21 نتیجه برای سلامت روان
مسعود جان بزرگی، احمد علی¬پور، ندا گلچین، مژگان آگاه¬هریس،
دوره 4، شماره 1 - ( 6-1389 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری گروهی بر شدت درد و سلامت روانی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن انجام شده است. روش این پژوهش از نوع مطالعههای نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. به طوری که از میان کلیه زنان مبتلا به کمردرد مزمن مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی و یک مطب خصوصی در شهر تهران در سال 1389، تعداد 30 آزمودنی زن با میانگین سنی 33 سال و 7 ماه (دامنه سنی 45- 20) که دارای نمرات بالای 45 بودند به طور تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مساوی 15 نفره جایگزین شدند. آزمودنی های هر گروه به کلیه گویههای پرسشنامه سلامت عمومی و مقیاس ناتوانی کمردرد کبک در دو وهله قبل از مداخله و پس از مداخله پاسخ دادند. پس از اجرای 12 جلسه مداخله شناختی رفتاری گروهی، نتایج حاکی از کاهش معنادار شدت کمردرد و همچنین افزایش سلامت روانی آزمودنیها بود. با توجه به یافتههای فوق میتوان گفت درمانگری شناختی رفتاری گروهی با تأثیر روی مکانیزمهای درگیر در نوروماتریس درد ملزاک و به واسطه تغییر سازههای روانشناختی میانجی درد به بهبود مؤلفههای زیستی- روانی منجر میشود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آموزش درمانگری شناختی رفتاری گروهی میتواند به عنوان مداخله سودمندی در جهت تعدیل شدت درد و بهبود سلامت روانی مؤثر باشد.
سمیه جمالی پاقلعه، احمد عابدی، الهام آقایی، راضیه زارع،
دوره 4، شماره 2 - ( 12-1389 )
چکیده
با توجه به اهمیت نقش هوش هیجانی در سلامت روان، هدف پژوهش حاضر عبارت از فراتحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون رابطه میان هوش هیجانی و سلامت روان می باشد. این پژوهش با استفاده از تکنیک فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر رابطه هوش هیجانی با سلامت روان را مشخص نموده است. بدین منظور از بین 45 پژوهش،30پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از چک لیست فراتحلیل بود. پژوهش حاضر مبتنی بر 4721 شرکت کننده و 30 اندازه اثر می باشد. یافته های پژوهش نشان داد رابطه هوش هیجانی و سلامت روان به طور کلی(47/0) می باشد زمانی که هوش هیجانی به عنوان صفت ارزیابی می شود ارتباط قوی تری با سلامت روان دارد(51/0 r=) نسبت به زمانی که به عنوان توانایی ارزیابی می شود(38/0r=). بنابراین هوش هیجانی بالاتر ارتباط معناداری با سلامت روان بهتر دارد.
خدابخش احمدی، مهدی شیخ، حسن سرابندی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
این مطالعه با هدف بررسی و شناخت نقش دلبستگی به خدا در تاب آوری و سلامت روان والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انجام شد. دراین مطالعه توصیفی - همبستگی، تعداد 296 نفر از والدین دارای کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بر اساس جدول مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی نسبتی از بین جامعه مورد نظر انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از سه نوع پرسشنامه، دلبستگی به خدا، تاب آوری و چک لیست نشانگان رفتاری استفاده شد. نتایج پژوهش حاصل از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان داد، بین دلبستگی ایمن به خدا با تاب آوری و سلامت روان، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و بین دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به خدا با تاب آوری رابطه منفی و معنی دار و با سلامت روان رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد، متغیر دلبستگی به خدا در بعد ایمن می تواند 70% متغیر تاب آوری را تبیین کند. دلبستگی ایمن به خدا با تاب آوری و سلامت روان ارتباط مثبت و معنادار و دلبستگی اجتنابی و اضطرابی به خدا با تاب آوری و سلامت روان ارتباط منفی و معناداری دارد. بنابراین احتمالاً می توان در افراد مختلف با تغییر کیفیت دلبستگی افراد به خدا سلامت روانی آنان را بهبود بخشید.
راشین صبری¬نظرزاده، محمد¬سعید عبدخدائی، زهرا طبیبی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده
در این پژوهش رابطه علی احساس انسجام و سخت¬کوشی روانشناختی، راهبردهای مقابله ای و سلامت¬روان بررسی شد. شرکت کننده ها 405 زن ساکن در شهرستان اهواز در بازه سنی 25 تا 55 سال بود. پرسشنامه¬های احساس¬انسجام فلسنبرگ و همکاران، سخت¬کوشی نجاریان و همکاران، راهبردهای مقابله¬ای موس و بیلینگز و سلامت روان گلدبرگ توسط شرکت¬کنندگان تکمیل شد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که الگوی پیشنهادی پیوند احساس انسجام، سخت کوشی، راهبردهای مقابله ای و سلامت روان با داده ها برازش دارد. ضریب مسیر مستقیم و غیر مستقیم احساس¬انسجام و سلامت¬روان نیز معنادار بود. همچنین ضریب مسیر اثرات مستقیم سخت¬کوشی بر راهبرد مقابله ای هیجان¬مدار، احساس¬انسجام بر راهبرد مقابله ای هیجان¬مدار و راهبرد مقابله ای¬ هیجان¬مدار بر سلامت¬روان به لحاظ آماری معنادار بود. نتایج و یافته¬ها نشان داد که احساس¬انسجام و سخت¬کوشی نقش تعیین کننده ای در سلامت روان دارند. همچنین تحلیل مسیر مدل علی نشان داد که برخی متغیرها رابطه آنها را پیچیده می کند
سهیلا صفری، مهناز جدیدی، سمیه جمالی، سالار فرامرزی، مریم جدیدی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسهی شاخصهای خود بیمارانگاری و سلامت روان در مادران کودکان با نیازهای خاص و مادران کودکان بهنجار در اصفهان بود. این تحقیق از نوع توصیفی علّی- مقایسهای بود و برای انجام آن تعداد 90 نفر از مادران کودکان ناتوان (30 نفر سندرم داون، 30 نفر اتیسم و 30 نفر فلج مغزی) به روش نمونهگیری در دسترس از مراکز توانبخشی شمال شهر اصفهان و 30 نفر از مادران کودکان بهنجار به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای از مدارس ابتدایی شهر اصفهان به عنوان شرکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری دادهها، مقیاس خودبیمارانگاری و مقیاس سلامت عمومی گلدبرگ بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها نیز از روش تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی بهره گرفتهشد. نتایج نشان داد که بهطور کلی، بین مادران کودکان با نیازهای خاص و مادران کودکان بهنجار از لحاظ ابعاد سلامت روان و خودبیمارانگاری تفاوت معنادار وجود دارد، همچنین مقایسههای زوجی مشخص کرد که بین مادران دارای کودک ناتوان و مادران کودکان بهنجار از نظر سلامت روان تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین، بین مادران دارای کودک فلج مغزی و اتیسم در مقایسه با مادران دارای کودک بهنجار از نظر خودبیمارانگاری تفاوت معنادار وجود دارد، اما بین مادران کودکان مبتلا به سندرم داون و مادران کودکان بهنجار تفاوتی مشاهده نشد. بر اساس یافتههای این پژوهش، فشارهای روانی ناشی از داشتن فرزند ناتوان میتواند سلامت روانی و جسمانی مادران را به مخاطره اندازد و لازم است که متخصصان در هنگام ارائهی خدمات به این خانوادهها این موضوع را مد نظر قرار دهند.
