جستجو در مقالات منتشر شده


64 نتیجه برای هیجان

رضوان شفیعی، مریم صالح زاده، فهیمه دهقانی، محمدرضا مرتضوی زاده،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر نقش ابرازگری هیجانی و ترس از صمیمیت بر کیفیت روابط بین فردی بیماران مبتلا به سرطان  بود. پژوش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و علی مقایسه­ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان مرکز شهید رمضان­زاده یزد بود. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 115 نفر انتخاب شدند. در این تحقیق از پرسشنامه­های  ابرازگری هیجانی کینگ و امونز ، ترس از صمیمیت دسکاتنر و سلن و کیفیت روابط بین فردی پیرس، ساراسون و ساراسون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته­ها نشان داد که بین متغیر ترس از صمیمیت با کیفیت روابط بین فردی بیماران مبتلا به سرطان همبستگی  منفی و معنادار (379/0-) و بین متغیر ابرازگری هیجانی با کیفیت روابط ین فردی بیماران مبتلا به سرطان همبستگی مثبت و معنادار (598/0) وجود دارد. همچنین براساس یافته­ها 49% از واریانس کیفیت روابط بین فردی بیماران مبتلا به سرطان به وسیله‌ی متغیرهای ابرازگری هیجانی و ترس از صمیمیت تبیین می‌شود.

سعید آریاپوران، سمیرا رضایی عزیزآبادی، یداله قاسمی پور،
دوره 14، شماره 3 - ( 10-1399 )
چکیده

مولتیپل اسکلروسیس(MS)، بیماری عصب‌شناختی پیشرونده است که بسیاری از افراد به‌ویژه زنان جوان به آن مبتلا هستند. بیماران مبتلا به(MS)،مشکلات روان‌شناختی را تجربه می‌کنند. پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و راهبردهای تنظیم هیجان در بیماران مولتیپل اسکلروزیس و افراد غیربیمار انجام شد. در این پژوهش علّی-مقایسه‌ای، جامعۀ آماری این پژوهش را 700 بیمار شهر کرمانشاه تشکیل دادند. از میان آنها 149 نفر به روش نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند. همچنین از میان افراد غیربیمار 149 نفر از نظر سن و جنسیت با گروه بیمار همگن شدند. داده‌ها با استفاده از مقیاس‌های بهزیستی اجتماعی، بهزیستی معنوی و تنظیم هیجان جمع‌آوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری دوراهه نشان داد که بهزیستی معنوی و مولفه‌های آن (بهزیستی مذهبی و بهزیستی وجودی)، بهزیستی اجتماعی و سه بعد آن (شکوفایی اجتماعی، پذیرش اجتماعی و انطباق اجتماعی) و بازارزیابی هیجان در بیماران MSMS پایین‌تر از غیربیماران بود. اما بین بازداری هیجان در دو گروه تفاوت وجود نداشت. براساس نتایج، بهبود بهزیستی اجتماعی و معنوی و افزایش تنظیم هیجان بیماران MSMS از طریق آموزش‌های مبتنی بر معنویت و بهزیستی اجتماعی و همچنین آموزش تنظیم هیجان پیشنهاد می‌شود.

مریم پاینده داری نژاد، دکتر علیرضا مرادی، دکتر جعفر حسنی، دکتر ربابه نوری،
دوره 15، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین آمیختگی شناختی، حس انسجام، نشخوار فکری و پریشانی روان­شناختی در بیماران مبتلابه سرطان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجان انجام شد. در قالب یک پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری از بینتمامی بیماران زن و مرد مبتلا به یکی از انواع سرطان­های(پستان، خون، رحم، حنجره و روده بزرگ) مراجعه‌کننده به بیمارستان­ها و دیگر مراکز درمانی خصوصی و دولتی شهر تهران در سه ماهه دوم سال 1399 با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس 200 نفر انتخاب شدند. مقیاس DASS-21، مقیاس نشخوارفکری، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، پرسش‌نامه حس انسجام و پرسش‌نامه آمیختگی شناختی جهت گردآوری یافته­ها مورد استفاده قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از روش پیشرفته آماری مدل یابی معادلات ساختاری، با کاربرد نرم‌افزار Smart pls3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مرحله نخست نتایج نشان داد که  مدل مفروض مبنی بر رابطه بین آمیختگی شناختی، حس انسجام، نشخوار فکری و پریشانی روان­شناختی در بیماران مبتلابه سرطان با نقش میانجی بدتنظیمی هیجان از برازش لازم با یافته­ها برخوردار است. در ادامه نتایج به دست آمده از ضرایب رگرسیونی استاندارد مدل مفروض پژوهش، رابطه مستقیم بین نشخوار فکری با بدتنظیمی هیجانی (001/0P=؛ 50/11=T؛638/0=β) و رابطه بدتنظیمی هیجانی با پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلا به سرطان را مورد تائید قرار داد (001/0P=؛ 48/5=T؛514/0-=β). درحالی که رابطه  مستقیم بین آمیختگی شناختی و پریشانی روان شناختی (096/P=؛ 66/1=T؛198/0=β) و بین حس انسجام با پریشانی روان شناختی (472/P=؛ 719/0=T؛041/0-=β) دربیماران مبتلا به سرطان مورد تائید قرار نگرفت. همچنین تجزیه و تحلیل یافته­های پژوهش حاکی از  نقش میانجی کامل بدتنظیمی هیجانی در رابطه بین آمیختگی شناختی و حس انسجام با پریشانی روان شناختی بود، درحالی که بدتنظیمی هیجانی بین نشخوار فکری و پریشانی روان شناختی نقش میانجی جزئی داشت. از این رو با توجه به روابط ساختاری بین متغیرهای مورد بررسی و مشخص شدن نقش بدتنظیمی هیجانی به عنوان متغیر میانجی در این رابطه، می تواند گام نخست در جهت شناسایی متغیرهای دخیل در پریشانی روان شناختی در بیماران مبتلا به سرطان و به دنبال آن طراحی و به کارگیری برنامه­های آموزشی و توان بخشی مبتنی بر شواهد در جهت کاهش درد و رنج روان شناختی در بیماران مبتلا به سرطان باشد و مورد توجه تیم سلامت روان این بیماران قرار گیرد.

دکتر محسن اکبریان، خانم نرگس سعیدی، آقا محراب مفاخری،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

هدف: این مطالعه با هدف پیش‌‌بینی مولفه‌های درد مزمن بر اساس سبک دلبستگی ناایمن، ذهنی‌سازی و تنظیم هیجان در بیماران مبتلا به درد مزمن با طرح توصیفی مقطعی و به روش همبستگی انجام شد و جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به درد مزمن که از فروردین تا مرداد 1399 به کلینیک یلدا بیمارستان امام خمینی در شهر تهران مراجعه کردند و نمونه پژوهش شامل 339 نفر بود که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامههای درجه بندی درد مزمن ون‌کورف، دلبستگی بزرگسال هزن و شیور، ذهنی‌سازی فوناگی و دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر پاسخ دادند. تحلیل داده‌ها با استفاده از نسخه 22 نرم‌افزارSPSS  انجام شد و مشخص شد تأثیر متغیرهای پیش‌بین دشواری تنظیم هیجان، ذهنی‌سازی و دلبستگی‌های ناایمن بر روی ناتوانی درد نشان از تأثیر مثبت دشواری تنطیم هیجان (52/0= β) و دلبستگی ناایمن اضطرابی (30/0= β)  در سطح معنی‌داری کمتر از 05/0 (001/0>p-value ) و (001/0=p-value) می‌دهد. در بررسی شدت درد، دشواری تنظیم هیجان با (53/0= β) و دلبستگی ناایمن اجتنابی با (13/0= β) با میزان (001/0>p-value ) و (01/0=p-value) نشان از معنی‌داری در سطح معنی‌داری کمتر از 05/0 با میزان مثبت این دو متغیر پیش بین را می‌دهد که با استفاده از این یافته‌ها می‌توان در جهت بهبود و ارتقای سلامت روانشناختی بیماران مبتلا به درد مزمن به انجام اقدامات موثری مبادرت ورزید.
مرضیه اصغری، مجتبی دهقان، سیما شاهین فر، الهه آزاد منجیری،
دوره 15، شماره 4 - ( 12-1400 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خود پنداره، تنظیم هیجان و اضطراب کرونا در پیش‌بینی رفتارهای خود مراقبتی مرتبط با بیماری کووید-19 انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی (مبتنی بر پیش‌بینی) بود. جامعه آماری پژوهش را افراد 18 تا 45 سال شهر تهران در سال 1399-1400 تشکیل دادند. به این منظور،  نمونه ای شامل 355 نفر زن و مرد بزرگسال به روش نمونه‌گیری در دسترس و به صورت اینترنتی از طریق شبکه های مجازی به پرسشنامه های رفتارهای خود مراقبتی، راهبردهای تنظیم هیجان، مقیاس وضوح خود پنداره و مقیاس اضطراب بیماری کرونا پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین اضطراب کرونا، ارزیابی مجدد شناختی و وضوح خودپنداره با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی مثبت و معنی‌داری وجود دارد، و بین فرونشانی با رفتارهای خودمراقبتی همبستگی منفی و معنی‌داری وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد متغیرهای وضوح خودپنداره، اضطراب کرونا و ارزیابی مجدد شناختی پیش‌بینی کننده‌ی مثبت و معنی‌دار افزایش رفتارهای خودمراقبتی هستند، اما فرونشانی پیش‌بینی کننده‌ی منفی و معنی‌دار آن است. با توجه به یافته‌های بدست آمده، می‌توان به منظور تعیین اولویت‌های آموزشی و مداخلات روانشناختی در جهت افزایش رفتارهای خود مراقبتی و کاهش خطر ابتلا به بیماری کووید-19 بهره گرفته شود.
 

خانم معصومه تدریس تبریزی، دکتر مجید صفاری نیا، دکتر مهناز علی اکبری دهکردی، دکتر احمد علی پور،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی و عملکرد جنسی زنان با میانجیگری سبکهای تبادل اجتماعی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل ساکن شهر تهران بود که از این میان  550 نفر از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند.  در پژوهش حاضر از مقیاس ناگویی هیجانی، مقیاس عملکرد جنسی زنان و پرسشنامه سبک‌های تبادل اجتماعی به عنوان ابزار استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. روابط واسطه‌ای در الگوی پیشنهادی نیز با استفاده از روش بوت استرپ آزموده شدند. نتایج مدل‌یابی معادلات ساختاری حاکی از برازش مدل بود و نشان داد، ناگویی هیجانی با میانجیگری سبک‌های منفعت طلبی و سرمایه گذاری افراطی رابطه ناگویی هیجانی و عملکرد جنسی را میانجیگری می‌کنند. با توجه به نتایج، جهت بهبود عملکرد جنسی باید به سبک‌های تبادل اجتماعی توجه کرد. یافته‌های پژوهش حاضر چهارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفه‌های تأثیرگذار در حوزه روانشناسی اجتماعی در عملکرد جنسی زنان فراهم می‌کند که در برنامه‌های پیشگیری و درمانی می‌بایست مدنظر قرار گیرد. 
سارا حسین‌پور، زهرا زنجانی، عبدالله امیدی، محمدرضا ملاقنبری، راستی امامی راد،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

کولیت اولسراتیو یک نوع از بیماری‌های التهابی روده است و افسردگی از جمله شایع‌ترین اختلالات روانشناختی در این بیماران است. این  مطالعه با هدف مقایسه شدت و عوارض بیماری کولیت اولسراتیو و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در بیماران کولیت اولسراتیو  با و بدون علائم افسردگی انجام شد. در این مطالعه موردی-شاهدی 272 نفر بیمار مبتلا به کولیت اولسراتیو به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و براساس نمرات پرسشنامه افسردگی بک-2، در دو گروه بیماران با علائم افسردگی و بیماران بدون علائم افسردگی گمارش شدند و با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت‌شناختی، شاخص ساده فعالیت بیماری کولیت اولسراتیو و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج حاصل از مقایسه این دو گروه بیماران نشان داد، بیماران با علائم افسردگی در مقایسه با بیماران بدون علائم افسردگی، علائم شدیدتر بیماری و عوارض بیشتر مربوط به این بیماری یعنی، مشکلات پری‌آنال را تجربه می‌کنند، همچنین در همه ابعاد راهبرد‌های شناختی تنظیم هیجان بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد و بیماران کولیت اولسراتیو با علائم افسردگی در مقایسه با بیماران بدون علائم افسردگی نمرات بالاتری در راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان کسب کردند. با  توجه به نتایج می‌توان گفت که افسردگی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان از جمله مؤلفه‌های مرتبط با علائم جسمی و سلامت روانشناختی بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو هستند، علائم افسردگی می‌تواند با علائم شدیدتر بیماری در ارتباط باشد و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان نیز ممکن است بروز علائم افسردگی را در این بیماران تحت تاثیر قرار دهد.

فاطمه سلطانی فر، عاطفه رضایی، مهدی تولایی،
دوره 16، شماره 1 - ( 3-1401 )
چکیده

رفتارهای پرخطر در میان نوجوانان بسیار شایع بوده که نیازمند توجه و مداخلات پیشگیرانه است. مطالعات بسیاری نقش نواقص شناختی و هیجانی در بروز گرایش به چنین رفتارهایی را نشان داده است. هدف پژوهش حاضر پیش‌بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک‌های تصمیم‌گیری و دشواری در تنظیم هیجانی در دانش‌آموزان نوجوان دختر می‌باشد. بدین منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی تعداد 200 نفر از دانش‌آموزان دوره متوسطه (میانگین سنی: 23. 15، انحراف استاندارد:00. 1) به روش نمونه‌گیری طبقه­ای انتخاب شدند. شرکت­کنندگان به پرسشنامه‌های رفتارهای پرخطر در نوجوانان ایرانی، سبک‌های تصمیم‌گیری و دشواری در تنظیم هیجانی پاسخ دادند. نتایج بیانگر همبستگی معنادار میان رفتارهای پرخطر با دشواری در تنظیم­هیجانی­ بود. هم­چنین رفتارهای پرخطر با سبک تصمیم‌گیری آنی رابطه مثبت و با سبک تصمیم‌گیری عقلانی رابطه منفی معنادار نشان داد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک‌های تصمیم‌گیری نا­کارآمد در کنار دشواری در تنظیم هیجانی می­توانند رفتارهای پرخطر را به طور معناداری در بین نوجوانان دختر پیش‌بینی کنند. کاربرد­های عملی و توصیه­هایی برای مطالعات بعدی مورد بحث قرار گرفت.
فاطمه عباسی طهرانی، دکتر محمد نقی فراهانی، دکتر مهناز شاهقلیان قهفرخی، دکتر بلال ایزانلو،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف ساخت و معرفی بسته‌ی مداخلات آموزشی خودمدیریتی درد مزمن و ارزیابی اثرات آن بر بهبود خودمدیریتی درد، مهارت­‌های ذهن‌آگاهی، باورهای فراشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی طرح­ریزی شد. جامعه­‌ی آماری پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلتی-عضلانی مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های شهر تهران در حدفاصل تیرماه 1399 تا دی­‌ماه 1400 بود. از این میان، 22 نفر (دو گروه 11 نفره) از افراد واجد ­شرایط با روش نمونه­‌گیری داوطلبانه انتخاب و طی یک طرح شبه­‌آزمایشی (پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه آزمایش و کنترل و پیگیری) بررسی شدند. اعضای گروه آزمایش طی دو ماه تحت 8 جلسه­‌ی مداخله­‌ای برخط 60 دقیقه‌ای قرار گرفتند­ و طی سه جلسه­‌ی 80 دقیقه­‌ای (پیش‌­آزمون، پس‌­آزمون و پیگیری) با استفاده از پرسش‌نامه­‌های درجه‌بندی شدت درد مزمن، خودمدیریتی درد، مهارت­‌های پنج‌وجهی ذهن‌آگاهی، باورهای فراشناختی و تنظیم شناختی هیجان به­ صورت برخط مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده­‌ها با استفاده از آزمون تجزیه­‌وتحلیل کوواریانس­ چندمتغیره و مقایسه­‌های تک‌متغیره در بستر آن تجزیه‌و‌تحلیل گردیدند. منطبق بر نتایج، اثرات کلی مداخلات خودمدیریتی معنادار بود (05/0<p). همچنین مداخلات تأثیرات معناداری در بهبود توانمندی خودمدیریتی درد، افزایش به‌کارگیری مهارت­‌های ذهن‌آگاهی و بهبود راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نشان دادند (05/0>p اما اثرات معناداری بر کاهش باورهای فراشناختی ناکارآمد نداشتند (05/0<p). با عنایت به شواهد حاصل از این مطالعه مؤلفین بر این باورند که استفاده از مداخلات خودمدیریتی درد مزمن برای افراد مبتلا به دردهای مزمن اسکلنی-عضلانی دارای منافع بالینی قابل­‌توجهی است و لذا استفاده از آن را به متصدیان حوزه­‌ی سلامت توصیه می­‌کنند.
 
خانم زهرا رمضان نیا، دکتر حسین زارع، دکتر سوسن علیزاده فرد،
دوره 16، شماره 3 - ( 10-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر، یک مطالعه به روش مدل یابی معادلات ساختاری است که با هدف تعیین میزان برازش مدل باورهای وسواسی براساس ادراک اجتماعی، تئوری ذهن یا ذهنی سازی، و همدلی با میانجیگری تنظیم هیجان در یک جمعیت غیربالینی انجام گرفت. نمونه این پژوهش شامل 400 نفر از بزرگسالان 25 تا 55 ساله شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از جمعیت عمومی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه باورهای وسواسی OBQ، تکلیف بازشناسی هیجان (ERT)، آزمون ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم بارون و کوهن (2001)، پرســشنامه بهره همدلی بارون- کوهــن و ویلرایت (2004)، و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان کرایج و گارنفسکی (2019) بود. طبق نتایج، متغیرهای برونزاد ادراک اجتماعی و همدلی به همراه متغیر میانجی «راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و راهبردهای منفی تنظیم هیجان» بر متغیر ملاک یعنی باورهای وسواسی اثر معناداری داشتند. بطوریکه ادراک اجتماعی، همدلی و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان به صورت منفی و راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت مثبت توان پیش­بینی باورهای وسواسی را داشتند. بطوریکه ادراک اجتماعی، همدلی و راهبردهای مثبت تنظیم هیجان به صورت منفی و راهبردهای منفی تنظیم هیجان به صورت مثبت توان پیش­بینی باورهای وسواسی را داشتند. در بین ضرایب مسیر بین متغیرهای پژوهش، ضرایب متغیر برونزاد ذهنی­سازی بر متغیر ملاک (باورهای وسواسی) و راهبردهای منفی تنظیم هیجانی (به عنوان متغیر میانجی)، دارای اثر معنادار نبود. یافته های این پژوهش، تلویحات کاربردی بسیاری هم برای پیشگیری و هم ارائه درمانهای جامع تر و بهتر برای وسواس دارد.
سهیل ردائی، محمد علی گودرزی، مهدی ایمانی،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

درد یک تجربه ناراحت کننده، همراه با آسیب بالقوه یا واقعی بافتی و دارای مؤلفه ­های حسی، هیجانی، شناختی و اجتماعی است. تحقیقات گذشته نشان داده است که عوامل شناختی و هیجانی در تجربه درد بسیار مؤثر هستند. درد یکی از مهم­ترین عوارض بیماری سرطان می­باشد که بیش از 70 درصد افراد مبتلا به سرطان آن را تجربه می­کنند. دردهای مزمن حاصل از سرطان بر کیفیت زندگی بیماران سرطانی اثر می­گذارد و باعث افزایش احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب این بیماران می­شود. عوامل روان­شناختی در چگونگی سازگاری با درد نقش مؤثری دارند. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است و جامعه آماری آن شامل افراد مبتلا به سرطان خون می­باشد؛ که برای درمان و انجام شیمی­درمانی به درمانگاه­ها و بیمارستان­های شهر یزد مراجعه کرده بودند. در مجموع، 240 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. نتایج نشان داد که بین فراشناخت­ها، فراهیجانات، انعطاف­ پذیری روانی و تجربه درد رابطه ای معنی دار وجود دارد و فراهیجانات منفی با افزایش و انعطاف­پذیری روانی با کاهش تجربه درد همراه هستند. نقش واسطه­ای انعطاف­پذیری روانی بین فراشناخت و فراهیجان با میزان درد تجربه شده تأیید و نشان داده شد که فراشناخت­ها و فراهیجانات از مسیر انعطاف­پذیری روانی نیز بر میزان درد تجربه شده تأثیر می‌گذارند و این تأثیر بیشتر از تأثیر مستقیم فراشناخت­ها و فراهیجانات بر درد تجربه شده می­باشد.

دکتر مرضیه السادات سجادی نژاد، دکتر مهدیه شفیعی تبار،
دوره 16، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدل ساختاری تبیین سرمایه های اجتماعی-هیجانی بر اساس هوش هیجانی و واکنش پذیری هیجانی با نقش واسطه ای صبر بود. طرح پژوهش حاضر کاربردی و از نوع پژوهشهای همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه مورد مطالعه 625 نفر( 399 نفر زن و 226 نفر مرد) از دانشجویان دانشگاه اراک بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سرمایه های اجتماعی-هیجانی و تاب آوری، هوش هیجانی، واکنش پذیری هیجانی و صبر پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان داد که متغیرهای صبر و هوش هیجانی اثرات مستقیم معناداری بر سرمایه های اجتماعی-هیجانی دارند. همچنین نقش واسطه ای صبر در اثر هوش هیجانی و واکنش پذیری هیجانی بر سرمایه های اجتماعی-هیجانی معنادار است( P<0/05). در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که هوش هیجانی و واکنش پذیری هیجانی بر سرمایه های اجتماعی-هیجانی با واسطه صبر اثر معناداری دارند. لذا پرورش این فضیلت اخلاقی میتواند در تقویت سرمایه های اجتماعی-هیجانی سودمند باشد.
دکتر عبدالصمد نیکان، احمد ترابی، زهرا محسنی نسب، اسیه بهادری، زبنب جوانمرد، معصومه حسینی راد،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر استرس، تاب آوری، تنظیم هیجان و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی- عروقی بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل بیماران قلبی و عروقی شهر تهران در سال 1401 می‌باشند. حجم نمونه آماری با توجه به ماهیت روش مطالعه 30 نفر بوده است. ابزار پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، پرسشنامه بهزیستی روان‌شناختی ریف، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی می‌باشد. مبتنی بر یافته‌های پژوهش حاضر مشخص گردید طرحواره درمانی بر تاب‌آوری بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، طرحواره درمانی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان  و بهزیستی روان شناختی بیماران قلبی عروقی اثربخش بوده است، همچنین مشخص گردید که طرحواره درمانی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخش تر بوده است.
 
مهزاد رجائی‌منش، مهکامه نظام‌دوست، سمانه بسیطی، امین شانه ای، زهرا علیخانی،
دوره 17، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده

خیانت زناشویی پدیده‌ای است که آرامش روانی زنان و خانواده را متأثر ساخته و می‌تواند آسیب‌های روان‌شناختی سهمگینی را ایجاد نماید . هدف از پژوهش حاضر، اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شناختی هیجان ؛ترس از صمیمیت و افسردگی  زنان آسیب دیده از خیانت بوده است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی می‌باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان آسیب دیده از خیانت شهر تهران در سال 1402 بود که به مرکز مشاوره آوای مهر تهران مراجعه کرده بودند. با توجه به طرح پژوهش، نمونه‌ای به حجم 30 نفر و به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کراج (2009)، پرسشنامه ترس از صمیمیت دسکانتر و تلن و پرسشنامه افسردگی بک می‌باشد که طی پروتکل‌ درمان پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل هیز (2001) این ابزار بصورت پیش آزمون-پس‌آزمون اجرا گردید. مبتنی بر یافته‌های پژوهش حاضر مشخص گردید درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم هیجان زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش بوده است ، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ترس از صمیمیت زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش بوده است  و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی زنان آسیب دیده از خیانت اثربخش بوده است  .

 

دکتر الهام موسویان، دکتر چنگیز رحیمی، دکتر نوراله محمدی،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان التقاطی تنظیم هیجان پویشی تجربی و شفقت خود بهوشیارانه بر کاهش شرم نهادینه، افزایش شفقت خود، افزایش قاطعیت و کاهش شدت افسردگی در بیماران مبتلا به افسردگی درون فکنی شده و اتکایی در مقایسه با گروه کنترل بوده است. این پژوهش در چهارچوب یک طرح تک موردی و با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون و گروه کنترل و با پیگیری 45 روزه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه افرادی است که تشخیص اختلال افسردگی را در سال 1399 در مرکز مشاوره و کلینیک روان‌درمانی دانشگاه شیراز دریافت کرده و با توجه ملاک‌های رد و شمول 9 نفر به عنوان گروه نمونه با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. گروه‌های آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت درمان التقاطی قرار گرفت. داده‌ها به روش نموداری، تعیین اندازه اثر و معنی‌داری بالینی مورد تحلیل قرار گرفتند. اندازه اثر تغییرات حاصل از مداخلات درمانی در تمامی متغیرهای پژوهش در دو گروه آزمایش در مرحله پس‌آزمون و پیگیری در مقایسه با پیش‌آزمون بزرگ (بیشتر از 5/.) و در گروه کنترل کوچک (کمتر از 2/0) بوده است، همچنین یافته‌های پژوهش حاکی از معنی‌داری بالینی تاثیر درمان التقاطی بر شدت افسردگی، شرم نهادینه، قاطعیت و شفقت خود در دو گروه بیماران افسرده درون‌فکنی‌شده و اتکایی در مقایسه با گروه کنترل بود. بر اساس یافته‌ها درمان التقاطی می‌تواند به عنوان یک روش مداخله ای نوین در کاهش شدت افسردگی درون فکنی شده و اتکایی به کار رود.
سارا جعفری، دکتر زهرا روشندل، امین شانه ای، دکتر پریسا کلاهی، زهره قنبری،
دوره 17، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

  هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی زوج درمانی هیجان مدار بر مدار بر تعهد زناشویی و فرسودگی زناشویی  زوجین دارای تعارض زناشویی است . طرح پژوهشی این مطالعه شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گزوه کنترل می باشد.ن بدین منظور تعداد (30 ) نفر   از  زوجین دارای  تعارض زناشویی ،  شناخته  شدند  و  با  روش  نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و  15 نفر در  گروه کنترل  بطور تصادفی  قرار  گرفتند . جهت  جمع آوری  داده ها  از  پرسشنامه تعهد زناشویی آدامر و جونز و پرسشنامه فرسودگی زناشویی پاینز استفاده شد . همچنین پکیج آموزشی زوج درمانی هیجان مدار ، طی جلسات  درمانی به مدت 8 جلسه دو ساعته ، برای گرو ه آزمایش اعمال شد .نتایج  تحلیل کوواریانس نشان داد که بین زوجین گروه آزمایش و گروه تفاوت معنا داری  وجود دارد. بر اساس  یافته های  این  پژوهش می توان نتیجه گرفت  که مداخلات  زوج  درمانی هیجان مدار  باعث  افزایش  تعهد زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی زوجین  شده است. در واقع ارتباط صحیح و مبتنی بر عشق و علاقه بین زوجین سبب افزایش تعهد زناشویی شده و  زوجین واکنش متفاوتی نسبت به تعارضات زناشویی از خود نشان دادند.

آقای حسین قلی نژاد، آقای محسن رسولی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

ازدواج از مهم‌ترین سنت‌های اجتماعی است و از آغاز تاریخ بشریت مورد تأکید گذشتگان بوده است که نیازهای ایمنی و عاطفی افراد جامع را حفظ می‌کند و موجب بقای نسل می‌شود. ازاین‌رو روابط زناشویی سالم برای سلامت جسمی و روانی اعضای خانواده­ ضروری می‌باشد. رابطه جنسی بخش لاینفک ازدواج و هر رابطه عاشقانه‌ای است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل­ کنندگی تنظیم هیجان در رابطه استرس شغلی و تعارض کار-خانواده با رضایت جنسی زنان پرستار می­باشد. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و توصیفی می­باشد. جامعه آماری پژوهش شامل پرستاران زن و متأهل شهرستان­های بابل، ساری و قائم‌شهر می­باشد که به روش نمونه­گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل شاخص رضایت جنسی، پرسشنامه فشار روانی شغلی، پرسشنامه تعارض کار-خانواده و پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان بود. داده­ های به‌دست‌آمده با نرم ­افزار spss و آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفت. یافته ­های به‌دست‌آمده از این پژوهش حاکی از آن است که بین استرس شغلی، تعارض کار-خانواده و خرده مقیاس سرکوبی با رضایت جنسی رابطه منفی و معنادار و بین خرده مقیاس ارزیابی مجدد با رضایت جنسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین متغیر تنظیم هیجان در رابطه استرس شغلی و تعارض کار-خانواده با رضایت جنسی زنان پرستار نقش تعدیل‌کنندگی ندارد

سلیمه قارونی فردی، زهره تاج آبادی، دکتر آزاده ابویی،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

هدف از این پژوهش، پیش بینی سبک زندگی بیماران ام اس بر اساس شاخص های شفقت به خود و تنظیم هیجانی و بررسی نقش میانجیگری باور به دنیای عادلانه بود . شرکت کنندگان شامل 321 نفر از بیماران مبتلا در شهرستان یزد بودند که به شیوه ای در دسترس و به صورت آنلاین یا حضوری پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند.ابزارها، پرسشنامه های سبک زندگی والکر، شفقت به خود نف، تنظیم هیجانی گراس و جان و باور به دنیای عادلانه دالبرت و داگاس بودند. نتایج با نرم افزار اسمارت پی ال اس و با روش کمترین مربعات جزئی تحلیل شدند. طبق نتایج ، پایایی، کیفیت و قدرت پیش بینی کنندگی مدل ساختاری برازش شده مورد تایید قرار گرفت(قدرت پیش بینی کنندگی سبک زندگی=0.41، باور به دنیای عادلانه=0.17 و شفقت به خود=0.20) و  طبق یافته ها ، اثرات کل سازه های شفقت به خود، تنظیم هیجانی و باور به دنیای عادلانه در مبتلایان به ام اس، بر سبک زندگی به ترتیب 53 درصد، 59 درصد و 30 درصد به دست آمد و نقش میانجی گری باور به دنیای عادلانه نیز تایید گردید.
 

آقای امید روح افزا، دکتر آرزو اصغری،
دوره 17، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده

این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و تحلیل رفتار متقابل بر واکنش‌پذیری بین‌فردی، خودمهارگری و نظم‌جویی‌شناختی هیجان نوجوانان پرخاشگر انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به شیوه پیش‌آزمون_پس‌آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش‌آموزان پرخاشگر مدارس پسرانه دوره متوسطه دوم شهر گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که با استفاده از شیوه خوشه‌ای، 45 دانش‌آموز به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (آزمایش 1 رفتاردرمانی دیالکتیک، آزمایش 2 تحلیل رفتار متقابل و گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه‌های واکنش‌پذیری بین‌فردی دیویس (1983)، خودمهارگری تانجی (2004)، نظم‌جویی‌شناختی هیجان گرانفسکی و کرایج (2001) و پرخاشگر باس پری (1992) بود. داده‌های پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم‌افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیک و تحلیل رفتار متقابل بر واکنش‌پذیری بین‌فردی، خودمهارگری و نظم‌جویی‌شناختی هیجان نوجوانان پرخاشگر اثربخش است. همچنین میزان تاثیر گروه رفتاردرمانی دیالکتیک بیشتر از گروه تحلیل رفتار متقابل بوده است. بر اساس یافته های پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که رفتار درمانی دیالکتیک با شناسایی الگوهای معیوب قبلی افکار و احساسات، افزایش تحمل ناکامی، پذیرش و اعتباربخشی هیجانات منجر به بهبود  واکنش‌پذیری بین‌فردی، خودمهارگری و نظم‌جویی‌شناختی هیجان نوجوانان پرخاشگر می‌شود.
 


مریم زارعی، دکتر سید عبدالمجید بحرینیان، دکتر قاسم آهی، دکتر احمد منصوری،
دوره 17، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح‌واره درمانی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان دارای نشانه‌های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی همراه با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که بر اساس ملاک‌های ورود و خروج 48 نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. شرکت‌کننده‌ها با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) در مراحل پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS 26 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس- مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه‌های مداخله با کنترل در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی وجود دارد( 0/05P<). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح‌واره درمانی منجر به بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی شده است. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مؤثرتر از طرح‌واره درمانی در بهبود تنظیم هیجان است. نتیجه گرفته می‌شود که می‌توان در برنامه درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح‌واره درمانی در جهت بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی زنان دارای نشانه‌های وسواس فکری عملی استفاده نمود.


صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb