278 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
سعید ایل بیگی، محمدرضا پوربهرام، مرضیه ثاقب جو،
دوره 17، شماره 17 - ( 2-1398 )
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی اثر کوفتگی حاصل از تمرینات پلایومتریک بر الگوی فعالیت الکترومایوگرافی (آمپلیتود) عضله دوقلوی ساق پای افراد تمریننکرده پس از انقباضهای ایزومتریک بود. 20 دانشجوی مرد تمریننکرده (حداقل مدت 6 ماه دور از تمرین)، تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (10 نفر)، تقسیم شدند. ابتدا در مرحله پیشآزمون فعالیت الکترومایوگرافی (آمپلیتود) عضله دوقلو آزمودنیها با استفاده از دستگاه Biovision 18 کاناله در دو انقباض ایزومتریک در دو حرکت (اسکات/ پلانتار فلکشن مچ پا)، و حرکت (سیمکش/ دورسی فلکشن مچ پا)، ثبت گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار Dasylab و Matlab مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آزمون آنوا با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی نیز در سطح معنیداری 0/05P≤ برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. به منظور ایجاد کوفتگی عضلانی، آزمودنیهای گروه تجربی برای مدت 10 دقیقه به تمرین پلایومتریک منتخب پرداختهاند و پسآزمون بلافاصله و 48 ساعت پس از تمرین، انجام شد. نتایج نشان داد که کوفتگی حاصل از تمرینات پلایومتریک، فعالیت آمپلیتود عضله دوقلو را بلافاصله و 48 ساعت پس از تمرین، در هنگام حرکت دورسی فلکشن بهطور معنیداری کاهش میدهد (001/0=P)، در حالیکه در هنگام حرکت پلانتار فلکشن تاثیر معنیداری در کاهش و یا افزایش فعالیت الکتریکی (آمپلیتود) این عضله، مشاهده نشد. با توجه به نتایج، ریسکپذیری بالای حرکات دورسی فلکشن و مشابه آن در مدت انقباض ایزومتریک نسبت به حرکات پلانتار فلکشن و مشابه آن در شرایط کوفتگی در میان افراد تمریننکرده اشاره میگردد.
لیلا قنبری، محمدحسین علیزاده، هومن مینونژاد، سید حسین حسینی،
دوره 17، شماره 17 - ( 2-1398 )
چکیده
با توجه به نقش مهمی که کتف در حرکات مفصل شانه بر عهده دارد، موقعیت قرارگیری آن روی قفسه سینه میتواند بر عملکرد این مفصل اثرگذار باشد؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه پیشبین قدرت و دامنه حرکتی چرخش مفصل شانه با اختلال حرکت کتف در ورزشکاران زن با الگوی پرتاب از بالای سر است. پژوهش حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی-همبستگی است که روی 60 نفر از بازیکنان زن والیبال، هندبال، بسکتبال و بدمینتون انجام شد. اختلال حرکت کتف از طریق آزمون لغزش جانبی کتف، اندازهگیری شد. برای اندازهگیری دامنه حرکتی و قدرت چرخش مفصل شانه به ترتیب از گونیامتر و قدرتسنج دستی استفاده گردید. دادهها با آزمونهای همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندگانه آنالیز شدند. ضرایب همبستگی میان دامنه حرکتی چرخش داخلی شانه (0/734- r =؛ 0/000P=)، دامنه حرکتی چرخش خارجی شانه (0/693r =؛ 0/001P=)، قدرت چرخش داخلی شانه (0/674r=؛ 0/005P=) و قدرت چرخش خارجی شانه (0/719- r =؛ 0/001P=) با اختلال حرکت کتف معنیدار بود. تحلیل مدل پژوهش نشانداد که حدود یکسوم (30/1 درصد) از کل تغییرات در اختلال حرکت کتف، وابسته به متغیرهای مستقل ذکرشده در این مدل رگرسیونی میباشد؛ بنابراین، باید به غربالگری ورزشکاران با الگوی پرتاب از بالای سر، جهت تشخیص اختلال حرکت کتف و شرکت در تمرینات اصلاحی با هدف افزایش دامنه حرکتی چرخش داخلی شانه و قدرت عضلات چرخشدهنده خارجی شانه توجه کرد.
عبدالرضا کاظمی، علیرضا حقپناه، امیربهادر دخیلی،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
آتروفی عضلانی از پیامدهای سالمندی است و فعالیت ورزشی ممکن است از آن جلوگیری کند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین تناوبی شدید بر بیان ژنهای Tweak و Fn14 عضلۀ EDL موشهای پیرنژاد C57bl/6 است. به این منظور، 28 سر موش C57bl/6 پیر (14=n) 24 تا 26 ماه و بالغ (14=n) چهار تا شش ماه در دو گروه تمرین (7=n) و کنترل (7=n) قرار گرفت. گروههای تمرین پس از یکهفته آشناسازی، در برنامۀ چهار هفتهای تمرین تناوبی شدید روی تردمیل با شدت 85 درصد سرعت بیشینه در هفتۀ اول تا 95 درصد سرعت بیشینه در هفتۀ آخر، در تناوبهای دو دقیقهای (شش وهله در هفتۀ اول تا ده وهله در هفتۀ آخر) یا یک دقیقه استراحت غیرفعال، مشارکت داده شدند. 48 ساعت پس از آخرین جلسۀ تمرینی، عضلۀ EDL استخراج شد و میزان بیان ژنهای Tweak و Fn14 اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که پیری اثر معنیداری بر وزن عضلۀ EDL دارد (0/032=P)؛ همچنین، پیری موجب افزایش معنیدار بیان Tweak و Fn14 شده است (به ترتیب 0/001=P و 0/002=P)؛ تمرین ورزشی بیان این ژنها را در عضلۀ EDL هر دو نوع موش بالغ و پیر کاهش داد (0/001=P)؛ از سوی دیگر، با اینکه تمرین ورزشی وزن عضله را مقداری افزایش داد اما این مقدار بهلحاظ آماری در هر دو گروه بالغ (0/117=P) و پیر (0/321=P) معنیدار نبود؛ بنابراین، افزایش سن با افزایش بیان ژنهای Tweak و Fn14 همراه است که ممکن است به تغییرات تودۀ عضلانی همراه با افزایش سن مربوط باشد و با توجه به کاهش بیان این ژنها بر اثر تمرینات شدید، این تمرینات ممکن است در دوران سالمندی به منظور حفظ تودۀ عضلانی مؤثر باشد.
امیرعلی جعفرنژاد گرو، فرشاد قربانلو، سید مجید علویمهر، مهدی مجلسی،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
ازآنجاکه زانوی پرانتزی یکی از عارضههای اندام تحتانی است، اصلاح نکردن آن به ایجاد ناهنجاریهای ثانویه در بزرگسالی میانجامد. هدف این پژوهش، بررسی اثر برنامۀ تمرینی اصلاحی بر مؤلفههای نیروی واکنش زمین، میزان بارگذاری، ضربه و گشتاور آزاد طی مرحلۀ استقرار راهرفتن بود. به این منظور، 17 کودک مبتلا به اختلال زانوی پرانتزی داوطلب مشارکت در این پژوهش شدند (سن: 1/68±11/71 سال؛ قد: 0/09±1/40 متر؛ جرم؛ 11/47±35/14 کیلوگرم، و شاخص تودۀ بدن: 3/61±17/49 کیلوگرم بر متر مربع). اطلاعات نیروی واکنش زمین بهوسیلۀ صفحۀ نیروی کیستلرطی پیش و پسآزمون اندازهگیری شد. تمرینهای اصلاحی طی شانزده هفته برای آزمودنیها اجرا شد. مقدار زمان رسیدن پای برتر به اوج در مؤلفۀ نیروی واکنش زمین در راستای داخلی-خارجی، در لحظۀ تماس پاشنه، حدود 61/90 درصد کاهش نشان داد (0/011=p). همچنین، مقادیر زمان رسیدن به اوج نیروی عمودی واکنش زمین در میانۀ مرحلۀ استقرار، تمایل به افزایش معناداری را در حدود 11/47 درصد طی پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون نشان داد (0/063=p). مقادیر اوج مؤلفههای نیرویواکنش زمین، میزان بارگذاری، ضربه و گشتاور آزاد بین پیش و پسآزمون اختلاف معنیداری نداشت. یافتهها نشان داد که تمرینهای اصلاحی به کار رفته در پژوهش حاضر بیشترین اثر را بر مؤلفههای زمان رسیدن به اوج نیروهای واکنشزمین داشته است، اما اثر معنیداری بر مؤلفههای میزان بارگذاری، ضربه و گشتاور آزاد نشان نداده است. تمرینهای اصلاحی پژوهش حاضر بیشترین اثر را بر مؤلفههای زمان رسیدن به اوج نیروهای واکنشزمین و بهبود آنها داشته است. از سوی دیگر، این تمرینها بر مقادیر بارگذاری عمودی و ضربه و گشتاور آزاد اثر معناداری نداشتهاند.
علی گُرزی، راحله جزائی، احمد رحمانی، عباسعلی بهاری،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
تعیین بهترین میزان فاصلۀ استراحت بین دورههای تمرین ﻣﻘﺎﻭﻣﺘﻲ، برای رسیدن به سازگاری، بسیار مهم است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر فاصلههای گوناگون استراحت بین نوبتهای یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان ژن پپتید وابسته به ژن کلسیتونین (CGRP) و عامل رشد شبهانسولینی یک (IGF-1) در عضله بود. به این منظور، 42 سر موش صحرایی نر ویستار، بهصورت تصادفی در هفت گروه قرار گرفتند. گروههای تمرینی یک جلسه تمرین مقاومتی (صعود از نردبان عمودی یکمتری با 26 پله) با چهار نوبت، پنج تکرار با استراحتهای 30، 60، 90، 120، 150 و 180 ثانیهای بین نوبتها را اجرا کردند. اضافهبار برابر با حدود 150 درصد وزن بدن موشها بود. برای ارزیابی بیان ژن CGRP و IGF-1 از تکنیک RT-qPCR استفاده شد. میزان بیان ژن CGRP عضلۀ نعلی در گروههایی که 30 ثانیه، 60 ثانیه و 90 ثانیه بین دورههای تمرینی استراحت میکردند، بهطور معنیداری پایینتر از گروههای کنترل، 120، 150 و 180 ثانیه بود. بااینحال، میزان بیان ژن IGF-1 عضله در بین گروهها تفاوت معنیداری نداشت (P=0.12). مطابق یافتههای پژوهش حاضر، به نظر میرسد این دامنه استراحتی را نقطۀ افتراق بیان ژنهای فعالشونده در فرآیندهای توسعه قدرت و حجیمسازی در سطح سلولی مطرح کرد.
فرشته شهیدی، اعظم احمدی،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
هدف این پژوهش، مقایسۀ تأثیر یک جلسه تمرین تخصصی فوتسال همراه با و بدون محدودیت جریان خون (BFR) بر فعالسازی عوامل آنژیوژنیک و آنژیواستاتیک مردان فعال بود. 12 نفر دانشجوی تربیتبدنی، که ویژگیهای شرکت در پژوهش را داشتند، بهصورت هدفمند انتخاب و به دو گروه تمرین تخصصی فوتسال همراه با محدودیت جریان خون (سن 1/17±24/16 سال و کیلوگرم بر متر مربع 2/25±22/48: BMI) و تمرین بدون محدودیت جریان خون (سن 1/83±23/76 سال و کیلوگرم بر متر مربع 1/83±21/87:BMI) تقسیم شدند. آزمودنیها در هر دو گروه، تمرین سه در برابر سه را، که یک تمرین تخصصی در رشتۀ فوتسال است، بهصورت شش تکرار دودقیقهای انجام دادند. بین هر تکرار یک دقیقه استراحت اعمال شد. در گروه تمرین با محدودیت جریان خون، فشار کاف 110 درصد فشار خون سیستولیک روی ناحیۀ فوقانی هر دو ران در نظر گرفته شد. از همۀ آزمودنیها قبل و بلافاصله بعد از انجام پروتکل، نمونۀ خونی بهمنظور اندازهگیری مقادیر VEGF و اندوستاتین و نسبت این دو فاکتور به هم گرفته شد. همچنین، روش الایزا برای اندازهگیری متغیرها مورد استفاده قرار گرفت. از آزمونهای تی مستقل و وابسته در سطح معنیداری 0/05≥P برای تعیین تفاوت بینگروهی و درونگروهی استفاده شد. نتایج آزمونها تفاوت معنیداری را برای هیچکدام از متغیرها بین دو گروه نشان نداد. بااینحال، مقادیر VEGF بهطور معنیداری در هر دو گروه کاهش یافت (0/002=P) و همچنین، مقدار اندوستاتین در هر دو گروه بهطور معنیداری افزایش نشان داد (گروه تمرین با P=0/003 :BRF، گروه تمرین:
P=0/005). نسبت VEGF به اندوستاتین در گروه تمرین با BFR بهطور معنیداری تغییر کرد (P=0/002)، اما تغییر آن در گروه تمرین معنیدار نبود (P=0/006). این نتایج در
حالی بهدست آمد که تفاوت معنیدار لاکتات نشاندهندۀ شدت بیشتر برای گروه تمرین با محدودیت جریان خون (P=0/003) بود. نتایج این پژوهش نشانداد که یک
جلسه تمرین تخصصی فوتسال با محدویت جریان خون سطح سرمی VEGF را کاهش میدهد و همانند بسیاری از مطالعات، سطح اندوستاتین را افزایش میدهد.
سید کاظم موسوی ساداتی،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
متداولترین روش تجربی برای بررسی مسائل مربوط به محدودیت توجه، ارزیابی میزان تداخل در تکالیف دوگانه یا چندگانه است. هدف تحقیق حاضر، طراحی نرمافزاری برای تخمین میزان تداخل نسبی تکالیف چندگانه و ارزیابی روایی آن در پیشبینی اجرای چند تکلیف همزمان بود. برای سنجش روایی نرمافزار، 46 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شرق که گواهینامۀ رانندگی داشتند، با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. زمان پاسخ مشارکتکنندگان به محرک بینایی و شنوایی در حین رانندگی در موقعیتهای مختلف با استفاده از نرمافزار و سختافزاری که روی اتومبیل آنها نصب شده بود اندازهگیری شد و سپس، میزان تداخل نسبی در آن موقعیتها با بهرهگیری از نرمافزار تخمین میزان تداخل نسبی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل یافتهها با آزمون همبستگی پیرسون، نشان داد که بین میزان تداخل تخمینزدهشده با نرمافزار و زمان پاسخ اندازهگیریشدۀ شرکتکنندگان در شرایط مختلف رانندگی همبستگی بالا، معنیدار و مستقیم وجود دارد (r=0/95 ،p≤0/01). بنابراین، از نرمافزار طراحیشده میتوان برای پیشبینی میزان تداخل بین دو یا چند تکلیف همزمان استفاده کرد.
علی یلفانی، بهناز ملکی، زهرا رییسی،
دوره 17، شماره 18 - ( 10-1398 )
چکیده
کمردرد مزمن از شایعترین مشکلات اسکلتی- عضلانی است. این عارضه، علاوهبر ایجاد درد و ناتوانی، بر متغیرهای راهرفتن در افراد مبتلا نیز اثر میگذارد. هدف این مطالعه، بررسی اثر تمرینات درمانی در آب بر درد، ناتوانی، متغیرهای فضایی-زمانی و کینتیکیِ راهرفتن در زنان مبتلا به کمردرد مزمن است. 24 زن مبتلا به کمردرد مزمن (با میانگین سنی 6/26 سال) در مطالعۀ حاضر مشارکت کردند. پروتکل تمرینی در آب به مدت هشت هفته اجرا شد. شدت درد و ناتوانی بهترتیب از طریق پرسشنامههای کیوبک و اوسوستری، و متغیرهای راهرفتن نیز با استفاده از دستگاه اندازهگیری توزیع فشار کفپایی ارزیابی شد. تمرینات درمانی در آب به کاهش معنادار درد و ناتوانی و بهبود معنادار پارامترهای راهرفتن در گروه تجربی منجر شد (0/05≥P). تفاوت معناداری نیز بین متغیرهای پیشگفته در پسآزمون بین گروه تجربی و کنترل حاصل شد (0/05≥P). با مقایسۀ پیشآزمون و پسآزمون در گروه کنترل، هیچگونه تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05≤P). با توجه به کاهش درد و ناتوانی و بهبود متغیرهای راهرفتن پس از هشت هفته تمرین در آب، پروتکل تمرینی پژوهش حاضر میتواند برای بهبود بیماران مبتلا به کمردرد مزمن مفید باشد.
ابراهیم فصیحی رامندی، ندا خالدی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
دیابت یکی از بیماریهای شایع متابولیکی است.در بدن بیماران دیابتی، برداشت گلوکز کاهش مییابد و FGF-21 نقش مؤثری در برداشت گلوکز دارد. همچنین، TNF-α یک عامل التهابی است که دیابت افزایش مییابد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شش هفته تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن FGF-21 کبدی و میزان سرمیTNF-α در موشهای صحرایی دیابتی بوده است. به همین منظور، 48 موش صحرایی بهطور تصادفی به چهار گروه کنترل، دیابت، تمرین تناوبی شدید، و دیابت و تمرین تناوبی شدید تقسیم شدند. القای دیابت به روش تزریق صفاقی محلول استرپتوزوتوسین انجام شد. پروتکل تمرینی شامل ده نوبت یک دقیقهای دویدن (بین هر نوبت دو دقیقه استراحت) روی نوارگردان با سرعت و شیب پیشرونده، طی شش هفته و هر هفته سه جلسۀ تمرینی بود. در نهایت، با استخراج نمونۀ کبدی، بیان ژن FGF-21 با روش Real time PCR و تغییرات سرمی TNF-αبا روش الایزا اندازهگیری شد. تغییر معناداری در بیان ژنFGF-21 در هیچ گروهی مشاهده نشد، ولی کاهش سرمی عوامل التهابی نظیر پروتئین TNF-α در سطح معنیداری 0.05p= و حفظ و بهبود زمان رسیدن به واماندگی در اثر تمرین تناوبی شدید مشاهده شد (0.00). احتمالاً، عوامل التهابی ناشی از دیابت نظیر TNF-α در بیان و میزان کوفاکتورهای الزامی( FGF-21(β-Klothoاثر مخربی داشته و سبب مقاومت در مقابل ورود FGF-21به بافتهای مختلف بدن از جمله کبد میشود؛ از طرفی، تمرین میتواند التهاب ناشی از دیابت را کاهش دهد.
حمید رجبی، پژمان معتمدی، داود ذبیحی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون بر عملکرد هوازی و بیهوازی مردان جوان فعال است. بهاینمنظور، 24 نفر از دانشجویان رشتۀ تربیتبدنی 23-19 ساله دانشگاه خوارزمی (میانگین وزن 6±67/8 کیلوگرم، قد 5/4±173/9 سانتیمتر و شاخص توده بدنی 6/84±22/7) به سه گروه تمرین تناوبی شدید همراه با محدودیت جریان خون، تمرین تناوبی شدید بدون محدودیت جریان خون، و گروه گواه تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل دو هفته تمرین رکابزدن هر هفته شش جلسه و هر جلسه ده مرحلۀ یکدقیقهای، با شدت 85-80 درصد Wmax بود که بین هر مرحله، دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 50 درصد Wmax صورت گرفت (مجموع زمان تمرین اصلی در هر جلسه 30 دقیقه بود). پیش و پس از دورۀ تمرین، پروتکل آزمون آستراند برای بررسی عملکرد هوازی و آزمون وینگیت برای بررسی عملکرد بیهوازی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تی وابسته، آزمون تحلیل واریانس یکسویه و آزمون تعقیبی ال.اس.دی استفاده شد. نتایج نشاندهندۀ تفاوت معنیدار در عملکرد هوازی گروههای تمرینی نسبت به گروه گواه (0/000=p vo2max، 0/000=p wmax، 0/001=p زمان رسیدن به خستگی) بود. دیگر یافتۀ پژوهش، گویای افزایش معنادار مؤلفههای عملکرد هوازی در گروه تمرین همراه با محدودیت جریان خون نسبت به گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون بود، اما، تفاوت معناداری در عملکرد بیهوازی بین هیچیک از گروهها (0/064=p اوج توان بیهوازی، 0/058=p میانگین توان بیهوازی، 826/.=p حداقل توان بیهوازی) مشاهده نشد. بهطورکلی، نتایج نشان داد اعمال محدودیت جزئی بر جریان خون حین تمرین تناوبی رکابزدن، بر سازگاری هوازی در یک دورۀ کوتاه اثر معنیداری دارد، اما بر عملکرد بیهوازی بیتأثیر است.
شادمهر میردار هریجانی، نرگس موسوی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
هدف این مطالعه، بررسی تغییرات رنگپذیری Rasو Raf-1در سلولهای اپیتلیال ریۀ موشهای صحرایی در معرض کارسینوژن NNK پس از تمرین شنا بود. به این منظور، 50 سر موش صحرایی بهصورت تصادفی به پنج گروه کنترل، تمرین، تمرین-NNK، NNK و حلال تقسیم شدند. NNK به میزان 12/5 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن، بهصورت زیرجلدی، یکروز در هفته، بهمدت دوازده هفته تزریق شد. تمرین نیز شامل دوازده هفته شنا با شدت زیربیشینه بود. درصد واکنش Ras و Raf-1سلولهای اپیتلیال ریه به روش ایمونوهیستوشیمی اندازهگیری شد. در پاسخ ایمونوهیستوشیمی Ras و Raf-1سلولهای اپیتلیال ریۀ گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل تغییر معنیداری مشاهده نشد (بهترتیب 0/889=p، 0/999=p). افزایش قابل توجهی در پاسخ ایمونوهیستوشیمی Ras و Raf-1گروه NNK در مقایسه با گروه کنترل یافت شد (0/001=p). علاوهبراین، در گروه تمرین- NNK در مقایسه با گروه NNK کاهش قابل توجهی در پاسخ ایمونوهیستوشیمی Ras و Raf-1 مشاهده شد (0/001=p). بهطورکلی، میتوان تأیید کرد که تمرین شنا از طریق کاهش پاسخ گیرندههای استیل کولینی نیکوتینی و گیرندههای بتاآدرنرژیکی به کاهش رنگپذیری Ras و Raf-1 سلولهای اپیتلیال ریۀ موشهای صحرایی منجر شد.
علی گلچینی، نادر رهنما،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
سندرم انحراف پرونیشن یکی از شایعترینناهنجاریهای بدنی است که ناراستاییهایی در ساختارهای بخش اسکلتی اندام تحتانی پدید میآورد و نوسانهای پاسچری را افزایش میدهد. هدف این پژوهش، تعیین تأثیر دوازده هفته تمرین اصلاحی بر نوسانهای پاسچر دانشآموزان پسر دارای سندرم انحراف پرونیشن بود. در این تحقیق نیمهآزمایشگاهی، 30 داوطلب دارای سندرم انحراف پرونیشن انتخاب و بهصورت تصادفی و مساوی در دو گروه 15 نفری کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش، تمریناصلاحی متشکل از تمرینهای مهاری، کششی، تقویتی و انسجامی را بهمدت سهماه اجرا کردند، درحالیکه گروه کنترل فعالیت معمول خود را انجام میدادند. قبل و بعد از سهماه اجرای تمرینات اصلاحی، نوسانهای کنترل پاسچر ارزیابی شد. از آزمونهای آماری تی وابسته و مستقل برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد (0/05≥P). سهماه تمرین اصلاحی در نوسانهای کنترل پاسچر و نیروی واکنش زمین، بهبودی معناداری پدیدار ساخت (0/001P≤)، اما در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05≤P). بهعلاوه، پس از انجام مداخله، نوسانهای کنترل پاسچر و نیروی واکنش زمین در گروه آزمایش بهطور معناداری کمتر از گروه کنترل بود (0/001≥P)، درحالیکه این تفاوت در پیشآزمون معنادار نبود (0/05≤P). بهنظر میرسد تمرین اصلاحی نظاممند سبب بهبود فعالیت عضلات مسئول کنترل نوسان بدن شده، که آن نیز به کاهش نوسانهای پاسچر و نیروی واکنش زمین در افراد دارای سندرم انحراف پرونیشن منجر میشود؛ بنابراین، به پژوهشگران، مربیان و متخصصان توصیه میشود برای بهبود کنترل نوسانهای پاسچر و نیروی واکنش زمین در افراد دارای سندرم انحراف پرونیشن، تمرینهای اصلاحی نظاممند را در برنامه درمانی خود قرار دهند.
محمد حسین نوری، حیدر صادقی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
بهکارگیری ابزار مناسب و روشهای علمی و نظاممند استعدادیابی، به مربیان و متخصصان ورزشی کمک میکند تا به فرآیند شناسایی و پرورش استعدادهای ورزشکاران سرعت دهند. تحقیق حاضر بهمنظور طراحی نرمافزار استعدادیابی برپایه منطق فازی در رشته ورزشی والیبال انجام شده است. در این پژوهش، با انتخاب مهمترین شاخصهای استعدادیابی والیبال از دیدگاه متخصصان در حوزههای پیکرسنجی (قد)، قابلیتهای حرکتی (سرعت)، مهارتی (پرش عمودی با دورخیز) و عملکردی (پرش جفت) و با توجه به ویژگیهای والیبالیستهای پسر نخبه در رده نوجوانان در این شاخصها، الگوریتمی برپایه منطق فازی (بهوسیله بسته ابزار منطق فازی در نرمافزار متلب) طراحی شده است که شاخصهای ذکرشده را بهمنزله ورودی مدل دریافت میکند و والیبالیستهای نوجوان را، در مقایسه با والیبالیستهای نخبه، در این شاخصها، در وضعیتهای نامتناسب با رشته والیبال، نیمهمتناسب، متناسب، استعداد درخشان، و نادر طبقهبندی میکند. پژوهش حاضر، با تلفیق پژوهشهای صورتگرفته، در دو حوزه تعیین شاخصهای مؤثر، و هنجاریابی ورزشکاران نخبه در این شاخصها، نرمافزاری هوشمند برای استعدادیابی در رشته ورزشی والیبال ارائه داده است که قادر است به مربیان و متخصصان ورزش والیبال در انتخاب ورزشکاران مستعد این رشته در ردههای پایه یاری رساند.
نگین شاطرکاظمی، شهرزاد زندی، الهام شیرزاد،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
با وجود تأثیر کینماتیک اجرای حرکت بر عملکرد ورزشی و اهمیت بهبود عملکرد بازیکنان در زمین بازی مطالعات کمی در خصوص چگونگی تأثیر متغیرهای مختلف بر عملکرد اسپک والیبال انجام شد. بنابراین، هدف تحقیق حاضر پیشبینی عملکرد پرش بازیکنان نخبۀ زن والیبال توسط برخی متغیرهای بیومکانیکی است. سی نفر از بازیکنان زن نخبۀ والیبال با میانگین سنی 3/42±21/44 با اظهار رضایت در تحقیق حاضر مشارکت کردند. کینماتیک حرکت اندام تحتانی با 16 مارکر بازتایندۀ نور بهوسیلۀ دستگاه تحلیل حرکت وایکان حین اجرای اسپک والیبال ثبت شد. پیشبینی ارتفاع پرش و زمان اجرای مرحلۀ کانسنتریک پرش توسط متغیرهای سرعت مرکز جرم حین گامبرداری، طول گام آخر، دامنۀ حرکت مفاصل ران، زانو و مچ پا به وسیله آزمون رگرسیون گامبهگام انجام شد (0/05α≤). نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای دامنۀ حرکتی زانو، سرعت مرکز جرم و طول گام پیشبینیکنندۀ زمان اجرا و سرعت مرکز جرم و دامنۀ حرکتی مفصل ران پیشبینیکنندۀ ارتفاع پرش هستند. با توجه به هدف و شرایط بازی، بازیکنان باید بر مراحل مختلف حرکتی و عوامل ویژهای تمرکز داشته باشند.
سید فردین قیصری، شهزاد طهماسبی بروجنی، مهدی شهبازی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
مطالعات گوناگون برتری کانون توجه بیرونی را بر کانون توجه درونی نشان دادهاند، اما تاکنون هیچ پژوهشی سطح فعالیت الکتریکی عضلۀ راست شکمی را بهمنزلۀ عضله تثبیتکننده تنه بررسی نکرده است. هدف این مطالعه، تعیین اثر «کانون توجه» بر فعالیت الکتریکی عضلۀ راست شکمی در فازهای مختلف حرکت پرش عمودی بود. دوازده والیبالیست ماهر مرداز میان والیبالیستهای دانشگاه تهران داوطلبانه در این تحقیق مشارکت کردند. آزمودنیها حرکت پرش عمودی را با تمام توان در دو وضعیت کانون توجه بیرونی و کانون توجه درونی روی صفحۀ نیروسنج اجرا کردند. در حین پرش، علامتهای الکترومایوگرافی سطحی عضلۀ راستشکمی، با استفاده از دستگاه الکترومایوگرافی ثبت شد و فعالیت الکتریکی این عضله در فازهای مختلف حرکت پرش عمودی محاسبه شد. نتایج آزمون تی همبسته نشان داد که ارتفاع پرش در وضعیت کانون توجه بیرونی بهطور معنیداری بیشتر از وضعیت کانون توجه درونی بود. کانون توجه درونی نسبت به کانون توجه بیرونی افزایش معنیداری در فعالیت الکتریکی عضلۀ راستشکمی در طول فاز درونگرا ایجاد کرد اما تفاوت معنیداری در فعالیت الکتریکی عضلۀ راست شکمی بین وضعیتهای کانون توجه بیرونی و درونی در فاز برونگرا مشاهده نشد. این نتایج حاکی از آن است که کانون توجه بیرونی با افزایش مؤثرکارآیی حرکت پرش عمودی همراه است؛ازاینرو، استفاده از دستورالعملهای کانون توجه بیرونی در هنگام اجرای حرکت پرش عمودی توصیه میشود.
راضیه شیری، حجتاله نیکبخت، ماندانا غلامی، خسرو ابراهیم،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
مدتزمان قرارگرفتنِ عضله تحت تنش از متغیرهای تمرینات قدرتی است که در سازگاریهای ناشی از آن نقش دارد. مطالعۀ حاضر، با هدف بررسی اثر ششهفته تمرین مقاومتی با مدت زمان تحت تنش متفاوت عضله بر مقادیر VEGF و اندوستاتین سرم زنان جوان سالم انجام شد. 20 نفر از دانشجویان دختر (2/03±22/65 سال) در این مطالعه مشارکت کردند. آزمودنیها بهطور تصادفی و مساوی در دو گروه با مدت زمان تحت تنش یک ثانیه- یک ثانیه (Normal Speed Contraction) و سه ثانیه- سه ثانیه (Slow Speed Contraction) قرار گرفتند. بار تمرینی در هر دو گروه یکسان بود و تمرین مقاومتی بهصورت دایرهای در هشت ایستگاه، بهمدت ششهفته و سه روز در هفته انجام شد. جهت بررسی متغیرهای پژوهش قبل از دورۀ تمرینی و 48 ساعت بعد از آخرین جلسۀ تمرین، از آزمودنیها نمونۀ خون گرفته شد. دادهها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس در سطح معنیداری 0/05P≤ ارزیابی شدند. بین مقادیر سرمی VEGF و اندوستاتین دو گروه اختلاف معنیداری مشاهده نشد (0/05≤P). در آزمون قدرت پا، گروه SSC افزایش قدرت بیشتری را گزارش کردند. اگرچه در شاخصهای مربوط به رگزایی تغییری در دو گروه در مدت ششهفته مشاهده نشد و بهاحتمال زیاد برای تغییر این شاخص به تمرین بیشتری نیاز است، اما تمرین با زمان تحت تنش بیشتر (سه ثانیه- سه ثانیه)، ممکن است افزایش قدرت بیشتری را در ششهفته بهدنبال داشته باشد.
پریسا ذالبیک، امیر لطافتکار، شبنم رضوان نوبهار،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
دستورالعملهای بازخوردی روشی تأییدشده برای تغییر الگوهای حرکتی بهشمار میروند. با بررسیهای انجامشده، تحقیقی در زمینۀ ترکیب تمرینهای قدرتی با دستورالعملهای بازخوردی برای تغییر بیومکانیک اندام تحتانی مشاهده نشد. هدف تحقیق حاضر، مقایسۀ تأثیر تمرینهای قدرتی با راهبردهای کانون توجه بیرونی و درونی بر متغیرهای کینتیکی و عملکردی ورزشکاران با الگوی فعالیت پلیومتریک بود. 36 ورزشکار داوطلب زن (هندبال، بسکتبال و والیبال) با میانگین سن 2/27±22/3 سال انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در سه گروه مساوی تمرین قدرتی، تمرین قدرتی با تمرکز درونی، و بیرونی تقسیم شدند. قبل و پس از هشتهفته تمرین، متغیرهای کینتیکی و عملکردی آزمودنیها اندازهگیری شد. تأثیر تمرینهای گروه قدرتی با کانون توجه بیرونی بر متغیرهای بیشینۀ نیروی عمودی واکنش زمین، بیشینۀ نیروی خلفی واکنش زمین، زمان رسیدن به پایداری در جهت داخلی-خارجی، نمرۀ آزمون بازسازی خطای فرود و رکورد پرش لی سهگام نسبت به دو گروه دیگر معنیدار بود. بهنظر میرسد، برنامههای تمرینی که هر دو دسته تمرین قدرتی و روشهای کانون توجه بیرونی را به کار میبرند، برای پیشگیری از آسیبدیدگی لیگامان صلیبی قدامی و افزایش عملکرد قابل استفاده است
مهدیه ترمه، افشین قنبرزاده، محمدهادی هنرور، کورش حیدری شیرازی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
در طراحی حرکت راهرفتن، حفظ حداکثری تعادل، در کنار تأمین قیود سینماتیک و میزان انرژی مصرفی باید در کانون توجه قرار گیرد. در این پژوهش، هدف یافتن طول گام بهینه است. در این مطالعه، از یک تابع هزینۀ حداقل مصرف انرژی و هزینۀ افتادن استفاده شد. تابع هزینۀ افتادن با استفاده از مفهوم حاشیۀ پایداری و کمیت شاخص تعادل طراحی شد. برای بررسی وضعیت تعادل و بازسازی الگوی حرکتی، از حرکت راهرفتن طبیعی آزمودنیهای سالم دادهبرداری شد و الگویی هفتلینکی تعریف شد. در این پژوهش، مناسبترین طول گام برای فرد با قد و وزن و مشخصات دورۀ راهرفتن معلوم بهدست آمد. برای مثال، طول گام بهینه در راهرفتن فردی با قد 187 سانتیمتر و جرم 92 کیلوگرم، 54 سانتیمتر است. در این پژوهش با تحلیل راهرفتن فرد، ویژگیهای سینماتیکی و سینتیکی الگوی حرکتی او تشخیص داده شد. با محاسبۀ شاخص تعادل، به فرد در یافتن طول گام بهینهای که بهازای آن تعادل بیشینه میشود، کمک شده است. نتایج این مطالعه میتواند طول گام بهینه را با هدف اصلاح الگوی راهرفتن تعیین کند.
عبدالرضا کاظمی، فاطمه خواجهپور، علیرضا شریفآبادی، مهدی مداحی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
به دلیل تأثیر مثبت تمرینات بر بهبود MS، «تأثیر یک دوره تمرینات ورزشی جامع بر نروتروفین 4/5، متغیرهای آنتروپومتریک و عملکردی زنان مبتلا به MS» بررسی شد. جامعه آماری تحقیق را زنان مبتلا به MS با مقیاس ناتوانی جسمانی صفر تا 10، تشکیل دادند. گروههای تمرینی A، B و C پروتکل توانبخشی را انجام دادند. براساس سطح ناتوانی افراد از تمرینات مختلف استفاده شد. گروههای کنترل A، B و C تمرینات کششی انجام دادند. کلیه پیشآزمونها به عمل آمد و سپس گروههای تجربی،12 هفته تمرین خاص خود را، انجام دادند. از آزمون ANCOVA برای تحلیل دادهها استفاده شد. تمرینات بر میزان نروتروفین 4/5 بیماران مبتلا به MS سطح A و C تأثیر نداشت (0/504=P و 0/083=P)؛ اما میزان نروتروفین 4/5 بیماران مبتلا به MS سطح B افزایش یافت (0/010=P). همچنین نتایج نشان داد که در سطح A: BMI، BF%، سرعت و VO2max و در سطح B: وزن، BMI، BF%، تعادل پویا، دور کمر و باسن، WHR و VO2max بهبود معنیداری داشت. بالعکس در سطح C: BMI، BF% و VO2max بهبود معنیداری داشت. این نتایج نشان میدهد که تمرینات توانبخشی بر این متغیرها تأثیر مثبتی دارد و میتواند کیفیت زندگی را در این بیماران افزایش دهد.
علی ملایی، صدیقه حسین پور دلاور، مهران قهرمانی، رضا جباری، محمد جلیلوند،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر شناوری در آب سرد و تحریک جریان مستقیم جمجمهای TDCS در دوره ریکاوری بر تغییرات لاکتات خون و عملکردی بعدی شناگران حرفهای مرد بود. بدین منظور 20 شناگر مرد در دو روز با فاصله ۴۸ ساعت در محل آزمون حضور یافتند. هر روز شنای ۲۰۰ متر کرال سینه اجرا و پسازآن آزمودنیها در یکی از پروتکلهای، روز اول تحریک آندی (با شدت 2 میلیآمپر) و گروه ساختگی، روز دوم شناوری در آب سرد (با درجه
) و بازیافت در خشکی قرار گرفتند. لاکتات خون قبل از اجرای آزمون (۲۰۰ متر شنا کرال) بلافاصله بعد از اجرای آزمون در طول پروتکل هر سه دقیقه تا انتهای زمان ۱۵ دقیقه اندازهگیری شد. در پایان برای سنجش تأثیر روشهای تحت بررسی روی عملکرد، اجرای شنای دویست متر تکرار گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از آزمونها، تی وابسته، تحلیل کواریانس، تعقیبی LSD و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر استفاده شد. نتیجه این پژوهش نشان داد عملکرد شنا فقط در گروه TDCS بهبود معناداری داشت، کاهش زمان رکورد (0/001=p). لاکتات خون در گروه شناوری در آب سرد کاهش بیشتری (0/001=p) نسبت به سایر گروهها داشت.