جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای Ast

زینب رضایی، فهیمه اسفرجانی، سید محمد مرندی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

هدف این تحقیق، بررسی اثر روشهای مختلف شناوری در آب در مقایسه با خشکی برتغییرات لاکتات خون
2/ و عملکرد بعدی شناگران زن تمرین کرده بود. 16 نفر از شناگران با میانگین سن 2 ± 0/ 17/4 سال، قد 4
9/ 102/0 سانتیمتر، وزن 9
1/ 09/2 کیلوگرم، درصد چربی 7
22/2 و BMI 0/2 ،
21/4 کیلوگرم بر
مترمربع، در سه روز جداگانه و به فاصلههای 24 ساعت، در محل اجرای آزمون حضور یافتند، در هر روز
شنای 166 متر کرال سینه اجرا و پس از آن آزمودنیها در یکی از روشهای بازیافت 10 دقیقهای شامل:
1.خشکی 2. شناوری متناوب در آب گرم ) C  2دقیقه(/ آب سرد ) /26 C  1 دقیقه( و 3. شناوری در /23
آب سرد ) C  23 ( شرکت کردند. لاکتات خون، ضربان قلب و دمای پوستی شناگران، قبل و پس از اجرای
آزمون )صد مترکرال سینه( و درطی مدت بازیافت هر 3 دقیقه یکبار اندازهگیری شد. میزان در فشار و
احساس شناگران پس از هریک از روشهای بازیافت، از طریق پرسشنامه ) TQR1 ( و ) RPE2 ( ثبت شد. در
پایان برای سنجش تأثیر روشهای تحت بررسی روی عملکرد، اجرای شنای صد متر تکرار گردید. برای
تجزیهوتحلیل اطععات، از آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیریهای مکرر و آزمون تعقیبی LSD ، استفاده
شد. نتایج حاصل نشان داد که کاهش ضربان قلب پساز شناوری در آب سرد، نسبت به خشکی معنیدار
است. همچنین، کاهش معنیداری در سطوح لاکتات پس از شناوری در آب گرم/سرد، در مقایسه با خشکی
مشاهده شد. دمایپوستی و خستگی، پساز روشهای شناوری در آب در مقایسه با گروه خشکی، بهطور
معنیداری کاهش و عملکرد بعدی بهبود یافت. بهنور میرسد، روشهای شناوری در آب گرم/سرد و آب
سرد سبب تسریع و بهبود روند بازیافت نسبت به خشکی شود.


معصومه شهبازی، حیدر صادقی، مهدی کهندل، علی اصغر درودیان،
دوره 11، شماره 5 - ( 1-1392 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر لباس های مخصوص شنا بر عملکرد شناگران نخبه زن ایرانی در هر یک از
چهار شنای اصلی در مساف تهای 50 و 200 متر و شنای آزاد 400 متر بود. 12 نفر از شناگران مل یپوش
57 کیلوگرم) و قدی /75±4/ 17 سال)، وزنی ( 63 /25±1/ کشور با میانگین و انحراف استاندارد سنی ( 92
200 و 400 متر را با شدت 80 تا 100 درصد اکسیژن مصرفی ، 166/75±4/49 سانتیمتر)، مسافت های 50 )
بیشینه (کنترل با تعداد ضربان قلب و میزان اسیدلاکتیک خون)، با مایوی معمولی و با فست اسکین شنا کردند.
در شنای آزاد 400 متر، مایوی معمولی با فس تاسکین های تما متنه و نیم تنه با استفاده از آزمون تحلیل
0 مقایس ه شد. نیروی جلوبرنده آزمودن یها با استفاده از روش غیرمستقیم و / واریانس در سطح معناداری 05
0 اندازه گیری گردید. نتایج کاهش معنادار در رکورد شنای / نمون ههای وابسته در سطح معناداری 05 t آزمون
50 متر کرال سینه، کرال پشت، پروانه و رکوردهای چهار شنای 200 متر را نشان داد، درحال یکه کاهش
0). در خصوص تأثیر / معناداری در رکورد شنای 50 متر قورباغه مشاهده نشد (سطح معناداری 05
فست اسکین در میزان نیروی جلوبرنده (نشان از غلبه بر مقاومت آب) نتایج افزایش معناداری در شنای
0). با / کرال سینه، کرال پشت، پروانه و عدم افزایش معنادار در شنای قورباغه را نشان داد (سطح معناداری 05
توجه به نتایج و تأثیر لباس های فس تاسکین در بهبود عملکرد شناگران، استفاده از فست اسکین تمام تنه
بخصوص در شنای سرعتی کرال سینه و نیمه استقامت پروانه و استفاده از فست اسکین نیم تنه در شنای
استقامتی توصیه شود.


مسعود جوکار، مقصود پیری، حیدر صادقی، سارا زارع‌کاریزک،
دوره 12، شماره 7 - ( 1-1393 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر تعیین اثر ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول شنا بر عملکرد شنای قورباغه نوجوانان پسر بود. 20 شناگر پسر تیم امید استان البرز با میانگین و انحراف استاندارد سنی 1±13، وزن 02/1±65/50 کیلوگرم و قد 91/4±8/159 سانتی­متر در این پژوهش مشارکت داشتند. آزمودنی­ها پس از آزمون­ گیری اولیه در متغیرهای عملکردی (رکورد 50 متر قورباغه)، تکنیکی (تعداد استروک) و قدرتی (قدرت عضلات راست‌کننده ستون فقرات)، به­ صورت تصادفی به دو گروه تجربی (ترکیب تمرین مقاومتی ویژه و معمول) و گروه کنترل (تمرین معمول) تقسیم شدند. یک­ هفته تمرین آشناسازی به­ منظور سازگاری استفاده از جلیقه برای تمرین مقاومتی انجام شد و سپس پروتکل تمرینی به صورت سه­ روزدرهفته و به­ مدت شش­ هفته اجرا شد. تمرین شامل 15 دقیقه گرم­ کردن و هشت تکرار مسافت 50 متری شنای قورباغه با فواصل استراحتی یک­ دقیقه بین تکرارها، در دو گروه تمرینی (با استفاده از جلیقه تمرینی) و گروه کنترل (بدون استفاده از جلیقه تمرینی) بود. در پایان، دوره تمرینی پس­ آزمون، متناسب با پیش­ آزمون به عمل آمد. از آزمون کلموگروف– اسمیرنوف ( ) جهت تعیین طبیعی ­بودن توزیع داده­ ها، از آزمون تی همبسته جهت تعیین تغییرات درون­ گروهی و از تحلیل کوواریانس برای مقایسه تفاوت بین ­گروهی در دو گروه استفاده شد. نتایج نشان داد هرچند عملکرد شنا در هردوگروه بهبود معناداری داشته ­است(05/0 p≤)، تفاوت معناداری در رکورد شنا، تعداد استروک و قدرت عضلات بین دو گروه وجود نداشت (05/0 p≥). در توجیه آن شاید بتوان به حرفه­ای­ نبودن آزمودنی ­ها یا پایین­ بودن شدت تمرین مقاومتی استناد کرد.


مهدی عجم، آذر آقایاری، سوانا حقوردیان، مهدی قیطاسی،
دوره 12، شماره 7 - ( 1-1393 )
چکیده

تحقیق حاضر به بررسی اثر 21 هفته تمرین هوازی بر برخی شاخصهای سیستم ایمنی و سلامت عمومی در بیماران زن مبتلا به سرطان پستان پرداخت. 04
12 کیلوگرم بر مترمربع و /9±1/ 36 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 9 /1±9/ 13 سال، وزن 99 /9±21/ زن مبتلا به سرطان پستان در دو گروه تمرین با میانگین 1
12 کیلوگرم بر مترمربع قرار گرفتند. گروه تمرین، علاوه بر شیمی /0 ± 1/ 39 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 2 /2±3/ 13 سال، وزن 13 /3±24/ کنترل با میانگین 2
04 درصد حداکثر ضربان قلب( بهصورت 1 جلسه در هفته و به - درمانی، 21 هفته پیادهروی متوالی با شدت متوسط )براساس مقیاس اصلاحشده بورگ و 34
استفاده شد. برای ارزیابی شاخصهای سیستم ایمنی قبل، پس G.H.Q مدت 14 تا 09 دقیقه انجام دادند. برای ارزیابی سلامت عمومی از پرسشنامه استاندارد
4 و با استفاده از / و شمارش پلاکت گرفته شد. دادهها در سطح معناداری 49 CBC DIFF, HB, HCT از هفتههای چهارم، هشتم و دوازدهم، آزمایش
انجام شد. (CANCOVA) نسخه 23 تحلیل شدند. تحلیل دادهها و شناسایی اثر خالص مداخلات تمرینی با استفاده از تحلیل کوواریانس SPSS نرمافزار
میانگین میزان گلبولهای سفید خون در گروه تمرین و کنترل به ترتیب .)p≥4/ سلامت عمومی و امید به زندگی در گروه کنترل کاهش معناداری داشت ) 49
افزایش غیرمعنادار و کاهش معناداری را نشان داد. تمرین هوازی منظم با شدت متوسط میتواند مانع افت سطح گلبولهای سفید در طی فرایند درمان بیماران
شود و در تقویت سیستم ایمنی و ارتقای سطح سلامت عمومی مؤثر باشد.


دکتر الهام شیرزاد، دکتر علی اصغر رواسی، مجتبی عشرستاقی،
دوره 13، شماره 9 - ( 1-1394 )
چکیده

سفتی، معیاری برای تعیین میزان خاصیت الاستیک بدن است و میزان بهینه آن برای الگوهای حرکتی مختلف متفاوت است. یکی از روشهای محاسبه سفتی استفاده
از مدل جرم-فنر است که کل پا را با یک فنر ساده خطی مدل میکند. هدف این مطالعه، محاسبه ضرایب سفتی اندام تحتانی و بررسی ارتباط آن با چابکی، به الگوی
08 کیلوگرم داوطلبانه /2±7/ 12 سال و میانگین وزن 4 /1±3/ حرکتی غالب ورزشهای راکتی، بود. 21 نفر از ورزشکاران راکتی مرد سطح اول کشور با میانگین سن 7
در این پژوهش مشارکت کردند. ضرایب سفتی پا و عمودی برای مشارکتکنندهها حین انجام دو حرکت دویدن روی تردمیل و پرشهای عمودی متوالی محاسبه
8 تحلیل شد. در این مطالعه ارتباط / شدند و ارتباط آنها با زمانهای بهدستآمده در آزمون چابکی، با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون در سطح معناداری 82
معناداری بین متغیرهای تحت مطالعه به دست نیامد که ممکن است بهعلت اثر متضاد سفتی مفاصل مچ و زانو بر عملکرد باشد. این موضوع نیازمند بررسی مجزای
سفتیهای مفاصل است.


وحید صالح، حیدر صادقی، پروانه شمس نجف آبادی، محمدرفیع رضاییان هفتادر، حبیب‌الله ولی‌زاده،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده

هدف این تحقیق مقایسۀ نیم­رخ آنتروپومتریک، سوماتوتایپ و ترکیب بدنی ژیمناست­‌های مبتدی و حرفه­‌ای 6 تا 8 ساله بود. 40 نفر از ژیمناست‌­ها در دو گروه (مبتدی 20 ژیمناست و حرفه‌­ای 20 ژیمناست) در این آزمون مشارکت کردند. 17 متغیر آنتروپومتریکی، سوماتوتایپ و ترکیب بدنی از هر آزمودنی اندازه‌­گیری شد. ابزارهای اندازه‌­گیری پرسش­نامه‌­های اطلاعات فردی و ارزیابی سلامت عمومی، کرنومتر، متر نواری، قدسنج، ترازوی قابل ­حمل، کالیپر، کولیس و نرم‌­افزار سوماتوتایپ بود. از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی در دو گروه مستقل) در سطح معناداری 0/05 برای بررسی داده‌­های تحقیق استفاده شد. بین درصد چربی (سه‌­سر بازو، فوق خاری و ساق پا)، طول کل دست، محیط (ساق پا و باسن)، ترکیب بدنی (BMI)، اندومورفی و اکتومورفی تفاوت معنادار مشاهده شدp<0.05) ). ازمنظر آنتروپومتریکی، 6 تا 8 سالگی را  می‌­توان پایین‌­ترین و بهترین سن استعدادیابی ژیمناستیک در نظر گرفت. براساس نتایج پژوهش می­‌توان نتیجه گرفت که ژیمناست‌­های حرفه‌ای دارای درصد چربی کمتر، طول دست بیشتر، محیط باسن و ساق کمتر، BMI کمتر، اندومورفی کمتر و مزومورفی و اکتومورفی بیشتری نسبت به مبتدی‌­ها هستند. به طور میانگین ژیمناست‌­های حرفه­‌ای از لحاظ کلاس­‌بندی سوماتوچارت در ناحیۀ اکتومورف- مزومورف و گروه مبتدی در ناحیه اندومورف- مزومورف قرار داشتند.

 
سمیه صادقی، محمدرضا اسد، محمدحسن فردوسی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده

تجمع چربی در کبد به میزان بیش از 5درصد وزن آن را کبد چرب می­گویند. هدف مطالعۀ حاضر ارزیابی تأثیر دوازده‌­هفته تمرین استقامتی بر آنزیم­‌های کبدی زنان چاق است. در این تحقیق، 26 زن با  29BMI کیلو­گرم بر متر­مربع و دامنۀ سنی 42-52، به دو گروه تجربی و کنترل (13=n) تقسیم شدند. 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از تمرینات از تمام آزمودنی­‌ها خون‌­گیری شد و ارزیابی ترکیب بدن و Vo2max به‌­عمل آمد. گروه آزمایش تحت دوازده‌­هفته تمرین استقامتی، شامل هفته‌­ای سه جلسه، با شدتی بین 40 تا 80 HRmax و مدت 15 تا 30 دقیقه به تمرین پرداختند. داده­‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و تی مستقل ارزیابی شدند (0/05α). نتایج نشان‌داد که در گروه تمرین، افزایش معناداری در p=0/006VO2max کاهش معناداری در شاخص‌­های وزن،BMI  و BF٪ (p=0/001) مشاهده شد. اما تغییر معناداری در آنزیم­‌های ALT (p=0/493) و AST (p=0/403) مشاهده نشد. نتایج نشان داد تمرینات اثری بر آنزیم­‌های کبدی زنان چاق ندارد. این ممکن است به عدم آمادگی جسمانی و برخورداری هر دو گروه از وزن و شاخص توده بدنی بالا حتی در گروه تمرین بعد از دوازده هفته مربوط باشد. از دلایل افزایش غیرمعنادار ALT گروه تمرین، نیمۀ عمر طولانی این آنزیم است. بنابراین می­توان زمانی بیش از 48 ساعت برای بازیافت در نظر گرفت.

زهرا خدیوی بروجنی، حمید رجبی، سید محمد مرندی، شقایق حق‌جو، علیرضا خدیوی بروجنی، ابراهیم نوریان،
دوره 16، شماره 15 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر هشت­هفته تمرین مقاومتی بر میزان مایوستاتین وFGF-2  سرمی در موش‌­های صحرایی نر نژاد ویستار است؛ به همین منظور، تعداد 20سر موش صحرایی نر بالغ 250-150 گرمی به صورت تصادفی به دوگروه شاهد و تمرین مقاومتی تقسیم شد. گروه تمرین مقاومتی به مدت هشت­‌هفته و هفته­‌ای پنج­‌جلسه روی نردبان مخصوص به ارتفاع یک­‌متر و 26­پله با حمل یک­ وزنه به میزان 30­درصد وزن بدن خود که به دم آن­ها بسته می‌شد، تمرینات خود را آغاز نمود و این میزان به صورت فزاینده در هفته آخر به 200­درصد وزن بدن حیوانات رسید. تمرینات هر جلسه شامل سه‌­نوبت چهارتکراری با سه‌­دقیقه استراحت میان نوبت­‌ها بود. پس از پایان هفته آخر خون‌گیری از چشم موش­‌ها به عمل آمد و اندازه‌­گیری مایوستاتین، TGF-β1و FGF-2 هر سه­‌گروه با کیت مربوطه به روش الایزا انجام شد. در پایان مطالعه، سطح سرمی مایوستاتین در گروه تمرین مقاومتی کاهش یافت (در گروه تمرین مقاومتی 19/62±71/82 و در گروه شاهد 17/49±105/86میلی­‌گرم در دسی­‌لیتر بود (0/001p). در حالی که سطح سرمی  FGF-2در گروه تمرین مقاومتی به طور معناداری (0/048=p) افزایش یافت (در گروه تمرین مقاومتی 11/135±102/462 و در گروه شاهد 12/606±86/96 میلی‌گرم در دسی‌­لیتر بود). همچنین سطح سرمی TGF-βدر بین گروه مقاومتی 54/09±153/48 و شاهد 32/85±160/62 میلی‌گرم در دسی­‌لیتر بود و تفاوت معنی‌داری در دوگروه دیده نشد (0/725=p). این پژوهش نشان می­‌دهد که هشت­‌هفته تمرین مقاومتی موجب کاهش سطوح سرمی مایوستاتین و افزایش سطوح سرمی FGF-2 می­‌گردد. این دو فاکتور از عوامل فعال­‌سازی یا غیرفعال­‌سازی سلول‌های ماهواره­‌ای (سلول‌­های بنیادی سلول عضلانی و کنترل­‌کننده هایپرتروفی) است. این در حالی است که عوامل عصبی- عضلانی در هشت‌­هفته اول تمرین مقاومتی بیش­ترین مشارکت را در افزایش قدرت دارد، اما سیگنال‌­های تاثیرگذار روی سلول­‌های ماهواره­‌ای در هشت­‌هفته اول تمرین مقاومتی تغییر معنی­‌داری نمی­‌کنند.
 

سروش شاه حسینی، امیرحسین براتی، محمدحسین ناصرملی، محسن مرادی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده

سندروم درد کشککی رانی بیش از 50 درصد آسیب‌های ناشی از استفاده بیش‌ازحد را شامل می‌شود، لذا هدف از تحقیق حاضر مقایسه فعالیت عضله پهن داخلی در افراد مبتلا به سندروم درد کشککی رانی پس از یک دوره تمرین‌های قدرتی انعطاف‌پذیری با و بدون تمرین‌های بازخورد الکتروفیزیولوژیک بود. در این تحقیق نیمه آزمایشگاهی، 30 نفر به‌عنوان آزمودنی به سه گروه کنترل، درمانی و درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک تقسیم شدند. ابتدا فعالیت عضله پهن داخلی توسط دستگاه الکترومایوگرافی ثبت و سپس بعد از اعمال مداخله تمرینی به هر یک از گروه‌ها، پس‌آزمون گرفته شد. از آزمون تحلیل واریانس یک‌راهه برای مقایسه فعالیت عضله پهن داخلی بین گروه‌ها استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که اختلاف معنی‌داری بین گروه‌ها در متغیر فعالیت عضله پهن داخلی وجود داشت (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه درون‌گروهی نشان داد که اختلاف معنی‌داری بین گروه کنترل با گروه تمرین درمانی (0/024=P)، گروه کنترل با گروه تمرین درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک (0/028=P) و گروه تمرین درمانی با گروه تمرین درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک (0/001>P) وجود داشت. با توجه به این نتایج، تمرین‌های درمانی به همراه بازخورد الکتروفیزیولوژیک نسبت به تمرین درمانی تأثیر بیشتری بر فعالیت عضله پهن داخلی در افراد دارای سندروم درد کشککی رانی دارد.



ایمان روزبه، امیرحسبن براتی، هومن مینونژاد،
دوره 19، شماره 21 - ( 6-1400 )
چکیده

با توجه به اینکه اسکات یک حرکت رایج در تقویت عضلات اندام تحتانی به‌منظور پیشگیری از آسیب‌ها است، مطالعه حاضر باهدف مقایسه فعالیت الکترومیوگرافی عضلات پهن داخلی و خارجی در سه شیوه حرکت اسکات فوتبالیست­های مرد طراحی و اجرا گردید. 15 فوتبالیست مرد 18 تا 25 سال باسابقه بیش از دو سال تمرین منظم تکنیک­های اسکات پا جمع، پا باز و لانچ را هم‌زمان با ثبت فعالیت الکترومیوگرافی عضلات پهن داخلی و پهن خارجی انجام دادند. داده­ها با آزمون­های آماری تی وابسته و مستقل و تحلیل واریانس اندازه­های تکراری تحلیل شدند. فعالیت الکترومایوگرافی دو عضله پهن داخلی و خارجی در مرحله بالا آمدن، پایین رفتن و با تغییر نوع اسکات تفاوت معناداری نشان نداد. عضله پهن خارجی در تمام حالات اسکات فعالیت بیشتری نسبت به عضله پهن داخلی نشان داد. اگرچه پیشنهادشده است عضله پهن داخلی در کنترل حرکت اسکات فعالیت بیشتری دارد؛ اما تناقض آن با یافته­های این مطالعه می­تواند به دلیل کاهش زاویه Q و واروس زانوی شرکت‌کنندگان باشد.
رضا سبزواری راد، حکمت احسان بخش، ابراهیم فصیحی رامندی،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده

آدیپونکتین نقش مهمی در بسیاری از بیماریهای متابولیکی وقلبی دارد همچنین تنظیم آنزیم‌های کبدی برای سلامت ارگان‌های بدن ضروری است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر مقادیر آدیپونکتین و غلظت سرمی آنزیم‌های کبدی در پسران چاق و دارای اضافه وزن بود. بدین منظور22 پسر 12 تا 14 ساله چاق و دارای اضافه وزن (میانگین وزن 97/8 ± 40/74 کیلوگرم و قد 97/8 ± 40/157 سانتیمتر و  BMI 97/3 ± 56/28 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی 21/4 ± 67/33 )  انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی هشت هفته تمرین تناوبی شدید رکاب زنی را با شدت معادل 80 درصد  HRreserve به مدت 3 روز در هفته اجرا نمودند. متغیرهای آدیپونکتین، آسپارتات آمینوترانسفراز(AST)، آلکالین‌فسفاتاز(ALP)، آلانین‌آمینو ترانسفراز(ALT) با استفاده از کیت‌ها و روش‌های آزمایشگاهی هم‌چنین توان هوازی، شاخص توده بدنی و درصد چربی آزمونی‌ها در دو مرحله پیش و پس از پروتکل تمرین نیز سنجیده و برای مقایسه متغیرهای پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس و برای بررسی ارتباط، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. .نتایج در سطح معنی‌داری(05/0>P) با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شد. اجرای هشت هفته تمرین تناوبی شدید با استفاده از دوچرخه منجر به کاهش غیرمعنادار مقادیر آدیپونکتین(05/0<P) و آنزیم های AST (05/0<P) و ALP(05/0<P) شد. همچنین این تمرین سبب کاهش معنادار آنزیم ALT (05/0>P)و درصد چربی(05/0>P) و افزایش  توان هوازی(05/0>P) شد. تمرین  تناوبی شدید سبب تقویت توان هوازی و  کاهش درصد چربی وکاهش آنزیم کبدی ALT در پسران چاق می گردد. البته برای روشن شدن قطعی این موضوع تحقیقات بیشتری نیاز است.

الهام شهاب‌پور، محمد امین دلاوری،
دوره 21، شماره 26 - ( 10-1402 )
چکیده

سندروم کاشکسی و خطر مواجهه با بیماری‌های قلبی عروقی شیوع بالایی در بیماران سرطانی دارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تمرین استقامتی به عنوان یک روش کمک‌درمان بر کاشکسی ­عضلانی و عواقب قلبی عروقی ناشی از سرطان­ پستان انجام شد. 20 سر موش بالب­سی (شش تا هشت هفته­ایی با میانگین توده بدنی 17-18 گرم) پس از القای سرطان پستان و گذشت 2 هفته، تست توان هوازی بیشینه را اجرا کردند و به‌طور تصادفی به دو گروه تومور-کنترل و تومور-تمرین تقسیم شدند. گروه تومور-تمرین، پروتکل تمرین استقامتی را به مدت 6 هفته، 5 روز در هفته با افزایش تدریجی شدت 12 متر به 20 متر در دقیقه و مدت زمان 25 دقیقه تا 55 دقیقه انجام و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین تست توان هوازی بیشینه به عمل آمد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین موش­ها قربانی شدند. وزن بدن، وزن غذای‌مصرفی، وزن قلب، وزن طحال، وزن عضله دوقلو و نعلی، شاخص توده قلبی و نسبت وزن عضله نعلی به وزن بدن و نسبت وزن عضله دوقلو به وزن بدن در دو گروه تومور-کنترل و تومور-تمرین اندازه‌گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون آماری تی­ مستقل در سطح معناداری 05/0P< استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر افزایش معنادار در وزن قلب (005/0P= وزن طحال (029/0P=)، عضله دوقلو (009/0P=) و عضله نعلی (022/0P= در گروه تومور-تمرین نسبت به گروه تومور-کنترل را نشان داد. همچنین افزایش معنادار شاخص توده قلبی (016/0P=) و نسبت وزن عضله دوقلو به وزن بدن (005/0P=) و نسبت عضله نعلی به وزن بدن (021/0P=) در گروه تومور-تمرین نسبت به گروه تومور-کنترل مشاهده شد. درنتیجه، به نظر می­رسد تمرین استقامتی می­تواند به عنوان یک روش کمک درمانی و استراتژی بالقوه برای بهبود سلامت دستگاه عضلات اسکلتی، قلب و عروق و کاهش روند کاشکسی عضلانی ناشی از سرطان پستان مورد توجه قرار گیرد.



 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به پژوهش در طب ورزشی و فناوری است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Research in Sport Medicine and Technology

Designed & Developed by : Yektaweb