3 نتیجه برای عبدخدائی
راشین صبری¬نظرزاده، محمد¬سعید عبدخدائی، زهرا طبیبی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
در این پژوهش رابطه علی احساس انسجام و سخت¬کوشی روانشناختی، راهبردهای مقابله ای و سلامت¬روان بررسی شد. شرکت کننده ها 405 زن ساکن در شهرستان اهواز در بازه سنی 25 تا 55 سال بود. پرسشنامه¬های احساس¬انسجام فلسنبرگ و همکاران، سخت¬کوشی نجاریان و همکاران، راهبردهای مقابله¬ای موس و بیلینگز و سلامت روان گلدبرگ توسط شرکت¬کنندگان تکمیل شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که الگوی پیشنهادی پیوند احساس انسجام، سخت کوشی، راهبردهای مقابله ای و سلامت روان با داده ها برازش دارد. ضریب مسیر مستقیم و غیر مستقیم احساس¬انسجام و سلامت¬روان نیز معنادار بود. همچنین ضریب مسیر اثرات مستقیم سخت¬کوشی بر راهبرد مقابله ای هیجان¬مدار، احساس¬انسجام بر راهبرد مقابله ای هیجان¬مدار و راهبرد مقابله ای¬ هیجان¬مدار بر سلامت¬روان به لحاظ آماری معنادار بود. نتایج و یافته¬ها نشان داد که احساس¬انسجام و سخت¬کوشی نقش تعیین کننده ای در سلامت روان دارند. همچنین تحلیل مسیر مدل علی نشان داد که برخی متغیرها رابطه آنها را پیچیده می کند
حمیده قائدی فر، محمدسعید عبدخدائی، حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس انسجامروانی در رابطهی سبکهای دلبستگی با خودتنظیمی دانشآموزان انجامگرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری شامل کلیهی دانشآموزان دختر پایهی دوم و سوم متوسطه شهرستانکازرون در سال تحصیلی 91-90 به تعداد 1319نفر بود، که 255 نفر بهعنوان نمونه، با روش نمونهگیری طبقهای نسبی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده شامل؛ پرسشنامهی سبکدلبستگی هازن و شیور، پرسشنامهی خودتنظیمی و مقیاس تجدید نظر شدهی احساس انسجام فلنسبرگ بود. دادهها با بهرهگیری از روشهای همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکراهه، رگرسیون چندگانه و تحلیلمسیر و با استفاده از نرمافزار 16spss و Liseral مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بهدستآمده نشان داد که سبک دلبستگی ایمن و خودتنظیمی با میزان احساس انسجام روانی رابطهی مستقیم و معنادار، و سبک دلبستگی دوسوگرا با احساس انسجام روانی و خودتنطیمی رابطهی منفی و معنادار دارند.
مژگان رضوانی شکیب، زهرا عبدخدائی،
دوره 14، شماره 4 - ( دوره چهارده، شماره چهارم، زمستان 1399 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف توصیف و مقایسه تجربه زیسته میانسالان از پدیده کووید-19 و تجربه قرنطینه در پیک نخست و دوم بیماری صورت پذیرفت. این مطالعه از نوع کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی است. 10 شرکتکننده میانسال (41تا65 سال) به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شده و در طی دو پیک ابتلا به کرونا در کشور مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. دادهها با مصاحبه 7 نفر به اشباع رسید و برای اطمینان بیشتر مصاحبهها تا 10 نفر ادامه یافت. دادههای به دست آمده از مصاحبهها به روش هفت مرحلهای کلایزی تحلیل شدند. پژوهش حاضر به 10 مضمون اصلی و 28 مضمون فرعی دستیافت. مضامین اصلی شامل، مواجهه اولیه، نگرانیها، باورها و تفکرات، روشهای رویارویی، نقش مذهب در برخورد با کرونا، روابط خانوادگی، دغدغههای وجودی برانگیخته شده در خلوت، آثار قرنطینه، رشد پساکرونا و تجربه ابتلای نزدیکان میگردد. به نظر میرسد در اولین پیک کرونا میانسالان اضطراب و نگرانی را تجربه کردند که با گذشت زمان با رویآوردن به مذهب، رعایت اصول بهداشتی و اجتناب رو به کاهش گذاشت. نکته قابلتوجه پژوهش حاضر این است که میانسالان بیشتر از آن که در دو پیک کرونا رشد، تحول و تغییر را تجربه کنند، پذیرش نسبت به بحران و شرایط به وجود آمده را تجربه کردهاند. در واقع میانسالان تلاش میکنند خود را با محدودیتها منطبق کنند و کمتر به فکر تغییر خود و سبک زندگی هستند.