جستجو در مقالات منتشر شده


4 نتیجه برای کودکان

مجید جلیلی، فرزاد ناظم، اکبر سازوار،
دوره 16، شماره 16 - ( 10-1397 )
چکیده

مهم­ترین شاخص تندرستی و آمادگی جسمانی، توان هوازی (VO2max) است. دشواری اجرایی اندازه­گیری آزمایشگاهی توان هوازی، موجب توسعه مدلهای برآورد توان هوازی با آزمون­‌های ورزشی میدانی شده است. هدف این پژوهش طراحی معادله بومی برآورد توان هوازی با آزمون ساده و ایمن شش دقیقه پیاده­‌روی (6MWT) در کودکان بود. VO2max 192پسر سالم 8 تا 12 ساله در آزمون بروس تعدیل‌شده به روش آنالیز گازهای تنفسی اندازه­‌گیری شد. آزمون 6MWT و متغیرهای ترکیب بدن به­‌روش استاندارد اندازه‌گیری شد. از رگرسیون چندمتغیره برای طراحی معادله برآورد توان هوازی نسبی (ml/kg/min) استفاده شد. برای اعتبار سنجی معادله توان هوازی از روش همبستگی و مدل گرافیکی بلاند-آلتمن استفاده شد. همبستگی بالایی میان VO2max اندازه­‌گیری­‌شده به روش مستقیم و متغیرهای مستقل مشاهده شد (0/001p، 0/734- 0/25=r). توان هوازی پسران با استفاده از وزن و آزمون 6MWT قابل برآورد بود (0/001p، ml/kg/min 2/74=SEE، 0/743=r2). صحت مدل بومی توان هوازی با همبستگی بالا میان VO2max اندازه‌گیری‌شده و برآوردشده تایید شد (0/001p، 0/861=r)؛ همچنین، مدل گرافیکی بلاند-آلتمن حاکی از توافق بالا میان VO2max اندازه­‌گیری‌­شده بود. به­‌نظر می­‌رسد، مربیان ورزش و تندرستی با کاربست معادله بومی برآورد توان هوازی برمبنای آزمون 6MWT می­‌توانند به سادگی توان هوازی کودکان را اندازه‌گیری و بنابراین ارزیابی مناسبی از تاثیر تمرین‌­های ورزشی بر آمادگی قلبی-تنفسی ایشان در اختیار داشته باشند.
 


سعید ارشم، طاهره رحیمی، ملیحه سرابندی،
دوره 20، شماره 23 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه و هدف: فعالیت‌بدنی و به‌ویژه تبحرحرکتی کودکان از جنبههای مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر تعیین همبستگی بین نمرات غربالگری حرکت کارکردی با تبحرحرکتی و فعالیت‌بدنی کودکان 10 تا 13 ساله (با میانگین 72/11 و انحراف استاندارد 932/0) استان تهران بود. روش‌شناسی: در این پژوهش توصیفی همبستگی، تمام کودکان مدارس ابتدایی استان تهران به عنوان جامعه مورد مطالعه مدنظر قرار گرفتند که از بین آنها 94 دختر به روش تصادفی خوشه‌ای انتخاب شد. تبحرحرکتی،  فعالیت‌بدنی و کارکرد حرکت آنها به ترتیب با آزمون برونینکس اوزرتسکی-فرم کوتاه (BOT-2)، فرم کوتاه پرسشنامه بین المللی فعالیت‌بدنی کودکان و نوجوانان (IPAQ-SF) و آزمون غربالگری حرکت کارکردی (FMS) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته‌ها: آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمرات آزمون غربالگری حرکت کارکردی کودکان با نمره کل برونینکس اوزرتسکی آنها ارتباط معنی‌داری وجود دارد (000/0P=) اما، همبستگی بین نمره کل آزمون غربالگری حرکت کارکردی با نمره کل سطح فعالیت‌بدنی معنی‌دار نبود (267/0P=). بحث و نتیجه­گیری: به‌طور کلی با توجه به وجود ارتباط معنی‌دار بین حرکت کارکردی و تبحر حرکتی می‌توان در گام بعدی به استفاده از مداخله‌های زود هنگام و مطالعه اثر آنها بر بهبود عملکرد و تبحر حرکتی کودکان روی آورد.

آقای بهزاد محمدی اورنگی، دکتر رسول یاعلی، دکتر محمدتقی اقدسی،
دوره 20، شماره 24 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف از تحقیق حاضر مقایسه تأثیرپذیری تبحر حرکتی از وضعیت تغذیه در رده‌های سنی مختلف مردان (کودکان، نوجوانان و جوانان) بود. جامعه آماری تحقیق برای کودکان کلیه دانش‌آموزان سنین 10-7 سال، برای نوجوانان کلیه دانش‌آموزان 15-12 سال و برای جوانان کلیه دانشجویان 20-18 سال دانشگاه تهران به‌غیراز دانشجویان تربیت‌بدنی بود. نمونه تحقیق در هر یک از گروه‌های سنی 90 نفر بود؛ که از 4 مدرسه ابتدایی و 4 مدرسه دبیرستان شهر تهران و دانشجویان پسر دانشگاه تهران به روش خوشه‌ای هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی و مقایسه‌ای بود و ابزار اندازه‌گیری تن‌سنجی و آزمون برونینکس- اوزرتسکی بود. نتایج تحقیق نشان داد بین گروه‌های سوءتغذیه، تغذیه متوسط و تغذیه مناسب در تبحر حرکتی سنین نوجوانانی و بزرگ‌سالی تفاوت معناداری وجود نداشت اما بین گروه‌های تبحر حرکتی سنین کودکان تفاوت معنادار بود. علاوه بر این بین تبحر حرکتی گروه‌های سنی مختلف تفاوت معناداری نبود. با توجه به این نتایج به نظر می‌رسد وضعیت تغذیه بر تبحر حرکتی تأثیر دارد و این مسئله در تحقیق حاضر در سنین کودکی مشاهده شد؛ بنابراین کودکان آسیب‌پذیرترین قشر در این زمینه محسوب می‌شوند و توجه به وضعیت تغذیه کودکان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به نظر می رسد، تمرینات هوازی با شدت های مختلف سبب بهبود سطوح SOD و TNF-α میشود، گرچه شدت تمرین در تمرینات تناوبی عامل موثری در تغییرات سطوح هر دو متغیر بوده است.

دکتر سید کاظم موسوی ساداتی، خانم سیما نظری، دکتر کیوان ملانوروزی،
دوره 21، شماره 25 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی اسنورکل بر آموزش مهارت­های اصلی شنا در­کودکان و نوجوانان غیرشناگر دارای ترس از آب بود. این پژوهش از نوع تجربی و با طرح های پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان30 کودک (64/0±95/8 سال) و30 نوجوان (71/0±06/15 سال) غیرشناگر دارای ترس از آب بودند که شرکت کنندگان هر گروه بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). هر چهار گروه پس از شرکت در پیش آزمون مهارت ورود به آب، باز کردن چشم در آب،  سر خوردن و جهت­گیری در آب، حرکت در آب و حبس نفس، وارد دوره 20 جلسه­ای آموزش شنا شدند، بطوری­که به گروه آزمایش با اسنورکل و به گروه کنترل بدون اسنورکل مهارت­های اصلی شنا توسط یک مربی آموزش داده شد. سپس هر چهار گروه در پس آزمون شرکت کردند. داده­ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکووا) دو عاملی و آزمون تعقیبی بنفرونی[1] تجزیه و تحلیل شدند.  نتایج یافته­ها گویای آن است اثرات اصلی سن معنی دار نبود ولی اثرات اصلی تمرین و اثرات تعاملی سن و تمرین معنی دار بود. استفاده از اسنورکل در کودکان و نوجوانان بر مهارت ورود به آب، باز کردن چشم در آب اثر معنی داری نداشت ولی بر مهارت های سر خوردن و جهت­گیری در آب و حرکت در آب اثر معنی دار و مثبت داشت. همچنین استفاده از اسنورکل در کودکان و نوجوانان بر مهارت حبس نفس اثر معنی دار و منفی داشت. با توجه به اینکه  نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده تاثیرات مثبت استفاده از اسنورکل بر یادگیری مهارت های سر خوردن و جهت­گیری در آب و حرکت در آب و اثرات منفی آن بر حبس نفس در کودکان و نوجوانان است، توصیه می­شود مربیانی که برای سازگار نمودن کودکان و نوجوانان با آب از اسنورکل استفاده می کنند  آموزش های تکمیلی برای بهیود مهارت حبس نفس ارایه نمایند.
 

[1] . Bonferroni


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb