6 نتیجه برای سرافراز
مهدی رضا سرافراز، هادی بهرامی احسان، علیرضا زرندی،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط دو سازهی کلینگر سنجش خودآگاهی یعنی بهوشمندی و خودشناسی انسجامی با مشکلات در سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی میباشد. به این منظور 249 دانشجوی دانشگاه ورامین (170 نفر مؤنث، و 79 نفر مذکر) به مقیاسهای بهوشمندی (براون و رایان، 2003)؛ خودشناسی انسجامی (قربانی، واتسون وهارگیس، 2008)؛ سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، معنوی (کاترندال و اویریارو، 2007)؛ و افسردگی، اضطراب، استرس (لویباند و لویباند، 1995)، پاسخ دادند. یافتههای پژوهش نشان داد هر دو سازهی بهوشمندی و خودشناسی انسجامی با همهی ابعاد سلامت به صورت منفی مرتبط بود. علاوه بر این خودشناسی انسجامی توانست همهی ابعاد سلامت را فراسوی بهوشمندی پیشبینی کند. یافتههای پژوهش بر مبنای ماهیت انسجامی و زمانمند فرایندهای خودآگاهی و تمایز دو مفهوم بهوشمندی و خودشناسی انسجامی در سنجش این فرایندها مورد بحث قرار گرفت، و بر لزوم بررسیهای بیشتر در مورد جهت علّی روابط مشاهده شده و نیز ماهیت تأثیر گذار خودآگاهی بر ابعاد سلامت صحه گذاشت.
ضحی سعیدی، نیما قربانی، مهدیرضا سرافراز، محمدحسین شریفیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط شفقت خود، ارزش خود و آمادگی برای شرم و گناه با تجربهی شرم و گناه پس از بازسازی تجربهی خطا و اشتباه پرداخته است. در این مطالعه شبه تجربی 80 دانشجوی دانشگاه تهران (زن 54، مرد 26) به مقیاسهای شفقت خود، ارزشخود و زیرمقیاس آمادگی برای شرم و گناه پرسشنامهی عاطفه خودآگاه-3 پاسخ دادند. بعد از القای هیجان شرم و گناه از طریق بازسازی تجربهی خطا و اشتباه در این افراد، میزان هیجانات ناخوشایند آنها از طریق چک-لیست صفات شرم و گناه مبتنی بر نظریهی تانگنی و پرسشنامه هیجانات ناخوشایند سنجیده شد. یافتهها نشان داد آمادگی برای شرم به صورت مثبت و شفقت خود به صورت منفی با هیجانات ناخوشایند ارتباط دارند. ارزش خود تنها با هیجان شرم ارتباط منفی داشت و آمادگی برای گناه با هیچکدام از هیجانات رابطهای نشان نداد. همانطور که پیشبینی شده بود، شفقت خود توانست فراسوی آمادگی برای شرم و گناه، هیجانات ناخوشایند را پیشبینی کند. در حالی که ارزش خود توانایی پیشبینی هیجانات ناخوشایند را نداشت. یافتهها با توجه به ماهیت متفاوت سازههای شفقت خود و ارزش خود تبیین شدهاند.
مهدی رضا سرافراز، نیما قربانی، عابدین جواهری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده
با ساخت فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری بیشتر مطالعات در این حوزه، برای سنجش ظرفیت عمومی خود مهارگری از آن استفاده کرده اند. یافته های ناهمخوان در مورد سازش یافتگی خود مهارگری در ساختار تک عاملی این مقیاس تردید ایجاد کرده است. مطالعه ی پیش رو با هدف ارزیابی ساختار عاملی این مقیاس در ایران انجام گردید. 247 (زن 188، مرد 53، نامشخص: 6) دانشجوی دانشگاه های استان تهران به مقیاس های فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری، مقیاس نشخوار ذهنی، مقیاس حالت نگرانی، مقیاس احساس سرزندگی، مقیاس اضطرابوافسردگی، پاسخ دادند. یافته های تحلیل عامل تأییدی نشان داد مدل تک عاملی با داده ها برازش ندارد. تحلیل عامل اکتشافی ساختار دو عاملی را مطرح کرد که در تحلیل تأییدی مجدد برازش مطلوبی داشت. یافته ها با نگاهی به دیدگاه های مربوط به دو وجه خود مهار گری مورد بحث قرار گرفت و بر لزوم بازنگری نظریه ها و پژوهش در وجوه متفاوت بازدارنده و برانگیزنده ی خود مهارگری، صحه گذاشت.
مهرداد پورشهبازی، مهدی ایمانی، مهدی رضا سرافراز،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1396، دوره 11، شماره 4 1396 )
چکیده
معنویتگرایی و عمل به باورهای دینی، بهعنوان دو متغیر مرتبط با بهزیستی روانشناختی و جسمی، در تبیین بسیاری از پیامدهای مثبت روانشناختی در مبتلایان به درد مزمن سهیماند. در این پژوهش نقش احتمالی این متغیرها در پیشبینی پذیرش درد (قبول درد و تعهد به انجام فعالیتها بدون اعتنا به حضور درد) در مبتلایان به بیماری آرتریت روماتوئید بررسی شد. این پژوهش از نوع توصیفیهمبستگی بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 80 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید به روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند، انتخاب شده و به پرسشنامۀ سنجش نگرش معنوی، مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد)، پرسشنامۀ ویرایششدۀ پذیرش درد مزمن پاسخ دادند. دادهها بهوسیلۀ ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیهوتحلیل شد. یافتهها نشان داد که توانایی معنوی 13درصد از تغییرات تعهد به انجام فعالیتها (یکی از مؤلفههای پذیرش تجربۀ درد) را پیشبینی میکند (01/0p<). ضمناً عمل به باورهای دینی رابطۀ معناداری با پذیرش تجربۀ درد و ارزشهای زندگی نداشت. بر این اساس، هنگامیکه معنویتگرایی در رفتار فرد تجلی مییابد (توانایی معنوی)، در پیشبینی پذیرش تجربۀ درد و ارزشهای زندگی مبتلایان به درد مزمن مفید واقع میشود؛ اما اگر معنویتگرایی صرفاً در حوزۀ ذهنی باشد، چنین پیامد مثبتی حاصل نخواهد شد.
نیلوفر کیان راد، حمید طاهر نشاط دوست، مهدی رضا سرافراز،
دوره 13، شماره 3 - ( دوره سیزدهم، شماره سوم 1398 )
چکیده
سازمان روانی انسان برای اغنای نیازهای هشیار و ناهشیار خود، بر اساس قوانینی عمل میکند که آنها را اصول نظم دهندهی رفتار مینامند. تجربهی استرس تعادلِ سازمان روانی انسان را بر هم میزند و در نتیجه، نشانههای اختلالات روانی و علائم جسمانی بر فرد عارض میشود. یکی از منابع استرس، داشتن فرزندِ بیمار است. بر این اساس در پژوهش حاضر به بررسی عوارض جسمانی و روانی استرس در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان پرداخته شد و نقشِ واسطهای الگوی خودنظمدهی در کاهش این عوارض مورد بررسی قرار گرفت. 245 مادر به مقیاسهای استرس ادراک شده، چک لیست علائم بدنی، خودشناسی انسجامی، خودمهارگری، شفقتِ خود، هیجانهای ناخوشایند و خودتخریبگری پاسخ دادند. نتایج نشان داد که خودنظمدهی قادر به میانجیگری ارتباط بین استرس ادراکشده با خودتخریبگری، علائم جسمانی و هیجانات ناخوشایند (پیامدهای مخرب استرس) است. بر اساس نتایج پژوهش، تجربهی استرس با اثرات مخربی هم در سطح علائم جسمانی و هم در سطح رفتار و هیجان همراه است. بنابراین داشتنِ ظرفیتِ درون روانی مناسب، فرد را برای مواجههی سازنده با منابع استرس مجهز میکند تا بتواند سریعتر و با عوارض کمتری به تعادل قبل از تجربهی استرس بازگردد و نظم سازمان درون روانی خویش را حفظ کند. تلویحاً میتوان مطرح کرد که بر اساس الگوی خودنظمدهی، داشتن یک مدیریت منسجم بر سازمان درون روانی خود، هم از نظر شناخت، هم هیجان و رفتار میتواند فرد را در داشتن ظرفیت تحمل بهینه برای استرسهای اجتناب ناپذیر یاری کند.
خانم سیده حمیده نقیبی، دکتر رضا پورحسین، دکتر مهدی رضا سرافراز، دکتر علی صادقی نیا،
دوره 16، شماره 3 - ( دوره هفدهم،شماره سوم،پاییز 1401 )
چکیده
چکیده
سبکهای دفاعی یک فاکتور تعیین کننده برای میزان آسیبشناسی روانی است و این در بیماران درماتیت آتوپیک از اهمیتی خاص برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رواندرمانی پویشی کوتاهمدت فشرده بر سبکهای دفاعی بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک بود. پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی از نوع تک آزمودنی است. جامعه آماری این مطالعه شامل مبتلایان به بیماری درماتیت آتوپیک مراجعه کننده به بیمارستان فوق تخصصی پوست رازی تهران در سال 1399 بود که از بین آنها، 5 نفر به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. این افراد تحت ۱0 جلسه فردی درمان روانپویشی کوتاهمدت فشرده فردی قرار گرفتند. آزمودنیها در مرحله خط پایه، در طول مداخله و پیگیری پرسشنامه سبکهای دفاعی را تکمیل کردند. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل دیداری و محاسبه درصد بهبودی استفاده شد. طبق نمرات بیماران در نمودارهای روند تغییرات، همه بیماران بهبود قابل قبولی در سبکهای دفاعی نشان دادند. میزان بهبود کلی بیماران در سبکهای دفاعی رشد نایافته، رشد یافته و روان رنجور در پایان مداخله به ترتیب 6/37%، 2/49% و ۴/۴۰% بود که بیانگر اثربخشی رواندرمانی پویشی فشرده کوتاهمدت در کاهش سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان رنجور و افزایش سبک دفاعی رشد یافته است. رواندرمانی پویشی فشرده کوتاهمدت میتواند به عنوان یک مداخله موثر به بهبود سبکهای دفاعی بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک کمک کند.