3 نتیجه برای زمانی
جهانگیر کاشفی نیشابوری، نرگس زمانی، محمد درویشی،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
خانواده کودکان مبتلا به اختلال اختلال سیالی(روانی) از اختلالات بالینی و نیمه بالینی رنج میبرند، لذا هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش کنترلتکانه بر رفتارهای تکانشی اختلالات نیمهبالینی خواهران کودکان اختلال سیالی(کلامی)، با استفاده از طرح مطالعه موردی است.
دریک بررسی تک موردی آزمایشی از نوع خط پایه چندگانه فرایند درمان بر روی سه آزمودنی انجام گرفت. سه شرکت کننده مبتلا به اختلالات تکانشی با اختلالات افسردگی، اضطراب، پیش از مداخله، حین مداخله و پس از مداخله با استفاده از مقیاس تکانشگری بارات(2004)، پرسشنامه افسردگی بک ویراست دوم(2000) و پرسشنامه اضطراب بک(1988) ارزیابی شدند.
نتایج پژوهش نشان داد، که این درمان به کاهش نشانههای تکانشگری بیبرنامگی، شناختی از متغیر تکانشگری و کاهش اضطراب و افسردگی منجر شد ولی در متغیر تکانشگری حرکتی در مراجع سوم تغییر معناداری مشاهده نشد.
نتایج بررسی این سه آزمودنی، حاکی از اثربخشی بالینی درمان کنترلتکانه بر رویکرد بر رفتارهای تکانشی و اختلالات نیمهبالینی اضطراب و افسردگی خواهران کودکان اختلال سیالی(روانی) بود. هرچند این مطالعه فاقد گروه کنترل بود، اما یافتههای پژوهش حاضردلالت بر تعمیم پذیری بالای یافته های مربوط به کنترل تکانه است. در نهایت، میتوان گفت که این روش درمانی، موثر بوده و برای بررسی بیشتر اثربخشی آن، مطالعات ارزیابی کنترل شدهای در جهت رسیدن به نتیجه قطعی لازم است.
اصغر نوروزی، علیرضا مرادی، کریم زمانی، جعفر حسنی،
دوره 11، شماره 3 - ( پاییز 1396، دوره 11، شماره 3 1396 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا با درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی سالمندان انجام شد. روش پژوهش، تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. نمونه پژوهش شامل 66 نفر (46 زن و 20 مرد) بود که با روش نمونهگیری تصادفی ساده از میان سالمندان مراجعه کننده به مراکز توانبخشی سالمندان روزانه بهزیستی شهرستان ساری انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه آزمایشی (دو گروه) و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی استفاده شد. برای گروه آزمایشی اول معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا طی 8 جلسه 75 دقیقه ای آموزش داده شد و برای گروه آزمایشی دوم درمان پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای ارائه شد و در این مدت گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد معنادرمانی مبتنی بر اندیشه های مولانا و درمان پذیرش و تعهد موجب افزایش بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های آن در سالمندان میشود (P<0.01). هم چنین، یافته ها نشان داد بین اثربخشی دو گروه معنادرمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی سالمندان تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس سافته ها می توان استدلال کرد که اندیشه های مولانا می تواند منبع خوبی برای غنی سازی مداخلات روان شناختی برای سالمندان محسوب شود.
محمد صادق زمانی زارچی، مسعود غلامعلی لواسانی، جواد اژه ای، علی حسین زاده اسکویی، سحر صمدی کاشان،
دوره 12، شماره 1 - ( دوره دوازدهم، شماره اول 1397 )
چکیده
طلاق، یک واقعیت در زندگی بسیاری از افراد در سرتاسر دنیاست. این پدیده به طرق گوناگون، زندگی افراد را تحتتأثیر خود قرار میدهد و سرمنشأ تحولات پیچیدهی عاطفی، شناختی و فیزیکی در نظام خانواده و بهویژه نزد فرزندان است. در این راستا این تحقیق با هدف بررسی تجربهی زیستهی فرزندان طلاق در زمینهی تجارب هیجانی آنان انجام گرفته است. پژوهش حاضر کیفی بوده و طرح آن از نوع پدیدارشناسی است. بههمین منظور 17 نفر از نوجوانان پسر و دختر 12-18سالهای که جدایی والدینشان را تجربه کرده بودند، به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از مصاحبههای نیمهساختاریافته و اکتشافی مورد مطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونهگیری تا زمان اشباع دادهها ادامه یافته است. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها، ابتدا دادهها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه بهوسیلهی سه زیرمضمون که نشاندهندهی تجارب زیستهی مشارکتکنندگان بود، به نمایش گذاشته شد. این زیرمضمونها بهترتیب شامل خشم و تنفر، ترس و احساس بیپناهی بوده و هریک بهصورت مجزا، مؤلفهها و واحدهای معنایی حمایتکننده دارند. آنچه از نتایج این تحقیق برمیآید این است که فرزندان طلاق هیجاناتی را تجربه میکنند که در مواردی میتواند بهزیستی و سلامت روانشان را تحتالشعاع قرار دهد. نتایج بهدستآمده بر لزوم تبیین عمیقتر تجارب زیستهی این افراد توسط روانشناسان و مددکاران و ارائهی مداخلات درمانی مبتنی بر مضامینِ برآمده از مطالعهی حاضر، با تمرکز بر بهبود وضعیت هیجانی آنان تأکید دارد.