جستجو در مقالات منتشر شده


68 نتیجه برای هیجان

سهیل ردائی، محمد علی گودرزی، مهدی ایمانی،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

درد یک تجربه ناراحت کننده، همراه با آسیب بالقوه یا واقعی بافتی و دارای مؤلفه ­های حسی، هیجانی، شناختی و اجتماعی است. تحقیقات گذشته نشان داده است که عوامل شناختی و هیجانی در تجربه درد بسیار مؤثر هستند. درد یکی از مهم­ترین عوارض بیماری سرطان می­باشد که بیش از 70 درصد افراد مبتلا به سرطان آن را تجربه می­کنند. دردهای مزمن حاصل از سرطان بر کیفیت زندگی بیماران سرطانی اثر می­گذارد و باعث افزایش احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب این بیماران می­شود. عوامل روان­شناختی در چگونگی سازگاری با درد نقش مؤثری دارند. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است و جامعه آماری آن شامل افراد مبتلا به سرطان خون می­باشد؛ که برای درمان و انجام شیمی­درمانی به درمانگاه­ها و بیمارستان­های شهر یزد مراجعه کرده بودند. در مجموع، 240 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بین فراشناخت­ها، فراهیجانات، انعطاف­ پذیری روانی و تجربه درد رابطه ای معنی دار وجود دارد و فراهیجانات منفی با افزایش و انعطاف­پذیری روانی با کاهش تجربه درد همراه هستند. نقش واسطه­ای انعطاف­پذیری روانی بین فراشناخت و فراهیجان با میزان درد تجربه شده تأیید و نشان داده شد که فراشناخت­ها و فراهیجانات از مسیر انعطاف­پذیری روانی نیز بر میزان درد تجربه شده تأثیر می‌گذارند و این تأثیر بیشتر از تأثیر مستقیم فراشناخت­ها و فراهیجانات بر درد تجربه شده می­باشد.

دکتر مرضیه السادات سجادی نژاد، دکتر مهدیه شفیعی تبار،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل ساختاری تبیین سرمایه های اجتماعی-هیجانی بر اساس هوش هیجانی و واکنش پذیری هیجانی با نقش واسطه ای صبر بود. طرح پژوهش حاضر کاربردی و از نوع پژوهشهای همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه مورد مطالعه 625 نفر( 399 نفر زن و 226 نفر مرد) از دانشجویان دانشگاه اراک بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سرمایه های اجتماعی-هیجانی و تاب آوری، هوش هیجانی، واکنش پذیری هیجانی و صبر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای صبر و هوش هیجانی اثرات مستقیم معناداری بر سرمایه های اجتماعی-هیجانی دارند. همچنین نقش واسطه ای صبر در اثر هوش هیجانی و واکنش پذیری هیجانی بر سرمایه های اجتماعی-هیجانی معنادار است( P<0/05). در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که هوش هیجانی و واکنش پذیری هیجانی بر سرمایه های اجتماعی-هیجانی با واسطه صبر اثر معناداری دارند. لذا پرورش این فضیلت اخلاقی میتواند در تقویت سرمایه های اجتماعی-هیجانی سودمند باشد.
دکتر عبدالصمد نیکان، احمد ترابی، زهرا محسنی نسب، اسیه بهادری، زبنب جوانمرد، معصومه حسینی راد،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس، تاب آوری، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی- عروقی بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران قلبی و عروقی شهر تهران در سال 1401 می‌باشند. حجم نمونه آماری با توجه به ماهیت روش مطالعه 30 نفر بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه بهزیستی روان‌شناختی ریف، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی می‌باشد. مبتنی بر یافته‌های پژوهش حاضر مشخص گردید طرحواره درمانی بر تاب‌آوری بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان  و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، همچنین مشخص گردید که طرحواره درمانی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخش تر بوده است.
 
مهزاد رجائی‌منش، مهکامه نظام‌دوست، سمانه بسیطی، امین شانه ای، زهرا علیخانی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

خیانت زناشویی پدیده‌ای است که آرامش روانی زنان و خانواده را متأثر ساخته و می‌تواند آسیب‌های روان‌شناختی سهمگینی را ایجاد نماید . هدف از پژوهش حاضر، اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان ؛ترس از صمیمیت و افسردگی  زنان آسیب دیده از خیانت بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان آسیب دیده از خیانت شهر تهران در سال 1402 بود که به مرکز مشاوره آوای مهر تهران مراجعه کرده بودند. با توجه به طرح پژوهش، نمونه‌ای به حجم 30 نفر و به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کراج (2009)، پرسشنامه ترس از صمیمیت دسکانتر و تلن و پرسشنامه افسردگی بک می‌باشد که طی پروتکل‌ درمان پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل هیز (2001) این ابزار بصورت پیش آزمون-پس‌آزمون اجرا گردید. مبتنی بر یافته‌های پژوهش حاضر مشخص گردید درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش بوده است ، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ترس از صمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش بوده است  و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش بوده است  .

 

دکتر الهام موسویان، دکتر چنگیز رحیمی، دکتر نوراله محمدی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان التقاطی تنظیم هیجان پویشی تجربی و شفقت خود بهوشیارانه بر کاهش شرم نهادینه، افزایش شفقت خود، افزایش قاطعیت و کاهش شدت افسردگی در بیماران مبتلا به افسردگی درون فکنی شده و اتکایی در مقایسه با گروه کنترل بوده است. این پژوهش در چهارچوب یک طرح تک موردی و با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون و گروه کنترل و با پیگیری 45 روزه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه افرادی است که تشخیص اختلال افسردگی را در سال 1399 در مرکز مشاوره و کلینیک روان‌درمانی دانشگاه شیراز دریافت کرده و با توجه ملاک‌های رد و شمول 9 نفر به عنوان گروه نمونه با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه‌های آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت درمان التقاطی قرار گرفت. داده‌ها به روش نموداری، تعیین اندازه اثر و معنی‌داری بالینی مورد تحلیل قرار گرفتند. اندازه اثر تغییرات حاصل از مداخلات درمانی در تمامی متغیرهای پژوهش در دو گروه آزمایش در مرحله پس‌آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش‌آزمون بزرگ (بیشتر از 5/.) و در گروه کنترل کوچک (کمتر از 2/0) بوده است، همچنین یافته‌های پژوهش حاکی از معنی‌داری بالینی تاثیر درمان التقاطی بر شدت افسردگی، شرم نهادینه، قاطعیت و شفقت خود در دو گروه بیماران افسرده درون‌فکنی‌شده و اتکایی در مقایسه با گروه کنترل بود. بر اساس یافته‌ها درمان التقاطی می‌تواند به عنوان یک روش مداخله ای نوین در کاهش شدت افسردگی درون فکنی شده و اتکایی به کار رود.
سارا جعفری، دکتر زهرا روشندل، امین شانه ای، دکتر پریسا کلاهی، زهره قنبری،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

  هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر مدار بر تعهد زناشویی و فرسودگی زناشویی  زوجین دارای تعارض زناشویی است . طرح پژوهشی این مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گزوه کنترل می باشد.ن بدین منظور تعداد (30 ) نفر   از  زوجین دارای  تعارض زناشویی ،  شناخته  شدند  و  با  روش  نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و  15 نفر در  گروه کنترل  بطور تصادفی  قرار  گرفتند . جهت  جمع آوری  داده ها  از  پرسشنامه تعهد زناشویی آدامر و جونز و پرسشنامه فرسودگی زناشویی پاینز استفاده شد . همچنین پکیج آموزشی زوج درمانی هیجان مدار ، طی جلسات  درمانی به مدت 8 جلسه دو ساعته ، برای گرو ه آزمایش اعمال شد .نتایج  تحلیل کوواریانس نشان داد که بین زوجین گروه آزمایش و گروه تفاوت معنا داری  وجود دارد. بر اساس  یافته های  این  پژوهش می توان نتیجه گرفت  که مداخلات  زوج  درمانی هیجان مدار  باعث  افزایش  تعهد زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی زوجین  شده است. در واقع ارتباط صحیح و مبتنی بر عشق و علاقه بین زوجین سبب افزایش تعهد زناشویی شده و  زوجین واکنش متفاوتی نسبت به تعارضات زناشویی از خود نشان دادند.

آقای حسین قلی نژاد، آقای محسن رسولی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

ازدواج از مهم‌ترین سنت‌های اجتماعی است و از آغاز تاریخ بشریت مورد تأکید گذشتگان بوده است که نیازهای ایمنی و عاطفی افراد جامع را حفظ می‌کند و موجب بقای نسل می‌شود. ازاین‌رو روابط زناشویی سالم برای سلامت جسمی و روانی اعضای خانواده­ ضروری می‌باشد. رابطه جنسی بخش لاینفک ازدواج و هر رابطه عاشقانه‌ای است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل­ کنندگی تنظیم هیجان در رابطه استرس شغلی و تعارض کار-خانواده با رضایت جنسی زنان پرستار می­باشد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و توصیفی می­باشد. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران زن و متأهل شهرستان­های بابل، ساری و قائم‌شهر می­باشد که به روش نمونه­گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل شاخص رضایت جنسی، پرسشنامه فشار روانی شغلی، پرسشنامه تعارض کار-خانواده و پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان بود. داده­ های به‌دست‌آمده با نرم ­افزار spss و آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. یافته ­های به‌دست‌آمده از این پژوهش حاکی از آن است که بین استرس شغلی، تعارض کار-خانواده و خرده مقیاس سرکوبی با رضایت جنسی رابطه منفی و معنادار و بین خرده مقیاس ارزیابی مجدد با رضایت جنسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین متغیر تنظیم هیجان در رابطه استرس شغلی و تعارض کار-خانواده با رضایت جنسی زنان پرستار نقش تعدیل‌کنندگی ندارد

سلیمه قارونی فردی، زهره تاج آبادی، دکتر آزاده ابویی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف از این پژوهش، پیش بینی سبک زندگی بیماران ام اس بر اساس شاخص های شفقت به خود و تنظیم هیجانی و بررسی نقش میانجیگری باور به دنیای عادلانه بود . شرکت کنندگان شامل 321 نفر از بیماران مبتلا در شهرستان یزد بودند که به شیوه ای در دسترس و به صورت آنلاین یا حضوری پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند.ابزارها، پرسشنامه های سبک زندگی والکر، شفقت به خود نف، تنظیم هیجانی گراس و جان و باور به دنیای عادلانه دالبرت و داگاس بودند. نتایج با نرم افزار اسمارت پی ال اس و با روش کمترین مربعات جزئی تحلیل شدند. طبق نتایج ، پایایی، کیفیت و قدرت پیش بینی کنندگی مدل ساختاری برازش شده مورد تایید قرار گرفت(قدرت پیش بینی کنندگی سبک زندگی=0.41، باور به دنیای عادلانه=0.17 و شفقت به خود=0.20) و  طبق یافته ها ، اثرات کل سازه های شفقت به خود، تنظیم هیجانی و باور به دنیای عادلانه در مبتلایان به ام اس، بر سبک زندگی به ترتیب 53 درصد، 59 درصد و 30 درصد به دست آمد و نقش میانجی گری باور به دنیای عادلانه نیز تایید گردید.
 

آقای امید روح افزا، دکتر آرزو اصغری،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و تحلیل رفتار متقابل بر واکنش‌پذیری بین‌فردی، خودمهارگری و نظم‌جویی‌شناختی هیجان نوجوانان پرخاشگر انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به شیوه پیش‌آزمون_پس‌آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش‌آموزان پرخاشگر مدارس پسرانه دوره متوسطه دوم شهر گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که با استفاده از شیوه خوشه‌ای، 45 دانش‌آموز به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (آزمایش 1 رفتاردرمانی دیالکتیک، آزمایش 2 تحلیل رفتار متقابل و گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه‌های واکنش‌پذیری بین‌فردی دیویس (1983)، خودمهارگری تانجی (2004)، نظم‌جویی‌شناختی هیجان گرانفسکی و کرایج (2001) و پرخاشگر باس پری (1992) بود. داده‌های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم‌افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیک و تحلیل رفتار متقابل بر واکنش‌پذیری بین‌فردی، خودمهارگری و نظم‌جویی‌شناختی هیجان نوجوانان پرخاشگر اثربخش است. همچنین میزان تاثیر گروه رفتاردرمانی دیالکتیک بیشتر از گروه تحلیل رفتار متقابل بوده است. بر اساس یافته های پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که رفتار درمانی دیالکتیک با شناسایی الگوهای معیوب قبلی افکار و احساسات، افزایش تحمل ناکامی، پذیرش و اعتباربخشی هیجانات منجر به بهبود  واکنش‌پذیری بین‌فردی، خودمهارگری و نظم‌جویی‌شناختی هیجان نوجوانان پرخاشگر می‌شود.
 


مریم زارعی، دکتر سید عبدالمجید بحرینیان، دکتر قاسم آهی، دکتر احمد منصوری،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح‌واره درمانی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان دارای نشانه‌های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی همراه با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که بر اساس ملاک‌های ورود و خروج 48 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. شرکت‌کننده‌ها با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 26 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس- مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه‌های مداخله با کنترل در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی وجود دارد( 0/05P<). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح‌واره درمانی منجر به بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی شده است. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مؤثرتر از طرح‌واره درمانی در بهبود تنظیم هیجان است. نتیجه گرفته می‌شود که می‌توان در برنامه درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح‌واره درمانی در جهت بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی زنان دارای نشانه‌های وسواس فکری عملی استفاده نمود.

شیما خواجه وند، دکتر سید عبدالمجید بحرینیان، دکتر مریم نصری، دکتر فاطمه شهابی زاده،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضرنیمه­ آزمایشی، همراه با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 45 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی­ها با استفاده از پرسشنامه­ های تنظیم هیجان شیلد و کیکتی (1997)، رفتار خوردن کودکان واردل و همکاران (۲۰۰۱) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (1998) در مراحل پیش­ آزمون، پس­ آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب وجود دارد و درمان مبتنی بر ذهنی­ سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش منفی­ گرایی هیجانی و مشکلات رفتارهای خوردن و افزایش تنظیم هیجانی انطباقی در کودکان مضطرب شده است. نیزدرمان مبتنی بر ذهنی­ سازی موثرتر از درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان کودکان مضطرب است. بنابراین باتوجه به یافته­­ های پژوهش می­ توان نتیجه گرفت که از برنامه­ های درمانی مبتنی بر ذهنی­سازی و رابطه والد-کودک می­ توان به ‌عنوان مداخلات مناسب در جهت بهبود تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن در کودکان مضطرب استفاده کرد.

زهره قنبری، زهرا محسنی نسب، مجید طاعتی، مهسا محبی آریا، احمد ترابی،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، خودکنترلی و بهزیستی روان‌شناختی زنان قربانی خشونت خانگی  در شهر تهران انجام شد.  این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح گروهی لیست انتظار پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از خشونت خانگی مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی ذهن آرا در سال 1402 بود. در این مطالعه 45 بیمار واجد شرایط انتخاب شدند و شرکت کنندگان به طور تصادفی به سه گروه مشاوره طر‌حواره درمانی (15 نفر) و گروه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (15 نفر)  و گروه کنترل (15 نفر)   تقسیم شدند. روش ها و فنون راهبردی در  8 جلسه 90 دقیقه ای به گروهها آموزش داده شد. از گروهها خواسته شد که پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو؛ پرسشنامه خودکنترلی تانجی و پرسشنامه بهزیستی روان‌شناختی ریف را پاسخ دهند . نتایج پژوهش نشان داد گروه آزمایش طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل توانست به طور موثرتری نمرات ناگویی هیجانی، خودکنترلی و بهزیستی روان‌شناختی را تغییر دهد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در کاهش ناگویی هیجانی، و افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان‌شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از رویکردهای طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان‌شناختی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی و کاهش ناگویی هیجانی آنها می شود. بنابراین،  رویکردهای طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برای زنان آسیب دیده از خشونت خانگی برای افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان‌شناختی و کاهش ناگویی هیجانی توصیه می شود.

 

دکتر نادر حاجلو، آقای علی سلمانی، خانم آیسان شارعی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر پردازش شناختی و تحمل پریشانی دانش‌آموزان دختر دارای اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه‌ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش‌آموزان دارای اضطراب فراگیر دوره‌ی متوسطه‌ی دوّم شهر اردبیل در سال‌تحصیلی 1403-1402 بود که از میان آن‌ها بر حسب ملاک‌های ورود به پژوهش و به روش نمونه‌گیری هدفمند 30 دانش‌آموز دارای اضطراب فراگیر انتخاب و به‌صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه‌ی 90 دقیقه‌ای برنامه‌ی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (گروس و تامپسون، 2007) را دریافت کردند و  و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه پردازش‌شناختی کروز (1999) و مقیاس تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش‌آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس‌آزمون دو گروه در پردازش شناختی (F=27/50،P<0/001) و تحمل پریشانی (F=17/51،P<0/001) وجود داشت. می‌توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر بهبود پردازش شناختی و تحمل پریشانی دانش‌آموزان دارای اضطراب فراگیر اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته‌های پژوهش، می‌توان از آموزش تنظیم شناختی هیجان  در کاهش مشکلات افراد دارای اضطراب فراگیر استفاده کرد.

خانم زهره طیبی، دکتر محسن جدیدی، دکتر پروانه قدسی،
دوره 18، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون  - پس آزمون  با گروه کنترل با سنجش در خط پایه پس از مداخله و پیگیری سه ماهه می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان آسیب دیده از خیانت شهر تهران در سال 1402 بود که به مراکز مشاوره منطقه 1 شهر تهران مراجعه کرده بودند. با توجه به طرح پژوهش، نمونه‌ای به حجم 30 نفر و به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند.  برای جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه دلزدگی زناشویی را در سه مرحله مورد استفاده قرار گرفت. گروه آزمایش 8 جلسه‌ی 90 دقیقه‌ای برنامه‌ی  زوج درمانی هیجان مدار را دریافت کردند و  و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد.  داده‌ها با استفاده  تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند.نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش‌آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس‌آزمون دو گروه در دلزدگی زناشویی وجود داشت که می‌تواند حاکی از اثربخشی مداخله مذکور بر متغیر ذکر شده و نیز پایداری اثربخشی در مرحله پیگیری باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار می‌تواند در کاهش دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر به عنوان مداخله روانشناسی استفاده شود.

فاطمه احسان پور، دکتر فاطمه قائمی، دکتر مریم کلهر نیا گلکار، دکتر جاوید پیمانی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

مت آمفتامین یک داروی روان گردان بسیار محرک است که باعث اعتیادهای تهدید کننده در زندگی می شود و میلیون ها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد. اثرات آن بر مغز پیچیده است و شامل اختلال در سیستم های انتقال دهنده عصبی و سمیت عصبی است. چندین روش درمانی شناخته شده وجود دارد، اما اثربخشی آنها متوسط ​​است. باید تاکید کرد که هیچ دارویی برای درمان تایید نشده است. به همین دلیل، نیاز فوری به ایجاد درمان های جدید، موثر و ایمن برای متامفتامین وجود دارد. از درمان های بالقوه درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (TDCS)و  درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. در سال های اخیر، این درمان ها به طور گسترده در زمینه بسیاری از اختلالات عصبی و روانپزشکی مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای(TDCS)  با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان مردان معتاد به مت آمفتامین بوده است. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه‌ی آماری پژوهش شامل کلیه افراد معتاد به مت آمفتامین تهران در سال 1401 بود که به مراکز ترک اعتیاد ازگل و ترنم سبز مراجعه کرده بودند که از میان آن‌ها بر حسب ملاک‌های ورود به پژوهش و به روش نمونه‌گیری هدفمند 45 معتاد انتخاب و به‌صورت تصادفی در گروه های  آزمایش (هر گروه 15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. گروه های آزمایش درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای (TDCS)و  درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کردند و  و گروه کنترل که در لیست انتظار قرار داشت هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کراج (2009) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.  نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثرات پیش‌آزمون، تفاوت معناداری بین میانگین پس‌آزمون سه گروه در تنظیم هیجان  وجود داشت و  درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه بر تنظیم هیجان مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخشی بیشتری داشته است. می‌توان نتیجه گرفت که درمان الکتریکی تحریک مستقیم فراجمجمه ای و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان مردان معتاد به مت آمفتامین اثربخش است و بنابراین با توجه به یافته‌های پژوهش، می‌توان از این درمان ها  در کاهش مشکلات افراد معتاد به مت آمفتامین استفاده کرد.

ابوالفضل صادقی، دکتر محمد مهدی جهانگیری، دکتر داود تقوایی،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شفقت درمانی متمرکز بر خود بر افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر انجام شد. این پژوهش به روش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر مراجعه‌کننده به انجمن آلزایمر ایران در شهر اراک طی ماه‌های بهمن ۱۴۰۲ تا مرداد ۱۴۰۳ بود. تعداد ۳۰ نفر به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک ، مقیاس فشار مراقبتی زاریت ، و پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو  بود. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت مداخله شفقت درمانی متمرکز بر خود قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. یافته‌ها نشان داد که مداخله شفقت درمانی به‌طور معناداری باعث کاهش افسردگی، فشار مراقبتی و ناگویی هیجانی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. این نتایج نشان‌دهنده اثربخشی این روش درمانی در بهبود وضعیت روان‌شناختی مراقبین سالمندان مبتلا به آلزایمر است.

ابوالفضل مرادی، دکتر مهران آزادی، دکتر زهره موسی زاده،
دوره 18، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری دلزدگی زناشویی براساس طرحواره های ناسازگار اولیه ، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی با نقش واسطه ای خودپنداره جنسی در زنان متقاضی طلاق شهر شیراز انجام شد. پژوهش حاضر‌ توصیفی همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه های خانواده در سال 1402   تشکیل دادند. از بین جامعه آماری تعداد 320 نفر به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه طرحواره یانگ ( 2003)، پرسشنامه انتظارات زناشویی امیدوار و همکاران ( 1389)، پرسشنامه پردازش اطلاعات هیجانی باکر و همکاران (۲۰۰۷) و  پرسشنامه خودپنداره جنسی اسنل (1995) بود.  داده‌های جمع‌آوری شده، با استفاده از مدل‌یابی معادلات ساختاری (SEM) تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی با دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد . هم چنین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی  علاوه برتاثیر مستقیم ازطریق خودپنداره جنسی با  دلزدگی زناشویی اثرغیرمستقیم مثبت ومعناداردارند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که خودپنداره جنسی به عنوان یک متغیرمیانجی توانست رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه، انتظارات زناشویی و پردازش اطلاعات هیجانی را تبیین نماید.
 


دکتر محسن رسولی، خانم آیسان شارعی، آقای علی سلمانی،
دوره 18، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه‌ای ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در دانشجویان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه ­ی حاضر را تمامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی در سال‌تحصیلی 1403-1402 تشکیل ­دادند، که تعداد 357 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده ­ها از پرسشنامه­ های پنج عاملی شخصیت NEO فرم کوتاه (مک‌کری و کاستا، 1992)، پرسشنامه تنظیم هیجانی(گراس و جان، 2003) و گرایش به اعتیاد (وید و بوچر، 1992) استفاده شد. داده‌ها با استفاده از مدل‌یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای با استفاده از نرم افزارهای  SPSS 24و Amos 24 تحلیل شد.
یافته­ ها نشان داد که ویژگی شخصیتی روان­ رنجوری با گرایش به اعتیاد، رابطه مستقیم و مثبت دارد، همچنین صفات برون­گرا و وجدان­گرایی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و منفی دارند، در حالی­که بین صفت توافق­ پذیری با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری یافت نشد و رابطه مستقیم روان‌رنجوری با سرکوب تجارب هیجانی و رابطه مستقیم برون­گرایی و وجدان‌گرایی با ارزیابی مجدد هیجان معنادار است و ارزیابی مجدد تجارب هیجانی با گرایش به‌اعتیاد رابطه‌مستقیم و معناداری نداشت، درحالی­که سرکوب تجارب هیجانی با گرایش به اعتیاد رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین سرکوب تجارب هیجانی در رابطه بین صفت شخصیتی روان ­رنجوری با گرایش به اعتیاد نقش میانجی دارد. (1/96 < t). بنابراین ویژگی‌های شخصیتی و ارزیابی مجدد و سرکوب تجارب هیجانی نقش مهمی در گرایش به‌اعتیاد دانشجویان دارند و هدف قراردادن این دو مؤلفه در درمان‌های روانشناختی، می‌تواند در کاهش گرایش به اعتیاد دانشجویان مؤثر باشد.

هانیه حاتمی، نوراله محمدی، حبیب هادیان فرد، عبدالعزیز افلاک سیر،
دوره 18، شماره 3 - ( 10-1403 )
چکیده

تجارب آسیب‌زای گذشته با مراقبان اولیه منجر به شکل‌گیری الگوهای شناختی و رفتاری می‌شود که به‌نوعی سبک‌هایی برای تفکر و عمل هستند. این الگوها راهبردهای ناسازگارانه‌ای هستند که تنظیم هیجانات را مختل می‌کنند. از سوی دیگر «تجارب هیجانی اصلاحی» در دو رویکرد طرحواره‌درمانی و رواندرمانی پویشی کوتاه‌مدت و فشرده، به تغییر الگوهای ناکارآمد و تنظیم هیجان کمک می‌کنند. ازاین‌رو در این پژوهش به بررسی اثربخشی این دو درمان بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان در اختلال استرس پس از سانحه پیچیده با روش مطالعه تک آزمودنی پرداخته ‌شد.جامعه آماری شامل کلیه افراد 18 تا 40 ساله در شهر تهران بودند که در سال 1402، پس از اطلاع رسانی طرح پژوهش، داوطلب مشارکت در پژوهش شدند. درنهایت شش نفر با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب شدند. در ادامه پرسشنامه‌های تنظیم شناختی و رفتاری هیجان برای هر فرد در مرحله خط‌پایه (2 تا 4 بار)، مداخله (3 بار) و پیگیری (1 بار)، اجرا شد. گروه‌های آزمایش به مدت 16 جلسه 50 دقیقه‌ای تحت مداخلات طرحواره‌درمانی و رواندرمانی پویشی فشرده و کوتاه‌مدت قرار گرفتند. نتایج تحلیل دیداری و آماری بین دو موقعیت مداخله و خط‌پایه شامل اندازه اثر دی کوهن، داده‌های ناهمپوش و همپوش، تغییرات میانه و  میانگین و تغییرات سطح مطلق، بیانگر اثربخشی هر دو درمان بر تنظیم شناختی و رفتاری هیجان بود. اما طرح واره‌درمانی نسبت به روان‌درمانی پویشی کوتاه‌مدت و فشرده در بهبود تنظیم هیجان مؤثرتر عمل کرد و به نظر می‌سد تکنیک‌ها و ابزارها در این درمان برای رفع آسیب‌های زیربنایی در ترومای پیچیده موثرتر است.


صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb