۱۶۲ نتیجه برای at
آقا علی نعمتی، دکتر محمدتقی امیری خراسانی، دکتر محمدرضا امیرسیف الدینی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از راهکارهایی که ورزشکاران برای افزایش موقت نیرو و توان عضلانی میتوانند استفاده کنند، توانمندسازی پسفعالی (PAP) در طول گرم کردن است. به هر حال اثر این پدیده بر کینماتیک حرکات ویژه مشخص نشده است. لذا، هدف از این مطالعه، تاثیر حاد PAP در طول گرمکردن بر ویژگیهای کینماتیکی اندام تحتانی حین ضربه سر بازیکنان فوتبال میباشد.
روششناسی: نمونه آماری این تحقیق شامل ۲۴ بازیکن نیمه حرفه ای فوتبال در رده سنی جوانان با میانگین سن۱۱/۱±۶۷/۱۸ سال، قد۱۲/۷±۳۲/۱۸۲ سانتی متر، جرم۴۶/۷± ۱۷/۷۴ کیلوگرم بودند که چهار روش مختلف گرمکردن PAPتیکآف، PAPفرود،PAPترکیبی و گرمکردن عمومی، که برگرفته از مراحل ضربه سر فوتبال بود، اجرا کردند. سرعتهای زاویهای زانو و ران در طول مرحله تیکآف و حداکثر فلکشن زانو و مدت زمان مکث روی مفصل زانو در مرحله فرود با دستگاه آنالیز حرکتی سه بعدی (vicon peak ltd ,oxford ,UK vicon) با چهار دوربین T۲۰ و با فرکانس ۱۰۰۰ هرتز ثبت شد. در نهایت از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بون فرونی در سطح معنی داری P<۰,۰۵ استفاده شد.
یافتهها: افزایش معنی داری در سرعت زاویهای زانو و ران بعد از PAPترکیبی و سپس PAPتیکآف با دیگر برنامههای گرمکردن وجود داشت. همچنین، افزایش معنی دار در زاویه فلکشن زانو بعد از PAPفرود در مقایسه با دیگر برنامههای گرمکردن وجود داشت. بعلاوه، افزایش معنیداری در مدت زمان مکث بر روی مفصل زانو بعد از گرمکردن عمومی در مقایسه با دیگر برنامههای گرمکردن وجود داشت.
بحث و نتیجهگیری:PAPتیکآف موجب بهبود عملکرد پرش و PAPفرود موجب بهبود عملکرد فرود میشود. ترکیب این دو روش، PAPترکیبی، نتیجه بهتری را در کل به دنبال خواهد داشت.
دکتر محمدجواد رضی، حسن مدرس سبزواری، زهرا شاکری حسین آباد،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر شرایط آموزش مجازی و افزایش زمان نشستن بر وضعیت اسکلتی-عضلانی و فعالیت بدنی دانشجویان در دوران پاندمی کرونا بود. در پژوهش توصیفی حاضـر از پرسـشـنامههای اسـتاندارد وضـعیت اسـکلتی-عضـلانی نوردیک و فعالیت بدنی بک اسـتفاده شـد. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان پردیس یزد بود که از این بین ۴۴۰ نفر به عنوان نمونه در پژوهش حاضر شـرکت نمودند. از آزمونهای مکنمار، یومن ویتنی و آزمون همبسـتگی اسـپیرمن در سـطح معناداری ۰۵/۰≥p استفاده گردید. میزان شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی در دوران کرونا نسبت به قبل از آن افزایش معنادار را نشان میدهد (۰۵/۰>p). ارتباط بین میزان فعالیت بدنی با اختلالات اسکلتی-عضلانی مشاهده شد (۰۵/۰>p). اختلالات اسکلتی عضلانی در دانشجویانی که الگوی نشستن را رعایت نمی کردند، در نواحی گردن (۰۰۰۱/۰>p) ، شانه (۰۰۶/۰=p)، مچ دست۰۰۲/۰=p)، کمر (۰۰۱/۰=p) لگن (۰۱/۰=p) و زانو (۰۰۱/۰=p) معنادار بود. همه گیری کرونا و شرایط قرنطینه ممکن است بر وضعیت اسکلتی عضلانی دانشجویان اثرات نامطلوب داشته و نشستنهای طولانی به همراه عدم رعایت اصول نشستن این عوامل را تشدید میکند.
خانم معصومه فدایی، دکتر مهرداد عنبریان،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف این مطالعه، ارزیابی تاثیر خستگی موضعی عضلات چهارسررانی بر فعالیت الکترومایوگرافی عضلات منتخب اندام تحتانی هنگام بلندکردن بار با تکنیکهای مختلف بود. فعالیت الکترومایوگرافی سطحی عضلات راسترانی، پهن خارجی، پهن داخلی، دوسررانی، نیموتری، دوقلو و درشتنئی قدامی ۲۰ زن هنگام بلند کردن بار با تکنیکهای اسکوات، استوپ و استرادل با ۲۰% وزن بدن قبل و پس از خستگی عضلات چهارسرران با استفاده از دستگاه پرس پا، ثبت شد. از روش آماری آنالیز واریانس با اندازههای تکراری برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد (p<۰,۰۵). پس از خستگی، فعالیت عضلات راست رانی، پهن داخلی، دوسررانی و دوقلو در تکنیکهای اسکوات و استوپ بطور معناداری در مقایسه با قبل از خستگی متفاوت بود. اما تفاوت معناداری بین فعالیت هیچیک از عضلات قبل و پس از خستگی در روش استرادل مشاهده نشد. با توجه به نتایج به نظر میرسد که هنگام خستگی عضلات چهارسررانی، استفاده از تکنیک استرادل برای بلند کردنبار مناسبتر باشد.
اقای سالار حریری، دکتر حیدر صادقی، دکتر امیر قیامی راد، دکتر سعید نیکوخصلت،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
از آنجایی که شناسایی بهترین شیوه اجرای تکنیک مای ماواشی گری جودان از دغدغههای مربیان و کاراتهکاها میباشد، هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی متغیرهای منتخب کینماتیکی چهار شیوهی اجرای تکنیک مایماواشیگری جودان کاراتهکای مردان نخبه بود. ۱۸ کومیتهرو به صورت هدفمند و داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. پنج مارکر به نقاط آناتومیکی پای ضربه زننده متصل و از چهار شیوهی اجرای تکنیک مای ماواشی گری جودان با سه دستگاه دوربین مدل هیروسه با سرعت تصویر برداری ۲۴۰ هرتز فیلمبرداری شد. با استفاده از نرم افزار اسکیلاسپکتور نسخه۱,۳.۲ برآیند سرعتاوج مفصلهای اندام تحتانی، مسافتکل، سرعتکل، شتابکل به صورت مستقیم بهدست آمد. با توجه به نرمال بودن توزیع دادهها، از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بننفرونی در سطح معناداری (۰۵/۰p≤)، با استفاده از نرمافزار اسپیاساس نسخه ۲۲ انجام شد. نتایج تفاوت معناداری در سرعت اوج مفصلهای لگن، زانو، مچپا، مسافتکل، سرعتکل و شتابکل بین چهار شیوهی اجرای تکنیک مایماواشیگری جودان را نشان داد. باتوجه به نتایج پژوهش، شیوهی اول اجرا به دلیل بالا بودن سرعت و امکان امتیازگیری در کوتاهترین فاصلهی زمانی مناسب، در مقابل تاکتیکهای دیآی و دیآشی به دلیل بسته شدن مسیر حملهی حریف، میتواند به عنوان تکنیک کارآمدتر به کومیتهروها توصیه شود.
اقا امیرعلی چعفرنژادگرو، خانم آرزو مداحی، اقا میلاد پیران حمل آبادی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
آقای سعید ملاحسینی پاقلعه، آقای میلاد فلاح زاده، دکتر محمدرضا امیرسیف الدینی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و اهداف: در دهه های گذشته کنترل لرزش دست در بیماری های اختلالات عصبی مانند پارکینسون توجه زیادی را به خود جلب کرده است. تئوری های روش تحریک عمیق مغزی به صورت حلقه بسته به طور قابل توجهی در حال افزایش است. هدف از این مقاله، ارایه یک روش حلقه بسته خودکار برای توانبخشی بیماران پارکینسونی دارای علایم لرزش دست با استفاده از یادگیری ماشین است.
مواد و روش: در مقاله حاضر از مدل ریاضی که شامل مدل عضله، عقده های قاعده ای (Basal ganglia)، قشر مغز و ناحیه حرکتی (Supplementary Motor Area) برای شبیه سازی لرزش استفاده شده است. و همچنین برای کنترل لرزش دست از کنترل کننده تناسبی-مشتق گیر-انتکرال گیر غیر صحیح (non-integer PID) و همچنین با استفاده از الگوریتم هوشمند Proximal Policy Optimization (PPO) به عنوان زیر مجموعه یادگیری تقویتی برای تنظیم ضرایب استفاده شده است.
یافته ها: از مزایای روش پیشهادی علاوه بر کاهش لرزش دست و یادگیری خودکار برای استفاده در سطح های مختلف بیماری که نتایج قابل قبولی نسبت به سایر روش های کنترلی داده است، پیاده سازی این روش به صورت عملی در دنیای واقعی به دلیل سادگی کنترل کننده و همچنین پیاده سازی آسان الگوریتم هوشمند به دلیل تنظیم خودکار ضرایب شبکه های هوش مصنوعی است.
نتیجه گیری: سیستم هوشمند پیشنهادی علاوه بر بهینه سازی علایم خروجی مانند لرزش دست در مقایسه با سایر کنترل کننده ها و همچنین قابل استفاده برای تمام سطوح بیماری به دلیل تطبیقی بودن آن، باعث کاهش چشمگیر اثرات جانبی ناشی از تحریک مداوم مغز در روش تحریک مغز به صورت حلقه باز می شود.
کلمات کلیدی: اختلال پارکینسونی، تحریک عمیق مغزی، یادگیری ماشین، یادگیری تقویتی، PPO
چکیده
مقدمه و اهداف: در دهه های گذشته کنترل لرزش دست در بیماری های اختلالات عصبی مانند پارکینسون توجه زیادی را به خود جلب کرده است. تئوری های روش تحریک عمیق مغزی به صورت حلقه بسته به طور قابل توجهی در حال افزایش است. هدف از این مقاله، ارایه یک روش حلقه بسته خودکار برای توانبخشی بیماران پارکینسونی دارای علایم لرزش دست با استفاده از یادگیری ماشین است.
مواد و روش: در مقاله حاضر از مدل ریاضی که شامل مدل عضله، عقده های قاعده ای (Basal ganglia)، قشر مغز و ناحیه حرکتی (Supplementary Motor Area) برای شبیه سازی لرزش استفاده شده است. و همچنین برای کنترل لرزش دست از کنترل کننده تناسبی-مشتق گیر-انتکرال گیر غیر صحیح (non-integer PID) و همچنین با استفاده از الگوریتم هوشمند Proximal Policy Optimization (PPO) به عنوان زیر مجموعه یادگیری تقویتی برای تنظیم ضرایب استفاده شده است.
یافته ها: از مزایای روش پیشهادی علاوه بر کاهش لرزش دست و یادگیری خودکار برای استفاده در سطح های مختلف بیماری که نتایج قابل قبولی نسبت به سایر روش های کنترلی داده است، پیاده سازی این روش به صورت عملی در دنیای واقعی به دلیل سادگی کنترل کننده و همچنین پیاده سازی آسان الگوریتم هوشمند به دلیل تنظیم خودکار ضرایب شبکه های هوش مصنوعی است.
نتیجه گیری: سیستم هوشمند پیشنهادی علاوه بر بهینه سازی علایم خروجی مانند لرزش دست در مقایسه با سایر کنترل کننده ها و همچنین قابل استفاده برای تمام سطوح بیماری به دلیل تطبیقی بودن آن، باعث کاهش چشمگیر اثرات جانبی ناشی از تحریک مداوم مغز در روش تحریک مغز به صورت حلقه باز می شود.
علی اکبر فاضل، لاله باقری، نادر رهنما، سمیرا عمادی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخصهای عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی ۹۲ نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در ۳ گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت ۱۲ هفته و ۳ جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد ۱۲ هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(۰۵/۰>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(۰۵/۰>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(۰۵/۰≤p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخصهای عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی ۹۲ نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در ۳ گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت ۱۲ هفته و ۳ جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد ۱۲ هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(۰۵/۰>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(۰۵/۰>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(۰۵/۰≤p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخصهای عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی ۹۲ نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در ۳ گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت ۱۲ هفته و ۳ جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد ۱۲ هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(۰۵/۰>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(۰۵/۰>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(۰۵/۰≤p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
در طب توانبخشی استفاده از رویکردهای هدفمند و شخصی سازی شده مطرح می¬باشد، لذا تعدیل پروتکلهای تمرینی براساس جنس، سن، سطح ناتوانی و میزان پیشرفت می¬تواند نتایج مطلوب¬تری را داشته باشد. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر برخی از شاخصهای عملکرد جسمانی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس با درجات مختلف ناتوانی بود. در این پژوهش نیمه تجربی ۹۲ نفر از بیماران زن مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان شهرکرد به صورت در دسترس و هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس نمره ناتوانی جسمی در ۳ گروه ضعیف، متوسط و شدید قرار گرفتند. سپس هر گروه بطور تصادفی در دو گروه مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. تمرینات توانبخشی ورزشی به مدت ۱۲ هفته و ۳ جلسه در هفته انجام گرفت. قدرت عضلانی، استقامت و سرعت راه رفتن در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، آزمون تی زوجی میانگین¬های تعدیل شده انجام پذیرفت. نتایج نشان داد ۱۲ هفته تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده منجر به بهبود سرعت راه رفتن و قدرت عضلانی در هر سه گروه شد(۰۵/۰>p). استقامت عضلانی در گروه خفیف به طور معناداری بهبود یافت(۰۵/۰>p) اما در گروه متوسط و شدید بهبود معناداری مشاهده نشد(۰۵/۰≤p). اجرای تمرینات توانبخشی ورزشی جامع شخصی سازی شده بر روند بهبود بیماران مولتیپل اسکلروزیس تأثیر گذار است و موجب بهبود شاخص های عملکرد جسمانی بیماران می¬گردد.
آقای امین مردآزاد، دکتر امیرعلی جعفرنژادگرو، آقای سجاد عوض زاده،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
روش گرم کردن میتواند بهعنوان راهکاری برای بهبود عملکرد ورزشکاران مورد توجه قرار بگیرد. اما مکانیزم و روش دقیق استفاده از این پروتکل مشخص نشده است. لذا هدف از انجام این مطالعه مروری ارائه روشی سودمند بهعنوان گرم کردن جهت بهبود عملکرد ورزشکاران از جمله بازیکنان والیبال بهواسطه افزایش پرش آنها بود. در مطالعه مروری – توصیفی حاضر، با استفاده از کلید واژههای نیرومندسازی پس فعالی، اسکوات پرش، گرم کردن، والیبال، ارتفاع پرش، صفحه نیرو، الکترومایوگرافی از طریق بانکهای اطلاعاتی Google scholar , Pubmed به جستجوی مقالات لاتین و از طریق بانک اطلاعاتی مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و گوگل اسکولار به جستجوی مقالات فارسی پرداخته شد. در جستجوی اولیه و مرحله شناسایی ۳۸۷ مقاله لاتین و ۱۵ مقاله فارسی در ارتباط با کلیدواژههای نامبرده یافت شد. در آخر تعداد مقالات استفاده شده لاتین به ۴۲ و تعداد مقالات فارسی به ۶ رسید. نتایج این مطالعه مروری – توصیفی نشان داد که در فاز نهایی روش گرم کردن نیرومندسازی پسفعالی، اجرای اسکوات دوپا شدت بالا با ایجاد تغییرات آنی در سیستم عصبی عضلانی میتواند باعث افزایش ارتفاع پرش ورزشکاران ازجمله بازیکنان والیبال در شرایط تمرینی و مسابقه شود.
مهران سلیمی، دکتر هومن مینونژاد، دکتر محمد کریمیزاده اردکانی، محمد جواد شرافت، دکتر الهه عرب عامری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: یکی از فاکتورهای سنجش ثبات ناحیه مرکزی بدن، سنجش استقامت آن است که توسط تست مکگیل انجام میشود. تحقیقات نشان دادهاند که تغییر در رویکرد توجه در طی انجام فعالیت، موجب تغییراتی در فعالیت الکتریکی عضلات و همچنین تغییر در کیفیت انجام آن حرکت میشود، حال هدف از این تحقیق آن است که تغییر در رویکرد توجه میتواند اندازهگیری حاصل از سنجش ثبات ناحیه مرکزی بدن را دچار تغییرات کند یا خیر. روششناسی: ۲۲نفر از افراد غیرورزشکار(میانگین سن: ۱,۳۰±۲۵ و میانگین شاخص توده بدنی: ۱,۶۱± ۲۲,۹۷ )در سه روز متوالی مورد سنجش ثبات ناحیه مرکزی بدن توسط تست مکگیل قرار گرفتند، افراد به سه گروه تقسیم و هرگروه در هرروز با رویکرد متفاوتی از توجه(درونی، بیرونی، بدون تاکید بر توجه) این تست را انجام میدادند. یافتهها: نتایج آزمون آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر نشان داد بین میانگین ثبات ناحیه مرکزی سه مرحله پژوهش تفاوت آماری معنیداری وجود دارد که میانگین ثبات مرکزی مرحله توجه بیرونی بصورت معنیداری بیشتر از میانگین مرحله پیش آزمون بود. نتیجهگیری: رویکرد توجه میتواند اندازهگیری ثبات ناحیه مرکزی بدن را دچار تغییرات کند به این صورت که اتخاذ رویکرد توجه بیرونی در طی انجام آزمون، میانگین ثبات مرکزی بدن بیشتری را ثبت کرد.
حمیدرضا زنگوئی، دکتر محمد یوسفی، دکتر عباس عباس فرجاد پزشک، خورشید بیجاری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
شناخت بیومکانیک صحیح مفصل زانو حین فرود تک پا و اصلاح الگوهای حرکتی غلط، میتواند یکی از روشهای پیشگیری از وقوع مجدد آسیب لیگامان صلیبی قدامی باشد. بنابراین هدف از این مطالعه، مرور تحقیقاتی است که به بررسی بیومکانیک صفحه کرونال اندام تحتانی حین فرود تک پای چند جهته پرداخته اند. مقالات مربوطه از پایگاه های اطلاعاتی معتبر و با کلیدواژه هایSingle Leg Landing, Landing, Kinematic, Biomechanics, Return to Sport, Performance Test, Functional Test, Hop Test, Kinetic به روش جستجوی موضوعی از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۳، مورد بررسی قرار گرفتند. در مجموع ۱۰۲۲ مقاله شناسایی و مطالعات تکراری حذف شدند. سپس عناوین و چکیده مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و ۴۳۹ مطالعه به علت عدم همخوانی با سوال تحقیق از مطالعه خارج شدند و تنها ۱۹ مقاله که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این بررسی نشان داد که تنها SLL در جهت رو به جلو در بیشتر متون با استفاده از یک سیستم تحلیل حرکت سه بعدی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین شواهدی در مورد بیومکانیک سایر جهات SLL و در مورد کاربرد آنالیز حرکت دو بعدی برای ارزیابی بیومکانیک SLL چند جهته وجود ندارد.
خانم مریم قربانی، دکتر رسول یاعلی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
ثبات وضعیت بدنی و عملکرد حرکتی متفاوت ممکن است در آسیبهای ثانویه در افراد با کف پای صاف منعطف در مقایسه با افراد دارای کف پای نرمال نقش مهمی ایفاء کند. با این حال تفاوت بین ثبات ایستا، پویا و عملکرد حرکتی افراد با و بدون کف پای صاف منعطف مورد بررسی قرار نگرفته است. این مطالعه به مقایسه ثبات ایستا و پویا و حرکات کارکردی آزمودنیهای با و بدون کف پای صاف منعطف پرداخته و ارتباط بین حرکات کارکردی با ثبات ایستا و پویا را بررسی میکند. ۹۶ آزمودنی (گروه کف پای صاف منعطف: ۲۵ نفر؛ گروه کف پای نرمال: ۷۱ نفر) آزمون غربالگری حرکات کارکردی (FMS)؛ آزمون تعادل شارپند رومبرگ و تست تعادل وای (Y) را اجرا نمودند. نمرات حرکات کارکردی و ثبات ایستا در گروه کف پای نرمال بطور معناداری بیشتر از گروه کف پای صاف منعطف بود (۰۵/۰≥P). امتیاز کلی تست Y بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (۰۵/۰≤P). در گروه کف پای نرمال همبستگی معناداری بین نمرات حرکات کارکردی با ثبات پویا مشاهده شد (۰۵/۰≥p). این نتایج نشان میدهد که افراد مبتلا به صافی کف پای منعطف نسبت به افراد با کف پای نرمال دارای عملکرد حرکتی و ثبات ایستای متفاوت اما ثبات پویای مشابهای هستند. این نتایج می تواند بیانگر این باشد که ارتباطی بین ثبات ایستا و پویا وجود ندارد و این دو عملکرد از یکدیگر مجزا هستند.
فرشید آقابیگی، محمد کریمی زاده اردکانی، محمدحسین علیزاده، هومن مینونژاد،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر طراحی و اجرای یک سیستم نظارت بر آسیب های ورزشی در دانش آموزان بود. آسیب های ورزشی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های استان ایلام با استفاده از روش های آنلاین و فرم کاغذی در طی یک ترم تحصیلی توسط دبیران تربیت بدنی ثبت گردید و در پایان با استفاده از پرسشنامه به نظرسنجی از آنان نسبت به این روش ها پرداخته شد. پژوهش از نوع توصیفی-مقایسه ای بوده و از مجذور کای دو(x ۲) در سطح معناداری(P<۰/۰۵) برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد. در مجموع ۱۵۱ آسیب گزارش شد که ۷۶ آسیب (۴/۵۰ درصد) با روش آنلاین، ۷۰ آسیب (۳/۴۶ درصد) با روش آنلاین-کاغذی و ۵ آسیب (۳/۳ درصد) با روش کاغذی ثبت گردید. در مجموع روش ثبت آنلاین (۱۴۶ آسیب) به طور معناداری بیشتر از ثبت کاغذی (۷۵ آسیب) مورد استفاده قرار گرفته (۰۰۱/۰=p) که دبیران تربیت بدنی دلایل استفاده بیشتر از روش آنلاین را: در دسترس بودن، کارکردن راحتتر با آن و بازیابی آسان تر اطلاعات ثبت شده عنوان کردند. اما در مقابل نیز قطعی و کندی سرعت اینترنت را بعنوان مواردی که می تواند موجب ایجاد اختلال شود بیان کردند. با توجه به نتایج به نظر می رسد استفاده از روش های آنلاین در جهت ثبت آسیب های ورزشی در مدارس موثرتر باشد.
دانشجو مینا خنتان، دکتر بهروز عبدلی، دکتر علیرضا فارسی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCS) بعنوان یکی از جدیدترین روشهای تکمیلی در راستای ارتقای عملکرد ورزشی و آمادگی روانی ورزشکاران حرفهای است. در پژوهش حاضر، اثرات ۱۰ جلسه tDCS آندال، دوگانه همزمان در یک نیمکره مغز، در نواحی قشر حرکتی اولیه (M۱) و قشر پیشپیشانی پشتی (DLPFC)، را بر عملکرد شنا، سرسختی ذهنی و فشار ادراک شده بررسی کردیم. ۲۰ شناگر حرفهای مرد (سن: ۰۰/۱۹±۸۶/۲ سال) در این پژوهش تصادفی، دوسوکور و تجربی-شاهد شرکت کردند. آزمون عملکرد ۱۰۰ متر شنای آزاد، پرسشنامه سرسختی ذهنی(SMTQ) و مقیاس فشار ادراک شده (RPE) به عنوان پیش آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس، ۱۰ جلسه tDCS (هر جلسه به مدت ۲۰ دقیقه و شدت ۲ میلیآمپر) اعمال شد. ۴۸ ساعت پس از دهمین جلسه tDCS، ارزیابیها تکرار شدند. جهت تجزیه و تحلیل آماری از روش ANCOVA استفاده شد. یافتهها: پس از چندین جلسه tDCS، عملکرد شنا بهطور معنیداری بهبود یافت (۰۳/۰=P)؛ نمره کل سرسختی ذهنی بهطور معنیداری (۰۴۶/۰=P) افزایش یافت و تغییر معناداری در RPE مشاهده نشد. بر اساس نتایج این مطالعه، tDCS چند جلسهای همراه با تمرینات متداول برای بهبود عملکرد شناگران و جنبههای روانشناختی توصیه میشود. بنابراین، tDCS میتواند به عنوان یک روش آمادهسازی مغزی در نظر گرفته شود.
دکتر مریم کاویانی، آقای هادی بابارحیمی، خانم مهتاب امیری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ ترس-اجتناب ورزشکار بود. ۱۲۰ ورزشکار با سطوح مهارتی و رشته های مختلف انتخاب و پرسشنامۀ ترس اجتناب ورزشکاران، فاجعه آمیزی درد، ترس از حرکت ، اضطراب آسیب ورزشی را تکمیل کردند. روایی صوری و صحت ترجمۀ نسخۀ فارسی پرسشنامۀ ترس اجتناب ورزشکاران با روش ترجمه، بازترجمه تأیید شد. از شاخص آلفای کرونباخ، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی درون طبقهای و همسانی درونی و پایایی زمانی استفاده شد. نتایج نشان داد، مدل تک عاملی پرسشنامۀ اجتناب- ترس ورزشکاران برازندگی ضعیفی داشت. بعد از انجام تحلیل عاملی اکتشافی و مشخص شدن سه عامل در این پرسشنامه ها، مدل تحلیل عاملی تاییدی نیز برازش مناسب داده ها با این مدل را نشان داد؛ بطوریکه شاخص سی اف ای ۹۶/۰ و شاخص تی. ال. آی ۹۴/۰ بهدست آمد و نیز شاخص رمزی ۰۵/۰ و نسبت خیدو به درجه آزادی ۳۹/۱ بهدست آمد. بنابراین نسخۀ فارسی پرسشنامۀ اجتناب- ترس ورزشکاران ۳عاملی و دربردارندۀ ۱۰ سؤال و سه سازه فاجعه آمیزی( گویه های ۱، ۵، ۸)، ترس از حرکت( ۴، ۶، ۷) و باورهای ترس- اجتناب( گویه های ۲، ۳، ۹، ۱۰) در جامعه ورزشکاران ایرانی تایید شد.
بهنام مرادی، امیر لطافت کار، ملیحه حدادنژاد، مهدی حسین زاده، مهدی خالقی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه و هدف: خسته شدن ورزشکاران مستعد آسیب و قرارگیری آنها در وضعیتهایی نظیر انجام مانور برشی احتمال ریسک آسیب لیگامان صلیبی قدامی را افزایش میدهد. لذا هدف از پژوهش حاضر پاسخ به این سوال است که آیا خستگی عملکردی اثر تمرینات عصبی عضلانی بر متغیرهای کینتیکی حین اجرای کاتینگ را در مردان ورزشکار مستعد آسیب تغییر میدهد؟
روش بررسی: پژوهش حاضر نیمه تجربی بوده و در دو گروه کنترل و تجربی بصورت طرح پیش آزمون و پس آزمون با و بدون خستگی قبل و بعد تمرینات عصبی- عضلانی اجرا شد. ۳۲ دانشجوی مرد ورزشکار ۱۸ تا ۲۵ سال همراه با نقص کنترل تنه، بصورت هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در گروه کنترل (۱۶ نفر) و تجربی (۱۶ نفر) قرار گرفتند. از صفحه نیرو جهت اندازهگیری نیروهای عکس العمل زمین استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس برای تجزیه و تحلیل آماری در سطح کوچکتر از ۰۵/۰P < بکار گرفته شد.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر بهبود معنی دار متغیرهای نیروی عکس العمل زمین را در پس آزمون گروه تجربی نسبت به پیش آزمون نشان داد (۰۵/۰P<). در حالی که هیچ یک از این متغیرها در گروه کنترل تغییر معنی داری نداشتند (۰۵/۰P>).
نتیجه گیری: بنظر میرسد انجام تمرینات عصبی - عضلانی تنه و ران در ورزشکاران با نقص کنترل تنه سبب بهبود قابل توجهی در ثبات کنترل تنه میشود به طوریکه در شرایط با و بدون خستگی توانستند بهبود معناداری را در پارامترهای منتخب نیروهای عکس العمل زمین نشان دهند. لذا احتمالاً این شیوه تمرینی را بتوان بعنوان روشی سودمند در ورزشکاران و شرایط نامبرده توصیه نمود.
خدیجه ملایی، ساناز میرزایان شانجانی، علی گُرزی، یاسر کاظم زاده، عبدالعلی بنائی فر،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
تستوسترون انانتات باعث افزایش رشد عضلانی و عملکرد ورزشی میشود اما با فشار اکسایشی و آسیب بافتها همراه است. این مطالعه تاثیر پروپولیس بر نشانگرهای فشار اکسایشی ناشی از تستوسترون انانتات در بافت کلیه موشهای صحرایی ماده ویستار تحت تمرین مقاومتی را بررسی کرد. ۲۲ موشصحرایی ماده با سن ۸ هفته و وزن ۲۰۸,۲۲±۱۴,۱۷ گرم به سه گروه تقسیم شدند: ۱) تمرین مقاومتی+دارونما (n=۶)، ۲) تمرین مقاومتی+تستوسترون انانتات (n=۸)، ۳) تمرین مقاومتی+تستوسترون انانتات+پروپولیس (n=۸). موشها تحت پروتکل تمرین مقاومتی ۸ هفتهای (پنج روز در هفته) قرار گرفتند. تستوسترون انانتات با دوز ۲۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن تزریق و پروپولیس با دوز ۴۰۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن گاواژ شد (سه بار در هفته). سطوح سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و مالون دی آلدئید (MDA) با اسپکتروفتومتری اندازهگیری شدند. تحلیل واریانس یکراهه و آزمون بونفرونی برای مقایسه گروهها استفاده شد. نتایج نشان داد که تستوسترون انانتات باعث کاهش GPX و SOD و افزایش MDA میشود. پروپولیس منجر به کاهش نسبی این نشانگرهای فشار اکسایشی شد و اثرات آنتیاکسیدانی آن را نشان داد.
دکتر سجاد کرمی، دکتر حمید رجبی، دکتر مجید کاشف، دکتر محمد علی قرائت،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
سابقه و هدف : مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مصرف حاد مکمل گلوتامین همراه با فعالیت ورزشی تناوبی بر پاسخ Hsp۷۰ و لاکتات خون بازیکنان فوتبال باشگاهی انجام گرفت. مواد و روشها : ۳۲ بازیکن تیم راه آهن تهران انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل، مکمل، مکمل- فعالیت ورزشی و فعالیت ورزشی تقسیم شدند. آزمودنیها قبل از انجام مطالعه در تمرینات روزانه شرکت داشتند و فقط دو گروه مکمل- فعالیت ورزشی و فعالیت ورزشی، پروتکل تناوبی را انجام دادند. نمونه خون پایه، پیشآزمون، پسآزمون و ۹۰ دقیقه پس از آزمون گرفته شد. مکمل و دارونما به مقدار g/kgBW۵/۰ و حجم ml/kgBW۵ یک ساعت قبل از پروتکل تناوبی مصرف شد. پروتکل تناوبی شامل ۳ مرحله دویدن ۲۰ دقیقهای با شدت ۸۰% حداکثر ضربان قلب بیشینه و استراحت ۵ دقیقهای پیاده روی بین مراحل بود. مقادیر HSP۷۲ و لاکتات خون به ترتیب با استفاده از روش الایزا و آنزیماتیک سنجیده شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازههای تکراری و عامل بین گروهی در سطح ۰۵/۰ P≤تحلیل شد. یافتهها : مکمل گلوتامین به تنهایی و همراه با ورزش محرک پاسخ HSP۷۲ بوده و ترکیب مکمل- فعالیت ورزشی منجر به پاسخ بزرگتری از HSP۷۲ میشود و در این پاسخ تغییرات لاکتات نقشی نداشته است. نتیجهگیری : به نظر میرسد که مصرف مکمل گلوتامین در طولانی مدت سازگاریهای بیشتری را ایجاد کند که البته باید مورد مطالعه قرار بگیرد.
marzieh sekonji، hasan sadeghi، neda boroushak، mohd sofian omar fauzee،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
یکی از شایع ترین ناهنجاری های اندام تحتانی، کف پای صاف منعطف است که با کاهش قوس طولی داخلی همراه می باشد که تقریبا کف پا با زمین تماس کامل پیدا می کند و منجر به ایجاد ناراستایی در ساختارهای بخش اسکلتی پا می شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرینات موضعی و جامع بر حس عمقی، تعادل و افت ناوی مچ پا دختران ۱۸-۱۰ سال دارای ناهنجاری کف پای صاف منعطف بود. این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود که در ۲ مرحله پیش آزمون-پس آزمون انجام شد. ۵۱ دختر دارای کف پای صاف منعطف، به عنوان آزمودنی وارد این پژوهش شدند و به صورت تصادفی در ۲ گروه تجربی (جامع و موضعی) و یک گروه کنترل (هر گروه ۱۷ نفر) تقسیم شدند. از تمامی آزمودنی ها شاخص افت ناوی به منظور بررسی وضعیت کف پا به عنوان یکی از معیارهای ورود به تحقیق گرفته شد. آزمودنی های گروه تجربی، تمرینات اصلاحی را به مدت ۶ هفته ( ۳ جلسه در هفته به مدت ۳۰ دقیقه) انجام دادند در حالی که گروه کنترل فعالیت های معمول خود را اجرا می کردند. قبل و بعد از اجرای تمرینات حس عمقی، تعادل و افت ناوی ارزیابی گردید. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نسخه ۲۶ نرم افزار SPSS انجام شد و به منظور بررسی تفاوت های بین گروهی از آزمون تحلیل کوواریانس و به منظور بررسی تغییرات درون گروهی از آزمون تی همبسته استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان داد گروه تمرینات اصلاحی در پس آزمون به طور معناداری در حس عمقی، شاخص افت ناوی و تعادل عملکرد بهتری را نسبت به پیش آزمون داشته است (P=۰,۰۰۰) اما در گروه کنترل تفاوت معناداری بین ۲ مرحله آزمون مشاهده نشد (P> ۰,۰۵). همچنین در مقایسه بین گروهی مشاهده شد که در پس آزمون متغییرهای حس عمقی، شاخص افت ناوی و تعادل گروه تجربی نتایج بهتری را نسبت به گروه کنترل به دست آورده است (P<۰,۰۵). نتایج پژوهش نشان می دهد ۶ هفته تمرینات موضعی و جامع به طور معناداریی باعث بهبود حس عمقی، تعادل و افت ناوی در دختران ۱۸-۱۰ سال دارای کف پای صاف منعطف شده است. با توجه به نتایج بدست آمده در این پژوهش به نظر می رسد تمرینات اصلاحی بتوانند در این گروه در جهت بهبود حس عمقی ، تعادل ایستا و همچنین پاسچر کف پا مورد استفاده قرار گیرد.
دکتر روح الله نیکویی، خانم بهاره حاج ملک، دکتر داریوش مفلحی، آآقای امیر نژاد وزیری،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش نیمه تجربی حاضر، بررسی اثر مقاومت به انسولین بر انتخاب سوبسترای مصرفی حین تمرین در زنان چاق دیابتی بود.
روش: ۲۴ زن غیرفعال چاق بطور هدفمند انتخاب و در سه گروه سالم (n=۸,BMI=۳۱,۰۳±۱,۱۸)، دیابتی غیر مقاوم به انسولین (n=۸,BMI=۳۰,۹۱±۰,۷۸) و دیابتی مقاوم به انسولین (n=۸,BMI=۳۱,۵۷±۰,۹۱) در تحقیق شرکت و یک آزمون فزاینده استاندارد را با بار کاری اولیه ۵۰ وات و افزودن ۲۰ وات به بارکاری هر ۳ دقیقه تا وقوع واماندگی، انجام دادند. گازهای تنفسی در خلال آزمون جمعآوری شد. FATmax به عنوان نقطهای که چربی بیشترین سهم را در انرژی مصرفی تمرین دارد و نقطه تقاطع چربی و کربوهیدرات به عنوان نقطهای که سوخت غالب از چربی به کربوهیدرات تغییر میکند، تعیین و اکسیژن مصرفی و ضربان قلب معادل با آنها استخراج روش آنالیر واریانس یکراهه با هم مقایسه شدند.
نتایج: مقادیر اکسیژن مصرفی و ضربان قلب معادل با نقطه تقاطع چربی و کربوهیدرات در هر دو گروه دیابتی نسبت به گروه کنترل پایینتر در گروه مقاوم به انسولین نسبت به گروه غیرمقاوم به انسولین و سالم به طور معنی دار پایینتر بود (همه P ˂۰,۰۵). اکسیژن مصرفی معادل با نقطه FATmax گروه غیرمقاوم به انسولین و مقاوم به انسولین نسبت به گروه کنترل نیز پایینتر بود (همه P ˂۰,۰۵) و دو گروه دیابتی باهم تفاوتی نداشت.
نتیجه گیری: بهطور کلی نتایج حاکی است که مقاومت به انسولین باعث اکسیداسیون بیشتر کربوهیدرات و استفاده کمتر از چربی در شدتهای تمرینی زیربیشینه میشود.
واژگان کلیدی: مقاومت به انسولین، انتخاب سوبسترا، FATmax point، Cross over point، چاقی
دکتر افشین مقدسی،
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
تقویت عضلات موضعی کف پا در کنترل پرونیشن مؤثر است. با این حال، شناخت تأثیر تقویت سایر گروه های عضلانی در ابتدای راه است. هدف این مطالعه تعیین تأثر تمرینات اصلاحی جامع و موضعی بر شاخص پاسچر پا در افراد مبتلا به کف پای صاف منعطف بود. تعداد ۴۴ نفر از دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز تمرینات اصلاحی نشاط شهر ایلام با نمره شاخص پاسچر پا بین ۶ تا ۱۲، به عنوان نمونه آماری انتخاب و به صورت تصادفی طبقه ای در چهار گروه تمرینات اینترینسیک، تمرینات اینترینسیک + اکسترینسیک، تمرینات اصلاحی جامع و کنترل تقسیم شدند. شاخص پاسچر پا در پیش آزمون، پایان هفته های ششم و دوازدهم مورد اندازهگیری قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مدل ترکیبی استفاده شد. نتایج نشان داد که در گروههای تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری در شاخص پاسچر پا ایجاد شده است (۰۵/۰>P). شاخص پاسچر پا در گروه جامع کاهش معناداری را نسبت به تمامی گروه ها نشان داد (۰۵/۰>P). اما بین دو گروه اینترینسیک و گروه اینترینسیک + اکسترینسیک در پای راست (۹۸۰/۰=P) و چپ (۹۶۵/۰=P) اختلاف معنادار نبود. تمرینات اصلاحی جامع، با توجه به اصل واکنش های زنجیره ای بدن انسان و تمرکز بر فعال سازی تمامی عضلات دیستال و پروگزیمال مؤثر در بروز ناهنجاری نسبت به تمرینات موضعی در اصلاح کف پای صاف منعطف مؤثرتر است.