84 نتیجه برای موضوع مقاله:
فاطمه ریاحی، حیدر صادقی، الهام شیرزاد،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
تکنیک لانژ از جمله رایجترین حرکات در رشته شمشیربازی و یکی از تعیینکنندهترین حرکات تهاجمی در این رشته به شمار میآید. هدف از انجام این پژوهش مقایسه کینماتیکی اندام فوقانی شمشیربازان نخبه زن و مرد بزرگسال در اجرای تکنیک لانژ بود. نمونه آماری این پژوهش را هشت شمشیرباز نخبه رشته اپه (4 زن و 4 مرد) که عضو تیم ملی بزرگسالان جمهوری اسلامی ایران بودند تشکیل دادند. از آزمودنیها در طی اجرای لانژ کامل در پاسخ به یک محرک نوری، با یک دوربین با نرخ نمونهگیری Hz 300 فیلمبرداری و برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی tمستقل در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد که شمشیربازان نخبه مرد از زمان عکسالعمل و زمان حرکت کوتاهتری نسبت به شمشیربازان نخبه زن برخوردار بودند. عدم وجود تفاوتهای قابلملاحظه در سایر پارامترهای کینماتیکی، نشاندهنده آن است که شمشیربازان نخبه زن و مرد تکنیک لانژ را با روشی مشابه اجرا کردند. نتیجهگیری نهائی اینکه وجود تفاوت در پارامترهای زمانی تکنیک لانژ، مؤید نیاز به استراتژیهای متفاوت تمرین برای آمادهسازی ورزشکاران شمشیرباز است.
مجتبی صادقی، حمید رجبی، فرزاد ناظم،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و هدف : از پژوهش حاضر تعیین تاثیر تمرین پلایومتریک بالاتنه بر توان بیهوازی بالاتنه و مراحل مختلف عملکرد شنای 25 متر کرال سینه شناگران پسر 10 ساله بود. روش شناسی : بدین منظور 16 نفر از شناگران عضو تیم شنای استان همدان (میانگین سن7/0±9/9 سال، وزن 9±9/45 کیلوگرم، قد 5 ±8/149سانتیمتر، شاخصتوده بدن 3±19/20 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت داوطلب انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس رکورد 25 متر شنا به یک گروه تمرین پلایومتریک (8 نفر) و کنترل (8 نفر) به صورت همتا تقسیم شدند. تمرینات پلایومتریک بر روی دست به مدت 6 هفته، هر هفته 3 جلسه و در مجموع 18جلسه در محیط بیرون از آب صورت گرفت. مدت زمان هر جلسه تمرین پلایومتریک 16 تا 35 دقیقه به طول انجامید. پیش و پس از اجرای پروتکل، آزمون رکورد 25 متر شنا کرال سینه در مسافت های10، 20 و 25 متر و تعداد ضربات دست جهت بررسی عملکرد شنا و تست وینگیت دست جهت بررسی عملکرد توان بیهوازی انجام شد. بررسی دادهها، از طریق تحلیل کوواریانس در سطح معنیداری (05/0>p) انجام شد. یافته ها : نشان داد، شش هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه بر روی دست شناگران کرال سینه شاخصهای عملکرد بی هوازی از جمله اوج توان به میزان 18 درصد نسبت به گروه کنترل پیشرفت معنیداری داشت اما میانگین توان با اینکه 7 درصد پیشرفت داشت اما معنا دار نبود(05/0>p). همچنین عملکرد شنا در مسافت های 10متر (8 درصد)، مسافت 10 الی 20 متر (6 درصد) و در مسافت 25 متر (1 درصد) پیشرفت نسبت به گروه کنترل وجود داشت که معنی داری در همه مسافت ها مشاهده شد (05/0> p) همچنین در تعداد ضربات دست شنا گروه تمرین پلایومتریک با اینکه در مسافتهای 10 متر شنا (11 درصد)، در مسافت 10 الی 20 متر (5/7 درصد) و در مسافت 25 متر (33/5 درصد) پیشرفت داشته اند ولی این تغییرات معنی دار نبود. (05/0> p).بحث و نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد شش هفته تمرین پلایومتریک بالاتنه توان بی هوازی بالاتنه و عملکرد شنای شناگران کرال سینه را بویژه در مسافت های ابتدایی شنا بهبود می دهد و می تواند به عنوان یک روش تمرینی مکمل در شناگران جوان مورد استفاده قرار گیرد.
وحید فاضلی، پژمان معتمدی، حمید رجبی، ندا خالدی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر تمرین ترکیبی بر آترواسکلروز آئورت و FGF23 در رت های نر مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بود.
روششناسی: دراین پژوهش تعداد 20 سر رت نر نژاد ویستار (میانگین وزنی 10±250 گرم) که به روش NX5/6 نارسایی مزمن کلیه به آن ها القا شد. بعد از 2 هفته دوره نقاهت به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (10سر) و تمرین ترکیبی (10سر) تقسیم شدند و به مدت 8 هفته پروتکل تمرین ترکیبی را انجام دادند. پروتکل تمرین ترکیبی، شامل؛ تمرین مقاومتی به صورت تمرین روی نردبان و شامل 2 ست و 6 تکرار با درصدهایی از وزن بدن بود و تمرین هوازی شامل، 30 دقیقه فعالیت کم شدت روی تردمیل بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری t-Test استفاده شد. همچنین سطح معناداری P<0.05 در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد تمرین ترکیبی باعث کاهش آترواسکلروزیس آئورت و کاهش پلاکها شد، همچنین FGF23 به طور معنیداری کاهش یافته بود ( p= 0.001). هورمون پاراتورمون نیز کاهش معنیداری داشت ( p= 0.041) و کلسیم و فسفر نیز، کاهش معنیداری را داشتند (به ترتیب، p= 0.004 و p= 0.005). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد که تمرین ترکیبی می تواند با کاهش FGF23، هورمون پاراتورمون، کلسیم و فسفر بر آترواسکلروز آئورت و شاخص های بیماری قلبی- عروقی در بیماران نارسایی مزمن کلیه موثر باشد.
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
بهکارگیری ابزار مناسب و روشهای علمی استعدادیابی توسط مربیان و متخصصین ورزشی میتواند فرآیند شناسایی و پرورش استعدادهای ورزشکاران را سرعت بخشیده و شرایطی فراهم آورد که ورزشکاران مستعد بهسمت ورزش متناسب با استعداد و قابلیت خود هدایت شوند. پژوهشهای صورت گرفته در حوزه استعدادیابی ورزشی معمولاً بهصورت تعیین شاخصهای مؤثر در استعدادیابی و یا هنجاریابی میباشند، هدف از انجام این تحقیق طراحی نرمافزار استعدادیابی بر پایه منطق فازیدر رشته ورزشی والیبال بود.در این پژوهش با انتخاب مهمترین پارامترهای استعدادیابی والیبال از دیدگاه متخصصین در حوزههای پیکرسنجی (قد)، قابلیتهای حرکتی (سرعت)، مهارتی (پرش عمودی با دورخیز) و عملکردی (پرش جفتی) و بر اساس نورم والیبالیستهای نخبه رده نوجوانان در این پارامترها بهعنوان شاخص، الگوریتمی بر پایه منطق فازی (بهوسیله بسته ابزار منطق فازی در نرمافزار MATLAB) طراحی شده است که پارامترهای فوقالذکر را بهعنوان ورودی مدل دریافت کرده و والیبالیستها را در مقایسه با نورم ملیپوشان رده نوجوانان در این پارامترها، در وضعیتهای نامتناسب با رشته والیبال (Unmatched)، نیمهمتناسب (Semi-matched)، متناسب (Matched)، استعداد درخشان (Brilliant) و نادر (Rare) طبقهبندی میکند. پژوهش مذکور با تلفیق پژوهشهای صورت گرفته در این دو حوزه (1- تعیین شاخصهای مؤثر 2- تهیه نورم و هنجاریابی ورزشکاران نخبه در این شاخصها)، نرمافزاری هوشمند برای استعدادیابی در رشته ورزشی والیبال ارائه میدهد؛ که نورم والیبالیستها را در پارامترهای قد، سرعت، پرش عمودی همراه با دورخیز و پرش جفتی که توسط پژوهشگران بهعنوان مؤثرترین شاخصها تعیین گردیدهاند را دریافت کرده و در مقایسه با نورم والیبالیستهای نخبه، قابلیت و استعداد والیبالیستها را در خروجی نرمافزار رتبهبندی و نمایان میسازد. در نهایت نرمافزار میتواند مربیان و متخصصان ورزش والیبال را جهت تعیین ورزشکاران مستعد این رشته در ردههای پایه یاری رساند.
علی عباسی، حیدر صادقی، مهدی زمانیان، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر کشش کوتاهمدت استاتیک و دینامیک عضلات بر تغییرپذیری کینماتیکی اندام تحتانی مردان جوان سالم فعال در حین رکابزدن بود. تعداد 15 دانشجوی پسر تربیتبدنی و علوم ورزشی از دانشگاه خوارزمی به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنیها در طی دو روز با اختلاف 48 ساعت در هر مراجعه به آزمایشگاه مراجعه کردند و در حالتهای بدون کشش و پس از گذشت 2، 5 و 10 دقیقه از کشش استاتیک و دینامیک اطلاعات کینماتیکی اندام تحتانی آنها در 30 سیکل رکابزدن دوچرخه ثابت در شدت کار 70 دور بر دقیقه توسط دوربین تحلیل حرکت با فرکانس 50 هرتز ثبت شد. اطلاعات جابجایی و سرعت زاویهای مفاصل ران، زانو و مچ پا جهت ساختن سری زمانی و محاسبه تغییرپذیری استخراج شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری تکراری نشان داد که تفاوت معنیداری در تغییرپذیری جابجایی و سرعت زاویهای مفاصل ران، زانو و مچ پا در وهلههای 2، 5 و 10 دقیقه بعد از کشش استاتیک و دینامیک وجود ندارد (0/05≤P). با توجه به نتایج احتمالا میتوان در برنامه گرمکردن قبل از رکابزدن یا انجام بازتوانی روی دوچرخه ثابت ازهر دو نوع کشش استاتیک و دینامیک به یک میزان بهره برد.
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
حس عمقی برای عملکرد مفصل ضروری است و از طریق آن فرد حرکت اجزاء بدن خود در فضا را درک می کند. سیستم عصبی مرکزی توسط این اطلاعات می تواند به طور آگاهانه و غیرآگاهانه موقعیت مفصل را تعدیل کند. هدف این مطالعه یافتن تاثیر تمرین تعادلی بر روی سطح ناپایدار با جابجایی عمقی، افقی و ترکیبی بر حس وضعیت مفصل زانوی جوانان فعال سالم بود. 39 مرد فعال سالم در این تحقیق مداخله ای به عنوان آزمودنی شرکت داشتند که به چهار گروه همگن تقسیم شدند. گروه تمرینی بر روی سطح ناپایدار با جابجایی عمقی (10 نفر)، گروه تمرینی بر روی سطح ناپایدار با جابجایی افقی (10 نفر) و گروه تمرین ترکیبی (10 نفر)، به مدت هشت هفته، هفته ای سه جلسه 45 دقیقه ای تمرینات را به انجام رساندند در حالی که در این مدت گروه کنترل (9 نفر) به فعالیت های روزمره خود اشتغال داشتند. میزان خطا در بازسازی موقعیت مفصل زانو به صورت فعال و غیر فعال در زوایای 30⁰، 45⁰ و 60⁰ با استفاده از دستگاه بایودکس سیستم 3، قبل و بعد از دوره تمرینی در تمام گروه ها مورد آزمون قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یک راهه در سطح معنی داری P≤0.05 استفاده شد. اگرچه میانگین میزان خطای بازسازی موقعیت مفصل زانو به صورت فعال و غیر فعال در زاوایای30، 45 و 60⁰پس از هشت هفته در گروه های تمرینی کاهش یافته بود اما این بهبود مشاهده شده از لحاظ آماری معنی دار نبود. با توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که به نظر می رسد تمرین تعادلی بر روی سطوح ناپایدار (چه از نوع تحریک عمقی، افقی و یا ترکیب این دو نوع تحریک) به تنهایی نتواند بر حس وضعیت زانوی مردان جوان فعال تاثیرگذار باشد.
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
برای بهبود عملکرد خود از آن استفاده میکنند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر شش هفته برنامه تمرینی ناحیه ثبات کمری-لگنی و پلایومتریک بر برخی شاخص های آمادگی جسمانی ورزشکاران بود. در این مطالعه نیمه تجربی 36 پسر ورزشکار به صورت داوطلبانه شرکت کرده و به طور تصادفی به سه گروه (گروه یک: تمرین ناحیه کمری – لگنی؛ گروه دو: تمرین پلایومتریک و گروه سه: کنترل) تقسیم شدند. یک روز قبل شروع شش هفته برنامه تمرینی از آزمودنیها آزمونهای عملکردی (پرش طول، پرش عمودی، دو 9 متر، آزمون چابکی 9×4، انعطافپذیری و پرتاب توپ مدیسین بال از حالت نشسته) گرفته شد. بعد از اتمام دوره تمرینی، از سه گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه تحلیل اطلاعات از آنالیز واریانس یک سویه در سطح معناداری 05/0≥α استفاده شد. گروه تمرین ثبات کمری – لگنی و پلایومتریک افزایش معناداری را در اجرای آزمو نهای عملکردی (پرش عمودی، پرش طول، دوی 9 متر و آزمون چابکی) نشان دادند. با توجه به نتایج تحقیق استفاده از تمرینات ثبات کمری-لگنی و پلایومتریک برای بهبود برخی شاخص های آمادگی جسمانی ورزشکاران توصیه میشود.
حمیدرضا برزگرپور، حمید رجبی، سعید محمدی، رعنا فیاض میلانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
انجام تلاش ذهنی حین فعالیت ورزشی باعث افزایش خستگی میشود و به نظر می رسد اندازه این خستگی به نوع تلاش ذهنی بستگی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر تلاشهای ذهنی Stroop، AX-CPT و PVT همزمان با فعالیت ورزشی رکاب زدن بر شاخص های خستگی است. روش شناسی : 10 مرد دوچرخهسوار با میانگین حداکثر توان خروجی 36±236 وات پنج جلسه به آزمایشگاه فراخوانده شدند. جلسهی اول مشخصات آنتروپومتریک و حداکثر توان خروجی اندازهگیری شد. چهار جلسهی بعد فعالیت ورزشی رکابزدن بهمدت 45 دقیقه با شدت 65 درصد حداکثر توان خروجی همراه (Stroop، AX-CPT و PVT) و بدون تلاش ذهنی انجام شد. حین فعالیت درکتلاش و ضربان قلب هر 10 دقیقه و میزان کورتیزول قبل و 30 دقیقه بعد از فعالیت اندازهگیری شد. برای تحلیل دادهها از آزمون واریانس دوطرفه استفاده شد. نتایج: انجام 45 دقیقه تلاش ذهنی Stroop در طول فعالیت ورزشی رکاب زدن باعث افزایش معنیدار درک تلاش و کورتیزول نسبت به فعالیت ورزشی رکابزدن شد (p≤0/05) اما بین جلسات تلاش ذهنی AX-CPT و PVT با فعالیت ورزشی رکاب زدن تفاوت معنیداری یافت نشد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد انجام تلاش ذهنی Stroop همزمان با فعالیت ورزشی رکابزدن نسبت به فعالیت رکابزدن شاخصهای خستگی را بیشتر افزایش میدهد.
محمدرضا دهخدا، کاظم خدایی، سهراب ملک زاده،
دوره 13، شماره 9 - ( 1-1394 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر گرمکردن با دو شدت متفاوت بر میزان پلاسمایی آنزیمهای ضد اکسایشی و شاخصهای تخریب لیپیدی، پروتئینی و دی.ان.ای بعد از فعالیت شدید در دانشجویان غیرورزشکار بود. 12 نفر از دانشجویان غیرورزشکار دانشگاه خوارزمی برای پژوهش انتخاب شدند. ابتدا میزان VO2peakآزمودنیها با دستگاه گازآنالیزر روی چرخ کارسنج اندازهگیری و میزان کار در شدتهای کم و زیاد گرمکردن محاسبه شد. سپس آزمودنیها در سه جلسه با فاصله 48 ساعت به سه گروه گرمکردن با شدت کم و گرمکردن با شدت زیاد و بدون گرم کردن تقسیم شدند. در ابتدای هرجلسه خونگیری استراحتی انجام شد. سپس، گروه اول گرمکردن با شدت کم (%50-%45 VO2peak) را بهمدت ششدقیقه انجام دادند سپس اجرای فعالیت شدید آغاز شد و گروه دوم گرمکردن با شدت زیاد (%80-%75 VO2peak) و سپس فعالیت شدید را انجام دادند و گروه سوم مستقیم بدون گرمکردن فعالیت شدید را انجام دادند. دو ساعت پس از فعالیت شدید خونگیری صورت گرفت. در روزهای دیگر بهصورت متقاطع جای اعضای گروهها عوض شد. از تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSDبرای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که بین میانگین تغییرات MDA، کربونیل-پروتئین و 8-هیدروکسی 2-دزوکسی گوانوزین و همچنین بین میانگین تغییرات آنزیمهای ضد اکسایشی SOD، CAT و GPX نسبت به حالت استراحتی در سه حالت تفاوت معنیداری وجود داشت. میانگین تغییرات MDA و SOD در حالت گرمکردن با شدت کم کمتر از حالتهای دیگر بود. ولی این کاهش معنیدار نبود. متغیرهای دیگر در حالت بدون گرمکردن کمترین مقدار و در گرمکردن شدید بیشترین مقدار را داشتند. نتایج پژوهش نشان داد که گرمکردن با شدت کم میتواند تخریب لیپیدی را کاهش دهد، ولی بر تخریب پروتئینی و DNA اثری ندارد. گرمکردن با شدت زیاد نیز میتواند باعث افزایش هر سه نوع تخریب شود. بنابراین در مردان غیرورزشکار گرمکردن با شدت کم بهتر از شدت زیاد است.
رغد معمار، شیوا نوری،
دوره 14، شماره 12 - ( 7-1395 )
چکیده
با توجه به این احتمال که فعالیتهای ورزشی تغییراتی در توزیع پارامترهای مختلف فشار کف پایی در حین گامبرداری به وجود میآورند، هدف مطالعۀ حاضر مقایسۀ الگوی توزیع فشار کف پایی بین پای راست و چپ و ارتباط آنها با پارامترهای آنتروپومتریک است. بدینمنظور، 10 کشتیگیر نخبه با میانگین و انحراف استاندارد سنی 3/33±23/6 سال، قد 7/67±173/5 سانتیمتر و جرم: 21/8±83/3 کیلوگرم در این مطالعه بصورت داوطلبانه مشارکت کردند. از دستگاه EMED-AT2 برای تحلیل فشار کف پایی، از آمار پارامتریک روش تی زوجی جهت مقایسۀ پارامترها بین پای راست و چپ و از روش پیرسون برای تعیین همبستگـی بین متغیرهـا استفاده شد. تنهـا در پارامتر سطح تمـاس در ناحیـۀ 4 بین پـای راست و چپ اختلاف معنـادار یافت شـد (0/05≥p، 0/03=ES). بین تمامی پارامترها با قد و جرم همبستگی مثبت و معنادار یافت شد0/01 p≥0/05، p≥) و تنها در نواحی پاشنه همبستگی بین حداکثر نیرو در پای راست با قد (پاشنه داخلی 0/45=r2، پاشنۀ خارجی 0/68=r2) و جرم (پاشنۀ داخلی 56 /0=r2، پاشنۀ خارجی 0/8=r2) و در پای چپ با قد (پاشنۀ خارجـی 0/53=r2) و جرم (پاشنۀ خارجـی 0/55=r2) معکوس شد (0/05≥p). با توجه به فقدان اختلاف معنادار در پارامترهـای مختلف فشار کف پایـی بین پای راست و چپ میتوان ادعا کرد، در ورزش کشتی تقاضای عملکردی پاها یکسان است. همچنین، این پژوهش نتایج تحقیقات گذشته را مبنی بر فقدان پای غالب در رشتۀ کشتی تأیید کرد.
