جواد اژهای، هیمن خضریآذر، محسن بابایی سنگلجی، جواد امانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1387 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین ادراک از حمایت از خودمختاری توسط معلم، نیازهای روان شناختی اساسی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط)، انگیزش درونی و تلاش به روش الگویابی معادلات ساختاری است. بدین منظور، 287 نفر از دانشآموزان پسر سال اول متوسطه شهر بابل با استفاده از نمونهگیری تصادفی خوشهای مرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامه جو یادگیری (بلک و دسی،2000)، نیازهای روان شناختی اساسی (لاگواردیا و همکاران، 2000)، انگیزش درونی (والراند و همکاران، 1989) و تلاش (دوپیرات و مارین،2005) پاسخ دادند. یافتههای بهدست آمده نشان داد که حمایت از خودمختاری توسط معلم، اثر مستقیم مثبت و معناداری بر برآورده شدن نیازهای روان شناختی دارد و از این طریق، به صورت غیر مستقیم بر انگیزش درونی دانشآموزان اثر میگذارد. همچنین، نیازهای روان شناختی خودمختاری و شایستگی اثر مستقیم مثبت و معناداری بر انگیزش درونی دانشآموزان دارند. اما اثر ارتباط بر انگیزش درونی دانشآموزان معنادار نبود. انگیزش درونی اثر مستقیم و مثبتی بر میزان تلاش دانشآموزان دارد. بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که محیطهای حامی خودمختاری باعث برآورده شدن نیازهای روان شناختی اساسی و در نتیجه افزایش انگیزش درونی دانشآموزان میشود
ملاحت امانی، اسماعیل شیری، مصطفی ولی پور، ولی شیری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1392 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش حساسیت به اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان در اضطراب و افسردگی بود. ابتدا از میان 300 نفر مرد داوطلب شرکت در مطالعه، بر اساس نمراتشان در مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس، تعداد41نفر که در مؤلفهی افسردگی DASS نمرهی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین نمونه بودند، در گروه افسرده و تعداد 52 نفر که در مؤلفهی اضطراب DASS نمرهی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین نمونه بودند، در گروه مضطرب و بهطور تصادفی تعداد 60نفر که نمرات بالایی نداشتند، در گروه بهنجار قرار گرفتند. سپس آنها فرم کوتاه پرسشنامهی نظم جویی شناختی هیجان و مقیاس حساسیت به اضطراب را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل آماری دادهها با روشهای همبستگی پیرسون و تحلیل تشخیصی به روش گام به گام انجام شد.نتایج نشان داد که برای طبقه بندی افراد در هر کدام از گروهها، حساسیت به اضطراب، ارزیابی مثبت، تمرکز مجدد مثبت، فاجعه سازی، سرزنش خود و دیگران، سهم پیشبینی معناداری داشتند، و حساسیت به اضطراب قویترین متغیر پیشبینی برای عضویت افراد در گروهها بود. بهطور خلاصه، 5/59 درصد از موارد بهدرستی در گروهها قرار داده شدهاند. این یافتهها نشان میدهد کهحساسیت به اضطراب و نظم جویی شناختی هیجان به عنوان دو عامل مهم در آسیب شناسی روانی افسردگی و اضطراب نقش دارند که باید به هنگام روان درمانی توجه ویژهای به آنها مبذول شود.