سهیلا صفری، مهناز جدیدی، سمیه جمالی، سالار فرامرزی، مریم جدیدی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسهی شاخصهای خود بیمارانگاری و سلامت روان در مادران کودکان با نیازهای خاص و مادران کودکان بهنجار در اصفهان بود. این تحقیق از نوع توصیفی علّی- مقایسهای بود و برای انجام آن تعداد 90 نفر از مادران کودکان ناتوان (30 نفر سندرم داون، 30 نفر اتیسم و 30 نفر فلج مغزی) به روش نمونهگیری در دسترس از مراکز توانبخشی شمال شهر اصفهان و 30 نفر از مادران کودکان بهنجار به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای از مدارس ابتدایی شهر اصفهان به عنوان شرکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری دادهها، مقیاس خودبیمارانگاری و مقیاس سلامت عمومی گلدبرگ بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها نیز از روش تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی بهره گرفتهشد. نتایج نشان داد که بهطور کلی، بین مادران کودکان با نیازهای خاص و مادران کودکان بهنجار از لحاظ ابعاد سلامت روان و خودبیمارانگاری تفاوت معنادار وجود دارد، همچنین مقایسههای زوجی مشخص کرد که بین مادران دارای کودک ناتوان و مادران کودکان بهنجار از نظر سلامت روان تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین، بین مادران دارای کودک فلج مغزی و اتیسم در مقایسه با مادران دارای کودک بهنجار از نظر خودبیمارانگاری تفاوت معنادار وجود دارد، اما بین مادران کودکان مبتلا به سندرم داون و مادران کودکان بهنجار تفاوتی مشاهده نشد. بر اساس یافتههای این پژوهش، فشارهای روانی ناشی از داشتن فرزند ناتوان میتواند سلامت روانی و جسمانی مادران را به مخاطره اندازد و لازم است که متخصصان در هنگام ارائهی خدمات به این خانوادهها این موضوع را مد نظر قرار دهند.
فروزان ایران دوست، حمید طاهر نشاط دوست، محمد علی نادی، سهیلا صفری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، یکی از درمانهای رفتاری موج سوم در زمینه درمان دردهای مزمن است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر میزان درد و فاجعه آفرینی، در زنان مبتلا به کمردرد مزمن بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. شرکت کنندگان پزوهش شامل 40 نفر از زنان مبتلا به کمردرد مزمن بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، از سه کلینیک و مطب خصوصی ارتوپدی و ستون فقرات، انتخاب شده و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه غربالگری چندبعدی درد و مقیاس فاجعه آفرینی درد بود که توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش در 8 جلسه یکساعته پذیرش و تعهد درمانی شرکت کردند. نتایج تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که فاجعه آفرینی درد و زیر مقیاسهای آن و همچنین درد و زیر مقیاسهای آن (به جز شدت درد) در شرکت کنندگان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بهبودی قابل ملاحظه ای یافته است. بنابر یافته های این مطالعه، این شیوه درمانی، سبب کاهش میزان درد و پریشانی های روانشناختی تجربه شده زنان مبتلا به کمردرد مزمن می شود و نمایناگر افق های تازه ای در مداخلات بالینی است و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای موثر سود جست.