معصومه پوربافرانی، عذرا اعتمادی، رضوان السادات جزایری،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتفرزند پروری قاطعانه به مادران بر کاهش تعارض دختران با مادران و افزایش سلامت روان دختران نوجوان انجام شد. این تحقیق، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر پایه دوم و سوم راهنمایی شهرستان نائین و مادران آنها تشکیل میداد. 30 نفر از مادرانی که دخترانشان تعارض بیشتری با آنها گزارش کردهبودند، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پرسشنامهی سلامت عمومی توسط دختران نوجوان هر دو گروه تکمیل شد.گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش مهارت فرزند پروری قاطعانه قرار گرفت. در پایان از دختران هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه و تحلیل دادههای بهدست آمده از اجرایدو پرسشنامهی سلامت عمومی و راهبردهای حل تعارض بااستفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد، بین دختران نوجوان گروه آزمایش و گواه در متغیرهای وابسته (تعارض دختر با مادر و سلامت روان دختر) و همهی خرده مقیاسهای آنها تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج این پژوهش بر حمایت از مداخلات مبتنی بر بهبود مهارتهای فرزند پروری بر کاهش تعارض دختران با مادران و افزایش سلامت روان دختران نوجوان افزود.
مهدی عرب زاده،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر ترکیب کمی نتایج پژوهشهای انجام شده در زمینه سلامت روان سالمندان با کمک روش فراتحلیل بود. به این منظور با استفاده از فصلنامهها و مجلات علمی – پژوهشی ، کلیه پژوهشهای انجام شده در سراسر کشور طی سالهای 1394-1384گردآوری و بررسی شد و تعداد 30 پژوهش انجام گرفته در زمینه سلامت روان سالمندان با بهرهگیری از ابزار چک لیست گزینش پژوهشها از نظر فنی و روش شناختی شامل روش نمونهگیری درست،روش پژوهشی و آماری صحیح و روایی و پایایی مناسب پرسشنامهها، انتخاب شدند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر به روش «اشمیت و هانتز» نشان داد که رابطه بین سلامت روان و متغیرهای سرمایه اجتماعی،فعالیت های جسمانی(ورزشی/تفریحی)، تاهل، عدم سکونت در سرای سالمندی ، بهزیستی ، جنسیت، وضعیت اقتصادی، تحصیلات و شیوه های مختلف درمانی با سلامت روان سالمندان حمایت لازم را دریافت کرد، ولی رابطه بین متغیر سن و سلامت روان حمایت لازم را دریافت نکرد. یافته های پژوهش حاضر مشخص میکند که عوامل فردی، اجتماعی، روانی و جمعیت شناختی می تواند بر سلامت روان سالمندان تاثیرگذار باشد. از این اطلاعات می توان در راستای برنامه ریزی بهداشتی، درمانی و مراقبتی بهره جست و سلامت روان سالمندان را افزایش داد و یا از کاهش آن جلوگیری کرد.
واژه های کلیدی: سالمندی، سلامت روان، فراتحلیل
الهام توکلی، شهلا پزشک، ژانت هاشمی آذر، علی دلاور، غلامرضا صرامی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات برنامۀ مهارتآموزیِ مبتنی بر بازیهای عصبنمایشی و در چارچوب نظریۀ دلبستگی بر سلامت روان نوزادان انجام شده است. بدین منظور 90 مادر باردار با استفاده از نمونۀ در دسترس از دو مرکز درمانی در تهران (بیمارستان نیکان و مرکز سلامت مادران) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. گروه پیش و پس از تولد (30)، گروه پس از تولد (30) و گروه گواه (30). ملاکهای ورود در این مطالعه شامل سلامت روان مادر، سن مادر (20 تا 35)، سطح تحصیلات مادر (دیپلم تا دکترا) و نخستزا بودن وی بود. سلامت روان نوزاد در پایان شش ماهگی از طریق مقیاس هشدار پریشانی کودک و مصاحبه با مادر سنجیده شد. در مقایسۀ نتایجِ به دست آمده از سه گروه مشخص شد که هیچیک از نوزادان گروه پیش و پس از تولد نشانههای خطر را در شش ماهگی نشان نمیدادند در حالی که 33٪ گروه پس از تولد و 40٪ گروه گواه نشانههای خطر را نشان میدادند. این نتایج با مصاحبهها همسو بود. بنابراین آموزش مادران برای بازی و پاسخگویی به نیازهای نوزادان از دوران بارداری میتواند تأمینکنندۀ سلامت روان نوزادانشان باشد. به نظر میرسد بازیهای عصب نمایشی، روش درمانی مناسب و موثری است که میتواند برنامه های فرزندپروری پیش از تولد و مداخلات پیشگیری زودهنگام برای نوزادان را غنی تر کند.
سید صادق نبوی، فرامرز سهرابی، غلامعلی افروز، علی دلاور، سیمین حسینیان،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
هدف اصلی پژوهش حاضر پیشبینی سلامت روان معلمان، بر اساس خودکارآمدی و با میانجی گری حمایت اجتماعیِ ادراکشده بوده است. با توجه به اهداف پژوهش، روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیۀ معلمان دورۀ ابتدایی و متوسطۀ شهر تهران بوده است که از میان آنها تعداد 447 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. بهمنظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامۀ سلامت عمومی، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی ، پرسشنامه حمایت اجتماعی استفاده به عمل آمد. نتایج تحلیلِ مسیر نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی می تواند رابطۀ بین خودکارآمدی و سلامت روان را در بین معلمان میانجی گری نماید. متغیر خودکارآمدی هم اثر مستقیمی بر روی سلامت روان دارد و هم بهواسطۀ حمایت اجتماعی می تواند رابطۀ غیرمستقیمی با سلامت روان داشته باشد. درنهایت در مدل مفروض 15درصد از پراکندگی نمرات سلامت روان معلمان از طریق نقش واسطه ایِ حمایت اجتماعیِ ادراکشده، تبیین شد. بین معلمان زن و مرد از لحاظ شدت نشانههای بیخوابی و اضطراب تفاوت معنیداری وجود دارد. میتوان نتیجهگیری نمود که حمایتِ اجتماعی نقش کلیدی در خودکارآمدی و سلامت روان معلمان دارد.
سید علی کاظمی رضایی، مهناز شاهقلیان، سید ولی کاظمی رضایی، انسیه کربلایی اسمعیل،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری میان مکانیزمهای دفاعی و تصور از خود در دانشجویان بود. تعداد 154 دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه خوارزمیبه شیوه تصادفی چند مرحلهای انتخاب و اطلاعات حاصل از پرسشنامه سبکهای دفاعی و آزمون تصور از خود بکدر مورد آنها تجزیه و تحلیل شد. مدل مفهومی پژوهش با داده ها برازش داشت. اندازه شاخصهای مطلق (76/0)، نسبی (89/0)، بیرونی (87/0) و درونی (91/0)، برازندگی کیفیت مدل ارائه شده را نشان دادند. ضرایب مسیر نشان دادند مکانیزمهای دفاعی روانرنجور و رشد نیافته با ابعاد مختلف خودپنداره ارتباط دارند. کلیه مسیرهای مورد بررسی به جز مسیر مکانیسم دفاعی رشد یافته به سه حیطه از تصور از خود (ذهنی، جسمی و شغلی) معنادار هستند. همچنین ارتباط مثبت و معنادار مکانیزمهای دفاعی رشد نیافته و روانرنجور با خودپنداره تبیین شد. نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت رابطه دفاعها که در مدیریت عواطف نقش دارند، در شکلگیری تصور از خود تأکید دارد.
معصومه حسینیان، ربابه نوری، مریم مقدسین، سوفیا اصالت منش،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی الگویی برای پیش بینی مصرف سیگار و قلیان در دانشگاه براساس نقش سازگاری با دانشگاه، سلامت روان و انگیزه های مصرف در دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش همبستگی و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری انجام شد. نمونه پژوهش، 634 دانشجویان دانشگاه های شهر کاشان بودند. روش نمونهگیری خوشهای که به پرسشنامه های سازگاری با دانشگاه، انگیزههای مصرف، رفتارهای پرخطر و سلامت عمومی پاسخ دادند. هیچکدام از ابعاد سازگاری با دانشگاه دارای اثر علّی معناداری بر مصرف سیگار و یا قلیان نبودند و برخی ابعاد (سازگاری فردی-هیجانی و دلبستگی به دانشگاه) به واسطهی نقش میانجیگر سلامت روان و انگیزههای مصرف اثرات معنادار غیرمستقمی بر مصرف سیگار و یا قلیان داشتند. همچنین، اثر سلامت روان و انگیزه مقابله ای با مصرف سیگار، و اثر سلامت روان و انگیزه افزایشی با مصرف قلیان نیز مستقیم و معناداربود. در مجموع کاهش سازگاری با دانشگاه در دو بُعد سازگاری هیجانی – فردی و دلبستگی با دانشگاه منجر به مشکلاتی در سلامت روان می شود و در صورت وجود انگیزه های مقابله ای برای مصرف سیگار و انگیزه های افزایشی برای مصرف قلیان، احتمال مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان افزایش می یابد. باتوجه به یافته ها، تدوین برنامه های پیشگیرانه متفاوت برای سیگار و قلیان، غربال گری مشکلات سلامت روان دانشجویان در سالهای تحصیل خصوصا برای دانشجویان آسیب پذیر توصیه می شود.
محمد نقی فراهانی، حمید خانی پور،
دوره 12، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
فرهنگ به صورت های مختلفی روی پدیده های روانشناختی اثرگذار است. در این مقاله، ابتدا چهارچوبی کلی برای بررسی رابطه فرهنگ و شخصیت ارائه شده است، سپس گزارش چهار مطالعه بین فرهنگی در این چهارچوب ارائه شده است. به نظر می رسد فرهنگ ایرانی روی طبقه بندی صفات شخصیت و فرایندهای روانشناختی موثر در مقابله با استرس و سلامت روانی اثرگذار است. رابطه عواطف مثبت و منفی با سلامت روانی در فرهنگ ایرانی با فرهنگ سوئدی متفاوت است. در فرهنگ ایرانی، عواطف مثبت و منفی به یک میزان روی سلامت روانی اثرگذارند؛ ولی در فرهنگ سوئدی عواطف مثبت نقش بیشتری روی سلامت روانی دارد. دانشجویان ایرانی برای مقابله با استرس بیشتر از فرایندهای اولیه و دانشجویان سوئدی از فرایندهای ثانویه استفاده میکنند ولی استرس تحصیلی در دانشجویان ایرانی کمتر از دانشجویان سوئدی است. میتوان نتیجه گیری کرد که ویژگی های شخصیتی، تجربه استرس و مقابله با استرس در دو فرهنگ ایران و سوئد به رغم شباهت کلی، یک سری تفاوت ها نیز دارد. از این روی سیاست گذاری ها در سطح عمومی و تدوین برنامه های تغییر رفتار در سطح هر کشور باید متاثر از شباهت ها و تفاوت های فرهنگی باشد
سعید اکبری زردخانه، نادر منصور کیمیایی، علیمحمد زنگانه، مجتبی مهدوی، شیرین اوسانلو، محسن جلالت دانش، سیامک طهماسبی گرمتانی، سید عینالله طیموری فرد،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
در هر جامعهای سلامتروان نوجوانان از اهمیت ویژهای برخوردار است و تامین بهداشت روانی به آنان کمک میکند تا از نظر روانی و جسمی سالم و نقش اجتماعی خود را بهتر ایفا کنند. هدف از پژوهش حاضر، ساخت مقیاس خودگزارشی مشکلات سلامتروانشناختی دانش آموزان متوسطه دوم بود. برای این منظور خزانۀ آیتمی با 200 آیتم تهیه شد و پس از ویرایش اولیه، 119 آیتم جهت قرار گرفتن در نسخۀ مقدماتی مقیاس انتخاب شد. جامعه آماری در این پژوهش دانشآموزان مدارس متوسطۀ دوم شش استان البرز، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان، فارس و خراسان رضوی بود. نمونه دربرگیرنده 642 نفر از دانش آموزان بودند که بهصورت نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس نشان داد بهترین راهحل عاملی هماهنگ با چهارچوب نظری برای این مقیاس، ششمؤلفهای است. دامنه ضرایب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) مولفههای استخراجی در نسخه مقدماتی مقیاس سلامتروانشناختی کودکان بین 63 /0 (رفتارهای ایذایی) تا 85 /0 (نقص در انجام تکالیف تحصیلی، خودگردانی، نقص توجه و بیشفعالی، و خودآسیبرسانی) است. در مجموع، مقیاس خودگزارشی مشکلات سلامتروانشناختی دانشآموزان متوسطه دوم، از شایستگیهای روانسنجی نسبی برخوردار است و میتوان از آن برای سنجش مشکلات هیجانی نوجوانان ایرانی با اهداف بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
مریم شفق دوست، فاطمه شهامت ده سرخ،
دوره 13، شماره 3 - ( 10-1398 )
چکیده
عملکرد خانواده به عنوان یک عامل مؤثر بر سلامت روان شناخته شده است. هدف پژوهش پیش روی بررسی نقش میانجی روابط موضوعی و کارکردهای ایگو در رابطه بین عملکرد خانواده و سلامت روان دانشجویان در چارچوب نظریه روابط موضوعی بود. در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، جامعه آماری دانشجویان دانشگاه خیام بودند که نمونهای 300 نفری (195 دختر و 105 پسر) به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه سلامت عمومی، ابزار سنجش خانواده، پرسشنامه روابط موضوعی بل و پرسشنامه سبکهای دفاعی استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. شاخصهای برازش مدل بیانگر این بود که روابط موضوعی و مکانیسمهای رشد یافته ایگو، نقش میانجی در رابطه بین عملکرد خانواده و سلامت روان دارند. اما مکانیسمهای رشد نایافته و نوروتیک ایگو نقش میانجی نداشتند. نتایج به دست آمده نشان داد که همسو با نظریه روابط موضوعی، عملکرد خانواده با تأثیرگذاری بر روابط موضوعی و مکانیسم های دفاعی، منجر به افزایش سلامت روان می شود.
میکایا مهروز، محمدمهدی شمسائی، روح الله براتیان،
دوره 13، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش بردباری بر سلامت روان و سازگاری کودکان پایه اول ابتدایی بود. روش تحقیق شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون - پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پایه اول ابتدایی شهر گرگان بودند. از این جامعه تعداد 170 دانشآموز با روش نمونه گیری در دسترس، پرسشنامه ارزیابی سلامت روان کودکان و نوجوانان و پرسشنامه سازگاری کودکان را تکمیل نمودند. از این تعداد 30 نفر از کودکانی که نمره متوسط در آزمون ها به دست آوردند به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. سپس جلسات آموزش بردباری طی 9 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای یک جلسه انجام شد. برای آزمون فرضیه ها از آزمون کواریانس چند متغیره با نرم افزار spss 22 استفاده گردید. یافته ها نشان داد که آموزش بردباری موجب بهبود سازگاری و سلامت روان نمونه آماری شده است. با توجه به محتوای مداخله پیشنهاد می شود ارزشهای زندگی مانند بردباری در قالب بازی های گروهی آموزش داده شود تا گامی اساسی در بهبود و ارتقای سلامت روان و سازگای کودکان هم برداشته باشیم.
پیمان مامشریفی، فرامرز سهرابی، هانیه رضائی فر، هانیه روزبهانی، نازنین اسدی، سارا شعبانیان اول خانسری، زهرا روشن قیاس،
دوره 14، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیشبینی سلامت روان بر اساس متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیۀ اعضای هلالاحمر هفت استان (آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، گیلان، کرمان و هرمزگان) بودند که از میان آنها 218 نفر با روش تمام شماری بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازهگیری شامل پرسشنامه حمایت اجتماعی (SSQ)، پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامه سلامت روانی (SCL-25) بودند. سپس دادههای حاصل با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گامبهگام تجزیهوتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی با سلامت روان رابطه منفی معناداری وجود داشت. همچنین بین بعد شخصیتی روان رنجور خویی با سلامت روان رابطۀ مثبت معناداری وجود داشت (نکته: نمرات بالا در پرسشنامه سلامت روان حاکی از پایین بودن سلامت روانی است). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گامبهگام نشان داد که حمایت اجتماعی و بعد شخصیتی روان رنجور خویی توانستند 20 درصد از واریانس متغیر سلامت روان را تبیین و آن را پیشبینی کنند. بر اساس نتایج پژوهش میتوان گفت که متغیرهای حمایت اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی میتوانند نقش مهمی در ارتقا سلامت روان در افراد داشته باشند و لزوم توجه به این متغیرهای مهم در برنامههای ارتقا سلامت روان باید مدنظر قرار گیرد. |
آقا سعید اکبری زردخانه، خانم بهاره السادات حیدریه زاده، آقا علی محمد زنگانه، آقا نادر منصورکیایی، آقا سیامک طهماسبی گرمتانی، آقا محسن جلالت دانش، آقا سیدعین اله طیموری،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
چکیده
با توجه به اهمیت شایان غربالگری سلامت روانشناختی دانشآموزان و عدم وجود ابزار بومی مبتنی بر الگوی شایع آسیبهای روانشناختی دانشآموزان کشور٬ هدف پژوهش حاضر تهیه نسخه کوتاه مقیاس الکترونیکی مقیاس مشکلات سلامتروانشناختی- فرم معلم برای دانشآموزان متوسطه دوم بود. پژوهش حاضر از حیث هدف پژوهش کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها ازنوع پیمایشی-توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دوره متوسطه دوم در سیویک استان کشور در سال 97- 1396 بود که در این نمونه در مجموع 3761 نفر حضور داشتند. یافتهها: نتایج تحلیل آیتم نشان داد اکثر آیتمها شرایط لازم برای حضور در ابزار را دارا هستند. تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی نشان داد مدل هشت مولفهای با چهل آیتم میتواند به عنوان مناسبترین ساختار عاملی مقیاس در نظر گرفته شود. ضرایب همبستگی عاملها بین 7/0 تا 94/0، ضرایب همبستگی نمره آیتمها با نمره کل پرسشنامه بین 63/0 تا 82/0 بود. همچنین ضرایب همبستگی عاملهای نسخه کوتاه با بلند بین 65/0 تا 97/0 بود. نتیجهگیری: در مجموع میتوان گفت ویژگیهای روانسنجی حاصل حاکی از مناسب بودن فرم کوتاه پرسشنامه سلامت روانشناختی برای کاربستهای غربالگری در جامعه دانشآموزان است.
آرزو ضاربی، فاطمه جعفری، سیمین حسینیان، عباس عبداللهی،
دوره 14، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی پرسشنامه سواد سلامت روان (MHLQ) دیاس، کامپوس، آلمیدا و پالها (2018) و بررسی ویژگیهای روان سنجی آن بود. به این منظور، 346 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شاهرود در سال تحصیلی 98-99 از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به نسخه فارسی پرسشنامه سواد سلامت روان (2018) و پرسشنامه مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفهای روانشناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002) و پرسشنامه افسردگی بک پاسخ دادند. نتایج پایایی مرکب برای همه خرده مقیاس ها بیشتر از 5/0 بود که بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه میباشد. نسبت روایی محتوا بیشتر از 62/0 درصد و شاخص روایی محتوا بیشتر از 75/0 درصد بود که نشان از روایی محتوای مناسب پرسشنامه داشت. نتایج تحلیل عامل تأییدی نشان داد که بار عاملی گویهها بیشتر15/0 از است و تمام مسیرها از گویهها به متغیر پنهان در سطح 05/0 معنادار بودند و پرسشنامه از روایی سازۀ مناسبی برخوردار است. بررسی روایی سازه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که پرسشنامه دارای ساختار عاملی شامل 4 خرده مقیاس است. بررسی روایی همزمان با محاسبه همبستگی این پرسشنامه با مقیاس نگرش به کمک طلبی حرفهای روانشناختی- فرم کوتاه فیشر و فارینا (1995)، پرسشنامه اضطراب سلامتی- فرم کوتاه سالکوسکیس و وارویک (2002)، بیانگر رابطه مثبت بین نمرات پرسشنامه سواد سلامت روان با این پرسشنامهها بود. نتایج، نشانگر آن است پرسشنامه سواد سلامت روان ابزاری معتبر و مناسب برای استفاده در جامعه ایران است.
خانم ماندانا والی یوسفی، خانم زهرا شهبازی بادی، آقای سید سجاد طباطبائی،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر، فراتحلیل تحقیقات انجامشده در مورد تأثیر داشتن فرزند با ناتوانی ذهنی بر سلامت روانی مادران در ایران بود. روش پژوهش فراتحلیل بود. برای جمعآوری اطلاعات از چکلیست فراتحلیل استفاده شد که از مجموعه پژوهشهای انجامشده درباره تأثیر داشتن فرزند ناتوان ذهنی بر سلامت روانی والدین در سطح کشور در فاصله سالهای 1399-1380، پژوهشهایی که ازلحاظ روششناختی مورد قبول بود و شرایط ورود به فراتحلیل را داشت، تعداد 11 مقاله بهعنوان نمونه انتخاب گردید که حاوی 44 اندازه اثر بود. حجم مجموع نمونههای این تحقیقات 2005 نفر بود. نتایج نشان داد که اندازه اثر داشتن فرزند ناتوان ذهنی بر سلامت روانی مادران در ایران 20/0 بود. همچنین اندازه اثر داشتن فرزند با ناتوانی ذهنی بر افسردگی مادران 16/0، بر اضطراب مادران 19/0، بر اختلال در عملکرد اجتماعی مادران 18/0، بر نشانههای جسمی مادران 10/0، بر وسواس-اجبار مادران 40/0، پرخاشگری مادران 15/0، ترس مرضی مادران 22/0 و روانپریشی مادران 24/0 به دست آمد. نتیجه پژوهش حاضر حاکی از آن بود که اندازه اثر فرزند ناتوان ذهنی بر سلامت روان والدین در ایران بر اساس معیار تفسیر کوهن در حد کم است. این امر بیانگر اثر احتمالی افزایش دانش و آگاهی و همچنین سطح تحصیلات والدین در سطح کشور میباشد که توانسته تأثیر داشتن فرزند ناتوان ذهنی بر سلامت روانی مادران را کاهش دهد.
خانم منا مسعودی، آقا محمدرضا پورجعفر، آقا سعید پیری،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
روند روبه سالمندی جمعیت و نیازهای ویژه این دوران، انجام تحقیقاتی برای دستیابی به بینشهای عملی و مداخلاتی برای حمایت و ارتقای سلامتروان آنها را ایجاب میکند. ازاینرو مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تحقیقات علمی در حوزه سلامتروان سالمندان، از رویکرد کیفی، روش پژوهش توصیفی و تحلیلمحتوا و فن مرور نظاممند و همرخدادی واژگانکلیدی بهره برد. بدینمنظور به بررسی منابع پایگاههای «مگیران»، «سید» و «نورمگز» و ترسیم نقشه همرخدادی واژگان کلیدی آنان با استفاده از نرمافزارهای راور ماتریکس و یو.سی.نت پرداخته شد. یافتهها نشان دادند که استان تهران در رتبه اول، شهرکرد در رتبه دوم، فارس و خراسان رضوی در رتبه سوم انجام مطالعات قرار داشتند. بیشترین مکانهای کالبدی که مورد مطالعه قرار گرفته بودند، سرای سالمندان و مراکز درمانی با فراوانی 29 و 18 پژوهش بودند. کانون بازنشستگان، اماکن ورزشی و مساجد، در دسته مکانهایی با تعداد مطالعات کمتر بود. روش توصیفی-تحلیلی با 54%، پرکاربردترین و روشهای همبستگی و شبهآزمایشی (پیشوپسآزمون) با 30% و 73/28% فراوانی در رتبه دوم و سوم قرار داشتند. بیشترین ابزار مورداستفاده، پرسشنامه و مصاحبه با به کار رفتن در 86 و 8 مقاله بودند. واژگان «افسردگی»، «کیفیت زندگی» با میزان فراوانی 8 و قدرت اتصال 24 و 21، پرتکرارترین و پسازآن واژههای «زنان سالمند» و «اضطراب» با رخداد 7 و 5 و توان اتصال 14 و 15 در زمره پربسامدترین واژگانکلیدی بودند. نتایج این پژوهش در باب ترسیم نقشه علمی به پژوهشگران حوزه سلامتروان کمک مینمایند تا با شناخت هرچه بیشتر از خلأهای تحقیقاتی، در تسریع رفع نیازهای سالمندان گام بردارند.