وحید صالح، حیدر صادقی، پروانه شمس نجف آبادی، محمدرفیع رضاییان هفتادر، حبیبالله ولیزاده،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف این تحقیق مقایسۀ نیمرخ آنتروپومتریک، سوماتوتایپ و ترکیب بدنی ژیمناستهای مبتدی و حرفهای 6 تا 8 ساله بود. 40 نفر از ژیمناستها در دو گروه (مبتدی 20 ژیمناست و حرفهای 20 ژیمناست) در این آزمون مشارکت کردند. 17 متغیر آنتروپومتریکی، سوماتوتایپ و ترکیب بدنی از هر آزمودنی اندازهگیری شد. ابزارهای اندازهگیری پرسشنامههای اطلاعات فردی و ارزیابی سلامت عمومی، کرنومتر، متر نواری، قدسنج، ترازوی قابل حمل، کالیپر، کولیس و نرمافزار سوماتوتایپ بود. از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی در دو گروه مستقل) در سطح معناداری 0/05 برای بررسی دادههای تحقیق استفاده شد. بین درصد چربی (سهسر بازو، فوق خاری و ساق پا)، طول کل دست، محیط (ساق پا و باسن)، ترکیب بدنی (BMI)، اندومورفی و اکتومورفی تفاوت معنادار مشاهده شدp<0.05) ). ازمنظر آنتروپومتریکی، 6 تا 8 سالگی را میتوان پایینترین و بهترین سن استعدادیابی ژیمناستیک در نظر گرفت. براساس نتایج پژوهش میتوان نتیجه گرفت که ژیمناستهای حرفهای دارای درصد چربی کمتر، طول دست بیشتر، محیط باسن و ساق کمتر، BMI کمتر، اندومورفی کمتر و مزومورفی و اکتومورفی بیشتری نسبت به مبتدیها هستند. به طور میانگین ژیمناستهای حرفهای از لحاظ کلاسبندی سوماتوچارت در ناحیۀ اکتومورف- مزومورف و گروه مبتدی در ناحیه اندومورف- مزومورف قرار داشتند.
علی گرزی، حمید رجبی، رضا قراخانلو، محمدرضا دهخدا، مهدی هدایتی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر میزان فعالیت استیلکولیناستراز کل و نوع A12 در عضلات نعلی موشهای صحرایی انجام شد. 16 سر موش صحرایی نر ویستار که از مؤسسه سرمسازی رازی (سن 10 هفته و وزن 7.090±172.415 گرم) تهیه شدند بهصورت تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین بهمدت هشتهفته و هفتهای پنججلسه روی نردبانهای مخصوص به ارتفاع یکمتر و 26 پله، با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود، که به دُم آنها بسته میشد، تمرین را آغاز کردند و این میزان بهصورت فزاینده به 200 درصد وزن بدن آنها رسید. تمرینها شامل سهنوبت چهارتکراری با سهدقیقه استراحت بین نوبتها بود. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، حیوانات تحت بیهوشی قرارگرفتند و عضلات نعلی آنها در وضعیت استریل از طریق شکاف روی ناحیه پشتی جانبی در اندام پشتی تحتانی جدا شد. از روش هموژنکردن و الکتروفورزو (پلیاکریلآمید 0/06 غیرتقلیبی) برای جداسازی زیرواحدهای فرعی استیلکولیناستراز استفاده شد. اندازهگیری میزان فعالیت استیلکولیناستراز و نوع A12 (unit/ml) با استفاده از روش آزمایشگاهی Elisa انجام شد. نتایج آزمون t در گروههای مستقل نشان داد که در زمینه میزان فعالیت آنزیم استیلکولیناستراز A12 در گروه تمرین مقاومتی در عضلهی نعلی تفاوت معناداری بین دو گروه وجود ندارد (0.246). همچنین، میزان فعالیت استیلکولیناستراز کل نیز در اثر تمرین مقاومتی تغییر معناداری نکرد (0.262). تغییر نکردن میزان فعالیت استیلکولیناستراز در اثر تمرین مقاومتی در عضلۀنعلی نشاندهنده پاسخناپذیری فعالیت استیلکولیناستراز در این عضله در اثر تمرینات مقاومتی در پایانه عصبی است که این نیز احتمالاً ناشی از درگیر نشدن کامل این عضله در تمرین مقاومتی پژوهش حاضر است. بااینحال، هنوز احتمال تغییر در محتوای استیلکولیناستراز در این عضلات منتفی نیست که باید در مطالعات بعدی به آن پرداخته شود.
سمیرا انتظاری، رغد معمار، مریم کاکاوند،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف این پژوهش، مطالعه تأثیر ورزش تکواندو بر تقارن توزیع فشار کفپایی، نیروی عکسالعمل زمین و سطح تماس اندام برتر و غیربرتر تکواندوکاران زن نخبه است. در این مطالعه،10 تکواندوکار زن نخبه انتخاب شدند. توزیع فشار کفپایی و نیروی عکسالعمل عمودی زمین و سطح تماس نواحی مختلف کفپا با استفاده از دستگاه emed ارزیابی شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از آزمون تی وابسته و تقارن بین دو اندام با استفاده از فرمول شاخص تقارن ارزیابی شد. یافتهها نشان داد تفاوت معناداری در میزان سطح تماس ناحیه سهانگشت آخر و همچنین عدم تقارن بین دو اندام وجود دارد. این عدم تقارن در توزیع فشار میتواند با آسیبهای عضلانی یا بافتی مانند التهاب فشیای کفپا یا استرس فرکچر سر استخوانهای کفپایی مرتبط باشد. بنابراین، در این رشته ورزشی لازم است با انجام تمرینات ویژه به ایجاد توازن و تقارن بیشتر در اندام تحتانی کمک شود تا آسیبهای ناشی از این عدم تقارن به حداقل برسد.
سمیرا محمدی، هومن مینونژاد، رضا رجبی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی همهگیرشناسی آسیبهای کبدی در مسابقات لیگبرتر کشور است. این تحقیق توصیفی و از نوع مطالعات آیندهنگر است. کلیه مردان مشارکتکننده در رقابتهای لیگبرتر کبدی سال 1393 (تعداد=192نفر) در این مطالعه تحت بررسی قرارگرفتند که از بین آنها ورزشکارانی که در طول رقابتها دچار آسیبدیدگی شده و تحت مراقبتهای پزشکی قرار گرفته بودند، نمونههای این تحقیق در نظر گرفته شدند. اطلاعات مربوط به این تحقیق از طریق ثبت در فرم ثبت آسیب بهکوشش محقق و با کمک پزشک مسابقات در حین برگزاری رقابتها تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون خیدو (2x) در سطح معنیداری 0/05≥α و همچنین، از آمار توصیفی در قالب اعداد، جدولها و نمودارها برای بیان یافتههای تحقیق استفاده شد. میزان بروز آسیب در هزارساعت مسابقه برابر 229/9 آسیب برآورد شد و بیشترین نواحی آسیبدیده سر و صورت (26/2 درصد) و زانو (15/5 درصد) بودهاست. 48/5 درصد آسیبها از نوع کبودی/کوفتگی/خونمردگی و بیشترین سازوکار بهوجودآورنده آسیب برخورد با حریف (82/5 درصد) بود. 32 درصد آسیبها هنگام زیرگیری رخ دادهاست. میزان آسیب در بازیکنان پست دفاع 50/5 درصد بود. با توجه به یافتهها، که بیانکننده شیوع بالای آسیب در ورزش کبدی است، به اعضای پزشکی تیمها، مربیان، و ورزشکاران توصیه میشود تا عوامل خطرزای بالقوه مرتبط با بروز آسیب را شناسایی و اقدامات لازم را جهت پیشگیری از آنها انجام دهند.
سلمان نظامی، محمدعلی سمواتی شریف، اسدالله چزانی شراهی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی اثر هشتهفته تمرین مقاومتی شدید (بهروش اسپلیت) بر تغییرات سطوح سرمی تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول (T/C) و تأثیر آن بر رشد و توسعه قدرت عضلانی است. 20 نفر از ورزشکاران مبتدی پرورشاندام با شاخص توده بدن 2/25±23/80 کیلوگرم بر مترمربع و میانگین سنی 2/55±24/65 در این پژوهش مشارکت کردند. آزمودنیها بهصورت تصادفی در دو گروه تمرین قدرتی بهروش اسپلیت (10 نفر) و کنترل بهروش سنتی (10 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی با 100-85 درصد 1RM برای ششنوبت در هفته بهروش اسپلیت (جداسازی گروههای عضلانی) طراحی شد. گروه کنترل بهروش تمرین کل بدن (سنتی) با همان شدت و مدت به تمرین پرداختند. ضخامت عضله تحت مطالعه (سهسر بازو) با استفاده از تصویربرداری سونوگرافی در هر دو گروه قبل و پس از مداخله اندازهگیری شد. نمونهگیری خونی، در زمان استراحت قبل و بعد از تمرینها در محیط آزمایشگاه جمعآوری شد. نتایج نشان داد که تمرین بهروش اسپلیت نسبت بهروش سنتی، موجب افزایش قدرت عضلانی (p=0/01)، توده عضلانی (p=0/001) و نسبت T/C (p=0/02) میشود. همچنین، بین قدرت بیشینه با هایپرتروفی (p=0/001 ، r=0/55) و نسبت T/C با قدرت بیشینه ارتباط معنیدار مشاهده شد. (r=0/74 ، p=0/03) . نتایج نشان میدهند، این روش از تمرین مقاومتی موجب افزایش تحریک آنابولیکی و توده عضلانی در بدن میشود، که افزایش قدرت بیشینه را درپی دارد.
