4 نتیجه برای اسماعیلی
معصومه عبدی، حامد اسماعیلی، فرزاد ناظم، مهرداد عنبریان،
دوره 13، شماره 9 - ( 1-1394 )
چکیده
هدف این مطالعه مقایسه اثر دو روش رکابزدن بر شاخص خستگی و فعالیت عضلات اندام تحتانی دوچرخهسواران جاده بود. هشت دوچرخهسوار جاده در
دو جلسه مجزا با فاصله یکهفته در آزمایشگاه حاضر شدند. در یک جلسه با روش فقط فشار و در جلسه دیگر با روش فشار-کشش رکاب زدند. فعالیت
الکترومایوگرافی سطحی عضلات راسترانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسررانی، نیموتری، دوقلوی خارجی، دوقلوی داخلی و درشتنی قدامی ثبت شد.
هر نوبت آزمایش تا حد واماندگی و براساس پروتکل ازپیشتعیینشده انجام شد. بین فازهای فشار و استراحت حین دو روش رکابزدن در فعالیت عضلات
اختلاف معنادار بود، اما در روش فقط فشار فعالیت عضلات بهطور معناداری بیشتر بود. همچنین دوچرخهسواران با روش کشش- فشار دیرتر به واماندگی
رسیدند. باتوجه به نتایج این مطالعه، روش رکابزدن کشش- فشار باعث فعالیت کمتر عضلات و به تبع آن باعث افزایش کارایی میشود. به دوچرخهسواران
جاده پیشنهاد میشود که از روش کشش- فشار برای رکاب زنی استفاده کنند.
نرجس جمالی، خلیل خیامباشی، شهرام لنجاننژادیان، حامد اسماعیلی،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
مطابق تحقیقات اخیر، تقویت عضلات خارجی- پشتی مفصل ران، درد افراد مبتلا به مشکل کشککی- رانی را کاهش میدهد، ولی اثر تقویت این عضلات بر کینماتیک اندام تحتانی هنوز روشن نیست. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تمرینهای تقویتی عضلات دورکننده و چرخانندههای خارجی مفصل ران بر کینماتیک اندام تحتانی افراد مبتلا به درد کشککی- رانی در دو حالت ایستا و پویا انجام شده است. در یک کارآزمایی تصادفی کنترلشده، 33 فرد مبتلا به سندرم درد کشککی- رانی بهصورت تصادفی در دو گروه تجربی (8 زن با میانگین سنی 6/8±30 و میانگین شاخص تودۀ بدنی 2/6±23/8 و 8 مرد با میانگین سنی 7±31/2 و میانگین شاخص تودۀ بدنی 1/5±25/6) و شاهد (9 زن با میانگین سنی 7/3±29/9 و میانگین شاخص تودۀ بدنی 3/2±23/2 و 8 مرد با میانگین سنی 6±32 و میانگین شاخص تودۀ بدنی 1/9±25/5) تقسیم شدند. افراد در گروه تجربی، به مدت دوازده هفته و هر هفته سه جلسه تمرین تقویتی عضلات دورکننده و چرخانندههای خارجی مفصل ران را با استفاده از تراباند، تحت نظارت درمانگر، دریافت کردند. بر گروه شاهد هیچگونه مداخلۀ تمرینی اعمال نشد. قدرت عضلات مفصل ران و کینماتیک در دو حالت ایستا و پویا، قبل و بعد از مداخله بررسی شد. برای تحلیل آماری، از تحلیل واریانس برای اندازههای مکرر از نرمافزار SPSS استفاده شد (آلفا=0/05). پس از دوازده هفته مداخلۀ تمرینی، بهدنبال افزایش قدرت عضلات دورکننده در زنان از 19/6 به 26/4 درصد وزن (0/000=P) و در مردان از 29/9 به 38/1 درصد وزن (0/003=P) و عضلات چرخانندههای خارجی در زنان از 13/2 به 16/9 درصد وزن (0/024=P) و در مردان از 26/3 به 34/9 درصد وزن (0/000=P)، زوایای والگوس پویایی زانو در اسکات یکپایی در زنان از 170 به 174/6 درجه (0/018=P) و در مردان از 171/8 به 176/8 درجه (0/017=P) و افتادگی لگن سمت مقابل در پایینآمدن از پله تنها در زنان از 7/9 به 6 درجه (0/04=P) در گروه تجربی بهبود یافت. در زاویۀ چهارسررانی هیچ تفاوت معنیداری مشاهده نشد (0/05≤P). یافتهها نشان داد که تقویت عضلات مفصل ران، کینماتیک اندام تحتانی در حالت پویا را در صفحۀ حرکتی فرونتال تغییر میدهد و شاید بتوان گفت که بهدلیل این تغییرات، بهدنبال تقویت عضلات دورکننده و چرخانندههای خارجی مفصل ران توسط تراباند، نشانههای درد کشککی-رانی بهصورت پایدارتری بهبود مییابند.
محمدرضا منصوری، محمدرضا اسماعیلی، فریده اشرف گنجویی، زهرا حاجیانزهایی،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به تجارت گستردهای که در برخی از ورزشها وجود دارد، یک تصمیم نادرست داوری نه تنها میتواند عواقب مالی عظیمی را برای شرکت کنندگان در رقابت داشته باشد، بلکه خود رویداد را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. هدف کلی پژوهش حاضر تعیین نقش تکنولوژی اطلاعات و حمایت سازمانی ادراک شده بر عملکرد داوران جام جهانی فوتبال روسیه 2018: بررسی نقش میانجی رضایت شغلی و خودسودمندی بود. روش: این پژوهش توصیفی، مدل همبستگی، مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری، و نوع آن کاربردی است. جامعۀ آماری پژوهش را تمام داوران و کمک داوران حاضر در جام جهانی فوتبال روسیه 2018 تشکیل دادند که از این تعداد 111 داور بود که 35 داور وسط، 63 کمک داور و 13 کمک داور ویدئویی بودند. یافتهها: نتایج رابطه مثبت معناداری بین تکنولوژی اطلاعات، حمایت سازمانی ادراک شده و خودسودمندی بر عملکرد داوران جام جهانی فوتبال روسیه 2018 را نشان داد. در حالیکه رابطه معناداری بین رضایت شغلی و عملکرد داوران جام جهانی فوتبال روسیه 2018 دیده نشد. نتیجهگیری: تکنولوژی اطلاعات به عنوان یک عامل موثر و تسهیلساز در تصمیمگیری داوران میباشد، لذا پیشنهاد میشود زیرساختهای تکنولوژیکی در راستای بهبود تصمیمات لحظهای داوران در سطحی گستردهتر فراهم گردد.
دکتر ملیحه آوسه، دکتر مریم کوشکی جهرمی، دکتر جواد نعمتی، دکتر سعید اسماعیلی ماهانی،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده
اخیرا لاکتات به عنوان یک عامل سیگنالینگ درگیر در متابولیسم شناحته شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش ورود لاکتات به مغز در حین تمرین بر سازگاری ناشی از تمرین استقامتی در اکسیداسیون لیپید بود. 24سر موش صحرایی نر در سن هشت هفتگی با میانگین وزن 21 ± 197 گرم در سه گروه کنترل، تمرینی صرف و گروه تمرین + 4-CIN (که منع ورود لاکتات به مغز را در حین تمرین تجربه می کرد)، تقسیم شدند. تمامی گروه ها یک جلسه تمرین استقامتی را 72 ساعت بعد از پروتکل 12 هفته ای تمرین انجام دادند. سطوح اسیدهای چرب آزاد (FFA) و تری گلیسیرید در پلاسما و بافت چربی اپیدیدیمال و CAMP و اینوزیتول تری فسفات بلافاصله بعد از تمرین استقامتی حاد با تکنیک الایزا اندازه گیری و بوسیله تحلیل واریانس یک راهه بین گروهها مقایسه شد.تمرین استقامتی باعث افزایش غلظت لاکتات مایع مغزی نخاعی در هر دو گروه تمرین صرف و تمرین + 4-CIN نسبت به گروه کنترل شد. غلظت لاکتات مایع مغزی نخاعی در گروه تمرین + 4-CIN نسبت به تمرین صرف پایین تر بود. بلافاصله بعد از تمرین استقامتی حاد، کاهش معنی دار 61 و31 درصدی در سطوح پلاسمایی تری گلیسرید، کاهش معنی دار 39 و 26 درصدی در سطوح تری گلیسرید بافت چربی، افزایش معنی دار 125 و 56 درصدی در سطوح پلاسمایی FFA، افزایش معنی دار 217 و 125 درصدی در سطوح پلاسمایی FFA، افزایش معنی دار 87 و 41 درصدی در سطوح CAMP بافت چربی و افزایش معنی دار 90 و 49 درصدی سطوح اینوزیتول تری فسفات بافت چربی به ترتیب در گروه تمرینی صرف و تمرین + 4-CIN نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. سطوح تری گلیسرید پلاسما و بافت چربی در گروه تمرین + 4-CIN به طور معنی دار نسبت به گروه تمرینی صرف بالاتر و سطوح FFA پلاسما و بافت چربی بطور معنی دار پایین تر از گروه تمریی صرف بود.نتایج کلی تحقیق نشان داد که لاکتات به واسطه عملش در مغز می تواند در سازگاری ناشی از تمرین استقامتی در اکسیداسیون لیپید اثرگذار باشد.