جستجو در مقالات منتشر شده


368 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

دکتر الهام موسویان، دکتر چنگیز رحیمی، دکتر نوراله محمدی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان التقاطی تنظیم هیجان پویشی تجربی و شفقت خود بهوشیارانه بر کاهش شرم نهادینه، افزایش شفقت خود، افزایش قاطعیت و کاهش شدت افسردگی در بیماران مبتلا به افسردگی درون فکنی شده و اتکایی در مقایسه با گروه کنترل بوده است. این پژوهش در چهارچوب یک طرح تک موردی و با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون و گروه کنترل و با پیگیری 45 روزه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه افرادی است که تشخیص اختلال افسردگی را در سال 1399 در مرکز مشاوره و کلینیک روان‌درمانی دانشگاه شیراز دریافت کرده و با توجه ملاک‌های رد و شمول 9 نفر به عنوان گروه نمونه با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه‌های آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت درمان التقاطی قرار گرفت. داده‌ها به روش نموداری، تعیین اندازه اثر و معنی‌داری بالینی مورد تحلیل قرار گرفتند. اندازه اثر تغییرات حاصل از مداخلات درمانی در تمامی متغیرهای پژوهش در دو گروه آزمایش در مرحله پس‌آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش‌آزمون بزرگ (بیشتر از 5/.) و در گروه کنترل کوچک (کمتر از 2/0) بوده است، همچنین یافته‌های پژوهش حاکی از معنی‌داری بالینی تاثیر درمان التقاطی بر شدت افسردگی، شرم نهادینه، قاطعیت و شفقت خود در دو گروه بیماران افسرده درون‌فکنی‌شده و اتکایی در مقایسه با گروه کنترل بود. بر اساس یافته‌ها درمان التقاطی می‌تواند به عنوان یک روش مداخله ای نوین در کاهش شدت افسردگی درون فکنی شده و اتکایی به کار رود.
خانم مریم حبیب پور دهکردی، دکتر عذرا زبردست، دکتر سجاد رضائی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش معنا در زندگی و چشم ­انداز زمانی در پیش­بینی تبعیت از درمان بیمارانِ قلبی­ عروقی با سابقه آنژیوگرافی انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی ­عروقی با سابقه آنژیوگرافی مراجعه کننده به بیمارستان فوق تخصصی قلب شهید چمران اصفهان در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 169 نفر بیمار با سابقه ­ی آنژیوگرافی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع ­آوری داده­ ها از پرسش­نامه تبعیت از درمان سید فاطمی و همکاران (1397)، چشم انداز زمانی زیمباردو و بوید (1999) و معنا در زندگی استگر و همکاران (2006) استفاده شد. داده ­های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد ابعاد معنا در زندگی و ابعاد چشم انداز زمانی با تبعیت از درمان رابطه معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی نشان داد ابعاد معنا در زندگی، 46 درصد از واریانس تبعیت از درمان را تبیین می­کند. این یافته ها بیان می­کند که تبعیت از درمان تحت تاثیر معنا در زندگی و چشم ­انداز زمانی است. بنابراین می­توان با تدوین برنامه­های آموزشی مبتنی بر معنا در زندگی و تعدیلِ چشم ­انداز زمانی در جهت افزایش تبعیت از درمان بیماران قلبی ­عروقی که با استفاده از تست تشخیصی آنژیوگرافی در معرض خطر تشخیص داده شده اند، اقدام نمود تا با پیشگیری ثانویه از وخیم­تر شدن بیماری جلوگیری کرد.

 


یاسر بداغی، اسحاق رحیمیان بوگر،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه باورهای فراشناختی و فاجعه سازی درد بین زنان مبتلا به بیماری فیبرومیالژیا، زنان مبتلا به دردمزمن و زنان عادی صورت گرفته است. در این پژوهش 40 نفر مبتلا به فیبرومیالژیا، 40 نفر مبتلا به دردمزمن و 40 نفر عادی از زنان شهر تهران به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت­ کنندگان دو مقیاس فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز  و پرسشنامه استاندارد فاجعه سازی درد  تکمیل نمودند. داده ­های بدست آمده با روش‌های آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی در نرم­افزار SPSS 26 مورد تجزیه و تحلیل داده ­ها قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک‌راهه نشان می­دهد که میانگین نمره‌های متغیر فاجعه سازی درد در گروه فیبرومیالژیا بیشتر از گروه درد مزمن است و در گروه درد مزمن بیشتر از گروه عادی است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره باورهای فراشناختی نشان می دهد که به جز متغیر باور مثبت درباره نگرانی، میانگین باورهای فراشناختی در گروه‌های فیبرومیالژیا و درد مزمن بیشتر از گروه عادی است. با توجه به یافته های این پژوهش، پرداختن به باورهای فراشناختی و فاجعه سازی درد در درمان بیماران مبتلا به فیبرومیالژیا و درد مزمن می بایست مورد توجه قرار گیرد.
 


