13 نتیجه برای زنان
مجتبی صالح پور، فائزه رضوانی، فرزانه حاتمی،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
مقدمه: پروتئین GDNFدر شکل پذیری عصبی شناختی و سارکوپنی دخیل است و افزایش GDNF در اثر تمرین مقاومتی موجب پیری سالمتر و تاخیر سارکوپنی میشود که تمرینات مقاومتی TRX موجب بهبود عملکرد و روحیه سالمندان میشود. هدف از پژوهش حاضر تاثیر شش هفته تمرین TRX بر میزان پروتئین GDNF سرم خون زنان سالمند است.
روش تحقیق: هدف تحقیق، کاربردی با روش نیمه تجربی شامل پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و داده های میدانی و آزمایشگاهی است. 28 زن سالمند 55 -75 ساله کانون بازنشستگان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران به طور تصادفی به دو گروه تجربی(15 نفر) با میانگین سنی 60/5 ± 86/60، وزن 95/11 ± 00/75 ، BMI 22/4 ± 65/27 و شش هفته تمرین TRX و گروه کنترل(13 نفر) با میانگین سنی 03/4± 38/64 ، وزن 95/4 ± 69/72، BMI 18/2 ± 33/28 و عدم تمرین تقسیم شدند. هفته اول و ششم از هر دو گروه آزمون قدرت بالاتنه، پایینتنه و میزان پروتئین GDNF به روش الایزا گرفته شد. آزمون شاپیرو-ویلک جهت بررسی طبیعی بودن توزیع دادهها، آزمون لوین برای همگنی واریانسها و آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه در سطح معناداری 05/0 >P برای آزمون فرضیهها استفاده و محاسبات آماری با spss24 انجام شد.
یافتهها: در نتایج تحلیل کوواریانس قدرت بالاتنه و پایین تنه بین دو گروه تفاوت معناداری در سطح 05/0 >P وجود دارد. با حذف اثر متغیر پیش آزمون، بین میزان پروتئین GDNF گروه تجربی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. با مقایسه میانگینهای تعدیل شده در گروه تجربی و کنترل، میزان پروتئینGDNF گروه تجربی (751/15 ± 102/443) به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل (029/ 17± 756/209 ) است(05/0 >P).
نتیجه گیری: شش هفته تمرین TRX بر میزان پروتئین GDNF زنان سالمند، قدرت بالاتنه و پایین تنه تاثیر معناداری داشت و احتمالا می تواند در کاهش و یا به تاخیر انداختن سارکوپنی موثر باشد.
دکتر الهام شکور، دکتر صادق امانی شلمزاری، دکتر احمد قاسمیان،
دوره 0، شماره 0 - ( 8-1398 )
چکیده
پریسا سیف، محمدرضا دهخدا، حمید رجبی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
هدف از انجام این تحقیق تعیین اثر یک دوره کوتاهمدت تمرین ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی
زنان سمالمند بمود. آزممودنیهمای داوطلمب 0/ )سمن 22 ± 01/69 سمال، وزن 11/94 ± 00/42 کیلمو گمرم،
0/ قد 60 ± 100/99 سانتیمتر و BMI 2/23 ، ± 20/02 کیلوگرم بر متر مربع( به صورت تصادفی به سه گروه
= ویبریشن) 10 n (، گروه بدون ویبریشن =12( n = ( و کنترل) 16 n ( تقسیم شدند. گروه ویبریشن تمرینات را که
شامل 4 وضعیت بدنی بود به مدت 16 روز با فرکانس 30 26 هرتز - و دامنه 12 میلیمتر انجام دادنمد. گمروه
بدون ویبریشن نیز تمرینات مشابه گروه ویبریشن را بر روی دستگاه خاموش انجام دادند و از گروه کنترل نیز
خواسته شد که فعالیت ورزشی عادی خود را انجام دهند. برای سنجش قدرت دست و پا از دینامومتر، بمرای
سنجش انعطافپذیری از آزمون خمشدن تنه به جلو، برای سنجش تعادل از زمان ایستادن روی یک پا و برای
ارزیابی ترکیب بدن از اندازهگیری چربی زیرپوستی سه نقطهای )فوق خاصره، ران و سه سر بمازو( بمهوسمیله
دستگاه کالیپر استفاده گردید. پس از جمعآوری اطععات، دادهها با استفاده از نرمافمزار آمماری Spss 15 و
Excel 2007 با روش آماری t وابسته و تجزیه و تحلیل واریانس ممورد ارزیمابی قمرار گرفتنمد. یافتمههمای
درونگروهی نشان داد که در گروه ویبریشن قدرت دست راست 6/62( p= (، قدرت دست چمپ 6/61( p= ،)
قدرت پا 6/664( p= (، انعطافپذیری 6/660( p= ( و تعادل پای چپ 6/660( p= ( افمزایش و درصمد چربمی
بدن 6/662( p= ) و چربی زیر پوستی ناحیه ران 6/61( p= ( کاهش معنیدار داشمته اسمت. در حمالی کمه در
گروه بدون ویبریشن فقط افزایش قدرت دست راست 6/61( p= ( و کماهش چربمی زیمرپوسمتی ناحیمه ران
6/61( p= ( معنیدار بود. به همر حمال، در گمروه کنتمرل همیچکمدام از متغیرهما اخمتعف معنمیداری را بمینپیشآزمون و پسآزمون نشان ندادند. یافتههای بین گروهی نشان داد که تمرین ویبریشن افمزایش معنمیداری
در قمدرت دسمت راسمت و چمپ 6/663( p= 6/ و 660 p= (، قمدرت پما 6/662( p= ( و تعمادل پمای چمپ
6/61( p= ( آزمودنیهای گروه ویبریشن نسبت به دو گروه دیگر ایجاد کمرد، ولمی تمأثیر معنمیداری بمر روی
تعادل پای راست، انعطافپذیری و درصد چربی هیچکدام از گروهها نداشت. براساس نتایج تحقیق، با انجمام
دورههای کوتاهمدت تمرین ویبریشن میتوان به تقویت قدرت دست، پا و تعادل سالمندانی که امکان شرکت
در دورههای طولانیمدت تمرینات را ندارند پرداخت.
نیکو خسروی، علی اصغر رواسی، فاطمه شریفی،
دوره 9، شماره 2 - ( 7-1390 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر دو شدت مختلف فعالیت بدنی بر سلو لهای اجدادی اندوتلیال سیار
در زنان جوان سالم بود. به همین منظور به وسیله پرسشنامه، 15 دانشجوی دختر از بین داوطلبان شرکت در
22 سال، شاخص توده بدن ±1/ پژوهش به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه (گروه 1: میانگین سن 8
21 سال، شاخص توده بدن ±1/ 20/81±1/91 کیلوگرم بر متر مربع، تعداد 8 نفر، گروه 2: میانگین سن 5
20/38±1/66 کیلوگرم بر متر مربع، تعداد 7 نفر) قرار گرفتند. هر گروه به مدت 30 دقیقه در شدت فعالیت
روی نوارگردان دویدند. نمونه های خونی برای (HRmax %85 : 70 % و گروه 2 : مربوط به خود(گروه 1
گلبول ،(Isotype control) و ایزوتوپ کنترل آن CD اندازهگیری سلول های اجدادی اندوتلیال سیار + 34
سفید و پلاکت، قبل و 10 دقیقه پس از انجام آزمون از همه آزمودنی ها گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل
و ضریب همبستگی (ANOVA) وابسته (زوجی)، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه t داده ها از آزمون
در نظر گرفته شد. یافته های حاصل از پژوهش (P < 0/ پیرسون استفاده شد. حداقل سطح معن اداری ( 05
CD نشان داد که هر دو شدت فعالیت بدنی باعث افزایش معنادار تعداد 34+
می شود ، این Plt و WBC ،
بیشتر بود، اما از نظر آماری معنادار نبود. از بین متغیرهای اندازه گیریشده HRmax % اثرگذاری با شدت 85
CD فقط بین 34+
و پلاکت رابط ه معنادار مشاهده شد. در نهایت می توان بیان کرد که فعالیت بدنی با
شود و با توجه EPC می تواند موجب افزایش بازسازی عروق ناشی از بسیج HRmax % شدت 70 % و 85
اینگونه بسیج سلولی ممکن است بهعنوان ساز و کار جبرانی یا ترمی م EPC به ارتباط معنادار پلاکت با
فیزیولوژیک در آسیب التهابی حاد ب هکار رود.
لاله باقری، فاطمه سلامی، حمید رجبی، نرگس باقری،
دوره 10، شماره 3 - ( 3-1391 )
چکیده
هدف این پژوهش تأثیر هشت هفته تمرین منتخب هوازی و قدرتی بر هورمون پاراتیروئیدد کلسدی،
آلبومین و آلکالن فسفاتاز زنان یائسه بود. 53 نفر از زنان یائسه ) 33 07 سدا ( عضو کانون جهاندیدداان -
شهر تهران انتخاب شدند به طور تصادفی در سه اروه تمرین هدوازی ) 21 نفدر( قددرتی ) 25 نفدر( و
کنتر ) 27 نفر( قرار ارفتند. برنامه تمرین هوازی شامل جااینگ و حرکدا ایروبیکدی بده مدد 07
دقیقه با شد 07 07 درصد حداکثر ضربان قلب و برنامه تمرین قدرتی شامل 27 حرکدت بدا شدد -
07 57 درصد یک تکرار بیشینه در شروع و 07 07 درصد در انتها 8 تا 27 تکرار و یک نوبت بود که - -
در هر جلسه انجام شد. هر برنامه سه روز در هفته و برای مد 8 هفته انجام شدد. نموندههدای ودونی
قبل و پس از پایان تمرینا جهت ارزیدابی میدنان هورمدون پاراتیروئیدد کلسدی، آلبدومین و آلکدالن
فسدفاتاز سدرمی انددازهایدری شدد. بدرای تییدین میدنان کلسدی، سدرم ) Ca ( از روش رندگسدنجی
شیمیایی)کرزو فتالئین( هورمون پاراتیروئیدد از روش الایدنا آلکدالن فسدفاتاز از روش رندگسدنجی
سینتیکی با استفاده از پدارا نیتدرو فسدفا و بدرای تییدین آلبدومین سدرم هدر نمونده ودونی از روش
رنگسنجی شیمیایی )بروم کرزو ارین( استفاده اردید. به منظدور بررسدی اودتدف دروناروهدی از
آزمون t زوجی و برای تییین اوتدف بین اروهها از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفده اسدتفاده
شد. نتایج تحقیق افنایش مینیداری را در مینان هورمدون پاراتیروئیدد و آلکدالن فسدفاتاز سدرمی در
اروههای تمرینی قدرتی و هوازی نسبت به اروه کنتر نشان داد ) P≤0/05 (. با وجود این اودتدف
مینیداری بین دو ادروه قددرتی و هدوازی در افدنایش پاراتیروئیدد و آلکدالن فسدفاتاز مشداهده نشدد
( P≥0/05 (. از سوی دیگر مینان کلسی، تام پدسما پس از تمرین قدرتی و هوازی کداهش یافدت کده
کاهش کلسی، فقط در اروه قدرتی مینیدار بود ) P≤0/05 (. هرچند تغییدرا کلسدی، در بدین سده
اروه اوتدف مینیداری نداشت ) P≥0.05 (. همچنین تغییر میندیداری در میدنان آلبدومین پدس از
تمرینا مشاهده نشد ) P≥0.05 (. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش هدر دو ندوع تمدرین قددرتی و
هوازی میتواند بر مارکرهای ساوت استخوان و عوامل هورمونی زنان سالمند تأثیر مثبت بگذارد.
زهرا درزی شیخ، محمدحسین علیزاده، علی اشرف جمشیدی،
دوره 10، شماره 4 - ( 7-1391 )
چکیده
ناتوانی باقیمانده در مچ پا به دنبال پیچ خوردگی اولیه اسپرین مجدد را طی فعالی تهای فیزیکی به دنبال دارد و در
30 درصد از موارد منجر به ناپایداری عملکردی مچ پا م یشود. هدف تحقیق حاضر تعیین حداکثر گشتاور به وزن
کانسنتریک و اکسنتریک عضلات مچ پا در زنان ورزشکار سالم و مبتلا به ناپایداری عملکردی بوده است. 30 زن
ورزشکار حاضر در لیگ برتر تهران با دامنه سنی 20 تا 28 سال با روش نمون هگیری در دسترس انتخاب شدند.
پس از انجام آزمو نهای بالینی و پرکردن پرس شنامه آزمودن یها به دو گروه کنترل و گروه با ناپایداری عملکردی
مچ پا تقسیم شدند. سپس حداکثر گشتاور به وزن اینورژن، اورژن مچ در سرعت 60 و پلانتار فلکشن و دورسی
مستقل t فلکشن مچ پا در سرعت 120 درجه بر ثانیه تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری
استفاده شد. یافته ها نشان داد که تنها تفاوت معن یداری در حداکثر گشتاور کانسنتریک پلانتار فلکشن بین دو
نتایج تحقیق بر ضرورت اهمیت گشتاور کانسنتریک عضلات پلانتار فلکسور در .(p < 0/ گروه وجود دارد ( 05
ناپایداری عملکردی مچ پا در برنام هریزی پروتکل های درمانی و توا نبخشی ورزشکاران آسی بدیده دلالت دارد.
دکتر رامین امیرساسان، دکتر کمال عزیز بیگی، دکتر بهمن میرزایی، خانم خورشید پارسافر،
دوره 14، شماره 11 - ( 1-1395 )
چکیده
در زنان یائسه میزان هموسیستئین و مقاومت به انسولین بهدلیل کاهش سطح استروژن، کمتحرکی و افزایش وزن بالا میرود که باعث افزایش بیماریهای قلبی-عروقی میشود. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر سابقۀ تمرین هوازی بر پاسخ هموسیستئین و مقاومت به انسولین نسبت به فعالیت هوازی در زنان فعال و غیرفعال چاق یائسه بود. بههمین منظور، 21 زن چاق یائسه با دامنۀ سنی 65- 48 بهطور داوطلبانه در تحقیق همکاری کردند و در دو گروه فعال (11n=) و غیرفعال (10n= ) قرار داده شدند. یک جلسه فعالیت هوازی پساز 10 ساعت ناشتایی، با انجام دو مرحله خونگیری قبل و بعد از آزمون پیادهروی بریسک با 75-70 درصد ضربان قلب بیشینه صورت گرفت. نتایج نشان داد که سطح پایۀ هموسیستئین (003/0p=) و مقاومت به انسولین (003/0p=) در گروه زنان فعال بهطور معنیداری نسبت به گروه غیرفعال کمتر است. با وجود این، پاسخ هموسیستئین در زنان فعال از مقدار بیشتری نسبت به گروه غیرفعال برخوردار است (028/0p=). هرچند تفاوت معنیداری در پاسخ مقاومت به انسولین نسبت به آزمون بریسک در دو گروه مشاهده نشد (05/0p>)، میتوان گفت فعالیت بدنی منظم سبب بهبود سطح هموسیستئین و مقاومت به انسولین در زنان یائسه چاق میشود، ولی یک جلسه فعالیت هوازی با شدت متوسط نمیتواند بر مقاومت به انسولین تأثیر گذارد، هرچند پاسخ هموسیستئین نسبت به فعالیت هوازی در گروه فعال بیشتر بود. به نظر میرسد رفتار این دو متغیر نسبت به فعالیت هوازی متفاوت است
سمیه صادقی، محمدرضا اسد، محمدحسن فردوسی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده
تجمع چربی در کبد به میزان بیش از 5درصد وزن آن را کبد چرب میگویند. هدف مطالعۀ حاضر ارزیابی تأثیر دوازدههفته تمرین استقامتی بر آنزیمهای کبدی زنان چاق است. در این تحقیق، 26 زن با 29≤BMI کیلوگرم بر مترمربع و دامنۀ سنی 42-52، به دو گروه تجربی و کنترل (13=n) تقسیم شدند. 24 ساعت قبل و 48 ساعت بعد از تمرینات از تمام آزمودنیها خونگیری شد و ارزیابی ترکیب بدن و Vo2max بهعمل آمد. گروه آزمایش تحت دوازدههفته تمرین استقامتی، شامل هفتهای سه جلسه، با شدتی بین 40 تا 80 HRmax و مدت 15 تا 30 دقیقه به تمرین پرداختند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و تی مستقل ارزیابی شدند (0/05≥α). نتایج نشانداد که در گروه تمرین، افزایش معناداری در p=0/006) VO2max ) کاهش معناداری در شاخصهای وزن،BMI و BF٪ (p=0/001) مشاهده شد. اما تغییر معناداری در آنزیمهای ALT (p=0/493) و AST (p=0/403) مشاهده نشد. نتایج نشان داد تمرینات اثری بر آنزیمهای کبدی زنان چاق ندارد. این ممکن است به عدم آمادگی جسمانی و برخورداری هر دو گروه از وزن و شاخص توده بدنی بالا حتی در گروه تمرین بعد از دوازده هفته مربوط باشد. از دلایل افزایش غیرمعنادار ALT گروه تمرین، نیمۀ عمر طولانی این آنزیم است. بنابراین میتوان زمانی بیش از 48 ساعت برای بازیافت در نظر گرفت.
فرحناز ساکیپور، حسین مجتهدی،
دوره 15، شماره 13 - ( 6-1396 )
چکیده
بیاختیاری ادرار در بین زنان سالمند روند روبهرشدی دارد و آمار آن، بهخصوص در زنان سرای سالمندان، بهمراتب بیشتر است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر چهارهفته تمرین ثباتدهندۀ ستونفقرات بر بیاختیاری ادراری سالمندان است. در این پژوهش آزمودنیهای سالمند زن 50 تا 70سال (11±67کیلوگرم و تودهبدنی4±27کیلوگرم برمترمربع) در دو گروه تمرین و کنترل (هر گروه 10نفر) بهمدت چهارهفته (هفتهای سهجلسه) در تحقیق شرکت کردند و میزان بیاختیاری ادراری آنان ازطریق پرسشنامه ICIQ-OAB در مراحل پیشآزمون و پسآزمون اندازهگیری شد. با توجه به نرمال نبودن دادهها از آزمونهای ناپارامتریک شامل آزمون ویلکاکسون و یومنویتنی جهت بررسی تغییرات درونگروهی و بینگروهی در سطح 05/0≥p استفاده شد. تمرینات ثباتدهندۀ ستون فقرات باعث کاهش معنیدار بیاختیاری ادراری در زنان سالمند شد (0/001=P) بهطوریکه این تمرینات باعث کاهش غیرمعنیدار دفعات ادرار در روز (0/083=P)، کاهش معنیدار دفعات ادرار در شب (0/001=P)، کاهش استرس استفاده سریع از سرویس بهداشتی (0/001=P) و کاهش نشت ادرار میشود(0/002=P). بررسی بینگروهی نشان داد که گروه تمرین از بیاختیاری ادراری کمتری در مقایسه با گروه کنترل برخوردار است (0/01=P). تمرینات ثباتدهنده ستونفقرات از طریق تقویت عضلات کف لگنی و شکمی به کاهش بیاختیاری ادراری و مؤلفههای آن میانجامد.
راضیه شیری، حجتاله نیکبخت، ماندانا غلامی، خسرو ابراهیم،
دوره 18، شماره 19 - ( 4-1399 )
چکیده
مدتزمان قرارگرفتنِ عضله تحت تنش از متغیرهای تمرینات قدرتی است که در سازگاریهای ناشی از آن نقش دارد. مطالعۀ حاضر، با هدف بررسی اثر ششهفته تمرین مقاومتی با مدت زمان تحت تنش متفاوت عضله بر مقادیر VEGF و اندوستاتین سرم زنان جوان سالم انجام شد. 20 نفر از دانشجویان دختر (2/03±22/65 سال) در این مطالعه مشارکت کردند. آزمودنیها بهطور تصادفی و مساوی در دو گروه با مدت زمان تحت تنش یک ثانیه- یک ثانیه (Normal Speed Contraction) و سه ثانیه- سه ثانیه (Slow Speed Contraction) قرار گرفتند. بار تمرینی در هر دو گروه یکسان بود و تمرین مقاومتی بهصورت دایرهای در هشت ایستگاه، بهمدت ششهفته و سه روز در هفته انجام شد. جهت بررسی متغیرهای پژوهش قبل از دورۀ تمرینی و 48 ساعت بعد از آخرین جلسۀ تمرین، از آزمودنیها نمونۀ خون گرفته شد. دادهها با آزمون آماری تحلیل کوواریانس در سطح معنیداری 0/05P≤ ارزیابی شدند. بین مقادیر سرمی VEGF و اندوستاتین دو گروه اختلاف معنیداری مشاهده نشد (0/05≤P). در آزمون قدرت پا، گروه SSC افزایش قدرت بیشتری را گزارش کردند. اگرچه در شاخصهای مربوط به رگزایی تغییری در دو گروه در مدت ششهفته مشاهده نشد و بهاحتمال زیاد برای تغییر این شاخص به تمرین بیشتری نیاز است، اما تمرین با زمان تحت تنش بیشتر (سه ثانیه- سه ثانیه)، ممکن است افزایش قدرت بیشتری را در ششهفته بهدنبال داشته باشد.
عفت حسین زاده، منصور اسلامی،
دوره 18، شماره 20 - ( 9-1399 )
چکیده
اگرچه توانایی دستیابی به بالاترین سرعت دویدن، عامل موفقیت در بسیاری از رشتههای ورزشی به شمار میرود، بااینوجود در شناخت ویژگی جسمانی که زیربنای دستیابی به این توانایی است، ابهاماتی وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سفتی پا و سفتی عمودی در پیشبینی توانایی سرعت دویدن است. دادههای کینتیکی و کینماتیکی سهبعدی مهارت دویدن از 50 زن سالم دانشجوی تربیتبدنی و علوم ورزشی جمعآوری و از آن برای اندازهگیری سفتی پا و سفتی عمودی استفاده شد. برای بررسی امکان پیشبینی سرعت دویدن با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافتهها: نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که بین دو متغیر سفتی پا و سفتی عمودی با میانگین سرعت دویدن رابطه قابلتوجهی وجود دارد (0/671=R) و این دو متغیر میتوانند 42 درصد از واریانس میانگین سرعت دویدن را پیشبینی نمایند. (0/426=Adj.R square). نتایج پژوهش حاضر نشان داد بهاحتمالزیاد توانایی افراد در سرعت دویدن به میزان قابلتوجهی به سفتی پا و سفتی عمودی وابسته است. نتایج این پژوهش میتواند اطلاعات مهمی درزمینۀ طراحی برنامههای تمرینی و استعدادیابی در اختیار مربیان و متخصصان این حوزه قرار دهد.
آقا محمد علیمرادی، دکتر منصور صاحب الزمانی، خانم رویا بیگتاشخانی،
دوره 19، شماره 22 - ( 10-1400 )
چکیده
مقدمه و هدف: الگوهای حرکتی نقش مهمی در بروز صدمات غیر برخوردی آسیب ACL ایفا میکنند. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر برنامه +11 بر خطای پرش- فرود بازیکنان زن فوتبال هست. روششناسی: 30 زن فوتبالیست غیرحرفهای بهطور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. به مدت 16 هفته و هفتهای 3 جلسه گروه تجربی برنامه +11 را انجام دادند درحالیکه گروه کنترل در طول تحقیق روش گرم کردن معمول خود را حفظ کردند. خطای پرش- فرود بازیکنان بهوسیله آزمون تکلیف پرش- فرود ویژه فوتبال و با استفاده از سیستم نمره دهی خطای فرود موردبررسی قرار گرفت. یافتهها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد اجرای 16 هفته برنامه +11 سبب بهبود معنیداری در نمرات خطای پرش- فرود بازیکنان گروه تجربی شده بود. همچنین، مقایسه نتایج بین دو گروه تجربی و کنترل نشان داد که تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود دارد. نتیجهگیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، برنامه +11 میتواند باعث بهبود الگوی پرش- فرود در بازیکنان زن فوتبالیست در شرایط نزدیک به مسابقه شود؛ بنابراین، به مربیان پیشنهاد میشود از این برنامه بهعنوان جایگزین گرم کردن معمولی در جهت پیشگیری از آسیب استفاده شود.
معصومه آقازاده، سکینه امیننژاد،
دوره 22، شماره 27 - ( 6-1403 )
چکیده