جستجو در مقالات منتشر شده


5 نتیجه برای فرخی

محمد ملکی، عباس بهرام، احمد فرخی، حمید رجبی، فریدون یاریاری،
دوره 5، شماره 2 - ( 12-1390 )
چکیده

هدف این پژوهش بررسی تغییرات پردازش های شناختی ضمنی و صریح در حین و پس از فعالیت بدنی هوازی یک جلسه ای با شدتهای متفاوت، بر اساس نظریه کاهش موقتی فعالیت قشر پیشانی مغز بود. 39 آزمودنی مرد با سطح فعالیت بدنی متوسط ( سن14/0±97/20 سال و اکسیژن مصرفی بیشینه 92/6±25/50 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) به صورت تصادفی به سه گروه 13 نفری فعالیت هوازی با شدت زیاد (گروه اول)، متوسط (گروه دوم) و کم (گروه سوم) تقسیم شدند. از دوچرخه کارسنج مغناطیسی برای فعالیت هوازی و از کنترل کننده راه دور ضربان قلب برای کنترل شدت فعالیت استفاده شد. آزمونهای پردازش شناختی ضمنی (زمان واکنش انتخابی بینایی(RTC) و صریح (استروپ) در چهار زمان قبل، حین، 1 دقیقه و 15 دقیقه پس از توقف فعالیت، اجرا شد. نتایج ANOVA با اندازه گیری مکرر و عامل بین گروهی نشان داد که برای آزمون شناختی ضمنی اثرات اصلی زمان و گروه و تعامل آنها معنی دار بود. برای آزمون شناختی صریح نیز اثر اصلی زمان و تعامل زمان و گروه معنی دار بود. نتایج این پژوهش نشان داد که کاهش موقتی فعالیت قشر پیشانی مغز در حین فعالیت بدنی هوازی در شدت بالا روی می دهد.
عبدالامیر گاطع زاده، احمد برجعلی، حسین اسکندری، نورعلی فرخی، فرامرز سهرابی،
دوره 11، شماره 1 - ( دوره یازدهم، شماره اول، بهار 1396 )
چکیده

   هدف این پژوهش آزمون مدل علّی افسردگی براساس مؤلفه‌های سبک زندگی با میانجی‌گری سلامت اجتماعی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر کلیه افراد بالای 18 سال شهر اهواز بودند که به روش نمونه‌گیری تصادفیِ چند مرحلهایِ خوشه‌ای و براساس برآورد حجم نمونۀ کوکران، از بین آنان 383 نفر انتخاب شدند. داده‌های این پژوهش با استفاده از پرسشنامۀ سبک زندگی ارتقادهنده سلامت والکر و پلیرکی (1996)، سلامت اجتماعی کییز (2004) و  نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک (1996) جمع‌آوری شدند. شیوع افسردگی بالینی در جمعیت مورد مطالعه ۱۵٪ بود.  نتایج تحلیل مسیر بیانگر تأیید برازش مدل فرضی پژوهش بود. سبک زندگی با سلامت اجتماعی و افسردگی ارتباط دارد و سلامت اجتماعی نقش واسطه ای در رابطه بین سبک زندگی و افسردگی دارد. همچنین ضرایب تحلیل مسیر در این مدل نشان داد تغذیه، مسئولیت‌پذیری در قبال سلامت، فعالیت جسمی و رشد معنوی اثر مستقیم و غیر مستقیم معناداری بر افسردگی دارند


مانی رفیعی اردستانی، حسین اسکندری، احمد برجعلی، نورعلی فرخی،
دوره 12، شماره 3 - ( دوره دوازدهم، شماره سوم 1397 )
چکیده

شیوه‌ی برخورد با فقدان، گستره‌ی وسیعی از واکنش‌های جسمی، هیجانی، شناختی و وجودی را در برمی‌گیرد و شدت آن می‌تواند از یک هیجان زودگذر و خفیف تا واکنشی شدید که تمام تاریخچه‌ی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد، متغیر باشد. در این پژوهش به کمک سه شیوه‌ی مختلفِ جمع‌آوری کیفی داده‌ها، شامل گروه‌های متمرکز، مصاحبه‌ی نیمه‌ساختمند درباره‌ی تجربیات فقدان و اخذ روایت زندگی به شیوه‌ی مک‌آدامز که درمجموع روی 21 شرکت‌کننده صورت پذیرفت، ساخت‌ها و فرایندهای مؤثر بر چگونگی واکنش‌های این افراد به فقدان، از طریق بررسی پدیدارشناختی و تحلیل کیفی داده‌ها روی متن آوانویسی‌شده‌ی مصاحبه‌ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به‌دست‌آمده، سه خوشه‌ی اصلی بستر رخداد، ماهیت فقدان و ویژگی‌ها و تجربه‌ی زیسته‌ی کنشگر را به‌عنوان فرایندهای تأثیرگذار بر واکنش به فقدان معرفی کرد. بستر رخداد دو مضمون زمان و مقایسه با هنجارهای فرهنگی و اجتماعی، ماهیت فقدان سه مضمون نوع فقدان، جبری یا اختیاری بودن و دفعی یا پیش‌بینی‌پذیر بودن آن و درنهایت ویژگی‌های کنشگر، سه مضمون شخصیت، میزان آگاهی و تجربیات زیسته‌ی پیشین افراد را در برمی‌گرفت؛ درنتیجه به نظر می‌رسد که تعاملی از واقعیت‌های بیرونی و زیست‌جهان ذهنی کنشگر است که به طیف گسترده‌ی واکنش‌ها به فقدان منجر می‌گردد.
 
سارا قاسم زاده برکی، مهناز شاهقلیان قهفرخی،
دوره 14، شماره 3 - ( دوره چهاردهم، شماره سوم، پاییز 1399 )
چکیده

استرس به عنوان یکی از اختلالات روانی، یکی از عوامل موثر در بروز اثرات منفی در دوران بارداری است که می­تواند منجر به پیامدهای نامطلوب  جسمی و روانی در زنان باردار شود. زنان باردار با شیوع بیماری کووید 19 به دلیل تجربه قرنطینه خانگی و ترس ابتلا به این بیماری و از دست دادن جنین دچار استرس و مشکلات سلامت روان بیشتری شده­اند که همین موضوع بر مشکلات زنان باردار افزوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(ACT) بر استرس ادارک شده زنان باردار در طول پاندمی کووید 19بود. این پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون و مرحله پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 30 مادر باردار بود که به صورت هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی  در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از پرسشنامه استرس ادارک شده کوهن(pss-14)  و مداخله پذیرش و تعهد(ACT) (هیز و همکاران، 2013). گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه­ای درمان پذیرش و تعهد به صورت آنلاین دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله­ای دریافت نکردند. تحلیل داده­ها با روش تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که درمان مبتی بر پذیرش و تعهد(ACT) به کاهش استرس ادارک شده در زنان باردار منجر شده است (05/. P). با توجه به اثربخشی درمان مبتی بر پذیرش و تعهد(ACT) می­توان گفت که  جهت ارتقای سطح سلامت روان زنان باردار و کاهش  استرس آنها در دوران پاندمی کووید 19 که منجر به آسیب جسمی و روانی به مادر و کودک می­شود، انجام چنین مداخلاتی ضروری و با اهمیت به نظر می­رسد.

فاطمه عباسی طهرانی، دکتر محمد نقی فراهانی، دکتر مهناز شاهقلیان قهفرخی، دکتر بلال ایزانلو،
دوره 16، شماره 2 - ( دوره شانزده، شماره دوم ، تابستان 1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف ساخت و معرفی بسته‌ی مداخلات آموزشی خودمدیریتی درد مزمن و ارزیابی اثرات آن بر بهبود خودمدیریتی درد، مهارت­‌های ذهن‌آگاهی، باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی طرح­ریزی شد. جامعه­‌ی آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های شهر تهران در حدفاصل تیرماه 1399 تا دی­‌ماه 1400 بود. از این میان، 22 نفر (دو گروه 11 نفره) از افراد واجد ­شرایط با روش نمونه­‌گیری داوطلبانه انتخاب و طی یک طرح شبه­‌آزمایشی (پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری) بررسی شدند. اعضای گروه آزمایش طی دو ماه تحت 8 جلسه­‌ی مداخله­‌ای برخط 60 دقیقه‌ای قرار گرفتند­ و طی سه جلسه­‌ی 80 دقیقه­‌ای (پیش‌­آزمون، پس‌­آزمون و پیگیری) با استفاده از پرسش‌نامه­‌های درجه‌بندی شدت درد مزمن، خودمدیریتی درد، مهارت­‌های پنج‌وجهی ذهن‌آگاهی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان به­ صورت برخط مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده­‌ها با استفاده از آزمون تجزیه­‌وتحلیل کوواریانس­ چندمتغیره و مقایسه­‌های تک‌متغیره در بستر آن تجزیه‌و‌تحلیل گردیدند. منطبق بر نتایج، اثرات کلی مداخلات خودمدیریتی معنادار بود (05/0<p). همچنین مداخلات تأثیرات معناداری در بهبود توانمندی خودمدیریتی درد، افزایش به‌کارگیری مهارت­‌های ذهن‌آگاهی و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشان دادند (05/0>p اما اثرات معناداری بر کاهش باورهای فراشناختی ناکارآمد نداشتند (05/0<p). با عنایت به شواهد حاصل از این مطالعه مؤلفین بر این باورند که استفاده از مداخلات خودمدیریتی درد مزمن برای افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلنی-عضلانی دارای منافع بالینی قابل­‌توجهی است و لذا استفاده از آن را به متصدیان حوزه­‌ی سلامت توصیه می­‌کنند.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb