جستجو در مقالات منتشر شده


6 نتیجه برای شهیدی

مهناز علی اکبری دهکردی، احمد علی‌پور، حسین زارع، غلامعلی شهیدی، زیبا برقی ایرانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف اثر­بخشی شناخت-رفتار درمانگری بر کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به بیماری پارکینسون بود. روش پژوهش به­صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه گواه از جامعه­ی آماری سالمندان مبتلا به پارکینسون در نظر گرفته شد. نمونه­ی پژوهش شامل 40 نفر، به روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی تحت درمان شناختی-رفتاری سالمندی در 10 جلسه قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه­ی جمعیت شناختی و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که در دو مرحله­ی پیش‌آزمون و پس‌آزمون اجرا گردید. نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی شامل سلامت جسمی، سلامت روانشناختی و روابط اجتماعی، تأثیر داشته ولی در بعد محیط زندگی تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین نتیجه­گیری می­شود تلاش مضاعف در جهت ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان مبتلا به پارکینسون ضروری است و شناخت-رفتار درمانگری سالمندی موجب ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون می­شود. بنابراین این روش را می‌توان در بیمارستان­ها و آسایشگاه‌ها به عنوان یک درمان تکمیلی به­کار برد.
محمد آهنگرکانی، شهریار شهیدی، سامان کمری،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه­ی بین کارایی خانواده و بخشایش و معنویت در زنان و مردان متأهل انجام شد. روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. بدین منظور از ابزار سنجش کارایی خانواده، سنجش بخشایش خانواده و پرسشنامه­ی سنجش توانایی و نگرش معنوی استفاده شد. نمونه شامل 200 نفر به صورت هدفمند و در دسترس در شهر تهران انتخاب گردید. نتایج بررسی­های آماری نشان داد سازه­ی کارایی خانواده با بخشایش در خانواده و معنویت همبستگی مثبت و معناداری دارد، به­طوری­که خرده مقیاس­های کارایی کلی، نقش­ها و آمیزش عاطفی در کارایی خانواده بیشترین سهم را در تبیین بخشایش در خانواده داشتند و کارایی کلی خانواده بیشترین سهم را در پیش بینی معنویت داشت. به طور کلی نتیجه­ی این پژوهش حاکی از آن بود که بخشایش و معنویت به عنوان دو سازه­ی روانشناسی با کارایی خانواده رابطه دارند.
سمیه برجعلی لو، شهریار شهیدی، محمد علی مظاهری،
دوره 8، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

سرطان از بیماری مزمن و از دومین علل اصلی مرگ در کودکان است. علاوه بر مسائل بالینی با خود چالشها و بحرانهای معنوی به همراه دارد. در این راستا خانواده به عنوان یکی از اعضاء مراقب کننده از ایشان با این چالشها مواجه هستند. در پژوهش حاضر در پی شناسایی تجربه والدین در مواجه با مسائل و چالشهای معنوی کودکان مبتلا به سرطان بودیم. پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی و با روش تحلیل محتوا انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات تعداد 21 نفر از والدین به روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب و  به مدت 3 ماه مورد مصاحبه نیمه عمیق قرار گرفتند. داده­ها به روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسه­ای بررسی شد. مفاهیم استخراج شده در 8 درون مایه اصلی سئوالات فلسفی، ایمان و امید، ارتباط با طبیعت، بازی و تفریح، عشق و حمایت اجتماعی، ابراز ترس و اضطراب، ابراز پرخاشگری، مکانیزم دفاعی و امید به آینده قرار گرفتند.در پژوهش حاضر تجربه والدین با ژرفای بیشتری مورد بررسی قرار گرفت. مواردی همچون سئوالات فلسفی مختلف، ایمان و امید و مورد عشق و حمایت اجتماعی قرار گرفتن عمده دغدغه والدین در ارتباط با کودکان مبتلا به سرطان بود. در این راستا لازم است آموزشهای لازم برای توانمند کردن والدین جهت مراقبت معنوی از کودکان مبتلا به سرطان صورت گیرد.
وحید نجاتی، سامان کمری، شهریار شهیدی،
دوره 11، شماره 2 - ( تابستان1396، دوره 11، شماره 2 1396 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین صفات ارجاعیِ مثبت و منفی به خود و مؤلفه‌های مثبت‌نگری انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی بود که تعداد 187نفر (82پسر و 105دختر) به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شادکامی آکسفورد، مقیاس امیدِ اسنایدر، پرسشنامه جهت‌گیری زندگی و سیاهه صفات ارجاعی به خود بود. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شادکامی و امید به زندگیِ افرادِ با صفاتِ مثبتِ ارجاع به خود، رابطه مثبتِ معنادار و با صفات منفیِ ارجاع به خود، رابطه منفی معنادار وجود داشت؛ اما بین میزان خوش‌بینی با صفات مثبت و منفیِ ارجاع به خود، رابطه معناداری یافت نشد. همچنین بین صفات مثبتِ ارجاع به خود با صفات منفیِ ارجاع به خود، رابطه منفیِ معنادار به دست آمد. از طرفی دیگر نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شادکامی و امید،  تبیین‌کننده‌های معناداری برای صفات مثبت ارجاع به خود بودند و برای صفات منفی ارجاع به خود تنها متغیر امید با میزان تبیین‌کننده منفی معناداری بود. به نظر می‌رسد، پردازش اطلاعات مثبت و منفی که به خود مربوط می‌شوند تحت تأثیر میزان مثبت‌نگری افراد است. چهارچوب خودارزیابی، روش مناسبی برای اجرا در پژوهش‌های روان‌شناسی مثبت است. 
 


مهسا جباری، شهریار شهیدی، لیلی پناغی، محمد علی مظاهری،
دوره 13، شماره 2 - ( دوره سیزدهم، شماره دوم 1398 )
چکیده

هدف از مطالعه ی کیفی حاضر، بررسی تعریف توانمندی­های منشی از نظر متخصصان و نوجوانان ایرانی بود. بدین منظور با روش نمونه­ گیری هدفمند، با ده نفر از متخصصان (شامل روان­شناسان، مشاوران و معلمان) در رابطه با تعریف 24 توانمندی منشی، مصاحبه ­ی نیمه ساختاریافته انجام شد. علاوه بر این، نظرات دو گروهِ  مجزا از نوجوانانِ کلاس نهم، در رابطه با تعاریف توانمندی­ها، به روش بحث در گروه­های متمرکز، گروه دختران (7 نفر) و پسران 6 (نفر) بررسی شدند. دانش ­آموزان بر اساس در درسترس بودن در زمان انجام مطالعه و تمایل شان به شرکت در بحث ­ها انتخاب شدند. داده ­ها با روش تحلیل محتوا و رویکرد مستقیم، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته­ ها نشان دادند که بین تعاریف پیترسون و سلیگمن (2004) و تعاریف متخصصان و نوجوانان ایرانی در رابطه با دوازده توانمندی، مطابقت وجود داشت اما در رابطه با سایر توانمندی­ها (از جمله توانمندی شجاعت، شور و شوق، صداقت) تفاوت ­هایی دیده شد. وجوه اشتراک و تمایز میان تعاریف، بحث شدند. با توجه به نتایج به دست آمده می­ توان گفت بین تعاریف توانمندی­های منشی در جامعه ­ی ایرانی و نظام طبقه ­بندی تقریباً مطابقت وجود دارد و این طبقه ­بندی می ­تواند در جامعه ­ی ایرانی و در سایر پژوهش­ های مرتبط با این حوزه به کار گرفته شود.

فائزه بخشعلی زاده ایرانی، شهریار شهیدی، عبدالرحیم حزینی،
دوره 14، شماره 2 - ( دوره چهاردهم، شماره دوم، تابستان 1399 )
چکیده

بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته که در مراحل نهایی بیماری و واپسین روزهای زندگی خود هستند، دغدغه‌­ها و نگرانی‌­های مهم و غیرقابل انکاری دارند که می­‌توانند اطلاعات ارزشمندی را برای مراقبان فراهم کنند تا بتوانند جهت برنامه‌­ریزی و ارتقا مراقبت از آن­‌ها بر پایه نیازهای­شان اقدام کنند. هدف پژوهش حاضر دستیابی به تجربه‌­های روان­شناختی به­‌خصوص دغدغه‌­ها، نیازها و نگرانی‌­های این بیماران در مسیر بیماری بود. در این پژوهش از طرح تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. از بین بیماران تحت مراقبت تسکینی در بیمارستان فیروزگر و مرکز کنترل و پیشگیری از سرطان آلاء، 11 نفر به روش هدفمند انتخاب شدند. جمع­‌آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه­‌ساختاریافته و تفسیر داده­‌ها به روش کلایزی انجام شد. نتایج این مطالعه در 5 خوشۀ اصلی "دغدغه‌­های مرتبط با خانواده و دوستان"، "دغدغه­‌های اجتماعی- اقتصادی"، "دغدغه­‌های مرتبط با خود"، "دغدغه‌­های مرتبط با کادر و فرایند درمان در بیمارستان" و "دغدغه‌­های مذهبی-معنوی" و 34 خوشۀ فرعی دسته­‌بندی شد. بیماری سرطان و مرگ قریب­‌الوقوع، دغدغه­‌ها، نگرانی‌­ها و نیازهایی را در ابعاد مختلف زندگی فرد و خانواده او به‌­وجود می­‌آورد که در صورت غفلت از آن‌ها، بهزیستی فرد و کیفیت زندگی او مختل می­شود. شناسایی و تأیید احساسات و نگرانی‌­های بیماران و پرداختن به نیازهای­شان، آرامش و اطمینان بیشتری برای آنان فراهم خواهد کرد تا در مواجهه با این تجربۀ دشوار، موفقیت بیشتری کسب کرده و به پذیرش برسند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb