀ ترکیب تمرینهای قدرتی با دستورالعملهای بازخوردی برای تغییر بیومکانیک اندام تحتانی مشاهده نشد. هدف تحقیق حاضر، مقایسۀ تأثیر تمرینهای قدرتی با راهبردهای کانون توجه بیرونی و درونی بر متغیرهای کینتیکی و عملکردی ورزشکاران با الگوی فعالیت پلیومتریک بود. 36 ورزشکار داوطلب زن (هندبال، بسکتبال و والیبال) با میانگین سن 2/27±22/3 سال انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در سه گروه مساوی تمرین قدرتی، تمرین قدرتی با تمرکز درونی، و بیرونی تقسیم شدند. قبل و پس از هشتهفته تمرین، متغیرهای کینتیکی و عملکردی آزمودنیها اندازهگیری شد. تأثیر تمرینهای گروه قدرتی با کانون توجه بیرونی بر متغیرهای بیشینۀ نیروی عمودی واکنش زمین، بیشینۀ نیروی خلفی واکنش زمین، زمان رسیدن به پایداری در جهت داخلی-خارجی، نمرۀ آزمون بازسازی خطای فرود و رکورد پرش لی سهگام نسبت به دو گروه دیگر معنیدار بود. بهنظر میرسد، برنامههای تمرینی که هر دو دسته تمرین قدرتی و روشهای کانون توجه بیرونی را به کار میبرند، برای پیشگیری از آسیبدیدگی لیگامان صلیبی قدامی و افزایش عملکرد قابل استفاده است
حمید رجبی، پژمان معتمدی، داود ذبیحی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر عملکرد هوازی و بیهوازی مردان جوان فعال است. بهاینمنظور، 24 نفر از دانشجویان رشتۀ تربیتبدنی 23-19 ساله دانشگاه خوارزمی (میانگین وزن 6±67/8 کیلوگرم، قد 5/4±173/9 سانتیمتر و شاخص توده بدنی 6/84±22/7) به سه گروه تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون، تمرین تناوبی شدید بدون محدودیت جریان خون، و گروه گواه تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل دو هفته تمرین رکابزدن هر هفته شش جلسه و هر جلسه ده مرحلۀ یکدقیقهای، با شدت 85-80 درصد Wmax بود که بین هر مرحله، دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 50 درصد Wmax صورت گرفت (مجموع زمان تمرین اصلی در هر جلسه 30 دقیقه بود). پیش و پس از دورۀ تمرین، پروتکل آزمون آستراند برای بررسی عملکرد هوازی و آزمون وینگیت برای بررسی عملکرد بیهوازی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی وابسته، آزمون تحلیل واریانس یکسویه و آزمون تعقیبی ال.اس.دی استفاده شد. نتایج نشاندهندۀ تفاوت معنیدار در عملکرد هوازی گروههای تمرینی نسبت به گروه گواه (0/000=p vo2max، 0/000=p wmax، 0/001=p زمان رسیدن به خستگی) بود. دیگر یافتۀ پژوهش، گویای افزایش معنادار مؤلفههای عملکرد هوازی در گروه تمرین همراه با محدودیت جریان خون نسبت به گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون بود، اما، تفاوت معناداری در عملکرد بیهوازی بین هیچیک از گروهها (0/064=p اوج توان بیهوازی، 0/058=p میانگین توان بیهوازی، 826/.=p حداقل توان بیهوازی) مشاهده نشد. بهطورکلی، نتایج نشان داد اعمال محدودیت جزئی بر جریان خون حین تمرین تناوبی رکابزدن، بر سازگاری هوازی در یک دورۀ کوتاه اثر معنیداری دارد، اما بر عملکرد بیهوازی بیتأثیر است.
علی گلچینی، نادر رهنما،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
سندرم انحراف پرونیشن یکی از شایعترینناهنجاریهای بدنی است که ناراستاییهایی در ساختارهای بخش اسکلتی اندام تحتانی پدید میآورد و نوسانهای پاسچری را افزایش میدهد. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر دوازده هفته تمرین اصلاحی بر نوسانهای پاسچر دانشآموزان پسر دارای سندرم انحراف پرونیشن بود. در این تحقیق نیمهآزمایشگاهی، 30 داوطلب دارای سندرم انحراف پرونیشن انتخاب و بهصورت تصادفی و مساوی در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش، تمریناصلاحی متشکل از تمرینهای مهاری، کششی، تقویتی و انسجامی را بهمدت سهماه اجرا کردند، درحالیکه گروه کنترل فعالیت معمول خود را انجام میدادند. قبل و بعد از سهماه اجرای تمرینات اصلاحی، نوسانهای کنترل پاسچر ارزیابی شد. از آزمونهای آماری تی وابسته و مستقل برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد (0/05≥P). سهماه تمرین اصلاحی در نوسانهای کنترل پاسچر و نیروی واکنش زمین، بهبودی معناداری پدیدار ساخت (0/001P≤)، اما در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05≤P). بهعلاوه، پس از انجام مداخله، نوسانهای کنترل پاسچر و نیروی واکنش زمین در گروه آزمایش بهطور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (0/001≥P)، درحالیکه این تفاوت در پیشآزمون معنادار نبود (0/05≤P). بهنظر میرسد تمرین اصلاحی نظاممند سبب بهبود فعالیت عضلات مسئول کنترل نوسان بدن شده، که آن نیز به کاهش نوسانهای پاسچر و نیروی واکنش زمین در افراد دارای سندرم انحراف پرونیشن منجر میشود؛ بنابراین، به پژوهشگران، مربیان و متخصصان توصیه میشود برای بهبود کنترل نوسانهای پاسچر و نیروی واکنش زمین در افراد دارای سندرم انحراف پرونیشن، تمرینهای اصلاحی نظاممند را در برنامه درمانی خود قرار دهند.