سارا جعفری، دکتر زهرا روشندل، امین شانه ای، دکتر پریسا کلاهی، زهره قنبری،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

  هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر مدار بر تعهد زناشویی و فرسودگی زناشویی  زوجین دارای تعارض زناشویی است . طرح پژوهشی این مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گزوه کنترل می باشد.ن بدین منظور تعداد (30 ) نفر   از  زوجین دارای  تعارض زناشویی ،  شناخته  شدند  و  با  روش  نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و  15 نفر در  گروه کنترل  بطور تصادفی  قرار  گرفتند . جهت  جمع آوری  داده ها  از  پرسشنامه تعهد زناشویی آدامر و جونز و پرسشنامه فرسودگی زناشویی پاینز استفاده شد . همچنین پکیج آموزشی زوج درمانی هیجان مدار ، طی جلسات  درمانی به مدت 8 جلسه دو ساعته ، برای گرو ه آزمایش اعمال شد .نتایج  تحلیل کوواریانس نشان داد که بین زوجین گروه آزمایش و گروه تفاوت معنا داری  وجود دارد. بر اساس  یافته های  این  پژوهش می توان نتیجه گرفت  که مداخلات  زوج  درمانی هیجان مدار  باعث  افزایش  تعهد زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی زوجین  شده است. در واقع ارتباط صحیح و مبتنی بر عشق و علاقه بین زوجین سبب افزایش تعهد زناشویی شده و  زوجین واکنش متفاوتی نسبت به تعارضات زناشویی از خود نشان دادند.

دکتر صدیقه احمدی، آیسان شارعی، علی سلمانی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

نوجوانی، دوره‌ای مهم برای رشد مغز به‌شمار می‌رود و خودآزاری در این دوران با پیامدهای بلندمدتی از جمله آسیب‌شناسی روانی مداوم و اختلالات رفتاری در آینده همراه است. پژوهش حاضر با هدف رابطه استفاده آسیب زا از تلفن همراه  با مشکلات رفتاری- هیجانی در نوجوانان خودآزار: با میانجی گری خود کنترلی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. کلیه دانش‌آموزان مقطع متوسطه دوره دوم شهر اردبیل با سابقه خود آزاری  در سال تحصیلی 1403-1402 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 280 نفر از این افراد به شیوه نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و در پژوهش حاضر شرکت کردند. برای جمع‌آوری داده‌ها از سیاهه مشکلات رفتاری کودکان آچنباخ  (2001)، پرسشنامه خودکنترلی تانجی، بامیستر و بون (2004) و پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه کوهِی (2009) استفاده شد. داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از آزمون‌های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS23 و لیزرل 8/lisrel8 تجزیه‌وتحلیل شد.  نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که مدل ساختاری استفاده آسیب زا از تلفن همراه  با مشکلات رفتاری هیجانی در نوجوانان  خودآزار: با میانجی گری خود کنترلی از برازش مناسبی برخوردار است. این نتایج نشان داد که استفاده آسیب زا از تلفن همراه  اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیمی با میانجی‌گری خودکنترلی بر مشکلات رفتاری هیجانی نوجوانان خود آزار داشت.نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده آسیب زا از تلفن همراه  در نمونه‌ای از نوجوانان خودآزار می‌تواند هم به‌طور مستقیم و هم با میانجی‌گری خودکنترلی در مشکلات رفتاری هیجانی نوجوانان نقش داشته باشد.
 

مریم زارعی، دکتر سید عبدالمجید بحرینیان، دکتر قاسم آهی، دکتر احمد منصوری،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نوع نیمه ­آزمایشی، همراه با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 48 نفر با روش نمونه گیری هدفمند-در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی­ها با استفاده از پرسشنامه­ های نشخوار ذهنی هوکسما و مارو (1991) و اضطراب اجتماعی ولز (1994) در مراحل پیش ­آزمون، پس ­آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج آزمون تحلیل واریانس - مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه­های مداخله با کنترل در نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی وجود دارد  و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی  منجر به کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی شده است. همچنین طرحواره درمانی موثرتر از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در نشخوار ذهنی است. بنابراین نتیجه گرفته می­شود که می­توان در برنامه­ درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی در جهت کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی استفاده نمود.
 

خانم الهه صفائیان، خانم زهره خسروی، خانم اعظم فرح بیجاری، خانم شقایق زهرائی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

اختلال شخصیت خودشیفته همواره با اختلال پایدار در عملکرد بین­ فردی همراه است، با این وجود مطالعات محدودی به ماهیت پدیدارشناختی روابط بین­ فردی در این افراد پرداخته­ است. از آنجایی که اختلال شخصیت خودشیفته آسیب­ پذیر پس از گذشت چند دهه هنوز جایی در طبقه­ ندی تشخیصی اختلالات روانی ندارد، پرداختن به ماهیت روابط بین­ فردی در این افراد می­تواند به درک بهتر این اختلال کمک کرده و فرآیند تشخیص و درمان را تسهیل کند. مطالعه حاضر تحلیل کیفی روایت ­های 6 شرکت کننده مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته آسیب­ پذیر است که در یک مصاحبه نیمه­ ساختاریافته شرکت کرده و روابط خود با دیگران را آن گونه که تجربه و درک می­کنند، توصیف کردند. متن پیاده شده مصاحبه­ ها طبق اصول تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری تحلیل و یازده مقوله اصلی "فقدان جامعه‌پذیری/ روابط بین­ فردی شکننده/ انفعال بین‌فردی/ سانسور خود به‌ دلیل ترس از قضاوت دیگران/ خودپنداره منفی/ تأیید و توجه ­طلبی/ نوسان بین خشم به خود و خشم به دیگری/ مکانیزم‌های دفاعی/ شخصیت قدرت‌طلب/ تعریف صمیمیت و حساسیت بین­ فردی" استخراج شد. به طور کلی، یافته­ های پژوهش حاضر بیان­ کننده آن است که علی­رغم اینکه افراد خودشیفته آسیب­ پذیر برای ارضای نیازهای خودشیفته ­وار به شدت به روابط اجتماعی نیاز دارند، اما مکانیزم­های دفاعی ایشان آنها را از روابط اجتماعی منع می­کند. بنابراین داشتن یا نداشتن روابط اجتماعی برای این افراد همواره نقطه­ ای تعارض برانگیز است.
 

دکتر ساناز دهقان مروستی، دکتر علی جعفری،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش میانجی‌گری سازگاری زناشویی در رابطه‌ی بین عشق به همسر و کیفیت‌زندگی زناشویی معلمان دچار فرسودگی شغلی بود. تحقیق بر حسب هدف، کاربردی وروش پژوهش، توصیفی ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه معلمان زن و مرد متأهل شاغل درشهر یزد (تقریباً 5500 نفر) بود. روش نمونه‌گیری، تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای بود. ازمیان 45 مدرسه ناحیه 1، 320 معلم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارپژوهش، پرسشنامه‌ی عشق استرنبرگ (1987)، کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (1995) و مقیاس سازگاری همسران اسپانیر و کرولی (1986) بود. برای تحلیل داده‌ها ازروش تحلیل‌مسیر و نرم‌افزار لیزرل استفاده شد. یافته‌ها نشان داد، بین متغیر عشق به همسر و سازگاری همسران رابطه‌ی مستقیم ومعنی‌دار وجود دارد. بین متغیر سازگاری همسران و کیفیت‌زندگی زناشویی رابطه مستقیم ومعنی‌دار  وجود دارد. متغیر عشق به همسر با کیفیت‌زندگی زناشویی رابطه‌ی مستقیم ومعنی‌دار  ندارد.

آقای حسین قلی نژاد، آقای محسن رسولی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

ازدواج از مهم‌ترین سنت‌های اجتماعی است و از آغاز تاریخ بشریت مورد تأکید گذشتگان بوده است که نیازهای ایمنی و عاطفی افراد جامع را حفظ می‌کند و موجب بقای نسل می‌شود. ازاین‌رو روابط زناشویی سالم برای سلامت جسمی و روانی اعضای خانواده­ ضروری می‌باشد. رابطه جنسی بخش لاینفک ازدواج و هر رابطه عاشقانه‌ای است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل­ کنندگی تنظیم هیجان در رابطه استرس شغلی و تعارض کار-خانواده با رضایت جنسی زنان پرستار می­باشد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و توصیفی می­باشد. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران زن و متأهل شهرستان­های بابل، ساری و قائم‌شهر می­باشد که به روش نمونه­گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل شاخص رضایت جنسی، پرسشنامه فشار روانی شغلی، پرسشنامه تعارض کار-خانواده و پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان بود. داده­ های به‌دست‌آمده با نرم ­افزار spss و آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. یافته ­های به‌دست‌آمده از این پژوهش حاکی از آن است که بین استرس شغلی، تعارض کار-خانواده و خرده مقیاس سرکوبی با رضایت جنسی رابطه منفی و معنادار و بین خرده مقیاس ارزیابی مجدد با رضایت جنسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین متغیر تنظیم هیجان در رابطه استرس شغلی و تعارض کار-خانواده با رضایت جنسی زنان پرستار نقش تعدیل‌کنندگی ندارد

سلیمه قارونی فردی، زهره تاج آبادی، دکتر آزاده ابویی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف از این پژوهش، پیش بینی سبک زندگی بیماران ام اس بر اساس شاخص های شفقت به خود و تنظیم هیجانی و بررسی نقش میانجیگری باور به دنیای عادلانه بود . شرکت کنندگان شامل 321 نفر از بیماران مبتلا در شهرستان یزد بودند که به شیوه ای در دسترس و به صورت آنلاین یا حضوری پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند.ابزارها، پرسشنامه های سبک زندگی والکر، شفقت به خود نف، تنظیم هیجانی گراس و جان و باور به دنیای عادلانه دالبرت و داگاس بودند. نتایج با نرم افزار اسمارت پی ال اس و با روش کمترین مربعات جزئی تحلیل شدند. طبق نتایج ، پایایی، کیفیت و قدرت پیش بینی کنندگی مدل ساختاری برازش شده مورد تایید قرار گرفت(قدرت پیش بینی کنندگی سبک زندگی=0.41، باور به دنیای عادلانه=0.17 و شفقت به خود=0.20) و  طبق یافته ها ، اثرات کل سازه های شفقت به خود، تنظیم هیجانی و باور به دنیای عادلانه در مبتلایان به ام اس، بر سبک زندگی به ترتیب 53 درصد، 59 درصد و 30 درصد به دست آمد و نقش میانجی گری باور به دنیای عادلانه نیز تایید گردید.
 

خانم منا مسعودی، آقا محمدرضا پورجعفر، آقا سعید پیری،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

روند روبه سالمندی جمعیت و نیازهای ویژه این دوران، انجام تحقیقاتی برای دستیابی به بینش­های عملی و مداخلاتی برای حمایت و ارتقای سلامت‌روان آن­ها را ایجاب می­­کند. ازاین‌رو مطالعه حاضر با هدف ارزیابی تحقیقات علمی در حوزه سلامت‌روان سالمندان، از رویکرد کیفی، روش پژوهش توصیفی و تحلیل‌محتوا و فن مرور نظام‌مند و هم­رخدادی واژگان‌کلیدی بهره برد. بدین‌منظور به بررسی منابع پایگاه‌های «مگیران»، «سید» و «نورمگز» و ترسیم نقشه‌ هم‌رخدادی واژگان کلیدی آنان با استفاده از نرم‌افزار‌های راور ماتریکس و یو.سی.نت پرداخته شد. یافته‌‌ها نشان دادند که استان تهران در رتبه اول، شهرکرد در رتبه دوم، فارس و خراسان رضوی در رتبه سوم انجام مطالعات قرار داشتند. بیشترین مکان‌های کالبدی که مورد مطالعه قرار گرفته بودند، سرای سالمندان و مراکز درمانی با فراوانی 29 و 18 پژوهش بودند. کانون بازنشستگان، اماکن ورزشی و مساجد، در دسته مکان‌هایی با تعداد مطالعات کمتر بود. روش توصیفی-تحلیلی با 54%، پرکاربردترین و روش‌های همبستگی و شبه­آزمایشی (پیش‌و‌پس‌آزمون) با 30% و 73/28% فراوانی در رتبه دوم و سوم قرار داشتند. بیشترین ابزار مورد‌استفاده، پرسشنامه و مصاحبه با به کار رفتن در 86 و 8 مقاله بودند. واژگان «افسردگی»، «کیفیت زندگی» با میزان فراوانی 8 و قدرت اتصال 24 و 21، پرتکرارترین و پس‌ازآن واژه‌های «زنان سالمند» و «اضطراب» با رخداد 7 و 5 و توان اتصال 14 و 15 در زمره پربسامدترین واژگان‌کلیدی بودند. نتایج این پژوهش در باب ترسیم نقشه علمی به پژوهشگران حوزه سلامت‌روان کمک می‌نمایند تا با شناخت هرچه بیشتر از خلأ‌های تحقیقاتی، در تسریع رفع نیاز‌های سالمندان گام بردارند.
مریم زارعی، دکتر سید عبدالمجید بحرینیان، دکتر قاسم آهی، دکتر احمد منصوری،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح‌واره درمانی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان دارای نشانه‌های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی همراه با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که بر اساس ملاک‌های ورود و خروج 48 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. شرکت‌کننده‌ها با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 26 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس- مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه‌های مداخله با کنترل در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی وجود دارد( 0/05P<). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح‌واره درمانی منجر به بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی شده است. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مؤثرتر از طرح‌واره درمانی در بهبود تنظیم هیجان است. نتیجه گرفته می‌شود که می‌توان در برنامه درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح‌واره درمانی در جهت بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی زنان دارای نشانه‌های وسواس فکری عملی استفاده نمود.

دکتر فاطمه دهقانی آرانی، خانم زهرا اسدی، دکتر حجت‌الله فراهانی،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطۀ میان تمایل به کمک به دیگران و تاب‌آوری و رشد پس از آسیب با نقش تعدیل‌کنندگی احساس گناه مرتبط با آسیب در افراد دارای سابقۀ ابتلا به بیماری کووید-19 در افراد نزدیک بود. به این منظور، 189 نفر از افرادی که یکی از نزدیکان آن‌ها طی شش ماه اخیر به‌علت ابتلا به بیماری کووید-19 در بخش مراقبت‌های ویژۀ بیمارستان بستری شده بودند، به شیوۀ در دسترس انتخاب شدند و اقدام به تکمیل پرسش‌نامه‌های رشد پس از آسیب، تاب‌آوری، احساس گناه مرتبط با آسیب و نوع‌دوستی بزرگ‌سالان کردند. براساس نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطۀ میان تاب‌آوری و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیل‌کنندگی نداشتند. در مقابل، احساس گناه مرتبط با آسیب در رابطۀ میان رشد پس از آسیب و تمایل به کمک به دیگران نقش تعدیل‌گنندگی داشت. نتیجه­ گیری از یافته ­های مطالعه حاضر می­تواند گویای نقش عوامل بین فردی و درون­ فردی در ارتقای سازگاری و حتی رشد افراد متعاقب تجارب آسیب ­زا باشد.
 

سمیرا عطار، دکتر حسن زارعی محمود ابادی، دکتر نجمه سدرپوشان،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی بسته آموزشی فرزند پروری ذهن آگاهانه بر بهبود رابطه والد کودک ، استرس فرزند پروری و احساس تنهایی بود. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی بود . جامعه آماری شامل تمام والدین مراجعه کننده به کلینیک‌های روانشناسی و مشاوره شهر شیراز و همچنین روانشناسان و متخصصان در حوزه‌ی کار با کودک بودند. از میان  جامعه آماری ، تعداد 30 نفر که به کلینیک مشاوره آرام مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند آنگاه در دو گروه کنترل و ازمایش( هرکدام 15 نفر) به روش تصادفی جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تنیدگی رابطه والد کودک جرارد ، پرسشنامه استرس فرزندپروری ابدین و مقیاس احساس تنهایی راسل و همکاران بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده‌ها در بخش کمی از شاخص‌های آماری توصیفی مانند فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و به منظور تعمیم یافته‌ها از آمار استنباطی، از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. در نهایت این نتیجه حاصل شده است که بسته ی آموزشی فرزند پروری ذهن آگاهانه  بر بهبود رابطه ی والد کودک  تاثیر دارد، بسته ی آموزشی فرزند پروری ذهن آگاهانه بر کاهش استرس فرزند پروری در مادران تاثیر دارد و بسته ی آموزشی فرزند پروری ذهن آگاهانه بر کاهش احساس تنهایی در مادران تاثیر دارد.
شیما خواجه وند، دکتر سید عبدالمجید بحرینیان، دکتر مریم نصری، دکتر فاطمه شهابی زاده،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضرنیمه­ آزمایشی، همراه با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 45 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی­ها با استفاده از پرسشنامه­ های تنظیم هیجان شیلد و کیکتی (1997)، رفتار خوردن کودکان واردل و همکاران (۲۰۰۱) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (1998) در مراحل پیش­ آزمون، پس­ آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب وجود دارد و درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش منفی­ گرایی هیجانی و مشکلات رفتارهای خوردن و افزایش تنظیم هیجانی انطباقی در کودکان مضطرب شده است. نیزدرمان مبتنی بر ذهنی­ سازی موثرتر از درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان کودکان مضطرب است. بنابراین باتوجه به یافته­­ های پژوهش می­ توان نتیجه گرفت که از برنامه­ های درمانی مبتنی بر ذهنی­سازی و رابطه والد-کودک می­ توان به ‌عنوان مداخلات مناسب در جهت بهبود تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن در کودکان مضطرب استفاده کرد.

زهره قنبری، زهرا محسنی نسب، مجید طاعتی، مهسا محبی آریا، احمد ترابی،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، خودکنترلی و بهزیستی روان‌شناختی زنان قربانی خشونت خانگی  در شهر تهران انجام شد.  این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح گروهی لیست انتظار پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از خشونت خانگی مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی ذهن آرا در سال 1402 بود. در این مطالعه 45 بیمار واجد شرایط انتخاب شدند و شرکت کنندگان به طور تصادفی به سه گروه مشاوره طر‌حواره درمانی (15 نفر) و گروه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (15 نفر)  و گروه کنترل (15 نفر)   تقسیم شدند. روش ها و فنون راهبردی در  8 جلسه 90 دقیقه ای به گروهها آموزش داده شد. از گروهها خواسته شد که پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو؛ پرسشنامه خودکنترلی تانجی و پرسشنامه بهزیستی روان‌شناختی ریف را پاسخ دهند . نتایج پژوهش نشان داد گروه آزمایش طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل توانست به طور موثرتری نمرات ناگویی هیجانی، خودکنترلی و بهزیستی روان‌شناختی را تغییر دهد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در کاهش ناگویی هیجانی، و افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان‌شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از رویکردهای طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان‌شناختی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی و کاهش ناگویی هیجانی آنها می شود. بنابراین،  رویکردهای طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برای زنان آسیب دیده از خشونت خانگی برای افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان‌شناختی و کاهش ناگویی هیجانی توصیه می شود.

 

خانم فاطمه سادات میرهاشمی، دکتر فریده حسین ثابت، دکتر مهدی خانجانی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

این پژوهش، با هدف پیش بینی بهزیستی کاری بر اساس ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در پرستاران شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر پرستاران مشغول به کار در سه نوبت کاری در 4 بیمارستان­ شهر تهران­ که عبارتند از بیمارستان رازی، بیمارستان آزادی، بیمارستان میلاد و بیمارستان سینا در سال 1401 بود که گروه نمونه با نمونه گیری در دسترس متشکل از 110 نفر انتخاب شدند و با سه پرسشنامه، انعطاف پذیری روانشناختی (2010پرسشنامه پرما در محل کار (2014)، پرسشنامه استانداردهای نیازهای بنیادین روانشناختی (2000) مورد سنجش قرار گرفتند. در نتیجه می‌توان گفت داده های گردآوری شده با روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی همبستگی بین متغیرها از روش همبستگی پیرسون، برای برازش مدل از تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت در نتیجه این یافته ها و نتایج پژوهش باید گفت که وجود انواع مشکلات و نداشتن انگیزه در کار، سبب به وجود آمدن استرس و پایین آمدن بهزیستی کاری می‌شود و سطح کیفیت شغلی آنها راپایین می‌آورد. در این راستا پیشنهاد می‌شود که برای افزایش بهزیستی کاری و کم کردن استرس و مشکلات جلساتی با هدف آموزش انعطاف پذیری شناختی و نیازهای بنیادی روان شناختی برای پرستاران برگزار شود.
میترا میرجلیلی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

 هدف پژوهش بررسی  اعتیاد به شبکه­ های اجتماعی مجازی با نقش میانجی رفتارهای خوردن آسیب ­زا و تصویر بدنی منفی در ورزشکاران بوده است. روش این پژوهش از نوع طرح همبستگی مبتنی بر تحلیل روابط ساختاری است. نمونه آماری در این پژوهش 309 نفر از ورزشکاران شهر تهران در سال 1402 بودند. داده­ های پژوهش به کمک مقیاس اعتیاد به رسانه­ های اجتماعی برگن (2016)، سیاهه ترس از تصویر بدن لیتلتون (2005)، مقیاس وابستگی به تمرین (2002)، و آزمون نگرش به تغذیه (1982) جمع آوری شده­ اند. پرسشنامه ­ها نیز به صورت آنلاین تکمیل شدند. یافته­ ها نشان داد که اعتیاد به شبکه­ های اجتماعی مجازی با نقش واسطه­ ای رفتار­های خوردن آسیب­ زا می­توانند اعتیاد به ورزش را پیش­بینی کنند، اما اعتیاد به شبکه ­های اجتماعی مجازی نتوانست با نقش میانجی­گری تصویر بدنی منفی، اعتیاد به ورزش را پیش بینی کند.  با توجه به نتایج فوق می‌توان اهمیت رفتارهای خوردن آسیب زا در مسیر اعتیاد به شبکه‌های مجازی و اعتیاد به ورزش پی برد که با هدف قرار دادن این مولفه‌ها می‌توان تا به بهبود اعتیاد به ورزش کمک کرد.

دکتر نادر حاجلو، آقای علی سلمانی، خانم آیسان شارعی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر پردازش شناختی و تحمل پریشانی دانش‌آموزان دختر دارای اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه‌ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش‌آموزان دارای اضطراب فراگیر دوره‌ی متوسطه‌ی دوّم شهر اردبیل در سال‌تحصیلی 1403-1402 بود که از میان آن‌ها بر حسب ملاک‌های ورود به پژوهش و به روش نمونه‌گیری هدفمند 30 دانش‌آموز دارای اضطراب فراگیر انتخاب و به‌صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه‌ی 90 دقیقه‌ای برنامه‌ی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گروس و تامپسون، 2007) را دریافت کردند و  و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه پردازش‌شناختی کروز (1999) و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش‌آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس‌آزمون دو گروه در پردازش شناختی  و تحمل پریشانی وجود داشت. می‌توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر بهبود پردازش شناختی و تحمل پریشانی دانش‌آموزان دارای اضطراب فراگیر اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته‌های پژوهش، می‌توان از آموزش تنظیم شناختی هیجان  در کاهش مشکلات افراد دارای اظطراب فراگیر استفاده کرد.


خانم زهره طیبی، دکتر محسن جدیدی، دکتر پروانه قدسی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام شده است. مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی که در آن از طرح پیش آزمون  - پس آزمون  با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری 3 ماهه انجام گرفت. تعداد 105 نفر از زنان آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده  مراکز مشاوره و کلینیک‌های خدمات روان‌شناختی اداره بهزیستی منطقه 1 شهر تهران در بازه زمانی اردیبهشت تا شهریور در سال 1402 با در نظر گرفتن معیارهای ورودی، 30 نفر از کسانی که تمایل به شرکت در تحقیق را داشتند انتخاب و از طریق جایگزینی تصادفی  به شیوه زیر صورت پذیرفت و به طور تصادفی به گروه آزمایش (درمان هیجان محور؛ (n=15  و گروه کنترل(n=15) گماشته شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه دلزدگی زناشویی را در سه مرحله تکمیل و اندازه‌گیری قرار گرفت.  جلسات درمان مذکور درمان زوج درمانی هیجان مدار(8جلسه 90 دقیقه‌ای) به صورت گروهی انجام گرفت. فرضیه‌ مربوط به اثربخشی مداخله پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت بین دو گروه در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری بود که می‌تواند حاکی از اثربخشی مداخله مذکور بر متغیر ذکر شده و نیز پایداری اثربخشی در مرحله پیگیری بوده است. نتایج این پژوهش نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار می‌تواند در کاهش دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر به عنوان مداخله روانشناسی استفاده شود.
 

صفحه 18 از 19     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb