جستجو در مقالات منتشر شده


64 نتیجه برای هیجان

محمد جلالوند، نوراله محمدی، جواد ملازاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1393 )
چکیده

  هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل فرایند گراس بر کاهش وسوسه و سوگیری توجه در افراد وابسته به مواد مخدر بود. پژوهش حاضر از نوع طرح‌های نیمه آزمایشی است که از طرح پیش­آزمون -پس­آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه­ی آماری پژوهش را کلیه­ی افراد وابسته به مواد مراجعه­کننده به کلینیک­های ترک اعتیاد شهر شیراز در سال 92-1391 تشکیل می­دادند؛ بدین منظور تعداد 30 نفر از افراد وابسته به مواد با استفاده از روش نمونه­گیری هدفمند در دسترس انتخاب و با روش تصادفی در گروه‌های آزمایشی و کنترلمعتاد جایگزین شدند. همچنین 15 نفر افراد بهنجار نیز به عنوان گروه کنترل سالم برای مقایسه با افراد وابسته به مواد مخدر انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی فیشر استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان می­تواند در کاهش علائم وسوسه و سوگیری توجه افراد وابسته به مواد مخدر مؤثر واقع گردد، همچنین گروه کنترل سالم نسبت به گروه آزمایش و کنترل معتاد وسوسه و سوگیری توجه کمتری را نشان دادند. مدیریت مؤثر هیجان­ها باعث می­شود، فرد در موقعیت­هایی که خطر مصرف مواد بالاست، از راهبردهای شناختی مناسب جهت تنظیم هیجانات خود استفاده کرده و با کاهش وسوسه و سوگیری توجه، باعث کاهش میزان بازگشت به سمت مصرف مجدد مواد گردد.  
توران علیزاده، شعله امیری، حمید طاهر نشاط دوست، هوشنگ طالبی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش معماهای فرضی کلبرگ، معماهای زندگی واقعی و القاء هیجان مثبت بر انتظارات هیجانی دختران نوجوان صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش را کلیه ی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر یاسوج در سال تحصیلی 1393-1392تشکیل می دادند. گروه نمونه شامل 120 دانش آموز دختربودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه(30) نفری جایگزین شدند. همه گروه ها سناریو های انتظارات هیجانی (مالتی و کیلر ، 2010) را به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. در این پژوهش نمره کمتر نشان دهنده انتظارات هیجانی اخلاقی تر است. نتایج حاصل از تحلیل واریانس دوراهه با روش اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی ال اس دی نشان داد که : مقدار F هر سه آزمون در سطح 001/0 معنادار است . لذا می توان گفت که : روشهای آموزشی و مداخله ا لقا ء هیجان مثبت نسبت به گروه کنترل باعث کاهش نمرات میانگین انتظارات هیجانی دانش آموزان دختر گردید. همچنین مقایسه زوجی میانگین ها نشان داد که از بین روشهای آموزشی ، به ترتیب آموزش معماهای زندگی واقعی ، معماهای کلبرگ و القاء هیجان مثبت باعث بهبود انتظارات هیجانی در دختران نوجوان گردید.
محسن امیری، محمد حسین عبداللهی، مهناز شاهقلیان، غلامرضا صرامی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1394 )
چکیده

با توجه به شیوع بالای اضطراب اجتماعی و اهمیت آن در افراد زیر 18 سال، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه‌گر آلکسیتیمیا در رابطه‌ی بین راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی بود. در این پژوهش 180 دانش‌آموز دختر دوره‌ی دبیرستان که با استفاده از نمونه‌گیری خوشه ای چند مرحله‌ای انتخاب شده بودند، نمونه‌ی پژوهش را تشکیل دادند. شرکت‌کنندگان پرسشنامه‌ی اضطراب اجتماعی کانور(Spin)، پرسشنامه‌ی تنظیم شناختی هیجان و مقیاس آلکسیتیمیای تورنتو-20 را تکمیل کردند. نتایج نشان دادند که راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان به ترتیب با اضطراب اجتماعی همبستگی منفی و مثبت داشتند. همچنین آلکسیتیمیا با اضطراب اجتماعی همبستگی مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که آلکسیتیمیا می‌تواند بین رابطه‌ی راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان و اضطراب اجتماعی نقش واسطه‌گر داشته باشد. با توجه به یافته‌های پژوهش به نظر می‌رسد که راهبردهای ناسازگار تنظیم شناختی هیجان با واسطه‌گری آلکسیتیمیا بهتر می-تواند اضطراب اجتماعی را پیش‌بینی کند.
فرزانه کوهی، جهانگیر کرمی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه سیستم های مغزی رفتاری و ناگویی هیجانی با نشانههای جسمانی شکل در دانشجویان
بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل میدادند که از بین آنها 500 نفر به عنوان نمونه،
به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه نشانه های جسمانی شکل، پرسشنامه
سیستمهای مغزی رفتاری و مقیاس ناگویی هیجانی بودند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری با نشانه های جسمانی شکل همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری توان پیشبینی نشانه های جسمانیشکل را دارند. براساس یافتههای این پژوهش افرادی که بازداری رفتاری بالاتری دارند و در شناسایی احساسات مشکل دارند نشانه های اختلال جسمانی شکل را با شدت بیشتری تجربه میکنند.


معصومه شجاعی، پروانه شمسی پور دهکردی، امیر شمس،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی نقش خواب شبانه در فرآیندهای بازتحکیم مبتنی بر ثبات و ارتقا در حافظه حرکتی آشکار بود. براس اس معیارهای ورود به مطالعه 80 نفر از دانشجویان دختر انتخاب و به طور تصادفی در چهارگروه آزمایشی 12 ساعت بازیابی طی هوشیاری، 12 ساعت بازیابی به همراه تداخل طی هوشیاری، 12 ساعت بازیابی بعداز خواب شبانه و 12 ساعت بازیابی به همراه تداخل بعد از خواب شبانه تقسیم شدند. آزمایش شامل مراحل اکتساب و یادداری بود. از تکلیف زمان واکنش زنجیره ای متناوب و تکلیف زمان واکنش بینایی دو گزینه ای برای اندازه گیری متغیر وابسته استفاده شد. نتایج نشان داد گروههای بازیابی طی هوشیاری و بعد از خواب شبانه در آزمون یادداری عملکرد بهتری نسبت به مرحله اما گروه 12 ساعت بازیابی به همراه ،(p<0/ اکتساب داشتند ( 05 تداخل، عملکرد ضعیفتری نسبت به گروه 12 ساعت بازیابی داشتند؛ بنابراین گروه 12 ساعت بازیابی به همراه تداخل طی هوشیاری متحمل اثر بازداری بازتحکیم مبتنی بر ثبات شدند. همچنین بین عملکرد گروه 12 ساعت بازیابی به همراه تداخل بعد از خواب شبانه با گروه 12 ساعت بازیابی بعد از خواب شبانه تفاوت معنی داری وجود نداشت و در گروه 12 ساعت بازیابی به همراه تداخل بعد از خوابئ شبانه اثر بازتحکیم مبتنی بر ثبات رخ داد. براساس یافته های پژوهش حاضر به نظر میرسد خواب شبانه عامل تعیین کننده ای در ارتقا و تثبیت عملکرد بازتحکیم حافظه آشکار حرکتی است.


فریدون یاریاری، مجتبی دهقان، امین حسینی،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

در سالهای اخیر استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در ایرانیان افزایش یافته است. هدف این پژوهش مقایسه برخی از علل گرایش به استفاده از این شبکههای اجتماعی (رضایت از تصویر بدن، تنظیم هیجان و احساس تنهایی) در دانشجویان دختر و پسر بود. روش این پژوهش از نوع علّی- مقایسهای است. جامعهی این پژوهش، کلیهدانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه خوارزمی واحد کرج در 94 بودند که از این بین 97 نفر دانشجو ( 48 نفر - سال تحصیلی 93 دختر و 49 نفر پسر) به صورت دردسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی بزرگسالان، مقیاس رضایت از تصویر بدنی و خرده مقیاس تنظیمهیجان پرسشنامه هوش هیجانی استفاده شد یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که دو گروه در رضایت از تصویر بدن تفاوت معناداری نداشتند؛ اما میانگین تنظیم هیجانی و احساس تنهایی کلی و تنهایی اجتماعی و عاطفی در گروه دختران به گونهی معناداری بیشتر بود؛ بنابراین تنظیم هیجانی و احساس تنهایی به نظر میرسد در استفادهی بیشتر دختران از شبکه های اجتماعی نقش دارد.


محمد احسان تقی زاده، طاهره قربانی، مجید صفاری نیا،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

همبودی اختلال شخصیت مرزی با اختلال سوء مصرف مواد بالا است.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکنیک های تنظیم هیجانی
رفتاردرمانی دیالکتیک بر راهبردهای تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد انجام شد. بر اساس میزان تمایل یه شرکت در پژوهش، مصاحبه تشخیصی ساختاریافته و ملاکهای ورود، از میان بیماران زن مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد، چهار نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. هر چهار شرکتکننده دردوازده جلسه با تکنیکهای تنظیم هیجانی از رویکرد رفتار درمانی دیالکتیک تحت درمان قرار گرفتند. به منظور سنجش راهبردهای تنظیم هیجان منفی از پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل دیداری نمودارها و شاخص روند، ثبات، درصد داده های غیر همپوش و درصد داده های همپوش استفاده شد . رفتار درمانی دیالکتیک نمرات را در راهبردهای منفی تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد کاهش داد. بازبینی نمودارهای اثربخشی و اندازه اثر بیانگر کاهش معنادار راهبردهای تنظیم هیجانی منفی (شامل ملامت خویشتن، نشخوارفکری، ملامت
دیگران و فاجعه انگاری) در شرکتکنندگان بود. تکنیک های تنظیم هیجانی در کاهش استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان ی منفی (شامل ملامت خویشتن، نشخوارگری، ملامت دیگران و فاجعه انگاری) موثر است و میتواند برای درمان زنان با همبودی اختلال شخصیت مرزی و
سوء مصرف مواد استفاده شود.


فرزانه بیات، لیلا بیات،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

هدف این  مطالعه پیش بینی سوء مصرف مواد براساس ویژگی های شخصیتی، ناگویی هیجانی، سبک دلبستگی و سیستم های مغزی رفتاری است.  دریک نمونه 345نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اندیمشک که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله  ای انتخاب شده بودند، مدل مسیر سوء مصرف مواد بررسی شد. از شرکت­کنندگان خواسته شد تا  به پنج پرسشنامه، شامل مقیاس استعداد اعتیاد، مقیاس سیستم بازداری/ فعال­ساز رفتاری، پرسشنامه شخصیت نئو،  مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، مقیاس سبک دلبستگی بزرگسالان پاسخ دهد. نتایج نشان دادکه توان پیش­ بینی متغیر سیستم بازداری- فعال سازی رفتاری،  با ورود هر یک از متغیر­های  میانجی نسبت به مرحله­ای به تنهایی وارد شده بود، کاهش یافت. این پدیده نشانگر نقش واسطه­گری روان رنجورخویی، برونگرایی، توافق پذیری، مسئولیت پذیری، سبک های دلبستگی برناگویی هیجانی و ناگویی هیجانی برای بازداری- فعالسازی رفتاری و گرایش به سوءمصرف مواد است. سیستم فعالسازی رفتاری موجب کاهش گرایش به مصرف مواد می شود و سیستم بازدارنده­ی رفتاری خطر مصرف مواد را افزایش می دهد. روان رنجورخویی، سبک دلبستگی دوسوگرا ، سبک دلبستگی اجتنابی پو ناگویی هیجانی مکانیسم هایی هستند که اثر سیستم های بازداری یا فعال سازی رفتاری را در گرایش به مصرف مواد کم یا زیاد می­کنند.  


الهام موسویان، نورالله محمدی،
دوره 9، شماره 4 - ( 12-1394 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر مقایسه  بازشناسی هیجان تنفر در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی شدید و افراد غیر بیمار و بررسی رابطه ی شدت اختلال وسواس فکری –عملی با توانایی بازشناسی هیجان ها است. در این پژوهش علی مقایسه ای، بازشناسی هیجان در چهره در دو گروه متشکل از 15 فرد بهنجار و  15 فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی شدید بررسی شد. بازشناسی هیجان­های مرتبط با چهره، توسط 41 تصویر اکمن و فرایزن (1976) که 6 حالت هیجانی گوناگون (غم، شادی، ترس و خشم، تنفر، تعجب) و حالت خنثی را می­سنجند، ارزیابی شد. بین دو گروه از نظر بازشناسی هیجان تنفر تفاوت معناداری وجود دارد ( 04 / 0= p، 3=F). از آنجاییکه موقعیت هایی که در آن بیماران وسواس فکری - عملی، تنفر را تجربه می کنند، از آنهایی که در آن افراد عادی تنفر را تجربه می­کنند متفاوت است، در نتیجه می توان ادراک متفاوت این افراد از هیجان تنفر را یکی از علل زیر بنایی ابتلای این گروه ازافراد به علائم اختلال وسواس مخصوصاً اشتغال فکری نسبت به آلودگی دانست. به نظر می­رسد نقص بازشناسی هیجان تنفر فقط در بیماران دارای اختلال وسواس فکری و عملی شدید وجود دارد.


فرهاد خرمائی، فاطمه ازادی ده بیدی، شیوا حق جو،
دوره 10، شماره 1 - ( 4-1395 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش صبر در پیش­بینی دشواری در نظم بخشی هیجانی دانشجویان بود. مشارکت­کنندگان در پژوهش، 400 دانشجوی کارشناسی دانشگاه شیراز ( 155 پسر و 245 دختر) بودند که  با استفاده از روش نمونه­گیری خوشه­ای تصادفی چند مرحله­ای از دانشکده­های دانشگاه شیراز انتخاب شدند و به مقیاس دشواری در نظم­بخشی هیجانی (  (DERS و مقیاس صبر پاسخ دادند. پایایی این ابزارها به ­وسیله­ی ضریب آلفای کرونباخ و روایی آن­ها به وسیله تحلیل عاملی تعیین شد. نتایج تحلیل مسیر با استفاده از مدل معادلات ساختاری در نرم­افزار  AMOS نشان داد که صبر پیش­بینی کننده منفی و معنادار دشواری در نظم­بخشی هیجان است و با افزایش نمره صبر و مؤلفه­های آن نمره دشواری در نظم­بخشی هیجان کاهش می­یابد. بر این اساس پیشنهاد می شود که آموزش صبر و مؤلفه­های آن  به­عنوان کانون عمده­ی کنترل هیجانی مورد استفاده قرار گیرد. این آموزش­ها علاوه بر تقویت این فضیلت اخلاقی در دانشجویان، کمک مؤثری در تسهیل نظم بخشی هیجانات خواهد بود.
 


مهدی عبداله زاده رافی، مریم حسن زاده، عباس نسائیان، رقیه اسدی گندمانی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

هدف: هدف از این پژوهش بررسی شیوع اختلال‏های رفتاری و پیش بینی آن بر اساس  آزاردیدگی هیجانی در دانش‏آموزان متوسطه اول شهرستان جاجرم بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی می‌باشد. جامعه این پژوهش را کلیه دانش‌آموز متوسطه اول شهر جاجرم تشکیل داد. 519 دانش‏آموز به صورت تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. این دانش‏آموزان پرسشنامه خودگزارش‏دهی نوجوان و پرسشنامه آزاردهی هیجانی را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده‏ها از روش‏های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و روش‏های استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) استفاده شد. یافته‏ها: نتایج پژوهش نشان داد بین اختلال‌های رفتاری (نمره کل، اختلال‌های نارسایی توجه-بیش‌فعالی، نافرمانی مقابله‌ای و سلوک) با آزاردیدگی هیجانی (نمره کل و خرده مقیاس‌های آن) رابطه مثبت معناداری وجود دارد (05/0p<). نتایج تحلیل رگرسیون نشان می‏دهد متغیرهای آزاردیدگی هیجانی قادر به پیش‏بینی اختلال‏های رفتاری هستند (001/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بین آزاردیدگی هیجانی و اختلال‏های رفتاری رابطه وجود دارد بنابراین در محیط های آموزشی به این مقوله ها باید توجه بیشتری شود. 


مهسا عمید، امید شکری، فریبا زرانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

هدف: مطالعه حاضر با هدف آزمون نقش واسطه­ای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهت­گیری­های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان انجام شد. روش: 410 دانشجو (157 پسر و 253 دختر) به جهت­گیری مذهبی درونی ـ بیرونی آلپورت (I/EROS)، مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS)، نسخه تجدید نظر شده دوم نیمرخ سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت (HPLP-IIفهرست عواطف مثبت و منفی (PANAS) و رضایت از زندگی (SWLS) پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون نقش واسطه­ای رفتارهای سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در رابطه جهت­گیری­های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان از روش مدل­یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته­ها: نتایج نشان داد که رابطه بین جهت­گیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی ادراک شده با رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت مثبت و معنادار و رابطه بین جهت­گیری مذهبی بیرونی با رفتارهای سبک زندگی سالم مثبت و غیرمعنادار بود. همچنین، رابطه بین رفتارهای سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت با عاطفه مثبت و رضایت از زندگی مثبت و معنادار و با عاطفه منفی، منفی و معنادار بود.علاوه بر این،نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که  رابطه بین جهت­گیری مذهبی درونی و حمایت اجتماعی با عاطفه مثبت و منفی و رضایت از زندگی از طریق از رفتارهای سبک زندگی سالم به طور نسبی میانجیگری می­شود. در نهایت، در مدل مفروض، 29 درصد از پراکندگی نمرات رفتارهای سبک زندگی از طریق جهت­گیری­های مذهبی درونی/بیرونی و حمایت اجتماعی ادراک شده تبیین شد. همچنین، در مدل مفروض به ترتیب 64 ، 16 و 38 درصد از پراکندگی نمرات عاطفه مثبت، عاطفه منفی و رضایت از زندگی از طریق رفتارهای سبک زندگی تبیین شد. نتیجه­گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان می­دهد که بخشی از پراکندگی نمرات بهزیستی هیجانی و رضایت از زندگی در بافت پیش­بینی این مولفه­های شناختی و هیجانی بهزیستی از طریق ابعاد درونی و بیرونی جهت­گیری­های مذهبی و حمایت اجتماعی ادراک شده، به کمک تفاوت در میزان استفاده از رفتارهای سبک زندگی سالم قابل تبیین است.


مریم عظیمی، ربابه نوری، شهرام محمدخانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه نظم­جویی شناختی هیجان، سلامت عمومی، شیوه حل­مسئله و عملکرد تحصیلی در دختران نوجوان والدین معتاد و والدین غیرمعتاد بود. روش پژوهش علّی- مقایسه­ای و جامعه آماری کلیه دانش­آموزان متوسطه دختر والدین معتاد و غیرمعتاد ناحیه 3 کرج بود. بوسیله نمونه­گیری در دسترس120 دانش­آموز که60 نفر آنها والدین­ معتاد و60 نفر غیرمعتاد بود انتخاب شدند. دو گروه مورد همتاسازی قرار گرفتند. دو گروه شرکت­کننده سه پرسشنامه نظم­جویی شناختی هیجان، سلامت عمومی و شیوه­ی حل­مسئله را تکمیل کردند. برای تحلیل داده­ها از آزمون t  گروههای مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که دختران والدین معتاد در راهبرد ملامت دیگران و نوجوانان والدین غیرمعتاد در راهبردهای دیدگاه­گیری، ارزیابی مجدد مثبت، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه­ریزی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نمره بیشتری کسب کردند. نوجوانان والدین غیرمعتاد در زمینه اجتماعی و نوجوانان والدین معتاد در زمینه جسمانی، اضطراب و افسردگی نسبت به نوجوانان والدین غیرمعتاد نمره­ی بیشتری کسب کردند. نوجوانان والدین معتاد در زمینه کنترل شخصی و نوجوانان والدین غیرمعتاد در زمینه­ی اجتنابی از شیوه­ی حل­مسئله نمره بیشتری کسب کردند. از نظر عملکرد تحصیلی معدّل نوجوانان والدین معتاد پایین­تر بود.


خدیجه علوی، محمد علی اصغری مقدم، عباس رحیمی نژاد، حجت اله فراهانی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

هدف مطالعه حاضر، بررسی ویژگی­های روان­سنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ دوسوگرایی در ابراز هیجان بود. بدین منظور، فرآیند ترجمه و ترجمه معکوس برای تهیه نسخه فارسی پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز هیجان انجام شد. از 521 نفر دانشجویان سه دانشگاه در تهران در سال تحصیلی 95-94 به شیوه نمونه­ گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامۀ دوسوگرایی در ابراز هیجان، به همراه پرسشنامه­های افسردگی بک و هراس اجتماعی پاسخ دادند. برای بررسی اعتبار پرسشنامه از اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و اعتبار همگرا استفاده شد. برای بررسی پایایی پرسشنامه از روش­های آلفای کرونباخ، پایایی دونیمه ­سازی، و ضریب پایایی بازآزمایی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامۀ دوسوگرایی در ابراز هیجان، حاکی از وجود دو عامل دوسوگرایی در ابراز هیجان­های مثبت و دوسوگرایی در ابراز هیجان­های منفی بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مؤید ساختار به دست آمده در تحلیل عاملی اکتشافی بود و با مدل اصلی پیشنهاد داده شده پرسشنامه تفاوت داشت. ضرایب آلفای کرونباخِ کل پرسشنامه و عامل‌­های تشکیل ­دهنده آن در دامنه 77/0 تا 86/0 و ضرایب اسپیرمن- بروان در دامنه 77/0 تا 88/0 بود. همچنین ضرایب پایایی بازآزمایی در دامنه 72/0 تا 79/0 به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان داد این پرسشنامه از ویژگی های روانسنجی مناسبی در جامعه ایرانی برخوردار است.


مریم عظیمی، علیرضا مرادی، جعفر حسنی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بی­خوابی حضوری و مبتنی بر اینترنت بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان افراد مبتلا به  همبودی بی­خوابی با افسردگی بود. طرح پژوهش شبه تجربی از نوع  پیش‌آزمون-پس‌آزمون و پیگیری برای دو گروه آزمایشی و کنترل بود. با استفاده از روش نمونه­گیری دردسترس، چهل و پنج نفر از کارکنان و اساتید دانشگاه که در پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و پرسشنامه افسردگی بک نمره بالاتر از برش کسب کردند و از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاکهای تشخیصیDSM-5، افسردگی و بی­خوابی داشتند، انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفی، در هر سه گروه، 15 نفر جایگزین شدند. گروههای آزمایش 6 جلسه درمان شناختی-رفتاری برای بی‌خوابی دریافت کردند. نتایج نشان داد اجرای حضوری پروتکل درمان درکاهش نمرات فاجعه­سازی، افزایش قدرت درک دیدگاه دیگران و تمرکز مجدد بر برنامه­ریزی موثرتر از روش اجراء با استفاده از اینترنت بود. دو گروه آزمایشی در راهبردهای نشخوار فکری، تمرکز مجدد مثبت، ملامت دیگران و ملامت خویش با گروه کنترل تفاوت معنی­ داری داشتند، اما در ارزیابی مجدد مثبت و پذیرش بین سه گروه تفاوتی دیده نشد. بر اساس یافته­های پژوهش هر دو شیوه اجرای درمان در بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان موثر است


نرگس نقوی، مهدی اکبری، علیرضا مرادی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

پژوهش حاضر به ارزیابی مدلی پرداخته است که نقش پیش­بینی­کنندگی بی­نظمیِ هیجانی، عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب تجربه­گرایانه و افکار تکرارشوندۀ منفی را در کمال­گرایی مثبت و منفی، بررسی می­کند. روش: در یک طرح پژوهش مقطعی، 412 دانشجوی کارشناسی دانشگاه تهران، علامه طباطبایی و خوارزمی با استفاده از نمونه­گیری در دسترس شرکت کردند. این دانشجویان مقیاس کمال­گرایی مثبت و منفی، پرسشنامۀ افکار تکرارشوندۀ منفی، مقیاس مشکل در تنظیم هیجان، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی و پرسشنامۀ اجتناب تجربه­گرایانه را تکمیل کردند. داده­ها با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفتند. یافته­ها: بی­نظمی هیجانی هم به‌صورت مستقیم و هم غیرمستقیم (به‌واسطۀ افکار تکرارشوندۀ منفی) با کمال­گرایی مثبت ارتباط معنی­داری ندارد. اما به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با کمال­گرایی منفی ارتباط معنی­دار دارد. عدم تحمل بلاتکلیفی تنها به‌صورت مستقیم با کمال­گرایی مثبت ارتباط معنی­دار دارد و به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با کمال­گرایی منفی ارتباط معنی­دار دارد. اجتناب تجربه‌گرایانه به‌صورت مستقیم با کمال­گرایی مثبت ارتباط معنی­دار دارد و به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم با کمال­گرایی منفی ارتباط معنی­دار ندارد. متغیرهای بی­نظمی هیجانی، عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب تجربه­گرایانه، به‌طورکلی قادر به پیش­بینی 12درصد از کمال­گرایی مثبت، 64درصد از کمال­گرایی منفی و 58درصد از افکار تکرارشوندۀ منفی هستند. نتایج نشان داد که کمال­گرایی مثبت و منفی دو مدل ساختاری متفاوت هستند و افکار تکرارشوندۀ منفی تنها در ارتباط کمال­گرایی منفی با برخی متغیرهای برآیندی، نقش واسطه­ای ایفا می­کند


مژده خداپناه، فرامرز سهرابی، حسن احدی، صادق تقی لو،
دوره 11، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده

 در این پژوهش حاضر نقش واسطه‌ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستم‌های مغزیرفتاری با رفتارهای خوردن در افراد دارای اضافه‌وزن و چاقی با استفاده از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل زنان و مردان مبتلا به اضافه‌وزن و چاقی مراجعه کننده به خانه‌های سلامت، مراکز رژیم درمانی و باشگاه‌های ورزشی شهر تهران در پاییز و زمستان 1395 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، 500 نفر از آنها انتخاب شده و در پژوهش شرکت کردند. اطلاعات مورد نظر با استفاده از پرسشنامه‌های رفتار خوردن، تنظیم شناختی هیجان و مقیاس‌های نظام‌های بازداری/فعال سازی رفتاری جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که تنظیم شناختی هیجان ناسازگار به صورت نسبی رابطه بین سیستم‌های مغزی- رفتاری و رفتارهای خوردن را میانجی‌گری می‌کند. در نهایت مشخص شد، مدل با داده‌های مشاهده شده برازش مطلوب دارد و متغیرهای پیش‌بینی کننده 53 درصد از واریانس رفتارهای خوردن را تبیین می‌کنند. سیستم‌های مغزی-رفتاری و تنظیم شناختی هیجان، نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای خوردن افراد دارای اضافه‌وزن و چاقی ایفا می کند که در برنامه‌های پیشگیری و درمانی باید مد نظر قرار گیرند.
 
محمد صادق زمانی زارچی، مسعود غلامعلی لواسانی، جواد اژه ای، علی حسین زاده اسکویی، سحر صمدی کاشان،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

طلاق، یک واقعیت در زندگی بسیاری از افراد در سرتاسر دنیاست. این پدیده به طرق گوناگون، زندگی افراد را تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد و سرمنشأ تحولات پیچیده‌ی عاطفی، شناختی و فیزیکی در نظام خانواده و به‌ویژه نزد فرزندان است. در این راستا این تحقیق با هدف بررسی تجربه‌ی زیسته‌ی فرزندان طلاق در زمینه‌ی تجارب هیجانی آنان انجام گرفته است. پژوهش حاضر کیفی بوده و طرح آن از نوع پدیدارشناسی است. به‌همین منظور 17 نفر از نوجوانان پسر و دختر 12-18ساله‌ای که جدایی والدینشان را تجربه کرده بودند، به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته و اکتشافی مورد مطالعه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که نمونه‌گیری تا زمان اشباع داده‌ها ادامه یافته است. به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، ابتدا داده‌ها ثبت و کدگذاری شده و سپس با استفاده از روش کلایزی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه به‌وسیله‌ی سه زیرمضمون که نشان‌دهنده‌ی تجارب زیسته‌ی مشارکت‌کنندگان بود، به نمایش گذاشته شد. این زیرمضمون‌ها به‌ترتیب شامل خشم و تنفر، ترس و احساس بی‌پناهی بوده و هریک به‌صورت مجزا، مؤلفه‌ها و واحدهای معنایی حمایت‌کننده دارند. آنچه از نتایج این تحقیق برمی‌آید این است که فرزندان طلاق هیجاناتی را تجربه می‌کنند که در مواردی می‌تواند بهزیستی و سلامت روانشان را تحت‌الشعاع قرار دهد. نتایج به‌دست‌آمده بر لزوم تبیین عمیق‌تر تجارب زیسته‌ی این افراد توسط روان‌شناسان و مددکاران و ارائه‌ی مداخلات درمانی مبتنی بر مضامینِ برآمده از مطالعه‌ی حاضر، با تمرکز بر بهبود وضعیت هیجانی آنان تأکید دارد.
 
منصوره بهرامی، شهرام واحدی، یوسف ادیب، رحیم بدری گرگری،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر تدوین برنامه­ی آموزش مدیریت والدین و بررسی اثربخشی آن بر قربانی شدن و تنظیم شناختی هیجانی دانش­آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه­ی آماری مورد مطالعه کلیه­ی مدارس ابتدایی شهر کرج در سال تحصیلی 97-96 و نمونه­ی آماری یکی از مدارس ناحیه‌ی 12 شهر کرج بود که به روش خوشه ای تک مرحله ای تصادفی انتخاب شد. در مرحله بعد با استفاده از مقیاس قلدر- قربانی کالیفرنیا و پرسشنامه­ی تنظیم شناختی هیجانی گرانفسکی(فرم کودک) از میان دانش آموزان پایه­ی چهارم و پنجم به شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 36 نفر از دانش آموزانی که قربانی قلدری شده بودند گزینش شدند، سپس والدین این دانش آموزان به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تخصیص داده  شدند. والدین گروه آزمایش طی 9 جلسه‌ی 90 دقیقه ای(یک جلسه در هفته) آموزش مدیریت والدین قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده­ها، از پرسشنامه ­های قلدر- قربانی کالیفرنیا و تنظیم هیجانی گرانفسکی استفاده شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات افراد گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در مؤلفه‌های قربانی شدن و تنظیم شناختی هیجان تفاوت معنی دار وجود داشت و آموزش مدیریت والدین بر کاهش قربانی شدن و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان دانش­آموزان تأثیر معناداری داشته است.این مطالعه نشان داد که الگوی آموزش مدیریت والدین در کاهش قربانی شدن و بهبود تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان از اثربخشی لازم برخوردار است.
 
امراه تاج الدینی، فیروزه سپهریان آذر، اسماعیل سلیمانی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

ایدز بیماری مزمن و خطرناک و از علل عمده­ی مرگ و میر در جهان محسوب می­شود. هدف از پژوهش حاضر مقایسه­ی سبک بزرگ­نمایی غیرانطباقی، جهت­گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بین­فردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد در بیماران مبتلا به ایدز و افراد سالم بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه­ای بود. جامعه­ی آماری پژوهش حاضر کلیه­ی بیماران مبتلا به ایدز بودند که در زمستان 96 به مرکز بهداشت در شهر ارومیه مراجعه کرده بودند. نمونه­ی پژوهش­ نیز شامل 40 نفر مبتلا به ایدز مراجعه کننده به مرکز بهداشت در شهر ارومیه و 40 نفر از افراد سالم بودند که به روش نمونه­گیری دردسترس انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه در متغیرهای سبک بزرگ­نمایی غیرانطباقی، جهت­گیری منفی به مساله، تنظیم هیجان بین­فردی، سبک پردازش هیجانی و حساسیت به طرد تفاوت معناداری وجود دارد و بیماران مبتلا به ایدز در این متغیرها نمرات بیشتری کسب می­کنند. می­توان نتیجه گرفت بسیاری از مشکلات روان­شناختی که بیماران مبتلا به ایدز تجربه می­کنند، تا حدی متاثر از متغیرهای بررسی شده در پژوهش حاضر است. لذا توجه به این عوامل در سبب­شناسی و درمان مشکلات روان­شناختی این بیماران می­تواند گامی مفید در مسیر کمک به کاهش این مشکلات و ارتقاء سلامت روان آنها باشد.



صفحه 2 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb