جستجو در مقالات منتشر شده


12 نتیجه برای فرزاد

سید علی اصغر حسینی، محمد نقی فراهانی، ولی الله فرزاد، سیده الهام کاملی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی مبانی نظری یکی از نظریات مهم حوزه روانشناسی مثبت نگر، به نام تجربه سیالی و بررسی ساختار عاملی مقیاس حالت سیالی میان دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه های تهران می باشد. این مقیاس دارای 9عامل و هر عامل دارای4 سؤال(مجموعاً 36سؤال) می باشد. 198 نفر از دانشجویان رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی از میان 6 دانشگاه شهر تهران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. از طریق روش تحلیل عاملی تأییدی و روش آلفای کرونباخ، اعتبار سازه و روایی مقیاس حالت سیالی آزمون شد. همچنین اعتبار همگرای مقیاس حالت سیالی از طریق ضریب همبستگی با پرسشنامه تجارب اوج(10سؤال) آزمون شد. نتایج به دست آمده، الگوی 9 عاملی مقیاس حالت سیالی را تأیید کرده و پیشنهاد می کند که در تحقیقات آتی در مورد برخی از سؤالات مشکل دار، روش تحقیق و نمونه به کار رفته، بازنگری گردد
هاجر فلاح زاده، ولی اله فرزاد، محمود فلاح زاده،
دوره 5، شماره 1 - ( 6-1390 )
چکیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی ساختار عاملی مقیاس ترس از صمیمیت و دستیابی به ابزاری دقیق در سنجش میزان ترس از صمیمیت برای نمونه جمعیت ایرانی اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش مردان و زنان متأهل شهر تهران بودند. حجم نمونه 567 نفر بود، که از این تعداد 329 نفر (58%) زن و 238 نفر (9/41%) مرد بودند. با به کارگیری روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی ساختار پرسشنامه بررسی شد. تحلیل عاملی 2 عامل را در بین 35 سؤال آشکار ساخت: عامل 1 ترس از صمیمیت در «رابطه با همسر» و عامل 2 ترس از صمیمیت در «رابطه با دیگران» است. همسانی درونی کل مقیاس 83/0، عامل 1، 81/0 و عامل 2، 79/0 و ضریب اعتبار بازآزمایی کل مقیاس 92/0 و برای عامل های فرعی 1 و 2 به ترتیب 87/0 و 85/0 به دست آمد. تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که داده ها از برازش خوبی برخوردار است. همبستگی منفی (58/0-) این مقیاس با مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (1983) حاکی از روایی واگرای آزمون است. از مقیاس ترس از صمیمیت می توان جهت شناسایی و کمک به افرادی که در صمیمی شدن با دیگران به ویژه همسرشان مشکل دارند استفاده کرد. همچنین می توان از این مقیاس در کارهای بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
جواد کاوسیان، پروین کدیور، ولی الله فرزاد،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1391 )
چکیده

پژوهش حاضر نقش واسطه­ای نیازهای اساسی روانشناختی (خودفرمانی، شایستگی و پیوستگی)، خودتنظیمی انگیزشی (انگیزش درونی، بیرونی و بی­انگیزگی تحصیلی) و هیجان­های تحصیلی (لذت از کلاس و ناامیدی از یادگیری) در ارتباط بین متغیرهای محیطی حامی خودفرمانی دانش­آموز با بهزیستی مدرسه را بررسی می­کند. از طریق نمونه گیری خوشه­ای در سه مرحله 520 دانش­آموز دختر و پسر از دبیرستان­های سطح شهر کرج انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس­های حمایت معلم از خودفرمانی دانش­آموز، حمایت والدین از خودفرمانی دانش­آموز، ارتباط با همکلاسی­ها، نیازهای اساسی روانشناختی، مقیاس انگیزش تحصیلی، بهزیستی مدرسه و پرسشنامه هیجان­های تحصیلی، می­باشد. داده­ها با بهره­گیری از تحلیل عاملی تأییدی، محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بدست آمده نشان می­دهد اثر مستقیم حمایت معلم از خودفرمانی دانش­آموز، حمایت والدین از خودفرمانی دانش­آموز و ارتباط با همکلاسی­ها بر نیازهای اساسی روانشناختی اثر مستقیم و معنادار دارند. همچنین حمایت معلم از خودفرمانی دانش­آموز از طریق متغیرهای واسطه­ای پژوهش بر بهزیستی مدرسه اثر غیرمستقیم معناداری ندارد. اما اثر غیرمستقیم حمایت والدین از خودفرمانی دانش­آموز و ارتباط با همکلاسی­ها بر بهزیستی مدرسه معنادار است. اثر مستقیم خودفرمانی، پیوستگی، بی­انگیزگی تحصیلی و هیجان تحصیلی لذت از کلاس بر بهزیستی مدرسه معنادار است، و در آخر اینکه خودفرمانی، شایستگی، پیوستگی، انگیزش درونی تحصیلی و انگیزش بیرونی تحصیلی بر بهزیستی مدرسه اثر غیر مستقیم و معنادار دارند. بر این اساس می­توان نتیجه گیری کرد که نیازهای اساسی روانشناختی، خودتنظیمی انگیزشی و هیجان­های تحصیلی نقش واسطه­ای بین متغیرهای محیطی حامی خودفرمانی دانش­آموز و بهزیستی مدرسه ایفا می­کنند.
عطیه صفرزاده، رسول روشن، جلال الدین شمس،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

پژوهش حاضر طرح آزمایشی همراه با پیگیری و گروه کنترل است که با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس و آرام سازی در کاهش عاطفه منفی و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. با مراجعه به درمانگاه بیمارستان مصطفی خمینی شهر تهران، تعداد 18 زن مبتلا به سرطان پستان، بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در گروه کنترل (9 نفر) و آزمایش (9نفر) گنجانده شدند. برنامه ی آموزش مدیریت استرس و آرام سازی برای زنان مبتلا به سرطان پستان در طی 10 جلسه ی هفتگی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. هر دوگروه، قبل، بعد و 2ماه بعد از اتمام برنامه به منظور پیگیری نتایج درمان، به طور همزمان پرسشنامه ی عاطفه PANAS و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سرطان QLQ-C30 و کیفیت زندگی سرطان پستان QLQ-Br23 را تکمیل کردند. نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته درون- برون گروهی حاکی از کاهش معنادار عاطفه منفی و بهبود شماری از خرده مقیاس های کیفیت زندگی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل می باشد که در پیگیری 2 ماهه نیز پایدار بود.
فرزاد فرهودی، رضا رستمی، عباس رحیمی نژاد، محسن امیری،
دوره 7، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر مصاحبه­ی انگیزشی بر کاهش تکانشگری شناختی، حرکتی و بی برنامگی در بیماران تحت درمان با متادون انجام شد. بدین منظور تعداد 40 نفر از بیماران تحت درمان با متادون از یکی از مراکز درمانی شهرستان یزد به صورت نمونه­گیری در دسترس انتخاب و به­طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند و از لحاظ دو متغیر سن و میزان رضایت اقتصادی مورد کنترل قرار گرفتند. در این پژوهش برای جمع آوری داده­ها از مقیاس تکانشگری بارات (نسخه­ی یازدهم) استفاده شد. برنامه­ی مصاحبه­ی انگیزشی در قالب هفت جلسه­ی نود دقیقه­ای در گروه آزمایشی اجرا شد. در پایان دوره­ی آموزشی، دو گروه پرسشنامه­ی مذکور را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. نتایج نشانگر تأثیر کاربندی در کاهش علائم تکانشگری شناختی، حرکتی و بی برنامگی بیماران گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود. نتایج این پژوهش نشان داد که مصاحبه­ی انگیزشی به صورت معناداری توانسته است میزان تکانشگری شناختی، حرکتی و بی برنامگی را در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل کاهش دهد.
وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی الله فرزاد،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه‌ای پنج عامل شخصیت در تنظیم رابطه بین استرس ادراک‌شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی بود. 390 رئیس بانک با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تک مرحله‌ای و از دو خوشه بانک دولتی و خصوصی انتخاب شدند و مقیاس‌های پنج عامل شخصیت نئو (120 آیتمی)، استرس ادراک‌شده کوهن و همکاران (1983)، استرس عینی (محقق‌ساخته)، اضطراب و افسردگی کاستلو و کامری (1967)، علائم جسمانی بارتون (1995)، روی آنها اجرا شد. یافته‌ها نقش واسطه‌ای سه عامل نورزگرایی، برون‌گرایی، و وظیفه‌شناسی را در تنظیم رابطه بین استرس ادراک‌شده و اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی تأیید کردند. تأثیر استرس عینی ازطریق استرس ادراک‌شده بود، که این امر بر اهمیت ذهنی استرس تأکید می‌کند. این یافته‌ها در سایه تعامل همزمان این سه ریخت (نورزگرایی پایین، همراه با وظیفه‌شناسی و برون‌گرایی بالا) در کاهش عوارض استرس موردبحث قرار‌گرفتند.
مجتبی توکلی، فرزاد فرجی خیاوی، ولی سلیمی جدا، نسترن مجدی نسب، محمد حسین حقیقی زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( دوره 10، شماره 1 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه وهدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک بیماری پیش رونده، از شایعترین ومهمترین اختلالات عصب شناختی است. لذا پرداختن به مسائل روانشناختی و ﺗﺄثیر این بیماری بر افراد مبتلا ضروری  می باشد . پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سرمایه های روانشناختی  با ادراک بیماری در افراد مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس اجرا شد .

روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی است در این پژوهش 120 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس  از انجمن ام -اس شهر اهواز با روش نمونه گیری دردسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، شامل دو پرسشنامه: پرسشنامه سرمایه های روانشناختی لوتانز و پرسشنامه کوتاه ادراک بیماری (بردبنت ، پتریه ، مین ووینمن 2006) می باشد که توسط بیماران تکمیل شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه 19، و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد .

یافته ها: میانگین نمره کل سرمایه های روانشناختی (39/16±29/2) وادراک بیماری (27/5 ±03/1) محاسبه شد .آزمون همبستگی پیرسون همبستگی مثبت ومعناداری بین نمره کل سرمایه های روانشناختی ومؤلفه های آن با ادراک بیماری نشان داد (001/0P=). درنتایج رگرسیون از بین مؤلفه های سرمایه های روانشناختی ، مؤلفه های خودکارآمدی ،خوشبینی وتاب آوری بیشترین همبستگی را با ادراک بیماری نشان دادند .

نتیجه گیری: افرادی که سرمایه های روانشناختی مطلوبتری دارند با درک عمیق تر بیماری خود این سرمایه ها را برای تقویت و سازگاری با وضعیت بیماری خود به کار می گیرند.


سمانه خزاعی، شکوه نوابی نژاد، ولی الله فرزاد، کیانوش زهراکار،
دوره 10، شماره 2 - ( دوره 10، شماره 2 1395 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی مشخصات روان­سنجی و هنجاریابی مقیاس پرخاشگری پنهان ارتباطی نلسون و کارول (2006) در زوج­های ایرانی بود. طرح تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متأهل شهر بیرجند تشکیل داد. 350 زوج (700 نفر) به شیوه نمونه گیری در دسترس از بین زوج­های شهر بیرجند انتخاب شدند و  پرسشنامه ­های مقیاس پرخاشگری پنهان ارتباطی نلسون و کارول (2006)، پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی (1387) و مقیاس سازگاری زناشویی بی اسپینر (1976) در مورد آنها ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل داده­ ها از شاخص­های آماری همبستگی پیرسون، ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی اکتشافی ( با کمک نرم­افزار 23spss)،  تحلیل عاملی تاییدی (با نرم افزار 23AMOS) استفاده گردید. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس 12 سوالی پرخاشگری پنهان ارتباطی در نمونه­ای ایرانی از 2 عامل (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) اشباع شده است که 56 درصد از واریانس مقیاس را تبیین می­کنند. تحلیل عاملی تاییدی نیز نشان داد که مدل دو عاملی مقیاس پرخاشگری پنهان ارتباطی به خوبی با داده­ها برازش دارد (93/0AGFI=، 94/0NFI=، 06/0RMSEA= ). ضریب آلفای کرونباخ (85/0)، اعتبار همگرا (47/0)، اعتبار واگرا (42/0-) به دست آمد که همگی در سطح 01/0≥P معنادار بودند. به‌طورکلی نتایج نشان داد، مقیاس پرخاشگری پنهان ارتباطی نلسون و کارول (2006) از روایی و اعتبار مناسبی برخوردار است و می­توان آن را برای سنجش میزان پرخاشگری پنهان ارتباطی زوج­ها بکار برد.


وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی اله فرزاد،
دوره 10، شماره 3 - ( دوره دهم، شماره سوم، پاییز ۱۳۹۵ 1395 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه‌ای فرایندهای خودشناسی (خودشناسی ‌انسجامی، و ذهن‌آگاهی) و خودمهارگری در رابطه بین استرس ‌ادراک‌شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم‌جسمانی بود. از 217 آتش‌نشان  با روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی از 22 ایستگاه نمونه گیری شد  و مقیاس‌های خودشناسی‌انسجامی ، ذهن‌آگاهی، خودمهارگری، استرس ادراک‌شده ، استرس عینی، اضطراب و افسردگی، و علائم‌جسمانی برای جمع آوری داده‌ها استفاده‌شد. یافته‌ها نشان‌دادند تعامل خودمهارگری با خودشناسی‌انسجامی بیشترین نقش واسطه‌ای را در تنظیم رابطه بین استرس ادراک‌شده و اضطراب، افسردگی و علائم‌جسمانی دارد. تاثیر استرس عینی از طریق استرس ادراک‌شده است که این می تواند تاکیدی بر اهمیت ذهنی بودن استرس باشد.  براساس این یافته‌ها، به نظر می رسد فرایندهای خودشناسی در ارتباط بین استرس، اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارای نقش واسطه ای است.


مجید برادران، حسین زارع، احمد علی پور، ولی اله فرزاد،
دوره 10، شماره 4 - ( دوره دهم، شماره چهارم، زمستان 1395 )
چکیده

هدف مطالعه حاضر بررسی  اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر شاخص‌های روان‌شناختی و جسمانی بیماران مبتلا به فشار خون اساسی بود. نخست، شرکت کنندگان با استفاده از ملاک‌های ورود و خروج غربال شدند، سپس، 26 بیمار مبتلا به فشار خون اساسی با استفاده از نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند(13 بیمار در هر گروه). افراد در گروه آزمایش، طی 5 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکرد. این مطالعه یک طرح شبه‌آزمایشی با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری بود. نتایج نشان داد که بین دو گروه در بهزیستی روانشناختی و زیر مقیاس‌های آن، همجوشی شناختی و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین به نظر می رسد مصاحبه انگیزشی، مداخله مؤثری  در بیماران مبتلا به فشار خون اساسی است.


فرزاد قادری، محمدباقر کجباف، مژگان شکرالهی،
دوره 11، شماره 4 - ( زمستان 1396، دوره 11، شماره 4 1396 )
چکیده

هدف پژوهش بررسی روابط ساختاری فضیلت‌های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با کسب خرد در دانشجویان بود. بدین‌منظور با طرح یک مدل ساختاری فرضی که بیانگر شبکه‌ای از ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم بین توانمندی‌های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد بود، تعداد 200 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان (101 نفر پسر و 99 نفر دختر) به شیوۀ نمونه‌گیری دردسترس، انتخاب و با مقیاس‌های خرد (آردلت، 2003)، ارزش‌های فعال در عمل- نسخۀ کوتاه 72سؤالی، اصالت شخصیت (وود و همکاران، 2008) و اقدام برای رشد شخصی (رابیتیشک،1998) ارزیابی شدند. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد بین مؤلفه‌های فضایل و توانمندی‌های منش، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی با میزان خرد در دانشجویان، رابطۀ مثبت و معنی‌داری  وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که مؤلفه‌های فضیلت‌های شخصیتی، اصالت شخصیت و اقدام برای رشد شخصی روابط معناداری باهم دارند. یافته‌ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد. یافته‌های پژوهش حاضر علاوه‌بر تلویحات کاربردی، چارچوب مفیدی را در شناسایی مؤلفه‌هایی در روند کسب و رشد خرد در دانشجویان فراهم می‌کند.
دکتر سمانه خزاعی، دکتر شکوه نوابی نژاد، دکتر ولی اله فرزاد، دکتر کیانوش زهراکار،
دوره 15، شماره 1 - ( دوره پانزده، شماره اول، بهار 1400 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی احساس شرم و گناه در رابطه بین سبکهای دلبستگی و پرخاشگری پنهان زناشویی، انجام گرفته است. مطالعه­ی حاضر یک تحقیق همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را زوجین متأهل شهر بیرجند تشکیل دادند. حجم نمونه پژوهش حاضر را 320 زوج تشکیل دادند. روش نمونه‌گیری از نوع در دسترس بود. به منظور تجزیه و تحلیل روشهای آماری از همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته­‌های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای پژوهش رابطه معناداری وجود دارد. بررسی مدل مفهومی پژوهش نشان داد که  احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه های پرخاشگری پنهان (کناره گیری عاطفی و خراب کردن وجهه اجتماعی) نقش میانجی معناداری داشت. بهطورکلی نتایج نشان داد سبک دلبستگی اضطرابی بر احساس شرم و گناه تأثیر بیشتری دارد. همچنین نتایج بیانگر نقش مؤثر سبکهای دلبستگی ایمن، اضطرابی و اجتنابی بر کناره گیری عاطفی بود. احساس شرم با هر دو سازه پرخاشگری پنهان ارتباط مثبت معناداری داشت و احساس گناه فقط با خراب کردن وجهه اجتماعی رابطه معناداری داشت. نتایج بررسی نقش میانجی نیز حاکی از نقش معنادار احساس شرم و گناه در رابطه سبک دلبستگی اضطرابی و سازه‌های پرخاشگری پنهان (کناره‌گیری عاطفی و خراب‌کردن وجهه اجتماعی) بود.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb