جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای کنترل قامت

سعید ارشم،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده

مقدمه و هدف: توانایی کنترل وضعیت­های مختلف بدن در فضا ناشی از تعامل پیچیده دستگاه­های عصبی، حسی و اسکلتی-عضلانی است که به­طور کلی به عنوان کنترل قامت تعریف می­شود. بنابراین، مطالعه نحوه بروز تعاملات جدید توسط دروندادهای حسی و ایجاد پاسخ­های حرکتی متفاوت برای بازیابی آشفتگی­ های تعادل امری مهم است. هدف از این پژوهش بررسی سازوکارهای زیربنایی تفاوت­های وابسته سن در کنترل قامت دختران 7-18 ساله از طریق تعیین تفاوت­های موجود بین رده ­های سنی مختلف و بزرگسالان در اولویت­ های حسی آنها برای پاسخ ­های جبرانی بود. روش ­شناسی: تعداد 118 نفر دختر غیر ورزشکار 7 تا 18 ساله با استفاده از روش نمونه­ گیری در دسترس از مدارس منطقه 3 تهران انتخاب و به چهار گروه سنی 7- 9 (31 نفر)، 10- 12 (32 نفر)، 13-15 (28 نفر) و 16-18 (27 نفر) تقسیم شدند. همچنین، یک گروه مرجع از بزرگسالان (28 نفر با میانگین سنی 9/27 سال) به ­منظور مقایسه مورد بررسی قرار گرفتند (مجموع= 146 نفر). برای دستکاری دروندادهای حسی مختلف از آزمون سازماندهی حسی (SOT) با دستگاه پاسچروگرافی پویای کامپیوتری استفاده شد. یافته ­ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی نشان داد که تفاوت معنی­ داری بین تمام گروه­های سنی در 6 شرایط آزمون وجود دارد (05/0>P). استفاده از دروندادهای حسی پیکری و دهلیزی برای حفظ تعادل در گروه­های سنی مختلف تقریبا یکسان بود اما، در استفاده از دروندادهای بینایی تفاوت­های معنی­ داری مشاهده شد. بحث و نتیجه­ گیری: عملکرد کنترل قامت دختران از 13 سالگی به بعد مشابه با افراد بزرگسال می­شود که این می­ تواند به دلیل رشد تأخیری دستگاه بینایی باشد. به ­طور کلی، به نظر می­رسد که برای کنترل بهینه قامت، بالیدگی دستگاه حسی پیکری قبل از بالیدگی دستگاه­های دهلیزی و بینایی رخ می دهد. پس از آن، به ترتیب دستگاه­های دهلیزی و بینایی بالیده می­شوند.

الهه پیمانی، غلامعلی قاسمی، مهدی قادریان،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده

میلومننگوسل پس از فلج مغزی شایع‌ترین نقص مادر­زادی سیستم عصبی است که موجب اختلال در عملکرد بسیاری از ساختارهای بدن می‌­شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شش­ هفته تمرینات جسمانی منتخب بر تعادل، کنترل قامت و عملکرد اندام تحتانی کودکان میلومننگوسلی بود. در این مطالعه شبه آزمایشگاهی 10 پسر  10 تا 11 ساله مبتلا به میلومننگوسل با ضایعه در سطوح L4 -L5 که مستقلاً قادر به ایستادن و برداشتن حداقل پنج گام بودند، انتخاب و پس از اخذ رضایت­‌نامه کتبی از والدین در یک گروه تجربی قرار گرفتند. پیش و پس از شش ­هفته (چهار جلسه 60 دقیقه­‌ای در هفته) انجام پروتکل تمرینی محق­ساخته، متغیرهای تعادل ایستا و پویا (مقیاس تعادلیPBS)، نوسانات پاسچر (دستگاه فوت اسکن)، زاویه کرانیوورتبرال گردن و دامنه حرکتی زانو و ران (گونیامتر)، زاویه قوس پشتی (خط­‌کش منعطف)، قدرت اکستنسورهای تنه و زانو (دینامومتر) آزمودنی­‌ها اندازه­‌گیری شد. اطلاعات با آزمون تی وابسته در نرم‌­افزار SPSS 22 تحلیل گردید (0/05p). نتایج نشان­‌دهندۀ تفاوت معنادار میان پیش‌­آزمون و پس‌­آزمون در همه متغیرها به جز شاخص کلی نوسانات قامتی و قدرت اکستنسورهای تنه (0/05p) بود. باتوجه به اثربخشی پروتکل تمرینی استفاده شده، می­‌توان از این پروتکل، برای بهبود وضعیت قامت، تعادل و عملکرد اندام تحتانی در توانبخشی مبتلایان میلومننگوسل و افراد مشابه با این افراد استفاده کرد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb