141 نتیجه برای at
آقا علی نعمتی، دکتر محمدتقی امیری خراسانی، دکتر محمدرضا امیرسیف الدینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از راهکارهایی که ورزشکاران برای افزایش موقت نیرو و توان عضلانی میتوانند استفاده کنند، توانمندسازی پسفعالی (PAP) در طول گرم کردن است. به هر حال اثر این پدیده بر کینماتیک حرکات ویژه مشخص نشده است. لذا، هدف از این مطالعه، تاثیر حاد PAP در طول گرمکردن بر ویژگیهای کینماتیکی اندام تحتانی حین ضربه سر بازیکنان فوتبال میباشد.
روششناسی: نمونه آماری این تحقیق شامل 24 بازیکن نیمه حرفه ای فوتبال در رده سنی جوانان با میانگین سن11/1±67/18 سال، قد12/7±32/182 سانتی متر، جرم46/7± 17/74 کیلوگرم بودند که چهار روش مختلف گرمکردن PAPتیکآف، PAPفرود،PAPترکیبی و گرمکردن عمومی، که برگرفته از مراحل ضربه سر فوتبال بود، اجرا کردند. سرعتهای زاویهای زانو و ران در طول مرحله تیکآف و حداکثر فلکشن زانو و مدت زمان مکث روی مفصل زانو در مرحله فرود با دستگاه آنالیز حرکتی سه بعدی (vicon peak ltd ,oxford ,UK vicon) با چهار دوربین T20 و با فرکانس 1000 هرتز ثبت شد. در نهایت از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بون فرونی در سطح معنی داری P<0.05 استفاده شد.
یافتهها: افزایش معنی داری در سرعت زاویهای زانو و ران بعد از PAPترکیبی و سپس PAPتیکآف با دیگر برنامههای گرمکردن وجود داشت. همچنین، افزایش معنی دار در زاویه فلکشن زانو بعد از PAPفرود در مقایسه با دیگر برنامههای گرمکردن وجود داشت. بعلاوه، افزایش معنیداری در مدت زمان مکث بر روی مفصل زانو بعد از گرمکردن عمومی در مقایسه با دیگر برنامههای گرمکردن وجود داشت.
بحث و نتیجهگیری:PAPتیکآف موجب بهبود عملکرد پرش و PAPفرود موجب بهبود عملکرد فرود میشود. ترکیب این دو روش، PAPترکیبی، نتیجه بهتری را در کل به دنبال خواهد داشت.
حمیدرضا برزگرپور، حمید رجبی، سعید محمدی، رعنا فیاض میلانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
انجام تلاش ذهنی حین فعالیت ورزشی باعث افزایش خستگی میشود و به نظر می رسد اندازه این خستگی به نوع تلاش ذهنی بستگی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تاثیر تلاشهای ذهنی Stroop، AX-CPT و PVT همزمان با فعالیت ورزشی رکاب زدن بر شاخص های خستگی است. روش شناسی : 10 مرد دوچرخهسوار با میانگین حداکثر توان خروجی 36±236 وات پنج جلسه به آزمایشگاه فراخوانده شدند. جلسهی اول مشخصات آنتروپومتریک و حداکثر توان خروجی اندازهگیری شد. چهار جلسهی بعد فعالیت ورزشی رکابزدن بهمدت 45 دقیقه با شدت 65 درصد حداکثر توان خروجی همراه (Stroop، AX-CPT و PVT) و بدون تلاش ذهنی انجام شد. حین فعالیت درکتلاش و ضربان قلب هر 10 دقیقه و میزان کورتیزول قبل و 30 دقیقه بعد از فعالیت اندازهگیری شد. برای تحلیل دادهها از آزمون واریانس دوطرفه استفاده شد. نتایج: انجام 45 دقیقه تلاش ذهنی Stroop در طول فعالیت ورزشی رکاب زدن باعث افزایش معنیدار درک تلاش و کورتیزول نسبت به فعالیت ورزشی رکابزدن شد (p≤0/05) اما بین جلسات تلاش ذهنی AX-CPT و PVT با فعالیت ورزشی رکاب زدن تفاوت معنیداری یافت نشد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد انجام تلاش ذهنی Stroop همزمان با فعالیت ورزشی رکابزدن نسبت به فعالیت رکابزدن شاخصهای خستگی را بیشتر افزایش میدهد.
خانم المیرا احمدی، دکتر شهناز شهربانیان، دکتر محمدرضا کردی، دکتر رضا قراخانلو، دکتر گریگوری پیرسی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
خستگی از شکایات بیماران مالتیپل اسکلروزیس (MS) است. در بیماران MS تعادل سایتوکاینهای التهابی در مغز برهم ریخته که یکی از رخدادهای آن خستگی ذهنی است و احتمالا تمرینات هوازی میزان التهاب سایتوکاینها را تعدیل کرده و از این طریق خستگی ذهنی را کاهش میدهد. مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر تمرین هوازی شنا بر فاکتور پیش التهابی (اینترلوکین 6) و فاکتور ضدالتهابی (اینترلوکین 10) برای ارزیابی خستگی ذهنی در مغز موشهای ماده پس از القای EAE انجام شد. در این پژوهش 21 موش (8 هفتهای، 18 تا 20 گرم) به 3 گروه کنترل سالم، کنترل EAEو فعالیت ورزشی هوازی شنا EAE تقسیم شدند و حیوانات در گروه تمرین طی 4 هفته، هرهفته 5 جلسهی 30 دقیقهای به تمرینات شنا با شدت متوسط پرداختند. بررسی آزمایشگاهی متغیرهای پژوهش با روش وسترن بلات انجام شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج نشان داد در میزان IL-6 در میان گروه EAE و تمرین شنا تفاوت معناداری وجود نداشت اما میزان IL10 در گروه تمرین شنا نسبت به گروه EAE افزایش معنی داری نشان داد. با این حال نسبت مقادیر IL10/IL6 بین گروه تمرین شنا با EAE نیز معنادار نبود. بنظر میرسد تمرینات هوازی شنا با شدت متوسط، بدون تغییر در عامل پیش التهابی، همراه با سوق دادن به سمت عوامل ضدالتهابی، با افزایش IL10 ، میتواند بین گروه EAE و تمرین شنا منجر به بهبود تعادل شاخص التهابی و کاهش میزان خستگی ذهنی ناشی از خستگی سایتوکاینی گردد.
اقای سالار حریری، دکتر حیدر صادقی، دکتر امیر قیامی راد، دکتر سعید نیکوخصلت،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
از آنجایی که شناسایی بهترین شیوه اجرای تکنیک مای ماواشی گری جودان از دغدغههای مربیان و کاراتهکاها میباشد، هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی متغیرهای منتخب کینماتیکی چهار شیوهی اجرای تکنیک مایماواشیگری جودان کاراتهکای مردان نخبه بود. 18 کومیتهرو به صورت هدفمند و داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. پنج مارکر به نقاط آناتومیکی پای ضربه زننده متصل و از چهار شیوهی اجرای تکنیک مای ماواشی گری جودان با سه دستگاه دوربین مدل هیروسه با سرعت تصویر برداری 240 هرتز فیلمبرداری شد. با استفاده از نرم افزار اسکیلاسپکتور نسخه1.3.2 برآیند سرعتاوج مفصلهای اندام تحتانی، مسافتکل، سرعتکل، شتابکل به صورت مستقیم بهدست آمد. با توجه به نرمال بودن توزیع دادهها، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بننفرونی در سطح معناداری (05/0p≤)، با استفاده از نرمافزار اسپیاساس نسخه 22 انجام شد. نتایج تفاوت معناداری در سرعت اوج مفصلهای لگن، زانو، مچپا، مسافتکل، سرعتکل و شتابکل بین چهار شیوهی اجرای تکنیک مایماواشیگری جودان را نشان داد. باتوجه به نتایج پژوهش، شیوهی اول اجرا به دلیل بالا بودن سرعت و امکان امتیازگیری در کوتاهترین فاصلهی زمانی مناسب، در مقابل تاکتیکهای دیآی و دیآشی به دلیل بسته شدن مسیر حملهی حریف، میتواند به عنوان تکنیک کارآمدتر به کومیتهروها توصیه شود.
اقا امیرعلی چعفرنژادگرو، خانم آرزو مداحی، اقا میلاد پیران حمل آبادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
رقیه افضلی نسب گروهی، دکتر عبدالحمید دانشجو، دکتر منصور صاحب الزمانی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه: عوامل عصبی عضلانی در آسیب لیگامان صلیبی قدامی در زنان ورزشکار جزء ریسک فاکتورهای قابل اصلاح هستند. هدف این تحقیق بررسی اثر 8 هفته تمرینات بازخوردی عصبی-عضلانی داخلی و خارجی بر تعادل وقدرت در دختران بسکتبالیست شهرستان mouseout="msoCommentHide('_com_1')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_1','_com_1')">[A1] کرمان با ریسک آسیب زیاد میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی و با توجه به اعمال متغیر مداخلهای و انتخاب هدفمند آزمودنیها بر اساس معیار ورود و خروج، نیمه تجربی و آیندهنگر است. بیست بسکتبالیست mouseout="msoCommentHide('_com_2')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_2','_com_2')">[A2] بهصورت هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه بازخورد درونیmouseout="msoCommentHide('_com_3')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_3','_com_3')">[M3] (سن=78/0±73/15، وزن=/09/±38/61، قد=68/69±40/164) و بازخورد بیرونی (سن=33/1±70/14، جرم بدن=38/8±31/56، قد=±02/6±66/161) برنامه تمرینات ویژه براساس مطالعات انجام شده به مدت 8 هفته ،سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 15-20دقیقه زیر نظر آزمونگر اجرا شد. تعادل پویا با دستگاه بایودکس و قدرت با دستگاه MMT ، در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون اندازهگیری شدند و از آزمون آماری تحلیل کوواریانس جهت تجزیه وتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق تفاوت معناداری دربین دوگروه در شاخص تعادل کلی و شاخص داخلی/خارجی نشان داد (001/0p=). در میزان قدرت عضله کوادریسپس و عضله همسترینگ بین دو گروه تمرینات بازخوردی خارجی و داخلی تفاوت معناداری مشاهده شد (05/0≥P). همچنین نتایج آزمونt زوجی نشان داد که تعادل کلی در گروه بازخورد خارجی و داخلی (345/0درصد و19/0درصد)، تعادل قدامی /خلفی در گروه بازخورد خارجی و داخلی (409/0درصد و22/0درصد) و تعادل داخلی/خارجی در گروه بازخورد خارجی و داخلی (427/0درصد و22/0درصد) به طور معناداری نسبت به پیش آزمون پیشرفت داشته است ( 002/ <0p). قدرت عضله کوادریسپس در گروه بازخورد خارجی 07/2 درصد و در گروه بازخورد داخلی 82/1درصد در پس آزمون نسبت به پیش آزمون پیشرفت داشته است (001/0p=). قدرت عضله همسترینگ در گروه بازخورد خارجی 16/2 درصد و در گروه بازخورد داخلی 95/1درصد در پس آزمون نسبت به پیش آزمون پیشرفت داشته است (001/0p=).
نتیجهگیری: از نتایج تحقیق میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که تمرینات بازخوردی داخلی و خارجی عصبی-عضلانی یکی از شیوههای تمرینی مناسب جهت بهبود تعادل و قدرت عضلات زانو در دختران هست و تمرینات با بازخورد خارجی مؤثرتر از تمرینات با بازخورد داخلی بود.
واژگان کلیدی : تمرینات عصبی-عضلانی، پیشگیری از آسیب، رباط صلیبی قدامی ،بازخورد
آقای سعید ملاحسینی پاقلعه، آقای میلاد فلاح زاده، دکتر محمدرضا امیرسیف الدینی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و اهداف: در دهه های گذشته کنترل لرزش دست در بیماری های اختلالات عصبی مانند پارکینسون توجه زیادی را به خود جلب کرده است. تئوری های روش تحریک عمیق مغزی به صورت حلقه بسته به طور قابل توجهی در حال افزایش است. هدف از این مقاله، ارایه یک روش حلقه بسته خودکار برای توانبخشی بیماران پارکینسونی دارای علایم لرزش دست با استفاده از یادگیری ماشین است.
مواد و روش: در مقاله حاضر از مدل ریاضی که شامل مدل عضله، عقده های قاعده ای (Basal ganglia)، قشر مغز و ناحیه حرکتی (Supplementary Motor Area) برای شبیه سازی لرزش استفاده شده است. و همچنین برای کنترل لرزش دست از کنترل کننده تناسبی-مشتق گیر-انتکرال گیر غیر صحیح (non-integer PID) و همچنین با استفاده از الگوریتم هوشمند Proximal Policy Optimization (PPO) به عنوان زیر مجموعه یادگیری تقویتی برای تنظیم ضرایب استفاده شده است.
یافته ها: از مزایای روش پیشهادی علاوه بر کاهش لرزش دست و یادگیری خودکار برای استفاده در سطح های مختلف بیماری که نتایج قابل قبولی نسبت به سایر روش های کنترلی داده است، پیاده سازی این روش به صورت عملی در دنیای واقعی به دلیل سادگی کنترل کننده و همچنین پیاده سازی آسان الگوریتم هوشمند به دلیل تنظیم خودکار ضرایب شبکه های هوش مصنوعی است.
نتیجه گیری: سیستم هوشمند پیشنهادی علاوه بر بهینه سازی علایم خروجی مانند لرزش دست در مقایسه با سایر کنترل کننده ها و همچنین قابل استفاده برای تمام سطوح بیماری به دلیل تطبیقی بودن آن، باعث کاهش چشمگیر اثرات جانبی ناشی از تحریک مداوم مغز در روش تحریک مغز به صورت حلقه باز می شود.
کلمات کلیدی: اختلال پارکینسونی، تحریک عمیق مغزی، یادگیری ماشین، یادگیری تقویتی، PPO
چکیده
مقدمه و اهداف: در دهه های گذشته کنترل لرزش دست در بیماری های اختلالات عصبی مانند پارکینسون توجه زیادی را به خود جلب کرده است. تئوری های روش تحریک عمیق مغزی به صورت حلقه بسته به طور قابل توجهی در حال افزایش است. هدف از این مقاله، ارایه یک روش حلقه بسته خودکار برای توانبخشی بیماران پارکینسونی دارای علایم لرزش دست با استفاده از یادگیری ماشین است.
مواد و روش: در مقاله حاضر از مدل ریاضی که شامل مدل عضله، عقده های قاعده ای (Basal ganglia)، قشر مغز و ناحیه حرکتی (Supplementary Motor Area) برای شبیه سازی لرزش استفاده شده است. و همچنین برای کنترل لرزش دست از کنترل کننده تناسبی-مشتق گیر-انتکرال گیر غیر صحیح (non-integer PID) و همچنین با استفاده از الگوریتم هوشمند Proximal Policy Optimization (PPO) به عنوان زیر مجموعه یادگیری تقویتی برای تنظیم ضرایب استفاده شده است.
یافته ها: از مزایای روش پیشهادی علاوه بر کاهش لرزش دست و یادگیری خودکار برای استفاده در سطح های مختلف بیماری که نتایج قابل قبولی نسبت به سایر روش های کنترلی داده است، پیاده سازی این روش به صورت عملی در دنیای واقعی به دلیل سادگی کنترل کننده و همچنین پیاده سازی آسان الگوریتم هوشمند به دلیل تنظیم خودکار ضرایب شبکه های هوش مصنوعی است.
نتیجه گیری: سیستم هوشمند پیشنهادی علاوه بر بهینه سازی علایم خروجی مانند لرزش دست در مقایسه با سایر کنترل کننده ها و همچنین قابل استفاده برای تمام سطوح بیماری به دلیل تطبیقی بودن آن، باعث کاهش چشمگیر اثرات جانبی ناشی از تحریک مداوم مغز در روش تحریک مغز به صورت حلقه باز می شود.
دانیال تیماجی، فرشاد غزالیان، ماندانا غلامی، حسین عابد نظنزی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و هدف: بهمنظور رقابتی ماندن، ورزشکاران و مربیان دائماً بهدنبال راههایی برای افزایش عملکرد هستند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر تمرینات HIFT و ماسک هایپوکسی بر حداکثر اکسیژن مصرفی و کارایی تنفسی بازیکنان تیم ملی مردان هاکی روی یخ ایران بود.
روش شناسی: در این مطالعه نیمه تجربی، 14 بازیکن تیم ملی هاکی روی یخ ایران به دو گروه HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی تقسیم شدند سپس هر دو گروه HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی، جلسات تمرینی HIFT با تکرار30 ثانیه و پنج ست در حدود یک ساعت، سه جلسه در هفته بهمدت شش هفته اجرا کردند. قبل و بعد از دوره تمرینی اندازهگیری آنتروپومتری، ترکیب بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی (VO2max) و کارایی تنفسی (vE/VCO2) با استفاده از دستگاه in body و گازآنالایزر انجام شد. دادهها به روش آزمون تحلیل کوواریانس در سطح معنیداری P<0.05 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که تمرینات HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی بر VO2max مردان نخبه هاکی باز روی یخ تاثیر افزایشی دارد، اما بین اثر تمرینات HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی بر VO2max تفاوت وجود نداشت (390/0=P). پس از دوره تمرینات، vE/VCO2 در هر دو گروه کاهش یافت اما بین اثر تمرینات HIFT و ماسک هایپوکسی بر vE/VCO2 مردان نخبه هاکی باز روی یخ تفاوت وجود نداشت (05/0<P).
نتیجهگیری: با توجه بهنتایج، بهنظر میرسد HIFT و تمرینات HIFT همراه با ماسک هایپوکسی ممکن است بتوانند به بهبود عملکرد سیستم تنفسی مردان نخبه هاکی باز روی یخ کمک کنند.
علی اکبر فاضل، لاله باقری، نادر رهنما، سمیرا عمادی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخصهای عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 92 نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در 3 گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد 12 هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(05/0>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(05/0>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(05/0≤p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخصهای عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 92 نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در 3 گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد 12 هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(05/0>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(05/0>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(05/0≤p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخصهای عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 92 نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در 3 گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد 12 هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(05/0>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(05/0>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(05/0≤p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخصهای عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی 92 نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در 3 گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت 12 هفته و 3 جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد 12 هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(05/0>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(05/0>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(05/0≤p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
فرشید آقابیگی، محمد کریمی زاده اردکانی، محمدحسین علیزاده، هومن مینونژاد،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر طراحی و اجرای یک سیستم نظارت بر آسیب های ورزشی در دانش آموزان بود. آسیب های ورزشی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های استان ایلام با استفاده از روش های آنلاین و فرم کاغذی در طی یک ترم تحصیلی توسط دبیران تربیت بدنی ثبت گردید و در پایان با استفاده از پرسشنامه به نظرسنجی از آنان نسبت به این روش ها پرداخته شد. پژوهش از نوع توصیفی-مقایسه ای بوده و از مجذور کای دو(x 2) در سطح معناداری(P<0/05) برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد. در مجموع 151 آسیب گزارش شد که 76 آسیب (4/50 درصد) با روش آنلاین، 70 آسیب (3/46 درصد) با روش آنلاین-کاغذی و 5 آسیب (3/3 درصد) با روش کاغذی ثبت گردید. در مجموع روش ثبت آنلاین (146 آسیب) به طور معناداری بیشتر از ثبت کاغذی (75 آسیب) مورد استفاده قرار گرفته (001/0=p) که دبیران تربیت بدنی دلایل استفاده بیشتر از روش آنلاین را: در دسترس بودن، کارکردن راحتتر با آن و بازیابی آسان تر اطلاعات ثبت شده عنوان کردند. اما در مقابل نیز قطعی و کندی سرعت اینترنت را بعنوان مواردی که می تواند موجب ایجاد اختلال شود بیان کردند. با توجه به نتایج به نظر می رسد استفاده از روش های آنلاین در جهت ثبت آسیب های ورزشی در مدارس موثرتر باشد.
معصومه آقازاده، سکینه امیننژاد،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
خانم مریم قربانی، دکتر رسول یاعلی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
کمبود اطلاعات حسی، ضعف عضلانی، عدم هماهنگی و حس موقعیت مفصل از عوامل پیشبینیکننده اختلالات اسکلتی عضلانی هستند و به نظر میرسد که فعالیتهای ورزشی بتواند بر کنترل پاسچر و حس عمقی مفاصل، اثر گذار باشد. لذا هدف از این پژوهش، تاثیر تمرینات پیلاتس بر تعادل و حس عمقی در دانشجویان دختر بود. 98 نفر از دانشجویان دختر در محدوده سنی 18 تا 25 سال و وزن 7±92/57 کیلوگرم بصورت داوطلبانه پس از تکمیل فرم رضایتنامه کتبی در این مطالعه شرکت کردند. از این تعداد 91 نفر دانشجو سالم در گروه آزمایش و 7 نفر دانشجو دارای معافیت ورزشی (دارای مشکلات پزشکی مانند: جراحی اخیر عیوب انکساری چشم، کیست و غیره) در گروه کنترل قرار گرفتند. حس وضیعت مفصل مچ پا و زانو با استفاده از آزمون بازسازی فعال زاویه مچ پا و زانو؛ تعادل ایستا با استفاده از آزمون شارپند رومبرگ در قبل و بعد از 16 جلسه مداخله اندازهگیری شد. به منظور تعیین تفاوت در پیشآزمون و پسآزمون (تفاوت درونگروهی) از آزمون ویلکاکسون استفاده شد و جهت مقایسه بین گروهها از آزمون کوواریانس استفاده شد (البته پیشتر دادهها نرمال گشت). نتایج نشان داد بعد از مداخله، در گروه آزمایش، تعادل ایستا در پسآزمون نسبت به پیشآزمون افزایش معنادار یافت. حس وضعیت دورسیفلکشن، پلانتارفلکشن مچ پا و فلکشن زانو در گروه آزمایش در پسآزمون نسبت به پیشآزمون افزایش معنادار یافت. همچنین نتایج آزمون کوواریانس نشان داد که در متغیرهای تعادل ایستا و حس وضعیت دورسیفلکشن و پلانتارفلکشن مچ پا و حس وضعیت فلکشن زانو بین دو گروه در مرحله پسآزمون تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به میانگین تعدیل شده در مرحله پسآزمون، گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل عملکرد بهتری داشت. نتایج نشان داد که تمرینات پیلاتس به منظور بهبود حس عمقی مچ پا و زانو و در نتیجه ارتقاء کنترل پاسچر در نوجوانان و جوانان مناسب است.
دکتر امیر لطافت کار، فرانک امینی، دکتر بهرام شیخی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
چکیده
ﻣﻘﺪﻣﻪ: آموزش مکانسیم عصبی درد و تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی توانایی امیدوارکنندهای را در بررسیهای قبلی برای بهبود درد، ناتوانی و کینزیوفوبیا در کمردرد مزمن نشان دادهاند. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی ترکیب آموزش مکانسیم عصبی درد و تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی به تنهایی در بیماران دارای کمردرد مزمن بود.
ﻣﻮاد و روش ﻫﺎ: در این مطالعه پنجاه و چهار بیمار دارای کمردرد مزمن(گروه آموزش مکانسیم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی = 27 نفر و گروه تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی = 27 نفر) در این مطالعه شرکت کردند. درد(مقیاس بصری درد)، ناتوانی(شاخص اوسوستری)، فهرست حساسیت مرکزی و ترس از حرکت(مقیاس تامپا) همه بیماران در ابتدا و هشت هفته پس از مداخلات ارزیابی شد. از آنالیز واریانس با اندازههای تکراری و مدل های آمیخته خطی با تصحیح بونفرونی، برای بررسی تفاوتهای بین گروهی استفاده شد.
یﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ: اثر متقابل گروه × زمان برای درد(008/0P=)، حساسیت مرکزی(002/0P=) و ترس از حرکت(001/0>P) در گروه آموزش مکانسیم عصبی درد همراه با تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی نسبت به گروه تمرینات کنترل حرکتی پس از هشت هفته یافت شد. اثرات اصلی زمان برای درد ناتوانی و ترس از حرکت پس از مداخلات مشاهده شد(001/0>P). هیچ اثر متقابل زمان × گروه برای ناتوانی(50/0P=) یافت نشد.
ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﯿﺮی: یافتههای این مطالعه از اضافه کردن آموزش مکانسیم عصبی درد به عنوان یک مکمل موثر بالینی به تمرینات کنترل حرکتی هدفمند شناختی در بیماران کمردرد مزمن حمایت میکند.
سعید ارشم،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و هدف: توانایی کنترل وضعیتهای مختلف بدن در فضا ناشی از تعامل پیچیده دستگاههای عصبی، حسی و اسکلتی-عضلانی است که بهطور کلی به عنوان کنترل قامت تعریف میشود. بنابراین، مطالعه نحوه بروز تعاملات جدید توسط دروندادهای حسی و ایجاد پاسخهای حرکتی متفاوت برای بازیابی آشفتگی های تعادل امری مهم است. هدف از این پژوهش بررسی سازوکارهای زیربنایی تفاوتهای وابسته سن در کنترل قامت دختران 7-18 ساله از طریق تعیین تفاوتهای موجود بین رده های سنی مختلف و بزرگسالان در اولویت های حسی آنها برای پاسخ های جبرانی بود. روش شناسی: تعداد 118 نفر دختر غیر ورزشکار 7 تا 18 ساله با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از مدارس منطقه 3 تهران انتخاب و به چهار گروه سنی 7- 9 (31 نفر)، 10- 12 (32 نفر)، 13-15 (28 نفر) و 16-18 (27 نفر) تقسیم شدند. همچنین، یک گروه مرجع از بزرگسالان (28 نفر با میانگین سنی 9/27 سال) به منظور مقایسه مورد بررسی قرار گرفتند (مجموع= 146 نفر). برای دستکاری دروندادهای حسی مختلف از آزمون سازماندهی حسی (SOT) با دستگاه پاسچروگرافی پویای کامپیوتری استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه همراه با آزمون تعقیبی نشان داد که تفاوت معنی داری بین تمام گروههای سنی در 6 شرایط آزمون وجود دارد (05/0>P). استفاده از دروندادهای حسی پیکری و دهلیزی برای حفظ تعادل در گروههای سنی مختلف تقریبا یکسان بود اما، در استفاده از دروندادهای بینایی تفاوتهای معنی داری مشاهده شد. بحث و نتیجه گیری: عملکرد کنترل قامت دختران از 13 سالگی به بعد مشابه با افراد بزرگسال میشود که این می تواند به دلیل رشد تأخیری دستگاه بینایی باشد. به طور کلی، به نظر میرسد که برای کنترل بهینه قامت، بالیدگی دستگاه حسی پیکری قبل از بالیدگی دستگاههای دهلیزی و بینایی رخ می دهد. پس از آن، به ترتیب دستگاههای دهلیزی و بینایی بالیده میشوند.
دانشجو مینا خنتان، دکتر بهروز عبدلی، دکتر علیرضا فارسی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCS) بعنوان یکی از جدیدترین روشهای تکمیلی در راستای ارتقای عملکرد ورزشی و آمادگی روانی ورزشکاران حرفهای است. در پژوهش حاضر، اثرات 10 جلسه tDCS آندال، دوگانه همزمان در یک نیمکره مغز، در نواحی قشر حرکتی اولیه (M1) و قشر پیشپیشانی پشتی (DLPFC)، را بر عملکرد شنا، سرسختی ذهنی و فشار ادراک شده بررسی کردیم. 20 شناگر حرفهای مرد (سن: 00/19±86/2 سال) در این پژوهش تصادفی، دوسوکور و تجربی-شاهد شرکت کردند. آزمون عملکرد 100 متر شنای آزاد، پرسشنامه سرسختی ذهنی(SMTQ) و مقیاس فشار ادراک شده (RPE) به عنوان پیش آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، 10 جلسه tDCS (هر جلسه به مدت 20 دقیقه و شدت 2 میلیآمپر) اعمال شد. 48 ساعت پس از دهمین جلسه tDCS، ارزیابیها تکرار شدند. جهت تجزیه و تحلیل آماری از روش ANCOVA استفاده شد. یافتهها: پس از چندین جلسه tDCS، عملکرد شنا بهطور معنیداری بهبود یافت (03/0=P)؛ نمره کل سرسختی ذهنی بهطور معنیداری (046/0=P) افزایش یافت و تغییر معناداری در RPE مشاهده نشد. بر اساس نتایج این مطالعه، tDCS چند جلسهای همراه با تمرینات متداول برای بهبود عملکرد شناگران و جنبههای روانشناختی توصیه میشود. بنابراین، tDCS میتواند به عنوان یک روش آمادهسازی مغزی در نظر گرفته شود.
بهنام مرادی، امیر لطافت کار، ملیحه حدادنژاد، مهدی حسین زاده، مهدی خالقی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه و هدف: خسته شدن ورزشکاران مستعد آسیب و قرارگیری آنها در وضعیتهایی نظیر انجام مانور برشی احتمال ریسک آسیب لیگامان صلیبی قدامی را افزایش میدهد. لذا هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که آیا خستگی عملکردی اثر تمرینات عصبی عضلانی بر متغیرهای کینتیکی حین اجرای کاتینگ را در مردان ورزشکار مستعد آسیب تغییر میدهد؟
روش بررسی: پژوهش حاضر نیمه تجربی بوده و در دو گروه کنترل و تجربی بصورت طرح پیش آزمون و پس آزمون با و بدون خستگی قبل و بعد تمرینات عصبی- عضلانی اجرا شد. 32 دانشجوی مرد ورزشکار 18 تا 25 سال همراه با نقص کنترل تنه، بصورت هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در گروه کنترل (16 نفر) و تجربی (16 نفر) قرار گرفتند. از صفحه نیرو جهت اندازهگیری نیروهای عکس العمل زمین استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل آماری در سطح کوچکتر از 05/0P < بکار گرفته شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر بهبود معنی دار متغیرهای نیروی عکس العمل زمین را در پس آزمون گروه تجربی نسبت به پیش آزمون نشان داد (05/0P<). در حالی که هیچ یک از این متغیرها در گروه کنترل تغییر معنی داری نداشتند (05/0P>).
نتیجه گیری: بنظر میرسد انجام تمرینات عصبی - عضلانی تنه و ران در ورزشکاران با نقص کنترل تنه سبب بهبود قابل توجهی در ثبات کنترل تنه میشود به طوریکه در شرایط با و بدون خستگی توانستند بهبود معناداری را در پارامترهای منتخب نیروهای عکس العمل زمین نشان دهند. لذا احتمالاً این شیوه تمرینی را بتوان بعنوان روشی سودمند در ورزشکاران و شرایط نامبرده توصیه نمود.
دکتر محمد کلانتریان، خانم سمانه صمدی، دکتر رامین بیرانوند،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه: تعادل و حس عمقی به عنوان دو مورد از مهمترین عوامل درونی مرتبط با بروز آسیب در اندام تحتانی معرفی شدهاند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تغییرات تعادل ایستا و پویا و دقت حس عمقی مفاصل زانو و مچ پای تکواندوکاران نوجوان، قبل و بعد از اعمال خستگی میباشد.
روششناسی: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی میباشد. آزمودنیهای تحقیق را تعداد 20 نفر از تکواندوکاران پسر نوجوان از بین جامعه آماری تشکیل داده است. متغیرهای تعادل ایستا و پویا به ترتیب بوسیله آزمون تعادل ایستای استورک و آزمون تعادل پویای Y و همچنین حس عمقی مفاصل مچ پا و زانو به ترتیب در زوایای 10 درجه دورسیفلکشن مچ پا و 30 درجه فلکشن زانو بوسیله روش عکسبرداری مورد اندازهگیری قرار گرفت. سپس پروتکل خستگی عملکردی اعمال شد. پس از اتمام پروتکل خستگی، مجدداً تمامی متغیرهایی که قبل از اعمال پروتکل خستگی اندازهگیری شده بود، مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور بررسی تغییرات درونگروهی متغیرهای تحقیق در دو مرحله پیش و پسآزمون، از آزمون تی زوجی استفاده شد.
نتایج: نتایج آزمون تی زوجی نشان داد که پس از اعمال پروتکل خستگی بین میانگین تمامی متغیرهای مورد بررسی در مرحله پسآزمون نسبت به پیشآزمون تفاوت معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که خستگی میتواند سبب کاهش تعادل ایستا و پویا و همچنین دقت حس عمقی تکواندوکاران نوجوان شود. لذا به کلیه مربیان و ورزشکاران این رشته ورزشی توصیه میشود جهت به تاخیر انداختن ظهور خستگی و احتمال بروز آسیب، نسبت به انجام تمرینات آمادهسازی تخصصی رشته تکواندو و متناسب با سنین نوجوانی، اقدام نمایند.
دکتر لیلا غزاله، فرحناز سالار، دکتر فاطمه شریفی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: علیرغم وجود رابطه بین عملکرد سیستم عصبی، خستگی و همانقباضی، بنظر میرسد متفاوت بودن تغییرات همانقباضی در اثر خستگی ناشی از دو سرعت و استقامت، احتمالاً حاکی از غالب بودن یکی از منابع ظهور خستگی (مرکزی/محیطی) بر دیگری باشد. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر خستگی ناشی از دو سرعت و دو استقامت بر همانقباضی عضلات زانو در زنان جوان فعال با رویکرد تشخیص منشاء خستگی بود.
روششناسی: سیزده زن جوان فعال داوطلب (20-30 سال، BMI 20-25kg/m2)، بر اساس معیارهای پژوهش بهطور تصادفی انتخاب شدند. آزمودنیها طی دو جلسه با چهار روز استراحت بین آن، پروتکلهای خستگی را اجرا کردند. فعالیت الکتریکی عضلات پهن داخلی و پهن خارجی، بهوسیله دستگاه الکترومایوگرافی قبل و بعد از دو مرحله دویدن 400 متر (با 100 درصد تلاش) و 3000 متر (با50 درصد تلاش) حین اجرای حرکت اکستنشن زانو ثبت شد و همانقباضی با استفاده از فرمول محاسبه شد برای آنالیز دادهها تحلیل واریانس دوطرفه با اندازهگیری مکرر استفاده شد.
یافتهها: تفاوت معناداری در میزان همانقباضی عضلات منتخب قبل و بعد از دو سرعت (3/0=p) و دو استقامت (19/0=p) مشاهده نشد. بین اختلاف میزان همانقباضی پیشآزمون و پسآزمون دو سرعت و همچنین دو استقامت تفاوت معنادار (85/0=p) وجود نداشت.
نتیجهگیری: از آنجاییکه تفاوتی بین تاثیر خستگی ناشی از دو سرعت و استقامت بر همانقباضی عضلات پهن داخلی و خارجی وجود نداشت، احتمالاً درگیری عوامل مرکزی در ظهور خستگی ناشی از دو 400 متر سرعت و 3000 متر استقامت مشابه و ناچیز باشد. این احتمال وجود دارد که ظهور خستگی پس از اجرای هر دو پروتکل، بیشتر ناشی از عوامل محیطی باشد.
ملیحه اردکانی زاده، لیلا وصالی اکبرپور،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه: بهنظر میرسد که تمرینات هوازی در آب به دلیل نیروی مقاومتی بیشتر در مقایسه با محیط خشکی، بر ارتقا عوامل آمادگی حرکتی موثرتر باشد، بر همین اساس هدف از این مطالعه مقایسه اثر تمرین هوازی در آب و خشکی بر آمادگی حرکتی دختران غیرفعال است.
روششناسی: تعداد 30 نفر دختر غیرورزشکار (25-18سال) بهطور تصادفی به دو گروه 15 نفری آب و خشکی تقسیم شدند. آزمودنیها، به مدت شش هفته، 3جلسه در هفته، و 45 تا 60 دقیقه در هر جلسه با 60 تا 70 درصد حداکثر ضربان قلب، به فعالیت هوازی پرداختند. پیش و پس از اجرای فعالیت هوازی، توان انفجاری توسط پرش عمودی (سارجنت)، چابکی توسط تست 9×4، سرعت عکسالعمل توسط دستگاه Reaction time، و تعادل ایستا توسط دستگاه Static balance محاسبه گردید. جهت مقایسهی پیش و پس آزمون، و مقایسهی نتایج پس آزمون در آب و خشکی از تحلیل واریانس یک سویه، با سطح 05/0≥p، استفاده شد. تست آماری توسط SPSS نسخه 20 اجرا، و نمودارها توسط اکسل2013 رسم گردیدند.
یافتهها: پس از اجرای شش هفته فعالیت هوازی (در آب و خشکی) در مقایسه با پیش از فعالیت، مقادیر توان انفجاری(001/0=p)، چابکی(001/0=p) و تعادل ایستا(003/0=p)، بهبود معنیداری یاقت، در حالیکه مقایسهی گروههای تمرینی در آب و خشکی، تفاوت معناداری را، نشان ندادند (05/0p>).
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که اجرای شش هفته فعالیت هوازی در آب و خشکی بر توان انفجاری، چابکی و تعادل ایستا موثر، اما بر سرعت عکسالعمل موثر نباشد، نیز بین این دو محیط، تفاوتی وجود ندارد.
مهرداد عنبریان، حمیده خداویسی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
با توجه به نقش پا در تشکیل سطح اتکای بدن در هنگام ایستادن بهعنوان یک مؤلفۀ مهم بیومکانیکی در حفظ تعادل بدن، هر گونه تغییر در ساختار آناتومیکی طبیعی پا میتواند بر کنترل تعادل بدن مؤثر باشد. هدف مطالعه حاضر، مقایسه عملکرد تعادلی ایستا در بین نوجوانان با ساختار متفاوت پا بود. 60 دختر نوجوان در سه گروه با ساختار پای پرونیت، سوپینیت و طبیعی بهعنوان آزمودنی شرکت کردند. برای مشخص کردن نوع ساختار پای آزمودنیها از روش افتادگی استخوان ناوی[1] استفاده شد. برای سنجش عملکرد تعادل ایستا از سیستم شمارش تعداد خطای بالانس در دو سطح سفت و نرم استفاده شد (05.0P<). نتایج نشان داد که بر روی سطح سفت گروه پای پرونیت و گروه پای طبیعی از عملکرد تعادلی نسبتاً مشابهی برخوردار هستند. اما در سطح نرم، گروه پای طبیعی، عملکرد بهتری در مقایسه با گروه پای پرونیت داشت. گروه پای سوپینیت بر روی هر دو سطح سفت و نرم عملکرد تعادلی ضعیفتری در مقایسه با دو گروه دیگر نشان داد. نتایج این مطالعه نشان داد که وجود تغییرات در ساختار آناتومیکی پا میتواند بر عملکرد تعادلی ایستا مؤثر باشد.