جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای قربانی

فرشته چراغی، مهدی دستا، رقیه قربانی، افسانه عبیدی زادگان، مهدی عرب زاده،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

این مطالعه با هدف  ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم خودکارآمدی ادراک شده از طریق راهبردهای شناختی مقابله ای بر استرس تحصیلی دانشجویان انجام شد. داده ها از 435 دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی شیراز  با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از هفت گروه آموزشی در سال تحصیلی 1388 گردآوری شد. از دو ابزار پرسشنامه استرس تحصیلی ادراک شده و خودکارآمدی تحصیلی (زاژاکووا و همکاران 2005) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی و همکاران، 2001) استفاده گردید. در تحلیل داده ها روش تحلیل مولفه های اصلی، تحلیل عامل تاییدی و مدل معادلات ساختاری بر پایه نرم افزار لیزرل برای ارزیابی مدل ساختاری بکار رفت.  مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. بر اساس نتایج، متغیر نهفته خودکارآمدی ادراک شده به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق راهبردهای مقابله شناختی انطباقی و غیر انطباقی بر استرس تحصیلی اثرگذار است. بر این اساس افراد با خودکارآمدی ادراک شده بالا تمایل دارند تا از راهبردهای مقابله انطباقی بهره  و در نتیجه میزان استرس تحصیلی کمتری را تجربه می کنند.
ضحی سعیدی، نیما قربانی، مهدی‌رضا سرافراز، محمدحسین شریفیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1391 )
چکیده

پژوهش حاضر به بررسی ارتباط شفقت خود، ارزش خود و آمادگی برای شرم و گناه با تجربه‌ی شرم و گناه پس از بازسازی تجربه‌ی خطا و اشتباه پرداخته‌ است. در این مطالعه شبه تجربی 80 دانشجوی دانشگاه تهران (زن 54، مرد 26) به مقیاس‌های شفقت خود، ارزش‌‌خود و زیرمقیاس‌ آمادگی برای شرم و گناه پرسشنامه‌ی عاطفه خودآگاه-3 پاسخ دادند. بعد از القای هیجان شرم و گناه از طریق بازسازی تجربه‌ی خطا و اشتباه در این افراد، میزان هیجانات ناخوشایند آنها از طریق چک-لیست صفات شرم و گناه مبتنی بر نظریه‌ی تانگنی و پرسشنامه هیجانات ناخوشایند سنجیده شد. یافته‌ها نشان داد آمادگی برای شرم به صورت مثبت و شفقت خود به صورت منفی با هیجانات ناخوشایند ارتباط دارند. ارزش خود تنها با هیجان شرم ارتباط منفی داشت و آمادگی برای گناه با هیچکدام از هیجانات رابطه‌ای نشان نداد. همان‌طور که پیش‌بینی شده بود، شفقت خود توانست فراسوی آمادگی برای شرم و گناه، هیجانات ناخوشایند را پیش‌بینی کند. در حالی که ارزش خود توانایی پیش‌بینی هیجانات ناخوشایند را نداشت. یافته‌ها با توجه به ماهیت متفاوت سازه‌های شفقت خود و ارزش خود تبیین شده‌اند.
مهدی رضا سرافراز، نیما قربانی، عابدین جواهری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1391 )
چکیده

با ساخت فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری بیشتر مطالعات در این حوزه، برای سنجش ظرفیت عمومی خود مهارگری از آن استفاده کرده اند. یافته های ناهمخوان در مورد سازش یافتگی خود مهارگری در ساختار تک عاملی این مقیاس تردید ایجاد کرده است. مطالعه ی پیش رو با هدف ارزیابی ساختار عاملی این مقیاس در ایران انجام گردید. 247 (زن 188، مرد 53، نامشخص: 6) دانشجوی دانشگاه های استان تهران به مقیاس های فرم کوتاه مقیاس خود مهارگری، مقیاس نشخوار ذهنی، مقیاس حالت نگرانی، مقیاس احساس سرزندگی، مقیاس اضطرابوافسردگی، پاسخ دادند. یافته های تحلیل عامل تأییدی نشان داد مدل تک عاملی با داده ها برازش ندارد. تحلیل عامل اکتشافی ساختار دو عاملی را مطرح کرد که در تحلیل تأییدی مجدد برازش مطلوبی داشت. یافته ها با نگاهی به دیدگاه های مربوط به دو وجه خود مهار گری مورد بحث قرار گرفت و بر لزوم بازنگری نظریه ها و پژوهش در وجوه متفاوت بازدارنده و برانگیزنده ی خود مهارگری، صحه گذاشت.
وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی الله فرزاد،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه‌ای پنج عامل شخصیت در تنظیم رابطه بین استرس ادراک‌شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی بود. 390 رئیس بانک با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تک مرحله‌ای و از دو خوشه بانک دولتی و خصوصی انتخاب شدند و مقیاس‌های پنج عامل شخصیت نئو (120 آیتمی)، استرس ادراک‌شده کوهن و همکاران (1983)، استرس عینی (محقق‌ساخته)، اضطراب و افسردگی کاستلو و کامری (1967)، علائم جسمانی بارتون (1995)، روی آنها اجرا شد. یافته‌ها نقش واسطه‌ای سه عامل نورزگرایی، برون‌گرایی، و وظیفه‌شناسی را در تنظیم رابطه بین استرس ادراک‌شده و اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی تأیید کردند. تأثیر استرس عینی ازطریق استرس ادراک‌شده بود، که این امر بر اهمیت ذهنی استرس تأکید می‌کند. این یافته‌ها در سایه تعامل همزمان این سه ریخت (نورزگرایی پایین، همراه با وظیفه‌شناسی و برون‌گرایی بالا) در کاهش عوارض استرس موردبحث قرار‌گرفتند.
محمد احسان تقی زاده، طاهره قربانی، مجید صفاری نیا،
دوره 9، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

همبودی اختلال شخصیت مرزی با اختلال سوء مصرف مواد بالا است.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تکنیک های تنظیم هیجانی
رفتاردرمانی دیالکتیک بر راهبردهای تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد انجام شد. بر اساس میزان تمایل یه شرکت در پژوهش، مصاحبه تشخیصی ساختاریافته و ملاکهای ورود، از میان بیماران زن مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد، چهار نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. هر چهار شرکتکننده دردوازده جلسه با تکنیکهای تنظیم هیجانی از رویکرد رفتار درمانی دیالکتیک تحت درمان قرار گرفتند. به منظور سنجش راهبردهای تنظیم هیجان منفی از پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی استفاده شد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل دیداری نمودارها و شاخص روند، ثبات، درصد داده های غیر همپوش و درصد داده های همپوش استفاده شد . رفتار درمانی دیالکتیک نمرات را در راهبردهای منفی تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به همبودی اختلالات شخصیت مرزی و سوء مصرف مواد کاهش داد. بازبینی نمودارهای اثربخشی و اندازه اثر بیانگر کاهش معنادار راهبردهای تنظیم هیجانی منفی (شامل ملامت خویشتن، نشخوارفکری، ملامت
دیگران و فاجعه انگاری) در شرکتکنندگان بود. تکنیک های تنظیم هیجانی در کاهش استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان ی منفی (شامل ملامت خویشتن، نشخوارگری، ملامت دیگران و فاجعه انگاری) موثر است و میتواند برای درمان زنان با همبودی اختلال شخصیت مرزی و
سوء مصرف مواد استفاده شود.


وحیده صالح میرحسنی، نیما قربانی، احمد علی پور، ولی اله فرزاد،
دوره 10، شماره 3 - ( دوره دهم، شماره سوم، پاییز ۱۳۹۵ 1395 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه‌ای فرایندهای خودشناسی (خودشناسی ‌انسجامی، و ذهن‌آگاهی) و خودمهارگری در رابطه بین استرس ‌ادراک‌شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم‌جسمانی بود. از 217 آتش‌نشان  با روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تصادفی از 22 ایستگاه نمونه گیری شد  و مقیاس‌های خودشناسی‌انسجامی ، ذهن‌آگاهی، خودمهارگری، استرس ادراک‌شده ، استرس عینی، اضطراب و افسردگی، و علائم‌جسمانی برای جمع آوری داده‌ها استفاده‌شد. یافته‌ها نشان‌دادند تعامل خودمهارگری با خودشناسی‌انسجامی بیشترین نقش واسطه‌ای را در تنظیم رابطه بین استرس ادراک‌شده و اضطراب، افسردگی و علائم‌جسمانی دارد. تاثیر استرس عینی از طریق استرس ادراک‌شده است که این می تواند تاکیدی بر اهمیت ذهنی بودن استرس باشد.  براساس این یافته‌ها، به نظر می رسد فرایندهای خودشناسی در ارتباط بین استرس، اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارای نقش واسطه ای است.


ساناز دهقان مروستی، رضوانه قربانی رنجبر، نوید خالصی، علی اصغر رنجبر توتونی،
دوره 15، شماره 2 - ( دوره پانزده، شماره دوم، تابستان 1400 )
چکیده

هدف از این مطالعه بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر هنردرمانی بر علائم اضطراب آشکار و پنهان، افسردگی و خستگی مزمن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) بود. این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. برای تجزیه و تحلیل آماری داده‌ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. جامعۀ مورد مطالعه کلیۀ بیماران (319 نفر) مراجعه‌کننده به درمانگاه بیماری‌های خاص بیمارستان علّی ابن ابیطالب (ع) رفسنجان در محدودۀ سنّی 18 تا 55 سال بودند. در مرحلۀ غربالگری، نمونه‌ای متشکل از 40 نفر در نظر گرفته شد که به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. کلاس‌های آموزشی مبتنی بر هنردرمانی گروه آزمایش در 12 جلسۀ 45 دقیقه‌ای در روزهای دوشنبه و چهارشنبه و کلاس‌های گروه گواه در 14 جلسۀ  (45 دقیقه‌ای) با محتوای متفاوت در روزهای یکشنبه و دوشنبه برگزار شد. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی بر هنر علائم اضطراب، افسردگی و خستگی را کاهش می‌دهد. به عبارتی، 14 جلسه آموزش مبتنی بر هنردرمانی، 30، 11، 22  و 10 درصد از واریانس اضطراب آشکار، اضطراب پنهان، افسردگی و خستگی را توضیح داد. نتیجه‌گیری می‌شود که آموزش مبتنی بر هنر در کاهش علائم اضطراب، افسردگی و خستگی در بیماران ام‌اس مؤثر است. پیشنهاد می‌شود با هدف بهبود عملکرد شناختی، عاطفی و حرکتی بیماران ام‌اس، آموزش مبتنی بر هنر در کلینیک‌های روان‌شناسی و کلینیک‌های تخصصی به عنوان درمان فرعی همراه با دارودرمانی مورد استفاده قرار گیرد.

دکتر جعفر شعبانی، دکتر علیرضا قربانی، خانم صدیقه میر،
دوره 17، شماره 3 - ( دوره هفدهم،شماره سوم،پاییز 1401 )
چکیده

هدف: مقاله با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سرزندگی تحصیلی و سلامت اجتماعی انجام شده است. روش: تحقیق کمی-کاربردی از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهر بندرانزلی است که به صورت تصادفی در دوگروه 20 نفره کنترل و آزمایش جاگماری شدند. برای ابزار جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (2008)، سلامت اجتماعی کییز و شاپیرو(2004) و همچنین از پروتکل آموزش ذهن آگاهی هم به عنوان متغیر مداخله ای پژوهش استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره با استفاده  از نرم افزار اس پی اس اس بهره گرفته شده است. یافته: تحقیق نشان داد که همانا آموزش ذهن آگاهی بر سرزندگی  تحصیلی و سلامت اجتماعی موثراست. نتیجه: آموزش ذهن آگاهی می تواند موجب ارتقای سلامت اجتماعی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دختر گردد.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه پژوهش در سلامت روانشناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb