5 نتیجه برای اسدی
مسعود اسدی، علی محمد نظری، باقر ثنایی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرخانواده درمانی کوتاه مدت ستیر بر الگو های ارتباطی زوج ها انجام گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی و در قالب یک طرح آمیخته انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکِّل از کلیه ی زوج های داوطلب شهر قزوین بود. نمونه پژوهش شامل 16 زوج (8 زوج گروه آزمایش و 8 زوج گروه کنترل) بودند که به روش نمونه گیری داوطلب با جایگزینی تصادفی انتخاب شدند. پس از ریزش اولیه 6 زوج در گروه آزمایش و 6 زوج در گروه کنترل تا پایان پژوهش حضور داشتند. گروه آزمایش در 6 جلسه خانواده درمانی کوتاه مدت ستیر شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. ابزار پژوهش «پرسشنامه الگو های ارتباطی (CPQ) کریستنسن و سالاوی (1984) » بود که زوج های هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، آن را تکمیل کردند. نتایج تحلیل کواریانس عاملی نشان داد که بین گروه آزمایش و گروه کنترل در الگو های ارتباطی ِسازنده متقابل و اجتناب متقابل در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود ندارد (P>0/05)، اما در الگوی های ارتباط توقع/کناره گیر و توقع مرد/کناره گیر زن بین گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (P<0/05).
حمید اسدی، محمدباقر کجباف، سیدعلی کلاهدوزان، سعید گودرزی، ثریا حسینی رضی،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر ساخت یک الگوی پیشبینی کننده برای شناسایی عوامل محافظت کننده و خطر زا در دانشجویان در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانی بود. طرح پژوهش همبستگی و جامعهی آماری4564 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی بود که با روش نمونهگیری طبقهای نسبی560 نفر انتخاب شدند. دادهها با مقیاسهای سلامت عمومی گلدبرگ، حمایت اجتماعی بخشی پور، پیروی و عابدیان، سبک مقابلهای اندلر و پارکر و مقیاس خطر خودکشی مرکز پژوهش سلامت رفتاری شمال غرب و مؤسسه پژوهشی منتر جمع آوری و براساس رگرسیون لوجستیک تحلیل شد. نتایج نشان داد باورهای مذهبی، حمایت اجتماعی و سبک مقابله مسأله مدار در کاهش خطر ابتلاء به اختلالات روانی و سابقه اختلالات روانی، و سبک مقابله هیجان مدار در افزایش خطر ابتلاء به اختلالات روانی مؤثر است. بهرهمندی از باورهای مذهبی سطح بالاتر، به نسبت 34/0 به اندازه (66/0-)، برخورداری از حمایت اجتماعی به نسبت 64/0 به اندازه (36/0-) و سبک مقابله مسأله مدار به نسبت 77/0 به اندازه (23/0-) شانس خطر ابتلاء به اختلالات روانی را کاهش میدهد. در حالیکه سابقه اختلالات روانی و سبک مقابله هیجان مدار، شانس خطر ابتلاء به اختلالات روانی را به ترتیب 4.35 و 1.95 برابر افزایش میدهد. با ارائه یک الگوی پیشبینی کننده میتوان عوامل محافظت کننده را تقویت کرد و عوامل خطرزا را کاهش داد و از آن در جهت طرحهای پیشگیری اولیه استفاده نمود.
مهدی عبداله زاده رافی، مریم حسن زاده، عباس نسائیان، رقیه اسدی گندمانی،
دوره 10، شماره 2 - ( دوره 10، شماره 2 1395 )
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی شیوع اختلالهای رفتاری و پیش بینی آن بر اساس آزاردیدگی هیجانی در دانشآموزان متوسطه اول شهرستان جاجرم بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه این پژوهش را کلیه دانشآموز متوسطه اول شهر جاجرم تشکیل داد. 519 دانشآموز به صورت تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. این دانشآموزان پرسشنامه خودگزارشدهی نوجوان و پرسشنامه آزاردهی هیجانی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و روشهای استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده شد. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد بین اختلالهای رفتاری (نمره کل، اختلالهای نارسایی توجه-بیشفعالی، نافرمانی مقابلهای و سلوک) با آزاردیدگی هیجانی (نمره کل و خرده مقیاسهای آن) رابطه مثبت معناداری وجود دارد (05/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد متغیرهای آزاردیدگی هیجانی قادر به پیشبینی اختلالهای رفتاری هستند (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین آزاردیدگی هیجانی و اختلالهای رفتاری رابطه وجود دارد بنابراین در محیط های آموزشی به این مقوله ها باید توجه بیشتری شود.
پیمان مامشریفی، فرامرز سهرابی، هانیه رضائی فر، هانیه روزبهانی، نازنین اسدی، سارا شعبانیان اول خانسری، زهرا روشن قیاس،
دوره 14، شماره 3 - ( دوره چهاردهم، شماره سوم، پاییز 1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی سلامت روان بر اساس متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیۀ اعضای هلالاحمر هفت استان (آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، گیلان، کرمان و هرمزگان) بودند که از میان آنها 218 نفر با روش تمام شماری بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه حمایت اجتماعی (SSQ)، پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامه سلامت روانی (SCL-25) بودند. سپس دادههای حاصل با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام تجزیهوتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی با سلامت روان رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین بین بعد شخصیتی روان رنجور خویی با سلامت روان رابطۀ مثبت معناداری وجود داشت (نکته: نمرات بالا در پرسشنامه سلامت روان حاکی از پایین بودن سلامت روانی است). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که حمایت اجتماعی و بعد شخصیتی روان رنجور خویی توانستند 20 درصد از واریانس متغیر سلامت روان را تبیین و آن را پیشبینی کنند. بر اساس نتایج پژوهش میتوان گفت که متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی میتوانند نقش مهمی در ارتقا سلامت روان در افراد داشته باشند و لزوم توجه به این متغیرهای مهم در برنامههای ارتقا سلامت روان باید مدنظر قرار گیرد. |
دکتر فاطمه دهقانی آرانی، خانم زهرا اسدی، دکتر حجتالله فراهانی،
دوره 17، شماره 4 - ( دوره هفدهم ، شماره چهارم،زمستان 1402 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ میان تمایل به کمک به دیگران و تابآوری و رشد پس از آسیب با نقش تعدیلکنندگی احساس گناه مرتبط با آسیب در افراد دارای سابقۀ ابتلا به بیماری کووید-19 در افراد نزدیک بود. به این منظور، 189 نفر از افرادی که یکی از نزدیکان آنها طی شش ماه اخیر بهعلت ابتلا به بیماری کووید-19 در بخش مراقبتهای ویژۀ بیمارستان بستری شده بودند، به شیوۀ در دسترس انتخاب شدند و اقدام به تکمیل پرسشنامههای رشد پس از آسیب، تابآوری، احساس گناه مرتبط با آسیب و نوعدوستی بزرگسالان کردند. براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطۀ میان تابآوری و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیلکنندگی نداشتند. در مقابل، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطۀ میان رشد پس از آسیب و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیلگنندگی داشت. نتیجه گیری از یافته های مطالعه حاضر میتواند گویای نقش عوامل بین فردی و درون فردی در ارتقای سازگاری و حتی رشد افراد متعاقب تجارب آسیب زا باشد.