جستجو در مقالات منتشر شده



نرگس جلالی فراهانی، احمد علی پور،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

هدف ازاین پژوهش بررسی پایایی و اعتبار پرسشنامه نگرش افراد نسبت به کمک طلبی پزشکی بود. روش پژوهش حاضر هنجاریابی از نوع آزمون‌سازی و بر این اساس روش مورد استفاده توصیفی از نوع پیمایشی می‌باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانشجویان رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور تهران جنوب که در 1395 مشغول به تحصیل می‌باشند، تشکیل دادند که تعداد آنها 1100 نفر بود. جامعه مذکور نمونه ای به تعداد 220 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها روش‌های آماری آلفای‌کرونباخ، دو نیم‌سازی آزمون جهت بررسی پایایی و تحلیل عاملی اکتشافی و تایید و ضریب همبستگی جهت بررسی روایی پرسش‌نامه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد مقدار آلفای کرونباخ 0/85 و باز آزمایی 0/85  و دونیمه کردن آزمون  75 /0  به‌دست‌آمده که می‌توان بیان کرد پرسش‌نامه از پایایی قابل‌قبولی برخوردار است. در بررسی روایی پرسش‌نامه از دو روش روایی سازه و روایی همزمان استفاده شد. با توجه به درصد تبیین بالای که مقیاس از واریانس می‌توان گفت پرسش‌نامه اعتبار مناسبی برخوردار است. در ادامه نتایج تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان داد این عوامل به‌دست‌آمده با مؤلفه‌های خود مدل معناداری را می‌سازند و از بار‌های عاملی قابل‌قبولی برخوردارند. در پژوهش حاضر علاوه بر روایی سازه از روایی همزمان نیز استفاده شد که در آن همبستگی بین نگرش افراد نسبت به کمک طلبی پزشکی و رفتار کمک طلبی موردبررسی قرار گرفت که نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان دهند رابطه معنادار مثبت بین نگرش افراد نسبت به کمک طلبی پزشکی و رفتار کمک طلبی بود.
اصغر نوروزی، علیرضا مرادی، کریم زمانی، جعفر حسنی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی مبتنی بر اندیشه­ های مولانا با درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان­شناختی سالمندان انجام شد. روش پژوهش، تجربی با طرح پیش ­آزمون- پس­ آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. نمونه پژوهش شامل 66 نفر (46 زن و 20 مرد) بود که با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده از میان سالمندان مراجعه ­کننده به مراکز توانبخشی سالمندان روزانه بهزیستی شهرستان ساری انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه آزمایشی (دو گروه) و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع ­آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روان­شناختی استفاده شد. برای گروه آزمایشی اول معنادرمانی مبتنی بر اندیشه­ های مولانا طی 8 جلسه 75 دقیقه­ ای آموزش داده شد و برای گروه آزمایشی دوم درمان پذیرش و تعهد به مدت 8 جلسه 75 دقیقه­ ای ارائه شد و در این مدت گروه کنترل هیچ­گونه مداخله­ ای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان داد معنادرمانی مبتنی بر اندیشه­ های مولانا و درمان پذیرش و تعهد موجب افزایش بهزیستی روان­شناختی و مؤلفه­ های آن در سالمندان می­شود (P<0.01). هم چنین، یافته­ ها نشان داد بین اثربخشی دو گروه معنادرمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی روان­شناختی سالمندان تفاوت معناداری وجود ندارد. براساس سافته ها می توان استدلال کرد که اندیشه های مولانا می تواند منبع خوبی برای غنی سازی مداخلات روان شناختی برای سالمندان محسوب شود.   
 
پریا فاروقی، زینب خانجانی، تورج هاشمی، مجید محمود علیلو،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

رفتاردرمانی پذیرش محور ترکیب دو روش درمانی پذیرش - تعهد و بازداری از پاسخ است که در پژوهش حاضر سعی شده است تا اثربخشی این نوع درمان در بهبود نشانه های بیماران مبتلا به رفتارهای متمرکز بر بدن  از نوع موکنی ، کندن پوست آمیخته و ناخن جویدن مورد بررسی قرار گیرد .این پژوهش در چهارچوب طرح تک موردی از نوع از خطوط چندگانه پلکانی طی 10 جلسه همراه با پیگیری سه ماهه بر روی شش بیمار ( برای هر اختلال دو نفر ) صورت گرفت .داده ها از طریق مقیاس های موکنی ماساچوست، کندن پوست کتن ، شدت ناخن جویدن مسلر و مالون جمع آوری شد .تحلیل داده ها با استفاده از نمودار دیداری، درصد بهبودی و معنی داری بالینی نشان داد که رفتاردرمانی پذیرش محور می تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال موکنی ، کندن پوست و ناخن جویدن موثر باشد. درمان کاهش معنی داری را در نشانه ها ایجاد کرد و اثر درمانی تا سه ماه پیگیری ادامه یافتند. به نظر می رسد افزودن مداخلات مبتنی بر پذیرش به روش های سنتی رفتاردرمانی در کاهش نشانه های متمرکز بر بدن موثر است.
 
عزت اله قدم پور، معصومه شفیعی، حدیث حیدری راد،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

هدف این پژوهش، بررسی رابطه مزاحمت­های سایبری با آسیب­پذیری روانی و افکار خودکشی در دانشجویان دختر و پسر بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه شامل 120 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ­ای در سال تحصیلی 95-96 از بین دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه لرستان انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش­نامه های اطلاعات جمعیت شناختی، آسیب پذیری روانی، افکار خودکشی و مزاحمت سایبری استفاده شد. داده ­های جمع آوری شده نیز با استفاده از آزمون­های ضریب همبستگی پیرسون وz  فیشر تحلیل شد. نتایج نشان داد، در میزان همبستگی نمره کلی افکارخودکشی با زیرمؤلفه­ های مزاحمت سایبری (قلدری و قربانی) بین دو گروه تفاوت معنی­ داری وجود دارد و همچنین بین دو گروه در متغیرهای آمادگی برای خودکشی با قربانی و تمایل به خودکشی واقعی با قلدری تفاوت معنی ­داری وجود دارد. در مجموع نتایج این پژوهش نشان می­دهد که ممکن است مزاحمت­های سایبری، افکار خودکشی و آسیب پذیری روانی را به دنبال داشته باشد و در این بین میزان افکار خودکشی دختران نسبت به پسران تفاوت معنی­داری وجود دارد. بنابراین  مزاحمت سایبری می تواند یک عامل خطر بین فردی باشد که در افزایش احتمال افکار مرتبط با خودکشی به ویژه در دانشجویان نقش داشته باشد. 
 
جلیل فتح آبادی، مونا ایزد دوست، داوود تقوایی، بیتا شلانی، سعید صادقی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

شیوع چاقی از معضلات تهدید کننده سلامتی در سراسر جهان است که متغیرهای بسیاری امکان ابتلا به آن را افزایش می‌دهند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای غیرمنطقی سلامت، سبک زندگی سلامت محور و مکان کنترل سلامت در پیش بینی ابتلا به چاقی انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش از نوع علی مقایسه ای (موردشاهدی) و جامعه آماری آن شامل اعضای کانون چاقی خانه سلامت سرای محله ایرانشهر است که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 100 نفر مبتلا به چاقی و 100 نفر از افراد سالم  به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از مقیاس باورهای غیرمنطقی سلامت، مقیاس چندبعدی مکان کنترل سلامت و نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل رگرسیون لوجستیک و تحلیل واریانس یک­راهه به­وسیله نرم افزار 24SPSS  تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که با پیش‌بینی درست 5/74 درصد افراد با وزن طبیعی و 69 درصد افراد مبتلا به چاقی به طبقات آن‌ها،  مدل کامل به طور معنی‌داری پایا بود (001/0 P>و 10=df و 69/65 (x2= و در کل 72 درصد از پیش بینی‌ها درست بودند. باورهای غیرمنطقی سلامت، مکان کنترل سلامت و سبک زندگی سلامت محور توان پیش‌بینی‌کنندگی ابتلای به اضافه وزن را دارا هستند و می‌توان گفت که با تغییر باورهای غیرمنطقی، ایجاد تغییر در سبک زندگی و تعدیل منبع کنترل سلامت افراد می‌توان احتمال ابتلا به چاقی را در آن ها کاهش داد.
 
مستانه مرادحاصلی، مرتضی منطقی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

تصویر بدن یکی از عناصر اصلی سازنده شخصیت هر فرد است و به ادارک و احساسی که فرد از بدن خود دارد مربوط می شود. یکی از عواملی که به نظر می رسد روی تحول تصویر بدنی اثرگذار است، فضای مجازی است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تصویر بدنی دانش‌آموزان کاربر فضای مجازی است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش نظریه زمینه‌ای انجام شده است. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تا رسیدن به اشباع نظری در 16 دانش‌آموز 8 تا 13 ساله که به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند، ادامه یافت. کدهای باز شامل 49 مفهوم و کدهای محوری شامل 9 مقوله است که شامل اثرپذیری از افراد، کمرنگ شدن عقاید مذهبی، عدم آگاهی، اثر روش‌های افراطی در زیبایی (عمل جراحی زیبایی)،  اثر تبلیغات، اثر تفاوت فرهنگی،  فراگیر شدن فضای مجازی، عوامل روان‌شناختی و تحول ارزشی می‌باشد که به عنوان کد محوری این پژوهش شناسایی شد. فضای مجازی در دوران معاصر هنجارهای فرهنگی را درباره تعریف از جنسیت و بدن تغییر داده است. همرنگ شدن با هنجارهای ساخته شده در فضای مجازی در زمینه تصویر بدنی، تحول طبیعی تصویر بدنی را مختل می کند.


 
سمیرا رستمی، بهرام جوکار،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

احساسات شرم و گناه از مهم‌ترین هیجانات اخلاقی بوده و نقش مهمی در تنظیم رفتارهای اجتماعی و اخلاقی دارند؛ ازاین‌رو شناسایی عوامل پیش‌آیند این هیجانات ضروری می‌نماید. بدین منظور، پژوهش حاضر در قالب یک مدل علّی به بررسی رابطۀ مؤلفه‌های دلبستگی و هیجانات شرم و گناه پرداخته است. در همین راستا، دلبستگی به والدین و همسالان، به‌عنوان متغیر مستقل و احساس شرم و گناه، به‌عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدند. شرکت‌کنندگان پژوهش شامل 398 نفر (218 دختر و 180 پسر) از دانش‌آموزان سال چهارم متوسطۀ شهر شیراز بودند، که به روش خوشه‌ای چندمرحله‌ای تصادفی، انتخاب شدند. برای اندازه‌گیری متغیرهای پژوهش، از پرسش‌نامۀ دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ و مقیاس آمادگی احساس شرم و گناه کوهن و همکاران استفاده شد. روایی ابزارها به روش تحلیل عامل و پایایی آن‌ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ سنجیده شد. روایی و پایایی آزمون‌ها قابل‌قبول بود. نتایج پژوهش آشکار ساخت که مؤلفه‌های دلبستگی (والدین و همسالان) احساس شرم را به‌صورت منفی و  احساس گناه را به‌صورت مثبت پیش‌بینی کردند. علاوه‌بر این، نتایج مقایسۀ دیاگرام دختران و پسران مؤید نقش تعدیل‌کنندگی جنسیت بود. نتایج روشن ساخت که در گروه دختران برخلاف یافته‌های مدل کلی، دلبستگی به همسالان پیش‌بین مثبت احساس شرم است. درمجموع، یافته‌ها شواهد مطلوبی در جهت تأیید نقش ارتباطات عاطفی در شکل‌گیری هیجانات اخلاقی‌اجتماعی در فرزندان فراهم کرد.
 


سوگند قاسم زاده، مینو مطبوع ریاحی، زهرا علوی، میترا حسن زاده،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

اضطراب جدایی اختلالی است که ارتباط مستقیمی با سبک فرزندپروری و تنیدگی فرزندپروری دارد؛ و مداخله خانواده محور و بازی درمانی، برنامه جامعی است که شامل جلسات آموزشی برای والدین مبتنی بر بهبودبخشی روابط درون‌خانوادگی، برقراری تعامل سالم و مثبت درخانواده، کنترل پرخاشگری در خانواده، بررسی موانع ارتباطی در روابط همسران، تربیت سالم فرزندان؛ و جلسات بازی درمانی برای کودک می‌باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخله خانواده محور و بازی درمانی، بر سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی می‌باشد. ﭘﮋﻭﻫﺶ حاضر، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﺍﯼ ﻧﻴﻤﻪﺗﺠﺮﺑﻲ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﮔﻤﺎﺭﺵ ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﺁﺯﻣﻮﺩﻧﻲ ﻫﺎ ﺩﺭ دو ﮔﺮﻭﻩ 14 نفره ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭ کنترل، ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﻴﺶﺁﺯﻣﻮﻥ ﭘﺲﺁﺯﻣﻮﻥ ﺍﺳﺖ. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه مراجعه کنندگان به یکی از مراکز مشاوره تهران می‌باشد که تشخیص قطعی اختلال اضطراب جدایی گرفته‌اند. لذا، برای انتخاب نمونه، از روش نمونه‌گیری در دسترس با گمارش تصادفی در گروه‌ها استفاده شده است. تحلیل داده‌های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، نشان داد که تفاوت معناداری بین سبک و تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی، در دو گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. این مداخله، تاثیر معناداری  بر سبک فرزندپروری و کاهش تنیدگی فرزندپروری مادران و نشانگان بالینی کودکان با اضطراب جدایی دارد.


 
مهرداد پورشهبازی، مهدی ایمانی، مهدی رضا سرافراز،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

معنویت‌‌گرایی و عمل به باورهای دینی، به‌‌عنوان دو متغیر مرتبط با بهزیستی روان‌‌شناختی و جسمی، در تبیین بسیاری از پیامدهای مثبت روان‌‌شناختی در مبتلایان به درد مزمن سهیم‌‌اند. در این پژوهش نقش احتمالی این متغیرها در پیش‌‌بینی پذیرش درد (قبول درد و تعهد به انجام فعالیت‌‌ها بدون اعتنا به حضور درد) در مبتلایان به بیماری آرتریت روماتوئید بررسی شد. این پژوهش از نوع توصیفی‌‌همبستگی بود. برای دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 80 بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید به روش نمونه‌‌گیری غیرتصادفی هدفمند، انتخاب شده و به پرسش‌نامۀ سنجش نگرش معنوی، مقیاس عمل به باورهای دینی (معبد)، پرسش‌نامۀ ویرایش‌‌شدۀ پذیرش درد مزمن پاسخ دادند. داده‌‌ها به‌‌وسیلۀ ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه‌‌وتحلیل شد. یافته‌‌ها نشان داد که توانایی معنوی 13درصد از تغییرات تعهد به انجام فعالیت‌‌ها (یکی از مؤلفه‌‌های پذیرش تجربۀ درد) را پیش‌‌بینی می‌‌کند (01/0p<). ضمناً عمل به باورهای دینی رابطۀ معناداری با پذیرش تجربۀ درد و ارزش‌‌های زندگی نداشت. بر این اساس، هنگامی‌‌که معنویت‌‌گرایی در رفتار فرد تجلی می‌‌یابد (توانایی معنوی)، در پیش‌‌بینی پذیرش تجربۀ درد و ارزش‌‌های زندگی مبتلایان به درد مزمن مفید واقع می‌‌شود؛ اما اگر معنویت‌‌گرایی صرفاً در حوزۀ ذهنی باشد، چنین پیامد مثبتی حاصل نخواهد شد.
محمد رضا لطفی، قاسم آهی، ایمان صفایی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

امروزه از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی استفاده‌های فراوان و بعضاً بیمارگونی می‌شود؛‌ لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش ویژگی‌های شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در پیش‌بینی عضویت در شبکه‌های اجتماعی انجام شد. در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، از بین دبیران مقطع متوسطۀ شهرستان خوسف استان خراسان جنوبی که تعداد آن‌ها 200 نفر، (111 نفر زن، 89 نفر مرد) بود با روش سرشماری، 182 نفر انتخاب شدند که با مقیاس شخصیت مرزی، پرسش‌نامۀ حساسیت به طرد و پرسش‌نامه شبکه‌های اجتماعی پاسخ دادند. برای آزمون فرضیه‌های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که حساسیت به طرد و ویژگی‌های شخصیت مرزی، در پیش‌بینی عضویت در شبکه‌های اجتماعی نقش دارد و این دو متغیر 27درصد از واریانس عضویت در شبکه‌های اجتماعی را تبیین می‌نمایند. به نظر می‌رسد داشتن ویژگی شخصیت مرزی و حساسیت به طرد در روابط بین فردی واقعی از عوامل اثرگذار در گرایش به استفاده بیشتر و اجبارگونه از شبکه های اجتماعی است.  
 


مژده خداپناه، فرامرز سهرابی، حسن احدی، صادق تقی لو،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

 در این پژوهش حاضر نقش واسطه‌ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستم‌های مغزیرفتاری با رفتارهای خوردن در افراد دارای اضافه‌وزن و چاقی با استفاده از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل زنان و مردان مبتلا به اضافه‌وزن و چاقی مراجعه کننده به خانه‌های سلامت، مراکز رژیم درمانی و باشگاه‌های ورزشی شهر تهران در پاییز و زمستان 1395 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، 500 نفر از آنها انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. اطلاعات مورد نظر با استفاده از پرسشنامه‌های رفتار خوردن، تنظیم شناختی هیجان و مقیاس‌های نظام‌های بازداری/فعال سازی رفتاری جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که تنظیم شناختی هیجان ناسازگار به صورت نسبی رابطه بین سیستم‌های مغزی- رفتاری و رفتارهای خوردن را میانجی‌گری می‌کند. در نهایت مشخص شد، مدل با داده‌های مشاهده شده برازش مطلوب دارد و متغیرهای پیش‌بینی کننده 53 درصد از واریانس رفتارهای خوردن را تبیین می‌کنند. سیستم‌های مغزی-رفتاری و تنظیم شناختی هیجان، نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای خوردن افراد دارای اضافه‌وزن و چاقی ایفا می کند که در برنامه‌های پیشگیری و درمانی باید مد نظر قرار گیرند.
 
سمیرا سلیمانی، عطا طهرانچی، حسین کارشکی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی روایی و پایایی سیاهه رواندرمانی مثبت و رابطۀ مؤلفه‌های آن با شکوفایی و نگرش‌های ناکارآمد است. روش پژوهش، از نوع اعتباریابی و همبستگی است. بدین‌منظور نمونه‌ای به حجم 1416 دانشجو انتخاب شد. جامعۀ آماری شامل همۀ دانشجویان دانشگاه‌های شهر مشهد و نیشابور در سال 96 بود. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای بود. پرسش‌نامه‌های روان‌درمانی مثبت، شکوفایی و نگرش‌های ناکارآمد توسط شرکت‌کنندگان تکمیل شد. برای تعیین پایایی پرسش‌نامه، از روش آلفای کرونباخ و برای تعیین روایی آن، از روایی محتوایی و روایی سازه تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که همبستگی روان‌درمانی مثبت با زیر‌مقیاس‌های شکوفایی معنی‌دار و مثبت است. زیرمقیاس‌های نگرش‌های ناکارآمد همبستگی منفی داشتند. محاسبۀ همسانی درونی برای روان‌درمانی مثبت نیز در پژوهش حاضر آلفای 85 /0 را به‌دست داد. براساس نتایج این پژوهش، می‌توان نتیجه گرفت که فرم 21 گویه‌ای سیاهه روان‌درمانیِ مثبت در دانشجویان ایرانی، از روایی و پایایی کافی برخوردار است.
فرزاد قادری، محمدباقر کجباف، مژگان شکرالهی،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

هدف پژوهش بررسی روابط ساختاری فضیلت‌های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان بود. بدین‌منظور با طرح یک مدل ساختاری فرضی که بیانگر شبکه‌ای از ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم بین توانمندی‌های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد بود، تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (101 نفر پسر و 99 نفر دختر) به شیوۀ نمونه‌گیری دردسترس، انتخاب و با مقیاس‌های خرد (آردلت، 2003)، ارزش‌های فعال در عمل- نسخۀ کوتاه 72سؤالی، اصالت شخصیت (وود و همکاران، 2008) و اقدام برای رشد شخصی (رابیتیشک،1998) ارزیابی شدند. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد بین مؤلفه‌های فضایل و توانمندی‌های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد در دانشجویان، رابطۀ مثبت و معنی‌داری  وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که مؤلفه‌های فضیلت‌های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی روابط معناداری باهم دارند. یافته‌ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد. یافته‌های پژوهش حاضر علاوه‌بر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفه‌هایی در روند کسب و رشد خرد در دانشجویان فراهم می‌کند.
سید علی کاظمی رضایی، مهناز شاهقلیان، سید ولی کاظمی رضایی، انسیه کربلایی اسمعیل،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری میان مکانیزم‌های دفاعی و تصور از خود در دانشجویان بود. تعداد 154 دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه خوارزمیبه شیوه تصادفی چند مرحله‌ای انتخاب و اطلاعات حاصل از پرسشنامه سبک‌های دفاعی و آزمون تصور از خود بکدر مورد آنها تجزیه و تحلیل شد. مدل مفهومی پژوهش با داده ها برازش داشت. اندازه شاخص­های مطلق (76/0)، نسبی (89/0)، بیرونی (87/0) و درونی (91/0)، برازندگی کیفیت مدل ارائه شده را نشان دادند. ضرایب مسیر نشان دادند مکانیزم­های دفاعی روان­رنجور و رشد نیافته با ابعاد مختلف خودپنداره ارتباط دارند. کلیه مسیرهای مورد بررسی به جز مسیر مکانیسم دفاعی رشد یافته به سه حیطه از تصور از خود (ذهنی، جسمی و شغلی) معنادار هستند. همچنین ارتباط مثبت و معنادار مکانیزم­های دفاعی رشد نیافته و روان­رنجور با خودپنداره تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت رابطه دفاع­ها که در مدیریت عواطف نقش دارند، در شکل­گیری تصور از خود تأکید دارد.
 
مهری مولایی، نادر حاجلو، گودرز صادقی هشجین، نیلوفر میکائیلی، شیما حیدری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

اختلال اضطراب جدایی، از شیوع بالایی برخوردار بوده و منجر به تأثیرات مخرب بر کیفیت زندگی افراد مبتلا می‌‌شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه‌ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی، در دانشجویان ایرانی است. از 310 دانشجو، 180 پسر و 130 دختر به روش نمونه‌‌گیری در دسترس انتخاب شدند و از آن‌ها خواسته شد تا به پرسشنامه‌ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی پاسخ دهند. یافته‌‌های پژوهش حاضر حاصل از تحلیل عاملی با استفاده از روش مؤلفه‌های اصلی، پنج عامل را در پرسشنامه شناسایی کرد. این عامل‌‌ها عبارت‌اند بودند از: اضطراب جدایی، نگرانی درباره‌ی روابط مهم، آشفتگی‌‌های خواب، صحبت کردن افراطی، نگرانی از صدمه به اطرافیان. پایایی کل پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ، 88/0 به دست آمد و همبستگی نمرات آزمون- بازآزمون، 64/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب آزمون است؛ همچنین همبستگی پرسشنامه‌ی مذکور با مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی، 56/0 بود. یافته‌‌های پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل عاملی نشان داد که نسخه‌ی فارسی پرسشنامه‌ی اختلال اضطراب جدایی بزرگسالی و پنج مقیاس آن، از اعتبار مطلوبی در جمعیت دانشجویی برخوردار است و ابزار مناسبی برای غربالگری اختلال مذکور است.
 
هانیه قوامی لاهیجی، نادر حاجلو،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه‌ی مرگ زودهنگام والدین، سابقه‌ی ابتلا به اختلال بیش‌فعالی‌-کمبودتوجه و شغل مخاطره‌آمیز در بزرگسالان با و بدون سابقه‌ی تلاش برای خودکشی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علّی‌‌مقایسه‌ای است و جامعه‌ی آماری آن را تمامی افراد دارای سابقه‌ی خودکشی که در بهار سال 95 به بیمارستان‌های استان گیلان مراجعه کرده بودند، تشکیل می‌دهند. از میان این بیماران 30 بیمار با سابقه‌ی خودکشی، به روش کل‌شماری انتخاب شده و با 30 بیمار بدون سابقه خودکشی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای جمع‌آوری داده‌ها از مقیاس خودگزارشی اختلال نارسایی توجه و فزون‌کنشی بزرگسالان آدلر و همکاران و پرسشنامه‌ی محقق‌‌ساخته استفاده شده است. داده‌ها توسط آزمون‌های خی‌دو و تحلیل واریانس یک‌راهه تجزیه‌وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که افراد دارای سابقه‌ی خودکشی، شغل مخاطره‌آمیز و سابقه‌ی ابتلا به اختلال بیش‌فعالی-کمبود‌توجه بیشتری دارند؛ اما بین دو گروه، در مرگ زود‌هنگام والدین تفاوت معناداری وجود نداشت با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت که به‌احتمال‌زیاد سابقه‌ی ابتلا به اختلال بیش‌فعالی-کمبود توجه و داشتن شغل مخاطره‌آمیز، عامل خطر مهمی در اقدام به خودکشی است؛ بنابراین، درمان به‌موقع این اختلال و بهبود وضعیت شغلی افراد می‌تواند خطر اقدام به خودکشی را در افراد جامعه کاهش دهد.
 
 
بیتا عرب نرمی، حسام رمضان زاده،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

  هدف این پژوهش تحلیل نگرش و عملکرد معلمین ورزش مقطع ابتدایی در ارتباط با چاقی، با رویکرد نظریه گفتمان است. سوال این است که پیام‌ها، نشانه‌ها، گفتگوها و برخوردهای کلاسی با محوریت معلم، زمینه ایجاد چه دیدگاهی نسبت به چاقی فراهم می‌کند و چگونه باورهای چاقی را در تجربیات کلاسی تقویت یا تضعیف می‌کند؟ تاثیر یک گفتمان تولید و تقویت شده در فضای کلاس تربیت‌بدنی به احتمال زیاد بر مراحل زندگی ورزشی دانش‌آموزان چاق، حس مطلوب نسبت به جسم خود، باید‌ها و نبایدها، قصدهای کوتاه‌مدت و دراز‌مدت تمرین، تعریف از ورزش در زندگی روزمره و عادات ورزشی تاثیر گذار است. داده‌ها با استفاده از مشاهدات کلاسی و مصاحبه ‌با معلمان جمع‌آوری گردید و تحلیل‌ها بر اساس توصیف مفاهیم به کار رفته در نظریه گفتمان لاکلا و موف(1985) انجام گردید. نتایج نشان‌ داد که دو رویکرد ایجاد ترس از چاقی و رویکرد مسئولیت سلامت(هلسیزم)، در ارتباط با چاقی در کلاس‌های ورزش مدرسه وجود دارد که در هر دو رویکرد، چاق بودن مذمت میشود و توجه ویژه نسبت به دانش‌آموزان چاق برای معلم از اولویت برخوردار است و تفاوت عمده‌ی این دو رویکرد، ایجاد چشم‌انداز متفاوت نسبت به چاقی است. در گفتمان مسئولیت سلامت، نگرش و عملکرد معلم در کلاس‌های ورزشی توام با ایجاد یک حس مسئولیت‌پذیری فردی  همراه با افزایش آگاهی است؛ اما گفتمان ایجاد ترس نسبت به چاقی به احساسات نامطلوب و حقارت آمیز نسبت به چاقی دامن میزند
محمد صادق زمانی زارچی، مسعود غلامعلی لواسانی، جواد اژه ای، علی حسین زاده اسکویی، سحر صمدی کاشان،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

طلاق، یک واقعیت در زندگی بسیاری از افراد در سرتاسر دنیاست. این پدیده به طرق گوناگون، زندگی افراد را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد و سرمنشأ تحولات پیچیده‌ی عاطفی، شناختی و فیزیکی در نظام خانواده و به‌ویژه نزد فرزندان است. در این راستا این تحقیق با هدف بررسی تجربه‌ی زیسته‌ی فرزندان طلاق در زمینه‌ی تجارب هیجانی آنان انجام گرفته است. پژوهش حاضر کیفی بوده و طرح آن از نوع پدیدارشناسی است. به‌همین منظور 17 نفر از نوجوانان پسر و دختر 12-18ساله‌ای که جدایی والدینشان را تجربه کرده بودند، به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته و اکتشافی مورد مطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونه‌گیری تا زمان اشباع داده‌ها ادامه یافته است. به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، ابتدا داده‌ها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه به‌وسیله‌ی سه زیرمضمون که نشان‌دهنده‌ی تجارب زیسته‌ی مشارکت‌کنندگان بود، به نمایش گذاشته شد. این زیرمضمون‌ها به‌ترتیب شامل خشم و تنفر، ترس و احساس بی‌پناهی بوده و هریک به‌صورت مجزا، مؤلفه‌ها و واحدهای معنایی حمایت‌کننده دارند. آنچه از نتایج این تحقیق برمی‌آید این است که فرزندان طلاق هیجاناتی را تجربه می‌کنند که در مواردی می‌تواند بهزیستی و سلامت روانشان را تحت‌الشعاع قرار دهد. نتایج به‌دست‌آمده بر لزوم تبیین عمیق‌تر تجارب زیسته‌ی این افراد توسط روان‌شناسان و مددکاران و ارائه‌ی مداخلات درمانی مبتنی بر مضامینِ برآمده از مطالعه‌ی حاضر، با تمرکز بر بهبود وضعیت هیجانی آنان تأکید دارد.
 
معصومه شفیعی، فضل اله میردریکوند، حدیث حیدری راد،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف از این پژوهش، بررسی الگوی روابط ساختاری دلسوزی به خود، انعطاف پذیری شناختی و علائم پس آسیبی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعۀ آماری شامل تمام افرادی که در نیمۀ دوم سال 1395 به دلیل مواجه شدن با حداقل یک رویداد آسیب­زا (از جمله انفجار مین منجر به نقص عضو و فوت والدین)، تحت حمایت کمیته امداد و بنیاد شهید شهرستان گیلان­غرب بودند. نمونۀ مورد مطالعه 190 نفر برآورد شد که به روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای از بین افراد آسیب­دیده­ انتخاب شدند. برای جمع­آوری اطلاعات از پرسش­نامه­ اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس اختلال استرس پس­از سانحه می­سی­سی­پی، مقیاس دلسوزی به خود و پرسش­نامه انعطاف­پذیری­شناختی استفاده شد. داده­های جمع­آوری شده نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی و مدل­سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. برای بررسی برازش مدل مفهومی پژوهش براساس الگوریتم تحلیل مدل­ها و با استفاده از نرم افزار PLS تحلیل انجام شد. نتایج تحقیق نشان دادند که شاخص­های برازش مدل، مسیر دلسوزی به خود بر علائم استرس پس آسیبی با میانجی­گری انعطاف­پذیری شناختی را تأیید می­کند. همچنین دلسوزی به خود هم به صورت مستقیم هم به صورت غیر مستقیم با تأثیر بر علائم استرس پس آسیبی همراه است. بنابراین انعطاف­پذیری شناختی یکی از گذرگاه­های تبیینی ارتباط دلسوزی به خود و علائم پس آسیبی است.
سمیه تکلوی، وحیده عظیمی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه ادراک درد و ناگویی خلقی در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم انجام شد. روش پژوهش از نوع علی-مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش را تمامی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم شهر اردبیل در سال 1396 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود و با استفاده از این روش تعداد 40 نفر از بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم، در مجموع 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه درد مک گیل و مقیاس ناگویی خلقی تورنتو انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و  آزمون تعقیبی استفاده شد. نتایج نشان داد ناگویی خلقی و ادراک درد به طور معناداری در بیماران آرتریت روماتوئید، تب فامیلی مدیترانه ای و افراد سالم تفاوت معناداری دارد. شدت ادراک درد در بیماران آرتریت روماتوئید بیشتر از تب فامیلی مدیترانه ای است. بر این اساس می توان نتیجه گرفت اختلال در ناگویی خلقی و ادراک درد در بیماران آرتریت روماتوئید و تب فامیلی مدیترانه ای می تواند در تشدید این اختلال ها یا فرآیند درمان شان اثرگذار باشد.

صفحه 3 از 7     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb