۹۸ نتیجه برای تمرین
آقای امین مردآزاد، دکتر امیرعلی جعفرنژادگرو، آقای سجاد عوض زاده،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
روش گرم کردن میتواند بهعنوان راهکاری برای بهبود عملکرد ورزشکاران مورد توجه قرار بگیرد. اما مکانیزم و روش دقیق استفاده از این پروتکل مشخص نشده است. لذا هدف از انجام این مطالعه مروری ارائه روشی سودمند بهعنوان گرم کردن جهت بهبود عملکرد ورزشکاران از جمله بازیکنان والیبال بهواسطه افزایش پرش آنها بود. در مطالعه مروری – توصیفی حاضر، با استفاده از کلید واژههای نیرومندسازی پس فعالی، اسکوات پرش، گرم کردن، والیبال، ارتفاع پرش، صفحه نیرو، الکترومایوگرافی از طریق بانکهای اطلاعاتی Google scholar , Pubmed به جستجوی مقالات لاتین و از طریق بانک اطلاعاتی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و گوگل اسکولار به جستجوی مقالات فارسی پرداخته شد. در جستجوی اولیه و مرحله شناسایی ۳۸۷ مقاله لاتین و ۱۵ مقاله فارسی در ارتباط با کلیدواژههای نامبرده یافت شد. در آخر تعداد مقالات استفاده شده لاتین به ۴۲ و تعداد مقالات فارسی به ۶ رسید. نتایج این مطالعه مروری – توصیفی نشان داد که در فاز نهایی روش گرم کردن نیرومندسازی پسفعالی، اجرای اسکوات دوپا شدت بالا با ایجاد تغییرات آنی در سیستم عصبی عضلانی میتواند باعث افزایش ارتفاع پرش ورزشکاران ازجمله بازیکنان والیبال در شرایط تمرینی و مسابقه شود.
دکتر محسن برغمدی، خانم رقیه پارسا، دکتر امیر فتح الهی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
بازیکنان والیبال به دنبال این هستند با اعمال نیروی خود در سرعت زمانی کوتاه ضربات مورب و عمودیتری را بر روی توپ انتقال دهند تا در زمین تیم مقابل با سرعت بیشتری فرود آید و دریافت را برای بازیکنان تیم مقابل دشوار کنند. به نظر می رسد، انواع تمرین مقاومتی بتواند نیروع عمودی مهارت اسپک را بهبود بخشد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثرات دو نوع تمرینات مقاومتی (تمرین با دستگاهای بدنسازی سیم کش و تمرین بدنسازی با هالتر و وزنه های آزاد) بر نیروی عمودی و ایمپالس ناشی از ضربه مورب در مهارت اسپک در والیبالیستهای دختر دانشگاهی میباشد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود. نمونه آماری این پژوهش شامل ۴۵ نفر دختر والیبالیست دانشگاه محقق اردبیلی بود. در سه گروه ۱۵ نفره درگروههای ۱و۲ مداخله تمرین قدرتی به مدت ۲ روز در هفته در ۷ حرکت قدرتی با دستگاه های بدنسازی سیم کش و ابزار تمرینی هالتر و دمبل و مدیسن با رعایت اصل اضافه بار در سه شدت حرکتی ۸۰ درصد ۵ تکرار ، ۹۰درصد ۲ تکرار، ۱۰۰ درصد یک تکرار بیشینه و در گروه سوم در قالب گروه کنترل مشخص شدند. تمرینات قدرتی به عنوان متغیر مستقل و نیروی عمودی و ایمپالس به عنوان متغیر وابسته میباشد. از صفحه نیروی نیرو سنجی برای ثبت نیروهای عکس العمل زمین استفاده شد. میز جهت تنظیم ارتفاع جهت زدن ضربه های مورب ، نخ نامریی و توپ والیبال برای ضربه دست برتر بازیکنان استفاده شد. در این پژوهش از آزمون آنالیز واریانس آنکووا با سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد. تاثیرات نیروی حاصله از ضربه مورب بر توپ در راستای نیروی عمودی عکس العمل زمین در گروه ها ۱مداخله معنادار بود (۰/۰۸ < p) و در گروه ۲ مداخله معنادار نبود (۰/۱۱۳ < p). اثر عامل زمان ایمپالس در گروه تمرین قدرتی در مولفهی عمودی نیروی عکس العمل زمین در گروه ۱ مداخله (۰/۰۳۰ < p) و در گروه ۲ مداخله (۰/۰۲۳ < p) معنادار بود. تفاوت بین گروهی در گروه های مداخله نشان می دهد اثر عامل نیروی عمودی در گروه ۱ مداخله با ضریب تاثیر (۰/۰۱۶ = v ) را نسبت به گروه ۲ نشان می دهد، همچنین در عامل ایمپالس ضریب تاثیر در گروه ۱ مداخله (۰/۱۹۰= v) و درگروه ۲ مداخله (۱۶۷/ ۰ = v) تمرینات قدرتی اثر گذار بوده است. به نظر میرسد، تمرینات ترکیبی قدرتی هالتر و مدیسین بال سبب افزایش نیرو درضربات مورب و تولید نیروی بیشینه عمودی طی زمان کوتاه تری به توپ در مهارت ضربه مورب اسپک والیبالیستها میشود.
سعیده شیری، رقیه فخرپور، کریم آزالی علمداری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف؛ سارکوپنی یک اختلال پیشرونده و عمومی عضله اسکلتی است که شامل از دست دادن سریع توده و عملکرد عضلانی است که با افزایش پیامدهای نامطلوب همراه است، با شیوع روزافزون بیماری آلزایمرو سارکوپنیا و همچنین مشکلات دریافت درمانهای مؤثر، کشف درمانهای جایگزین از طریق رویکردهای جدید ضروری است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات هوازی تداومی بر بیماری سارکوپنیا، تغییرات میوفیبریلها در عضلهی اسکلتی و عملکرد ورزشی در رتهای سالمند مبتلا به آلزایمر بود تا تاثیر فعالیت بدنی بر کاهش بیماری سارکوپنیا و تغییرات میوفیبریلها در عضله اسکلتی و عملکرد ورزشی در رتهای سالمند مبتلا به آلزایمر سنجیده شود.
مواد و روشها: در پژوهش حاضر،۴۰ سر رت نژاد ویستار سالمند (۱۱ماهه) با دامنه وزنی۳۰۰ الی ۳۵۰ گرم ، از مرکز انستیتو پاستور تهران تهیه و به آزمایشگاه منتقل شدند. رتها به طور تصادفی در چهار گروه دهتایی شامل سالم کنترل، سالم تمرین، بیمار کنترل، بیمار تمرین تقسیم شدند. گروه تمرین در یک برنامه تمرینی هوازی تداومی شش هفتهای شرکت کردند. گروره بیمار در مدت زمان ۱۴ روز با تزریق اسکوپولامین که به صورت داخل صفاقی انجام شد، به آلزایمر مبتلا شدند و پس از حصول اطمینان از القای آلزایمر با استفاده از تست تشخیص شیء جدید، گروه تمرین در یک برنامه تمرینی هوازی تداومی شش هفتهای شرکت کردند. قبل و بعد از شروع دوره تزریق و تمرین، دادههای مربوط به اندازهگیری متغیرها جمعآوری شدند و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار spss، قبل از تجزیه و تحلیل آماری، همه متغیرها از نظر نرمال بودن و همگنی واریانس به ترتیب با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف و لون بررسی شدند. برای بررسی اختلافات بین گروههای مورد مطالعه از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید.
نتایج: براساس نتایج بعد از شش هفته تمرینات هوازی تداومی با توجه به اندازهگیری اجزای بافتی در عضله سولئوس و EDL رتهای گروه سالم تحت تمرین افزایش جزئی در وسعت پارانشیم بافتی و قطر فیبرهای عضلانی را در مقایسه با گروه شاهد سالم نشان داد، لکن این تغییرات معنیدار نبود. کمیسازی وسعت اجزای بافتی در عضله سولئوس و EDL رتهای مورد مطالعه، کاهش معنیدار پارانشیم عضلانی و همچنین کاهش قابل توجه میانگین قطر فیبرهای عضلانی را در گروه بیمار نسبت به گروه شاهد سالم نشان داد (۰۱/۰>p). بروز ادم میان بافتی و توسعه بافت همبند نیز در عضله سولئوس گروه بیمار در مقایسه با گروه شاهد سالم مشاهده شد به ترتیب ۰۰۱/۰>p و ۰۱/۰>p. این تغییرات آتروفیک به طور قابل توجهی با انجام تمرین بدنی مهار شد. مساحت پارانشیم عضلانی و میانگین قطر فیبرهای عضله سولئوس و EDL در موشهای گروه بیمار تحت تمرین در مقایسه با موشهای گروه بیمار به طور معنی داری افزایش بافت (۰۵/۰>p) و میزان ادم بافتی و وجود بافت همبند کاهش معنی داری را نشان داد (به ترتیب ۰۱/۰>p و ۰۵/۰>p. لازم به ذکر است، انجام تمرینات در گروه بیمار هرگز نتوانست تغییرات بافتی ایجادشده در عضله سولئوس و EDL موشها را تا حد طبیعی خود بهبود بخشد و از لحاظ پارامترهای مورد بررسی آسیب، همواره بین گروه بیمار تحت تمرین و شاهد سالم تفاوت معنی دار برقرار بود (۰۵/۰>p). نتایج نشان داد که تمرینات هوازی تداومی اثرات مثبتی بر پیشرفت بیماری رتهای سالمند مبتلا به آلزایمر دارد.
حمید عباسی بافقی، محمد حسن کردی اشکذری، عبدالمجید هراتی زاده، سعید عابدین زاده،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: مچ پا یکی از شایعترین آسیبهای ورزشی میباشد که بـه دلایلـی ماننـد برخـورد مسـتقیم بـا بازیکـن حریـف یـا زمیـن، تـکلهایـی کـه از سـمت داخـل و خــارج و پــرش و فرود ایجاد میگردد. از بین این آسیبها، اسـپرین خارجـی مـچ پـا از شـایعتریـن آسیبها مـیباشـد که با ناپایداری مچ پا همراه است. هدف از تحقیق حاضر مقایسه تمرینات تعادلی و هاپینگ بر حس عمقی ورزشکاران مبتلا به ناپایداری عملکردی مچ پا میباشد.
مواد و روش ها: تعداد ۳۰ ورزشکار مبتلا به ناپایداری عملکردی مچ پا در ۲ گروه های مطالعه کارآزمایی بالینی به صورت تصادفی تقسیم شدند. گروه اول شامل ورزشکاران مبتلا به ناپایداری عملکردیمچ پا تمرینات هاپینگ (۱۵ نفر)، گروه دوم شامل ورزشکاران مبتلا به ناپایداری عملکردی مچ پا تمرینات تعادلی (۱۵ نفر) بود. در ابتدا با کمک عکسبرداری حس عمقی مفصل مچ پای آنها ارزیابی شد و سپس به مدت ۶ هفته به تمرینات پرداختند و در انتها مجددا حس عمقی مفصل مچ پا ارزیابی شد. جهت تجزیه وتحلیل دادههای این پژوهش ازنرم افزار SPSSنسخه ۲۰ استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد تمرینات تعادلی و هاپینگ به طور معناداری باعث کاهش خطای مطلق بازسازی دورسی فلکشن و پلانتار فلکشن مچ پا شدند (p<۰/۰۵). همچنین بین دو گروه تمرینات تعادلی و هاپینگ تفاوت معناداری وجود دارد (p<۰/۰۵).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرینات تعادلی و هاپینگ باعث بهبود حس عمقی مفصل مچ پا ورزشکاران مبتلا به ناپایداری عملکردی مچ پا گردیده است و همچنین تمرینات هاپینگ نسبت به تعادلی اثر بخشی بیشتری دارند.
دکتر فاطمه کاظمی نسب، خانم مطهره محبی نژاد، دکتر کریم آزالی علمداری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف: تجمع چربی اضافی در بدن با بیماریهای قلبی عروقی، دیابت و پرفشار خونی مرتبط است. هدف مطالعه حاضر تعیین اندازه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر عوامل مرتبط بر عوامل کاردیومتابولیک در بزرگسالان دارای اضافهوزن و چاق بود.
روش پژوهش: جستجو برای مقالات انگلیسی در پایگاههای اطلاعاتی وب آو ساینس، اسکوپوس و پابمد بدون محدود کردن سال انتشار تا فوریه سال ۲۰۲۳ انجام شد. محاسبه اندازه اثر(WMD) با فاصله اطمینان ۹۵ % با استفاده از مدل اثر تصادفی محاسبه شد. همبستگی بین متغیرها با استفاده از فرارگرسیون مدل اثرات ثابت بررسی شد.
یافتهها: ۱۳ مطالعه در بردارنده ۴۶۶ آزمودنی بزرگسال دارای اضافهوزن و چاق (۱۴۹ زن و ۳۱۷ مرد) با دامنه سنی ۷/۲۴-۵۷ سال وارد فراتحلیل شدند. نتایج نشان داد که HIIT نسبت به شرایط کنترل، سبب کاهش قابل ملاحظهی قند خون ناشتا ]۰۰۲/۰P=،mg/dL ۶۵/۸-=[WMD، انسولین ناشتا ]۰۰۵/۰P=،U/L ۸۸/۱-= [WMD و کاهش مختصر در فشارخون دیاستولی ]۰۳/۰P=،mmHg ۳۳/۳-= [WMDمیشود. در بررسیهای فرارگرسیونی، در بین مقدار اندازه اثر تمرینات HIIT بر فشارخون دیاستولی به ترتیب با مقدار اندازه اثر بر انسولین ناشتا (۰۱۹/۰=P، ۳۲/۰- = r) و سن آزمودنیها (۰۳۷/۰=P، ۲۹/۰- = r) همبستگیهای ضعیفی مشاهده شد.
نتیجهگیری: تمرین تناوبی شدید سبب کاهش معنادار گلوکز، انسولین ناشتا و فشارخون دیاستولی در بزرگسالان دارای اضافهوزن و چاق میشود. کاهش فشار دیاستولی در سنین بالاتر بیشتر است و همچنین این تغییرات با مقدار انسولین خون مرتبط میباشد. بنابراین تمرینات HIIT به عنوان راهکار غیردارویی موثر برای پیشگیری از بروز عوامل خطر قلبی متابولیکی آینده در این جمعیت پیشنهاد میشود.
بهنام مرادی، امیر لطافت کار، ملیحه حدادنژاد، مهدی حسین زاده، مهدی خالقی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: خسته شدن ورزشکاران مستعد آسیب و قرارگیری آنها در وضعیتهایی نظیر انجام مانور برشی احتمال ریسک آسیب لیگامان صلیبی قدامی را افزایش میدهد. لذا هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که آیا خستگی عملکردی اثر تمرینات عصبی عضلانی بر متغیرهای کینتیکی حین اجرای کاتینگ را در مردان ورزشکار مستعد آسیب تغییر میدهد؟
روش بررسی: پژوهش حاضر نیمه تجربی بوده و در دو گروه کنترل و تجربی بصورت طرح پیش آزمون و پس آزمون با و بدون خستگی قبل و بعد تمرینات عصبی- عضلانی اجرا شد. ۳۲ دانشجوی مرد ورزشکار ۱۸ تا ۲۵ سال همراه با نقص کنترل تنه، بصورت هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در گروه کنترل (۱۶ نفر) و تجربی (۱۶ نفر) قرار گرفتند. از صفحه نیرو جهت اندازهگیری نیروهای عکس العمل زمین استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل آماری در سطح کوچکتر از ۰۵/۰P < بکار گرفته شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر بهبود معنی دار متغیرهای نیروی عکس العمل زمین را در پس آزمون گروه تجربی نسبت به پیش آزمون نشان داد (۰۵/۰P<). در حالی که هیچ یک از این متغیرها در گروه کنترل تغییر معنی داری نداشتند (۰۵/۰P>).
نتیجه گیری: بنظر میرسد انجام تمرینات عصبی - عضلانی تنه و ران در ورزشکاران با نقص کنترل تنه سبب بهبود قابل توجهی در ثبات کنترل تنه میشود به طوریکه در شرایط با و بدون خستگی توانستند بهبود معناداری را در پارامترهای منتخب نیروهای عکس العمل زمین نشان دهند. لذا احتمالاً این شیوه تمرینی را بتوان بعنوان روشی سودمند در ورزشکاران و شرایط نامبرده توصیه نمود.
الله یار عرب مومنی، مرضیه رمضانی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
بیماری پرولاپس رکتوم عارضه افتادگی دیواره داخلی مقعد است که مشکلات عدیدهای را به وجود میآورد. یکی از مهمترین علل این عارضه ضعف عضلات کف لگن است. از اینرو، این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر تمرینات فانکشنال ثبات مرکزی، EMS و ترکیبی بر قدرت و استقامت عضلات کف لگن در بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم انجام شد. در این پژوهش نیمهتجربی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون و گروه کنترل، ۴۸ زن مبتلا به بیماری پرولاپس رکتوم شهر اصفهان با میانگین سنی ۲/۴۵ سال و BMI ۲/۲۶ کیلوگرم بر مترمربع بصورت در دسترس انتخاب و تصادفی در ۴ گروه (هر گروه ۱۲ نفر) تمرین فانکشنال، تمرین EMS، تمرین ترکیبی (فانکشنال+ EMS) و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین فانکشنال شامل ۹ حرکت بود که، ۳ جلسه در هفته و هر جلسه به مدت ۳۰ دقیقه در هفته اول شروع شد و بصورت فزاینده به ۹۰ دقیقه در هفته هشتم افزایش یافت. پروتکل تمرینی EMS هم در ۸ هفته، هر جلسه به مدت ۴۰ دقیقه با استفاده از دستگاه EMS و بیوفیدبک انجام شد. همچنین پروتکل تمرین ترکیبی به مدت ۸ هفته و هر هفته ۳ جلسه (در هر جلسه ابتدا تمرین EMS و سپس فانکشنال) به مدت ۴۰ دقیقه و با توجه به اصل اضافه بار اجرا شد. سنجش قدرت و استقامت عضلات کف لگن قبل و بعد از انجام برنانه تمرینی اندازهگیری شد. جهت آزمون معناداری تفاوتهای میانگین گروهها (پیشآزمون و پسآزمون) از روش آماری تجزیه و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرمافزار SPSS-۲۴ در سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد. نتایج مطالعه، افزایش معنادار قدرت و استقامت عضلات کف لگن را دو گروه تمرینات EMS و ترکیبی نشان داد (۰۵/۰≥P). با این حال در گروه تمرینات فانکشنال، اگر چه افزایش قدرت عضلات کف لگن مشاهده شد، ولی این افزایش معنادار نبود (۰۵/۰≤P). همچنین، تغییرات ایجاد شده ناشی از گروه ترکیبی بر متغیرها بهطور معناداری بیشتر از گروههای تمرینات فانکشنال ثبات مرکزی و EMS بهتنهایی بود (۰۵/۰≥P). این نتایج نشاندهنده ﺗﺄﺛﻴﺮ تحریک الکتریکی همراه با تمرین فانکشنال ﺑﺮ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺍﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﻋﻀﻼت کف لگن است که در نتیجه باعث بهبود پرولاپس رکتوم میشود. از اینرو، پیشنهاد میگردد، مراکز ورزشی درمانی، پزشکان و درمانگران از این روشهای تمرینی، بهویژه تمرینات ترکیبی برای بهبود بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم استفاده نمایند.
خانم رعناالسادات حیدری، دکتر منصور صاحب الزمانی، دکتر فاطمه کریمی افشار،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: کمردرد مزمن غیراختصاصی یکی از اصلیترین معضلات جامعه بهداشت است که بر شیوع بالایی دارد. از این رو هدف از این مطالعه بررسی تأثیر ۸ هفته تمرینات ثبات مرکزی معلق بر پایداری ناحیه مرکزی، میزان درد، تعادل ایستا و پویای زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی میباشد.
روش بررسی: در تحقیق حاضر، ۲۱ زن مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی به طور تصادفی در گروههای تجربی و شاهد قرار گرفتند. پایداری ناحیه مرکزی بدن، درد، تعادل ایستا و پویا به ترتیب با استفاده از آزمونهای معتبر پایداری ناحیه مرکزی، شاخص اندازهگیری میزان درد و دستگاه تعادلسنج بایودکس اندازهگیری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزارSPSS۲۵ استفاده گردید.
نتایج: بر اساس یافتههای مطالعه، در گروه تجربی برخلاف گروه شاهد، تفاوت معنیداری در متغیرهای پایداری ناحیه مرکزی، میزان درد، تعادل ایستا و پویا از پیشآزمون به پسآزمون وجود داشت(۰۵/۰≥P)؛ همچنین این تفاوت بین گروه تجربی و شاهد نیز مشاهده گردید(۰۵/۰≥P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل، تمرینات ثبات مرکزی با استفاده از کابلهای TRX که دارای سیستم تعلیق و بدون خاصیت کشسانی میباشند، ممکن است منجر به بهبود همزمان پایداری ناحیه مرکزی، تعادل ایستا و پویا و کاهش درد زنان مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی شود
دکتر سجاد کرمی، دکتر حمید رجبی، دکتر فرشته شهیدی، دکتر فرشته گلاب،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: تغییر وابسته به سن در بیان ژنهای تحریکی و مهاری رگزایی از مشخصههای سالمندی و اختلال در عملکرد اندوتلیال میباشد. ورزش هوازی میتواند موجب توقف و یا کاهش این اختلال شود. با توجه به اهمیت تمرین مقاومتی در توانبخشی سالمندان، هدف از این مطالعه، بررسی سازگاری در پاسخ عوامل تحریکی و مهاری رگزایی پس از مداخله ورزش مقاومتی در سالمندان بود. روششناسی: ۲۴ مرد سالمند با میانگین سنی ۷۵/۶۷ سال به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. نمونه خون قبل و بعد از یک جلسه فعالیت مقاومتی در قبل و بعد از ۸ هفته تمرین مقاومتی گرفته شد. روش Real Time PCR به جهت بیان ژن، HIF-۱، VEGF، SDF-۱ و VEGI بافت خون مورد استفاده قرار گرفت. تفاوت مقادیر متغیرها با روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر میکس دیزاین در سطح ۰۵/۰P≤ با استفاده از نسخه ۲۵ نرم افزارSPSS ارزیابی شد. یافتهها: مقادیر بیان ژن HIF-۱، VEGF و SDF-۱ گروه تمرین در مراحل پسآزمون اولیه (بعد از یک جلسه)، پیشآزمون ثانویه و پسآزمون ثانویه (بعد از ۸ هفته تمرین) افزایش داشت و VEGI هیچگونه بیان ژنی نداشت. بحث و نتیجهگیری: با احتیاط میتوان گفت اگر چه انجام یک جلسه تمرین مقاومتی هم منجر به بیان ژن عوامل رگزایی میشود، با این حال تمرین مقاومتی بلند مدتی که از شدت و حجم کافی برخوردار باشد میتواند میزان فرآیند رگزایی را به مراتب در طیف گسترده تری فعال کند و به عنوان مکمل تمرینات هوازی در سالمندی مورد توجه قرار گیرد.
خانم نسرین سیدسیاهی، دکتر سیدصدرالدین شجاع الدین، دکتر رغد معمار،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
کمردرد مسئله مهمی است و هدف از تحقیق مقایسه ۸ هفته تمرین کششی و ترکیبی با پیلاتس بر درد، ناتوانی و فعالیت الکتریکی عضلات مرکزی منتخب در زنان دارای کمردرد مزمن غیراختصاصی است. تحقیق حاضر از نوع کارآزمایی بالینی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. ۳۰ زن ۲۰-۳۵ ساله دارای کمردرد انتخاب و بصورت تصادفی در سه گروه ۱۰ نفره قرار گرفتند. میزان درد با پرسشنامه ارزیابی دیداری درد، ناتوانی با پرسشنامه ناتوانی رولند و موریس و فعالیت الکتریکی عضلات منتخب با دستگاه الکترومایوگرافی ارزیابی گردیدند؛ گروه های تجربی تمرینات ویژه خود را به مدت ۸ هفته انجام دادند، گروه کنترل طی این مدت به فعالیت روزمره قبلی خود پرداختند. هردو پروتکل بر کاهش درد، ناتوانی و افزایش فعالیت الکتریکی عضلانی موثر بود. گروه های مداخله در پس آزمون با گروه کنترل تفاوت معناداری دارد، این تفاوت بین دو گروه مداخله معنادار نبود. نتایج نشان دهنده اثر بیشتر تمرین ترکیبی نسبت به تمرین کششی به تنهایی بود. براساس نتایج، تمرینات کششی و ترکیبی در کاهش درد، ناتوانی و افزایش فعالیت الکتریکی عضلات مرکزی در افراد دارای کمردرد مزمن غیراختصاصی موثر است. پیشنهاد می شود برای بهبود کمردرد مزمن غیراختصاصی از این تمرینات استفاده شود.
حسین شاهرخی، علی باقر نظریان، نگار مهرعلیا،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: هدف از این تحقیق، تأثیر ۸ هفته تمرینات عصبی عضلانی بر ثبات مرکزی، حس عمقی و میزان درد زنانخانه دار مبتلا به کمر درد مزمن غیر اختصاصی میباشد.
روش شناسی: ۳۰ نفر از زنان خانهدار مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی (۶۰-۳۰ سال)، بهصورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه، تجربی ۱ با سن (۴/۱۰±۴۶)، قد (۸/۷±۱۵۴/۷) و وزن (۶/۲±۷۴/۸)، تجربی ۲: سن (۹/۱±۴۰/۷)، قد (۵/۹±۱۶۱/۹) و وزن (۷/۵±۶۵/۳) و کنترل با سن (۱۰/۳±۴۶/۴)، قد (۸/۷±۱۵۵/۱) و وزن (۱۰±۶۹/۴) قرار گرفتند. برای ارزیابی درد و حس عمقی تنه و ثبات مرکزی، مقیاس دیداری (VAS)، گونیامتر، آزمون مک گیل و بیرینگ سورنسن استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمونهای تحلیل واریانس، استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد درد در دو گروه تجربی ۱ و گروه تجربی ۲ نسبت به گروه کنترل بهطور معنیدار کاهش یافت(P≤۰,۰۵)، و همچنین حس عمقی و ثبات مرکزی در هر دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت(P≤۰,۰۵).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهاد میشود این تمرینات به دلیل صرف حداقل هزینه، زمان و مکان، مورد توجه و اجرای افراد مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی مورد توجه قرار گیرند.
دکتر الهام شکور، دکتر صادق امانی شلمزاری، دکتر احمد قاسمیان،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
دانشجو فاطمه ارین راد، دکتر منوچهر حیدری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلال در کنترل کمری لگنی منجر به کاهش فعالیت عضلانی، کاهش انتقال نیرو در زنجیره حرکتی، و د ر نتیجه پتانسیل وقوع آسیب های اندام تحتانی را افزایش می دهد. هدف از این تحقیق بررسی هشت هفته تمرینات ثبات عصبی عضلانی پویا بر شاخصهای عملکرد حرکتی، کینماتیکی راه رفتن و آسیب اندام تحتانی در دانش آموز با ضعف کنترل کمری لگنی بود. روش شناسی: ۳۰ نفر از دانش آموزان دختر با میانگین سنی ۷۵/۰±۶۵/۱۶ سال، قد ۱۱/۴ ±۸۰/۱۶۱ سانتی متر، وزن ۶۴/۵ ± ۷۰/۶۲ کیلوگرم که دارای ضعف کنترل کمری لگنی بودند به صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی به دو گروه تجربی (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی تمرینات ثبات عصبی عضلانی پویا را به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته برای مدت ۶۰ دقیقه انجام دادند، در حالی که گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. برای ارزیابی کنترل کمری-لگنی از دستگاه بایوفیدبک پرشر، تعادل ایستا از تست لکلک، تعادل پویا آزمون Y، خطای فرود با آزمون سیستم امتیازدهی خطای فرود، عملکرد حرکتی اندام تحتانی از آزمون (تست پرش تکپایی، پرش لی ۳ تایی، آزمون پرش لی ۶ متر در زمان، آزمون پرش لی متقاطع) استفاده گردید یافته ها: مطالعه حاضر، اثر تمرینات ثبات عصبی عضلانی پویا بر شاخصهای عملکرد حرکتی۰۱۱/۰، کینماتیکی راه رفتن۰۰۱/۰ و آسیب اندام تحتانی ۰۱۲/۰را معنادار نشان داد((۰/۰۵< P).
سید محمد حسینی، علی کشتی ارای، مصطفی حسین شهید،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: کمردرد یکی از شایعترین اختلالات اسکلتی – عضلانی است. از انجا که تحمل وزن برای افراد مبتلا به کمردرد دشوار است، درمانی که بتواند در عین تحمل وزن بدون درد تقویت عضلات ناحیه کمری را به دنبال داشته ، بسیار مورد توجه است. لذا هدف انجام این پژوهش مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی سنتی و TRX بر عملکرد افراد دارای کمردرد مزمن غیراختصاصی بود.
روش بررسی: ۴۵ فوتبالیست ۲۰ تا ۳۰ ساله دارای کمردرد مزمن به صورت هدفمند انتخاب و در ۳ گروه، تمرینات TRX، تمرینات سنتی و گروه کنترل هر یک به تعداد ۱۵ نفر قرار گرفتند. قبل و بعد از دوره تمرینی متغیر عملکرد توسط آزمون مربع، و استقامت تنه توسط آزمونهای مگیل ارزیابی گردید. در ادامه آزمودنی های گروه های تجربی تمرینات مربوط به خود را به مدت ۸ هفته و هر هفته ۳ جلسه ۴۵ دقیقه ای انجام دادند، درحالیکه گروه کنترل بدون تمرین تخصصی کمردرد روند تحقیق را سپری کردند. جهت تحلیل استنباطی داده ها از روش آماری تحلیل واریانس اندازه های تکراری استفاده گردید.
یافته ها: در مقایسه درون گروهی، در هر دو گروه تمرینات سنتی و TRX بر عملکرد اثر معنی داری مشاهده شد ولی در گروه کنترل تفاوت معنی دار مشاهده نشد. یافته ها نشان داد، در مقایسه بین گروهی بین گروه های مداخله نسبت به کنترل و بین دو گروه مداخله، تفاوت معنی داری در متغیره عملکرد و استقامت عضلات تنه مشاهده شد، به طوریکه گروه تمرینات TRX نسبت به تمرینات سنتی تأثیر و اندازه اثر بیشتری داشت.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق حاضر نشان داد که برنامه تمرینات TRX نسبت به تمرینات مقاومتی سنتی، در بهبود عملکرد تأثیر معنی داری دارد.
عادل نجفی بابادی، محمد فشی، شرکو احمدی، علیرضا خاتمی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: ارزیابی مستقیم یک تکرار بیشینه (۱RM) ورزشکاران نابینا به دلیل محدودیتهای بینایی و خطرات مرتبط با آن چالشبرانگیز است. به همین دلیل، شاخص درک فشار (RPE) بهعنوان روشی ایمنتر و غیرمستقیم پیشنهاد شده است. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین شاخص درک فشار و درصدهای مختلف ۱RM در حرکت پرس سینه ورزشکاران نابینا بود.
روش پژوهش: در این مطالعه نیمهتجربی، ۴۳ ورزشکار نخبه نابینا (میانگین سنی ۲/۲۷ ± ۵/۵ سال؛ شاخص توده بدنی ۵/۲۵ ± ۴/۲ کیلوگرم بر مترمربع) در چهار رشته ورزشی (گلبال، فوتبال، دوومیدانی و شنا) در دستههای B۱، B۲ و B۳ شرکت کردند. ابتدا ۱RM برای هر ورزشکار به روش استاندارد ارزیابی شد و سپس شاخص RPE در درصدهای ۴۰ تا ۹۰ درصد ۱RM با استفاده از مقیاس CR-۱۰ تعیین گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری (r = ۰,۸۹) بین RPE و درصدهای مختلف ۱RM وجود دارد. میانگین نمرات RPE در ۴۰ درصد ۱RM برابر ۱۶/۳، ۵۰ درصد ۱۳/۴، ۶۰ درصد ۳۲/۵، ۷۰ درصد ۸۵/۶، ۸۰ درصد ۰۴/۸ و در ۹۰ درصد ۰۵/۹ بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که RPE میتواند بهعنوان ابزاری ایمن و قابل اعتماد در برنامهریزی تمرینات مقاومتی برای ورزشکاران نابینا، در کنار ۱RM استفاده شود.
آقای هادی حبیبی، دکتر علی اصغر رواسی، دکتر ندا خالدی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
تاثیر فعالیت بدنی مادر بر سلامت فرزندان و تغیر فنوتیپ فرزندان در اثر ورزش یکی از موضوعات نوین فیزیولوژی ورزشی در سال های اخیر بوده که مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. بنابراین، هدف از این پژوهش تعیین تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید مادری بر بیان ژن های PGC۱α و SIRT۱ عضله اسکلتی نسل اول موش های صحرائی بود. ۲۴ سر رت نژاد ویستار ۸ هفته ای پس از آشنایی با محیط در سه گروه کنترل مادری، گروه مادری تمرین پیش از بارداری و گروه مادری تمرین پیش و در حین بارداری تقسیم شدند. تمرین پیش از بارداری مدت ۶ هفته و تمرین در حین بارداری ۳ هفته طول کشید. تمرین شامل دویدن روی تردمیل بود. تمرین شامل ۵ روز و هر روز ۱ دقیقه با شدت ۸۵ الی ۱۰۰ درصد vo۲peak و شیب ۱۰ درجه و دو دقیقه استراحت بین وهله ها با ۶۵ درصد vo۲ peak و شیب صفر بود و گروه کنترل در این مدت بی تحرک بودند. تعداد وهله ها از ۱۰وهله شروع شد و بر اساس اصل اضافه بار افزایش داشت. پس از پایان دوره تمرین و به دنیا آمدن فرزندان، فرزندان نر بر اساس گروه مادران خود تقسیم بندی شدند و میزان بیان ژن های PGC۱ و SIRT۱ در عضله آن ها در ده هفتگی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از ANOVA و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
نتایج نشان داد که بعد از دوره ی ۶ هفته ای تمرین HIIT، گروه تمرین پیش از بارداری و گروه تمرین پیش و حین بارداری در سرعت و مسافت در تست عملکردی با گروه کنترل اختلاف معنی دار داشتند (۰۵/۰ ˂P). همچنین بعد از تولد توله ها بین گروه ها در بیان ژن PGC۱α و SIRT۱ تفاوت معنی داری وجود داشت. که این تفاوت بین دو گروه تمرین پیش از بارداری و تمرین پیش از بارداری و حین بارداری با گروه کنترل معنی دار بود (۰۵/۰ ˂P). به نظر می رسد ورزش مادری در پیش از بارداری و در دوران بارداری باعث تغییر ژنوتیپ میتوکندریایی فرزندان می شود که تاثیر آن در پیش و هنگام بارداری نسبت به پیش از بارداری به تنهایی بر بیان ژن های میتوکندریایی مثل PGC۱α و SIRT۱ بیشتر است.
ولی اله دبیدی روشن، زینب محمدیان،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
مطالعات زیادی اثر تمرینات ورزشی را در دختران افسرده بررسی کردهاند، با وجود این، تأثیر تمرینات مننم
در محیطهای مفرح بهویژه بر شاخصهای مرتبط با متابولیس نوراپینفرین در دختران افسرده کاملاً مشخص
سولفات ادراری و شناخص MHPG نیست. برای بررسی تأثیر شش هفته راه رفتن تناوبی در آب بر تغییرات
۸۱ سناله بنا درجنه - امتیاز هامیلتون و همچنین ارتباط آنها در دختران افسرده، ۴۲ داننشآمنوز دختنر ۸۱
افسردگی متوسط به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی و کنترل تقسی شدند. آزمودنیهنای گنروه تمریننی،
پروتکل تمرینی پیاده روی تناوبی پیشرونده در آب را به مدت ۶ هفته و هفتهای ۳ جلسه با شندت ۶۶ تنا ۰۶
درصد حداکثر ضربان قلب اجرا کردند. شاخص هامیلتون و نمونههای ادراری به مدت ۴۲ ساعت قبل و پس از
HPLC-flurometric سولفات ادراری از روش MHPG ۶ هفته تمرین جمعآوری شد. برای اندازه گیری
و ضنریب همبسنتگی پیرسنون در سنط t اسنتفاده شند. داده هنا بنا اسنتفاده از آزمنونهنای detection
سولفات ادراری و حداکثر اکسیژن مصنرفی MHPG تحلیل شد. نتایج حاکی از افزایش معنیدار P ۰/۰۵
و کاهش معنیدار نمرات مقیاس هامیلتون در گروه تمرینی به دنبال ۶ هفته تمرین در مقایسه با گروه کنترل
و حداکثر اکسیژن مصرفی مشاهده شد. MHPG بین ) r=۶/ بود. به علاوه، همبستگی مثبت معنیداری ) ۶۱
و نمنرات مقیناس هنامیلتون در MHPG بنین )r= - ۶/ همچننین، همبسنتگی معکنوس معننیداری ) ۱۴
پیشگویی افسردگی بهدست آمد. این یافتهها از نقش فعالیت منم بدنی بهویژه در محیطهای مفرح در بهبود
سنولفات ادراری منیتنوان از آزمنون MHPG وضعیت افسردگی حمایت میکند. به علاوه، به جای سننشش
هامیلتون نیز استفاده کرد.
پریسا سیف، محمدرضا دهخدا، حمید رجبی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق تعیین اثر یک دوره کوتاهمدت تمرین ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی
زنان سمالمند بمود. آزممودنیهمای داوطلمب ۰/ )سمن ۲۲ ± ۰۱/۶۹ سمال، وزن ۱۱/۹۴ ± ۰۰/۴۲ کیلمو گمرم،
۰/ قد ۶۰ ± ۱۰۰/۹۹ سانتیمتر و BMI ۲/۲۳ ، ± ۲۰/۰۲ کیلوگرم بر متر مربع( به صورت تصادفی به سه گروه
= ویبریشن) ۱۰ n (، گروه بدون ویبریشن =۱۲( n = ( و کنترل) ۱۶ n ( تقسیم شدند. گروه ویبریشن تمرینات را که
شامل ۴ وضعیت بدنی بود به مدت ۱۶ روز با فرکانس ۳۰ ۲۶ هرتز - و دامنه ۱۲ میلیمتر انجام دادنمد. گمروه
بدون ویبریشن نیز تمرینات مشابه گروه ویبریشن را بر روی دستگاه خاموش انجام دادند و از گروه کنترل نیز
خواسته شد که فعالیت ورزشی عادی خود را انجام دهند. برای سنجش قدرت دست و پا از دینامومتر، بمرای
سنجش انعطافپذیری از آزمون خمشدن تنه به جلو، برای سنجش تعادل از زمان ایستادن روی یک پا و برای
ارزیابی ترکیب بدن از اندازهگیری چربی زیرپوستی سه نقطهای )فوق خاصره، ران و سه سر بمازو( بمهوسمیله
دستگاه کالیپر استفاده گردید. پس از جمعآوری اطععات، دادهها با استفاده از نرمافمزار آمماری Spss ۱۵ و
Excel ۲۰۰۷ با روش آماری t وابسته و تجزیه و تحلیل واریانس ممورد ارزیمابی قمرار گرفتنمد. یافتمههمای
درونگروهی نشان داد که در گروه ویبریشن قدرت دست راست ۶/۶۲( p= (، قدرت دست چمپ ۶/۶۱( p= ،)
قدرت پا ۶/۶۶۴( p= (، انعطافپذیری ۶/۶۶۰( p= ( و تعادل پای چپ ۶/۶۶۰( p= ( افمزایش و درصمد چربمی
بدن ۶/۶۶۲( p= ) و چربی زیر پوستی ناحیه ران ۶/۶۱( p= ( کاهش معنیدار داشمته اسمت. در حمالی کمه در
گروه بدون ویبریشن فقط افزایش قدرت دست راست ۶/۶۱( p= ( و کماهش چربمی زیمرپوسمتی ناحیمه ران
۶/۶۱( p= ( معنیدار بود. به همر حمال، در گمروه کنتمرل همیچکمدام از متغیرهما اخمتعف معنمیداری را بمینپیشآزمون و پسآزمون نشان ندادند. یافتههای بین گروهی نشان داد که تمرین ویبریشن افمزایش معنمیداری
در قمدرت دسمت راسمت و چمپ ۶/۶۶۳( p= ۶/ و ۶۶۰ p= (، قمدرت پما ۶/۶۶۲( p= ( و تعمادل پمای چمپ
۶/۶۱( p= ( آزمودنیهای گروه ویبریشن نسبت به دو گروه دیگر ایجاد کمرد، ولمی تمأثیر معنمیداری بمر روی
تعادل پای راست، انعطافپذیری و درصد چربی هیچکدام از گروهها نداشت. براساس نتایج تحقیق، با انجمام
دورههای کوتاهمدت تمرین ویبریشن میتوان به تقویت قدرت دست، پا و تعادل سالمندانی که امکان شرکت
در دورههای طولانیمدت تمرینات را ندارند پرداخت.
لاله باقری، فاطمه سلامی، حمید رجبی، نرگس باقری،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف این پژوهش تأثیر هشت هفته تمرین منتخب هوازی و قدرتی بر هورمون پاراتیروئیدد کلسدی،
آلبومین و آلکالن فسفاتاز زنان یائسه بود. ۵۳ نفر از زنان یائسه ) ۳۳ ۰۷ سدا ( عضو کانون جهاندیدداان -
شهر تهران انتخاب شدند به طور تصادفی در سه اروه تمرین هدوازی ) ۲۱ نفدر( قددرتی ) ۲۵ نفدر( و
کنتر ) ۲۷ نفر( قرار ارفتند. برنامه تمرین هوازی شامل جااینگ و حرکدا ایروبیکدی بده مدد ۰۷
دقیقه با شد ۰۷ ۰۷ درصد حداکثر ضربان قلب و برنامه تمرین قدرتی شامل ۲۷ حرکدت بدا شدد -
۰۷ ۵۷ درصد یک تکرار بیشینه در شروع و ۰۷ ۰۷ درصد در انتها ۸ تا ۲۷ تکرار و یک نوبت بود که - -
در هر جلسه انجام شد. هر برنامه سه روز در هفته و برای مد ۸ هفته انجام شدد. نموندههدای ودونی
قبل و پس از پایان تمرینا جهت ارزیدابی میدنان هورمدون پاراتیروئیدد کلسدی، آلبدومین و آلکدالن
فسدفاتاز سدرمی انددازهایدری شدد. بدرای تییدین میدنان کلسدی، سدرم ) Ca ( از روش رندگسدنجی
شیمیایی)کرزو فتالئین( هورمون پاراتیروئیدد از روش الایدنا آلکدالن فسدفاتاز از روش رندگسدنجی
سینتیکی با استفاده از پدارا نیتدرو فسدفا و بدرای تییدین آلبدومین سدرم هدر نمونده ودونی از روش
رنگسنجی شیمیایی )بروم کرزو ارین( استفاده اردید. به منظدور بررسدی اودتدف دروناروهدی از
آزمون t زوجی و برای تییین اوتدف بین اروهها از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفده اسدتفاده
شد. نتایج تحقیق افنایش مینیداری را در مینان هورمدون پاراتیروئیدد و آلکدالن فسدفاتاز سدرمی در
اروههای تمرینی قدرتی و هوازی نسبت به اروه کنتر نشان داد ) P≤۰/۰۵ (. با وجود این اودتدف
مینیداری بین دو ادروه قددرتی و هدوازی در افدنایش پاراتیروئیدد و آلکدالن فسدفاتاز مشداهده نشدد
( P≥۰/۰۵ (. از سوی دیگر مینان کلسی، تام پدسما پس از تمرین قدرتی و هوازی کداهش یافدت کده
کاهش کلسی، فقط در اروه قدرتی مینیدار بود ) P≤۰/۰۵ (. هرچند تغییدرا کلسدی، در بدین سده
اروه اوتدف مینیداری نداشت ) P≥۰,۰۵ (. همچنین تغییر میندیداری در میدنان آلبدومین پدس از
تمرینا مشاهده نشد ) P≥۰,۰۵ (. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش هدر دو ندوع تمدرین قددرتی و
هوازی میتواند بر مارکرهای ساوت استخوان و عوامل هورمونی زنان سالمند تأثیر مثبت بگذارد.
نادر شوندی، حیدر صادقی، حجت الله نیک بخت، رحمان شیخ حسینی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
در ورزشهایی مانند هندبال، تنیس و والیبال فرد نیاز دارد نیروی زیادی را در بالای شانه اعمال کند. در
چنین ورزشهایی ورزشکاران در معر ضایعات استفاده بیش از حد قرار دارند. سندرم عضله تحت
خاری به مفهوم ضعف و آتروفی بدون درد این عضله است که به دنبال نوروپاتی عوب فوق کتفی به
وجود میآید. هدف این تحقین بررسی اثر شیوه تمرینی کوتاه مدت قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک -
الکتریکی بر قدرت و پارامترهای الکترومیوگرافی عضله تحت خاری است.
۲۱ بازیکن والیبال مبتلا به سندرم عضله تحت خاری به طور توادفی به دو گروه تمرینات قدرتی -
۱۳/۱±۷/ ۲۱۱ سانتیمتر، وزن ۱ /۳±۱/ ۱۱ سال، قد ۶ /۱±۳/ استقامتی فزاینده ) ۶ نفر، میانگین سنی ۱
۳ سال( و تحریک /۱۱±۲/ ۱ و سابقه عضویت در تیم ملی ۷ /۱±۱/ کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال ۰
۱۶ کیلوگرم، /۱±۶/ ۲۱۱ سانتیمتر، وزن ۱ /۰±۲/ ۱۱ سال، قد ۰ /۱±۱/ الکتریکی ) ۶ نفر، میانگین سنی ۰
۱ سال( تقسیم شدند. ۱۵ نفر از /۳±۱/ ۱ و سابقه عضویت در تیم ملی ۱ /۰± سابقه ورزش والیبال ۱
۱۰ سانتیمتر، وزن /۶±۳/ ۱۰ سال، قد ۱ /۲±۱/ بازیکنان سالم نیز به عنوان گروه کنترل )میانگین سنی ۱
۳ سال( در /۱±۱/ ۱ سال و سابقه عضویت در تیم ملی ۳ ±۳/ ۱۰/۶±۷/۲ کیلوگرم، سابقه ورزش والیبال ۱
نیر گرفته شدند. مداخلات درمانی به مدت ۱ هفته انجام شد. الکترومیوگرافی سطحی عضلات تحت
خاری و گرد کوچک و حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخ دهنده خارجی قبل و بعد از مداخلات
اندازهگیری شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه در سط اطمینان
۱۰ درصد ) ۵۹۵۰ P< ( انجام شد.پس از هشت هفته، حداکثر قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی در هر دو گروه تاربی
افزایش معنیداری نشان داد، ولی در فاکتورهای IEMG و RMSEMG تغییر معنیداری مشاهده نشد.طبن یافتههای این تحقین، تمرینات قدرتی استقامتی فزاینده و تحریک الکتریکی باعث افزایش حداکثر -
قدرت ایزومتریک عضلات چرخدهنده خارجی بازو میشوند. ولی هر دو روش درمانی تأثیری بر
پارامترهای الکترومیوگرافی عضلات تحت کتفی و گرد کوچک ندارند. به نیر میرسد نمیتوان از
الکترومیوگرافی سطحی برای تعیین اثر این پروتکلها بر عضلات فوق استفاده کرد.