38 نتیجه برای موضوع مقاله: فیزیولوژی ورزشی
خانم المیرا احمدی، دکتر شهناز شهربانیان، دکتر محمدرضا کردی، دکتر رضا قراخانلو، دکتر گریگوری پیرسی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
خستگی از شکایات بیماران مالتیپل اسکلروزیس (MS) است. در بیماران MS تعادل سایتوکاینهای التهابی در مغز برهم ریخته که یکی از رخدادهای آن خستگی ذهنی است و احتمالا تمرینات هوازی میزان التهاب سایتوکاینها را تعدیل کرده و از این طریق خستگی ذهنی را کاهش میدهد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر تمرین هوازی شنا بر فاکتور پیش التهابی (اینترلوکین 6) و فاکتور ضدالتهابی (اینترلوکین 10) برای ارزیابی خستگی ذهنی در مغز موشهای ماده پس از القای EAE انجام شد. در این پژوهش 21 موش (8 هفتهای، 18 تا 20 گرم) به 3 گروه کنترل سالم، کنترل EAEو فعالیت ورزشی هوازی شنا EAE تقسیم شدند و حیوانات در گروه تمرین طی 4 هفته، هرهفته 5 جلسهی 30 دقیقهای به تمرینات شنا با شدت متوسط پرداختند. بررسی آزمایشگاهی متغیرهای پژوهش با روش وسترن بلات انجام شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج نشان داد در میزان IL-6 در میان گروه EAE و تمرین شنا تفاوت معناداری وجود نداشت اما میزان IL10 در گروه تمرین شنا نسبت به گروه EAE افزایش معنی داری نشان داد. با این حال نسبت مقادیر IL10/IL6 بین گروه تمرین شنا با EAE نیز معنادار نبود. بنظر میرسد تمرینات هوازی شنا با شدت متوسط، بدون تغییر در عامل پیش التهابی، همراه با سوق دادن به سمت عوامل ضدالتهابی، با افزایش IL10 ، میتواند بین گروه EAE و تمرین شنا منجر به بهبود تعادل شاخص التهابی و کاهش میزان خستگی ذهنی ناشی از خستگی سایتوکاینی گردد.
خانم اعظم داوودآبادی، دکتر سعید نقیبی، دکتر علی برزگری، دکتر محمد حسن دشتی خویدکی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و هدف:بیماری آلزایمر یکی از شایعترین بیماریهای تحلیل برنده سلولهای مغزی است که یکی از علائم آن افسردگی میباشد. هدف از این پژوهش تأثیر یک دوره تمرینات ورزشی بر میزان افسردگی و تغییرات فاکتور استرس اکسیداتیو در هیپوکامپ و پروفرونتال کورتکس مغز رتهای مبتلا به آلزایمر بود.
روششناسی:بدین منظور40 سر رت نر ویستار 8 هفتهای با میانگین وزن 33±237گرم بهطور تصادفی در چهار گروه 10تایی شامل: کنترل، ورزش، آلزایمر و ورزش+آلزایمر قرار گرفتند. پروتکل تمرینی شامل 12 هفته دویدن روی تردمیل با سرعت 12 متر بر دقیقه و به مدت 30 دقیقه در هر جلسه بود. در انتهای دوره تمرینی، آزمونهای سرکوب احساس تغذیه و تعلیق دم جهت برآورد افسردگی و همچنین سطوح مالوندیآلدئید هیپوکامپ و پرفرونتال به روش برادفورد انجام شد.
یافتهها:نتایج نشان داد که تمرینات ورزشی سبب کاهش معنادار میزان افسردگی در آزمونهای تاخیر در غذاخوردن و مدت زمان بیحرکتی در رتهای مبتلا به آلزایمر شده است.همچنین تمرینات سبب کاهش معنادار سطوح مالوندیآلدئید در هیپوکامپ رتهای آلزایمری ، در حالی که تفاوت معناداری در ناحیه در پروفرونتال مشاهده نشد.
بحث و نتیجهگیری:به نظر میسد، فعالیت ورزشی سبب ایجاد ایمنی در برابر آلزایمر می شود و احتمالاً در جلوگیری از بروز افسردگی در بیماران مبتلا به آلزایمر موثر باشد.
دانیال تیماجی، فرشاد غزالیان، ماندانا غلامی، حسین عابد نظنزی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و هدف: بهمنظور رقابتی ماندن، ورزشکاران و مربیان دائماً بهدنبال راههایی برای افزایش عملکرد هستند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر تمرینات HIFT و ماسک هایپوکسی بر حداکثر اکسیژن مصرفی و کارایی تنفسی بازیکنان تیم ملی مردان هاکی روی یخ ایران بود.
روش شناسی: در این مطالعه نیمه تجربی، 14 بازیکن تیم ملی هاکی روی یخ ایران به دو گروه HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی تقسیم شدند سپس هر دو گروه HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی، جلسات تمرینی HIFT با تکرار30 ثانیه و پنج ست در حدود یک ساعت، سه جلسه در هفته بهمدت شش هفته اجرا کردند. قبل و بعد از دوره تمرینی اندازهگیری آنتروپومتری، ترکیب بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) و کارایی تنفسی (vE/VCO2) با استفاده از دستگاه in body و گازآنالایزر انجام شد. دادهها به روش آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنیداری P<0.05 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که تمرینات HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی بر VO2max مردان نخبه هاکی باز روی یخ تاثیر افزایشی دارد، اما بین اثر تمرینات HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی بر VO2max تفاوت وجود نداشت (390/0=P). پس از دوره تمرینات، vE/VCO2 در هر دو گروه کاهش یافت اما بین اثر تمرینات HIFT و ماسک هایپوکسی بر vE/VCO2 مردان نخبه هاکی باز روی یخ تفاوت وجود نداشت (05/0<P).
نتیجهگیری: با توجه بهنتایج، بهنظر میرسد HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی ممکن است بتوانند به بهبود عملکرد سیستم تنفسی مردان نخبه هاکی باز روی یخ کمک کنند.
سمیرا عمادی، شهناز شهربانیان، محمدرضا کردی، مهدیه ملانوری شمسی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
بر هم خوردن هموستاز میانجی های تنظیم کننده سیستم ایمنی گیرنده آریل هیدروکربن (AhR) و اورنیتین دکربوکسیلاز-1 (ODC-1) در پاتوژنز بیماری مالتیپل اسکلروزیس (MS) نقش دارد. فعالیت های بدنی در کنترل و بهبود علائم ببماری MS نقش دارند. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر 4 هفته فعالیت در محیط غنی شده بر بیان های ژن AhR و ODC-1 در بافت مخچه مدل موش MS انجام شد. این مطالعه تجربی روی 30 موش ماده C57BL/6 انجام شد. موش ها در 3 گروه 10 تایی شامل 1) کنترل سالم، 2) مدل تجربی بیماری MS و 3) فعالیت در محیط غنی شده توزیع شدند. در گروه سوم حیوانات پس از القا انسفالومیلیت خود ایمن تجربی (EAE) به مدت 4 هفته در محیط غنی شده زندگی کردند. نمره بالینی از زمان القاء تا 28 روز روزانه ثبت می شد. بیان ژن های AhR و ODC-1 در مخچه با تکنیک RT-PCR اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل دادها با آزمون تحلیل واریانس یکطرفه در سطح معنی داری کمتر از 05/0 انجام شد.فعالیت در محیط غنی شده بیان ژن AhR را در مقایسه با گروه EAE به طور معنی داری کاهش داد (02/0= P) و بیان ژن ODC-1 را نیز کاهش داد ولی از نظر آماری معنی دار نبود (28/0= P). همچنین نمره بالینی پس از فعالیت در محیط غنی شده به طور معنی داری بهبود یافت (001 /0= P). تغییر سبک زندگی و فعالیت در محیط غنی شده منجر به تنظیم کاهشی بیان ژن های AhR و ODC-1 شد و نمره بالینی حیوانات بهبود یافت.
دکتر فاطمه کاظمی نسب، آقا محمد حسین محبوبی، دکتر کریم آزالی علمداری،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
تمرینات ورزشی و رژیمهای گیاهخواری به عنوان روشهای مناسب و غیر دارویی برای کاهش وزن و بهبود عوامل قلبی عروقی از جمله فشار خون بالا پذیرفته شدهاند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ترکیبی تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری بر فشار خون بر بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق بود. جستجوی سیستماتیک در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، Web of science، PubMed و Google scholar برای مقالات منتشر شده به زبان انگلیسی تا فوریه 2023 انجام شد و 1065 مقاله یافت شد. فراتحلیل برای بررسی اثر ترکیبی تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری بر وزن بدن و فشار خون بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدل اثر تصادفی و تفاوت میانگین وزنی (WMD) انجام شد. فاصله اطمینان 95 درصد در نظر گرفته شد. از آزمون2I برای تعیین ناهمگونی و از فونل پلات و تست Egger برای بررسی سوگیری انتشار در سطح معنیداری 1/0 استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار2 CMA شد. نتایج 25 مطالعه با 10192 آزمودنی نشان داد که تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری به صورت ترکیبی سبب کاهش معنادار وزن بدن [0/001=p،(5/7- الی3/56-) WMD -4/63kg]، فشار خون سیستولی [0/001=p ،(7/86- الی 6/01-) WMD -6/94 mmHg] و فشار خون دیاستولی [p=0/001،(5/04- الی 3/96-) WMD -4/5mmHg] در بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق میشود. یافتههای فراتحلیل حاضر تمرین هوازی توأم با رژیم گیاهخواری را به عنوان یک راهکار غیردارویی برای کاهش وزن و کنترل فشار خون برای بزرگسالان دارای اضافه وزن یا چاق پیشنهاد میکند. علاوه بر این، تمرین هوازی و رژیم گیاهخواری با هر دو نوع مدت (کمتر از 12 هفته و بیشتر از 12 هفته) سبب کاهش معنادار فشار خون در بزرگسالان چاق و اضافه وزن میشود.
معصومه آقازاده، سکینه امیننژاد،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
دانشجو مینا خنتان، دکتر بهروز عبدلی، دکتر علیرضا فارسی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCS) بعنوان یکی از جدیدترین روشهای تکمیلی در راستای ارتقای عملکرد ورزشی و آمادگی روانی ورزشکاران حرفهای است. در پژوهش حاضر، اثرات 10 جلسه tDCS آندال، دوگانه همزمان در یک نیمکره مغز، در نواحی قشر حرکتی اولیه (M1) و قشر پیشپیشانی پشتی (DLPFC)، را بر عملکرد شنا، سرسختی ذهنی و فشار ادراک شده بررسی کردیم. 20 شناگر حرفهای مرد (سن: 00/19±86/2 سال) در این پژوهش تصادفی، دوسوکور و تجربی-شاهد شرکت کردند. آزمون عملکرد 100 متر شنای آزاد، پرسشنامه سرسختی ذهنی(SMTQ) و مقیاس فشار ادراک شده (RPE) به عنوان پیش آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، 10 جلسه tDCS (هر جلسه به مدت 20 دقیقه و شدت 2 میلیآمپر) اعمال شد. 48 ساعت پس از دهمین جلسه tDCS، ارزیابیها تکرار شدند. جهت تجزیه و تحلیل آماری از روش ANCOVA استفاده شد. یافتهها: پس از چندین جلسه tDCS، عملکرد شنا بهطور معنیداری بهبود یافت (03/0=P)؛ نمره کل سرسختی ذهنی بهطور معنیداری (046/0=P) افزایش یافت و تغییر معناداری در RPE مشاهده نشد. بر اساس نتایج این مطالعه، tDCS چند جلسهای همراه با تمرینات متداول برای بهبود عملکرد شناگران و جنبههای روانشناختی توصیه میشود. بنابراین، tDCS میتواند به عنوان یک روش آمادهسازی مغزی در نظر گرفته شود.
خانم فرشته شهیدی، خانم حمیده احمدی، آقا مجید کاشف،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
محمد فشی، افشین سراجی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف: ذرات گرد و خاک به عنوان پدیده جدید ناشی از خشکسالی با خطر بروز بیماری های مختلف همراه می باشد. به نظر می رسد فعالیت های ورزشی با تقویت سیستم ایمنی و بهبود توده عضلانی می تواند نقش مهمی را در این زمینه بازی کند. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر فعالیت ورزشی منظم بر نیمرخ اسیدهای آمینه افراد ساکن در استان های درگیر ذرات گرد و غبار ایران میباشد .روش ها: این تحقیق از نوع نیمه تجربی به صورت کاربردی می باشد که تعداد 50 مرد سالم غیر فعال (سن: 1/5±64/31 سال؛ شاخص توده بدن: 6/5±33/26) در استانهای خوزستان (15 نفر) و ایلام (15) و کرمانشاه (20) به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و فعالیت بدنی منظم تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل حدود 10 هفته، سه جلسه تمرین در هفته به صورت دایره¬ای شامل آویزان شدن از میله بارفیکس (۲۰ ثانیه)، پرش از موانع در مجموع ۵۴۰ سانتی متری به فاصله یک متر، دراز و نشست ۳۰ ثانیه، پرس سینه ۷۰ درصد یک تکرار بیشینه (۸ تکرار)، پرس پا با ۷۰ درصد یک تکرار بیشینه (۸ تکرار)، فیله کمر (۱۵ تکرار)، ساق پا ۷۰ درصد یک تکرار بیشینه (۸ تکرار)، پرش زیگزاگ ۲۰ تکرار (بدون مانع- خط سفید با عرض 5 سانتی متر)، ۶ تا ۱۰ تکرار ایلینویز با فاصله استراحت 30 ثانیه توسط گروه فعالیت بدنی انجام گردید و گروه کنترل فعالیت منظم ورزشی نداشت. درصد چربی، اکسیژن مصرفی بیشینه، آمینو اسیدها قبل از مطالعه، 48 ساعت قبل از رخداد ذرات گرد و خاک و پس از پایان مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معناداری برای اثر زمان (پیش آزمون – 22 اردیبهشت 1402) برروی اسید آمینه آرژنین، آلانین، لوسین، ایزولوسین، والین، اکسیژن مصرفی بیشینه و درصد چربی بدن در گروه تمرین وجود داشت (05/0>p). با این وجود اثر زمان در گروه کنترل برای متغیرهای مطالعه تفاوت معناداری نشان نداد (05/0<p). تفاوت معناداری برای تغییر درصد چربی بدن بین دو گروه کنترل و تمرین (01/0=p) و نیز اکسیژن مصرفی بیشینه گروه کنترل و تمرین مشاهده گردید (01/0=p). نتبجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد تمرینات ورزشی منظم میتواند آسیبهای ناشی از قرار گیری در معرض ذرات گرد و خاک را در جمعیت در معرض کاهش دهد.
دکتر لیلا غزاله، فرحناز سالار، دکتر فاطمه شریفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: علیرغم وجود رابطه بین عملکرد سیستم عصبی، خستگی و همانقباضی، بنظر میرسد متفاوت بودن تغییرات همانقباضی در اثر خستگی ناشی از دو سرعت و استقامت، احتمالاً حاکی از غالب بودن یکی از منابع ظهور خستگی (مرکزی/محیطی) بر دیگری باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر خستگی ناشی از دو سرعت و دو استقامت بر همانقباضی عضلات زانو در زنان جوان فعال با رویکرد تشخیص منشاء خستگی بود.
روششناسی: سیزده زن جوان فعال داوطلب (20-30 سال، BMI 20-25kg/m2)، بر اساس معیارهای پژوهش بهطور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها طی دو جلسه با چهار روز استراحت بین آن، پروتکلهای خستگی را اجرا کردند. فعالیت الکتریکی عضلات پهن داخلی و پهن خارجی، بهوسیله دستگاه الکترومایوگرافی قبل و بعد از دو مرحله دویدن 400 متر (با 100 درصد تلاش) و 3000 متر (با50 درصد تلاش) حین اجرای حرکت اکستنشن زانو ثبت شد و همانقباضی با استفاده از فرمول محاسبه شد برای آنالیز دادهها تحلیل واریانس دوطرفه با اندازهگیری مکرر استفاده شد.
یافتهها: تفاوت معناداری در میزان همانقباضی عضلات منتخب قبل و بعد از دو سرعت (3/0=p) و دو استقامت (19/0=p) مشاهده نشد. بین اختلاف میزان همانقباضی پیشآزمون و پسآزمون دو سرعت و همچنین دو استقامت تفاوت معنادار (85/0=p) وجود نداشت.
نتیجهگیری: از آنجاییکه تفاوتی بین تاثیر خستگی ناشی از دو سرعت و استقامت بر همانقباضی عضلات پهن داخلی و خارجی وجود نداشت، احتمالاً درگیری عوامل مرکزی در ظهور خستگی ناشی از دو 400 متر سرعت و 3000 متر استقامت مشابه و ناچیز باشد. این احتمال وجود دارد که ظهور خستگی پس از اجرای هر دو پروتکل، بیشتر ناشی از عوامل محیطی باشد.
ملیحه اردکانی زاده، لیلا وصالی اکبرپور،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه: بهنظر میرسد که تمرینات هوازی در آب به دلیل نیروی مقاومتی بیشتر در مقایسه با محیط خشکی، بر ارتقا عوامل آمادگی حرکتی موثرتر باشد، بر همین اساس هدف از این مطالعه مقایسه اثر تمرین هوازی در آب و خشکی بر آمادگی حرکتی دختران غیرفعال است.
روششناسی: تعداد 30 نفر دختر غیرورزشکار (25-18سال) بهطور تصادفی به دو گروه 15 نفری آب و خشکی تقسیم شدند. آزمودنیها، به مدت شش هفته، 3جلسه در هفته، و 45 تا 60 دقیقه در هر جلسه با 60 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب، به فعالیت هوازی پرداختند. پیش و پس از اجرای فعالیت هوازی، توان انفجاری توسط پرش عمودی (سارجنت)، چابکی توسط تست 9×4، سرعت عکسالعمل توسط دستگاه Reaction time، و تعادل ایستا توسط دستگاه Static balance محاسبه گردید. جهت مقایسهی پیش و پس آزمون، و مقایسهی نتایج پس آزمون در آب و خشکی از تحلیل واریانس یک سویه، با سطح 05/0≥p، استفاده شد. تست آماری توسط SPSS نسخه 20 اجرا، و نمودارها توسط اکسل2013 رسم گردیدند.
یافتهها: پس از اجرای شش هفته فعالیت هوازی (در آب و خشکی) در مقایسه با پیش از فعالیت، مقادیر توان انفجاری(001/0=p)، چابکی(001/0=p) و تعادل ایستا(003/0=p)، بهبود معنیداری یاقت، در حالیکه مقایسهی گروههای تمرینی در آب و خشکی، تفاوت معناداری را، نشان ندادند (05/0p>).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که اجرای شش هفته فعالیت هوازی در آب و خشکی بر توان انفجاری، چابکی و تعادل ایستا موثر، اما بر سرعت عکسالعمل موثر نباشد، نیز بین این دو محیط، تفاوتی وجود ندارد.
دکتر کیا رنجبر،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه: هدف از مطالعه حاضر معرفی و بررسی ژن های متعددی است که با عملکرد ورزشی افراد مرتبط هستند و می تواند در گزینش و انتخاب آن ها در رشته ی ورزشی مناسب و مورد علاقه شان موثر باشد. در این فاکتورهای مختلف آمادگی جسمانی و تمرین پذیری در کنار ریسک ابتلا به آسیب ورزشی و آمادگی روانی ورزشکاران مورد بررسی قرار گرفته اند.
یافته ها: عملکرد ورزشی افراد و مانیتورینگ تمرینات ورزشی تحت تاثیر ژنتیک و مداخلات محیطی قرار دارد. در مطالعه حاضر عملکرد سیستم هوازی با ژن ACE و آلل های مختلف آن، عملکرد قدرتی و توانی افراد با ژن ACTN3، بررسی ریسک آسیب افراد با ژن های مختلف از جمله COL1A1، COL5A1، تناسین (TNC)، آپولیپوپروتئین E و گروه های خونی قابل پیش بینی است؛ همچنین تمرین پذیری و آمادگی روانی افراد در فرآیند استعدادیابی توسط دانش ژنتیک قابل بررسی است. از سوی دیگر استفاده از دانش ژنتیک و نیم رخ ژنی ورزشکاران می تواند برای تشخیص دوپینگ های ژنی و سلولی مفید واقع شود و به سازمان های که در امر پیشگیری از دوپینگ مانند WADA فعالیت می کنند، کمک نماید.
نتیجه گیری: ترکیب دانش ژنتیک در کنار مداخلات محیطی نه تنها در بحث استعدادیابی بلکه در مانیتورینگ تمرین و ارتقای عملکرد ورزشکاران نقش موثری دارد. علی رغم وجود نقش های ژنتیکی وسیع، پیش گویی موفقیت ورزشی با دانش ژنتیک محدود به یک سری ژن خاص بوده است با این حال توسعه این دانش و شناسائی ژن های بیشتری که می توانند در بحث استعدادیابی و مانیتورینگ تمرین دخیل باشند نیاز به تحقیقات بیشتری را می طلبد.
نگار رستمی، محمد گله داری،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
تعیین شدت تمرین در برنامههای ورزشی کودکان همواره از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. هدف این پژوهش بررسی فعالیت طنابزنی با سه شدت متفاوت بر پاسخ حاد کروموگرانین A و آلفا آمیلاز بزاقی در دانشآموزان دختر بود. 45 دانشآموز مقطع چهارم ابتدایی به سه گروه (شدت پایین، متوسط و بالا) تقسیمبندی شدند. آزمودنیها یک جلسه فعالیت طنابزنی را با سه شدت 50، 65 و 75 درصد ضربان قلب ذخیره، طبق ضربآهنگ مترونوم اجرا کردند. ضربان قلب ذخیره به روش کاروونن محاسبه شد. قبل و بلافاصله پس فعالیت نمونههای آلفا آمیلاز و کروموگرانین A بزاقی جمعآوری و با روش الایزا سنجش شدند. از آزمونهای t و تحلیل واریانس برای بررسی دادهها استفاده شد. آلفا آمیلاز و کروموگرانین A پس از هر سه شدت بهطور معناداری افزایش یافتند. نتایج تفاوت معنیداری بین شدتها در میزان کروموگرانین A نشان نداد، درحالیکه میزان آلفا آمیلاز در گروه با شدت 75 درصد ضربان قلب ذخیره بیشتر از گروه 50 درصد بود. گرچه نیاز به تحقیقات بیشتر در این زمینه وجود دارد اما با توجه به نتایج حاضر میتوان گفت احتمالاً یک جلسه فعالیت طناب زنی با شدت 50 درصد ضربان قلب ذخیره اثر افزایشی کمتری بر آلفا آمیلاز بزاقی دانشآموزان دختر دارد.
سمیه مهدویان، فرشاد غزالیان، خسرو ابراهیم،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی و مکمل ویتامین D بر برخی از شاخصهای عملکرد کلیوی در رتهای نر مبتلابه نارسایی کلیوی بود. در این مطالعه تجربی، تعداد 16 سر موش صحرایی (7-8 هفته و میانگین وزن 350 تا 370 گرم) نر در چهار گروه (4=n): تمرین، گروه مکمل، گروه تمرین و مکمل و گروه کنترل قرار گرفتند. پس از القا آسیب کلیوی از طریق روش جراحی NX 6/5 و گذشت دو هفته، تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته اجرا گردید. بهصورت همزمان نیز ویتامین D به میزان 1000 واحد در هفته بهصورت عضلانی به رتها تزریق گردید. در پایان، میزان تصفیه گلومرولی (با استفاده از مقادیر اوره و کراتینین) و سطوح سرمی ویتامین D، کلسیم و فسفر اندازهگیری شدند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمون آنووا یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید. نتایج نشان داد، تصفیه گلومرولی و ویتامین D در گروه تمرین و مکمل در مقایسه با گروه کنترل و تمرین افزایش معنیداری نشان داد (0/05>P). این در حالی بود که مقادیر اوره و کراتینین و همچنین کلسیم و فسفر سرم کاهش معنیداری پیدا کردند (0/05>P). به نظر میرسد استفاده همزمان از تمرینات مقاومتی و مکمل ویتامین D میتواند بر میزان فیلتراسیون گلومرولی مؤثر باشد.
رضا سبزواری راد، حکمت احسان بخش، ابراهیم فصیحی رامندی،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده
آدیپونکتین نقش مهمی در بسیاری از بیماریهای متابولیکی وقلبی دارد همچنین تنظیم آنزیمهای کبدی برای سلامت ارگانهای بدن ضروری است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر مقادیر آدیپونکتین و غلظت سرمی آنزیمهای کبدی در پسران چاق و دارای اضافه وزن بود. بدین منظور22 پسر 12 تا 14 ساله چاق و دارای اضافه وزن (میانگین وزن 97/8 ± 40/74 کیلوگرم و قد 97/8 ± 40/157 سانتیمتر و BMI 97/3 ± 56/28 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی 21/4 ± 67/33 ) انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی هشت هفته تمرین تناوبی شدید رکاب زنی را با شدت معادل 80 درصد HRreserve به مدت 3 روز در هفته اجرا نمودند. متغیرهای آدیپونکتین، آسپارتات آمینوترانسفراز(AST)، آلکالینفسفاتاز(ALP)، آلانینآمینو ترانسفراز(ALT) با استفاده از کیتها و روشهای آزمایشگاهی همچنین توان هوازی، شاخص توده بدنی و درصد چربی آزمونیها در دو مرحله پیش و پس از پروتکل تمرین نیز سنجیده و برای مقایسه متغیرهای پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس و برای بررسی ارتباط، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. .نتایج در سطح معنیداری(05/0>P) با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 24 تحلیل شد. اجرای هشت هفته تمرین تناوبی شدید با استفاده از دوچرخه منجر به کاهش غیرمعنادار مقادیر آدیپونکتین(05/0<P) و آنزیم های AST (05/0<P) و ALP(05/0<P) شد. همچنین این تمرین سبب کاهش معنادار آنزیم ALT (05/0>P)و درصد چربی(05/0>P) و افزایش توان هوازی(05/0>P) شد. تمرین تناوبی شدید سبب تقویت توان هوازی و کاهش درصد چربی وکاهش آنزیم کبدی ALT در پسران چاق می گردد. البته برای روشن شدن قطعی این موضوع تحقیقات بیشتری نیاز است.
فریده اعلاباف یوسفی، رقیه پوزش جدیدی، جبار بشیری، کریم آزالی علمداری، جواد وکیلی،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف: هدف تحقیق تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) به همراه مصرف کورکومین بر مقدار بیان FSTL1، Smad7 و کلاژنهای نوع I، III و IV بطن چپ موشهای صحرایی نر مدل سکته قلبی بود. روششناسی: پس از القای سکته قلبی، 48 سر موش صحرائی به پنج گروه: مرجع، تمرین، کورکومین، توأم (تمرین+کورکومین) و کنترل تقسیم شدند. پس از کشتار گروه مرجع برای تأیید بروز سکته، کورکومین روزانه 15 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ استفاده شد. جلسات تمرین HIIT پنج روز در هفته، هر جلسه شامل 60 دقیقه متشکل از 10 وهله (هر وهله چهار دقیقه) دویدن با شدت 90-85 درصد از vVO2 peak با دو دقیقه فاصله استراحت فعال در بین تکرارهای دویدن با شدت 50-45 درصد از vVO2 peak برگزار شدند. مقدار بیان پروتئینهای FSTL1، Smad7 و همچنین کلاژنهای I، III و IV بافت بطن چپ توسط وسترن بلات اندازهگیری شدند. یافتهها: پس از هر سه مداخله شامل تمرین، کورکومین و توأم، وزن قلب بهطور معنیداری بیشتر (به ترتیب 001/0=P، 018/0=P و 001/0=P) و مقدار بیان کلاژن نوع IV کمتر (001/0=P در هر سه مورد) از گروه کنترل بودند. فقط در گروه توأم مقدار بیان کلاژن نوع III قلب بهطور معنیداری کمتر (033/0=P) و FSTL و Smad7 (001/0=P) و Smad7 (008/0=P) بیشتر از گروه کنترل بود. نتیجهگیری: کاهش کلاژن نوع IV بدون مرگومیر در اثر اعمال هر سه مداخله، شاید به ایمن بودن تمرین HIIT و مکمل کورکومین برای کاهش روند فیبروز قلبی متعاقب سکته دلالت کند؛ اما فقط مداخله توأم سبب کاهش بیان پروتئین کلاژن نوع III و افزایش FSTL و Smad7 در بطن چپ دچار سکته شد که زمینه تجویز توأم کورکومین و HIIT برای کسب نتایج بهتر را فراهم میکند؛ اما به دلیل محدودیتهای تحقیق و کمبود شواهد انسانی، همچنان نیاز به تحقیقات بیشتر باقی است.
علی اصغر رواسی، موسی خلفی، دکتر کریم آزالی علمداری،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده
مقدمه و هدف. اثر تمرینات ورزشی بر نارساییهای متابولیک از طریق دستکاری عامل رشد فیبروبلاستی-21 (FGF-21) متناقض است. بنابراین، هدف تحقیق تعیین اثر کمّی تمرینات ورزشی بر FGF-21 سرم بزرگسالان دارای اختلالات متابولیک بود. روششناسی. ابتدا جستجوی پایگاههای اطلاعاتی PubMed و Google Scholar برای استخراج مقالههای فارسی و انگلیسی منتشره شده تا اردیبهشت 1400، انجام شد و اندازه اثر (SMD) با مدل اثرات تصادفی محاسبه شد. یافته¬ها: 14 مطالعه شامل 19 مداخله(شامل تمرین هوازی(3=n)، تمرین مقاومتی(3=n)، تمرین تناوبی شدید(4=n) و تمرین ترکیبی(4=n)) دربردارنده اطلاعات 503 آزمودنی(دارای اضافهوزن یا چاقی و یا مبتلا به دیابت دو، سندرم متابولیک و کبد چرب)، واجد شرایط ورود به فراتحلیل شدند. اما به دلیل وجود ناهمگونی، درنهایت اثر کمی 16 مداخله به صورت کاهش FGF21 سرم پس از تمرین[001/0p=، (22/-0 الی 65/0CI: -) 44/0-SMD=] به دست آمد که با سن(10/0=P) و شاخص توده بدن(50/0=P) آزمودنیها همبستگی نداشت. بحث و نتیجهگیری: تمرینات بدنی بیاعتنا به سن یا وضعیت وزنی، ابزار کارآمدی برای کاهش قابلملاحظه FGF21سرم بیماران متابولیک هستند که انتظار میرود به بهبود بیشتر اختلالات متابولیکی منجر شود. با این حال، هنوز هم نیاز به کارآزماییهای بالینی بیشتر با در نظر گرفتن نقش مؤلفههای تمرینی از جمله شدت و نوع تمرین در این زمینه باقی است.
محمد عظیم نژاد، پژمان معتمدی، محمدرضا دهخدا، ندا خالدی،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: آپوپتوز، مرگ برنامه ریزی شده ی سلول است به نظر می رسد دیابت نوع دو در بافتهای مختلف بویژه قلب فعال می شود با توجه به نقش حفاظتی فعالیت ورزشی بر آپوپوز، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن کاسپاز-3، Bcl-2 و Bax در بافت قلب رت های نر ویستار دیابتی نوع دو بود. روش شناسی: در یک کارآزمایی تجربی، 36 سر رت نر نژاد ویستار بطور تصادفی به سه گروه دیابتی با تمرین استقامتی (12= n) ، گروه کنترل دیابتی (12= n) و گروه کنترل سالم (12= n) تقسیم شدند. القاء دیابت نوع 2 از طریق تزریق درون صفاقی STZ صورت گرفت و با اندازه گیری گلوکز ناشتا تایید شد. پروتکل تمرین شامل 10 هفته تمرین استقامتی، 5 جلسه در هفته به مدت 15 دقیقه و با سرعت 27 متر در دقیقه در هفته اول بود که به تدریج به مدت 60 دقیقه در هفته نهم رسید. حیوانات 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین قربانی شدند و نمونه ها از بافت قلب گرفته شد. بیان ژن کاسپاز-3، Bcl-2 و Bax با روش Real time-PCR بررسی شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده گردید. سطح معنی داری 05/0> pدر نظر گرفته شد. یافته ها: بیان ژن کاسپاز-3 و Bax در گروه کنترل دیابتی در مقایسه با گروه کنترل سالم افزایش معنی داری را نشان دادند (001/0=p) درحالیکه بیان ژن Bcl-2 کاهش معنی داری یافت (001/0=p) که همگی نشانگر فعال شدن مسیر آپوپتوز بود.تمرین استقامتی موجب کاهش معنی دار بیان ژن کاسپاز-3 و Bax (001/0=p) و افزایش معنی دار Bcl-2 در مقایسه با گروه کنترل دیابتی شد (001/0=p).نتیجه گیری: به نظر می رسد بیان ژن بیان ژن کاسپاز-3، Bcl-2 و Bax بافت قلب دیابتی تحت تاثیر مثبت تمرین استقامتی قرار می گیرد و تمرین استقامتی باعث تعدیل آپوپتوز بافت قلب می گردد.
سعید واحدی، معرفت سیاه کوهیان، میلاد راحتی، نگار رستمی، الهه فلاح زاده، رقیه افرونده،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده
بیماری کووید 19 با طیف وسیعی از علایم بالینی و عوارض طولانی مدت همراه است. برای اکثر متخصصان فیزیولوژی ورزشی و پزشکی ورزشی این یک چالش جدید است که افراد بعد از بهبود از کووید 19 چگونه تحت تجویز و مراقبتهای ورزشی قرار بگیرند و فعالیتهای قبلی خود را ادامه دهند. هدف از این مطالعه، مروری بر فعالیتهای بدنی مناسب برای بهبودیافتگان از عفونت کووید 19 بر اساس نوع مشکلاتی که طی بیماری بر آنها عارض شده، میباشد. برای انجام این مطالعه، روش بررسی مروری انتخاب و در سه مرحله انجام شده است. در مرحله نخست فعالیت بدنی در کووید، در مرحله دوم درگیری ارگانها در کووید، و در مرحله سوم، تجویزات ورزشی در درگیری ارگانها با جستجوی کلیدواژههای مناسب در پایگاههای معتبر علمی مانند Pubmed، ACSM، SID.ir و Science Direct جستجو شده، مطالب مرتبط با هدف از مقالات استخراج و گردآوری شدند و تحت آنالیز محتوا قرار گرفتند. بررسی اعضا پس از بهبود از عفونت کووید 19 برای بازگشت به فعالیت بدنی بسیار ضروری است. تجویزات فعالیت بدنی در بهبودیافتگان از کرونا از بیماری به بیمار دیگر، و عضوی به عضو دیگر، متفاوت است. انجام ورزش در شرایط کووید ملاحظاتی را میطلبد. سیستم قلب، تنفس، خون، گوارش و عضلانی-اسکلتی تحت تأثیر عفونت کووید 19 قرار میگیرند. از سویی ورزش بستگی به شدت آن، اثرات متفاوتی بر سیستم ایمنی میگذارد و سیستم ایمنی در بیماری کووید 19 دستخوش تغییراتی میشود. نوع، شدت و مدت ورزش یا فعالیت بدنی بر حسب بیمار و نشانهها یا عوارضی که از کووید برای وی باقی مانده است، متفاوت است و آمادگی ارگانهای گوناگون برای انجام فعالیت بدنی بایستی ارزیابی گردد.
دکتر عادل دنیایی، آقای مصطفی رحیمی، خانم فاطمه سادات نبوی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده
کمبود ویتامین D با بسیاری از اختلالات عروقی ارتباط دارد؛ همچنین به دلیل وابسته بودن پاسخهای سختیشریانی به فعالیتبدنی و تغذیه، هدف بررسی ارتباط پاسخ سختیشریانی، متعاقب فعالیت استقامتی و مصرف گلوکز با سطوح پایه ویتامین D در زنان و مردان غیرفعال بود. تحقیق از نوع مداخله ای و کارآزمایی بود و نمونه آماری را 88 نفر مرد و زن غیرفعال با دامنه سنی 20 تا 45 سال تشکیلدادند. سختیشریانی بهوسیله دستگاه VaSera-VS-2000 اندازهگیری شد همچنین ویتامین D خون و ترکیببدن نیز مورد ارزیابی قرار گرفت، سپس آزمودنیها 30 دقیقه با 65% حداکثر ضربان قلب فعالیت و پس از 30 دقیقه از اتمام فعالیت مقدار 75 گرم گلوکز مصرف کردند و 60 دقیقه پس از اتمام مصرف گلوکز نیز سختی شریانی دوباره اندازهگیری شد، همچنین قند خون در طی چهار مرحله اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معناداری (0.05≥P) استفاده شد . بین سطوح پایه ویتامین D و تغییرات شاخص CAVI (Cardio-ankle vascular index) به فعالیت بدنی و مصرف گلوکز در زنان ارتباط منفی و معنیدار (0.01=P) و (559/0 R= ) و در مردان ارتباط مثبت و معنیداری (0.05=P) و (413/0R= ) وجود دارد. همچنین آزمون تحلیل واریانس مکرر با کواریانت قرار دادن مقادیر پایه ویتامین D در دو مرحله اندازهگیری شاخص CAVI در هر دو گروه زنان و مردان کاهش معنی دار نشانداد(0.05≥P) بهنظر میرسد سطوح پایه ویتامین D در پاسخ عروقی به فعالیت بدنی و مصرف گلوکز میتواند موثر باشد و عامل جنسیت نیز در نوع پاسخ افراد موثر است، با توجه به تحقیقات بسیارکم، نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه ضروری است. نتیجه گیری: به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت های مختلف سبب بهبود سطوح SOD و TNF-α میشود، گرچه شدت تمرین در تمرینات تناوبی عامل موثری در تغییرات سطوح هر دو متغیر بوده است.