سمیه صادقی، محمدرضا اسد، محمدحسن فردوسی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده
تجمع چربی در کبد به میزان بیش از 5درصد وزن آن را کبد چرب میگویند. هدف مطالعۀ حاضر ارزیابی تأثیر دوازدههفته تمرین استقامتی بر آنزیمهای کبدی زنان چاق است. در این تحقیق، 26 زن با 29≤BMI کیلوگرم بر مترمربع و دامنۀ سنی 42-52، به دو گروه تجربی و کنترل (13=n) تقسیم شدند. 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از تمرینات از تمام آزمودنیها خونگیری شد و ارزیابی ترکیب بدن و Vo2max بهعمل آمد. گروه آزمایش تحت دوازدههفته تمرین استقامتی، شامل هفتهای سه جلسه، با شدتی بین 40 تا 80 HRmax و مدت 15 تا 30 دقیقه به تمرین پرداختند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و تی مستقل ارزیابی شدند (0/05≥α). نتایج نشانداد که در گروه تمرین، افزایش معناداری در p=0/006) VO2max ) کاهش معناداری در شاخصهای وزن،BMI و BF٪ (p=0/001) مشاهده شد. اما تغییر معناداری در آنزیمهای ALT (p=0/493) و AST (p=0/403) مشاهده نشد. نتایج نشان داد تمرینات اثری بر آنزیمهای کبدی زنان چاق ندارد. این ممکن است به عدم آمادگی جسمانی و برخورداری هر دو گروه از وزن و شاخص توده بدنی بالا حتی در گروه تمرین بعد از دوازده هفته مربوط باشد. از دلایل افزایش غیرمعنادار ALT گروه تمرین، نیمۀ عمر طولانی این آنزیم است. بنابراین میتوان زمانی بیش از 48 ساعت برای بازیافت در نظر گرفت.
فرحناز ساکیپور، حسین مجتهدی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده
بیاختیاری ادرار در بین زنان سالمند روند روبهرشدی دارد و آمار آن، بهخصوص در زنان سرای سالمندان، بهمراتب بیشتر است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر چهارهفته تمرین ثباتدهندۀ ستونفقرات بر بیاختیاری ادراری سالمندان است. در این پژوهش آزمودنیهای سالمند زن 50 تا 70سال (11±67کیلوگرم و تودهبدنی4±27کیلوگرم برمترمربع) در دو گروه تمرین و کنترل (هر گروه 10نفر) بهمدت چهارهفته (هفتهای سهجلسه) در تحقیق شرکت کردند و میزان بیاختیاری ادراری آنان ازطریق پرسشنامه ICIQ-OAB در مراحل پیشآزمون و پسآزمون اندازهگیری شد. با توجه به نرمال نبودن دادهها از آزمونهای ناپارامتریک شامل آزمون ویلکاکسون و یومنویتنی جهت بررسی تغییرات درونگروهی و بینگروهی در سطح 05/0≥p استفاده شد. تمرینات ثباتدهندۀ ستون فقرات باعث کاهش معنیدار بیاختیاری ادراری در زنان سالمند شد (0/001=P) بهطوریکه این تمرینات باعث کاهش غیرمعنیدار دفعات ادرار در روز (0/083=P)، کاهش معنیدار دفعات ادرار در شب (0/001=P)، کاهش استرس استفاده سریع از سرویس بهداشتی (0/001=P) و کاهش نشت ادرار میشود(0/002=P). بررسی بینگروهی نشان داد که گروه تمرین از بیاختیاری ادراری کمتری در مقایسه با گروه کنترل برخوردار است (0/01=P). تمرینات ثباتدهنده ستونفقرات از طریق تقویت عضلات کف لگنی و شکمی به کاهش بیاختیاری ادراری و مؤلفههای آن میانجامد.
کامران جوهری، محمدحسین علیزاده، امیرحسین براتی،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثر برنامۀ جامع گرمکردن فیفا +11 داوران بر تعادل پویای داوران و کمکداوران مرد فوتبال ایران بود. 52داور و کمکداور فوتبال بدون سابقۀ آسیبدیدگی داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و بهصورت تصادفی به گروههای تجربی و کنترل (26 نفر گروه تجربی، 26 نفر گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه تجربی بهمدت هفده هفته برنامۀ +11 داوران را انجام دادند، درحالی که گروه کنترل در طول نیمفصل روش گرمکردن معمول و سنتی خود را اجرا کرد، برای برآورد تعادل پویای داوران در پیشآزمون و پسآزمون از آزمون تعادل Y استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و آزمون تحلیل واریانس صورت گرفت. یافتهها نشان داد که تعادل پویا در جهتهای قدامی و خلفی داخلی و نمرۀ کلی تعادل داوران گروه تجربی در پسآزمون در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنیداری داشت، درحالی که درجهت خلفی خارجی تفاوت معنیداری بین گروهها مشاهده نشد. با توجه به یافتههای تحقیق، برنامۀ جامع گرمکردن فیفا +11 داوران می تواند تعادل پویای داوران و کمکداوران فوتبال را بهبود بخشد.
فایزه محمدی سنجانی، معصومه شجاعی، افخم دانشفر،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده
تکلیف دسترسی یکی از تکالیف رایج برای بررسی سازوکارهای یادگیری است و جزو تکالیف روزانۀ زندگی انسان بهشمار میرود. بهبود ثبات پاسچر میتواند در عملکرد این تکلیف تاثیر بگذارد. بدین منظور، هدف تحقیق حاضر مقایسۀ اثر تمرین ثابت (زمان واکنش ساده) و متغیر تصادفی (زمان واکنش انتخابی) بر بهبود کنترل پیشبینانۀ پاسچر افراد سالم در تکلیف دسترسی بود. در این تحقیق، 16 دانشجوی دختر راستدست با میانگین سنی 3.18.±27.18 مشارکت کردند. برای ارزیابی بزرگی کنترل پیشبینانۀ پاسچر از شاخص سرعت متوسط و جابهجایی مرکز فشار پا با استفاده از صفحۀ نیرو قبل از شروع حرکت دسترسی استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس ترکیبی با اندازهگیریهای تکراری در سطح معناداری P<0.05 نشان داد که تمرین متغیر تصادفی به افزایش جابهجایی و سرعت جابهجایی مرکز فشار قبل از شروع حرکت دسترسی منجر میشود، ولی این افزایش در آزمون اکتساب و یادداری معنادار نبود. بنابر یافتههای این مطالعه، میتوان نتیجه گرفت که تمرین متغیر تصادفی باعث افزایش ثبات پیشبینانۀ پاسچر شده است. اثر این تمرین بر کنترل پیشبینانۀ پاسچر میتواند در برنامههای توانبخشی بهکارگرفته شود .
خانم صفورا حیدری، دکتر علی شمسی ماجلان، دکتر حسن دانشمندی، دکتر ناهید خوش رفتار یزدی،
دوره 15، شماره 14 - ( 7-1396 )
چکیده
تکرار حرکات پرتابی میتواند باعث تغییر تعادل قدرت عضلانی و دامنۀ حرکتی شانۀ ورزشکاران در مقایسه با افراد غیرورزشکار شود؛ بنابراین، هدف مطالعۀ حاضر مقایسۀ نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست و دامنۀ حرکتی شانه در زنان والیبالیست و غیرورزشکار است. آزمودنیهای تحقیق شامل 30 زن والیبالیست با میانگین سنی 2/58±21 سال و 30 زن غیرورزشکار با میانگین سنی 1/13±22 سال بودند که بهصورت هدفمند و دردسترس انتخاب شدند. قدرت ایزومتریک با دستگاه قدرتسنج دستی و دامنۀ حرکتی توسط انعطافسنج لیتون اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل آماری دادهها از طریق آزمون کلموگروف-اسمیرنوف و آزمون تی انجام شد (0/05P≤≥P). در مقایسۀ نسبت قدرت عضلات آگونیست به آنتاگونیست مفصل شانه، در نسبت قدرت عضلات چرخشدهندۀ داخلی به خارجی و ابداکشن به اداکشن، تفاوت معنیداری بین اندام برتر و غیربرتر والیبالیستها، (001/0P≤؛ 0) و نیز اندام برتر دو گروه (والیبالیست و کنترل) بهدستآمده (003/0P=؛001/0P≤). در مقایسۀ دامنۀحرکتی کاهش معنیداری در حرکات چرخش داخلی و اکستنشن اندام برتر (005/0P=؛001/0P≤) و افزایش معنیداری در چرخشش خارجی اندام برتر والیبالیستها مشاهده شد (026/0=P). یافتهها نشان داد که انجام حرکات تکراری در والیبالیستها ممکن است در طولانیمدت باعث ایجاد اختلال در تعادل نسبت طبیعی قدرت و دامنۀحرکتی در مفصل شانه شود، که در صورت بهکارنگرفتن تمرینهای قدرتی و کششی مناسب، این بیتقارنی میتواند ورزشکار را مستعد آسیب سازد