8 نتیجه برای هادی
بهاره به آیین، حیدر صادقی، هادی سامع، سمیرا مشهودی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
اماس بیماری مادامالعمری است که به شکلهای مختلف فرد را درگیر میکند. شناخت ویژگیهای تعادلی انواع مختلف این بیماری مزمن و مقایسه آن با افراد سالم متخصصان را در کنترل عوارض انواع مختلف این بیماری یاری میدهد. هدف این تحقیق شناسایی خصوصیات تعادلی ایستا و پویای افراد مبتلا به اماس و مقایسه آنها با افراد سالم بود. 54 زن بیمار مبتلا به اماس در سه گروه (27 عودکننده- فروکش کننده، 16 پیشرونده ثانویه، 11 پیشرونده اولیه) و 20 زن سالم بهعنوان گروه کنترل در این پژوهش شرکت کردند. آزمون تعادل ایستا (حالت استاتیک) و پویا (حالت دینامیک با درجه هشت) به صورت کلی، جانبی و عقبی- جلویی توسط دستگاه بایودکس از هر چهار گروه به عمل آمد. از آزمون کلموگروف اسمیرنف جهت بررسی طبیعی بودن توزیع دادهها و آزمون کای-اسکور (مجذور خیدو) برای بررسی ارتباط بین پارامترهای تحقیق با نوع بیماری اماس استفاده شد. جهت مقایسه پارامترهای پژوهش بین زنان سالم و مبتلا به بیماری اماس درصورت طبیعی بودن توزیع دادهها از آزمون t نمونههای مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شاخص تعادل کل و سطح جانبی در حالت ایستا و پویا در زنان مبتلا به انواع مختلف بیماری اماس تفاوت معنیدار وجود دارد (0/05P<). گروه اماس پیشرونده اولیه تعادل ایستا و پویای ضعیفتر و گروه اماس عود کننده- فروکش کننده تعادل ایستا و پویای قویتری در مقایسه با گروههای دیگر داشتند. بین تعادل ایستا و پویای انواع مختلف بیماران اماس در سطح قدامی- خلفی اختلاف معنیدار مشاهده نشد (0/05P>). در حالی که اختلاف بین شاخص تعادل ایستا و پویا در همه سطوح بین گروه کنترل و بیماران اماس معنیدار بود (0/05P<). با توجه به یافتههای تحقیق، زنان مبتلا به اماس عودکننده- فروکش کننده تعادل ایستا و پویای بهتری نسبت به انواع پیشرونده، خصوصاً پیشرونده اولیه، داشتند. تعادل ایستا و پویای زنان مبتلا به انواع اماس ضعیفتر از زنان سالم بود.
هادی قائدی ، حسین مجتهدی، وحید قاسمی، احمدرضا موحدی ، حمید صالحی، مریم نزاکت الحسینی ،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
اجتماعی بالا، متوسط و پایین بود. نمونه آماری پژوهش 016 نفر از دانشآموزان مدارس دولتی نواحی
پنجگانه آموزشی شهر اصفهان بودند که به شیوه طبقهای تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از معیارهای –
سطح درآمد، منطقه محل سکونت، منزلت شغلی و تحصیعت پدر و مادر در سه گروه با موقعیت اقتصادی -
اجتماعی بالا، متوسط و پایین طبقهبندی شدند. سپس قد، وزن، ضخامت چین پوستی ناحیه سه سر، ساق پا و
مجموع چین پوستی دو ناحیه و BMI آزمودنیها اندازهگیری شد. از تحلیل واریانس و آزمون توکی برای
= 6/ مقایسه میانگینهای متغیرهای تحقیق استفاده شد ) 60 (. نتایج نشان داد که وزن دانشآموزان با
– = 6/ موقعیت اقتصادی اجتماعی بالا بیشتر از دانشآموزان طبقه متوسط و پایین بود ) 60 (. همچنین
ضخامت چین پوستی ناحیه سه سر، ساق پا، و مجموع دو ناحیه و همچنین درصد چربی دانشآموزان با
– = 6/ موقعیت اقتصادی اجتماعی بالا بیشتر از دانشآموزان طبقه پایین بود ) 60 (. به نور میرسد کودکان
خانوادههایی که از وضعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر و بهتری برخوردارند، به طور متوسط نسبت به –
کودکانی که از وضعیت اقتصادی اجتماعی ضعیفتری برخوردارند سنگینوزنتر و چاقتر هستند.
حیدر صادقی، حسین رستم خانی، حمداله هادی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
هدف از انجام تحقیق، مقایسه اثر خستگی عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا بر تعادل پویا در
مردان سالمند فعال بود. 15 نفر از سالمندان بالای 60 سال که هفتهای سه بار در فعالیتهای آمادگی جسمانی
168.4 سانتیمتر و وزن ± 72 سال، قد 4.8 ± شرکت داشتند، با میانگین و انحراف استاندارد سنی 6.57
70.5±7.4 کیلوگرم، بدون سابقه آسیب در اندام تحتانی، در این تحقیق شرکت کردند. برای برآورد تعادل
5 دقیقه کشش و دوی نرم)، از تست تعادل ستاره - پویای آزمودنیها، پس از گرمکردن مختصر ( 10
(SEBT) 1 در هشت جهت استفاده شد. برای ایجاد خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور
مچ پای آزمودنی ها حرکات بازشدن زانو و پلانتار فلکشن مچ پا در تکرارهای 50 تایی و ستهای نامحدود،
با 50 درصد یک تکرار بیشینه و استراحت چهار دقیقهای بین ستها اجرا شد. فرض بر این بود که در هر
کدام از تکرارها که آزمودنی قادر به ادامه حرکت نباشد خستگی اتفاق افتاده است. آزمون خستگی در دو
گروه عضلانی مورد مطالعه، با فاصله 72 ساعت و تاحد ممکن در شرایط مساوی اجرا شد. پس از اعمال
به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، SEBT برنامه خستگی پس آزمون
استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که اعمال p≤ 0/ همبسته و مستقل در سطح معنیداری 05 t آزمون
برنامه خستگی در عضلات اکستنسور زانو و پلانتار فلکسور مچ پا باعث کاهش معنیدار فاصله دستیابی در
می شود. ضمن اینکه اعمال برنامه خستگی در ناحیه زانو باعث کاهش بیشتر فاصله دستیابی SEBT آزمون
آزمودنیها شد. با توجه به یافتههای این تحقیق میتوان توصیه کرد که در طراحی برنامههای تمرینی، که با
هدف افزایش تعادل پویا در گروه سالمندان طراحی میشود، افزایش استقامت عضلانی اندام تحتانی در ناحیه زانو مورد توجه قرار گیرد.
رسول رضایی، هادی حبیبی، محمدرضا دهخدا، حمید رجبی،
دوره 11، شماره 6 - ( 7-1392 )
چکیده
این تحقیق به منظور طراحی آزمونی ویژه جهت سنجش توان بیهوازی بالاتنه کشتیگیران و ارزیابی اعتبار،
پایایی و عینیت این آزمون برای اندازهگیری توان بیهوازی کشتیگیران آزادکار برمبنای آزمون وینگیت دست
انجام شد. این تحقیق با 22 نفر از کشتیگیران آزادکار 3/ )سن 22 ± 6/ 23/02 سال، قد 79 ± 193/11 سانتیمتر،
13/ وزن 11 ± 3/ 90/55 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 12 ± 20/92 کیلوگرم بر متر مربع و درصد
3/ چربی 72 ± 13/57 ( منتخب استان تهران )با سابقه قهرمانی آسیا و جهان که در دو سال اخیر نیز به تیم ملی
دعوت شده بودند( انجام گرفت. جهت طراحی آزمون ویژه )بالارفتن از طناب( از الگوی حرکتی کشتی و
زمان اجرا منطبق با آزمون وینگیت استفاده شد. پس از اجرای آزمون وینگیت دست و آزمون طراحیشده،
حداکثر، میانگین و حداقل توان بیهوازی و شاخص خستگی محاسبه گردید. همچنین میزان لاکتات خون
بعد از گذشت 2 دقیقه و ضربان قلب بلافاصله پس از اجرای آزمونها اندازهگیری شد. برای بررسی میزان
همبستگی بین شاخصهای توان و شاخصهای فیزیولوژیکی )لاکتات خون و ضربان قلب( دو آزمون از
=2/ آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین حداکثر ) 937 r >2/21 P(، میانگین
=22/692( r >2/21 P =2/ ( و حداقل توان ) 652 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 612 r >2/21 P( به
دست آمده از آزمون طراحیشده و آزمون وینگیت دست همبستگی معنیداری وجود دارد. همچنین بین
=2/ ضربان قلب بلافاصله بعد از اجرای دو آزمون همبستگی معنیداری ) 925 r >2/21 P ( وجود داشت، ولی
=2/ در میزان لاکتات خون در زمان 2 دقیقه پس از اجرای آزمونها ) 353 r =2/129 ، P ( همبستگی معنیداری
مشاهده نشد. همچنین بین میزان لاکتات 2 دقیقه پس از اجرای آزمونها تفاوت معناداری مشاهده نشد. در
=2/ بررسی پایایی آزمون طراحیشده بین حداکثر ) 102 r >2/21 P =2/ (، میانگین ) 161 r >2/21 P(، حداقل
= 2/ توان ) 132 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 992 r >2/21، P( بعد از دومرتبه اجرای آن توسط
=2/ آزمودنیها همبستگی معنیداری مشاهده شد. در بررسی عینیت آزمون طراحیشده بین حداکثر ) 132 r ،>2/21 P =2/ (، میانگین ) 151 r > 2/21 P =2/ (، حداقل توان ) 125 r >2/21 P =2/ ( و شاخص خستگی ) 132 r
>2/21 ، P ( توسط دو گروه آزمونگیرنده نیز ارتباط معنیداری مشاهده شد. بنابراین آزمون طراحیشده با
ملاک قراردادن آزمون وینگیت دست دارای اعتبار، پایایی و عینیت است و بهعنوان آزمونی ویژه و کمهزینه
جهت اندازهگیری توانبیهوازی در کشتیگیران توصیه میشود.
محمدهادی قاسمی، محمد فشی،
دوره 16، شماره 15 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر مقایسۀ نیمرخ پیشرفتۀ آمادگی جسمانی بازیکنان فوتبال المپیک ایران براساس پست بازی است. تعداد 29 تن از بازیکنان دعوتشده به اردوی تیم ملی فوتبال المپیک ایران اعزامی به دوره هفدهم بازیهای المپیک آسیایی (اینچئون1، 2014) با میانگین سن 2/01±20/39سال براساس پست بازی در قالب پنجگروه دروازبانان، مدافعان، بازیکنان میانی، بازیکنان کناری و مهاجمان در فرایند پژوهش شرکت کردند و متغیرهای ترکیب بدنی (شامل شاخص توده بدن، درصد چربی)، نیروی آیزوکینتیک (اوج گشتاور، نسبت عضلات موافق به مخالف، خستگی کار، کل کار مصرفی خمشدن و یازشدن)، توان هوازی با دستگاه تحلیلکنندۀ گازهای تنفسی و توان بیهوازی و شاخص خستگی با آزمون وینگیت اندازهگیری شد و نتایج آن با آمار توصیفی (میانگین±انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس یکراهه پس از تحلیل نمرهها همراه با تست تعقیبی هابکینز) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاضر تفاوت معنادار متغیرهای یادشده را در میان بازیکنان پستهای مختلف نشان نمیدهد. با بررسی وضعیت آمادگی جسمانی بازیکنان تیم ملی فوتبال المپیک ایران، بهنظر میرسد تیم فوتبال المپیک از آمادگی مطلوب تخصصی و بر مبنای پست بازی برای شرکت در بازیهای المپیک آسیایی برخوردار نبوده است، این در حالی است که بازیکنان بیشترین زمان تمرین خود را در تیمهای باشگاهی گذرانده و با توجه به مدتزمان کم اردوهای تیم ملی، بازیکنان با آمادگی مناسبی در مسابقات شرکت نکردهاند.
مهدیه ترمه، افشین قنبرزاده، محمدهادی هنرور، کورش حیدری شیرازی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
در طراحی حرکت راهرفتن، حفظ حداکثری تعادل، در کنار تأمین قیود سینماتیک و میزان انرژی مصرفی باید در کانون توجه قرار گیرد. در این پژوهش، هدف یافتن طول گام بهینه است. در این مطالعه، از یک تابع هزینۀ حداقل مصرف انرژی و هزینۀ افتادن استفاده شد. تابع هزینۀ افتادن با استفاده از مفهوم حاشیۀ پایداری و کمیت شاخص تعادل طراحی شد. برای بررسی وضعیت تعادل و بازسازی الگوی حرکتی، از حرکت راهرفتن طبیعی آزمودنیهای سالم دادهبرداری شد و الگویی هفتلینکی تعریف شد. در این پژوهش، مناسبترین طول گام برای فرد با قد و وزن و مشخصات دورۀ راهرفتن معلوم بهدست آمد. برای مثال، طول گام بهینه در راهرفتن فردی با قد 187 سانتیمتر و جرم 92 کیلوگرم، 54 سانتیمتر است. در این پژوهش با تحلیل راهرفتن فرد، ویژگیهای سینماتیکی و سینتیکی الگوی حرکتی او تشخیص داده شد. با محاسبۀ شاخص تعادل، به فرد در یافتن طول گام بهینهای که بهازای آن تعادل بیشینه میشود، کمک شده است. نتایج این مطالعه میتواند طول گام بهینه را با هدف اصلاح الگوی راهرفتن تعیین کند.
مریم عسکری، محمد شریعت زاده جنیدی، هادی روحانی، سپیده وکیل محلاتی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر مصرف کوتاهمدت مکمل چای سبز (ماچا) بر میزان چربی سوزی حین فعالیت ورزشی در زنان چاق بود. آزمودنیهای این پژوهش 10 نفر زن چاق (سن 4/7±36/8 سال، شاخص توده بدن 5/9±32/6 کیلوگرم بر مترمربع، وزن 1/9±83/4 کیلوگرم) بودند. آزمودنیها به مدت 7 روز مکمل چای ماچا را روزانه به میزان 1 گرم مصرف کردند. قبل و بعد از دوره مصرف مکمل، یک آزمون ورزشی فزاینده روی نوار گردان بهمنظور سنجش حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت فعالیت متناسب با آن (FATmax) اجرا شد. نمونه خونی نیز قبل و بلافاصله پس از آزمون فزاینده جهت سنجش میزان سرمی گلیسرول گرفته شد. آزمونهای آماری t وابسته و تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر جهت مقایسه میانگین متغیرها استفاده شد. تفاوت معنیداری در میانگین FATmax (0/481=p) و MFO (0/587=p) قبل و بعد از مصرف مکمل وجود نداشت. مصرف مکمل بهتنهایی تأثیر معنیداری بر مقادیر گلیسرول پلاسما نداشت اما انجام فعالیت ورزشی بهتنهایی باعث کاهش گلیسرول پلاسما شد. بهطورکلی یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که مکمل یاری چای سبز ماچا، حداقل در کوتاهمدت، سبب بهبود میزان اکسیداسیون چربی و تغییرات مقادیر گلیسرول پلاسمایی در زنان چاق نمیشود.
امیرحسین طواری، محمدهادی هنرور، مصطفی حاج لطفعلیان،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده
در سالیان اخیر تلاشهایی مبنی بر استفاده از روشهای غیرتهاجمی برای دستیابی به این زوایا صورت پذیرفته است. هدف از این مطالعه بررسی قابلیتها و پایاییسنجی سیستمی غیرتهاجمی مبتنی بر دادهبرداری سطحی با استفاده از دوربینهای عمق سنج مادونقرمز است. برای این منظور باید ابتدا با بهرهگیری از تعدادی رابطۀ ریاضیاتی، ابرنقاطی از سطح ایجاد کرد و با تحلیل هندسی نقشه توپوگرافی سطح، انحرافات مدنظر را استخراج کرد. در این مطالعه پس از استخراج ابر نقاط، برای شناسایی لندمارکهای آناتومیکی از روش گوس بر مبنای مشتق دوم سطح استفاده شد. بر این اساس سطح بدن به تعدادی کانوکسیتی، کانکیویتی و سهموی تقسیم شد. در ادامه با تحلیل ریاضیاتی نقشه توپوگرافی سطح، زوایای تعدادی از ناهنجاریهای پشت برآورد شد. در این روش از ضریب همبستگی درونگرا و حداقل تغییر قابلتشخیص برای بررسی پایایی نسبی و مطلق استفاده شد. نتایج نشان داد که شناسایی لندمارکها با استفاده از روش مشتق دوم با دقت مناسبی امکانپذیر است. همچنین نتایج پایاییسنجی، مقادیر قابلقبول و بالایی را برای زوایای بررسیشده نشان داد. در نهایت میتوان گفت که روش مطرحشده، پایایی مناسبی دارد و میتواند در ارزیابیهای مستمر جایگزینی برای رادیوگرافی باشد.